سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۸

سلام به استاد عزیزم و مریم خلاقم

اول فایل با یک میوه خیلی زیبا با ترکیب همون رنگ‌هایی که دوسش دارم شروع شد و من عاشق شروع این فایل شدم خدا را شکر می‌کنم به خاطر وجود این همه تنوع و وجود فراوانی…

این فایل درباره یک حل مسئله جدید و یک درس جدیده وقتی که استاد توضیح داد قراره یک ال ای دی لایت وصل کنیم به ماشین من توی ذهنم گفتم نعمت‌ها هر روز داره بیشتر میشه و پیشرفته‌تر می‌شه و هر درخواستی که داشته باشی راه‌های رسیدن به اون درخواستت بهت نشون داده میشه و ابزارها در دست تو قرار قرار می‌گیرد

استاد توحیدی من

چقدر عاشق این جمله هستم

IN GOD WE TRUST…

هر چقدر از اعتماد به خدای خودم بگم کمه امروز که به محل کار جدیدم رفته بودم قبل از اینکه بخوام روزمو شروع کنم توی کدنویسی و درخواست‌هام این درخواستو داشتم که بهترین اتاق کار به من اختصاص داده بشه همکارای خوبی داشته باشم و مدیرمم یه خانم فوق العاده باشه که البته باهاش قبلاً هم برخورد داشتم و می‌دونستم چقدر این خانم خوش اخلاق خوش برخورد و بی‌نظیر هستند

وقتی که وارد محل کار جدیدم شدم از وسعت فضا واقعاً شگفت زده شدم فقط تحسین کردم در واقع در طول یکی دو ساعتی که نشسته بودم و منتظر مدیر بودیم من در تمامی این دو ساعت داشتم کامنت‌های سایتو می‌خوندم و سپاسگزاری می‌کردم و احساسمو خوب و خوب‌تر می‌کردم و همکارمم در حال بحث راجع به موضوعات مختلف بودند که البته من نفهمیدم چه موضوعاتی چون خودمو غرق کرده بودم توی سایت و آگاهی‌هاش…

وقتی نوبت این شد که به کلاس خودم برم و با دانش آموزان بیشتر آشنا بشم وقتی وارد کلاس شدم دیدم یکی از درخواست‌هایی که توی کد نویسی نوشته بودم یعنی من درخواست کرده بودم که بهترین کلاس مدرسه با تمام امکانات هوشمندش برای من باشه

وقتی وارد کلاس شدم دیدم این درخواست من اونجوری که می‌خواستم نبود یعنی کلاس هوشمند نبود ولی گفتم اشکالی نداره رفتم نشستم با بچه‌ها صحبت کردم تقریباً بعد از 10 دقیقه یه خانم خیلی مهربون اومد و بهم گفت لیست اشتباه شده…

دقیقاً متوجه نشدم که چه اتفاقی رخ داده ولی خب از بچه‌ها خداحافظی کردم و گفتم من رو به محل درست بفرستند وقتی که به کلاس جدید رفتم فهمیدم که باید از قانون درخواست استفاده کنم پس به مدیرم که کنارم وایساده بود گفتم میشه لطفاً یه کلاس هوشمند و بزرگ رو به من بدین اون وقت بود که مدیر به من گفت هر کلاسی که می‌خوای انتخاب کن…

خدا را شکر این درخواستمم به همین راحتی تیک خورد..

البته من قبل از این هم می‌خواستم از قانون درخواست استفاده کنم و این رو از مدیر درخواست کنم ولی یکی از دوستام بهم گفته بود که تو خیلی درخواست و سفارش از مدیر داشتی پس بیا و اینو نگو

نمی‌دونم چرا روی این باور محدود حساب کرده بودم و درخواست نکردم گفتم اشکالی نداره سعی می‌کنم فرکانسشو بفرستم تا حتی بدون درخواستم انجام بشه تا اینکه من به جایی رسیدم که فهمیدم خب اون باور محدود کننده برای دوستم بود وقتی می‌دونی باید درخواست کنی خب درخواست کن دیگه…

اونجا مچ ذهنمو گرفتمممم

نکته‌ی جالب دیگه اینکه در بین همکارانم فقط من و یک نفر دیگه کلی گل گرفته بودیم اون یک نفر تقریباً چندین سال بود که اونجا کار می‌کرد ولی من خب محل کار برام جدید بود و بین بقیه که اون‌ها هم چند سال بود توی همون محل داشتن کار می‌کردن تنها کسی که یه گل خیلییی خوشگل همراهش داشت من بودم…

توی ذهنم از خدای خودم تشکر کردم و گفتم خدایا این‌ها هم از فضل توئه این‌ها همه از بخش توئه نشانه‌های توئه…

خدا را شکر…

وقتی که ابزار داشته باشی همه مشکلات خیلی راحت‌تر حل می‌شه مثل استاد که یه جعبه آچار همه فن حریف داره و وقتی که نیاز باشه دست به کار میشه

خانم شایسته عزیزم چقدر شما خلاق و باهوشی وقتی که گفتی از دید چراغ اتوبوس در این منظره رو می‌بینیم اصلاً یه حال عجیبی شدم اونجایی هستم خیلی قشنگ‌تر و لبخندم خیلی عمیق‌تر شدش که استاد همون لحظه انقدر زیبا صادقانه و پاک ابراز علاقه کرد چقدر این رابطه برای من شیرینه چقدر این رابطه برای من پاکه چقدر این رابطه برای من تحسین برانگیزه چقدر این رابطه برای من بهشتیه…

اینکه توی رابطه هر کسی نسبت به تحسین دیگری پیشی می‌گیره:)

وقتی که ثروت داشته باشی می‌تونی جهانو گسترش بدی می‌تونی راحت مسائل خودت رو اسونتر حل کنی می‌تونی برای خودت یه لامپ با تکنولوژی فوق العاده سفارش بدی می‌تونی راحتی و برای خودت بیشتر کنی که توی جاده دید بیشتری داشته باشی دقیقاً ثروت همینقدر بهشتیه ثروت همین قدر رشد کمک می‌کنه…

و در آخرم باید به خودت جایزه بدی باید برای خودت ارزش قائل باشی و بهش هر فرصتی رو بدی تا بتونه بیشتر از جهان لذت ببره

فضا برای من فوق العاده بود فضایی که ابرهای خیلی زیبا داشت آسمون صاف و آبی داشت و مردم و بچه‌ها خیلی در صلح بدون قضاوت بدون هیچ حس بد داشتن از تک تک لحظات خودشون لذت می‌بردند

چقدر شجاعت اون افرادی که سوار شاد شده بودند و روی آب سر می‌خوردن برام تحسین برانگیز بود این یعنی اون‌ها هر لحظه آماده‌این که چیزهای جدید رو تجربه کنن…

مردم آمریکا یک نمونه واقعی از مردمانی هستند که با خودشون در صلح هستند به شادی خودشون اهمیت میدن مثلاً میان توی آب صخره‌نوردی می‌کنند که برای من خیلی هیجان انگیز بود…

سپاسگزارم مریم جان عزیزم برای ثبت این زیبایی ها