دیدگاه زیبا و تأثیرگذار آوا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
من توی این فایل چند تا موضوع رو فهمیدم و آگاهی های تازه پیدا کردم. پس یکی از خواسته های امروزم توی تمرین ستاره قطبی که دستیابی به آگاهی تازه و یادگیری، تیک خورد. من نکات مثبت از دید خودم رو براتون لیست میکنم و بی صبرانه منتظرم تا نکات مثبت از دید شما رو هم بدونم. چون دوستانی که توی مدار بالاتر هستند، طرز نگاهشون متفاوت تره و چشم آدم رو به چیزهای تازه تری باز میکنه و این برای من جذابه و باعث میشه دنیا رو از زاویه تازه تر و مدارهای متفاوتتر هم ببینم و به این شیوه، همهمون آماده صعود به مدارهای بالاتر بشیم
۱. اول از همه این تصاویر، ثروت و فراوانی و ایده و خلاقیت رو به یاد من آورد و منو امیدوار کرد و باور قدرتمندکنندهای که برام ساخت این بود که: جنگ جهانی دوم مربوط به سال ۱۹۳۹ بوده و این زیر دریایی برای اون سال ها بوده. یعنی یک آدم خلاقی با باورها و ایده های خوب همچین وسیله ای با این تکنولوژی ساخته، مطمئنا به ذهن یک آدم اومده و بعد به صورت تیمی به اجرا در اومده.
یکم دقت کردم دیدم ما تو گذشته آدمهایی داشتیم که خیلی باورهای درستی داشتند و ناخودآگاه فکرم رفت سمت منار جنبان اصفهان. چقدر خلاق بودن آدم هایی که این ایده ها به ذهنشون اومده،اونم توی زمانی که دنیا به اندازه امروز پیشرفت نکرده بود، این آثار رو از خودشون به جا گذاشتند و چقدر درس بزرگیه برای من که شرایط و عوامل بیرونی هیچ تاثیری توی زندگی من ندارن اگر واقعا از ته دلم بخوام کاری رو انجام بدم.
۲. برام جالب بود که آدم هایی که توی این زیر دریایی بودن با اینکه تو جنگ بودن ولی عکس گرفتن از خودشون اونم با لبخند و لذتهای کوچیکشون رو داشتند. یعنی اینجوری نبوده که بگن: بابا بیخیال توی این اوضاع جنگ عکس چه صیغه ایه.
۳. با دیدن فایلهای سفرنامه من یادگرفتم که کلید دعوت لذتها و زیبایی های بیشتر به زندگی، لذت بردن از هرچیز کوچیک و ساده ست و هرچند تکراری.این راز خوشبختی در همه ابعاد هست. ولی گاهی توی بعضی فایل ها وقتی میدیدم که از اتفاقاتی دارن لذت میبرن که برای من اصلا جالب نمیاد، از خودم ایراد میگرفتم و میگفتم حتما مشکل از منه. ولی امروز با جمله ای که استاد گفتن که اون زیر احساس خفگی داشتن و من هم اینطور بودم، فهمیدم بابا این آدمم از یک چیزایی یا یک شرایطی ممکنه لذتی نبره و این طبیعیه.
یاد حرف ایشون توی کشف قوانین افتادم که میگفت: من از اول هرکاری رو که مجبور باشم انجام بدم به شکلی انجام میدم که ازش لذت ببرم. درسی که من امروز گرفتم اینه که:
دلیل نمیشه ادم از همه چیز لذت ببره و قرار نیست هرچیزی که بقیه ازش لذت میبرن تو هم به زور خودتو شبیه اونها کنی و بگی منم دارم لذت میبرم. روحیه آدم ها با هم متفاوته و اصلا این تفاوته که باعث پیشرفت جهان میشه. اگر این تفاوت توی آدم ها نبود که دنیا کلا یک شکل میموند چون همه احساس رضایت داشتن. قرار نیست من مثلا شبیه استاد باشم تا بشم آدم موفق.
من میتونم فرمول و اصل و اساسی که از ایشون یاد گرفتم رو تو مسیر خواسته های خودم به کار بگیرم تا آدم موفقی بشم. بنابراین هرچند که خواستهها و علائق متفاوتی دارم، اما موفق و خوشحال هستم. چون احساس خوب، تعیین کننده است نه شباهت داشتن علائق و خواستههای تو به علائق و خواستههای آدمهای موفق. این یعنی زندگی به سبک شخصی. قرار نیست اگر ایشون با گفتنِ عزیز دلم احساسشو ابراز میکنه، منم احساسمو به عزیزانم با این کلمه ابراز کنم. این ادم با این کلمه حس خوبی داره شاید من با کلمه دیگه ای حس خوبی داشته باشم.
یاد گرفتم که، ما حق انتخاب داریم و خوبه که توهر زمینه ای تجربه پیدا کنیم، ولی این دلیل نمیشه وقتی یک جایی رو تجربه کردیم و لذتی که باید رو نبردیم دوباره انتخابش کنیم. بلکه ما تجربه میکنیم و میگذریم و ظرف وجودمون بزرگتر میشه و آمادهی برداشتن قدمهای بعدی.
دلیل نمیشه من خودمو شبیه دیگرانی کنم که موفق هستن. من باید توی باورهای قدرتمندکننده از دیگران تقلید کنم نه توی علائق و سلیقه ها. قرار نیست اگر از کسی چیزی یاد میگیریم ازش بت درست کنیم. من هیچوقت دوست ندارم شبیه کسی باشم و واقعا دوست دارم سبک زندگی خودمو داشته باشم و الان فهمیدم این کاملا درسته. پس من میتونم چیزی که دوست ندارم رو انتخاب نکنم ، ولی اگر مجبور به انجام کاری هستم سعی کنم اون و با حس خوب همراهش کنم که از اون لحظه لذت ببرم برای دعوت لذت های بیشتر.
وقتی که خانم شایسته از پله ها اومد بالا و رنگ آسمون و دیدم یه نفس عمیق کشیدم و حالم عوض شد. انگار من اونجا بودم وفهمیدم بابا تو رو هرکاری بکنن عاشق طبیعتی و جاهایی که آزادی کامل داری و دوست داری با زیبایی هایی که توسط خدا خلق شده زندگی کنی، تا اینکه با دست سازه های انسان ها، و این اصلا اشکال نیست و شخصیت هرکسی متفاوته.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۹224MB15 دقیقه
سلام به همه همسفران و استاد خوبم و خانم شایسته عزیز
سفرنامه امروز هم درس های زیادی برای من داشت اول اینکه اگر تاریخچه ساخت اولین زیر دریایی را نگاه کنیم متوجه میشیم بسیار کوچیک و یک نفره بودند با توان حرکت در چهار و سه متری زیر آب ولی بتدریج
دو سه نفره و یکم بزرگتر با سوخت متفاوت تر شدند و مسافت زیادی را میتوانستند با عمق بیشتری طی کنند تا کم کم مثل روال موبایلای امروزی تکاملشون طی شد و الان شاهد ساخت پیشرفته ترین زیر دریاییهای جنگی و مسافرتی و تفریحی هستیم این نشانه اینه که مغز انسان و پیشرفت واقعا انتهایی نداره و تا همیشه میشه رشد کرد ثروت ساخت لذت برد مطمئنم کسانی که در آن برهه از زمان از این زیر دریایی استفاده کردند با عشق و لذت کار کردند و حتی بعد از مراحل دشوار گزینش شدند برا اونجا چون آرزوی هر ناوی نظامی بود که عضو این زیر دریایی آن زمان کمیاب جهان بشه و نکته بعدی برای من دقت خانم شایسته در حین فیلم برداری از نقاط مختلف این زیر دریایی اعم از تاسیسات موتورخانه و سیستم موشک انداز و اتاقهای استراحت پرسنل و آبدارخانه ها و حمام دستشویی ها و حتی عکسهای یادگاری خانواده پرسنل یعنی کامل تصاویر و ادغامشون با موسقیهای زیبا آدمو تو فضای فیلم قرار میده چند بار نگاه سقف کردم ببینم محفظه هایی داره نفسی تازه کنم یعنی قشنگ اونجا پیشتون بودم این زیر دریایی هنوز سمبول قدرت و از جان گذشتگی نیروی دریایی این کشور در دفاع از مردم و سرزمینشان میباشد که به نمایش عمومی در امده همه ما میدونیم که در جنگ جهانی دوم اول چشم بادامی ها به سیستم نیروی دریایی و کشور امریکا حمله کردند و خدارا شکر که الان در بیشتر نقاط جهان صلح حاکمه و خبری از اون جنگهای زنجیره ای جهانی نیست به قول انیشتن هر گز نمیشه با اون صلاحی که برا جنگ ساخته شده صلح به پا کرد و بهترین راه صلح با درون خود است تا جهان با تو در صلح باشه یاد شعر قشنگ مولوی عزیز افتادم
تو مگو همه به جنگند ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود بیافروز