https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-01 09:22:112024-08-20 19:14:52سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۹
259نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه دوستان خوبم در سایت و استاد عزیز و مهربان
وقتی این فایل مربوط به زیر دریایی رو میدیم ، بعد از چند دقیقه احساس تنگی نفس کردم و تا پایان فایل چند بار نفس عمیق کشیدم .
نمی دونم اعضای این زیر دریایی چطور ماهها بدون هوای تازه تو همچین جایی زندگی کردن . فقط میدونم حتما یه نیروی قوی باعث این کار شده
وقتی عکس هر کدومشون رو میدیم که در جایگاههای خودشون گذاشته بودند ، متوجه لبخند روی لب هر کدومشون شدم و فهمیدم همه اینها از اونجا بودنشون راضی بودند.
وقتی دیدم کارکنان با گذاشتن عکس خانوادشون در کنارشون ، انگار در کنار اونها هستند و همین توجه به نکات مثبت بوده که تونستند تو اون موقعیت دوام بیارند و از کارشون لذت ببرند
وقتی نگاه به جزییات زیر دریایی میکردم ،ذهنم خیلی قوی شد و دیدم چطوری انسان می تونه یه همچنین چیزی بسازه با تمام جزییاتی که میدونه ممکنه نیاز بشه
واقعا به عظمت خدای بزرگم پی بردم ، به لطفی که در حق تک تک ماها داشته و از روح قدرتمند خودش در ما دمیده که بتونیم کارها ی به چه بزرگی انجام بدیم
چقدر اشپزخونشون جالب بود ، از سرخ کردن سیب زمینی در آشپزخانه گرفته تا کارهای دیگه و لذت بردن از شرایط فعلی در زمانی که بدونی ممکنه دقیقه بعدی زندگیتو تجربه نکنی و بتونی در این شرایط فقط در حال زندگی کنی
ممنونم از شما که با شریک کردن ما در لحظات زندیگیتون هر روز دامنه تفکر و دیگاهمون نسبت به جهان و رب قدرتمند را ، بیشتر و بیشتر می کنید.
سلام سلام به خانواده ی بزرگ و نزدیک و دوست داشتنی ام
قبل از اینکه استاد بگه چقدر داخلش خفه بود. منم داشتم به هیمن موضوع فکر میکردم. بعد گفتم حالا بذار پیش بریم و ببینیم. قطعا چیزهای زیبایی خواهیم دید.
اصلا دیدن همین فضا باعث میشه آدم خیلییی سپاسگزار تر بشه.
میدونین نور خورشید چقدر ارزشمنده.
هوای آزاد چقدر ارزشمنده.
چقدر ما آزادیم و خبر نداشتیم.
اصلا حساب کنید آدم حاضره توی خیابون بخوابه ولی همچین جایی نباشه.
خدارو صد هزار مرتبه شکر که در این عصر و زمان زیست میکنیم که خیر و برکت از در و دیوار داره میباره.
که انسان هایی هستند که عاشقانه دارن به رشد آگاهی جهان کمک میکنن.
چقدر آگاهی ها راحت به دست ما میرسن. تا ما خودسازی کنیم.
یک زمانی از ترس کشته شدن کسی نمیتونسته حرف بزنه. حتی دانستن گرد بودن زمین خودش یک راز بزرگ و خطرناک بود.
اما حالا ما به طرز شگفت انگیزی به قوانین جهان دسترسی و آگاهی داریم.
کسانی مثل استاد که کلی از عمرشون رو صرف تجربه و آگاهی و خودسازی کردن و حالا ما به این راحتی بههه همممیییین راحتی این آگاهی ها در اختیارمونه و کلی توی زندگیمون داریم جلو میوفتیم.
یک چیزی که در حین دیدنش بهم الهام شد میدونین چی بود؟
اینکه چقدر کارکنان این زیر دریایی ارتعاششون خوب بوده که خطر های کمتری رو به سمت خودشون جذب کردن. اگر این زیر دریایی یکی از سالمترین هاست. یعنی احتمال زیاد با چالش های کمتری هم مواجه شده.
آیا این از خوش شانسی سربازان بوده است؟
خیر خیر :-) این از فرکانس خوبشون بوده است.
موزیک هی برادر رو خیلی دوست دارم. خیلی روی من جواب میده. میشه باهاش کلی ترکوند. احساس قهرمانانه داره.
لوگوشون چقدر باحاله. یعنی که با یک موشک زده مخ طرف رو سوراخ کرده. طرف که اسکلت شده اما موشکه هنوز فسیل نشده =))
وای که وقتی اومدین روی عرشه یک نفس عمیق و راحت کشیدم.
میدونین از یک طرف چقدرررر سپاسگزار تر شدم. چقدر احساس آزادی بیشتری میکنم الان. چقدر نعمت در اطراف ما هست. خدایا شکرت.
و از طرف دیگه میدونین چیه؟ چقدرررر همین تصاویر که در واقع به ظاهر تصاویر هستن اما کمتر از واقعیت نیست، داره روی احساس ما تاثیر میذاره. با اینکه فیزیک ما اونجا نیست. اما ارتعاش اونجا در تصاویر گنجانده شده و فعاله واقعا.
حالا حساب کنید که چقدر ورودی های ذهن ما مهم و تاثیر گذاره. اگر که من با دیدن این تصاویر احساس خفگی کردم. یعنی یک چیز ذهنی روی فیزیک حال حاضر من تاثیر گذاشت. و همین ارتعاش های بعدی من رو ساتع میکنه. و آینده ی من رو خلق میکنه.
پس تاااا میتونیم باید روی ورودی هامون حساس باشیم و حسابی کنترلشون کنیم.
من از شما ممنونم که این تجربیات ناب رو در اختیار ما قرار دادین. گاد بلس یو آل
کامنت گذاشتن من دراینجا شده پیش زمینه ای برای دست زدن به عمل وجسارت به خرج دادن برای کارهایی که ترس ازانجامشون دارم وهیچ ایده و راهکاری براشون ندارم …..
حالا من دقیقا نمیدونم استاد به چه دلایلی این زیر دریایی رو بررسی و نشون مادراین فایل دادی که
۱ اینکه مابفهمیم باجنگ کردن خوب نیست چیزی رو درزندگی بدست بیاری واحتمال زیاد نمیتونی بدستش بیاری بلکه ازدستش میدی یابه قیمت جانت تمام میشه….
۲اینکه بادیدن این زیردریایی یادبگیریم که دربرابر هیچ چیز ایمانمون روازدست ندیم مثل بید باهربادی نلرزیم بلکه مثل سرو باهر طوفانی برقصیم….
۳ اینکه نمادثروت وتنوعات در گوشه گوشه این کشور ودرجهان…
یا اینکه …….که یکی هست هیچی جزاو ماندنی نیست«الله» وحده لا اله الا له هو روش عبور کردن را به تو یاد میدهد…ازهرچیز که عبورکردنی ست عبورکن تابه آنچه که عبوراز آن غیرممکن است برخوردکنی….به خداوند هیو حاضر……به نور زنده و زاینده…
درهیچ چیز توقف نکن زیرا توقف درهرچیزی به قبرشدن منجر خواهد شد…حتی درهیچ اندیشه ای توقف نکن زیرا به چاهی گرفتار کننده بدل میشود وتا به ابد آه میکشی….ازهمه چیز بگذر آنقدربگذرتا به آنچه گذرکردنی نیست برسی…
این لا اله هست…
پس هروقت به خداوند حقیقی رسیدی…هرگاه به الا له رسیدی آنگاه باایست بمان وبدان که من خدای توهستم تاابد آنجا بمان فلان آرزویت به خدا مبدل شده چرا چون همه توجه ات راگرفته…ذهنت را پرکرده..قلبت را لبریز ساخته….اما چنان چیزی تنها شایسته خداوند زنده هستو بس….
(توچیزی نیستی که دیگران میگویند توچیزی هستی که خداوند میگوید….
تومحصول نظر مردم نیستی تو محصول نظر پروردگارهستی….
پس آن دروغ را رد کن واین حقیقت رابپذیر….)
دوستان این ۳تا جمله داخل پرانتز تمرین ومهارتم هست که دیشب برادرم گفت خب تو فلان کاربکن که بعد بقیه بگن خب فلان طور بوده..گفتم نه اصلا حرف دیگران برام مهم نیست البته با باور ذهنی اینو گفتم…
قدرت لا اله قدرت انکار است اگر چیزی را باور نکنی «منفی،دروغ»از تو میگذرد پس آن را بکاربگیر….
نترس و بر علیه ترساننده هانت غلبه کن میبینی همه اینها وجوه لا اله هست…
سرور تو خدا هست نه غیراز خدا ….این انتخاب ممکن یکی ازمیان انتخابها نیست بلکه تنها انتخاب ممکن است…..
درجنگ جهانی دوم نه آمریکا برنده شد نه ژاپن… بلکه افکار وباورهای خداگونه مانند سویچر هوندا برنده شدن
فقط دربرابر خدامیتوانید دچار خودباختگی شوید..اگر دربرابر او خودرا باختید خدارامیبرید…
اگرخودت را ازدست دادی خدا رابدست میاری….
سالهاست که میگن آمریکایی ها جنایتکارن وجهنمی هستن اما من میبینم خداوند مانند این زیر دریایی دراعماق زیبایی های این سرزمین به شکل های متنوع نمایان است….
زندگی مانند کامنت دراینجا درمدت زمانی فرصت ویرایش زیباتر شدن کامنتت رو داری….تا زندگیت را تا آخرین روز عمرت با زیباترین شکل ممکن ویرایش کنی….
امروز روز اول محرم است که به یادش یه تمرینی رو محکم تر بسازیم…مانند امام حسین بخاطر دل خودش وخواسته اش به حرف مردم پایبند نبود و اهمیت نداد و حاضر شد جانش را برای هدفش فداکند……وبرای خداکاری نکرد بلکه برای رسیدن به خداوند انجام داد
این یعنی یادها ونامهایی از جنس ایمان وباور رسیدن به اهداف،غیرممکن ها،و زندگی کردن به سبک خودت باشه…..
سلام بر استاد عباس منش عزیز و گل و همه دوستان خوبم
میخواستم تجربه های خودمو از این قانون براتون بگم
واقعیتش اینه که این قانون دیگه برام ثابت شده نه بخاطر شنیده هام و اموزه هام چون اگه فقط اینها بود خیلی وقته میزاشتمش کنار در کنار اینها اصلی ترین موضوعی که منو تو مسیر نگهداشت تجربه هام از این مسیر بود اما موضوع وقتی جالبتر میشه که من تو بعضی جاها قانون خیلی بیشتر و واضح تر برام کار میکرد که الانم هر چقدر بهش فکر میکنم میبینم جاهای بیشتری هم بفکرم می رسه البته من فکر نمیکنم خودش همینجوری میاد.اما چرا فقط در بعضی جاها و در مورد بعضی موارد.مثلا من وقتی از مسجد بیرون میام بقول شما نشونه ها هیولا بار بسمتم هجوم میارن مثلا تو مسجد به کسی یا موضوعی فکر میکنم به قران همینکه میام بیرون اون فردو میبینم یا اون شرایطو میبینم اوایل فکر میکردم که خب چون مسجد جای مقدسیه اینجوری نشونه ها برم واضح تر میشه اما بمرور دیدم نه تو خیلی جاها و تو خیلی از موارد قانون برام شفاف پاسخ داده میشه مثلا یک موردشم هم در مورد خود شما بود مثلا من وقتی به موضوعی فکر میکردم شما یه ساعت بعدش دقیقا در مورد همون موضوع یه فایلی اماده میکردین یا حتی وقتی به پوشش شما فکر میکردم میدیم تو فایل بعدی شما دقیقا همون پوششی رو به تن دارین که من بهش فکر کردم انگار شما دارین فقط به حرف من گوش میکنید یا وقتی خونه خواهرم هستم اگه به موضوعی فکر کنم بیام بیرون صددرصد ازش نشونه میبینم.البه زمان برد همه اینها رو تجربه کنم و مرتبش کنم یهویی اتفاق نیفتاد اما سوال اینجاست چرا تو بعضی مکانها و در مورد بعضی چیزها قانون جواب داده برا من که جواب اینم با استفاده از اموزه های شما بهش رسیدم.من دقیقا یادمه وقتی تو اینجور مکانها بودم یا در مورد شما فکر میکردم و نشونه ای ازش میدیدم دیگه واقعا از شدت هیجان نمیدونستم چیکار کنم فقط مات و مبهوت میموندم و با اینکار اولا احساس شدیدی به موضوع نشون میدادم اونم نه الکی نه اینکه سر جهان هستی رو شیره بمالم واقعا این احساس از ته وجودم بلند میشد چون من داشتم یه موضوعی رو تجربه میکردم که بقیه موضوعاتو میبرد زیر سوال من قانونی رو درک میکردمو تجربه میکردم که تا حالا خیلی از موضوعاتو که در مورد زندگی میدونستم میبرد زیر سوال و واقعا مهمتر از این موضوع تا بحال نه خودم تجربه کرده بودم نه کسی بهم گفته بود هر چی شنیده بودم یک درصد این موضوع اهمیت نداشت دوم اینکه با احساس شدید بهش توجه میکردم البته اینها جدا از هم نیستن احساست شدید باشه خود بخود توجه هم بهش میکنی.من تو سایت فعالیتم کمه از بس هیجانات این قانون برام بیشتره برام لذت بخش تره که همش دوس دارم بیشتر و بیشتر تجربه کنم و تا حالا بگم میلیونها بار نشونه از این قانون دیدم نتیجه دیدم اغراق نکردم البته شک ها هم هست ترمزها هم هست ولی روز به روز کم رنگ تر میشن روز به روز براشون دلیل های منطقی میارم.همانطور که تو بعضی مکانها چون هیحان نشون دادم نشونه ها روز به روز قوی تر میشه زیادتر میشه بعضی جاها و تو بعضی زمانها هم هست که شکیات میاد سراغم و نتیجه ها کم رنگ تر میشه ولی در هر دو حالت قانون جواب میده وقتی ایمانم قوی میشه نتایج بیشتر و بزرگتر وقتی هم ایمانم ضعیف میشه نتایجی میبینم که تایید میکنه این نجواهای ذهنمیو.در آخر فقط میتونم بگم واقعا ازتون ممنونم راهی رو بهم نشون دادین که به هر چی بخوام منو میرسونه.من و میدونم خیلیای دیگه هستند که کم فعالیت میکنن تو سایت ولی به خدا همیشه دعا گوی شما هستیم اصلا نمیشه این شدت سپاسگزاریم از شما رو وصف کرد نمیشه با جملات درصد کوچکی از اون احساسمو به شما بیان کنم ولی چون احساس واقعی سپاسگزاری در پشت همین جملات ساده ام هست میدونم که شما میگیرین این احساس قدردانیمو
ماشینهای زمینی ، ماشینهای هوایی (هواپیما ، هلیکوپتر و …) ، ماشینهای زیر دریایی ، ماشینهای دریایی (کشتی) ، خونه های ماشینی (Rv) ، فضا پیماها ، بناهای زیر زمینی ، بناکردن روی مریخ و ماه و غیره .
از عمق زمین تا اوج آسمان.
” و سخرنالکم ما فی السماوات و ما فی الارض”
“هرآنچه را در آسمانها و زمین هست به تسخیر شما درآوردیم.”
انسان آمده برای آباد کردن . برای ساختن بهشتی زمینی. برای اینکه از هرچیز خام یک گوهر ناب زیبا و کاربردی بسازه و مثل خدا خلق کنه تا خدا جلوه ی خودش را در انسان و مخلوقات انسان ببینه و بازهم تکرار کند :
“انی اعلم مالا تعلمون ”
” من چیزی می دانم که شما نمی دانید ”
و باز هم به خودش تبریک بگوید که :
” فتبارک الله احسن الخالقین”
خدا چیزی خلق کرده که حالا خودش می تونه خلق کنه .
و حالا این انسان داره حتی به سمتی میره که ساخته های دستش خودشون بتونن خلق کننده باشن .
انسان هربار جلوه های بیشتری از خدای درونش رو رو می کنه .
بشر داره با تکنولوژی هوش مصنوعی
( artificial intelligence ) بجایی میرسه که دیگه خود این مخلوقات بتونن فکر کنن و خلق کنن و واکنش نشون بدن ؛ همونطور که خدا انسان رو اینطور خلق کرده . پس واقعا حد نهایی قدرت آفرینش انسان کجاست ؟!
اوایل فکر می کردم مثلا این همه رشته های مهندسی برای چیه آخه. اصلا به چه دردی می خوره مثلا معماری و عمران .
آخه باورهای اشتباه و نجواهای شیطانی می گفتن که :
پسر ! اینجا دنیاست . همه رفتنی ان ! … چرا این انسانها دارن هرچی بناهای بزرگتر و مجلل تر و گرون تر و محکم تر می سازن ؟ … فکر کردن تا آخر اینجا می مونن ؟
این همه قر و فر و تزیینات و دکوراسیون و نماکاری های مختلف که چی ؟ …
تازه اصلا تو فقط میری برای پولدارها می تونی همچین کاری کنی . اصلا که چی بشه ؟ … فقط برای زندگی اشرافی پولدارها ؟ … شاه ها رو ندیدی ؟ …
نمی بینی که چه کاخ ها ساخته بودن و یک آن از دنیا رفتن ؟ … چی موند ازشون .
این همه ماشین های پرزرق و برق و تکنولوژی برای چی ؟ … همین تکنولوژی لعنتی آدم ها رو دور کرده از خدا دیگه .
و چه ها که نمی کند نگاه و باور اشتباه و ناآگاهی از قوانین غیبی !
حالا می دونم که اصلا وظیفه ی انسان همین ساختن و آباد کردن و کاشتن و آفریدن هست
. انسان باید تا می تونه خدای درونش رو ، این گوهر ناب خلاقیت و اگاهی رو بروز بده و شکوفا کنه.
باید مثل خدا بشه . خلق کنه . هم در بیرون خودش کاری کنه و بیافریند و پیشرفت کنه هم درون خودش تا ویژگی های الهی پیدا کنه.
از درون و بیرونش باید رنگ خدایی بگیره. از درونش و بیرونش مظهر صفات و اسما الهی بشه.
انسان تر بشه . انسان تر شدن و انسانیت همان خداتر شدن هست .
حالا می دونم که تکنولوژی و مهندسی و دستاوردهای علمی همه از سمت خداست .
حالا می دونم که تو اگر خودت رو از درونت خوب ساخته باشی ، علم و تکنولوژی نه تنها تو را از خدا دور نمی کنه بلکه نزدیک ترت هم می کنه ؛ وقتی اهل تفکر و اندیشه باشی .
تازه مگه قراره همه ی اینها رو همین ها که زنده اند استفاده کنن ؟ …
بقول ملک الشعرای بهار که
دگران کاشتند و ما خوردیم ؛ ما بکاریم و دگران بخورند :
شاه انوشیروان به موسم دی
رفت بیرون ز شهر بهر شکار
در سر راه دید مزرعهای
که در آن بود مردم بسیار
اندر آن دشت “پیرمردی” دید
که گذشته است عمر او ز “نود”
دانهٔ جوز در زمین میکاشت
که به فصل بهار سبز شود
گفت کسری به پیرمرد حریص
که: «چرا حرص میزنی چندین؟
پایهای تو بر “لب گور ” است.
تو کنون جوز میکنی به زمین
جوز “ده سال” عمر میخواهد
که قوی گردد و به بار آید
تو که بعد از “دو روز” خواهی مرد
گردکان کشتنت چه کار آید؟
مرد دهقان به شاه کسری گفت:
مردم از کاشتن زیان نبرند
“دگران کاشتند و ما خوردیم
ما بکاریم و دیگران بخورند”
باید مثل این پیرمرد نود ساله نهال گردو بکاریم!
نگیم نود سالمه ! … کجای این گردو به من می رسه .
خود گردو شاید نرسه ولی اثرات این درخت گردو و انرژی ای که در بدن هر فردی تولید می کنه و کیفی که می کنه و لذتی که می بره بخواهی و نخواهی به روح اون پیرمرد می رسه .
در واقع اون پیرمرد زنده هست چون همه ی ما روح هستیم . او تنها بدن فیزیکیش رو از دست داده و نمی تونه در ابعاد فیزیکی این جهان کاری انجام بده . ولی آثار نیکی که حتی در نود سالگی انجام داده بهش می رسه هنوز !
حالا بهتر شد !
حالا بهتر می فهمم چه کیفی می کنه ادیسون با برقی که اختراع کرده . چقدر خیر بهش می رسه.
حالا می فهمم هرکس هر ذره ای که بانی امر خیر و ماندگاری در هر بعد و زمینه ای شده باشه هنوز می تونه از دستاوردهاش استفاده کنه و جریانی از خیر و برکت و ثروت و انرژی مثبت رو برای خودش و دیگران تا ابد ایجاد کنه .
حالا می فهمم که اینجا هر تلاشی کنی و هر حرکتی بزنی اثرش از بین نمیره و تو زندگی بقیه باقی می مونه
بعضیا کارایی می کنیم و بانی چیزهایی میشیم که شرش و لعنتش سالهای سال و شاید تا بشر هست روی زمین می مونه و آثارش اونور به ما برمی گرده و تمامی نداره عذابش
و بعضیامونم کارهایی می کنیم و بانی چیزی میشیم که آثار گفتار و رفتار و تلاش و آفرینش هامون و هرچیزی که از ما بیرون اومده و بروز داده شده تا ابد برامون سود ده هست و بجای لعنت ، رحمت رو برامون به ارمغان خواهد آورد و اون هم ادامه دار و جاری خواهد بود.
مثل اون گردویی که هر کی بخوره میگه خدا بیامرزه و رحمت کنه هرکی این درخت گردو رو اینجا کاشت . حتی اگه نگه هم خود به خود آثار اون گردو در هر بعدی که استفاده بشه به اون پیرمرد میرسه.
گاهی که به نجواهای ذهن گوش میدم و درحالت خودآگاهی نیستم افکاری میاد که میگن :
” خراب کردی. خوب عمل نکردی . باید خیلی بهتر از این بود وضعیتت الان . دیگه نمیشه . دیگه دیره . زندگی عالی ای می تونستی داشته باشی ولی این زندگی اونی نیست که می خواستی . سالهای گذشتت که دیگه بر نمی گرده . حالا هم که مثل اولش نمیشه که . حالا مجبوری تا آخر عمرت در همین سطح بمونی و …” و از این دست افکار .
ولی وقتی بزرگتر فکر می کنم و بقول اونوریا
big picture خلقت رو می بینم و ذهنم باز تر و وسیع تر میشه و zoom out می کنم به بیرون ، اونوقت با خودم میگم شاید این سالها برنمی گرده و شاید اصلا به هرحال اون کیفیتی که من می خواستم طی نشد و الان فلان سال از عمرم رفته یا فلان شانس و فلان کار و فلان کس رو از دست دادم ؛ … ولی اصل کاری هنوز مونده !
اگر پیرمرد نود ساله هنوز می تونه در دقیقه نود گل بزنه چرا منی که هنوز جوونترم دست نجونبونم ؟ …
چرا فقط فکر کنم زندگی همین سالهایی بود که رفته و اصلا فقط خودمم و فقط این دنیاست ؟ …
آره ! اینجا باید لذت برد و زندگی خوبی داشت ! ولی شاید برای اونهایی که فکر می کنن تا حالا زندگی خوبی نداشتن این یه انگیزه باشه که حداقل کارهایی بکنن و تلاششون رو کنن که اثراتی از خودشون بجا بذارن که همیشگی باشه و از این به بعد و تا ابدشون رو بسازن!
هرکسی شاید براش اتفاقاتی بیفته که فکر کنه زندگی دیگه براش زیبا نیست یا اونی که باید می شد نشد و نیست و شایدم فکر کنه دیگه نمیشه .
شاید کسی عزیزترین کسش مرده ،
شاید کسی عزیز ترین آرزوش رو از دست داده ،
شاید کسی طلاق گرفته ،
شاید کسی نتونسته ازدواج کنه و مجرد مونده ،
شاید کسی نتونست دانشگاهی که می خواد بره و مدرک مورد نظرش رو بگیره ،
شاید کسی دختر یا پسر مورد علاقش رو از دست داده
شاید کسی به شغل دلخواهش نرسیده ،
شاید کسی قطع نخاع و فلج شده
و …
خلاصه اینکه یه چیزهایی رو احساس می کنه دیره یا نشده و نمیشه دیگه اونی که باید بشه و رد شده ازش و احساس بدی داره و توش گیر کرده باشه .
ولی تحت هر شرایطی هنوز می تونه کارهای بسیاری بکنه !
چون اصل کاری مونده . اونور مونده .
می تونه تا وقتی زنده هست هنوز کارهای بزرگی بکنه و هم خودش و هم دیگران از آثارش بهره مند بشن و تازه اثارش حتی بعد ترک این بعد براش بمونه.
اصلا واقعا پیرمرد نود ساله چه انگیزه ای برای کاشتن نهال گردویی می تونه داشته باشه که ده ساله دیگه تازه بار میده ؛ اگر فقط نگاهش به خودش و این دنیاش باشه ؟
حرف های قشنگ و اثرگذارت می تونه زندگی یک فرد و نسل اون فرد رو تحت تاثیر قرار بده ، کارها و اعمالت و رفتارت هم همینطور ، آفریده ها و مخلوقات و تولیدات و آثارت هم همینطور .
خطاب به خودم میگم :
شاید بعضی سالها گذشته . شاید تو بنا به دلایل مختلفی نتونستی اونقدری که می خواستی خوب باشی و خوب زندگی کنی . به هر دلیلی اصلا ! ..ولی هنوز فرصت داری.
اگه زنده ای فقط و با هر شرایطی که داری فرصت داری.
بیا کاری کن . بیا و دست کم نگیر همین کامنتی که اصلا می ذاری.
همین کامنت شاید اثراتی روی کسی بذاره و زندگیش رو قشنگ کنه . شاید تصمیمی بگیره و زندگیش رو تغییر بده . این تغییر روی زندگی اطرافیان و فرزندانش اثر می ذاره . شاید یه کامنت یک نسل رو نجات بده !!!
همونطور که دانشمندان میگن طبق اثر پروانه اگر پروانه ای در توکیو بال بزنه شاید باعث طوفانی در نیویورک بشه!
پس جهانی که اینهمه هر حرفی و حرکتی اثرگذاره و اینطور همه چی به هم چفت و بست هست رو چرا دست کم می گیری؟!
چرا دست کم می گیری یه حرف کوتاه قشنگی رو که می تونی از روی محبت به کسی بزنی و شاید اون حرف زندکی اون فرد رو تحت تاثیر بذاره ؟…
چرا دست کم می گیری فقط یک کار کوچیکی رو که اگر تو درست سعی کنی انجامش بدی ؟ … چرا دست کم می گیری اگر فقط مثلا یک عمل خیر کوچکی که می تونی بکنی ؟ …
و برعکسش رو هم دست کم نگیر . حرفای نامناسبی که ممکنه بزنی و روح و روان فردی رو اثر بدی روش بذاری و یک نسل شاید خراب بشه ، کار بدی که ممکنه بکنی و آثارش تا نسل ها و بعد مرگت ادامه پیدا کنه .
پس لازمم نیست تو حتما ادیسون باشی و برق اختراع کنی ! تو می تونی با هرکار کوچکی اثر خوب بذاری .
اصلا بخواهی و نخواهی تمام گفتار و رفتار تو و حتی افکار تو داره اثرش رو می ذاره .
هر لحظه از خودت بپرس که من دارم چی از خودم بجا می ذارم ؟ … خوبه یا بده ؟ …
چقدر می تونه این حرف یا رفتار بظاهر کوچک من اثراتش ادامه دار بشه با بزرگ و بزرگتر بشه .
میگن این دنیا مثل دومینوئه … اولی رو که میزنی همینطور ادامه پیدا می کنه و یه روزی تو همین زندگی یا اون زندگی می بینی که یه چیز بزرگی بهت برگشته .
یک چیزی که ظاهرش شاید اصلا تو رو بیاد اون کاری که کردی نندازه . شاید نتونی بفهمی. ولی اثر اون کارت در طول زمان خواهد بود .
همونطور که یه بذر رو تو دل خاک میکاری و میری برای خودت و سالها بعد بر می گردی و بهت میگن این درخت بزرگ رو می بینی ؟ … این رو تو کاشتی !
یا خود آفرینش آدم !… اول فقط یه نطفه هست ولی در طول زمان و طی تکاملش تبدیل به انسان میشه .
هر حرف و عمل تو هم مثل یه نطفه و بذره . شاید این دنیا حتی تا آخر عمرت حتی نتونی بفهمی دقیقا چه اثری گذاشتی ولی اونور حتما می فهمی .
فکرش رو کن مثلا ادیسون لامپ روشن کرد ولی الان چقدر ذوق می کنه که می بینه تمام زمین و دستاورد ها از حرکتش شکل گرفتن و بذری که اون کاشته تبدیل به جنگلی انبوه و پر برکت از چراغ ها و دستاوردهای الکتریسیته شده .
فکر کن گردویی که پیرمرد نود ساله کاشته چقدرها رو سیر کرده و در عملکرد خوب بدنی و ذهنی چقدر ها اثر گذاشته و مطمئنا به اندازه مثقالی هم که یه حرف یا رفتار و عملکرد ما در زندگی کسی اثر گذاشته باشه محاسبه میشه و برمی گرده به روح ما .
” و من یعمل مثقال ذره شرا یره … و من یعمل مثقال ذره خیره یره ”
به اندازه ذره ای ناچیز عمل خیر و شر آثار خودش رو داره ولی تو اونو خواهی دید.
گاهی جرقه ای در جنگل کل جنگل رو آتیش می زنه . پس فردا به تو میگن این جنگل سوخته کار توئه . ولی تو میگی من همچین کاری نکردم و یا کار کوچکی که فردا می بینی میگن کار توئه .
ولی تو یادت نمیاد .
مثلا بهت میگن بخاطر اون انرژی و تشویقی که تو در کودکی این فرد بهش کردی اون مثلا انگیزه گرفت و تلاش کرد و حالا فرزندانشم موفق اند و مثلا دانشمند و مخترع شده اند و تو در همه اینها سهیمی.
پس بیاییم و دنیا رو دست کم نگیریم . خودمون رو دست کم نگیریم .
ما هنوز می تونیم با هر شرایطی اثر گذار باشیم .
بخواهیم و نخواهیم اثر گذاریم .
حتی منفعل بودن و هیچ کاری نکردن ما خودش عملیه و اثر گذاره .
بنظرم یکی از مراحل بالای آگاهی اینه که فکر کنیم این حرفی که می خوام بزنم و این کاری که می خوام کنم در طول نسل ها و گذشت زمان چه اثر شر یا خیری می تونه داشته باشه ؟
بقول قرآن که میگه کسی که این راز رو می فهمه اونوقت برای کارهای خیر سعی می کنه پیشتاز باشه و پیش قدم و سبقت بگیره .
سعی می کنه همیشه آثار خیر و مثبت از خودش بجا بذاره و پیش قدم باشه در کار خیر و صالح.
کسی که برای بجای گذاشتن آثار خوب از خودش مثل یه گلزن ششدانگ و فرصت طلب از هر موقعیتی گل می زنه .
مثل اون پیرمرد نود ساله که تو دقیقه نود عمرش با کاشت نهال گردو داشت گل می زد !
” والسابقون السابقون اولئک المقربون”
نکته جالبش اینه که وقتی ما کاری خیر انجام میدیم اگر استفاده ی بدی از اون بشه تقصیر ما نخواهد بود .
اگر از دستاورد علمی اینشتین بمب اتمی ساخته میشه و بر سر ناکازاکی و هیروشیما ریخته میشه تقصیر اون نیست . تقصیر کسیه که بد استفاده کرده. ولی هر نیروگاه تولید برق و هر استفاده خوبی از انرژی هسته ای حتما خیرش به روح اینشتین میرسه .
هرکسی برای اولین بار چاقو درست کرده آثار خوب استفاده از چاقو تا ابد به او میرسه . حتی چاقوهایی که شاید هیچ ربطی در ظاهر به چاقویی که اون انسان اولیه درست کرده نداشته باشه و نسخه های خیلی بهتر و آپگرید شده ترش باشن.
ولی هر استفاده نامناسب از چاقو به اون فرد برنمی گرده چون نیتش از اول بد نبوده .
آره. این دنیا هوشمندتر از اونیه که ما فکر می کنیم. این قوانین هستن حتی اگه باورشون نکنیم .
برای همینه قرآن میگه : ” الذین یومنون بالغیب”
همین زیر دریایی ! … چقدرها براش زحمت کشیدن و خلقش کردن. اگر نیتشون خیر بوده اینکه استفاده ی بدی شده به اونها برنمی گرده . همه چیز بستگی به نیت افراد داره .
” الاعمال بالنیات”
ولی باز هم می بینیم که اونها کاشتن و امروز استاد و خانم شایسته می تونن برن نگاه کنن و لذت ببرن . این هم نوعی اثر هست .
در کل اکثر آدما حواسشون نیست!
” واکثرهم لایعلمون”
حواسمون نیست که هر حرکت کوچکی و نیتی که از اون حرکت داریم چقدر می تونه اثر سو و شر یا خیر و مثبتی در جهان بذاره که حتی پس از مرگمون هم ادامه پیدا کنه .
مثلا کسی که اون موبایل رو ساخته ، اون لباس هایی که تن استاد هست ، اون ماشینی که اونها رو به اینجا رسونده ، اون نرم افزار ویرایشگر رو تولید کرده ، همه و همه آثار خیر این فایلی که استاد و خانم شایسته ضبط کردن سهیم میشن .
آره این زندگی و حکمت هاش و حساب کتابهاش فراتر از چیزیه که ما بتونیم حساب کنیم .
حکمت همه چی رو شاید نتونیم متوجه بشیم .
ولی می تونیم حالا بفهمیم که چنین قوانینی و حساب و کتابی هست و آثار هرچیزی از ما به بیرون بهمون به زندگی خیلیا اثر میذاره و به خودمون هم برمیگرده.
پس بیاییم آثار خوب بذاریم و هیچ حرف و حرکتی رودست کم نگیریم .
حالا می فهمم چرا خدا میگه حتی “اف” به پدر و مادرت نگو .
“بالوالدین احسانا و لا تقل لهما اف”
شاید شاید حتی فقط یه حرکت چهره ما مثل یه اخم و رو ترش کردن و یه اف گفتن مثلا از یه کودک یه جنایتکار بسازه یا کسی رو به سمت خودکشی یا افسردگی ببره یا دلش رو بشکنه.
حتی فرکانس و حال کسی رو خوب یا خراب کردن به ما برمی گرده.
بنظر میاد پدر و مادر بخاطر حقی که برگردن ما دارن برای کائنات امتیاز ویژه ای دارن و آثار هرحرکت ما نسبت به اونا زودتر و بزرگتر به ما برگرده . و چقدر هم خدا حساسیت رو برامون باز کرده که حتی یه اخم و اف کردن اثر داره .
در آخر هم نکته ای به ذهنم اومد .
اینکه باید جور دیگه ای دید. باید اهل تفکر بود . باید مو ندید و پیچش مو رو دید .نباید گفت خب اینکه یه زیردریاییه فقط . این قسمت که چیزی نداشت ! …
نه! باید تفکر کرد!
این زیردریایی چه پیامی داره ؟
اصلا چقدر جالبه خود زیر دریایی ؟
اصلا چطور این زیردریایی رو ساختن!
و وقتی شما شروع به تفکر می کنی کم کم می بینی افکار و الهامات جدید از از راه می رسن و در های آگاهی باز میشن!
بقول عطار نیشابوری :
” تو پای به راه در نه هیچ مپرس . خود راه بگویدت که چون باید رفت”
خودم هم هیچوقت فکر نمی کردم از زیر دریایی این قوانین برام کشف و روشن بشن ولی وقتی شروع می کنم به تفکر و نوشتن خودش میاد و هربار درهای جدیدی باز میشن و اطلاعات پراکنده قبلیم سرهم بندی میشن و تازه درک می کنم فلان چیزی که می دونستم حالا واقعا معناش چی بوده و چرا اینطور گفته شده.
برای خودم یه درس بزرگ دیگه هم داشته :
اینکه کارهای دیگه هم که می ترسی و فکر می کنی نمی تونی رو هم تو برو جلو شروع کن ، تفکر کن ، بجو و مطمئن باش بهت الهام میشه و راه میفتی کم کم . این رو استاد بارها گفتن ولی تازه حالا درکش کردم .
خدا رو شکر میکنم بخاطر این سایت که مطمئنا اثرات بسیار خوبی برای استاد و خانم شایسته و هرکس که درش سهیم بوده دارد و خواهد داشت و خدا رو شکر که برای من و سایر دوستان هم چنین فرصتی بوجود آورده . به امید روزهایی که من و سایر دوستان هم بتونیم کارهایی کنیم که برای خودمون و بقیه آثار مثبت و سود ده ابدی و صالح و خیر در پی داشته باشه ?
من تا وسط های این فیلم داشتم مثل همیشه تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبتش داشتم
و واقعا هم داشتم لذت میبردم و میگفتم الله اکبر ببین چقدر قدرت خدا و علم و اگاهی ها در روح انسانها پیشرفت کرده که چقدر امکانات عالی و پیشرفته در یک زیر دریایی هست که میتونن اون همه ادم توی این زیر دریایی باشن و هم زندگی کنن و هم با این امکانات پیشرفته میتونن براحتی از کشورشون و مردمشون و ارمانهاشون دفاع کنند و ته دلم گفتم احسنت به این همه اختراعات و خصوصا گفتم احسنت ببین که چقدر قدرشناسن و با گذشت چندین سال هنوز عکسهای خانوادگی و لباسهای اون کارکنان زیر دریایی رو به نشانه احترام و بزرگداشتششون نگه داشتن و چه بزیبایی و مرتب و تمیز گذاشتن
و ته قلبم خیلیی حس خوبی داشتم و داشتم لذت میبردم از این همه اکتشافات که همه ریشه اش بازم الهاماتی بوده که خداوند به اونها الهام کرده و بس
و میگفتم خدایا شکرتت که استاد و مریم جان هست که اینقدر عالی برامون فیلم گرفتن که اینقدر راحت من توی ایران دارم توی خونه ام با بهترین کیفیت میبینم شکرررر
و لی از شما توقع نداشتم استاد عزیزم که توی این همه زیبایی شما نازیبایی ها رو دیدین و فرمودین
وقتی فرمودین که حس خوبی اونجا در اون ۲۰ دقیقه نداشتین واقعا منم کمی حسم بد شد ولی فورا گفتم استاد هم انسانه و بازم چون در اون شرایط بوده و رفته و چون وزنش بالا بوده بیشتر احساس کمبود هوا کرده شایدم اونقدر احساس تنگی نفس نبوده
و اگرم بوده اونها دستگاهایی داشتن که موقع روشن بودن اون زیر دریایی هوای اونجا خنک و عالی بوده و اون کارکنان زیر دریایی اونجا لذت هم میبردن و شایدم چون عاشق کارشون بودن مثل همون دانشجوی شما که فرموده بودین شما رو بردن به یک اتاق کوچیک ازمایشگاهی موش های سرطانی که بوی تعفن میداده ولی اون دانشجو هفته ها در اونجا بوده و با عشق ازمایشهاش رو انجام میداده
و شایدم اون کارکنان بخاطر عشقشون اصلا هیچ احساس خفگی و … نمیگردن
و در کل توی این زیر دریایی خیلیی زیبایی ها بود که میشه گفت ولی من جالبه که خوشحال شدم که شما این خطا رو کردین و فهمیدم که من ازتون خیلیی بت ساختم و همه ما مواقعی هست که نازیبایی ها رو میبینیم حتی استادم که این همه نتایج زیادی گرفته و اونجا فهمیدم که خودم رو منم میتونم بابت کمتر نتیجه گرفتنم ببخشم و بزیبایی ها بیشتر توجه کنم و فقط باید سعی کنم روزی ۱% بهتر شوم و اگرم نااگاهانه به چیز بدی توجه کردم میتونم فورا اعراض کنم و به زیبایی ها توجه کنم
میدوینن استاد یک ترمزی از شما در ذهنم بود که امروز با این چالش شما برطرف شد خداروشکر (فکر میکردم استاد از بچگی بخاطر سختی های زیادی که کشیده خیلییی خاص از نظرذهنی و بدنی و اگاهی شده که تونسته اینقدر عالی نتیجه بگیره و من که مثل استاد اینقدر عالی نیستم و من که مثل استاد این سختی ها رو نکشیدم که قوی بشم و اینقدر انگیزه و قدرت داشته باشم ولی امروز با دیدن این اشکال شما خیلییی خوشحال شدم اخرش که همه ما انسانها مثل هم هستیم و همه ما اشتباه میکنیم و همه ما هم همه به یک اندازه قدرت و توان داریم برای اینکه خالق باشیم و من فرقی با استاد عباسمنش نمیکنم و استاد عباسمنش هم فرقی با من نداره )
مرسی استاد که هستین
مرسیی بابت امکانات جدیدی که به خونه قشنگمون (سایت) اضافه کردین در صفحه اصلی (به من نشانهای بده که مسیر را برایم واضحتر کند
)
خیلییی عالی بود و کلمه و جمله ای پیدا نمیکنم برای وصف ارزشمندترین و بهترین و عالیترین چیزی که تصورش رو هم نیمکردیم برامون ساختین و رایگان هدیه دادین مرسییی دستتون طلا من که هم روز اول چیزی که در ذهنم بود هم کلیک کردم هدایت شدم بخداوندی خدا به صفحه و فیلمی کهه دقیقا از هم اول درباره چالش ذهنیم که هدف گذاری بود شدم و فقط میگفتم الله اکبررررررر استاد تو دیگه کی هستییی و فقط تحسنیتون میکردم شما و کارشناس فنی رو خداروشکر که شما رو داریممممم مرسیییییییییییییییی که هستین و دوستتتون داریم
استاد شک داررم این پیام من رو شما میخونین یا مریم جان یا تیم تحقیقاتی چون که واقعا دارم میبینممم چقدر حجم پیامها زیاده در سایت و محصولات و عقل کل و … . ممنون میشم اگه خودتون خوندین یک پیامی برام بزارین که شما خوندین خیلیییی برام مهمه
که بدونم چقدر ارزشمندم و چقدر پیامم ارزشمنده که استادم در امریکا اون سر دنیا وقت گذاشته و پیامم رو خودش خونده , خود خودش
خیلییی شیرینه و حس عالیه که بدونی استادت اون سر دنیا داره بچه هاش رو اینقدر دقیق هدایت میکنه و اینقدر پیگیریشون هست.
مرسیییی مریم جان خیلییی متشکرم بابت این فیلمبرداری همه جلسات و بخصوص این زیر دریایی که مطمعنم چون جا ها کوچیک بود این دفعه خیلی بسختی فیلمبرداری کردی دستتتتتت طلا
جالب بود برام که این زیردریایی رو چقدر تمیز و سالم نگه داشتن و اینکه خیلی باحاله که اجازه میدن همهههه بیان و ببینند و جالب تر اینه که شما بدون هیچ همراهی میتونی به هر جای این هیولا سرک بکشی بدون اینکه کسی مراقبت باشه و چقدر زیباست این اعتماد به همدیگه?
دقت کردین که همه ی وسایل کاملا قدیمی بودن و کاملا سالم؟انقدر دقیق کار کرده بودن که حتی عکس افراد رو تو اتاقاشون نگه داشته بودن?
البته تو این فایل سید یه رکب زد بهمون جلو اینه که رفت من که فک میکردم خانوم شایستس ولی نگو که سید خودمونه??
یه درس قشنگی که داشت فایل صحبتای استاد بود که بهمون یاد داد که چطور نگاهمون رو از روی ناخواسته بر داریم و جوری نگاه کنیم که احساس بهتر و شکر گذاری داشته باشیم واقعا هم زیبا بودنگ خیلی تلخ و وحشتناکه ولی چقدر زیبا استاد خیلی ساده گفت خدایا شکرت که همه چی تموم شده و الان با لذت و شادی داریم زندگی میکنیم
بچه ها یه چیزی دستگیرم شده ما همش دنبال تمرین خاصی هستیم همیشه که چیکار کنیم و نکنیم…الان دارم میبینم که تمرین همینه واقعا بشین این فایلو ببین و تمرکز کن رو نکات مثبت و اونارو خودت اینجا بنویس و توجه کن به مکات مثبتی که بقیه دیدن…دقت کنین یه فایل ١۵دیقه ای امروز اپلود شده تا اخر شب از همین فایل چندین نکته ی مثبت بیرون میاد؟حالا اگه ما میتونیم از یه فایل به این کوتاهی انقدر زیبایی بیرون بیاریم قطعا از ٢۴ساعت زندکی خودمون هم میتونیم نکات مثلت خیییییلی زیادی بیرون بیاریم و ازش لذت ببریم?
بچه های خانواده عباس منش دقت کردین چی شده! این استاد فوق العاده فقط ظرف مدت 1الی دوماه رفت تو لباس ژنرال اول امریکایی و یک زیردریایی قدرتمندهیولا را جذب کرد ،آقا خانم کوچیک بزرگ اگر میخواهی مهندس معلم دکتر ژنرال یا هر شغلی که مدنظرتون است را بدست بیاورید باید خودتون را قبل از رسیدن به خواسته تون آماده کنید باید تویه ذهنتون دقیقأ مثل کاری که استاد انجام دادن ببینید بپوشید لمس کنید بو کنید تجسم و تصور کنید بابا این قدرت ما انسان هاست ،اصلأ چرا راه دور بریم همین زیر دریایی اولش طرحش( تویه) ذهن فرد یا افرادی قرار گرفت بعد(رویه ) کاغذ پیاده شد و و و جهان هدایتشون میکنه به سمت تکمیل هدف.
استاد قدرت جذب فوق العاده ای داری آخ …وقتی لباس شلوار سرنیزه کلاه کفش همچی را کناره هم قرار بدی پازل زیبایی مثل این زیردریایه که کامل میشه .
استاد دیروزم که گفتم و اما ادامه ،من دارم رویه باوری توحیدی که خدا را در زندگیم بیشتر باور کنم و اجازه بدهم خداوند درونم کارها را انجام بده کار میکنم امروز صبح من اول تو دفتر سپاس گزاریم از خداوند برای انجام دادن کارهایم سپاس گزاری کردم و بعد در تمرین ستاره قطبی یه مبلغ نوشتم و همین که نوشتم خدا شروع کرد با من به حرف زدن گفت؛ پاشو عابربانکت و کیف پولت را بزار جیبت برو بیرون گفتم خدا جون من که آخ … توکه بهتر میدونی عابر بانک کیف پول آقا طبق حرف های استاد که همیشه خدا کارهایش غیره عاقلانس عمل کردم رفتم دمه عابربانک موجودی گرفتم دیدم خدایه حسابم دقیقأ همون مبلغی که صبح در تمرین ستاره قطبی نوشتم بود و پول را خارج کردم و بعد گفت حالا برو آرایشگاه خوب من را خدا به بهترین آرایشگاه هدایت کرد یه دوتا مشتری بودند گفت گوشی تو بیار بیرون کتاب بخون انجام دادم بعد گفت برو تو مغازه ای که میگم برو کفش بخر اولش یه خورده تردید داشتم بعد رفع شد و به صدای یقین درونم ایمان آوردم که اونجا که استاد فوق العاده ام میگه من اینجام نگران چی هستی آقا من عدد13 برام خوش شانسی میاره دقیقأ کف کفش نوشته بود 13 و رنگ شاد و خوشگلی بود ووقتی پوشیدمش انگار که از قبل این کفش را فقط برایه من آماده کردن خلاصه استاد عزیز و دوست داشتنیم دارم میفهمم و درک میکنم که خدایه شما داره به خدایه من به خوبی آموزش میده اونم فقط با لذت بردن از لحظه ای که در اون هستم .
خدایا استاد عزیزم مثل روز برام واضح است که به زودی از نزدیک میبینمت .
سلام به همه دوستان خوبم در سایت و استاد عزیز و مهربان
وقتی این فایل مربوط به زیر دریایی رو میدیم ، بعد از چند دقیقه احساس تنگی نفس کردم و تا پایان فایل چند بار نفس عمیق کشیدم .
نمی دونم اعضای این زیر دریایی چطور ماهها بدون هوای تازه تو همچین جایی زندگی کردن . فقط میدونم حتما یه نیروی قوی باعث این کار شده
وقتی عکس هر کدومشون رو میدیم که در جایگاههای خودشون گذاشته بودند ، متوجه لبخند روی لب هر کدومشون شدم و فهمیدم همه اینها از اونجا بودنشون راضی بودند.
وقتی دیدم کارکنان با گذاشتن عکس خانوادشون در کنارشون ، انگار در کنار اونها هستند و همین توجه به نکات مثبت بوده که تونستند تو اون موقعیت دوام بیارند و از کارشون لذت ببرند
وقتی نگاه به جزییات زیر دریایی میکردم ،ذهنم خیلی قوی شد و دیدم چطوری انسان می تونه یه همچنین چیزی بسازه با تمام جزییاتی که میدونه ممکنه نیاز بشه
واقعا به عظمت خدای بزرگم پی بردم ، به لطفی که در حق تک تک ماها داشته و از روح قدرتمند خودش در ما دمیده که بتونیم کارها ی به چه بزرگی انجام بدیم
چقدر اشپزخونشون جالب بود ، از سرخ کردن سیب زمینی در آشپزخانه گرفته تا کارهای دیگه و لذت بردن از شرایط فعلی در زمانی که بدونی ممکنه دقیقه بعدی زندگیتو تجربه نکنی و بتونی در این شرایط فقط در حال زندگی کنی
ممنونم از شما که با شریک کردن ما در لحظات زندیگیتون هر روز دامنه تفکر و دیگاهمون نسبت به جهان و رب قدرتمند را ، بیشتر و بیشتر می کنید.
very very good
خدایا ممنون خیلی دوست داشتم زیر دریایی ببینم-
احساس خفگی داره اما تجسم خلاق که داشته باشی از داخل انفرادی که امدی بیرون میشی بهترین گلف باز دنیا
سلام سلام به خانواده ی بزرگ و نزدیک و دوست داشتنی ام
قبل از اینکه استاد بگه چقدر داخلش خفه بود. منم داشتم به هیمن موضوع فکر میکردم. بعد گفتم حالا بذار پیش بریم و ببینیم. قطعا چیزهای زیبایی خواهیم دید.
اصلا دیدن همین فضا باعث میشه آدم خیلییی سپاسگزار تر بشه.
میدونین نور خورشید چقدر ارزشمنده.
هوای آزاد چقدر ارزشمنده.
چقدر ما آزادیم و خبر نداشتیم.
اصلا حساب کنید آدم حاضره توی خیابون بخوابه ولی همچین جایی نباشه.
خدارو صد هزار مرتبه شکر که در این عصر و زمان زیست میکنیم که خیر و برکت از در و دیوار داره میباره.
که انسان هایی هستند که عاشقانه دارن به رشد آگاهی جهان کمک میکنن.
چقدر آگاهی ها راحت به دست ما میرسن. تا ما خودسازی کنیم.
یک زمانی از ترس کشته شدن کسی نمیتونسته حرف بزنه. حتی دانستن گرد بودن زمین خودش یک راز بزرگ و خطرناک بود.
اما حالا ما به طرز شگفت انگیزی به قوانین جهان دسترسی و آگاهی داریم.
کسانی مثل استاد که کلی از عمرشون رو صرف تجربه و آگاهی و خودسازی کردن و حالا ما به این راحتی بههه همممیییین راحتی این آگاهی ها در اختیارمونه و کلی توی زندگیمون داریم جلو میوفتیم.
چقدر ارزش های درورو برمون زیادن. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایاااا شکرتتت.
یک چیزی که در حین دیدنش بهم الهام شد میدونین چی بود؟
اینکه چقدر کارکنان این زیر دریایی ارتعاششون خوب بوده که خطر های کمتری رو به سمت خودشون جذب کردن. اگر این زیر دریایی یکی از سالمترین هاست. یعنی احتمال زیاد با چالش های کمتری هم مواجه شده.
آیا این از خوش شانسی سربازان بوده است؟
خیر خیر :-) این از فرکانس خوبشون بوده است.
موزیک هی برادر رو خیلی دوست دارم. خیلی روی من جواب میده. میشه باهاش کلی ترکوند. احساس قهرمانانه داره.
لوگوشون چقدر باحاله. یعنی که با یک موشک زده مخ طرف رو سوراخ کرده. طرف که اسکلت شده اما موشکه هنوز فسیل نشده =))
وای که وقتی اومدین روی عرشه یک نفس عمیق و راحت کشیدم.
میدونین از یک طرف چقدرررر سپاسگزار تر شدم. چقدر احساس آزادی بیشتری میکنم الان. چقدر نعمت در اطراف ما هست. خدایا شکرت.
و از طرف دیگه میدونین چیه؟ چقدرررر همین تصاویر که در واقع به ظاهر تصاویر هستن اما کمتر از واقعیت نیست، داره روی احساس ما تاثیر میذاره. با اینکه فیزیک ما اونجا نیست. اما ارتعاش اونجا در تصاویر گنجانده شده و فعاله واقعا.
حالا حساب کنید که چقدر ورودی های ذهن ما مهم و تاثیر گذاره. اگر که من با دیدن این تصاویر احساس خفگی کردم. یعنی یک چیز ذهنی روی فیزیک حال حاضر من تاثیر گذاشت. و همین ارتعاش های بعدی من رو ساتع میکنه. و آینده ی من رو خلق میکنه.
پس تاااا میتونیم باید روی ورودی هامون حساس باشیم و حسابی کنترلشون کنیم.
من از شما ممنونم که این تجربیات ناب رو در اختیار ما قرار دادین. گاد بلس یو آل
سلام به همگی عزیزانم
کامنت گذاشتن من دراینجا شده پیش زمینه ای برای دست زدن به عمل وجسارت به خرج دادن برای کارهایی که ترس ازانجامشون دارم وهیچ ایده و راهکاری براشون ندارم …..
حالا من دقیقا نمیدونم استاد به چه دلایلی این زیر دریایی رو بررسی و نشون مادراین فایل دادی که
۱ اینکه مابفهمیم باجنگ کردن خوب نیست چیزی رو درزندگی بدست بیاری واحتمال زیاد نمیتونی بدستش بیاری بلکه ازدستش میدی یابه قیمت جانت تمام میشه….
۲اینکه بادیدن این زیردریایی یادبگیریم که دربرابر هیچ چیز ایمانمون روازدست ندیم مثل بید باهربادی نلرزیم بلکه مثل سرو باهر طوفانی برقصیم….
۳ اینکه نمادثروت وتنوعات در گوشه گوشه این کشور ودرجهان…
یا اینکه …….که یکی هست هیچی جزاو ماندنی نیست«الله» وحده لا اله الا له هو روش عبور کردن را به تو یاد میدهد…ازهرچیز که عبورکردنی ست عبورکن تابه آنچه که عبوراز آن غیرممکن است برخوردکنی….به خداوند هیو حاضر……به نور زنده و زاینده…
درهیچ چیز توقف نکن زیرا توقف درهرچیزی به قبرشدن منجر خواهد شد…حتی درهیچ اندیشه ای توقف نکن زیرا به چاهی گرفتار کننده بدل میشود وتا به ابد آه میکشی….ازهمه چیز بگذر آنقدربگذرتا به آنچه گذرکردنی نیست برسی…
این لا اله هست…
پس هروقت به خداوند حقیقی رسیدی…هرگاه به الا له رسیدی آنگاه باایست بمان وبدان که من خدای توهستم تاابد آنجا بمان فلان آرزویت به خدا مبدل شده چرا چون همه توجه ات راگرفته…ذهنت را پرکرده..قلبت را لبریز ساخته….اما چنان چیزی تنها شایسته خداوند زنده هستو بس….
(توچیزی نیستی که دیگران میگویند توچیزی هستی که خداوند میگوید….
تومحصول نظر مردم نیستی تو محصول نظر پروردگارهستی….
پس آن دروغ را رد کن واین حقیقت رابپذیر….)
دوستان این ۳تا جمله داخل پرانتز تمرین ومهارتم هست که دیشب برادرم گفت خب تو فلان کاربکن که بعد بقیه بگن خب فلان طور بوده..گفتم نه اصلا حرف دیگران برام مهم نیست البته با باور ذهنی اینو گفتم…
قدرت لا اله قدرت انکار است اگر چیزی را باور نکنی «منفی،دروغ»از تو میگذرد پس آن را بکاربگیر….
نترس و بر علیه ترساننده هانت غلبه کن میبینی همه اینها وجوه لا اله هست…
سرور تو خدا هست نه غیراز خدا ….این انتخاب ممکن یکی ازمیان انتخابها نیست بلکه تنها انتخاب ممکن است…..
درجنگ جهانی دوم نه آمریکا برنده شد نه ژاپن… بلکه افکار وباورهای خداگونه مانند سویچر هوندا برنده شدن
فقط دربرابر خدامیتوانید دچار خودباختگی شوید..اگر دربرابر او خودرا باختید خدارامیبرید…
اگرخودت را ازدست دادی خدا رابدست میاری….
سالهاست که میگن آمریکایی ها جنایتکارن وجهنمی هستن اما من میبینم خداوند مانند این زیر دریایی دراعماق زیبایی های این سرزمین به شکل های متنوع نمایان است….
زندگی مانند کامنت دراینجا درمدت زمانی فرصت ویرایش زیباتر شدن کامنتت رو داری….تا زندگیت را تا آخرین روز عمرت با زیباترین شکل ممکن ویرایش کنی….
امروز روز اول محرم است که به یادش یه تمرینی رو محکم تر بسازیم…مانند امام حسین بخاطر دل خودش وخواسته اش به حرف مردم پایبند نبود و اهمیت نداد و حاضر شد جانش را برای هدفش فداکند……وبرای خداکاری نکرد بلکه برای رسیدن به خداوند انجام داد
این یعنی یادها ونامهایی از جنس ایمان وباور رسیدن به اهداف،غیرممکن ها،و زندگی کردن به سبک خودت باشه…..
زیرا احدی پادشاه وسرور انسان نیست جز خداوند….
سلام بر استاد عباس منش عزیز و گل و همه دوستان خوبم
میخواستم تجربه های خودمو از این قانون براتون بگم
واقعیتش اینه که این قانون دیگه برام ثابت شده نه بخاطر شنیده هام و اموزه هام چون اگه فقط اینها بود خیلی وقته میزاشتمش کنار در کنار اینها اصلی ترین موضوعی که منو تو مسیر نگهداشت تجربه هام از این مسیر بود اما موضوع وقتی جالبتر میشه که من تو بعضی جاها قانون خیلی بیشتر و واضح تر برام کار میکرد که الانم هر چقدر بهش فکر میکنم میبینم جاهای بیشتری هم بفکرم می رسه البته من فکر نمیکنم خودش همینجوری میاد.اما چرا فقط در بعضی جاها و در مورد بعضی موارد.مثلا من وقتی از مسجد بیرون میام بقول شما نشونه ها هیولا بار بسمتم هجوم میارن مثلا تو مسجد به کسی یا موضوعی فکر میکنم به قران همینکه میام بیرون اون فردو میبینم یا اون شرایطو میبینم اوایل فکر میکردم که خب چون مسجد جای مقدسیه اینجوری نشونه ها برم واضح تر میشه اما بمرور دیدم نه تو خیلی جاها و تو خیلی از موارد قانون برام شفاف پاسخ داده میشه مثلا یک موردشم هم در مورد خود شما بود مثلا من وقتی به موضوعی فکر میکردم شما یه ساعت بعدش دقیقا در مورد همون موضوع یه فایلی اماده میکردین یا حتی وقتی به پوشش شما فکر میکردم میدیم تو فایل بعدی شما دقیقا همون پوششی رو به تن دارین که من بهش فکر کردم انگار شما دارین فقط به حرف من گوش میکنید یا وقتی خونه خواهرم هستم اگه به موضوعی فکر کنم بیام بیرون صددرصد ازش نشونه میبینم.البه زمان برد همه اینها رو تجربه کنم و مرتبش کنم یهویی اتفاق نیفتاد اما سوال اینجاست چرا تو بعضی مکانها و در مورد بعضی چیزها قانون جواب داده برا من که جواب اینم با استفاده از اموزه های شما بهش رسیدم.من دقیقا یادمه وقتی تو اینجور مکانها بودم یا در مورد شما فکر میکردم و نشونه ای ازش میدیدم دیگه واقعا از شدت هیجان نمیدونستم چیکار کنم فقط مات و مبهوت میموندم و با اینکار اولا احساس شدیدی به موضوع نشون میدادم اونم نه الکی نه اینکه سر جهان هستی رو شیره بمالم واقعا این احساس از ته وجودم بلند میشد چون من داشتم یه موضوعی رو تجربه میکردم که بقیه موضوعاتو میبرد زیر سوال من قانونی رو درک میکردمو تجربه میکردم که تا حالا خیلی از موضوعاتو که در مورد زندگی میدونستم میبرد زیر سوال و واقعا مهمتر از این موضوع تا بحال نه خودم تجربه کرده بودم نه کسی بهم گفته بود هر چی شنیده بودم یک درصد این موضوع اهمیت نداشت دوم اینکه با احساس شدید بهش توجه میکردم البته اینها جدا از هم نیستن احساست شدید باشه خود بخود توجه هم بهش میکنی.من تو سایت فعالیتم کمه از بس هیجانات این قانون برام بیشتره برام لذت بخش تره که همش دوس دارم بیشتر و بیشتر تجربه کنم و تا حالا بگم میلیونها بار نشونه از این قانون دیدم نتیجه دیدم اغراق نکردم البته شک ها هم هست ترمزها هم هست ولی روز به روز کم رنگ تر میشن روز به روز براشون دلیل های منطقی میارم.همانطور که تو بعضی مکانها چون هیحان نشون دادم نشونه ها روز به روز قوی تر میشه زیادتر میشه بعضی جاها و تو بعضی زمانها هم هست که شکیات میاد سراغم و نتیجه ها کم رنگ تر میشه ولی در هر دو حالت قانون جواب میده وقتی ایمانم قوی میشه نتایج بیشتر و بزرگتر وقتی هم ایمانم ضعیف میشه نتایجی میبینم که تایید میکنه این نجواهای ذهنمیو.در آخر فقط میتونم بگم واقعا ازتون ممنونم راهی رو بهم نشون دادین که به هر چی بخوام منو میرسونه.من و میدونم خیلیای دیگه هستند که کم فعالیت میکنن تو سایت ولی به خدا همیشه دعا گوی شما هستیم اصلا نمیشه این شدت سپاسگزاریم از شما رو وصف کرد نمیشه با جملات درصد کوچکی از اون احساسمو به شما بیان کنم ولی چون احساس واقعی سپاسگزاری در پشت همین جملات ساده ام هست میدونم که شما میگیرین این احساس قدردانیمو
بازم ازتون ممنوم استاد عزیزو دوستداشتنی
بشر چه کارها که نکرده .
ماشینهای زمینی ، ماشینهای هوایی (هواپیما ، هلیکوپتر و …) ، ماشینهای زیر دریایی ، ماشینهای دریایی (کشتی) ، خونه های ماشینی (Rv) ، فضا پیماها ، بناهای زیر زمینی ، بناکردن روی مریخ و ماه و غیره .
از عمق زمین تا اوج آسمان.
” و سخرنالکم ما فی السماوات و ما فی الارض”
“هرآنچه را در آسمانها و زمین هست به تسخیر شما درآوردیم.”
انسان آمده برای آباد کردن . برای ساختن بهشتی زمینی. برای اینکه از هرچیز خام یک گوهر ناب زیبا و کاربردی بسازه و مثل خدا خلق کنه تا خدا جلوه ی خودش را در انسان و مخلوقات انسان ببینه و بازهم تکرار کند :
“انی اعلم مالا تعلمون ”
” من چیزی می دانم که شما نمی دانید ”
و باز هم به خودش تبریک بگوید که :
” فتبارک الله احسن الخالقین”
خدا چیزی خلق کرده که حالا خودش می تونه خلق کنه .
و حالا این انسان داره حتی به سمتی میره که ساخته های دستش خودشون بتونن خلق کننده باشن .
انسان هربار جلوه های بیشتری از خدای درونش رو رو می کنه .
بشر داره با تکنولوژی هوش مصنوعی
( artificial intelligence ) بجایی میرسه که دیگه خود این مخلوقات بتونن فکر کنن و خلق کنن و واکنش نشون بدن ؛ همونطور که خدا انسان رو اینطور خلق کرده . پس واقعا حد نهایی قدرت آفرینش انسان کجاست ؟!
اوایل فکر می کردم مثلا این همه رشته های مهندسی برای چیه آخه. اصلا به چه دردی می خوره مثلا معماری و عمران .
آخه باورهای اشتباه و نجواهای شیطانی می گفتن که :
پسر ! اینجا دنیاست . همه رفتنی ان ! … چرا این انسانها دارن هرچی بناهای بزرگتر و مجلل تر و گرون تر و محکم تر می سازن ؟ … فکر کردن تا آخر اینجا می مونن ؟
این همه قر و فر و تزیینات و دکوراسیون و نماکاری های مختلف که چی ؟ …
تازه اصلا تو فقط میری برای پولدارها می تونی همچین کاری کنی . اصلا که چی بشه ؟ … فقط برای زندگی اشرافی پولدارها ؟ … شاه ها رو ندیدی ؟ …
نمی بینی که چه کاخ ها ساخته بودن و یک آن از دنیا رفتن ؟ … چی موند ازشون .
این همه ماشین های پرزرق و برق و تکنولوژی برای چی ؟ … همین تکنولوژی لعنتی آدم ها رو دور کرده از خدا دیگه .
و چه ها که نمی کند نگاه و باور اشتباه و ناآگاهی از قوانین غیبی !
حالا می دونم که اصلا وظیفه ی انسان همین ساختن و آباد کردن و کاشتن و آفریدن هست
. انسان باید تا می تونه خدای درونش رو ، این گوهر ناب خلاقیت و اگاهی رو بروز بده و شکوفا کنه.
باید مثل خدا بشه . خلق کنه . هم در بیرون خودش کاری کنه و بیافریند و پیشرفت کنه هم درون خودش تا ویژگی های الهی پیدا کنه.
از درون و بیرونش باید رنگ خدایی بگیره. از درونش و بیرونش مظهر صفات و اسما الهی بشه.
انسان تر بشه . انسان تر شدن و انسانیت همان خداتر شدن هست .
حالا می دونم که تکنولوژی و مهندسی و دستاوردهای علمی همه از سمت خداست .
حالا می دونم که تو اگر خودت رو از درونت خوب ساخته باشی ، علم و تکنولوژی نه تنها تو را از خدا دور نمی کنه بلکه نزدیک ترت هم می کنه ؛ وقتی اهل تفکر و اندیشه باشی .
تازه مگه قراره همه ی اینها رو همین ها که زنده اند استفاده کنن ؟ …
بقول ملک الشعرای بهار که
دگران کاشتند و ما خوردیم ؛ ما بکاریم و دگران بخورند :
شاه انوشیروان به موسم دی
رفت بیرون ز شهر بهر شکار
در سر راه دید مزرعهای
که در آن بود مردم بسیار
اندر آن دشت “پیرمردی” دید
که گذشته است عمر او ز “نود”
دانهٔ جوز در زمین میکاشت
که به فصل بهار سبز شود
گفت کسری به پیرمرد حریص
که: «چرا حرص میزنی چندین؟
پایهای تو بر “لب گور ” است.
تو کنون جوز میکنی به زمین
جوز “ده سال” عمر میخواهد
که قوی گردد و به بار آید
تو که بعد از “دو روز” خواهی مرد
گردکان کشتنت چه کار آید؟
مرد دهقان به شاه کسری گفت:
مردم از کاشتن زیان نبرند
“دگران کاشتند و ما خوردیم
ما بکاریم و دیگران بخورند”
باید مثل این پیرمرد نود ساله نهال گردو بکاریم!
نگیم نود سالمه ! … کجای این گردو به من می رسه .
خود گردو شاید نرسه ولی اثرات این درخت گردو و انرژی ای که در بدن هر فردی تولید می کنه و کیفی که می کنه و لذتی که می بره بخواهی و نخواهی به روح اون پیرمرد می رسه .
در واقع اون پیرمرد زنده هست چون همه ی ما روح هستیم . او تنها بدن فیزیکیش رو از دست داده و نمی تونه در ابعاد فیزیکی این جهان کاری انجام بده . ولی آثار نیکی که حتی در نود سالگی انجام داده بهش می رسه هنوز !
حالا بهتر شد !
حالا بهتر می فهمم چه کیفی می کنه ادیسون با برقی که اختراع کرده . چقدر خیر بهش می رسه.
حالا می فهمم هرکس هر ذره ای که بانی امر خیر و ماندگاری در هر بعد و زمینه ای شده باشه هنوز می تونه از دستاوردهاش استفاده کنه و جریانی از خیر و برکت و ثروت و انرژی مثبت رو برای خودش و دیگران تا ابد ایجاد کنه .
حالا می فهمم که اینجا هر تلاشی کنی و هر حرکتی بزنی اثرش از بین نمیره و تو زندگی بقیه باقی می مونه
بعضیا کارایی می کنیم و بانی چیزهایی میشیم که شرش و لعنتش سالهای سال و شاید تا بشر هست روی زمین می مونه و آثارش اونور به ما برمی گرده و تمامی نداره عذابش
و بعضیامونم کارهایی می کنیم و بانی چیزی میشیم که آثار گفتار و رفتار و تلاش و آفرینش هامون و هرچیزی که از ما بیرون اومده و بروز داده شده تا ابد برامون سود ده هست و بجای لعنت ، رحمت رو برامون به ارمغان خواهد آورد و اون هم ادامه دار و جاری خواهد بود.
مثل اون گردویی که هر کی بخوره میگه خدا بیامرزه و رحمت کنه هرکی این درخت گردو رو اینجا کاشت . حتی اگه نگه هم خود به خود آثار اون گردو در هر بعدی که استفاده بشه به اون پیرمرد میرسه.
گاهی که به نجواهای ذهن گوش میدم و درحالت خودآگاهی نیستم افکاری میاد که میگن :
” خراب کردی. خوب عمل نکردی . باید خیلی بهتر از این بود وضعیتت الان . دیگه نمیشه . دیگه دیره . زندگی عالی ای می تونستی داشته باشی ولی این زندگی اونی نیست که می خواستی . سالهای گذشتت که دیگه بر نمی گرده . حالا هم که مثل اولش نمیشه که . حالا مجبوری تا آخر عمرت در همین سطح بمونی و …” و از این دست افکار .
ولی وقتی بزرگتر فکر می کنم و بقول اونوریا
big picture خلقت رو می بینم و ذهنم باز تر و وسیع تر میشه و zoom out می کنم به بیرون ، اونوقت با خودم میگم شاید این سالها برنمی گرده و شاید اصلا به هرحال اون کیفیتی که من می خواستم طی نشد و الان فلان سال از عمرم رفته یا فلان شانس و فلان کار و فلان کس رو از دست دادم ؛ … ولی اصل کاری هنوز مونده !
اگر پیرمرد نود ساله هنوز می تونه در دقیقه نود گل بزنه چرا منی که هنوز جوونترم دست نجونبونم ؟ …
چرا فقط فکر کنم زندگی همین سالهایی بود که رفته و اصلا فقط خودمم و فقط این دنیاست ؟ …
آره ! اینجا باید لذت برد و زندگی خوبی داشت ! ولی شاید برای اونهایی که فکر می کنن تا حالا زندگی خوبی نداشتن این یه انگیزه باشه که حداقل کارهایی بکنن و تلاششون رو کنن که اثراتی از خودشون بجا بذارن که همیشگی باشه و از این به بعد و تا ابدشون رو بسازن!
هرکسی شاید براش اتفاقاتی بیفته که فکر کنه زندگی دیگه براش زیبا نیست یا اونی که باید می شد نشد و نیست و شایدم فکر کنه دیگه نمیشه .
شاید کسی عزیزترین کسش مرده ،
شاید کسی عزیز ترین آرزوش رو از دست داده ،
شاید کسی طلاق گرفته ،
شاید کسی نتونسته ازدواج کنه و مجرد مونده ،
شاید کسی نتونست دانشگاهی که می خواد بره و مدرک مورد نظرش رو بگیره ،
شاید کسی دختر یا پسر مورد علاقش رو از دست داده
شاید کسی به شغل دلخواهش نرسیده ،
شاید کسی قطع نخاع و فلج شده
و …
خلاصه اینکه یه چیزهایی رو احساس می کنه دیره یا نشده و نمیشه دیگه اونی که باید بشه و رد شده ازش و احساس بدی داره و توش گیر کرده باشه .
ولی تحت هر شرایطی هنوز می تونه کارهای بسیاری بکنه !
چون اصل کاری مونده . اونور مونده .
می تونه تا وقتی زنده هست هنوز کارهای بزرگی بکنه و هم خودش و هم دیگران از آثارش بهره مند بشن و تازه اثارش حتی بعد ترک این بعد براش بمونه.
اصلا واقعا پیرمرد نود ساله چه انگیزه ای برای کاشتن نهال گردویی می تونه داشته باشه که ده ساله دیگه تازه بار میده ؛ اگر فقط نگاهش به خودش و این دنیاش باشه ؟
حرف های قشنگ و اثرگذارت می تونه زندگی یک فرد و نسل اون فرد رو تحت تاثیر قرار بده ، کارها و اعمالت و رفتارت هم همینطور ، آفریده ها و مخلوقات و تولیدات و آثارت هم همینطور .
خطاب به خودم میگم :
شاید بعضی سالها گذشته . شاید تو بنا به دلایل مختلفی نتونستی اونقدری که می خواستی خوب باشی و خوب زندگی کنی . به هر دلیلی اصلا ! ..ولی هنوز فرصت داری.
اگه زنده ای فقط و با هر شرایطی که داری فرصت داری.
بیا کاری کن . بیا و دست کم نگیر همین کامنتی که اصلا می ذاری.
همین کامنت شاید اثراتی روی کسی بذاره و زندگیش رو قشنگ کنه . شاید تصمیمی بگیره و زندگیش رو تغییر بده . این تغییر روی زندگی اطرافیان و فرزندانش اثر می ذاره . شاید یه کامنت یک نسل رو نجات بده !!!
همونطور که دانشمندان میگن طبق اثر پروانه اگر پروانه ای در توکیو بال بزنه شاید باعث طوفانی در نیویورک بشه!
پس جهانی که اینهمه هر حرفی و حرکتی اثرگذاره و اینطور همه چی به هم چفت و بست هست رو چرا دست کم می گیری؟!
چرا دست کم می گیری یه حرف کوتاه قشنگی رو که می تونی از روی محبت به کسی بزنی و شاید اون حرف زندکی اون فرد رو تحت تاثیر بذاره ؟…
چرا دست کم می گیری فقط یک کار کوچیکی رو که اگر تو درست سعی کنی انجامش بدی ؟ … چرا دست کم می گیری اگر فقط مثلا یک عمل خیر کوچکی که می تونی بکنی ؟ …
و برعکسش رو هم دست کم نگیر . حرفای نامناسبی که ممکنه بزنی و روح و روان فردی رو اثر بدی روش بذاری و یک نسل شاید خراب بشه ، کار بدی که ممکنه بکنی و آثارش تا نسل ها و بعد مرگت ادامه پیدا کنه .
پس لازمم نیست تو حتما ادیسون باشی و برق اختراع کنی ! تو می تونی با هرکار کوچکی اثر خوب بذاری .
اصلا بخواهی و نخواهی تمام گفتار و رفتار تو و حتی افکار تو داره اثرش رو می ذاره .
هر لحظه از خودت بپرس که من دارم چی از خودم بجا می ذارم ؟ … خوبه یا بده ؟ …
چقدر می تونه این حرف یا رفتار بظاهر کوچک من اثراتش ادامه دار بشه با بزرگ و بزرگتر بشه .
میگن این دنیا مثل دومینوئه … اولی رو که میزنی همینطور ادامه پیدا می کنه و یه روزی تو همین زندگی یا اون زندگی می بینی که یه چیز بزرگی بهت برگشته .
یک چیزی که ظاهرش شاید اصلا تو رو بیاد اون کاری که کردی نندازه . شاید نتونی بفهمی. ولی اثر اون کارت در طول زمان خواهد بود .
همونطور که یه بذر رو تو دل خاک میکاری و میری برای خودت و سالها بعد بر می گردی و بهت میگن این درخت بزرگ رو می بینی ؟ … این رو تو کاشتی !
یا خود آفرینش آدم !… اول فقط یه نطفه هست ولی در طول زمان و طی تکاملش تبدیل به انسان میشه .
هر حرف و عمل تو هم مثل یه نطفه و بذره . شاید این دنیا حتی تا آخر عمرت حتی نتونی بفهمی دقیقا چه اثری گذاشتی ولی اونور حتما می فهمی .
فکرش رو کن مثلا ادیسون لامپ روشن کرد ولی الان چقدر ذوق می کنه که می بینه تمام زمین و دستاورد ها از حرکتش شکل گرفتن و بذری که اون کاشته تبدیل به جنگلی انبوه و پر برکت از چراغ ها و دستاوردهای الکتریسیته شده .
فکر کن گردویی که پیرمرد نود ساله کاشته چقدرها رو سیر کرده و در عملکرد خوب بدنی و ذهنی چقدر ها اثر گذاشته و مطمئنا به اندازه مثقالی هم که یه حرف یا رفتار و عملکرد ما در زندگی کسی اثر گذاشته باشه محاسبه میشه و برمی گرده به روح ما .
” و من یعمل مثقال ذره شرا یره … و من یعمل مثقال ذره خیره یره ”
به اندازه ذره ای ناچیز عمل خیر و شر آثار خودش رو داره ولی تو اونو خواهی دید.
گاهی جرقه ای در جنگل کل جنگل رو آتیش می زنه . پس فردا به تو میگن این جنگل سوخته کار توئه . ولی تو میگی من همچین کاری نکردم و یا کار کوچکی که فردا می بینی میگن کار توئه .
ولی تو یادت نمیاد .
مثلا بهت میگن بخاطر اون انرژی و تشویقی که تو در کودکی این فرد بهش کردی اون مثلا انگیزه گرفت و تلاش کرد و حالا فرزندانشم موفق اند و مثلا دانشمند و مخترع شده اند و تو در همه اینها سهیمی.
پس بیاییم و دنیا رو دست کم نگیریم . خودمون رو دست کم نگیریم .
ما هنوز می تونیم با هر شرایطی اثر گذار باشیم .
بخواهیم و نخواهیم اثر گذاریم .
حتی منفعل بودن و هیچ کاری نکردن ما خودش عملیه و اثر گذاره .
بنظرم یکی از مراحل بالای آگاهی اینه که فکر کنیم این حرفی که می خوام بزنم و این کاری که می خوام کنم در طول نسل ها و گذشت زمان چه اثر شر یا خیری می تونه داشته باشه ؟
بقول قرآن که میگه کسی که این راز رو می فهمه اونوقت برای کارهای خیر سعی می کنه پیشتاز باشه و پیش قدم و سبقت بگیره .
سعی می کنه همیشه آثار خیر و مثبت از خودش بجا بذاره و پیش قدم باشه در کار خیر و صالح.
کسی که برای بجای گذاشتن آثار خوب از خودش مثل یه گلزن ششدانگ و فرصت طلب از هر موقعیتی گل می زنه .
مثل اون پیرمرد نود ساله که تو دقیقه نود عمرش با کاشت نهال گردو داشت گل می زد !
” والسابقون السابقون اولئک المقربون”
نکته جالبش اینه که وقتی ما کاری خیر انجام میدیم اگر استفاده ی بدی از اون بشه تقصیر ما نخواهد بود .
اگر از دستاورد علمی اینشتین بمب اتمی ساخته میشه و بر سر ناکازاکی و هیروشیما ریخته میشه تقصیر اون نیست . تقصیر کسیه که بد استفاده کرده. ولی هر نیروگاه تولید برق و هر استفاده خوبی از انرژی هسته ای حتما خیرش به روح اینشتین میرسه .
هرکسی برای اولین بار چاقو درست کرده آثار خوب استفاده از چاقو تا ابد به او میرسه . حتی چاقوهایی که شاید هیچ ربطی در ظاهر به چاقویی که اون انسان اولیه درست کرده نداشته باشه و نسخه های خیلی بهتر و آپگرید شده ترش باشن.
ولی هر استفاده نامناسب از چاقو به اون فرد برنمی گرده چون نیتش از اول بد نبوده .
آره. این دنیا هوشمندتر از اونیه که ما فکر می کنیم. این قوانین هستن حتی اگه باورشون نکنیم .
برای همینه قرآن میگه : ” الذین یومنون بالغیب”
همین زیر دریایی ! … چقدرها براش زحمت کشیدن و خلقش کردن. اگر نیتشون خیر بوده اینکه استفاده ی بدی شده به اونها برنمی گرده . همه چیز بستگی به نیت افراد داره .
” الاعمال بالنیات”
ولی باز هم می بینیم که اونها کاشتن و امروز استاد و خانم شایسته می تونن برن نگاه کنن و لذت ببرن . این هم نوعی اثر هست .
در کل اکثر آدما حواسشون نیست!
” واکثرهم لایعلمون”
حواسمون نیست که هر حرکت کوچکی و نیتی که از اون حرکت داریم چقدر می تونه اثر سو و شر یا خیر و مثبتی در جهان بذاره که حتی پس از مرگمون هم ادامه پیدا کنه .
مثلا کسی که اون موبایل رو ساخته ، اون لباس هایی که تن استاد هست ، اون ماشینی که اونها رو به اینجا رسونده ، اون نرم افزار ویرایشگر رو تولید کرده ، همه و همه آثار خیر این فایلی که استاد و خانم شایسته ضبط کردن سهیم میشن .
آره این زندگی و حکمت هاش و حساب کتابهاش فراتر از چیزیه که ما بتونیم حساب کنیم .
حکمت همه چی رو شاید نتونیم متوجه بشیم .
ولی می تونیم حالا بفهمیم که چنین قوانینی و حساب و کتابی هست و آثار هرچیزی از ما به بیرون بهمون به زندگی خیلیا اثر میذاره و به خودمون هم برمیگرده.
پس بیاییم آثار خوب بذاریم و هیچ حرف و حرکتی رودست کم نگیریم .
حالا می فهمم چرا خدا میگه حتی “اف” به پدر و مادرت نگو .
“بالوالدین احسانا و لا تقل لهما اف”
شاید شاید حتی فقط یه حرکت چهره ما مثل یه اخم و رو ترش کردن و یه اف گفتن مثلا از یه کودک یه جنایتکار بسازه یا کسی رو به سمت خودکشی یا افسردگی ببره یا دلش رو بشکنه.
حتی فرکانس و حال کسی رو خوب یا خراب کردن به ما برمی گرده.
بنظر میاد پدر و مادر بخاطر حقی که برگردن ما دارن برای کائنات امتیاز ویژه ای دارن و آثار هرحرکت ما نسبت به اونا زودتر و بزرگتر به ما برگرده . و چقدر هم خدا حساسیت رو برامون باز کرده که حتی یه اخم و اف کردن اثر داره .
در آخر هم نکته ای به ذهنم اومد .
اینکه باید جور دیگه ای دید. باید اهل تفکر بود . باید مو ندید و پیچش مو رو دید .نباید گفت خب اینکه یه زیردریاییه فقط . این قسمت که چیزی نداشت ! …
نه! باید تفکر کرد!
این زیردریایی چه پیامی داره ؟
اصلا چقدر جالبه خود زیر دریایی ؟
اصلا چطور این زیردریایی رو ساختن!
و وقتی شما شروع به تفکر می کنی کم کم می بینی افکار و الهامات جدید از از راه می رسن و در های آگاهی باز میشن!
بقول عطار نیشابوری :
” تو پای به راه در نه هیچ مپرس . خود راه بگویدت که چون باید رفت”
خودم هم هیچوقت فکر نمی کردم از زیر دریایی این قوانین برام کشف و روشن بشن ولی وقتی شروع می کنم به تفکر و نوشتن خودش میاد و هربار درهای جدیدی باز میشن و اطلاعات پراکنده قبلیم سرهم بندی میشن و تازه درک می کنم فلان چیزی که می دونستم حالا واقعا معناش چی بوده و چرا اینطور گفته شده.
برای خودم یه درس بزرگ دیگه هم داشته :
اینکه کارهای دیگه هم که می ترسی و فکر می کنی نمی تونی رو هم تو برو جلو شروع کن ، تفکر کن ، بجو و مطمئن باش بهت الهام میشه و راه میفتی کم کم . این رو استاد بارها گفتن ولی تازه حالا درکش کردم .
خدا رو شکر میکنم بخاطر این سایت که مطمئنا اثرات بسیار خوبی برای استاد و خانم شایسته و هرکس که درش سهیم بوده دارد و خواهد داشت و خدا رو شکر که برای من و سایر دوستان هم چنین فرصتی بوجود آورده . به امید روزهایی که من و سایر دوستان هم بتونیم کارهایی کنیم که برای خودمون و بقیه آثار مثبت و سود ده ابدی و صالح و خیر در پی داشته باشه ?
استاد یه کلاس بدنسازی بری دیگه عالی میشی
سلام استاد قشنگم
من تا وسط های این فیلم داشتم مثل همیشه تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبتش داشتم
و واقعا هم داشتم لذت میبردم و میگفتم الله اکبر ببین چقدر قدرت خدا و علم و اگاهی ها در روح انسانها پیشرفت کرده که چقدر امکانات عالی و پیشرفته در یک زیر دریایی هست که میتونن اون همه ادم توی این زیر دریایی باشن و هم زندگی کنن و هم با این امکانات پیشرفته میتونن براحتی از کشورشون و مردمشون و ارمانهاشون دفاع کنند و ته دلم گفتم احسنت به این همه اختراعات و خصوصا گفتم احسنت ببین که چقدر قدرشناسن و با گذشت چندین سال هنوز عکسهای خانوادگی و لباسهای اون کارکنان زیر دریایی رو به نشانه احترام و بزرگداشتششون نگه داشتن و چه بزیبایی و مرتب و تمیز گذاشتن
و ته قلبم خیلیی حس خوبی داشتم و داشتم لذت میبردم از این همه اکتشافات که همه ریشه اش بازم الهاماتی بوده که خداوند به اونها الهام کرده و بس
و میگفتم خدایا شکرتت که استاد و مریم جان هست که اینقدر عالی برامون فیلم گرفتن که اینقدر راحت من توی ایران دارم توی خونه ام با بهترین کیفیت میبینم شکرررر
و لی از شما توقع نداشتم استاد عزیزم که توی این همه زیبایی شما نازیبایی ها رو دیدین و فرمودین
وقتی فرمودین که حس خوبی اونجا در اون ۲۰ دقیقه نداشتین واقعا منم کمی حسم بد شد ولی فورا گفتم استاد هم انسانه و بازم چون در اون شرایط بوده و رفته و چون وزنش بالا بوده بیشتر احساس کمبود هوا کرده شایدم اونقدر احساس تنگی نفس نبوده
و اگرم بوده اونها دستگاهایی داشتن که موقع روشن بودن اون زیر دریایی هوای اونجا خنک و عالی بوده و اون کارکنان زیر دریایی اونجا لذت هم میبردن و شایدم چون عاشق کارشون بودن مثل همون دانشجوی شما که فرموده بودین شما رو بردن به یک اتاق کوچیک ازمایشگاهی موش های سرطانی که بوی تعفن میداده ولی اون دانشجو هفته ها در اونجا بوده و با عشق ازمایشهاش رو انجام میداده
و شایدم اون کارکنان بخاطر عشقشون اصلا هیچ احساس خفگی و … نمیگردن
و در کل توی این زیر دریایی خیلیی زیبایی ها بود که میشه گفت ولی من جالبه که خوشحال شدم که شما این خطا رو کردین و فهمیدم که من ازتون خیلیی بت ساختم و همه ما مواقعی هست که نازیبایی ها رو میبینیم حتی استادم که این همه نتایج زیادی گرفته و اونجا فهمیدم که خودم رو منم میتونم بابت کمتر نتیجه گرفتنم ببخشم و بزیبایی ها بیشتر توجه کنم و فقط باید سعی کنم روزی ۱% بهتر شوم و اگرم نااگاهانه به چیز بدی توجه کردم میتونم فورا اعراض کنم و به زیبایی ها توجه کنم
میدوینن استاد یک ترمزی از شما در ذهنم بود که امروز با این چالش شما برطرف شد خداروشکر (فکر میکردم استاد از بچگی بخاطر سختی های زیادی که کشیده خیلییی خاص از نظرذهنی و بدنی و اگاهی شده که تونسته اینقدر عالی نتیجه بگیره و من که مثل استاد اینقدر عالی نیستم و من که مثل استاد این سختی ها رو نکشیدم که قوی بشم و اینقدر انگیزه و قدرت داشته باشم ولی امروز با دیدن این اشکال شما خیلییی خوشحال شدم اخرش که همه ما انسانها مثل هم هستیم و همه ما اشتباه میکنیم و همه ما هم همه به یک اندازه قدرت و توان داریم برای اینکه خالق باشیم و من فرقی با استاد عباسمنش نمیکنم و استاد عباسمنش هم فرقی با من نداره )
مرسی استاد که هستین
مرسیی بابت امکانات جدیدی که به خونه قشنگمون (سایت) اضافه کردین در صفحه اصلی (به من نشانهای بده که مسیر را برایم واضحتر کند
)
خیلییی عالی بود و کلمه و جمله ای پیدا نمیکنم برای وصف ارزشمندترین و بهترین و عالیترین چیزی که تصورش رو هم نیمکردیم برامون ساختین و رایگان هدیه دادین مرسییی دستتون طلا من که هم روز اول چیزی که در ذهنم بود هم کلیک کردم هدایت شدم بخداوندی خدا به صفحه و فیلمی کهه دقیقا از هم اول درباره چالش ذهنیم که هدف گذاری بود شدم و فقط میگفتم الله اکبررررررر استاد تو دیگه کی هستییی و فقط تحسنیتون میکردم شما و کارشناس فنی رو خداروشکر که شما رو داریممممم مرسیییییییییییییییی که هستین و دوستتتون داریم
استاد شک داررم این پیام من رو شما میخونین یا مریم جان یا تیم تحقیقاتی چون که واقعا دارم میبینممم چقدر حجم پیامها زیاده در سایت و محصولات و عقل کل و … . ممنون میشم اگه خودتون خوندین یک پیامی برام بزارین که شما خوندین خیلیییی برام مهمه
که بدونم چقدر ارزشمندم و چقدر پیامم ارزشمنده که استادم در امریکا اون سر دنیا وقت گذاشته و پیامم رو خودش خونده , خود خودش
خیلییی شیرینه و حس عالیه که بدونی استادت اون سر دنیا داره بچه هاش رو اینقدر دقیق هدایت میکنه و اینقدر پیگیریشون هست.
مرسیییی مریم جان خیلییی متشکرم بابت این فیلمبرداری همه جلسات و بخصوص این زیر دریایی که مطمعنم چون جا ها کوچیک بود این دفعه خیلی بسختی فیلمبرداری کردی دستتتتتت طلا
واااااااو چه هیولایی به قول سید?
جالب بود برام که این زیردریایی رو چقدر تمیز و سالم نگه داشتن و اینکه خیلی باحاله که اجازه میدن همهههه بیان و ببینند و جالب تر اینه که شما بدون هیچ همراهی میتونی به هر جای این هیولا سرک بکشی بدون اینکه کسی مراقبت باشه و چقدر زیباست این اعتماد به همدیگه?
دقت کردین که همه ی وسایل کاملا قدیمی بودن و کاملا سالم؟انقدر دقیق کار کرده بودن که حتی عکس افراد رو تو اتاقاشون نگه داشته بودن?
البته تو این فایل سید یه رکب زد بهمون جلو اینه که رفت من که فک میکردم خانوم شایستس ولی نگو که سید خودمونه??
یه درس قشنگی که داشت فایل صحبتای استاد بود که بهمون یاد داد که چطور نگاهمون رو از روی ناخواسته بر داریم و جوری نگاه کنیم که احساس بهتر و شکر گذاری داشته باشیم واقعا هم زیبا بودنگ خیلی تلخ و وحشتناکه ولی چقدر زیبا استاد خیلی ساده گفت خدایا شکرت که همه چی تموم شده و الان با لذت و شادی داریم زندگی میکنیم
بچه ها یه چیزی دستگیرم شده ما همش دنبال تمرین خاصی هستیم همیشه که چیکار کنیم و نکنیم…الان دارم میبینم که تمرین همینه واقعا بشین این فایلو ببین و تمرکز کن رو نکات مثبت و اونارو خودت اینجا بنویس و توجه کن به مکات مثبتی که بقیه دیدن…دقت کنین یه فایل ١۵دیقه ای امروز اپلود شده تا اخر شب از همین فایل چندین نکته ی مثبت بیرون میاد؟حالا اگه ما میتونیم از یه فایل به این کوتاهی انقدر زیبایی بیرون بیاریم قطعا از ٢۴ساعت زندکی خودمون هم میتونیم نکات مثلت خیییییلی زیادی بیرون بیاریم و ازش لذت ببریم?
پاینده باشید
خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته شایسته
بچه های خانواده عباس منش دقت کردین چی شده! این استاد فوق العاده فقط ظرف مدت 1الی دوماه رفت تو لباس ژنرال اول امریکایی و یک زیردریایی قدرتمندهیولا را جذب کرد ،آقا خانم کوچیک بزرگ اگر میخواهی مهندس معلم دکتر ژنرال یا هر شغلی که مدنظرتون است را بدست بیاورید باید خودتون را قبل از رسیدن به خواسته تون آماده کنید باید تویه ذهنتون دقیقأ مثل کاری که استاد انجام دادن ببینید بپوشید لمس کنید بو کنید تجسم و تصور کنید بابا این قدرت ما انسان هاست ،اصلأ چرا راه دور بریم همین زیر دریایی اولش طرحش( تویه) ذهن فرد یا افرادی قرار گرفت بعد(رویه ) کاغذ پیاده شد و و و جهان هدایتشون میکنه به سمت تکمیل هدف.
استاد قدرت جذب فوق العاده ای داری آخ …وقتی لباس شلوار سرنیزه کلاه کفش همچی را کناره هم قرار بدی پازل زیبایی مثل این زیردریایه که کامل میشه .
استاد دیروزم که گفتم و اما ادامه ،من دارم رویه باوری توحیدی که خدا را در زندگیم بیشتر باور کنم و اجازه بدهم خداوند درونم کارها را انجام بده کار میکنم امروز صبح من اول تو دفتر سپاس گزاریم از خداوند برای انجام دادن کارهایم سپاس گزاری کردم و بعد در تمرین ستاره قطبی یه مبلغ نوشتم و همین که نوشتم خدا شروع کرد با من به حرف زدن گفت؛ پاشو عابربانکت و کیف پولت را بزار جیبت برو بیرون گفتم خدا جون من که آخ … توکه بهتر میدونی عابر بانک کیف پول آقا طبق حرف های استاد که همیشه خدا کارهایش غیره عاقلانس عمل کردم رفتم دمه عابربانک موجودی گرفتم دیدم خدایه حسابم دقیقأ همون مبلغی که صبح در تمرین ستاره قطبی نوشتم بود و پول را خارج کردم و بعد گفت حالا برو آرایشگاه خوب من را خدا به بهترین آرایشگاه هدایت کرد یه دوتا مشتری بودند گفت گوشی تو بیار بیرون کتاب بخون انجام دادم بعد گفت برو تو مغازه ای که میگم برو کفش بخر اولش یه خورده تردید داشتم بعد رفع شد و به صدای یقین درونم ایمان آوردم که اونجا که استاد فوق العاده ام میگه من اینجام نگران چی هستی آقا من عدد13 برام خوش شانسی میاره دقیقأ کف کفش نوشته بود 13 و رنگ شاد و خوشگلی بود ووقتی پوشیدمش انگار که از قبل این کفش را فقط برایه من آماده کردن خلاصه استاد عزیز و دوست داشتنیم دارم میفهمم و درک میکنم که خدایه شما داره به خدایه من به خوبی آموزش میده اونم فقط با لذت بردن از لحظه ای که در اون هستم .
خدایا استاد عزیزم مثل روز برام واضح است که به زودی از نزدیک میبینمت .
خیلی ممنون و سپاس گزار شما خانم شایسته عزیز هستم .