سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۰ - صفحه 13

496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهتاب تهمتن گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    چقدر نوشته ریحانه عزیز عااااااللللی بود یه همون اندازه که از فایل لذت بردم حال و فرکانسم از دید زیبای ریحانه جان چند برابر بیشتر شد ، چقدر قشنگ و ریز همه چی رو به تصویر کشیدی عالی هستی دختر ، و شما مریم شایسته عزیز چطور میتونم بگم سپاسگزارم بابت تمام این زیباییها که هر روز توی این سفره پر برکت میزارید که بتونیم از این خان بیکران نهایت لذت و استفاده رو ببریم وقتی این فایلارو‌میبینم هیجانم بالا می‌ره دلم تاپ تاپ می‌کنه انگار الان قراره همه اینا مال من باشه انگار قراره همین الان همه اینارو تجربه کنم ، هر روز صبح چشمامو نشسته دنبال بقیه اش میگردم انگار سریالی

    لذت بخشی که تشنه دیدن بقیه اش هستم یاد گرفتم هر روز از هر چی که سر راهم قرار میگیره تمجید کنم و گزینه مثبتش رو پیدا کنم و سپاسگزاری کنم ، حتی از یه استکان چای کوچیک توی یه دکه محلی ته یه روستا دلم میخواد بعض شوقم رو فریاد بزنم که خدایا شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی ، سپاس از تمام این خانواده که هر کدوم از این کامنتها یه دریچه جدیدی از آگاهی رو بروی هر کدوممون باز می‌کنه و کمک می‌کنه بهتر ببینیم و بهتر درک کنیم سپاس سپاس سپاس ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حبیب پس افکند گفته:
    مدت عضویت: 2555 روز

    سلام استاد وسلام خانم شایسته،

    من هنوز فایل رو ندیدم، همیشه قبل اینکه فیلم ها رو ببینم اول متن شو می خونم،

    چقدر چقدر این متن ها قشنگ هستن چقدر این متن ها با عشق نوشته شده، هنوز این قسمت رو ندیدم اما به حدی انرژی گرفتم از این متن ها که حال عالی عالیییییه،

    دمتون گرم و دست بچه ها هم درد نکنه که این متن های زیبا رو نوشتن، خیلیییییییییی انرژی گرفتم،

    خدایا میلیاردها با شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    آيدا زماني گفته:
    مدت عضویت: 2565 روز

    سلام عزیزانم

    به من نشانه‌ای بده که مسیر را برایم واضح‌تر کند :

