دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
با سپاس فراوان از فرمانروای هستی بخاطر دستان پر خیر و برکتش، بخاطر حضور خانواده عاشق عباس منش و استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز.
من میخوام از شما تشکر کنم بخاطر تمام زحماتتون. راستش بعد از دیدن 47 قسمت از سفر نامه، من هنوز باور نکردم چه اتفاقی داره میافته و علامت “در حال بارگذاری” با سه تا نقطه متحرک در مغزم جریان زندگیمو تحت تاثیر قرار داده.
من اینجا توی شهر خودمون زندگی نمیکنم،من تو تمام لحظات سفرنامه تو تمام تصاویری که میبینم حضور دارم و دارم با عشق تو اون تصاویر زندگی میکنم.
خانم شایسته عزیز جا داره تشکر کنم از شما و تحسین کنم حسن انتخاب شما رو، واقعا وسط برنامه فراموش میکنم که دارم فایل های سفر نامه رو نگاه میکنم، انقدر که همه چیز ایده آل و بی نظیره، زاویه دوربین، مکس های مناسبی که دارید و میخواید نکته هایی رو به ما نشون بدید و زیبایی هایی رو برامون به نمایش بزارید.
واقعا باورم نمیشه که بهترین جاهای کشور مورد علاقمو دارم از دید الگوی مناسبم استاد عباس منش و کارگردانی زیبا پسند مشاهده میکنم.
تو همه قسمت ها طوری واقعیت زندگی رو برای ما نشون دادید که من با کمال میل سعی میکنم بپذیرمش و آگاهانه واقعیات موجود در ذهنمو فراموش کنم، چقدر دید خوب و زیبایی به ما هدیه کردین، چقدر برای من واضح تر شد که میشود بهتر و بهتر بود، چقدر برام قابل درک تر شد وقتی دیدم میشود به خدا نزدیک تر بود. واقعا ابعادی از زندگی رو برای ما به نمایش میزارید که تمام معادلات قبلی رو منسوخ میکنه و روحمون درگیر آزادی میشه که براش باور نکردنیه.
حالا من اینجا توی شهر خودمون فهمیده ام که چگونه زندگی کنم،فهمیده ام که اصل چیست و چطور میشود پله پله حرکت کرد، بزرگتر شد و تجربه کرد و تکامل درست را با دید توحیدی طی کرد.
تو دوره هایی که حضور دارم، از تو کتابایی که استاد معرفی کردند و از توی سفرنامه هزاران هزار آگاهی به من رسیده که دیگه نه میترسم و نه نگرانم و در واقع به لطف هدایت خداوند و دستان عاشق او به نسبتی از ایمان رسیده ام و از تنها ترسم که ترس رسیدن به پیری و ندانستن اصل زندگی بود اثری نیست.
توی این قسمت چقدر همه چیز تمیز و درست و اصولی بود. چقدر همه چیز واقعی بود و سر جای خودش بود. حاشیه ای در تصاویر وجود نداشت. من تو جامعه موسیقی ایران حضور داشتم و آگاهانه از موقعیت هایی دوری کردم و جدا شدم که اصلا توی این تصاویر ندیدم. در این تصاویر دیدم که واقعا هنر موسیقی به جایگاهی رسیده بود که کاملا مستقل شده و هیچ دخل و تصرفی در اون وجود نداشت و موسیقی راکاملا آزاد و رها دیدم خالی از هرگونه تعصب و سخت گیری.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۷158MB11 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به تمامِ دنیا: به خالقِ شکست ناپذیر و توانا و قادر و آگاه بر هر کاری که فرصت زیبای زندگی کردن را بهم هدیه داده و من سپاس گزارش هستم.
فراوانی و ایجاد ارزش و خلق ثروت در کسب و کار من
امروز صبحم بعد از اینکه از خواب بلند شدم تو همون جایی که بودم شروع کردم روی باور اینکه؛
| هر روز داره موقعیت ها و شرایط و فرصت های برای ثروتمندتر شدنم بیشتر و بیشتر میشه
| هر روز داره ایده های ساده تر که با صرف انرژی و زمان کمتر من را به ثروت بیشتر میرسونه، بیشتر و بیشتر میشه
| هر روز داره شغل ها بیشتر میشه و همینطور تخصصی تر میشه
| خداوند هر روز داره نعمت هاش را بر سر ما بیشتر و بیشتر میکنه
و خب بعد خودم را میذاشتم جای ذهنم و از خودم میپرسیدم: منطقت چیه محمد؟
و بعد منم براش مثال ها میزدم از تسلا گرفته از آینده ی بشریت و تکنولوژی و ماشین ها و خونه های روی آب(Arkup هایی هست که توی شهر میامی درست کردند و فول امکانات با قیمت 5.5 میلیون دلار!) و .. و همینطور از همین خبرهایی که حاکی از تصدیق همین باورهای ثروت آفرین هست مثلا خبری که چند روز پیش از اونجایی که یکی از مهارت هام کافه داری و باریستایی هست خب خبرهای کافه برام ایمیل میشه از جای درستش، و یکی از همین خبرها توی روزهای گذشته این بود که دولت 300میلیون دلار ارز اختصاص داده برای قهوه و ادویه جات و این خبر عالی بود که برم حلاجیش کنم و نشون بدم که چقدر ثروت معنوی هست و چقدر با همین پولِ ارزشمند و قابل احترام و شادی آور و پربرکت چنــــــــــد نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم در تمام دنیا دارند روزی میبینند در واقع برسم به اینکه آره پسر ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و هر چقدر ثروتمندتر بشی به خداوند نزدیک و نزدیک تر میشوی.
و به همین شکل این باورها را که کلی باور مثبتِ دیگه هم درونشون هست را منطقی کنم واسه ذهنم تا باور پذیر بشه و خدا هم به همین سمــت من را هدایت کنه.
از اینکه دارم نظرم را مینویسم خیلی خوشحالم و از اینکه توی همین لحظه از این تجسم حقیقی که چند نفر هستند دارند کامنت های من میخوانند و اثر مثبت میگیرند و چه انرژی و امیدی در تمام جهان ایجاد میشه واقعا خوشحالم و سپاس گزار خدایم هستم.
اما همین امروز وقتی که دقیقا این مثال ها را داشتم مرور میکردم و خیلی هم امروز احساس کردم با تمرکز بیشتر دارم اینکار شیرین را انجام میدم، یک دفعه که یک اتفاقی هم نیست خدا ذهن من را هدایت کرد که پسر! چرا تو الان که داری روی کسب و کارت روی عشقت روی اون چیزی که حس میکنی رسالتت هست روی سفر و تولید محتوا و نوشتن کتاب … اینا تمرکز نمیکنی .. آخه من تا روزهای قبل از وقتی که خودِ مسیر علاقه ام برام مشخص شد اومدم فقط آدم های موفقی که در تمام دنیا دارند اون کاری که منم دوست دارم سفر به تمام دنیا و به اشتراک گذاری زیبایی ها حالا به هر شکلی چه عکس چه ویدیو چه نوشتن چه موسیقی … نوشتم و تحسین کردم و به خاطر وجودشون از خدا سپاس گزاری میکردم.
اما امروز در ادامـــــــه ی سلسله ی این روندِ تکاملی خداوند یکتا من را هدایت کرد به این سمت که خودِ اصن مسیر فراوانیِ این بچه ها را که منم میخوام همین مسیر را با سبک شخصی خودم برم جلو تایید کنم و حلاجی کنم و تمرکز کنم تا این فراوانی و احساس لیاقت در همین مورد برام ایجاد بشه تا باورپذیر بشه که منم میتونم حالا که این عشق و علاقه ی منه Passion منه خب بیام بچه های توی این مسیر را مدام روش تمرکز کنم تا باورپذیر بشه و منم به همین سمت هدایت بشم و زودتر و سریع تر منم به ثروت برسم خیلی هم راحت و با ثروتمندتر شدنِ من دنیا هم ثروتمندتر بشه بابا
و این این خیلی خیلی خبر بینظیری هست که همین ساعت های پیش وقتی از خواب بلند شدم 7 Am بهم گفته شد و من هدایت شدم … خدایا شکرت
و منم بر آن شدم که حتما بنویسمش تا هم ردپایی بشه برام و هم اینجوری با نوشتن بیشتر کانون توجه ام را بذارم روی خواسته های ارزشمندم که خداوند بیشتر از من میخواد بهشون برسم تا با تجربه کردنشون به خدای مهربونم و روزی رسانم بیشتر نزدیک بشم و به همین شکل ساده با هر تجربه ی ارزشمند ظرف وجودی من فرکانس های من قوی تر بشه برای به تحقق پیوستن خواسته های بیشتر و بزرگتر که ایمان به خالق بودن بیشتری را میطلبه.
الان احساس میکنم واقعا متمرکز تر دارم مینویسم و خودِ هر کلمه بیشتر داره توی ذهنم با سرعت و قدرت بیشتری داره میچرخه و جاری میشه و این یک اتفاقِ خیلی خوبی هست که برای هم پاره هام آرزو میکنم …
اوکی اوکی
خدا جون من را هدایت کردم که بیام اینکارو کنم که اگر تا الان فکر کردید که همون چیزی که توی برگه نوشتم را نمیخوام منِ پادشاه بنویسم بدونید سخـــــــــت در اشتباهید به قول مریم جانِ عزیزمون. ( لبخند و بازم لبخند بیشتر الان | خداروشکر )
پس میخوام شما عزیز دلِ من را به چیزی که توی یک برگه A4 نوشتم را دعوت کنم .. امیدوارم سفر خوبی داشته باشید از این هدایت ( خواندن ):
با ثروتمندترشدن دنیا در تمام جنبه ها، من سریعتر و راحت تر به ثروت میرسم به استقلال زمانی و مکانی و مالی میرسم.
