دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
هر روز که دارم این فایل ها رو نگاه میکنم با دیدن هر فایل به خودم میگم این فایل از همه فایلها زیباتر بود اما با دیدن فایل بعدی نظرم کاملا تغییر میکنه. اما حقیقتی که توی همه فایلها وجود داره این هست که زیباییهای این سفر و زیبایی های دنیایی که خداوند با قوانین خودش خلق کرده، تمام ناشدنی هستند.
استاد عزیزم، چقدر زیبا تحسین می کنید همه خوبیها و زیباییها رو و حتی کوچکترینشون رو.
من اگه جای اون دوست عزیزمون بودم که کیک درست کرده بودن، با این همه تحسین بال در میاوردم (به خدا). یه چیزی جایی خوندم که میگفت دلیل حال خوب همدیگه باشیم. اگر فردی چیزخوبی داره، لباس زیبایی پوشیده، دستپخت خوبی داره، چهره زیبایی داره یا هر چیز خوب دیگه ای، اون نکته مثبت رو بهش گوشزد کنیم و به این شکل با خودمون و جهان اطرافمون در صلح قرار بگیریم. چقدر عالی و عملی دارم این نکات رو توی این فایلها می بینم.
تحسین خوبیها و زیباییهای بقیه، باعث جذب اون خوبیها و زیباییها به مقدار بیشترش توی زندگیمون میشه. اما ما خیلی مواقع از این موضوع غافل میشیم یا اینکه فکر میکنیم اگه از فردی تعریف کنیم، از خودمون چیزی کم میشه و این ناشی از کمبود عزت نفسه.
واقعیت اینه که باید چشمها را شست و جور دیگه ای نگاه کرد تا تغییرات زیبا رخ بده. باید خیلی فراتر از این فکرهای محدود بریم اگر میخواهیم رشد کنیم.
همه ما بچه های این سایت هر کدوممون یه مدلیم ، یکی سیاهه یکی سفید،، یکی لر یکی کرد یکی فارس، یکی بلوچ، یکی شهری یکی روستایی، یکی بی پول، یکی پولدار و… اما نقطهی مشترکی که همهی ما رو اینجا جمع کرد و دور این خوان پربرکت منتظر نشونده تا درسهای جدیدی یاد بگیریم، انگیزه و اشتیاقمون به تغییر و بهتر شدن هست.
زیبایی ها، مهربانیها، درس ها، باورهای قدرتمندکننده، هدایت های الهی و… که توی این فایلها و بقیه فایلها هست، ما رو نمک گیر این سایت کرده تا هر روز مثل وعده های غذاییمون که فراموشمون نمیشه. این سایت و آموزه هاش رو قدم به قدم دنبال کنیم؛ هر روز یه درس کوچولو؛ هر روز یه نکته کوچولو و هر روز فقط یک قدم به جلو آهسته اما پیوسته؛
هر کسی خودش پیشرفتشو حس میکنه. مثل من و همه بچه های دیگه. منم میخوام به رسم عادات زیبای شما، ازتون تشکر کنم و بگم چقدر خوبید و چقدر دوست داشتنی. مریم عزیزم، خواهر دوست داشتنی، ان شاالله همیشه سالم و سرزنده باشی و آماده و حاضر برای درس دادن به ما که تشنه تغییرات خوب و پایدار هستیم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۰130MB9 دقیقه
سلامممممممم استاددددددد جونننننننننننن سلاممممممممم استادددددد عاشقتمممممم دستاتو میبوسممممممممم خداخیرتتتتتتت بده استاد این همه اگاهی و رسم زندگی یادم دادی واییییی قبل تو چیکا میکردم خدایااااااااااا عاشقتممممممنممم خدایا دوسدارم الاننننن بغلتتتت کنمممممممم عاشقت شدمممممم .مریممممم جونمممم دلم میخواد بغلت کنم و اشک بریزم تو اغوشتتتت اشک شوقققق اشک معجزه خدایا تو چقدر نزدیکی به ما مگه بخدا عمرا مابتونیم درک کنیم که چقدر خدا نزدیکههههه .دو روز بودرفتیم مشهد مادر شوهرم از مکه اومده و استقبالش و نتونستم فایلارو گوش کنم و خلوت کنم من یه رب پیش رسیدم و اولین کار فایلو پلی کردم اهنگ شروع شد واقعا دیوونههه شدم از شووقق یه هق هق افتادم همه اتفاقات و معجزاتش رو یادم اومد روز اولی که خواستیم بریم من رفتم خیابون که مانتو بخرم تو راه یه حسی بهم میگفت بیا خدارو امتحان کنیم تا ببینیم ایمانمون جواب میده و با خودم گفتم من میرم خیابون یه مانتو میخرم سی یا سیو پنج هزار تومنی که حتی خودم از گفتن این مبلغ خندم گرفته بود گفتم با سی تومن پفکم نمیدن بچه جان و رفتم مغازه هارو رفتم و اجازه میدادم هدایت بشم به سمت جای خاص یک جا نرفتم سمتی که اول راه گفت برو و به طرف دیگه رفتم کل خیابونو رفتم قیمتهاهمه ۲۰۰هزار تومن به بالا واصلا به دلمم نبود در کل راهم میخندیدم به ۳۰هزارتومن قراری که گذاشته بودم باخودم خلاصه بیخیال شدمو برگشتم سمت خونه یهو گفتم بیا این مغازه کع اول نرفتی برو یک دخمه کوچیک و تاریک رفتم تو دیدم یک مانتو که میخوام داره پرسیدم چنده خانومممم گفت ۳۵هزار تومننننننننننننن وجودممممم داشت جیغ میزد وسط خیابون فقط میگفتم الله و اکبررر با رب العرش یعنی چی خریدم و اومدم بیرون نمیتونستم کنترل کنم خودمو و اون روز رفتیم مشهد و همش خونه بودیم روز دوم حالم گرفته بود کلافه بودم دلم بیرون میخواست لذت هوای باز و همسرم گفت با پسر عموش بریم راه بریم رفتیم که بریم وهمش میگفتم با خودم ای بابا پیاده روی نه کاش بریم طرقبه شاندیز و حاضر شدیم رفتیم دم در پسر عمو همسر گفت بچه ها موافقین بریم طرقبه با ماشین بریممممممم من دیووووونه شدم رفتیم واییییییییی عالییییییی بود هوای بهشتتتت خنک یخخخخخخ و عالیییی بوییییه اب و درختای گردو وایییی جاتون خالی اش خوردیم و اونجا همسرم گفت دلم ساندویچ هوس کرده و یهو پسر عموش گفت خوب از اینجا میبرمتون یک پیزا فروشی مشتیی و عالی ایتالیایی وای خدایا قوربونت برمنمممن که خوبی چه پیتزایی چه طعم و مزه ای دیوانه شده بودمممم و کلیییی سه تایی لذتتتتتت بردیم اینقد خندیدیم گلوهامون درد گرفته بود و کلیییی اتفاقهای دیواننه کننده از شبی که خواب دیدم و تو خواب میگفتم من باید جهاد کنم در راه خدا باید یکتا پرستی رو به مردم بگم زندگی خیلی فرق کرده جوری که کاملا مشخصه بهم و این جهاد اکبر من با خودم بود توجه به خوبیها زیباییها اتفاقهای خوب تن دادن و رها بودن تازه میفهمم که استاد میگفت(( بهم گفته شد دست از کارای متفرقه بردار وفقط در همین زمینه فعالیت کن و ما هر انچه بخوای به تو میدهیم )) و منم فقط سعی کردم با قلبم توکل کنم و رها بشم از هر نگرانی و … و خدا با اغوش باز منو پذیرفت و فقط خودمو گره زدم به فایلها و کامنت بچه ها این اهنگم که دیگه اصلا نمیدونم چیکار کرد با وجودم و منو شعله ورم کرد مثل همین فایل اتفاقهارو جلو چشام رد میکرد یکی یکی و فقط میگم خدایا ممنونم که بهم اموختی که ادعونی استجب لکم .عاشقتممممممممممم سایت عباسمنششششش دوست دارم باورهای عالیییییییممم دوست تتت دارم مریمیییییییی که اهنگایی که میزاری اونیه که وجود خودتو به لرزه در اورده و این انرژی رو به ماهم منتقل میکنیییییی عاشقتوننننننمممممم????????????????????????????