سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

304 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مصطفی دکلان گفته:
    مدت عضویت: 3922 روز

    با سلام و درود به استاد عباس منش عزیز

    قسمت آخر که با این موزیک فوق العاده خاطره انگیز پیوست داده شده برای من همانند مرور خاطره ها و دست نوشته های خودم بوده که با یکی از نکته های استاد که هر از چندگاهی باید نوع باورهای خوبی که با تکرار آن آن حس زیبا را مرور کنیم و سوهان کشیده شود دقیقا به این حالت در ذهنم نواخته شد و فوق العاده لذت برده ام و حتی یه ندایی به من مسیر بعدی را نشان داد.

    سپاس از استاد و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    شهرام قرقانی گفته:
    مدت عضویت: 2348 روز

    بنام خدایی که فرمانروای کل کیهان هست

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته که دستی از دستان خدا هستن تا راه و رسم زندگی کردن رو با تمام وجود دارن به ما آموزش میدن خیلی سپاسگزارم هم از شما و هم از خدای مهربانم که مرا در این مسیر قرار داد.

    1.اول اینکه وجود فراوانی و زیبایی بی نهایت بود.

    2.بدون هیچ مقدمه ای این چند تا جوان با رها بودن از هر فکری و با هماهنگی بدون هیچ شناختی از همدیگه هر کس سرجای خودش قرار گرفت و بهترین موسیقی رو اجرا کردن

    3.استاد از شما هم بخاطر آموزش دادن اعتماد بنفس بصورت عملی که خودتون رفتین و اون ساز رو در دست گرفتین سپاسگزارم

    4.و اینکه یاد گرفتم اگر کسی بخواد تو زندگیش موفق بشه باید بره دنبال علایقش نسبت به کاری که دوست داره انجام بده

    استاد واقعا ممنونم بخاطر این همه آگاهی سپردمتون دست خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فریبا گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم و همه دوستانم

    جهان به اندازه ی همه علائق ظرفیت داره و من با انجام دادن علاقم به گسترش جهان کمک میکنم بنابراین پاداش زیادی می گیرم. باید دنبال اجرای علاقم باشم و در موردش باورهای درستی بسازم.

    من قبلا فکر می کردم این که دنبال علاقت بری کار راحتیه ولی حالا که به مرحله عمل رسیدم می بینم چقدر ترس دارم. اینکه از کار دیگه دست بکشی و بری دنبال چیزی که دوست داری. این یه ایمان خیلی قوی می خواد. حالا که به مرحله عمل رسیدم می فهمم توحید و توکل یعنی چی. یعنی اینقدر ایمان داشته باشم به خدا و قوانینش که به خیلی چیزها بگم نه و برم تو دل یه چیز جدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    سلام و صدسلام

    خدایا شکرت یه بار دیگه من در مسیرم و دارم این فایل رو میبینم

    استاد عزیزم خلیلی دوستت دارم

    وای مریم جان من عاشقتم که انقدر زیبا فیلمبرداری میکنی

    نمیدونی چقدر شعف در من ایجاد میکنی وقتی انقدر با عشق داری برامون توضیح میدی . اون همه احساس خوب تو صداته

    واقعا ممنونم ازت بانوی زیبا

    استاد لباس و کلاه ست شده خیللییییی بهتون میاد . انقدر سر این فایل که لباس چریک خریده بودید ذوق کرده بودم برا خریداتون که فردا یا پسفرداش بیرون بودم تو مغازه چشمم خورد به یک کیف چریک دیووونه واررر خوشگل که برا دوچرخه سواریم بخرم و خریدمششش

    قربون این فرکانسا برم خداااا چقدر دقیق اخه

    حالا این فایل اصلا دیوانم کرد . سر فایل امیشها و فایل بعدیش که چندین و چند بار گوش دادم الان این فایل خود خود معنی در صلح بودن با خود و بعد با دیگرانه

    من به لطف خداوند از وقتی با این سفرنامه اشنا شدم و اخلاق مریم جان و شمارو دیدم خیلی خیلی نسبت به قبلم میتونم بگم بیشتر در صلحم با خودم و خب خیلی بهتر شدم با دیگران . ولی با فایل قبلی که برخوردم دیدم واقعا باید در یک سطح بزرگی در صلح بود . شاید هنوز با خشک مذهبیای قبل کنار نمیومدم ولی اینو خیلی گوش دادم تا بفهمم

    این مرحله ی بعدی در صلح بودن بود. اول با خودم رو یاد گرفتم و خدا کمکم کنه بهتر و بهتر بشم و مرحله ی بعدش صلح در تمام ابعاد و پذیرفتن دیگران

    خیلی میخوام به خودم یاداور بشم

    تو این فایل هم خوب دیدمش اصلا حااال اومدم این همهههه حس خوب درونی رو دیدم . عزیزم چقدر هماهنگ اخه

    خدایا شکرت

    و اون لبخندای قشنگی که هر کی دوربین میاد رو صورتش میزنه

    اونننن همه هماهنگی

    چقدر زندگی در تمام ابعاد پر بار بوده و خبر نداشتم قبل شما

    شبا قبل خوااااب وقتی دارم تمرین کتاب رویاها فصل دو رو مینویسم و مرور میکنم میگم خدایاااااا فقط شکرت

    میدونی چشمم چه زیبایی هایی جدیدا میبینه ؟؟ رقصیدن برگهای درختا . خدایا چقدر قشنگند اخه من کجا بودم؟

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Reyhane AR گفته:
    مدت عضویت: 3712 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به هم ی عزیزانم .

