سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۰

به نام خدای مهربان

از خانم شایسته و استاد عباس منش به خاطر انتشار کامنتم و احساس تاثیرگزاری که به من دادید سپاسگزارم

اولین نکته مثبت این لیوان آبشار نیاگارا هست که خیلی زیباست، و رد پا و نشونه ای هست که به من میگه چطوری کانون توجه ما داره کار میکنه و چطور با کنترل افکارمون به آبشار نیاگارا هدایت شدیم

نکته مثبت بعدی کیک یزدی با کنجد های خوشمزه روش هست که بسیار خوشمزه هست و در ضمن این خانم خیلی خوب کیک ها رو درست کرده و هیچ سوختگی و بد رنگ بودنی در این کیک وجود نداره و ایشون بسیار قناد حرفه ای هست

نکته بعدی اون آناناس توی تصویر هست که هم اساس با توجهمون به میوه هاست و جهان داره خیلی دقیق به فرکانس ها پاسخ میده

نکته مثبت بعدی تی شرت ارتشی استاد هست که من رو به یاد چاقو ارتش ایالت متحده میندازه که همانطوری که میشه با اون چاقو میوه پوست کند یا چسب جعبه رو باز کرد با تیشرتشم میشه طبیعت گردی کرد

نکته مثبت بعدی موضوع دستان خداوند هست که دارم بیشتر درکش میکنم که پاسخی هست به درخواست ها. با اطلاعاتی که درک میکنم میگم که خانم شایسته و استاد عباس منش و مایک و اون دوست عزیزمون و سینای عزیز و حتی ما دنبال کنندگان برنامه ی سفر به دور آمریکا درخواست هایی رو داشتیم و جهان با هماهنگی فرکانسی به همه ی این درخواست ها پاسخ داده مثلا (نمیدونم پیشفرض هام درسته یا نه ولی حدس هام رو میگم)

استاد میخواسته شاگرداش رو ببینه، غذاهای خوشمزه بخوره

خانم شایسته میخواسته زمان آزاد تر و انرژی بیشتری داشته باشه و مسئله غذارو به صورت ریشه ای تر حل کنه و همچنین یک دوست میخواسته

مایک و سینا دنبال یک همزبازی بودن

دوست عزیزمون میخواسته استاد رو ببینه

سینا میخواسته خالکوبی های بیشتری بکشه

خود من میخواستم روابط زیبای بیشتری رو ببینم، در صلح بودن بیشتر رو ببینم

حتی در تصوراتم میخواستم لحظه دیدار استاد با شاگردهاش رو ببینم یا بهتره بگم به خودم میگفتم یک روزی من استاد و خانم شایسته و مایک رو میبینم پس بهتره چطور خلقش کنم که دوست داشته باشم؟

و و و خیلی چیزهای دیگه که جهان با ایجاد هماهنگی بین همه ی این درخواست ها با استفاده از دست هاش پاسخ داده پس دوباره بر میگردیم به همین اصل که همه اتفاقات ما حاصل افکار ماست و با هدایت کردن انرژی فکریمون میتونیم به هر چی که میخوایم برسیم و جهان همه ی این اتفاقات رو هماهنگ میکنه پس به چگونگیش فکر نکن و فقط اون چیزی که میخوای رو بساز و به قول خانم شایسته زمانی که من میخواستم برم آمریکا قلبم بهم گفت این مرزبندی ها رو باور نکن تو قبلا انتخاب کردی ایران باشی حالا انتخاب میکنی بری آمریکا و «من حرف قلبم رو به همین راحتی «باور» کردم و رفتم برای مصاحبه»

خدای من به خاطر این درکی که امروز از قوانین پیدا کردم ازت سپاسگزارم که نگران چگونگیش نباش و تکاملت رو طی کن و انرژی فکرت رو بزار روی اون چیزی که میخوای – در مورد هر چیزی که میخوای – اون رو بسازش با افکارت اتفاق میفته.

نکته مثبت بعدی لازانیا هست من واقعا این غذا رو دوست دارم. یکی از خوشمزه ترین غذاهایی هست که تو زندگیم خوردم

توانایی های دوست عزیزمون خیلی تحسین برانگیزه، آشپزی، قنادی، نقاشی، خطاطی، طراحی داخلی، آراسته کردن همه چیز. هر روز موفق تر از دیروز باشی

نکته مثبت بعدی رو من اسمش رو میگذارم «توانایی تحسین کردن». اینکه ما بتونیم موفقیت های دیگران رو ببینیم، زیبایی ها رو ببینیم، نعمت ها رو ببینیم و تحسین کنیم یک توانمندی هست. یک مهارت هست. حسادت کردن، ناسپاسی، ندیدن زیبایی ها خیلی راحته. اما اینکه فردی تونسته بر خلاف سیستم ذهنش این اتفاقات خوب رو ببینه و تحسین کنه، «خودش تحسین برانگیزه» و من میتونم فرکانس استاد عباس منش و خانم شایسته رو بفهمم و تواناییتون و موفقیتتون در تحسین کردن رو تحسین میکنم

استاد عزیزم من فردی هستم که هیچ موقع چاق نمیشم. من یک الگو فوق العاده عالی تو این زمینم. باور کن از همون نوجوانی من همیشه این باور رو در ذهنم داشتم که هر چی بخورم چاق نمیشم، شاید یکم شکمم بعد از غذا خوردن جلو بیاد ولی بعدش بدنم هضمش میکنه میره و بدن من چاق بشو نیست. و واقعا هم همین اتفاق افتاده. یعنی من کلی غذا بخورم هیچ اتفاق خاصی برام نمیفته و بدنم درستش میکنه و برمیگردم به حالت نرمال. یادمه بعد از غذا خوردن به خودم میگفتم خوباش جذب میشه و بقیش میره.

بیا استاد عزیزم اینم یک نمونه منطقیش، در گوگل سرچ کن «غشاء نیمه‌تراوا» یا «Semipermeable membrane» و مقاله ویکی پدیا رو بخون. من اینطوری توی ذهنم منطقی شده بود که بدنم خوباش رو جذب میکنه و بقیش میره چون اینو تو درس علوممون خونده بودم. بدن ما خیلی هوشمنده و میتونه خودش رو برنامه ریزی کنه که به یک سری مولکول ها و یون های خاص اجازه ورود بده و به بقیه اجازه ورود نمیده. در مورد هضم غذا هم همینطور هست. بدن مفید هاش رو جذب میکنه اونهایی که به دردش نمیخوره رو دفع میکنه. حالا وقتی قانون اینه که افکار ما اتفاقات ما رو خلق میکنه شما میتونی به اندازه ای که باور کنی با این الگو بخوری و نرمال بمونی همانطوری که من میخورم و نرمال میمونم، البته منم کامل نیستم ولی تو این موضوع خیلی عالیم.

استاد یک حسی و یک سری حدس هایی هم بهم میگه که شما کارت رو توی آمریکا در حوزه موفقیت، در حوزه ی تناسب اندام با قدرت ذهن شروع کن، چون به نظرم این مسئله بزرگی توی آمریکا هست و فکر میکنم میتونی موفقیت عظیمی بدست بیاری تو این حوزه (خیلی وقت بود که میخواستم بگم)

نکته مثبت بعدی درخت های بلند و سبز رنگ این پارک هست

نکته مثبت بعدی اینه که از همون امکاناتی که هست، از همین درخت های بلند استفاده کردن برای ساخت ثروت و ایجاد چنین ورزش های جالبی، اسمش رو نمیدونم ولی خیلی هیجان انگیزه، اینکه از درخت بری بالا، روی اون چوب ها راه بری و از اون طناب و گیره برای جابه جایی استفاده کنی، خیلی لذت بخشه دوست دارم تجربش کنم

نکته مثبت بعدی هماهنگی فایل های منتشر نشده خانم شایسته با فایلهایی هست که من از ابتدا سفرنامه دارم دنبال میکنم، چقدر این جهان جالبه

موسیقی این قسمت فوق العاده شاد هست و البته جدید Love that

نکته مثبت بعدی پسر بچه های خوشکل سفرنامه هستن هستن

وای چقدر آسمون و ابرها زیباست.. دقیقه ۳:۰۳

آبشار نیاگارا ^_^

عکاسی در این طبیعت عالیه

مه ای که از برخورد آب با زمین ایجاد میشه و جریان آب بی نظیره بی نظیر

پروانه ی زیبا در طبیعت، یاد فایل پروانه ها به خیر کانون توجه ما هدایتمون میکنه به هر چی که میخوایم

مجسمه کافی کولا! و……. یک عالمه مجسمه هایی که بعدش دیدیم.. آخ آخ هر چی بیشتر فکر میکنم ارتباطات بیشتری ایجاد میشه انگار این وجه مشترک ها نامحدوده

ساختمان های زیبا و معماری های عالی ۴:۵۸

عکسهای پدر و پسری و پسر و پدری

آلاچیق نوشابه ای

عزیزم پسر بچه لباس قرمزی ^_^ چقدر زیبا هستی، لپ هاش گل انداخته

Oh My GOD، لباس و عینک این آقاهه دقیقه ۶:۰۸ دقیقا هم رنگ لباس و عینک استاده :))، حرکتش هم خیلی عالی هست :))

مایک خیلی نسبت به سنی که داری شجاعت داری که این وسایل بازی رو انتخاب میکنی، آفرین

قایق های زیبا، دریای زیبا، معماری های زیبا، آسمون قشنگ، تر و تمیز بودن و شیک بودن آمریکا هش زیبایی هایی هست که باید ذهنم ببینه و باور کنه

استاد و خانم شایسته همیشه به این مجسمه ها و لوگوهای متنی ای هدایت میشن چون باهاش عکس و فیلم میگیرن :-)

یک مجسمه ورزشکار داریم و البته فواره ی آب که در قسمت های قبلی هم دیدیم و منم تجربش کردم بارها توی پارک هایی رفتم که فواره آب داره

آدم باورش نمیشه یک برجی میتونه با این عظمت ساخته بشه، تصمیم گرفتم پنجره هاش رو برای تمرین فراوانی بشمارم تا الان ۴۰۰ تاش رو شمردم چقدر زیاده، اگه هر دو تا پنجره یک خونه باشه میشه ۲۰۰ واحد تا همین جای کار اونم در یک زاویه ای که من دارم میبینم. چه عظمتی هست واقعا.. به ذهنم میگم ببین فراوانی خانه های موجود در جهان رو.. ببین چقدر ثروت هست.. بعدم که مقاومت میکنه که آخه چطور؟ اصل رو براش تکرار میکنم که من با افکارم خلق میکنم و فقط کافیه توجه ات رو به فراوانی ها هدایت کنی و احساس رو خوب کنی و همانطوری که تو گوگل کیپم ذخیره کردم اتفاقاتی که خلق شد و کامنت هایی که در سفرنامه گذاشتم پس من با افکارم هر چی رو بخوام به مرور خلق میکنم

جاده های پر پیچ و خم و اینکه خانم شایسته خدای شما دقیقا داره بر اساس کانون توجه ام تدوین و هدایت میکنه و این یک هماهنگی بی نظیر هست، یک عشق که بهم میگه میرسه روزهایی که تو هم اینها رو به صورت واقعی تجربه کنی

مایک تو میتونی eagleت رو عالی ثبت کنی و بگیری با یک پروژه عالی

جنگل گردی همیشه فوق العادست

اولش فکر کردم مرغ دریایی هست بعد دیدم گردن بلندی داره و وقتی در موردش جستجو کردم به «اگرت – Egretta» رسیدم، خیلی زیباست

در پایان از خانم شایسته و استاد عباس منش و همسفران خوبم سپاسگزارم که میخوان همون تجارب و نتایج و زیبایی هایی که خودشون تجربه کردن رو منم تجربه کنم و به همین دلیلم هست که این همه زمان و انرژی و عشق صرف میشه و الا هیچ دلیل دیگه ای نمیتونه این کارها رو انجام بده.

God Bless My Family