و هر چقدر من وضعم بهتر بشه من ایمانم بیشتر بشه به وهابیت خداوند به ربوبیت خداوند به من حیث لایحتسب بودن خداوند به بزرگ و عظیم بودنش باورم به اینکه خدا میتواند من را از عرش به فرش برساند و از فرش به عرش .. هر چقدر شناخت و معرفت من بیشتر بشه به خدایم در واقع من ثروتمندتر شدم و همین ثروتمندی و نزدیک تر شدنم به خداوند منجر میشه که جهان هم ثروتمندتر بشه و همون چیزی که گفتم و باور دارم که با ثروتمندتر شدن دنیا من ثروتمندتر بشم خب الانم با ثروتمندتر شدن من دنیااا ثروتمندتر میشه هم پاره های من ثروتمندتر میشن خیلی ساده تر و راحت تر و لذت بخش تر.
حالا توی نوشتن:
*هر چقدر من بتونم بنویسم کاری که عاشقشم و اصلا موقع این کار گذر زمان و گرسنگی را احساس نمیکنم، خب هر چقدر با همین کار تفریح شریف، بیشتر ارزش ایجاد کنم در دنیا با نوشته هام با کتاب هام هر چقدر بیشتر بتونم به هم پاره هام که خالقشون مثل منه خالق منم هست بابا خالق کل دنیاست با تمام نعمت هایش، و همه ی ما آدم ها هم به یک اندازه به این خداوند دسترسی داریم همه ی ما برابر و برادریم خب با ارزش بیشتر در تمام دنیا با نوشته هام، دنیااا داره ثروتمندتـــر و غنیتر، شادتر و جای بهتری برای زندگی میشه، جای خداگونه تری میشه برای زندگی.
و با ثروتمند تر شدن دنیا، در واقع با بهتر شدن وضع مالی مردم با آگاه تر شدن مردم با شادتر و ساده گرفتن های بیشتر مردم، با موحدتر شدن مردم من میتونم خیلی راحت کتابم را بفروشم و مقاله هام را با تمام دنیا با زبان های بیشتری به اشتراک بذارم و به همین شکل ساده خدمت بیشتری به دنیا برسونم و ثروتمندتر بشم و به اصل نزدیک تر بشم.
… یک بغض شیرینی تو گلومِ …
یادم باشه که همه ی اجر من نزد خداست … یادم باشه که من ارزشمندم و لایق بهترین هاااا همواره و همیشه.
حالا توی داستان قسمت دیگر رسالتم، سفر به دور دنیا و تولید محتوای تصویری و استوری تلینگ .. :
هر چقدر من بتونم سفرِ بیشتری برم و از زیبایی های بیشتر دنیا فیلم بگیرم ( با همراهیِ همیشگی عزیز دل که من سپاس گزارش هستم و به خاطر وجود ارزشمندش از خدا سپاس گزارم و تحسین میکنم خدایم را به خاطر خلقت بینظیر این انسان زیبا و صبور و دوست داشتنی و موحد ) مثلا به هتل های بیشتر 5 و 7 ستاره به بهترین رستوران ها و کافه های دنیا برای تست کردن بهترین و با کیفیت ترین غذاها، به جاذبه های دیدنی شهر به گل ها به آسمان خراش ها به طبیعت اطراف هر شهر و کشور و روستا … بریم و بیشتر ویدیو بگیریم با همین بیشتر سفر رفتن هامون با بیشتر ویدیو و عکس گرفتن و استوری تلینگ درمورد قانون و این زیبایی ها و همین ها را با دنیا به اشتراک بذاریم خب قطعا ارزش بیشتری را ایجاد میکنیم قطعا دنیا را جای بهتری میکنیم برای زندگی چقدر نقطه های عطف برای مردم ایجاد میشه برای هم پاره هامون که عِـــــه میشه عه همچین جایی هم هست .. خب منمم میخوام منم میخوام .. حالا وقتی قانون را هم بدونی و بیای بگی که دیگه بمب بمب بمب .. چقدر با همین سفر رفتن های من و تجربه های بیشتر و بیشتر و بیشتر و بزرگتر میتونم به دنیااا کمک کنم که واقعا جای خداگونه تری بشه جای ابراهیم وارتری بشه. و کمک میکنم به ثروتمندتر شدن دنیا
حاالااا برعکسش هم هست هر چقدر دنیاا ثروتمندتر بشه هر چقدر آدم ها به خدا نزدیک تر بشن ساده تر بگیرن فراوانی را باور کنن آدم های بیشتری میتونن به من خیر برسونند به عنوان دستانی از دستان بی نهایت خدا و به همین شکل من میتونم به استقلال مالی و زمانی و مکانی بیشتری برسم مثل پول بیشتری را از همین مسیر عشق و علاقه ام کسب کنم و به همین شکل اون تجربه هایی که تا الان مثلا خیلی پول های بیشتری میخواسته و نداشتم و دسترسی بهشون نداشتم در مداری که بودم، ولی الان با رشد دنیا و بهتر شدن زندگی و ایمان مردم به خداوند و بالاتر رفتن مدار من، من میتونم دسترسی دارم که اون خواسته ها را هم تجربه کنم به لطف خداوند و با تجربه ی بیشتر و بزرگتر اون خواسته ی ارزشمند و مقدس حالــــا من به خدا نزدیک تر بشم من بیشتر خدا را درک کنم من سپاس گزارتر بشم من کانون توجه ام بیشتر روی خواسته هام بمونه بیشتر در احساس خوب بمونم و به همین شکل اتفاقات خوب را رقم بزنم بازم بگم محمد؟ آره اینجوری روحم بزرگتر بشه افتاده تر بشم مهربان تر و بخشنده تر بشم ظرفم بزرگتر بشه فرکانس هام قوی تر بشه مدارم بره بالاتر، بیشتر بخوام عشق بازی کنم … و بله با ثروتمندتر شدن من با آزادی بیشتر من، به همین شکل بازم با تولید محتوا و خرید اون وسایل اون دوربین خاص اون هواپیما اون ماشین اون غذا اون فرهنگ اون عقاید اون زبان اون آدم ها اون ورزش اون شهر و روستا …اون زیردریایی خاص که تا اعماق مثلا اقیانوس و یک کیلومتری که میشه زیر آب رفت آقا بیام .. این زیبایی ها را ویدیو بگیرم و به دنیا نشون بدم و بگمم این قدرت خداست آیا نمی نگرید؟؟ نمی نگرید که این دنیا جز بازیچه وافسونی بیش نیست؟؟!!
نمی نگرید که همه چی زیباســـــــــــــــــت و همه چی و همه چی و خداوند در همه چیز و همه کس است .. و غیر از او خدایی نیست و نخواهد بود و او یکتاست و او روزی رسان من و شماست
و نمی اندیشید که خداوند شما را برای خود خلق کرد؟؟
به جرئت میگم این بهتریــــــــــن و پُـــــر ترین کامنت پادشاه مارکو هست تا به الانِ. خدایا شکرت
خلاصه که با ثروتمندتر شدن من ثروتمندتر میشم
و با ثروتمندتر شدن من، دنیا ثروتمندتر میشه.
و میخوام بازم برسم به همون چیزی که همون اول هم گفتم …
در واقع نتیجه میگیریم:
هر چقدر ثروتمندتر بشم واقعا واقعا واقعا نزد خدا محبوب تر میشم نزد خدای آسمان ها و زمین خدایی که من را از عدم، از نیستی بابا به این زیبایی صورت گری کرد، و واقعا تمام وجودم به وجودش وابسته و دل بسته اس، هر چقدر ارزش بیشتری ایجاد کنم اونم از مسیر عشق و علاقه ام و ثروتمند بشم از مسیر عشق و علاقه ام بازم، من دارم کمک میکنم به خدایم به دنیا دارم به خدای شکست ناپذیر کمک میکنم خدایی که روزی رسان و تنها هدایت کننده من به سوی کمال و خوشبختی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرتِ و به همین شکل با ثروتمندتر شدنم به خدا نزدیک تر میشم و محبوب تر و عزیزتر میشم پیشش
و این شد .. همون هدف از خلقتِ من
هدف از بودنم روی کره ی زمین …
و به همین شکل هم دارم ثروتمند میشم از همون کاری که انگار به خاطرش پا گذاشتم روی زمین و همین را با ایجاد باورهای قدرتمند همراه کردم و همین مسیر را ادامه بدم دیگه … ادامه ادامه تا روزی که اجل معینم فرا میرسه و بای بای دنیا و حالا بریم دنیای دیگه که توی همین دنیا به تک تک ما فرصت داده شده تا با ساختن و دیدن بهشت توی همین دنیا اون دنیامون را بسازیم.
الحمدلله رب العالمین.
خوشحالم که این را تونستم الان به خوبی درک کنم .. یک روزی با این داستان آشنا شدم بیش از یک سال میگذره که من همین را شنیدم ولی امروز درکش کردم دقیقا .. و الانِ که بیشتر معنای تکامل را درک میکنم واقعا.
و الانِ که بیشتر متوجه شدم که چرا استاد و مریم جان اینجوری فایل های ارزشمند از زیبایی ها میذارن … از سریال توجه بر نکات مثبت میریم به سفرنامه 40 روزه و بعد میریم سراغ سفر به دور آمریکای 106 قسمته و بعد سریال زندگی در بهشت و بعد …. ؟
چون به خوبی داستان خلقِ ثروت را متوجه شدند و با پوست و استخوانشون درکش کردند و الان تمام هدف و برنامه اشون تا آخر زندگیشون هم همینه و هر چقدر هم جلوتر میرند هر چقدر نتایج داره بزرگتر میشه امید و انگیزه و ایمانشون بیشتر میشه برای ادامه دادن .. خدایا شکرت خدایا صدهزارمرتبه شکرت خدایا شکرت سپاس سپاس سپاس گزارم.
و یادم باشد که همه ی اجر من از خداوند است …
اما این قسمت و زیبایی هاش:
اول از شما مریم بانو سپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمند شما از خداجون سپاس گزارم و واقعا خلقت بینظیر هدف دارِ شما را تحسین میکنم، خداروشکر میکنم که میتونم بنویسم و یک قسمت دیگه از سفرنامه زیبا را که با دستان پر مهرش گرفته شده را ببینم و این باعث شادی بیشتر منه و خداروشکر میکنم به خاطرش، خداروشکر میکنم که میتونم ببینم این همه زیبایی را این همه زیبایی را از همین پشت مانیتور ببینم و حس کنم و سپاس گزارتر بشم خداروشکر خداروشکر خداروشکر، مریم بانو شما را تحسین میکنم به خاطر در صلح بودنت به خاطر شاد بودنت به خاطر ایمان داشتنت شما را تحسین میکنم به خاطر رها بودنت به خاطر رابطه ی فوق العاده ای که با خدا جون داری تحسین میکنم به خاطر مهربون و بخشنده بودنت شما را تحسین میکنم به خاطر اینکه پاتو میذاری روی ترس هات شما را واقعا تحسین میکنم، به خاطر مهارت آشپزی شما شما را تحسین میکنم به خاطر اینکه میتونی چندین کار با هم انجام بدی تحسین میکنم عزیز جانم، به خاطر اینکه خیلی عالی ویدیو میگیری با عشق با این باورهای محشرت که دوربین را جلوی هر کسی میبری میخنده و اون روی شاد و خندانش را به شما نشان میده و دست تکون میده، به خاطر لباس های شاد و رنگارنگ شما شما را تحسین میکنم به خاطر ابراز بیان احساستون شما را تحسین میکنم به خاطر همه چیز شما، شما را تحسین میکنم عزیزم من واقعا دوست دارم و برای من عزیزی آره بوی خدا را میدی صدات صدای آرامش بخش بینظیری هست و من چقدر خوشبختم و خوشحالم و در مدار ثروت و فراوانی هستم که میتونم این همه نعمت را یکجا داشته باشم و لذت ببرم و کیف کنم خداروشکر.
شما را پدر جان چقدر تحسین میکنم چقدر شما را دوست دارم چقدر از شما تشکر میکنم به خاطر اینکه مسیری را که انتخاب کردید اداامه دادید ادامه دادید از کجا به کجا رسیدید شما هیچ محدودیتی را نپذیرفتید شما اصل را درک کردید باور کردید که خداوند یکتای جهان آفرین خدای آسمان ها و زمین، قدرتش را به شما داده و شما میتونی هر چیزی که میخوای خلق کنی و چقدر زیبا این مسیر خالق بودن خودتون را با آزمایش های زیاد طی کردید و هر بار با هر نتیجه کوچیک به خودتون جایزه دادید و ادامه دادید و تحسین کردید چقدر شما را تحسین میکنم که خودتون هستید چقدر تحسین میکنم که در صلح هستید با خودتون چقدر شما را تحسین میکنم که از هر فرصتی استفاده میکنید تا شادی اتون را بیشتر کنید و عشق کنید از هر فرصتی استفاده میکنید تا سپاس گزارتر بشید.
به طبیعت نگاه میکنید خدا را میبینید ..
به پرنده ها به ماهی ها به آسمون به باران به آدم ها به کامنت ها .. به هر چیزی در هر زمانی نگاه میکنید شما خدا را نگاه میکنید و این چقدر ارزشمنده و این چقدر زیباست و این چقدر از نگاهِ یک ذهنِ ثروتمندِ زیبای هدایت یافته تراوش میکنه. و من چقدر باید سپاس گزار خدا باشم و من چقدر باید سپاس گزار شما باشم و من چقدر باید سپاس گزار بچه ها و سایت و مریم جان و مدیر فنی و الهام جان فرهادی باشم. و من چقدر باید سپاس گزار خودم باشم.
وقتی به این فکر میکنم که خداوند ما را از هیچی خلق کرده … از یک گِل به این زیبایی خلق کرده و هر کدام از ما در هر جای دنیاست یک حسِ تسلیم بهم میده و من چقدر خوشحال و سپاس گزارتر میشم به خاطر این فراوانی آدم به خاطر فراوانی رنگ ها و سلیقه ها و فرهنگ ها و زبان ها فرااونی فراوانی فراوانی واقعا این زندگی این دنیا این خدا همه چیز را براساس فراوانی بنا کرده خداروشکر میکنم.
استاد جانم چقدر به خاطر ایمان شما شما را تحسین میکنم و چقدر منم میخوام که این ایمان را داشته باشم این ظرف شما را داشته باشم در واقع باورهای شما را داشته باشم در سبک شخصی و در مسیر عشق و علاقه ی خودم میدونم منم میرسم به اونجا و حتی بیشتر و خب این ادامه میخواد صبر میخواد استواری میخواد تلاش میخواد تلاش ذهنی میخواد زمان میخواد بها میخواد .. تا اینجا اومدم خودم را هم تحسین میکنم خب بعدشم ادامه میدم به امید خدا .. باعث افتخارم هست در کنار اعضای گرم و صمیمی خانواده ام هستم و البته که میدونم باعث افتخار دنیا و اعضای گرم و صمیمی خانواده ام هم هستم منِ ارزشمند و لایق بهترین ها. خداروشکر
پدر، چقدر باورهای ثروت آفرین شما را تحسین میکنم اینکه میتونید هر جایی که هستید پول خلق کنید و مولد ثروت هم باشید اینکه ثروتتون را به جریان بندازید اینکه خالق ایده هاتون هستید اینکه دارید شاد زندگی میکنید و کمک میکنید دنیا جای شادتری برای زندگی بشه که امروززز همون توی اول نوشتته من چقدر این را بیشتر درک کردم که داستان ثروت چی هست اصلا، حالا بیشتر از همیشه مایلم که مسیر عشق و علاقه ام را با باورهای قدرتمند طی کنم عزیز دلم هم هست و من به خاطر همراهی و پایه بودنش واقعا از خدا سپاس گزارم امروز که داشتم سوره ی طه را میخواندم همون اوایل آیه های ابتدایی که موسی جان شجاع دل رو میکنه به خدا و دعایی میکنه و میگه خدایا زبانم
((( اتفاقی که افتاد الان این بود که خواهر زاده ی گلم اومد و گفت گیتار بزن همون همیشگی … – استیکرِ لبخند و چشمک – همیشگی ماا آهنگ بارو بارونه لری و از اون موسیقی با گیتار هم رفتیم سراغِ موسیقی کردی و رقصیدیم خداروشکر .. واقعا رقصیدن چه انرژی میخواد هااا خداروشکر )))
حالا فکرش را که میکنم کنار بچه های هم فرکانسی و اعضای گرم و صمیمی خانواده ام خیلی بهم انگیزه و انرژی میده که میرقصیم و میخندیدم و میزنیم و پایکوبی میکنیم .. خدایا شکرت
واو واقعا چه جای آبی درست کردند. زیباست و تحسین برانگیز
چه میزهایی ساده و قشنگ و مشکی با صندلی های قشنگ و کف مشکی قشنگ ست شده ها، واو این آقاه که داره شیشه ها را تمییز میکنه.
کاملا مشخصه مریم جان نگاه شما و فرکانس شما تنظیم روی زیباایی ها خداروشکر، ای جانم به این گیتار کوشولو منم میخوام ای جانم به استاد جانم واو چه گیتار آکوستیک قشنگی هست عجب جاییه هااا عاشقتمم من که تلاشت را میکنی پدر و چقدر تحسین برانگیز خداروشکر به خاطر این آزادی .. توی هر چیز، واوو چقدر ماشین پارک شده چقدر قایق های تفریحی نشان از ثروت هست نشان از تفکر بینظیر این مردم عزیز هست که دنبال شادی و تفریح های بیشتری هستند، واوو این مواهی دختر جان بلوند وا شده چقدر زیباست چه تم زیبایی داره اینجا قرمز و مشکی و این همه شیشه واقعا فوق العاده است و تحسین برانگیز و همه جا هم واقعا تمییزه خدای من چه موزه ای دیگه ای این چه باحاله این لباسه قدیمی را ببین چه قشنگ هم هست واو این لباس قرمز خانم این کلاه را ببین چه باحاله حتی از همین ها ثروت خلق میکنند پول خلق میکنند، چقدر رویاها را که زنده میکنند، تحسین برانگیز واقعا خداروشکر دمشون گرم آفرین هه هه ببین موزیک ویدیو هاشون هم چقدر شادن 1983 اونم دمشون گرم ترجمه انگلیسی هم گذاشتند چه خوب تر شده ایول این ویدیو داره میگه که ببین شادی و رهایی میتونه انرژیش هر کسی را بکشونه با خودش و اونا را هم به جریان بندازه و چقدر خوبه این نگاه ..
واو برو بریم واسه کنسرت
چه جای زیبا و قشنگی هست چه آرامشی داره اینجا. چقدر ساده لباس پوشیدند
خدایا شکرت واسه این کنسرت …
۱. خودت باش.
۲. دنبال عشقت برو.
۳. بر ترسهات غلبه کن.
۴. کاری به حرف مردم نداشته باش.
۵. از جهان پاداش های فراوانی می گیری که مبهوت می شی.
۶. تازه لذت زندگی می فهمی.
123 طه
آن هنگام هر که از راه من پیروی کند نه هرگز گمراه شود و نه شقی و بدبخت گردد
از خدا میخوام که بر علم ما بیفزاید بر صبر ما بیفزاید و ما را ثابت قدم کنه ان شاا
خدایا شکرت
دوستون دارم.
باید بیشتر فکر کنم …
یک سلام گرم تابستانه، سلام سلامممم سلااااممم
میبینم که لباتونم خندونه، دلتونم که شاده
خدارو مثل همیشههه شکررر و شکرررر
سریع برم سر اصل مطلب که اصله!
توحید عملی ایده ی جدید:
قسمت سوم | PART ?3
تو قسمت قبل یک جایی گفتم که: یادته استاد ( مریم جان ) منو یاد چه گذشته ای چه دورانی انداختی
زمانی که بسکتبال و جاستین بیبر و گیتار شده بودند دنیای زیبای نوجوانی من
وای خدای من، خب میدونی چه اتفاقی افتاد؟! لحظه های بعد
اوووم، همون روز که کافه بودم تقریبا بعد از 20 ساعت از ارسال فرکانسی مشخص با احساس خودش که یک احساس عالی، بود واقعیتش بعد از کلمه ی عالی دنبال کلمه ای بودم که اون احساس عجیب! را بیانش کنم اما خب خدای درونم ( که عاشقشممم ) چیزی که باید توسط من را بگه میگه پس حتما اینم جز همون فرع هاست که لازم نیست بدونم.
اوکی!
اتفاقی که افتاد این بود! یک شاه پسر که 8 سالش بود و بسیار خوشگل، موهای رنگ زرد و کوتاه شده و با پوستی سفید و خوش عطر و یک لب خندون و یک حس + لیاقت و ارزشمندی + جلوی من با بابای خوشتیپ ترش ظاهر شد
چه لباسی پوشیده بود؟
یک تی شرت بزرگ و با طراحی استثنایی هنرمندانه سفید و پایینش چهارخونه ی زرد و سیاه و هارمونی عالیی با شلوار و کفشش داشت
اما چی نوشته بود روی جلو و پشت پیراهن؟
هه، دقیقا دقیقا خودشه
bieber
و یک ور دیگه اش
البوم معروف و #هدف دارش به اسم، Purpose
و چند ساعت قبل یا بعدش یادم نمیاد، چی را شنیدم؟
بارها و بارها اسم بسکتبال
یک سوال پیش میاد؟ محمد؟ جانم آقا
چرا تا قبل از #توجه کردن به این بازی و مرور خاطراتت در اون دوران که این ورزش را دنبال میکردی اصنن انگار نه انگار چیزی به این اسم وجود داشت؟؟
جوابش را میدونی: آره میدونم خدای درونم آره میدونم ذهن خلاقم
امروز قبل از اینکه دوباره برم کافه، یک دفعه یاد یک چیزی افتادم یک آگاهی که ذهنم دستور مرور دوباره اش را داده بود
تنها چیزی که یادم بود ازش: تلگرام | پیام های شخصی من | مراحل و دریافت
رفتم به اینکه این پیام را پیدا کنم ولی چشم دلم به پیامی دیگه روشن شد! ” هدایت ”
پیامی بود بسیار زیبا از دستی از دستان خدا به اسم آیدا جان نجفی که هرر وقتی یادمه به پیام های او خداوند یکتا هدایتم کرده، اون احساس ماجراجویی و کاراگاهی و حماسی من را فراتر از همیشه برده
دوست دارم این پیام را با کمال میل دوباره بنویسم و بخوانم و بخوانم و بخوانم تا بیشتر درک کنم و سپس طی مسیر تکامل و موندن پای تعهدم از خدا بخوام که کمکم کنه و شجاعت و ایمان و اراده ی قوی تری بهم بده که بتونم در عمل هم مثل عمل کنم
دوستان!!
لقمه آماده است! یا بهتره بگم لقمه ها فقط باید خورد و لذت برد. شاید باورم نشه ولی محمد ( شما = اول شخص ) دقیقا همین سخت ترین مرحله است
اینکه باور کنی همه چییی هستتت بخداااا هستت فقط نباید خودت با افکارت با باورهات با کانون توجه ات جلوی این نعمت های بیشمار و بی نهایت را بگیری. همین
و زمان میخواد و بها میخواد و اینکارو انجام میدم و دارم انجام میدم به امید خدا
هر روز کافیه یک وقت بذارم و بگم که همه چیز هست
همه چیز برای موفقیت در هر کاری و ثروتمند شدن هم همینطور وجود داره درونِ من دررون توی مقدس
JUST B E L I E V E IT and JUST DO STH
قبل از اینکه پیام آیدا جان را بنویسم میخوام از چیزی بگم که امروز برای اولین باررر اونم در این کامنت و قسمت ارزشمند اتفاق افتاده!
برای اینکه بدونید این اتفاق چیه میخوام یک قسمت از راهکارهای حل مسئله را که در جواب سوال
” چگونه رسالت شخصی خود را پیدا کنیم ” بود را بنویسم
یک نفسسس عمیقققق
یک لبخند
یک خداروشکر بلند با تمام وجود ارزشمند
+
موضوع این است که ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم …
پس موضوعی بسیار عمیق تر از کشف علائق، وجود دارد و آن” حرکت برای امتحان ناشناخته ها” و ” مواجه شدن با چالش های جدید” است. زیرا #تجربه هر کدام از این ناشناخته ها، موجب کشف بخشِ دیگری از توانمندی ها و علائق مان می شود که از آن بی خبر بودیم و تازه با اطلاع از آن است که واضح تر می دانیم که اصلا چه می خواهیم! و قرار است چه تجربه ای برای خود بسازیم!
این جهان مادی، فقط برای تجربه و امتحان توانایی مان و به یاد آوردن و کشف آنها ساخته شده. زیرا ما با توانایی های نامحدودی به دنیا آمده ایم اما تک تک این توانایی ها وقتی به خدمت مان در می آید که در دل ناشناخته ها حرکت می کنیم. ماجراهای جدید را امتحان می کنیم و سپس قدم به قدم هدایت می شویم.
…
رسالت ما در هر لحظه کشف و درک بیشتر جهان و سیستمی مقرر بر آن است تا به کمک هماهنگی با آنها، از نعمت های بیشتری که به قول قرآن مسخر ما شده، بهره ببریم و این کار فقط با ورود به دل تجارب ناشناخته هایمان صورت می گیرد.
رسالت ما در هر لحظه کشف بیشتر خودمان است. رسالت ما دریافت هدایت و الهاماتی است که در هر لحظه به شکل نشانه های مشخص به سمت مان می آید. رسالت ما تشخیص این نشانه ها و جدیت در عمل به آنهاست تا قدم به قدم هدایت شویم…
رسالت هر کدام از ما در هر لحظه برداشتن قدمی است که در لحظه اکنون پیش روی مان قرار دارد.
ممکن است پختن یک غذای جدید باشد، یا دوختن یک لباس به شیوه ای جدید یا کشیدن یک نقاشی یا تمرین شوت زدن به توپ به شیوه ای خاص یا کم کردن وزن یا تجربه یک شغل جدید یا ایجاد یک تغییر کوچک در کسب و کار کنونی یا داشتن سفری کوتاه، خواندن یک کتاب جدید، آموختن یک زبان جدید، مهاجرت به یک شهر یا کشور جدید، و یا مثل الان نوشتن و بازگو کردن این قسمت از راهکارها
برداشتن هر قدم اعتماد به نفس و ایمان مان را برای انجام کارهایی رشد می دهد که هیچ شناختی درباره شان نداریم
زیرا برداشتن هر قدم اعتماد به نفس و باور ما را برای حل هر مسئله ای رشد می دهد که ممکن است در قدم های بعدی با آن مواجه شویم.
برداشتن هر قدم ظرف وجودمان را برای دریافت قدم های بزرگتر و مهم تری آماده می سازد، توانایی حل مسائل را به ما می آموزد، ما را برای ورود به دل ترس ها و ناشناخته ها جسورتر می سازد و دامنه تجارب مان را گسترش می دهد.
رسالت همه ما تجربه نعمت های متنوعی است که در این جهان آفریده شده. زندگی یک مسیر زیباست که به وسیله همین قدم ها باید طی شود و هر قدم ما را رشد می دهد و از ما انسان بهتر و شادتری می سازد.
با برداشتن هر قدم در مسیر تجربه خودت و ناشناخته های زندگی ات، بخش تازه ای از توانایی های وجودت کشف می شود که تا قبل از آن هرگز فرصت ظهور نیافته بود. به همین دلیل، به محض برداشتن اولین قدم در مسیر تغییر، شخص دیگری با توانایی های دیگری می شوی، که متفاوت از آدم قبلی است.
رسالت و هدفی که مدام به دنبالش هستی، از مسیر تجربه موقعیت ها، شرایط و کارهایی می گذرد که هر بار با دیدن یک نشانه شروع و به وسیله حرکت برای عمل به آن نشانه، ادامه می یابد.
علاقه ای که به دنبالش هستی، در مسیر تجربه ناشناخته هایی کشف می شود که با آنها مواجه می شوی.
ممکن است ایده ای به ذهنت برسد و انجامش دهی که دوستش داشته باشی و آن را به عنوان هدفت انتخاب کنی.
لبخند و احساس پاک و مقدستان را احساس میکنم
میدونم میدونید که دارم رسالتم را انجام میدم در این لحظه
نشانه را سه روز قبل جدی گرفتم همون جا همون لحظه شروع کردم به اجرا و توحید عملی این ایده امروز بعد از 4 روز دیدم که خدا توسط بنده اش استاد جان برام مهر تاییدی گذاشته و فردا ( چند ثانیه بعد ) توسط همین دست یا دیگر دست های بینظیرش مهر تاییدی دیگه
این اتفاق ” تجربه ی جدیدی ” هست که در حال بودن و احساس کردنشم با تمام وجودم
اولین باریه که تو تاریکی مطلق بدون اینکه کیبوردم را نگاه کنم دارم تایپ میکنم وای خدای من واییی
وای خدای من خدایااا شکرتتت میدونییی دارممم میبینم که دقیقا چطوری هر کلمه ” خلق ” میشه
چطوری کلمات توسط تو خدای درونم ” معنا ” پیدا میکنند
واقعا دارم مینویسم دارم خلق میکنم دستام، انگشتام دارن تکون میخورند دارم احساس میکنم خدا داره تکونشون میده و میبره به سمت حرف درست
حالا فکرشو کن خلق هر انسان خلق من خلق شما
خلق زمین و آسمان ها و کهکشان ها و ستاره ها و این جهان : آفرینش
wOOOoooo
حالا میدونم با این تجربه میخوام ادامه اش بدم چطور”
وقتی متوجه شدم که قدمی که بهم گفته شد را دودوتا چهارتا نکردم و فاصله ی ایده تا عمل صفر بود! خودشه!
باید همیشههه اینطور باشم
+
خب فکر میکنم زمانش رسیده که پیام آیدا را بنویسم:
قانون چنتا کلمه کلیدی داره: انرژی، احساس، افکار، باورها، توجه و فرکانس
ی بار کل قانون رو با هم مرور میکنیم:
خدای مهربان یک انرژیه که کل جهان از اون آفریده شده، و در تمام جهان در حال حرکت و جریانه. حتی در درون بدن ما. هر چیزی درین جهان ی شکل و نمودی ازین انرژیه. خب سوال اینجاس این انرژی چطوری داره
تغییر شکل میده و به چیزای مختلف تبدیل میشه؟ این انرژی با افکار و باورها و توجهات ما قالب میگیره و احساس ما باعث میشه این قالبهای انرژی به ماده تبدیل شه و در عالم فیزیکی نمود پیدا کنه و وارد زندگیمون بشه. پس آفرینش در احساس ما اتفاق میفته.
میتونید کل جهان رو بصورت مدارهای تودر تو تصور کنید که افکار، باورهای غالب و توجهاتمون مارو در مداری قرار میدن که درون مدار ی سری شرایط و اتفاقات و ادمهایی مخصوص اون مدار هست و متناسب با افکار و باورها و توجهات ماست .
از نظر علم فیزیک جهان مثل یک دستگاه ترجمه کننده فرکانسه که ازذهن ما فرکانسها رو دریافت میکنه و بعدش اون رو ترجمه میکنه و بصورت اتفاقات و شرایط و ادمها وارد زندگیمون میکنه. این فرکانسها
از ذهن ما ب واسطه افکار و باورها و توجهاتمون به جهان ارسال میشه، و اون چیزی که این فرکانسها رو نشون میده احساس ما هست. ما از روی احساسمون میتونیم بفهمیم که در هر لحظه و در برخورد با هر موضوعی چه فرکانسی رو داریم به جهان ارسال میکنیم.
خب پس الان متوجه این موضوع شدیم که در واقع
احساسات ما خاالق زندگی ما هستن. خالق شرایط و اتفاقات و آدمهایی که وارد زندگی ما میشن، هستن. پس باید بریم سراغ احساس سازی. چیزی که منجر ب بوجود اومدن احساسات مختلف در ما میشه، افکار و باورها و توجهات ما هست. و ماباید شروع کنیم به
کار کردن روی افکار و باورها و توجهاتمون تا احساسات سازنده ای بسازیم که منجر به آفرینش خواسته هامون بشه. که تو قسمتهای بعدی، بحث افکار و باور و توجه رو برای احساس سازی توضیح میدم. و الان بحث احساس آفرینش رو یکم بیشتر توضیح میدم.
منظور از احساس، صرفا حال خوب و خنده و خوشگذرونی نیس. منظور احساسیه که از ساخت باورها ناشی میشه و سرشار از امید و ایمان و آرامش و شادی و عشق و ثروت و خوشبختیه. احساس خوب تک تک اینهاس.
اینجا ی فرمولی ایجاد میشه با این عنوان که: احساس؟ = اتفاق ؟
مثلا در مورد مسائل مالی فرمول اینجوری میشه: احساس ثروت = اتفاق ثروت
احساس ما نشون میده که این انرژی چطوری داره شکل میگیره. وقتیم که با باورسازی یا توجه سازی به احساس آفرینش
برسیم (به همون احساساتی که بالا نوشتم) قانون رهایی خوبخود اتفاق میفته. چون رهایی در واقع یعنی رها شدن از غم و نگرانی و استرس و ایمان داشتن به اینکه میشود، هست . ک همین موضوع باعث حضور در لحظه و لذت بردن از لحظه ب لحظه زندگیمون میشه.
تمام تمرینات شکرگزاری و تجسم و نوشتن و تمرنیات دوره های مختلف از جمله روان شناسی ثروت ? اگر مارو به احساس خوب، احساس ارامش و شادی و ایمان میرسونن، اگر مارو به احساس ثروووووووووت میرسونن، به احساس داشتن و اومدن و بیشتر شدنش میرسونن، یعنی داریم راهو درست میریم. والا تکرار باور یا تمرینی که به ما احساس خوبی نده سرکارمون گذاشته.
و یه نکته مهم اگر به قانون ایمان داشته باشیم؛ میدونیم که با تکرار باورها، الگویابی و سرچ ثروت و انجام تمرینات دیگه، این انرژی داره بصورت خواسته هامون شکل میگیره و همین کافیه برای اینکه به احساس آفرینش برسیم. چون با اینکارها داریم فرکانس میفرستیم و میافرینیم. اگر به ایمان به این موضوع برسیم، مطمئنا به این احساس آفرینش هم میرسیم.
قسمت اول: افکار
افکار ما به ?دسته تقسیم میشوند: ?.افکار صوتی یا گفتگوهای درونی، ?.افکار تصویری و ?. سناریوسازی که برای اتفاقات پیش نیومده تو ذهنمون سناریو میسازیم. این ترکیب مورد ?و? میشه و میشه سینمای ذهن ما. ویدئوه دیگه. خخخخ
کاملا مشخصه که افکار ما احساسات مارو ایجاد میکنن. و این احساسات خودش باعث تولید افکار جدید میشه که این افکارم ب نوبه خودش باعث تشدید اون احساس میشه. ریشه این افکار یا در اتفاقاتیه که اخیرا ب وقوع پیوسته یا در موضوعاتیه که برای ما اهمیت داره. و نوع این افکار به باورها و توجهات ما بستگی داره. گفتگوهای ذهنی ما براساس باورهامون صورت میگیره
چون ما از عینک باورهامون داریم دنیارو میبینیم و بررسی میکنیم.افکار تصویری و سناریوهای ذهنی هم همینطور. در مورد توجه هم موضوعاتی که بهشون توجه میکنیم به گفتگوهای درونی / افکار تصویری/ سناریو تو ذهنمون تبدیل میشه. پس برای اینکه بتونیم هر سه مدل این افکار رو مدیریت کنیم تا همواره در احساس خوب باشیم باید باورسازی و مدیریت توجه رو یاد بگیریم که در قسمتهای بعد
توضیحشون میدم. ی مثال میزنم. همین باور که بدونیم هیچ تقدیر و سرنوشت از قبل نوشته ای وجود نداره و حتی یک ثانیه بعدمون هم مشخص نیس و با احساسات و فرکانسای لحظه الانمون داره شکل میگیره، اون وقت فقط سناریوهای خوب میسازیم و احساس خوب رو تجربه میکنیم.
اگر بدونیم مسیر پیش رومون ی تابلوی سفیدیه ک مدادرنگیا دست خودمونه و نمیگم که خودمون میتونیم! نقاشیش کنیم، بلکه میگم خودمون باااااااااید نقاشیش کنیم، ایا بازم سناریوهای چرت و پرت میسازیم؟ یا وقتی باور به فراوانی داشته باشیم ایا تو گفتگوهای ذهنیمون بازم میگیم کم مصرف کن، مواظب باش تموم نشه؟؟!!!(این گفتگوی ذنی قطعا احساس مارو بد میکنه و ما احساس تموم شدن میکنیم.)
قسمت دوم : باورها
باورها در واقع افکاری هستن که میلیونها بار در ذهن ما تکرار شده و ما اونارو بصورت قوانین و چهارچوب پذیرفتیم. باورها در واقع برنامه ریزی ذهن ما هستن که افسار زندگی مارو بدست گرفتن.
باورهای ما هستن که کنشها و واکنشهای ما رو تعیین میکنن. حرفا، رفتارا، عادتها و تصمیم گیریهای ما از روی باورهای ما انجام میشه. این باورها هستن که افکار مارو تعیین میکنن، کانون توجه و تمرکز مارو تعیین میکنن، احساسات مارو تعیین میکنن و درنهایت فرکانسهای مارو میسازن. که این فرکانسها بصورت اتفاقات و شرایط و آدمها وارد زندگیمون میشه.
خب تا اینجای کار متوجه اهمیت باورها شدیم. یکی از راههای رسیدن به احساس آفرینش ، ساختن باورهاست. هر باوری که در ما ساخته شه خودبخود احساسمون رو خوب میکنه و
ب اون احساس آفرینش میرسیم. اصلا راه اینکه بدونیم باور داره شکل میگیره یا نه احساسمونه. مثلا اگر تکرار باورها مارو ب احساس عالی میرسونن ب احساس داشتن، شدن و اومدن و اتفاق افتادن میرسونن یعنی دارن ساخته میشن. اگر باور ساخته بشه احساس خودش اتفاق میفته پشت سرش. چون ریشه احساس در افکار و باورهاست. در واقع احساس یعنی باورهایی که تثبیت شدن و جون دار شدن.
خب بریم سراغ باورسازی که باید به توجه سازی و احساس سازی منجر بشه (تو قسمت بعدی رابطه بین باورها و توجهات رو توضیح میدم)
1
اول از همه باید ذهنمون رو شخم بزنیم و تمام باورهای محدود کننده مون رو پیدا کنیم. این باورها، باورهایی هستن ک به ما
احساس بدی میدن. ب ما احساس ضعف و ترس و نگرانی میدن. عموما این باورها رو از روی ارزشهایی که بهشون پایبندیم، گفتگوهای ذهنی، تصاویری که مدام تو ذهنمون
حرکت مکینه و بک گراندی که روی ذهنمون نصبه میتونیم پیدا کنیم. گاهی انقدر با ما یکی شدن که فکر میکنیم همین طبیعی و عادیه! ما همیشه باید اینکارو بکنیم و باورهای محدود کنندمون رو پیدا کنیم تا بهتر و بهترشون کنیم.
2
حالا باید برای این باورهای محدود کننده ای که پیدا کردیم باورهای قدرتمندکننده بسازیم. یعنی باورهایی ک به ما احساس خوبی میدن. احساس آرامش و شادی و قدرت میدن.
احساس عشق و ثروت و خوشبختی میدن. البته گاهی فارغ ازینکه باور محدودکننده داشته باشیم یا نه، برای رسیدن ب ی سری از اهداف و خواسته ها باید باورهای قدرتمندکننده هماهنگ با اون خواسته بسازیم تا محقق بشه.
موارد ?و? عمدتا ذهنی هستن و تغییراتی هستن که باید در دنیای درون ما اتفاق بیفته. در واقع اینا پایه های باورسازی هست.
حالا بریم سراغ مواردی که عملی تر و بیرونی ترن.
3
کنترل ورودیها. ما هم باید به ذهنمون ورودیهای مناسب بدیم که باعث ایجاد و تقویت باورهای قدرتمندکننده در ما بشه
(که در قدمهای بعدی توضیح میدم) و هم باید جلوی تمام ورودیهای نامناسب که باعث ایجاد و تقویت باورهای محدود کننده در ما میشن رو بگیریم. شبکه های اجتماعی، تلویزیون،
دوست، همکار و هرچیزی که تو زندگی ما هست و باورهای محدود کننده رو تایید و تقویت میکنه، باید از زندگمون حذف کنیم. البته کنترل ورودیها در راستای کنترل تمرکز و توجه هم هست که در قسمت بعد توضیح میدم.
4
ی راه بسیار مهم ساخت باور گوش دادن به فایلای صوتی هست. باید ذهنمون رو بمباران کنیم.
دسته اول فایلای استاده: بعداز چندباری ک به محصولات گوش میدیم و مینویسیم و مفاهیم رو درک میکنیم
و قانون رو میفهمیم و باورها رو از توش پیدا میکنیم دیگه صرفا نباید برای یادگیری و کشف کردن چیزای جدید باشه. باید همزمان با گوش دادن باورسازی هم بکنییم . باید همزمان با استاد باورهارو تکرار کنیم، تایید کنیم.
براش مثال بزنم. استدلال بیاریم. در واقع ی گفتگوی دو نفره بین ما و استاد صورت بگیره. و با این روش علاوه بر باورسازی و توجه و ارسال فرکانس، فرآیند گوش دادن به فایلا رو هم زنده تر و لذت بخش تر میکنیم.
دسته دوم فایلای ضبط شده خودمونه. روشهای متنوعی برای گوش دادن به این فایلا وجود داره.
+یکیش گوش دادن ب فایلا موقع انجام کارهای روزمره و کارهای مختلفه و تکرار کردن و استدلال اوردن واسشون و مرور کردنشونه.
+یکیش اینکه یگوشه دنج و اروم بشینیم و بزاریم پخش شن و همراه با مدیت(مخصوصه خودمه خخخ) تصویرسازیشون کنیم.
+ برای دوره ثروت ? ی راهش اینکه همزمان با سرچ و دیدن ثروت و فروانی تو اینترنت گوششون بدیم.
این روش ثروت رو خیلی برامون ملموس و قابل درک میکنه. خیلی قشنگ ربط باورها ب ثروت رو میفهمیم و درک میکنیم. انگار باورهاتو در عمل میبینی و بیشتر باورشون میکنی. باید انجامش بدین تا درک کنید چی میگم!
5
حالا میرسیم به باورسازی در عمیقترین سطح ممکن. اینجوری تصور کنید که ذهن ما چندتا لایه داره و ما باید از سطح بیرونی حرکت کنیم و
این باورها رو به سطح زیری ذهنمون و اون لایه های عمیقتر برسونیم. باید باورهای ما به لایه های زیری ذهنمون هم برسه. همتووووووووون تجربه کردین وقتی رو باورهاتون کار میکنید هرچی زمان میگذره باورها رو
ی جور دیگه درک میکنید. ی جور دیگه لمس میکنید. اینجا اتفاقی که میفته اینه که باورها از سطح رویی ذهن ب سمت سطوح داخلی ذهن حرکت میکنن و رفته رفته درک ما بیشتر میشه. تو مرحله قبل یعنی با تکرار باورها
چون داریم حرفای قشنگی میشنویم ممکنه صرفا فقط احساسمون خوب بشه و ممکنه هنوز فاصله داشته باشیم با باور کردن باووووورها. همون نقطه ایه که ایمان توش شکل میگیره و ما به احساس آفرینش میرسیم.
کاری که باید تو این مرحله انجام بدیم اینه که با پیدا کردن الگو و نمونه مقاومت ذهنمون رو از بین ببریم.((( مارکو جان: کاری که الان واقعا دوست دارم و بایددد وقتت بذارم برای هر باور انجامش بدم | نتیحه قطعااا دیدنی خواهد بود ))) باید با استدلالهایی که پیدا میکنیم به ذهنمون بقبولونیم که اون باورهای قبلی اشتباه بوده و واقعیت نداشته. با ذهن منطقی باید ب زبان عقل و منطق حرف زد. باید رامش کنیم. باید با خودمون همراهش کنیم.
اگر بتونیم اینکارو ب درستی انجام بدیم یعنی خدا میدونه ب چه احساس ایمان و آرامش و شادی عمیقی برسیم. این مرحله فوق العاه فوق العاده مهمه. چون ی جوری ب ثمر رسوندن کارای قبلیمون میشه. تیر خلاص میشه.
مثلا در مورد این باور که : ثروت تو جهان زیاده بریم ب هر شکلی که میتونیم فراواینو سرچ کنیم تا ببنیم تو جهان چقدر ثروت هست. مثلا یکی از بهترین سایتا تو این زمینه sothby’s هست که وقتی ادم میره توش از
حجم ثروتی که روی کره زمین هست
کف میکنه. تازه این ی گوششه.
بشینیم وقت بزاریم برای تک تک باورهامون، دونه به دونه ی راهی، الگویی، مثالی، استدلالی پیدا کنیم که اون باور رو در ما بسازه و یادمون باشه نشونه ساخته شدن این باور در ما، احساسمونه.
6
هم تو قسمت قبلی و هم در ابتدای این قسمت به نقش باورها در گفتگوهای ذهنیمون اشاره کردیم. همه میدونیم که ما صبح تا شب تو ذهنمون درگیر گفتگوهای ذهنی هستیم و
باعث تولید احساسات در خودمون میشیم. و با اینکار مدام داریم فرکانس ارسال میکنیم. ما باید آگاهانه شروع کنیم گفتگوهای ذهنیمون رو به سمت باورهامون ببریم. اگر باورهای ما بشن گفتگوهای غالب ذهنی طوریکه مارو به احساس خوب و ارامش و
شادی برسونن خدا میدونه چقدر سریعتر فرکانسهامون قدرت بگیره و مدارمون بره بالاتر. (بخدا من خودم وقتی اینکارو میکنم وسط خیابون، تو محل کار پشت کامپیوتر و هرجایی ک هستم نیشم تا بناگوش باز میشه .خخخخ)
و ی نکته مهم : هیچ انتهایی
برای خوب شدن باورها وجود نداره. هر چقدر که نتیجه بگیریم بازم باورهامون میتونه قویتر بشه. و به اندازه ایکه باورهای ما قویتر بشه و احساس ما پراز ایمان و امید و شادی و ارامش بشه نتایج سریعتر و بزرگتر میشن.
قسمت سوم : توجه
مفهوم توجه و تمرکز ? تا بعد داره.
1= اولین بعدش خود موضوعاتیه که بهشون توجه میکنیم . چون توجهات ما باعث ارسال فرکانس میشن به هرچیزی که توجه کنیم باعث ورود و گسترش اون تو زندگیمون میشیم. پس خیلی مهمه که ما در هر لحظه به چیزایی خوبی توجه کنیم که به ما احساس خوبی بده.
2=بعد دومش میشه اعراض کردن. در کنار اینکه ما باید اگاهانه شروع به توجه به موضوعات دلخواهمون کنیم باید توجهمون رو هم از موضوعات نادلخواه برداریم و به قول قرآن اعراض کنیم. و منظور از اعراض کردن اینه که اون موضوع رو برای خودمون بی اهمیت کنیم تا بار ذهنیش از بین بره و هیچ وزنی تو ذهن ما نداشته باشه. یعنی اعراض کردن ی موضوع ظاهری نیس ک رومونو کنیم اونور، نبینیم، نشنویم، سکوت کنیم، حرف نزنیم ولی مدام اونو تو ذهن خودمون نشخوار کنیم و پرورشش بدیم. اعراض کردن یعنی از بین بردن فضای ذهنی که به اون موضوع اختصاص دادیم تا در نهایت احساسمون رو کنترل کنیم و به احساس بد منجر نشه.
(ی راهکاریم بگم: هر وقت دیدین اعراض کردن از ی موضوعی براتون سخته این سوال رو بپرسین: چراااا این موضوع اهمیت داره؟ و واقعا بشینید وقت بزارید تا براش دلیل پیدا کنید. وقتی دلیل قانع کننده پیدا نکنید ذهن خودش خاموش میشه و براحتی شما به اعراض میرسین. مطمئن باشین برای هیچ ناخواسته ای نمیتونید دلیلی قانع کننده ای پیدا کنید که اون موضوع/اون ادم/اون اتفاق باید مهم باشه!! همین نظاره کردن ذهن ب عنوان شخص ثالث ، باعث از بین رفتن اهمیت و وزن اون موضوعات در ذهن شما میشه)
3=بعد سوم توجه و تمرکز نوع و جنس توجه ما هست. ما در هر لحظه با ی موضوعی درارتباطیم ک اون موضوع دو وجه + و – داره. روی هر کدوم تمرکز داشته باشیم، احساسی متناسب با اون نوع توجه به ما دست میده، همون جنس فرکانس رو ارسال میکنیم و شرایط و اتفاقات و ادمهایی هم جنس با اون توجه و فرکانس، وارد زندگیمون میشن. همواره دقیقا خود توجهات وارد زندگیمون نمیشن بلکه هم جنس اونها که باهاش هم فرکانسن، وارد زندگمون میشه. نوع و شدت احساس ما نوع و شدت توجه مارو نشون میده. پس منظور از توجه، ی موضوع ساده و ظاهری مث دیدن و شنیدن نیست(فقط موارد ?و? که تو بالا توضیح دادیم نیست.)!! منظور ی تمرکز و توجه عمیق ذهنی روی اصل و اساس و ریشه موضوعاته یعنی همون جنبه + و – به هر موضوع و شرایط و اتفاق و ادمی.
و چیزی که نوع وجنس این توجهات رو تعیین میکنه باورهای ماست. پوسته زیری توجهات ، باورها هستن. باورهای ما تعیین میکنن که ما ب چه وجهی از هر موضوعی توجه میکنیم. نوع توجه و جنس توجه ما در باورهای ما ریشه داره. مثلا اگر باور داشته باشیم ثروتمندشدن اسونه، وقتی ی ماشین شاسی بلند میبینیم احساسمون خوب میشه و میگیم ببین چقدر اسونه منم بدستش میارم.
(البته شایدم هیچ دیالوگیم نگیم و فقط حس خوبی بکنیم) .تو این مثال نوع توجه ما مثبته و درجهت خواسته هامونه و این از روی احساس ما کاملا مشخصه. و این بخاطر باورهای درستیه که داریم. اما اگر باورمون این باشه ک بدست اوردنش سخته، احساسمون بد میشه میگیم خوش بحالش، من ک نمیتونم بدستش بیارم، اخه چطوری و از کجا میشه؟!، یا فلان فلان شده معلوم نیس از کجا بدستش اورده. و این یعنی نوع توجه ما منفی و درجهت ناخواسته هاس که احساس ما این موضوع رو مشخص میکنه.
پس برای درست کردن این بعداز توجهمون باید رو باورهامون کار کنیم.
ولی رابطه باورها و توجهات ازینم فراتره. باورها و توجهات ی رابطه رفت و برگشتی باهم دارن. تغییر نوع توجه در واقع خودش یک نوع باورسازی هست. ما میتونیم با تغییر نوع توجهمون شروع ب باور سازی کنیم، و این باورها (به اندازه ای که ساخته میشن) خودشون هم کم کم نوع توجه مارو تغییر میدن و بهتر و بهتر میکنن. و باز دوباره باورهامون قویتر میشن و دوباره نوع توجه ما بهتر و بهتر میشه و فرکانسهای قوی تری ارسال میشه. و این فرایند ادامه داره. پس اصل قانون احساس سازی هست که ب واسطه باورسازی ای امکان پذیر هست که به توجه سازی منجر بشه. اونم نوع و جنس توجه نه فقط خود موضوع توجه!
تو هر زمانی تو هرمکانی تو هر شرایطی باید حواسمون به نوع و جنس توجه و تمرکزمون باشه. این همون متعهد بودن به باورها و زندگی کردن به شیوه باورهای جدید میشه. (این جمله رو چند بار بخونید)
وووووووو همه چیز انرژیه و توجه به هرچیزی، یعنی برقراری رابطه با این انرژی. نوع توجه یعنی نوع رابطه با این انرژی.
تو توجهتو بساز. بزار رابطت با انرژی درست شه. بقیه کارهارو خود همون انرژیه انجام میده.
(هدف از انجام همه تمرینات و الگویابی برای باورها توجه سازی و احساس سازیه. چون ب هر چیزی ک توجه کنیم بخاطر احساسی که در ما ایجاد میکنه همون رو وارد زندگیمون میکنیم. پس موقع انجامشون باید بعد سوم توجه یعنی نوع و جنس توجه مثبت رعایت بشه تا نتیجه بدهد یعنی توجه برخواسته از باورهای قدرتمندکننده باشد و به احساس خوب منجر شود.)
نکته نهایی این نوشته:
طبق قانون عمل و عکس العمل نیوتون که میگه هر عملی درین دنیا ی واکنشی دریافت میکنه:
باورهامون ب ما برمگیردن، توجهاتمون ب ما برمیگردن، فرکانسامون ب ما برمیگردن و احساساتمون بهمون برمیگردن.
و باورها رو از جایی متیونیم بفهمیم تغییر کرده ک توجهمون تغییر کرده باشه.
و توجهمون رو از جایی میفهمیم تغییر کرده ک احساسمون تغییر کرده باشه.
و این تغییر احساس یعنی همون تغییر فرکانس برای جهان
یعنی اگر جمله به جمله این متن رو درک کنید و دونه به دونه انجامش بدین، معجزه ها از درودیوار زندگیتون میپاشه تو چش و چالتون خخخخخ
بخدا میسپارمتون
خدایا سپاس گزارم خدایا سپاس گزارم خدایا سپاس گزارم
+
خب بریم سراغ الان کامنت های لایک شده
به چه داریم!
تولد تولدد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
عزیززز جان لیلاااا یکی از اعضای خانواده و پاره ای زیبا و ارزشمند از من
چیزی که لیلا جان در من Wake up کرد موضوع تلفن 12 ساعت پیش بین من و سمیرا یکی دیگه از اعضای خانوامون بود که در موردش داشتیم:
” تضاد ” و نحوه ی برخورد باهاش جوری که به احساس خوب برسی
این تیکه را داشته باشید: خیلی وقته که میدونم اگه تضادی برام پیش اومد باید به خودم رجوع کنم که کجای این مسیر رو کج رفتم و یا این تضاد برام باعث ایجاد چه خواسته ای شده و با همین گفتگو با خدایم به این شکل آرام میشم. ازش سوال میکنم و اون هم خیلی آرام بهم جواب میده.
استاد جان یاد یک فایلی ارزشمند ( مثل همه ی فایل های دیگه ) به همین نام افتادم
اونجا که گفتید هرر وقتت تضادی برای من پیش میافتاد اول خداروشکرر میکردمم به خاطرش و بعد حالا میگفتی چی را میخوای
چون وقتی تضاد برات پیش میااد دقیقا روح میره به نقطه ی مقابل اون تضاد و حالا کارتت دیگه اینه که به اون توجه کنی.
میدونم سخته اینکه توی شرایطی باشی که اکثرا منفی و توی مسیری دیگه ان و تو میخوای جز اون نباشی و باشی! توی مسیری که خدا هست
و خدا یعنی احساس خوب
و خدا همه جاست
بدون اینکه بخوای بدونی یا ندونی، ببینی یا نبینی، بشنوی یا نشنوی، زیر زبانت بچشیش یا نچشیش یا ( یک نفس عمیق (
اما همه ی این ” نه ها ” میتونه یکجا بشه آره احساست میکنم خدا واقعا احساست میکنم
” قلبت را پاک کن از هر ناپاکی انجاست که سلامت میدهم ”
خدایا یکتا سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم که میتونم در هر چیزی احساست کنم.
+
وقتی که خواندم این را :
?. خودت باش.
?. دنبال عشقت برو.
?. بر ترسهات غلبه کن.
?. کاری به حرف مردم نداشته باش.
?. از جهان پاداش های فراوانی می گیری که مبهوت می شی.
?. تازه لذت زندگی می فهمی.
پیام خلاصه و مفید محمد جان را
” برای هر کدوم داستان هایی به یادم اومد
خودت باش : خودت هستی محمدد، محمد از اینت خوشم میاد مخصوصا که میدونی تو خودتی فیلم بازی نمیکنی؛ هر جایی که میری ؛ هر زمانی ، هر شرایطی و ..
دنبال عشقم رفتم که الان اینجام: سفر و تولید محتوای نوشتاری و تصویری
لازمه رسیدن به دو و هر خواسته ای اینه که این مرحله را زیر پا بذاری : ترس هات :
پاداش های فراوان اوهووم همینطوره سرورم : شاید مهم ترینش احساس آرامشم باشه، آرامش ذهنی و روحی
یوهوووو همینه زندگی عشق و حال همش
و ادامه دارد …
خدابا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت
+
توجه به نکات مثبت : How ?!
” یه حسنی که این کارشما داره اینه که واقعا من ازلحظه ای که فیلم شروع میشه میگردم دنبال نکات مثبت حتی چیزهای خیلی کوچک وکلی لذت میبرم واین کاررا اگر بتونم که باید بتونم تکرار کنم ازاین به بعد ذهن من عادت میکنه که درهرشرایطی بگرده دنبال زیبایی ها نه چیزهایی که احساس آدم رو بد میکنه حتی توی صف شلوغ ویا حتی توی ترافیک و….. ”
It’s Clear
پیام زیبای رحیم جان
خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراواتی
سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم
+
وای خدای من احساسم گفت این بین برم و فایل را ببینم کاری که توی ذهنم بعد از خواندن کامنت ها بود، وای خدای من اشک جلوی چشمامو گرفته
وقتی این موسیقی زیبا را میشنوم و میبینم انگار خودم توی کنسرت این گروهم و دارم لذت میبرم
به من که احساس رهایی داد .. وای خدای من شکرت
Hello darkness, my old friend
I’ve come to talk with you again
Because a vision softly creeping
Left its seeds while I was sleeping
And the vision that was planted in my brain
Still remains
Within the sound of silence
…
“Fools” said I, “You do not know
Silence like a cancer grows
Hear my words that I might teach you
Take my arms that I might reach you”
But my words like silent raindrops fell
And echoed in the wells of silence
وقتی خواندمش و علاوه بر شنیدنش، یاد هر کدوم از خودمون افتادم استاد جان ( مریم جان ) وقتی که میخوای با ذهن عزیزت ( خنده ) حرف بزنی و کمی رو به رشدش کنی ( هر باوری را براش منطقی کنی ) و اگر اینکارو نکنی سکوت مثل سرطان رشد میکنه! سکوت یعنی مرداب یعنی جاری نشدن یعنی خودت را همگام نکردن با سرعت پیشرفت دنیا
سکوت یعنی توی ساز زدن که با علامت یک مربع کوچولو در یک نت و روی خط حامل موسیقی، یعنی با تمام انگشت های دستی که مینوازی محکم بزنی به سیم ها جوری که خفه بشه وهیچ صدایی نیاد!
سکوت یعنی با اون عینکی ( نگرش هات ) که داری دنیا را میبینی و نتیجه را هم میبینی و به دلت نیست و احساس میکنی باید ” تغییر ” کنی ولی باز سکوت میکنی در مقابل این احساس قوی تغییر.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
+
و در اخر پیام علی جان:
” حال خوب نعمت قشنگی است که نصیب آدم های شکر گذار میشه .
آدم هایی که تصمیم گرفته اند خوب باشند ودر این جهان چیزی جز خوبی را نبینند.
آدم هایی که از کوچک ترین داشته هاشون بیشترین لذت را می برند و منتظر اتفاقات خیلی بزرگ نمی نشینند تا شادشان بکند خودشان دست به کار می شوند و بذر شادی را می پاشند .
گرمای نفسشون و برق چشمانشون از جنس عشق ومحبت است.
درون این آدم ها کارخانه شادی سازی است و این آدم ها فوق تخصص شاد و بیخیال بودن هستن ”
امیدوارم که سازتون کوکِ کوک باشه الهیییی
دوستون دارم
در پناه الله که خودش به تنهایی کافیه
مدت زمانی که این نوشته من را از دنیای اطرافم جدا کرد و برد درون خودش: 7 ساعت | 2 Days
به نام خدای مهربون و بخشنده
اصلا فکرش را نمیکردم که 8 روز از پیام تبریکی که بهت بگم انقدر زود برسه … 8روز گذشت واقعا .. چه زود!
خدایا شکرت که این روزها حالا کلی درس واسم داشته این روزها
سلام بر لیلای مهربونم از اینکه واقعا توی دنیای ما هستی خیلی خوشحالم و سپاس گزارم از خدا
از اینکه به یادت میافتم واقعا خوشحال میشم از اینکه اسمت را میشنوم واقعا بازم خوشحال میشم
خیلی خیلی بهت افتخار میکنم عزیز دلم
خیلی دوست دارم ..
خودت میدونی دیگه من چقدر دوست دارم واقعا .. و خیلی هم دوست دارم در زمان و مکان مناسب ببینمت از اون قهوه های مشتی مارکو پز معروف جهانی براتون درست کنم، تازه گیتارم بزنم میدونی گیتارم میزنه مارکو اونم ده ساله .. تازه خبر خوبش هم اینه که سبکش بداهه نوازه عینهو نوشتنش میمونه که سناریوی خاصی جز ابراز عشق و به اشتراک گذاری لحظه های خوبش با دنیاا نداره ..
لیلا جان بازم بهت تبریک میگم عزیز دلمم به اغوش گرم خدای درونم میکشمت و بی نهایت تا میبموست آخ که من عاشقِ بوسم شما هم لوپویی ( خنده و چشمک )
لیلا جان قطعا این نوشته در زمان و مکان مناسبش به دستِ شما میرسه به امید خدا
لیلا جانم بازم به خاطر وجود ارزشمند شما از خدا جونمون سپاس گزارم و خدا جونمون را تحسین میکنم به خاطر خلقت هدف دار بینظیرت چقدر تو خوبی عزیز دلم
لیلا جان از این همه شجاعتت برای مهاجرت واقعا تحسینت مکینم عزیزم
راستی نشانه هم شدی .. کلمه شیر … برای انجام کاری نشانه بود! البته راستش ببر نوشته بودم ولی الان که یادمه عکس شیر توی ذهنم بود ( خنده ی مینیونی … ) راستی راستی اتفاقا یک تی شرت سفید که کلی بچه های مینیون هم روشون هست پوشیدم بروبچ سلام میرسونند ..
دیگه بگم که .. از طرف من بچه های ماهت را که همین الان میتونم تجسم کنم در حالِ بالا و پایین پریدن هستند ببوسیه .. خداروشکر به خاطر شما به خاطر همسر جانت به خاطر بودنت به خاطر نوشته هات سپاس گزارم از تو به خاطر بودنت و موندنت با ایمان اونم در این مسیر از تو سپاس گزارم
دوست دارم
برای تو بهترین را آرزو میکنم.
اونم ایمان بیشتر و ثابت قدم بودن در این مسیر و صبورتر شدن تو هست.
آمین
از خودم هم سپاس گزارم که برای شما نوشتم و خودم را هم عاشقشمم دیگه …
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام دوست عزیز و مهربان مطمئن باش و ایمان داشته باش که خداوند به شجاعان پاسخ میدهد و اینقدر دراین مهاجرتها رشد پیدا میکنی که فقط باید سجده کنی به درگاه خداوند…
به شرطی پاکی دل….من فایل صوتی استاد درنورد توحید و یکتا پرستی و داستان پروین اعتصامی و ملاصدرا رو خیلی خیلی گوشم میدادم ونتایج بزرگی گرفتم و بیشتر هدایت شدم به دورها و این خیلی خوبه با عشقتون راحت و آسوده به دنبال پیشرفت و مهمتر خداپرستی هست که همه این روال طبیعی بدست میاد فقط باید از خودش بخوایم…
چون من نتایج بسیاری گرفتم….
استاد گلم همیشه سپاس گزار حضورتم همیشه میخوام باشی…
و همیشه شکرگزار اینم که قبلا از اینکه بمیرم این اگاهی هاروکسب کردم و راحت دارم زندگی میکنم با این وجود که من و عشقمم باهم مهاجرت کردیم مهاجرت خیلی خوب بود چون جایی که بودیم باید میرفتیم و زندگی دوره جدید و فصل جدیدی از زندگیمون رو بوجود میآوردیم…و در برابر هر مسئله ای سربلند بیرون میایم چون خداوند به شجاعان پاسخ میدهد..
همیشه شاد وسالم باشی دوست عزیزم❤❤❤❤❤❤💕💓💓💕💓💕💓💕
+
به نام خدای شادی آفرین
به نام خدای روزی رسان بی حساب، خدایی که از جایی که گمان نمیبری به تو روزی میرساند
به نام خدایی که شکست ناپذیر مطلق هست
به نام خدایی که کافیست به او ایمان آوری و مثل یک قایق بی پارو باشی و رها و بگذاری هر کجا برد تو را ببرد و بدان همانجا ساحل است …
سلام میکنم به سحر جانم و مسعود جانم دو تا عشق دلِ مهربون و شاد و خندان من
دلمه که براتون بنویسم .. هر چند کوتاه
اول میخوام از خدا سپاس گزاری کنم به خاطر وجود ارزشمند هر دوی شما
حتی حتی خودِ خدا را تحسین میکنم به خاطر وجود و خلقت ارزشمند شما
خیلی دوستون دارم.
شجاعت شما، پروفایل شما، نگاه شما واقعا هر دوی شما تحسین برانگیز و از خدا جون بهترین ها را برای شما آرزو میکنم عزیزای دل من.