    من خیلی دلم میخواد زبان انگلیسیم خوب بشه تا بفهمم معنی این آهنگهایی که بچه ها خوندن .

    من عاشق این آزادی افکار هستم که تو کشورهای دیگه هست .از خدا میخوام که ما رو هم هدایت کنه به اون کشورها

    من فکر میکنم وقتی انسانها آزاد باشن خیلی بهتر رشد فکری دارن .

    من خودم تو زندگیم محدودیت دارم .ولی همیشه دنبال این آزادی بودم .خدا بهم دختری داده که بیشتر از من به دنبال این افکار و آزاد بودن هست و من ایمان دارم که اون دستی از دستان خداوند که کمک میکنه من هم طمع لذت آزادی رو ببرم .

    از خدا ممنون و سپاسگزارم برای وجود دخترم تو زندگیم .

    از شما مریم عزیزم هم سپاسگزارم که فوق الاده زحمت میکشید که ما رو هم تو شادیها و لذتهاتون شریک کنید .آرزو دارم روزی از نزدیک ببینمتون و روی ماهتون رو ببوسم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    Ramtin Seisan گفته:
    مدت عضویت: 2945 روز

    سلام به همه عزیزانم

    اول از همه استاد این لباس و کلاه خیلی‌ خیلی‌ بهتون میاد، مبرکتون باشه.

    این قسمت فوق‌العاده بود خیلی‌ حس خوبی‌ به من داد، درس زیادی داشت برام که اینها چقدر آزادانه و بدون نگرانی از قضاوت مردم هر کدام پشت ساز مورد علاقه شون نشستن و با عشق مینوازیدن و با وجود این که هیچ کدام از اینها حرفه‌ای نبودند و همدیگرو نمیشناختند چقدر سریع و با اعتماد به هم تبدیل شدن به یک گروه و هم خودشون و هم مردم اطرافشون لذت بردند، اعتماد به نفسشون به نظر من قابل تحسین بود، من به شخصه به اندازه‌ای لذت بردم که اگر یک گروه حرفه‌ای این آهنگ بسیار زیبا رو مینواختن همینقدر لذت میبردم.

    ممنونم مریم جان عزیزم برای ضبط این فایل‌ها که در هر کدامشون می‌شه بخشی از قانون رو دید و منطقی‌ کرد و درک بهتری از درس‌های استاد داشته باشیم، این فایل‌ها یه جورأی می‌شه گفت درس‌ها رو به زبان تصویر به ما میدن من با عشق میبینم و لذت میبرم و درونشون دنبال نکات مثبت می‌گردم.

    همیشه شاد و ثروتمند باشید.

    Somi

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مریم تیموری گفته:
    مدت عضویت: 3102 روز

    واینک ما نیز یک قبیله،یک طایفه ی عباسمنشی شدیم

    که دراتاقکی هرکدوممون سازمون رو

    برمیداریم واهنگ مینوازیم

    اونم حرفه ای به زیباترین شکل

    واین اهنگ زیباترین اهنگ جهان است

    وخداوند برایمان کافی است

    زیبای اینکار بچه های امریکایی بیشترازاهنگشون اون هماهنگیشون ومتحد بودنشون بود که چقدر خوب تونستند درکنار همدیگه اهنگشونو بزنن و بخونن وهمه رو جلب توجه ی خودشون بکنن

    این فایل‌درس خوبی میده که در هرلحظه از هرانچه‌که بلدی رو به نمایش بزار و ایجاد شادی ‌و خوشحالی به اطراف باش

    و بنده ی محجوب خوب خدا باش

    من نیز درگوشه ای از این اتاقک عباسمنشی اهنگ دلم رو مینوازم که (( خالق مرا شاد افرید ازاد ازاد فرید))?????????????????????????????????????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    امید حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2556 روز

    بسم الە الرحمن الرحیم

    سلام خدای میهربان و ثروتمندترین ثروتمندها، خدمت:

    خانم شایستە عزیز کە مثل همیشە زحمت میکشد و مارا با زیبایهای سفر شان شیرین کام میکند ،

    و استاد محبوب دل و جانم استاد عباس منش عزیز،

    و همەی دوستان توحیدی و شیفتەی حقیقت و موسا عملان کە نوری را دیدن و دنبالش آمدن تا ان شاء اللە خد و خدای خدرا بیابیم .

    خدایا شکرت ،شکر ی کە شایستە و بایستەی بزرگی ومیهربانی و زیبایی بی حد ومرز خدت باشد ،بابت این همە نیعمت و فراوانی کە در جهان هستی گذاشتی، وبە ما این آگاهیرا بخشیدی و از جهنم گیر افتادن در دام جسپیدن بە اندک داشتەها(با مقایسە بانعمتهای لایتناهیت) و حسرت نداشتەها خردن، نجات دادی. وبە باغ بهشت لذت بردن از داشتەها و با امید وتوکل بە قدرت عظمت و حکمت خدت گام برداشتن ؛هدایت فرمودی .

    همچنان بابت هدایت بە جمع عزیزان کە آنقدر غرق در نور رحمت الهی شدەان حتی از فرسنگها دوری جسم مادی ، فقط با خواندن متن هاشون و بدون دیدن و شنیدن وشناختشون؛ میشود گرمی و آرامش درونشون را حس کرد.

    خدایا صدهزار بار شکرت ای خدای عزیز و مهربانم.

    دیدن قسمت آمیش ها مصادف بود با یک جستو جوی من کە بواسطەی دیدن چندتا مناظرە و دیدگاه مختلف راجب یک بحث زیبا در قران کە آنهم بحث (قریه ) بەمعنی دهکدە و (مدینه) بە بعنی شهر در قران است.

    جستو جو، با دیدن سخنرانی از یک استاد فیزیکدان عربی بە نام منصور علی الکیالی شروع شد کە در آن مورد صحبت میکرد (کە چیجور بەخاطر یک مسئلە وپیداکردن اصل لغوی یک کلمە ماهها رفتە با عربهای بیابان نشین مراودە داشتە،تا معنی اصلی کلمه قرانیرا بفهمت)، متاسفانە مثل همیشە ،آدمهای کە مخالف ایشان فکر میکنن آنرا گمراه و کج بین مینامیدن .

    بهر حال ما کە عزممان جم شدە از جمع گوسفندان نباشیم وظیفە داریم خودمون جستو جوی خودمانرا انجام بدیم و بە نتیجە برسیم. شروع بە جستو کردم و همزمان هم نتایجرا مینویشتم.

    ولی خیلی عجیب بود کە وقطی خواستم بزارمش رو سایت ،از سایت خارج شدە بودم و رمز عبورم هم ‌ءارر میداد ،منم گفتم حتما این یە نشونە است .من نفهمیدم چرا اینجوری شد اما ایمان داشتم خیری توش هست ماکە عجلەی نداریم ،ممکنە اگر الان بزارمش یکی کە باید ببینتش نمیتونە ببینتش یا هر چی ،من بە نشونە اعتماد کردم و نگذاشتم.جالب اینە کە باقسمت امروز هم موضوعیت دارە کە آمریکا وکشورهای جهان اولی چیقدر بە مفهوم قرانی شهر(مدینه) هستن .

    الان هم بە نتیجەی نهای نرسیدم اما دوست داشتم نتیجەی تا اینجای بحثم را ،باشما عزیزان هم در میان بذارم.

    شماهم مثل خدم ،گرفتار این زلف کج یار کنم.

    در قران کلمەی

    قریه ١٠ بار

    القریه ٢٣ بار

    قری ٢ بار

    القری ١۶ بار آمدە

    کە تقریبا در تمامشان مستقیم یا غیر مستقیم بە نادانی و نبودن تنوع افکار قبول نکردن رای مخالفشان و همە یک جور جهان بینی منفی، توصیف شدە.

    در مقابل ،

    کلمە مدینە تنها بشکل معرفە یعنی با الف ولام ،( المدینە) ١۴ بار آمده

    کە همیشە خدا جاهای را با این اسم نام بردە کە؛ تنوع افکار و در مقابل افکار منفی، فکر توحیدی هم وجود داشتە و مثبت توصیفش کردە.

    *مکە با وجود اینکە در آن زمان خیلی جمعیت و مساحت ، تجارت بیشتری داشتە(بە خاطر وجود خانەی خدا) نسبت بە یثرب.

    اما قران مکە را (قریه )

    (… رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا..،) ) نساء ٧۵

    ( … لِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى …) انعام ٩٢

    و یثرب را (مدینه) نامیدە.

    (وممن حولکم من الأعراب منافقون ومن أهل المدینه مردوا على النفاق ) التوبه:101

    ( لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها إلا قلیلا)

    احزاب ۶٠

    چون در مکە بجز یک نگرش نادرست ومشرک هیچگونە دنیا بینی دیگر اجازە نداشتە،اما در یثرب موحد منافق و یهودیان کفار هم آزاد بودن.

    ویە جورای اسباب نامیدن یثرب بە مدینەرا شرح دادە کە با وجود قدرت اول بودن موحدین آنقدر آزادی بودە کە منافق و اهل کتابها آزادانە گشتن و تا مرتکب بە خیانت عظمی نشدن ( الان هم حتا تو اوروپاو امریکا خیانت عظمی کە امنیت ملی تاثیر بذارت چشم پوشی نمیشە) توانستن حتی بە پیامبر هم توهین کنن.