    خانم شایسته نمی دونم این آهنگ رو چجوری با کدوم هدایت دریافت کردی ولی اینو بدون که دیروز احساسم بد شده بود … صبح که خواستم بیام بیرون به خدایم گفتم کمک کن حالم خوب بشه و هدایتم کن سمت احساس خوب … نشونه امروز من این فایل و این آهنگ زیبا بود خدایا شکرت … و مطالب دوستان عزیزم که انتخاب شده بودند که دقیقا جواب سوالاتم رو خدا بهم داد … این آهنگ روی تکرار گذاشتم تا شب بخونه … استاد امکانات سایت عالی شده واقعا شاگردانت رو در رفاه گذاشتی اونقدر بهشون امکانات دادی که همش می خوان ساعتها بمونن توی این فضای سایت … خدایا شکرت و ممنون خانم شایسته زیبا و نازنین … استاد یه دونه هستی برامون اینو بدون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    شهین منوچهری گفته:
    مدت عضویت: 2185 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر خداوند جان وخداوندمال .خداوندروزی ده رهنمای سلام به شما استاد خوب ومهربان وهمه دوستان وعزیزان درسایت استاد عباس منش .راستش الان که دارم این دیدگاه رو می نویسم شور شوقی عجیب برای نوشتنش دارم باوجوداین که چشمام سخت باز میشه ولی احساس خوبم اجازه ی بستن چشمامو نداد ومن شروع به نوشتن احساس ودیدگاهم درمورد دوره دوازده قدم کردم من حدودا دوساله که با استاد عباس منش اشنا شدم وکمو بیش فایلهای ریگانشون ازطریق کانال ودوستان ویا اشنایانی که فایلهای ریگان استادرو داشتن وبرام می فرستادن گوش می کردم واین فایلها تاحدودی درتغییر باورهایم ونحوی نگرشم به زندگی وشناخت قوانین هستی تاثیر گزاربودن. تااین که استاددوره ی دوازده قدم رو توی کانال معرفی ودرمورد تاثیراتش در زندگی توضیح دادن اون موقع ارزو داشتم بتونم این محصول روتهیه کنم ولی بدلیل مشکلات مالی قادر به تهیه ان نبود تاحدود یک ماه پیش به خواسته ام که انو نتیجه تغییر باورهایم دراین مدت میدیدم فهمیدم که برادرم دوره رو خریداری کردن واین جرقه درذهن من ایجاد شد که ایامی توانم ازطریق برادرم به ان دسرسی پیدا کنم باپرسیدن ازبرادرم متوجه شدم که ازدورهای که تهیه می کنند من هم می توانم استفاده کنم ودرهمون لحظه خدارا به خاطر این لطف بزرگ شکرکردم که منوبه طرف خواستم هدایت کرد وبه درخواستم پاسخ مثبت داد ومن الان قدم یک وجلسه اخر رو دارم گوش می کنم به نظر من این دوره بی نظیر برای من مانند دوازده مدار دایره شکل است که به ترتیب از کوچک به بزرگ شروع می شوند .هرمدارقوانین مربوط به خودش راداردکه بااموختن قوانین هریک ازانها به صورت تکاملی واردمدارهای بزرگتر میشویم ، واین یعنی روند رشد تکاملی هر انسان برای رسیدن به خواسته ها طبق قوانین جهان هستی قدم اول همان دایره کوچک ومدار اول است که درحال حاضر روی ان قرار گرفتیم وما باتغییر باورها ونوع نگرش به قوانین جهان هستی رفع موانع ذهنی تمرکز برنکات مثبت هدف گذاری کردن ودرنهایت تربیت ذهن کم کم به مدارهای بزرگتر هدایت میشویم وهرمداری راکه طی می کنیم ازلحاظ باوری وکنترل ذهن قویتر میشویم ورسیدن به خواسته هایمان را نزدیکتر می بینیم درواقع مدار اول نقطه شروع تغییرمتعهدشدن برای تغییره ومداراخر تبدیل شدن به یک انسان باباورهای قویه باورهای که شامل احساس خوب اتفاقات خوب، وحس لیا‌قت داشتن به عنوان اشرف مخلوقات ،حس اینکه خداوند دوستار ماانسانهاست وبه همه ما به یک چشم نگاه می کند وبه فرکانس های ما چه خوب وچه بد پاسخ میدهدوفهمیدن این اصل واساس که خداوند قدرت خلق زندگی هر انسانی را به خودش واگذارکرده وانتخاب راه درست وغلط را دراختیار خودش قرارداده به چنان درکی ازجهان میرسم که خداوند مهربان قدرت

    را مطلق وحاکم برجهان هستی می دانیم ورسیدن به خواسته هایمان تنها درگروه توکل به اووایمان داشتن به ذات یگانه وقوانین تغییر ناپذیرش می دانیم به امید زندگی بهتر درپناه الله ی مهربان شاد وپیروز سربلند در دنیاواخرت باشیم .درپایان اینم بگم من نتونستم دیدگاه مو درقسمت مربوط به خودش بنویسم ولی احساسم بهم گفت که درقسمت فایلهای سفرنامه این دیگاهمون بیان کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    سلام

    یه موضوعی که از دیروز دوس دارم بنویسم توی این سایت اما نمیدونم کجاش،ولی الان تصمیم گرفتم زیر این فایل بنویسم تا ناگفته نمونه اگه شده حتی درس تکراری ولی تازه درک شده ی باشه برام

    دیروز اولین روز مدرسه ی دخترم بود و با هم دیگه رفتیم گل بخریم بارون شدیدی میبارید من و بچه ها توی ماشین موندیم همسرم با گل اومد بهش گفتم این چیه

    گفت خوشت نمیاد برو عوصش کن رفتم یه رنگ دیگه گرفتم برگشتم همسرم گفت این از اون بهتره؟

    گفتم هیچ کدومش بدرد نمیخوره ولی اجباری خوبه دیگه(عصبی هم بودم که دخترم دیرش شده)

    خلاصه دیروز عصر دوباره با دخترم رفتم توی همون مغازه

    یه دفعه یه اووووو با صدای بلند گفت و گفت مامان چرا با بابا الکی میگفتین این همه گلای قشنگگگگگگ

    اومدم بگم اخه کجاش قشنگه؟

    یه لحظه انگار کل قانون توی ذهنم مرور شد و گفتم اره مامان همشون قشنگن ما حواسمون نبوده

    نکته ی که برام داشت این بود که

    دخترم تازه ۷ سالشه و کاملا در صلحه درونیه با خودش و همه چیزو قشنگ میبره و از گلایی که منو عصبی کرده بود چه لذتی میبرد و متوجه شدم خشم و عصبانیت صلح درونی رو از بین میبره و زیبایی ها و خوبیها رو پشت پرده میبره و تیره و تار میکنه

    درون استاد و خانوادشونم اونقدر صلح و ارامشخ که از همه چیز اونقدر لذت میبرن

    و جا داره که بارهاا تشکر کنم از استاد نازنین که باعث شدن خدا رو طوری دیگه زیباتر و مهربونتر و عاشقتر به بچه هام بشناسونم و اونا خیلی وقتا بزرگی و خوبی خدارو بهم یاداوری کنن

    و همچنین تشکر بخاطر امکانات فوق العلاده ی سایت و هروز بهور و بهتر شدنش

    الهی شکر سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    ثنا حسين زاده خنكدار گفته:
    مدت عضویت: 3625 روز

    خانم شایسته جووونم…چی بهت بگم آخه خانم..چی بهت بگم آخه عاااشق..چی بهت بگم آخه که با این فاایلت و آهنگت منو کشتی..منو دوباره و دوباره و دوباره عاااشق کردی..عاشق همه کس و همه چیز و عاشق خدااام…

    به خدا اونقدر خدارو حس کردم که تو دفترم فقط خودکار و گرفتم و سه صفحه بی مکث نوشتم..

    اشکم اونقدر ریخت و اونقدر احساسی شدم که تک تک سلولام دارن فریاد میزنن که خدا هست و خدا هست و خدا هست..

    عزیز دلم.بهترین الگوی زندگیم..همدم این روزها و این شباام..الهی همیشه خوشحال و سرمست باشی کنار عشقاات..الهی اونقدر رها باشی و عاشق و آزااد که با خدا هر لحظه و هر لحظه یکی شی..

    مهربونم متشکرم واسه این فایلت اونم اینجا و امشبم..

    چقدر منو با خودش به ناکجاهااا برد…

    کاش میشد کنارت بودم تا بیشتر حس میکردین که چه کردی برام..خیلی دوست دارم و متشکرم..

    استاد خوبم عباسمنش عزیزم..مرسی که هستین و صداتون تو تک تک مسیرهای زندگیم تو سرمه و با دلم سعی میکنم بشنومشون..دوست دارم استااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3081 روز

    به عنوان نشانه امروزم:

    فکر می کردم چه بنویسم یادم امد نظرات بالایی یکی از دوستان را می خوندم که گله داشت چطور آقای عباس منش می تونه به نظرات مخالفش بی تفاوت باشه و یا حتی تاییدشون کنه .

    اتفاقا من نظر این دوست را به این دلیل خوندم که لایک بالایی بود و دنبال یه نشونه برای اون روز خودم بودم و توجه من به نشانه فراوانی بود ولی اون دلخور بود که چه فرکانسی فرستاده همه موافقش نیستند.

    اولا من فکر می کنم اگر نظرات تایید میشه حتما مطابق مقررات سایت هم هست .

    هفته پیش و این هفته ما برای شغلمون یه نشست تخصصی داشتیم و یکی از اعضای هیات مدیره این دوره را برگزار می کرد و گاهی بین جلسه می پرسید سوالی هست من طبق عادتم در دانشگاه و جلسات معمولا جلو می نشینم تا راحتتر سوال بپرسم هر باری سوال پرسیدم حس کردم این اقا حس خوبی ندارد و یک نوع مقاومت داشت . راستش بعد فکر نکردم مثلا من چه اشتباهی داشتم یا بخواهم از قانون برانگیختگی استفاده کنم خیلی راحت در دلم گفتم خب مهم نیست حس خوبی به من نداشته باشد می تواند از من هم اصلا خوشش نیاید یا شاید هر فکر ی می خواهد بکند اصلا مهم نیست . اگر همایش باز هم گذاشتند شرکت می کنم چون دوره های آموزشی خوبی برای حرفه ام هست .

    فکر می کنم نیازی نیست همواره بخواهیم حلاجی کنیم چرا بقیه حس خوبی به ما ندارند . این برایم تجربه خوبی بود که حس کنم خیلی هم نیاز نداریم مورد تایید بقیه باشیم نه این که منظورم این باشد انتظار احساس خوب از بقیه نداشته باشیم و باید بدبین باشیم . چرا خوب است ولی این قدردیگران را بزرگ نکنیم که با هر مقاومتی از جانب آنها دلسرد شویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سانیا رهبری گفته:
    مدت عضویت: 3244 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیرم

    این فایل یه نمونه ی کاملی از دفترچه ی راهنمای زندگی کردن رو یاد من داد .

    در شروع با تحسین و تقدیر از پختن کیک های خوشمزه و هنرنمایی دوست عزیزمون و خوردن چایی با وصف مزه اش تو لیوانای نیاگارا و نثار عشقی با تمام وجود از طرف مریم خانم عزیز به دوستمون .

    آهنگی که رسالت استاد و برنامه هاشون رو به گوش میرسوند و بر دل می نشست .

    انجام حرکات زیپ لاین که خودش نشون از توانایی انسان تو خلق تجربه های جدید و کشف استعدادهای وجودی بود و چقدر من عاشق این طور حرکاتم که آدرنالین خونم رو بالا میبره .

    خانم عکاسی که با مهربونی و روی گشاده از کسایی که حتی نمیشناختشون عکس گرفت و ترویج صلح و مهربونی و زیبایی و اعتماد به نفس رو داد .

    آبشاری که عظمت و شکوه و زیباییش دل هر بیننده ای رو به وجد میاره و نمود قدرت و بزرگی خالقش رو به نمایش میزاره .

    سرسبزی و درختای تنومندی که دیدنش سیری ناپذیره و چه درسهایی که تو وجودشون نهفته ست و پدر و پسری که از چهره شون عشق میباره و نشون از صلح و هماهنگی این رابطه ست .

    رودخونه جاری و روانی که تو مسیرش در تعامل و هماهنگی با سنگها و سبزه ها خالق زیبایی بی وصف شده .

    پروانه ی زیبایی که با بالهای ظریف و نحیفش که نشان از ظرافت و خلاقیت خالقش هست ، روح و روانم را سرمست و مدهوش میکنه .

    مسیر زیبای زیر پل با دیوار های سنگی فشرده و جوی آبی که کنارش قرار داره ، یه فضای دو نفره عاشقانه ایجاد میکنه . شکارچی این فضا و لحظه ها یک شخصی با روحیات کاملا لطیف وظریفه که من عاشقشم.

    شرکت کوکاکولا که با خلاقیت منحصر به فردش حرف اول رو تو جهان میزنه و ساختمان زیبای اون نشان از فراوانی و باور به خلاق بودنه. باز هم پدر و پسر عزیز و دوست داشتنی که با ذهن خلاقشون ایده ی عکاسی بهم میدند و عکسهای زیبایی رو ثبت میکنند.

    اون پسربچه بانمکی که در مقابل مهربونی مقاومتی نداره و راحت کارت تو دستش رو میده به مریم بانوی گلم و مادری که در عین خوشحالی نگران داشتن سه تا بچه کوچیک نیست و نگران اینکه نتونم کنترلشون کنم .

    چقد دوست دارم که تو اون کشور بدون اینکه نگران حرف مردم باشی راحت احساست در لحظه رو بروز میدی ، چه اون احساس بگه برقصی ، در آغوش بگیری ، بخندی ، مهربونی کنی ، لبخند بزنی ، بخوری و یا حتی گریه کنی . چقد میتونم خودم باشم بدون هیچ نقابی و چقد میتونم خودم رو کشف کنم و بهتر زندگی کنم .

    ( با همین آموزه ها یاد گرفتم که شهامت به خرج بدم و اونطوری که دوست دارم زندگی کنم و از مکان فعلیم لذت ببرم تا به وقتش هدایت بشم به مکان بهتر .)

    چه تفریح پر هیجان و دل خالی کنی بود انصافاً . حتی دیدنش هم منو به وجد میاره . باریکلا به مایک عزیز که از هر لحظه برای لذت و خوش گذرونی استفاده میکنه .

    یه مرد چهار شونه خوش تیپ تمام که زندگیم و دانسته هامو مدیونشم .از ایشون یاد گرفتم تو هر لحظه تمرکزم رو زیباییها و خوشیها باشه .

    اون برجها و ساختمونای بلند نجومی که انتهاش معلوم نیست منو دیوونه کرده ، چه اندیشه ای داشتن خدا وکیلی !

    چه خیابونای تمیزی ، چه زیبایی چشم نوازی! چه نظم و ترتیبی تو پارک کردن ماشینها دیده میشه ، چقدر طبق قوانین عمل میکنند.

    چه آسمون آبی و دلربایی ! به راستی که این سقف بی ستون رو کی میتونسته خلق کنه ؟؟

    تابلویی که نشون میده تو هم میتونی پروازی به پهنای پرهای عقاب داشته باشی .

    اگه تقیدها و تعصباتت پرهاتو بستند و نمیتونی پرواز کنی ، بدون که تو هم میتونی فرای همه اون باورها شهامت به پرواز در اومدن داشته باشی و اوج بگیری و بالاتر از همه ی محدودیتها فقط نظاره گر باشی. یادت باشه تو اومدی که اوج بگیری و برسی به نوک قله !

    سرسبزی ها و زیباییها پایان ناپذیر و سیری ناپذیره ! یادم باشه که حرفها و نشانه ها برای گفتن دارند ، پس فقط باید چشم دل شست که نادیدنیها نمایان بشه .

    اینقدر واضح تغییراتم رو که حاصل دنبال کردن همین سری فایلهاست میبینم که هیجانم هر روز بیشتر و بیشتر میشه .

    الان خیلی راحت زیباییها ، خصوصیات رفتاری افراد، چهره شون ، هنرشون و خلایقتها و تواناییهاشون رو تحسین میکنم و به راحتی احساسم رو بروز میدم و عشق نثار میکنم .

    شما دو عزیز الگوی بی نظیری از تحسین و تمجید کردن و خیلی چیزهای دیگه هستید .

    خدا شما رو برامون حفظ کنه .

    به اندازه بی نهایتی و بی انتهایی الله یکتا از شما سپاس گزارم .

    درودتان باد.?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3851 روز

      به نام خدای اشک آفرین شادی آفرین عشق

      آفرین ..

      هر چقدر دارم نظرات را میخوانم هر چقدر اسم

      های بیشتری را دارم میبینم، به راستی چی را و کی

      را دارم میبینم؟

      خودش خودش خودش را … خدای من خدای

      هفت آسمان و زمین . که قادر است بر هر کاری و

      اوست توانای شکست ناپذیرِ مطلق …

      صانیا جان چه اسم زیبایی هم داری عزیز دلم

      اما مهم تر از همه میدونی چیه که منو مشتاق تر از

      همیشه کرد که بنویسم و جاری باشم؟

      آره .. این قلب این قلب مهربون و زیبای

      عاشــــــــــــــــــقِ تو

      و من این قلب را میبوسم این نگاهت را میبوسم

      روی گلُ و ماهت را میبوسم

      چقدر چقدر چقدر زیبا نوشتی عشقِ من، چقدر زیبا

      نگاه کردی چقدر زیبا کانون توجه ات را روی

      زیبایی ها گذاشتی چقدر اخه …

      هیچی ندارم بگم ..

      جز اینکه به خاطر وجود ارزشمندت به خاطر این

      نفس هایی که میتونم بکشم از این اکسیژن نامحدود

      از این ثروت نامحدود تشکر کنم از خدای خودم

      تشکر کنم و بگم که چقدر دوسش دارم و بگم که

      دارم به خاطر خودش مینویسم به خاطر خودش قدم

      بر میدارم ..

      به خاطر خودش رویاهام را جدی گرفتم و دارم

      قدم بر میدارم واسشون.

      به خاطر خودش دارم از هر کار اضافی میزنم و به

      اصل چسبیدم ..

      خدایا شکرت

      صانیا جان عزیز دلم

      الهی که همیشه لبت خندون باشه حالِ دلت عالی

      باشه همیشه متصل باشی.

      دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سانیا رهبری گفته:
        مدت عضویت: 3244 روز

        ….OOOOH MY GOD

        ببین چی دیدم … خیلی خیلی هماهنگی …. خیلی …

        چند روز پیش داشتم بهت فک میکردم به حس هات به باورهات به کلامت که روح داره و طوری بر جانم نفوذ میکنه که هیچ فراموش شدنی نیست …

        من خیلی وقته میشناسمت ، حتی اسمت رو ، روحیاتت رو که تو نوشته هات کاملا مشهوده …

        خیلی دوست دارم و از هم صحبتی باهات خیلی حس خوبی بهم منتقل شد 🙏😍

        بی نهایت درود بر روح پاکت 👌🏻👌🏻🌸🌸

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: