سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۷

چه ساختمان های زیبایی به به همیشه دوست دارم در این فضایی زندگی کنم.

که هم طبیعتی به این نابی باشد و هم چنین تکنولوژی و پیشرفتی.

چه لباس زیبایی و از همه مهمتر اینکه مورد علاقه من است.

خدایا سپاسگزارم به خاطر سال جدید

به خاطر شکوفه های درختان حیاطمان که در حال باز شدن هستند در حال تولد

با تماشای انها انگار وجودم نیز دوباره متولد میشود.

چقدر زیبا و ظریف از خوای بیدار میشوند و با تکامل .

خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

من دوست دارم همیشه در جایی زندگی کنم که بهار است.

و اصلا پاییز و زمستان را دوست ندارم.

و با دیدن این اب و هوای امریکا انرا درخواست کردم.

چقدر زیبا هدایت میشوم به چیز هایی که میخواهم و دوستشان دارم.

مورد بعدی استاد است که الگوی من است و من سعی میکنم چیز های خوب هر فردی را

الگو برداری کنم. حالا استاد چیز های خوبش بیشتر از چیز های بدش است

برای همین الگوی مناسب تری است.

اری خداوند به میگوید که همین مسیر را برو .

روی علایقت کار کن برترسهایت غلبه کن.

خودت باش .

خداوند را در هر لحظه می توان دید که به شکل های مختلف جاری می شود.

خدایا شکرت بابت امروز که تجربیات متفاوتی داشتم.

امروز قدرت مهاجرت را درک کردم مهاجرت با ایمان.

امروز با تضاد های بسیاری مواجه شدم که خواسته هایم را بسیار واضح تر کرد. خدایا سپاسگزارم.

امروز نکته ای از فایل به رویاهایت باور داشته باش را دریافت کردم.

و نکته ای دیگر از کل فایل های سفرنامه.

و تصمیمی گرفتم برای رعایت رژیم غذاییم.

امروز به وضوح دیدم که افرادی که فرکانس های مخالف یکدیگر دارند به شدت از یکدیگر دفع می شوند.

در این مسیری که شروع کردم ادعا نمیکنم اما سعی میکنم همواره تنها روی رب فرمانروای جهانیان حساب کنم.

و کسی را جز او نیابم که بتوانم روی ان ذره ای حساب کنم.

با یاد اوری فایل به رویاهایت باور داشته باش ایمانم بیشتر میشود زیرا قدرت احساس خوب و هماهنگی را

به شدت واضح می شود دید و این خیلی به من کمک می کند تا با احساس بهتر و ایمان بیشتر مسیر را ادامه دهم.

نکته ای که در تمام فایل های سفرنامه دارم میبینم این است که استاد در حین سفر

با افراد مختلف که سر راهش قرار میگیرند ارتباط برقرار میکند.

ابتدا ذهنم میگفت که بله امریکا اینطور است.

اما امروز متوجه شدم که نه همه جا همینطور است و این باور محدود کننده را شناسایی و برای مقابله با ان

و قدرتمند کردن ان باور من نیز تصمیم گرفتم که مانند استاد عمل کنم.

یعنی با افراد مختلف بخواهم که ارتباط برقرار کنم و ازاد باشم.

ازاد و رها . امروز وقتی جریان اب را داشتم تماشا میکردم احساس کردم که این اب بسیار رها و ازاد است.

و باز هم کمو.

بله یکسری لحظات هستند که از شدت هماهنگی و سپاسگزارم می خواهم به پای پروردگارم بیوفتم و تا می توانم سپاسگزارم را فریاد بزنم.

از خدا می خواهم که مرا به سمت محیط کاری مناسب با ویژگی هایی که تجسم میکنم هدایت کند.

محیط کاری که بتوانم با تمرکز بسیار زیاد تری روی خودم و پیشرفت خودم کارکنم.

هماهنگی می تواند همه چیز شود قدرتمند ترین و سریعترین چیزی که می تواند مارا پیشرفت دهد همین است.

نکته ی مثبتی که این سفرنامه دارد این است که کلا من هیچ تکراری را حس نمی کنم.

یعنی اگاهی ها یکی هستند اموزش قوانین و نکات الگو برداری یکی هستند اما به شکل های محتفی در هر فایل تکرار میشوند.

و نکته ای بعدی این است که خیلی من را با سیستم امریکا و کلا جهان اشنا میکند و می دانم یقینا در اینده به دردم خواهد خورد.

امروز فراوانی را دیدم دیدم که همه ثروت و نعمت دارند.

IN GOD WE TRUST

یعنی دقیقا سعی دارم تا این اصل رو چراغ راهم کنم.

ببینید چقدر فراوانی چقدر ثروت همه ی ماشینا ماشین های باکیفیت هستند.

همه ساختمان ها با کیفیت هستند. چقدر تمیزی چقدر ظرافت و زیبایی.

اون لحظه که نوک اون برج رو گرفتی دیدم ابر ها درحال حرکت هستند چقدر باحال چقدر nice.

نگاه کنید ببینید این ها دارند از انرژی باد استفاده می کنند و ثروت و انرژی تولید می کنند.

بنابر اموزه های جلسه قبلی هم تصمیم گرفتم روی خودم بیشتر کار کنم و خودمو خوب کنم.

عه چه جالب چقدر این پسر شبیه برادر منه.