    (یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ)منافقون ٨

    *یا وقطی موسا و آن بندەی صالح خدا بە آبادی میرون تا غذاو مئمنی بیابن.

    همە چشم تنگ و یک جور نگرش کمبود نعمت و بی ایمانی بە خدای رزاق دارن ،کسی نە غذا ونە جای خاب بهیشان نمیدهد. خدا بە (قریه ) مینامدشان :

    (فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَهٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُمَا…) . کهف ٧٧.

    اما وقطی دارد از وجود پدر صالح دو یتیم میگوید ، همان قریه ی الان، کە اون زمان پدر صالح توش زندگی میکرد و مدینە مینامد.

    (وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَهِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا….) کهف ٨٢ .

    *همچنان در سورە یاسین وقطی اهل یە جای کە همە یک جور تفکر مشرکانە دارن ،(قریه):

    (وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ) یس ١٣

    اما وقطی یک موحد پیدا میشود در همان مجتمع کە مخالف آنان میگوید (مدینه) مینامد :

    (وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعَىٰ قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ) یس ٢٠

    بەهمین دلیل خدا ،مکە و هر جای دیگر را کە مردمانش فقط یک شیوەی دنیا بینی و تفکر را پذیرفتن و توحیدی در میان نیست؛ (قریه) ،و هرجای کە موحیدین وهمە افکارهای دیگر وجود داشتن مدینە و جامعه مدنی نامیدە.

    قران حتی خرابە و ویرانە ها هم مشابە آن مکانها ی کە توحید و افکار متنوع وجود ندارد قریه مینامد

    (أو کالذی مر على قریه وهی خاویه على عروشها) بقرە ٢۵٩

    * همیشە اهل قریهها بودن کە عذاب براشون نازل شدە.

    وکذلک جعلنا فی کل قریه أکابر مجرمیها لیمکروا فیها) انعام ١٢٣

    ( وکم من قریه أهلکناها فجاءها بأسنا بیاتا أو هم قائلون ) اعراف ۴

    حتی میفرماید قریە ای نبودە (از بیان کل آیات دیگر کە در مورد قریە آمدە میشە فهمید کە جایی کە مردمانش ،موحد نبودن و غیر از افکارخدشان هیچ تفکر دیگر را قبول نکردن) نبودە کە ایمان بیاورن و ایمانشان سود داشتە باشد بە جز قوم یونس

    (فلولا کانت قریه آمنت فنفعها إیمانها إلا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیاه الدنیا ومتعناهم إلى حین) یونس ٩٨

    خیلی جالبە یعنی چنین آدمهای ایمانهم بیارن آن ایمانی نیست کە باعث نجاتشان شود.یەجورای وجود تنوع افکار وقبول همە رنگها ودیدهای خدا خلق کردەرا مثل یک اصل قرار دادە.

    *قران در سورەی اسراء بیشتر شرح دادە کە همچین آدمهای امکان ندارە تو همین دنیا و قبل از روز قیامت عذاب نبینن این قانون این جهان هستیە باید عذاب ببین،تا بخد بیان ،اگر هم بخد نیومدن از بین برن چون همچین زندگی های خدا در قران بە معیشە اسم بردە کە خیلی فرق دارد با حیات ،(کە آنهم بحث خیلی جالبی هست انشاء اللە یە وقط بشە در آن مورد هم نویشت) کە اصلن فرسنگها فاصلە درە با مقصدی کە ما براش بە این جهان مادی آمدیم.یە جورای امیدی بهیشان نیست.

    (وإن من قریه إلا نحن مهلکوها قبل یوم القیامه أو معذبوها عذابا شدیدا کان ذلک فی الکتاب مسطورا) الاسراء ۵٨

    (هیچ قریەاى نباشد مگر اینکه پیش از فرا رسیدن روز قیامت هلاکشان مىکنیم یا به عذابى سخت گرفتارشان مىسازیم. و این درآن کتاب نوشته شده است)

    و اما در مقابل در هیچ جای قران نیامدە کە خدا مدینەی را عذاب دادە باشد.

    خیلی جالبتر اینجا بود کە رسیدم بە آیەی ۴٨ سورەی نمل.

    ( وکان فی المدینه تسعه رهط یفسدون فی الأرض ولا یصلحون)

    گفتم ای!!! اینجا از فساد گفتە و بە مدینە هم خطابشان کردە!

    ولی وقطی رفتم بە ابتدای همین داستان کە داستان قوم ثمود (صالح پیامبر) است .

    (همانا به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که (به آنان اِعلام کند) خداوند را بپرستید، ولی آنان (در برابر دعوت صالح) به دو گروهِ، (مؤمن و کافر) تقسیم شدند و همواره با هم بحث داشتند) نمل ۴۵

    گفتم خدای من ،بە خاطر اینکە بە دو گروه تقسیم شدن مدنی شدن و جالبتر از این، اینە کە در نهایت داستان هم خدا نمیفرماید مدینەشانرا ویران کردیم

    (بنگر که پایان مکرشان چه شد؟ عاقبت ما همه آنان را و بستگانشان هلاک کردیم) نمل ۵١

    (از آن قوم) اهل ایمانهایشان را که پرهیزکار و خدا ترس بودند همه را (از عذاب) نجات دادیم) نمل ۵٣

    عزیزان ،اینرا بە وضوح تو دنیای واقعی امروزهم میشە دید. نسبت خشبختی مردمان کشورهای جهان دقیقن بستگی دارە بە این جور شهری بودن ودهات نشینیشون از لحاض بینش و جهان بینیشون نە بە تعداد جمعیت و بزرگی مساحت زمینشون.

    بحثم همچنان ادامە دارد ، از استاد عباس منش وچند نفر دیگە از ( جامع التفاسیر نور) شنیدە بودم اما چون من ایران زندگی نمیکنم، نمیتونستم بدستش بیارم ،ولی خدارو شکر از لطف این بحث بە یک موسوعەی نفیسی هدایت شدم کە خیلی وقطە دنبال همچین نرم افزاری میگردم باسم ( المکتبە الشامله ) کە نزدیک بە ٢٠ گیگابایت فقط کتاب در شرح قران دریش هست و هر کلمەی را سیرچ کنی تا یک ماه میتونی در مورد آن کلمە بخوانید .

    اما ظاهرا نظر آن استاد فیزیک دان درست است واللە اعلم.

    ببخشید بحث طولانی شد وبهمین دلیل هم تفسیر آیات را نیاوردم کە طولانی تر نشود .

    میشپارمتون بە خدای کە هیچوقط سپردەهاشو ظایع نمیکند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    مریم بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    و این است که کشور آمریکا رو از دیگر کشورها متمایز کرده و این است که احترام و ارزش گذاری به علایق انسانها اینجا به وضوح دیده میشود

    خیلی از این موزه و نوع تفکرشون لذت بردم بدون اینکه به همدیگه به چشمان قضاوت گونه نگاه کنن در کنار هم با ارزش گذاری برای هم ساز میزنن میرقصن و میخندن واااااییییی جهان هم به فرکانس این آدم ها پاسخ میدهد و انسانهای باحال و عالی مثل خودشون مثل استاد و شما رو به این کشور می کشاند

    ممنونم واقعا ممنونم از شما خانم شایسته گل و استاد مهربانی ها که ما رو هم در این لحظات سهیم می کنید و فضایی دیگر را برامون نشون میدید و به عقل و منطق ما می قبولانید که چنین چیزهایی هم در جهان وجود دارد….. عاسقتوننننننمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3845 روز

    سلام و درود خداوند به همه ی اعضای خانواده ی بینظیرم

    دوستوننن دارمم

    وای خدای من وای

    خب احساس خیلی خوبی بهم داد از همون موقعی که ” تعهد جدی تری به خودم دادم تا واقعا اون گره گاه ها را مثل همیشه به کمک الله یکتا پیدا کنم تا با شتاب و سرعت فراوان در مسیر عظیم جریان رود باشم.

    و همونجوری که بارش رحمت الهی در هر لحظه میباره این من باشم که ظرف دریافتم را بزرگتر کنم به کمک خداوند یکتا

    ( خدا جون من عاشقتمممم )

    موقعی که میخواستم که نظر قبلیم را بذارم خدا بهم ایده ی علاوه بر دیدن فایل های سفرنامه که از شما مریم جان شایسته واقعا ممنونم به خاطر زحمت و تلاش بینظرتون، خداروشکر

    اینکه نظرات را هم بیشتر و بیشتر بخوانم و حداقل نظرات لایک شده را بخوانم و هر ان چیزی که قرار باشه توسط من گفته بشه تا هم ردپایی برای من بشه و بیشتر از همیشه توی همین مسیر توحیدی باشم و هم نشانه ای برای دوستای هم فرکانسی عزیزم، پاره هایی مقدس و ارزشمند

    موفقیت بها میخواد، بهای زمانی مالی و در عین اینکه خیلی کارها را باید همیشه انجام بدی همزمانم خیلی کارها را باید ترک کرد.

    خُب برم سر کامنت های لایک شده

    و اولین کامنت وای خدای من نظر زیبا و موشکافانه الهامم جانن، چقدر خوب قانون را درک کردی الهام جان، چقدر خوب عمل کردی، چقدر ” تقوا ” آفرین آفرین آفرین ای جانم

    خواندن این کامنت استاد جان برای من خیلی چیزها را در من wake up کرد

    و اولین چیز اینکه قراره همه ی کارهای ما به آسونی و در لذت بخش ترین و ساده ترین شکل توسط ” خداوند یکتا” انجام بشه و نه خود ما!

    و چقدر واضح دیدم وقتی خودت با خودت اوکی باشی

    به عبارتی بدونی چند چندی با خودت!

    و حالا اون خواسته ات را ببینی و باورهای هم راستا را با اون بسازی ( به صورت همزمان و نشانه ی امروزم فایل ارزشمند ” نحوه شکل گیری آرزوها قسمت دوم ” شده ) که مهر تاییدی خداروشکر در مسیر بودنم هست

    اووم واقعیتش واقعا باید خداروشکر کنم چون الان به خوبی همین کلمه ی به خوبی متوجه دلیل دیر انجام شدن یا تاخیر داشتن و یا اصلا نشدن خیلییی از کارهام را فهمیدم

    چرا؟!

    چون خودم هنوز که هنوزه برای خیلی هاشون تصمیم نگرفتم. خواسته ام هنوز واضح و مشخص نیست

    هنوز ننشستم تا دقیقا ببینم قراره که چکار کنم

    چه هدفی برای من در اولویت هست و وای خدای من خدای من شکرتت به خدااا شکرت

    چرا این شکر؟ دلیلش اینه که وقتی ساعت 6 صبح امروز فایل نشانه ی امروزم را باز کردم و شروع به خواندنش کردم توی همون بند اول متوجه شدم که اولویت و انرژی گذاشتن برای چه کاری ارجحیت داره

    خواسته هایی که از نزدیک لمسشون کردم و حالا که بذر اون خواسته مقدس و ارزشمند مثل همه ی خواسته های دیگه امون، ( وای خدای من همین الان که اسم بذر را گفتم یک آهنگ توی ساندکلودم به صورت رندوم، آهنگی به همین اسم Seeds از Tony Anderson داره پخش میشه، واوو جی زز )

    در ذهنمون کاشته شده ادامه ی رشد اون بذر ” ساختن باورهای هم راستای ” اون هست.

    که استاد جان توی این فایل مثال خلق اولین ماشین دنده اتوماتیکی که گرفتند یک النترا که از رفتن به شمال و تجربه ی جنسیس بوده.

    و چند مثال ارزشمند دیگه.

    +

    Hey Welcome to The Kaaba

    وقتی داشتم این قسمت را نگاه میکردم با قلبم که بازتره از همیشه اس نگاه میکردم، احساس خوب احساس خوب وای خدای من عاشقتممم خدایا شکرت

    یک لبخند تا بنا گوش باز از روی احساس سپاس گزاری و این همه زیبایی و هماهنگی واوو

    چقدررر بچه هااا زیبا مینواختند و میخواندند برای اولین بار اونم ایول، آفرین

    من یادمه 15 سالم که بود ( سال 89 ) برادرم گیتار خرید یک گیتار آریا مدل Ak-20

    اون روزها برادرم یک نفر از دوستاش را دعوت میکرد و میاورد خونه تا بهش آموزش بده وقتی صدای ساز را از نزدیک شنیدم فقط شنیدم و نه دیدم! انگار همون شنیدن برام به معنای رسیدن بود و تمام!

    چند روز بعد و چند بار بعد از تکرار صدای این ساز دیگه ول کن نبود و مدام توی گوشم داشتم میشنیدم، و خب مشخصه چه اتفاقی افتاد

    من علاقه مند شدم

    پولش جور شد و از همون موقع هم یادمه فروشگاه مواد غذایی میرفتم و یک شیفتی کار میکردم

    حال مونده بود یک آموزشگاه خوب پیدا کنم خب راستش توی این شهر کویچک 60 هزار نفری شوش کار خیلی سختی نبود از اون جایی ام که 2 تا آموزشگاه بود و یکی کامل تر بود

    رفتم ثبت نام کردم یک ماه تئوری و بعد 6 ماه پشت سرش عملی و … دیگه نرفتم کلاس

    چرا که همون موقع من فهمیدم که به سبک پاپ علاقه ندارم

    و به سبک کانتری و اونم گیتار آکوسیتک علاقه وافر دارم

    و اون زمانم JB خواننده و نوازنده محبوب من بود

    آها بذارید اینو بگم خیلی هیجانی و خاطره انگیز برام شده خدای من ( اول برم موسیقی های قدیمشو پخش کنم و بعد کمی در مورد اون و نگاه خودم در اون سن بگم )

    +++

    Justin bieber

    یک شاه پسری که یک زمانی محبوب شدنش شد ایده ی محبوبیت من!

    همون زمان که شروع کردم به نواختن و آموزش خب یادمه آهنگ هاشو دانلود میکردم و با عشق و حتی یک زمان 2 ساله ای توی اولین سایت فن پیچ ایرانی این فرد بودم و اتفاقا همه هم دیگه را میشناختیم

    همه امون در موردش حرف میزدیم در مورد لباس پوشیدن جالبش و رنگارنگش، در مورد آهنگ هاش، و …

    چیزی که یادمه را مینویسم

    مادرِ جی بعد از جدایی با همسرش توی 2 سالگی به جاستین چند ساز مثل درام و گیتار و پیانو .. را یاد میده و از همون استعادش را میبینه که چقدر تواناست در نواختن و حتی خواندن و فیلم میگیره ازش و ثبت میکنه اون لحظات را

    تا اینکه توی سن 12 سالگی ( 10 سال بعد: این خودش نکته اس : تکامل : دادن اعتماد به نفس و عزت نفس به فرزند به اینکه مسیری که میخواد را انتخاب کنه و جلوشو نگیری و بذاری فقط انجامش بده: همین ) خب توی یک مسابقه محلی شرکت میکنه جاستین و دوم میشه و خب همون موقع ( در زمان و مکان مناسب ) یک ستاره به دنیا معرفی میشه که خیلی از رکوردها را توی همون سن نوجوانی میزنه و میشه الگوی خیلییی از آدم های روی کره ی زمین به این پهناور در ثروت و نعمت )

    مادر ایشون میاد و فیلم اون مسابقه را میذاره توی نعمتی شگفت انگیز به اسم اینترنت – یوتیوب ( خدایا شکرت به خاطر اینترنت و دسترسی داشتن در سرعت بالا و در همه جا تنکیوو سو ماچ ) و میبینه که چقدر مردم علاقه دارن به این ویدیو و چقدر فیدبک عالی و یکی یکی همون ویدیوهایی که یک روز براشون هیچ ایده ای نداشت را آپلود کردن و با مردم دنیا به اشتراک گذاشتن

    و کم کم بازید ویدوهاش به 10 میلیون رسید! واو

    و سال 2008، یکی از همون ویدیوها به دست یک آدم معروف و موفق در عرصه ی موسیقی میرسه و بعدشم که تماس و .. ادامه دادن

    حالا ریواردهایی که توی ذهنش مطمئنا ساخته بوده و توی مادی هم بهش رسیده

    توی سن 16 سالگی، آلبومی که میده بیرون میشه رتبه 1 بیلبورد دنیا

    یک سال بعد فیلم سه بعدی که میده بیرون به پرفروش‌ترین فیلم مستند، موزیکال و کنسرتی تاریخ آمریکا میرسه و همون سالم دوباره دومین آلبوم استودیی اش میشه نامبر وان بیلبورد

    و اینجارو حالا، توی سن 17 سالگی میشه دومین فرد ثروتمند زیر 30 سال که طی دو سال طبق ارائه ی مجله فوربس درآمدی بالغ بر 108000000 میلیون دلار بدست آورده

    و همینطور رتبه سوم فهرست 100 شخصیت مشهور قدرتمند سال 2012 میشه و خیلی از مقام ها و رتبه های دیگه را بدست میاره ( خب حتما در خودش دیده که رسیده، حتی همین الانم بعد از مدت هاااا که دارم در موردش میگم، ” احساس لیاقت ” این فرد را از این فاصله دور احساس میکنم )

    و از یک زمانی به بعد دچار حاشیه میشه وقتی که دیگه میبینه به همه چیز رسیده به همه ی هدف هاش تورهایی جهانی و واقعا خلاقانه و .. هر آنچه که میخواد را بدست میاره و حالا دیگه خواسته های بزرگتر نداره!، یاد فایل المپیک ریو میفتم که استاد جون در مورد اینکه قبل از اینکه به هدفت برسی بایستی هدف بزرگتری را انتخاب کنی که از حرکت باز نمونی چون دنبایی که براساس حرکت استواره توقف نه تنها یعنی حرکت نکردن بلکه یعنی به عقب رفتن.

    و اگر این ادامه پیدا کنه خب مثل یک مرداب گندیده میشه آدم قطعا

    و باید ادامه داد حتی اگه نمیدونی به چی علاقه داری و وقتی داری اون کار را انجام میدی به تضادهایی که برمیخوری حداقل میدونی میخوای ادامه اش بدی یا نه ولی با توقف و نبودن و احساس نکردن هیچی درست نمیشه

    ( من براش بهترین ها را آرزو میکنم و یک روزی توی از سفرهای هیجان انگیز و ماجراجویانه ام به دنیا از نزدیک منو میبینه و باعث افتخار هر دوی ماست و کلی لذت میبریم و میخوانیم و میزنیم و میرقصیم Yeah ) خدایا شکرت

    خدایااااا شکرتتت

    اصلا فکرشو نیمکردم یک روزی بخوام در مورد جاستین و اون روزهام بگم، الان اصلا با این فایل و موسیقی که الان از این خواننده وقتی که 12 سالشه پخشه ! واقعا تمام اون حس هام و اون خاطره ها برام زنده شد

    ازتونن ممنونم مریم جان شایسته دوست مهربون و فوق العاده ی من میدونی توی این قسمت احساس کردم خیلیی عمیق تر داری با ما صحبت میکنی. ازت ممنونم واقعا خدایا شکرت خدایا شکرت

    آها

    خب معروف شدن جاستین به این سبک شد الگوی من و منم دوست داشتم ازش تقلید کنم و اینجوری معروف بشم

    و هیچ وقت این اتفاق نیافتاد چون مشخصه! ولی خیلیی بهترش رخ داد

    احساسم میگه که اینم بنویسم استاد جان

    اون روزها دقیقا روزهایی بود که من بسکتبال هم میرفتم و ورزش مورد علاقه ی من بود الان احساس میکنم که شما را دارم توی یک ورزشگاه پر از جمعیت میبینم که دارید با ذوق و شوق یک بازی بسکتبال از بازهای NBA تماشا میکنید و دارید برای ما فیلم تهیه میکنید

    و دارید درمورد یک تجربه ی جدید و هیجان انگیز میگید.

    Wow, Great

    چقدر خدای درونم حرف داشت عزیزززمممم لپاتو بکشمم قربونت ( خنده )

    +

    استاد جان، مریم جان

    نمیدونیدد شایدم دارید احساسسم میکنید اینکه بعد از چندد ساللل 9 سال الان انگار 15 سالمه و اون روزها که میرفتم فروشگاه و بسکتبال و جاستین شده بودند دنیای زیبای من

    دقیقه هااستت که هیچی نمینویسم و فقط دارم به موسیقی NEVER SAY NEVER که همون نامبر 1 بیلبورد شده ( یکی از اون ها ) گوش میدم و فقط خاطراتش یکی یکی داره مرور میشه

    وای خدای مننن

    هااااهااا خدای من شکرتتت

    دقیقا همینه دقیقا همین!

    سجاد جان درست گفته

    ” چقدر بی انتها ایده های عالی…منم بایکی از سازهای موسیقی زیاد کارکردم یعنی باموسیقی آشناهستم…وقتی استاد میگی فقط باید روی خودت کارکنی وباخودت هماهنگ باشی وقتی هم باخودت هماهنگ باشی اون آدمهایی که باخودشون هماهنگ هستن ومناسب باتو هستن وارد تجربه وزندگیت میشن…من درک میکنم چی میگی وقتی داری دراجرای موسیقی باتمام وجودت کارمیکنی دگه اصلا نمیتونی حتی به نزدیکترین آدمی که کنارته فکرکنی دگه تمام انرژیت داره صرف خودت واجرایت میشه…. ”

    ” اینجاست که میفهمی موسیقی یکی از زبانهای زیبای خداونده که به تو می آموزه وتورو میبره دراعماق وجودت که بانواختن هماهنگی وعاشقانه میشه با هماهنگی هایی ازوجود خداوند حرف زد وارتباطی از جنس فرکانس رو آموخت ودرک کرد دیگر ربطی به سن،جنسیت،قیافه،رنگ پوست،ملیت نداره بلکه فقط فرکانس وهماهنگی رو داری برقرار میکنی وازاین طریق باوجود مقدست عبادت خداوند روبجامیاری . ”

    توی این سال ها چقدرر فایل ظبط کردم و حتی توی اینستاگرامم گذاشتم سال های قبل

    و چقدرر وقتی که دقیقا وصبل بودم و ظبط کردم چه تاثیر بی نهایت مثبتی روی آدم ها گذاشته و چقدر تجسین و تمجید و لبخند و احساس سپاس گزاری فارغ از زمان و مکان برای من به ارمغان آورده. وای خدای من شکرت

    کاری که چند وقت پیش وقتی متوجه شدم بایستی بیشتر روی خدای درونم کار کنم

    اینکه فقط دیگه راضی نبودم به این سطح ارتباط با خدا که فقط موقع الهامات و خواب در این چیزهای مهم درکش کنم احساسش کنم

    و خداوند توسط یک دست بینظیرش بهم گفت که باید نه تنها توی حس ششم بلکه توی تمام حس های دیگه ام هم احساسش کنم

    بیشتر استشمامش کنم .. با عر عطری

    بیشتر بشنومش .. با هر موسیقی طبیعی و ساختگی

    بیشتر ببینمش .. با هر زیبایی

    بیشتر به زبان بیارمش .. با هر کلامی

    بیشتر پدیدارش کنم … با هر نوشتاری

    و، بیشتر احساسش کنم .. با هر احساس خوبی

    خدایا شکرت که این اتفاق افتاده. آره آره همینطوره

    خداروباید شکر کرد

    دارم به این فکر میکنم احتمالا چند وقت دیگه به جای مارکوپولوی ثروتمند، مارکوپولوی سپاس گزار و. ثروتمند را باید با کمال میل بنویسم

    خدایا شکرت خدایا سپاس گزارم خدایا ممنونم

    +

    و به قول خدای درون توحید علی جانی

    ” زندگی پره از زیبایی

    همه جا پر از محبت و آرامش و امنیت و نعمتهای بیشمار خدا

    همه جا پر هست از مهربانی خدا ”

    عاشقتونمم دوستون دارم ای پاره هایی مقدس و ارزشمند من

    امیدوارمم که ساز دلتون دل خوش قلبتون دل مهربونتون دل با صفاتون دل شجاعتون همیشهههه خدا کوکِ کوک باشه و وصل باشی و بنوازی و بخوانی

    بلند بگووو خدایا شکرررتتتت

    ( این نوشته 6 ساعت مداوم من را از اطرافم جدا کرد،

    آقا بلنددد میگممم خدایااااا شکرتتت )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: