https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-09-02 10:25:082024-08-20 19:18:12سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۰
496نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این روزا که این سریال رو تماشا میکنم بیشتر در احساس خوب هستم . بیشتر خودکار نگاهم به طبیعت و شکار زیبایی ها شده و به مسیرهای پر از درخت و زیبا هدایت میشم گاهی حس میکنم تو امریکا هستم و دارم زیر درخت ها قدم میزنم
خیلی مواقع از جاهایی هدایت میشم که ادم زیاد نیست و خیلی این تنهایی و با خداوند حرف زدن رو دوست دارم . تازه پس از یکسال فکر میکنم تازه کمی از سیمان های ذهنم شل شده و قطعا این مسیر رو ادامه بدم و در مدت بیشتری احساس خوب بمانم اتفاقات بهتری رقم میخوره .
تا اینجاشم فکر میکنم تمام این رفتارها و روزها برنامه ریزی خداست و منو به مسیرهایی میبره که ظرف منو بزرگتر کنه
خداروشکر که هر لحظه هدایتم میکنی و منو به حال خودم وا نمیذاری
سلام به همه ی افرادی که داریم با هم تو این مسیر زیبا قدم برمیداریم و یاد میگیریم و عمل میکنیم
خدااااای من مگه میشه تو 9 دقیقه انقدددد زیبایی جا بشه؟!
اگه دوربینِ مریم شایسته باشه ، چرا که نه !!
تو همون دقایق اول فایل ، چای خوش طعم و خوش عطر با لیوان آبشار نیاگارا رو دیدم که با کیک یزدی خوش مزه ی دوست عزیزمون همراه شده بود
جالبیش اینجاست که من امروز عصر به همراه خانواده رفتم بیرون و خیلی هدایتی برخورد کردیم به یه شیرینی فروشی جدید که دقیقا امروز افتتاحیه ش بود و خلاصه رفتیم داخل و شیرینی گرفتیم اونم چه شیرینی؟ بله درسته کیک یزدی!
اصلا خود همینکه امروز از یه شیرینی فروشی جدید و باحال کیک یزدی گرفتیم و تو این قسمتم کیک یزدی رو دیدم ، نشون میده که تو فرکانس و مدار درستی هستم و تونستم با استادان عزیزم هم مدار بشم
الهی شکرتتتت خیلی خوشحال شدم و مطمئن شدم که مسیرم درسته…
استاد اون لحظه ای که کیک یزدی رو با تمام وجود بو کشیدین ، منم رفتم کیکی یزدیای خودمونو با کلللل وجودم بو کشیدم و اون لحظه احساس هم فرکانسی عجیبی با شما داشتم و خیلی لذت بردم از این احساس
یه نکته ی دیگه م از تجربه ی کیک یزدی امروزم یاد اومد…
اینکه با پیگیری سریال سفر به دور آمریکا ، کم کم دارم هدایتی زندگی کردن رو از شما یاد میگیرم
خیلی زندگی هدایتی و حرکت کردن بر اساس پلن های خداوند قشنگه!!
امروز ما کلا واسه کار دیگه ای به اون خیابون اومدیم و کارمون رو انجام دادیم و سوار ماشین شدیم ، خواستیم حرکت کنیم ، مامانم گفت عه ببین این شیرینی فروشیه جدیده و انگار افتتاحیه شه
انگار اون لحظه خدا داشت بهم میگفت برو ! برو ببین چه خبره
منم به مامانم گفتم خب بیا بریم ببینیم چه خبره
خلاصه رفتیم و کیک یزدیای خوشمزه رو خریدیم و چند ساعت بعدش تو این فایل این کیک یزدیا رو دیدم و این رو یه نشونه میگیرم که زندگی هدایتی و پلن های خداوند همیشه همچین همزمانی های قشنگی واسم به همراه داره…
تحسین میکنم این همه احساس خوب و داشتن دوست های خوب خدایاشکرت تحسین میکنم این مهارت زیباشون رو که با عشق انجام میدن چه کیکی عجب چای خوردنی بشه خدایاشکرت
تحسین میکنم این همه زیبایی رو چقد این سفر لذت بخش و زیباست خدایاشکرت
تحسین میکنم رابطه دوست داشتنی و بدون وابستگی تون رو خدایاشکرت
چه منظره های زیبایی چقد تمیز مرتب بود همه چه چقد ابشار زیباست چه منظره سرسبز زیبا بود خدایاشکرت چه پرنده زیبایی خدایاشکرت
چه برج بزرگی بود چه کشتی که تو اب رفت هیجان انگیز بود خدایاشکرت
سپاسگزارم از شما در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
من این فایل رو چند سال پیش همون موقع که برای بار اول روی سایت قرار گرفت دیدم و بعد از اون دیگه ندیده بودم، الان بعد از چند سال این فایل رو نگاه کردم همه ی صحنه هاش برام جدید بود و انگار بار اول بود میدیدم و از شدت ذوق دیدن زیبایی ها اشک شوق ریختم.
من ارادت خاصی نسبت به سریال سفر به دور آمریکا دارم چند سال پیش که این سریال استارت خورد من در شرایط روحی بدی بودم و شرایط زندگیم هم شرایط بسیار نامناسبی بود خداوند بهم با نشانه ها گفته بود که دلیل تمام جهنمی که الان داخلش هستی خودت و کانون توجه ات بوده و این سزای کفر هست، به محض اینکه من متوجه خطاها و اشتباهاتم شدم خداوند توبه ام رو پذیرفت و من رو هدایت کرد به این سریال، هر روز هر قسمت سریال که روی سایت قرار میگرفت من دانلود میکردم و اون رو بارها نگاه میکردم حتی با اینکه اونقدر شرایطم دشوار بود که پول اینترنتمم به سختی جور میشد.
هنوز به درک خوبی از کنترل کانون توجه نرسیده بودم و این سریال فقط یه نوری بود وسط اون حجم تاریک زندگیم و من ناگزیر بودم به چنگ زدن بهش و دنبال نتیجه ی خاصی نبودم، سریال سفر به دور آمریکا رو فقط برای حال خوبی که بهم میداد و حواسم رو از ناخواسته برمیداشت دنبال میکردم هر روز و هر روز، نزدیک به اتمام این سریال شرایط زندگی من تغییر کرد و من از اون تضادهای سخت و اذیت کننده نجات پیدا کردم وقتی به گذشته برمیگردم و روند بهبود زندگیم رو مرور میکنم بیشتر ایمان میارم به اینکه چقدر توجه ما قدرتمنده و چطور کانون توجه ما زندگیمون رو دقیقا به همون سمت هدایت میکنه.
من این سریال رو دوباره استارت زده ام چون درک کردم چقدر توجه ماست که داره کار میکنه و این سریال یه ابزار فوق العاده اس برای توجه به زیبایی ها و خواسته ها چون یه ورودی خالص و ناب از زیبایی های جهانه، جهانی که زیبایی هاش اندلس و ناتمام هست تقریبا هر روز به صورت رندوم یه قسمت رو تماشا میکنم.
میخوام داستان هدایت ام به سمت فایل امروز رو بگم و اینکه چطور نوع توجه امروزم هدایتم کرد به سمت فایل مشابه، من در حالی دکمه ی پخش سریال رو زدم که یک لیوان چای دارچین خوش عطر توی دستم بود و داشتم به خاطر طعم چای از خدا سپاسگزاری میکردم ووقتی فایل پلی شد و دیدم دوربین روی لیوان چای آبشار نیاگارا هست شگفت زده شدم.
امروز صبح داشتم به یکی از دخترای فامیل فکر میکردم و توی ذهنم در حال تحسین این زن بودم، دلیل اینکه امروز توی فکرش بودم این بود که دیروز باهام تماس گرفت و یه مکالمه ی طولانی با هم داشتیم، من همیشه سعی میکنم توی ارتباطاتم وقتی با یکی رودرو میشم یا تلفنی باهاش حرف میزنم بعد از اتمام ملاقات بشینم و ویژگی های مثبتش رو برای خودم مرور کنم ویژگی های ظاهری و باطنی مثبتش، اینجوری سعی میکنم ذهنم رو به روی تمرکز بر نکات منفی و قضاوت کردن آدما ببندم.
داشتم قبل از دیدن این سریال این زن رو تحسین میکردم، این زن جوان فامیل ما یک کدبانوی به تمام معناست از هر انگشتش صد تا هنر میباره اگر پنجاه نفر آدم یهویی بیان خونه اش مهمونی به سادگی همشون رو مدیریت میکنه سلیقه و استعداد خاصی توی آشپزی داره سفره ی رنگارنگ انواع دسرها و غذاهای خوشمزه ی عربی و جنوبی، اینقدر دستپختش عالیه اینقدر توی سفره آرایی و دیزاین غذا مهارت داره که آدم رو به تحسین وادار میکنه، در کنار تحصیلات عالیه هوش و استعداد درسی در کنار اینکه مادر بسیار خوبی برای پسرش هست و یه پسر بسیار زیبا و شیرین داره در کنار سایر خصلت های زیباش و این زن علاوه بر اینکه خانم خانه دار خوبی هست بسیار زیبا هست اندام بسیار زیبایی داره و من همیشه موهای خرمن و اندام ترکه ای و جذابش رو تحسین میکنم امروز صبح داشتم بیشتر نوتیس میکردم آشپزی و کدبانو بودنش رو و وقتی فایل رو دیدم و اینکه استاد چطور کیک های یزدی رو تحسین میکرد و دوستشون رو که چقدر کدبانو و با سلیقه هستن خیلی برام جالب بود که چطور قشنگ خدا هدایتم کرد به فایلی که قبلش داشتم فرکانس مشابه اش رو میفرستادم.
امروز صبح توی سپاسگزاری هام داشتم به خاطر داشتن آب پاک و گوارایی که برای نوشیدن دارم خدا رو شکر میکردم و بعدش وقتی حجم آب نیاگارا رو دیدم قدرت سپاسگزاری برام واضح تر و پررنگ تر شد.
زیبایی ای که برای من توی این فایل خیلی بولد بود ساختمان های بلند مدرن و تمیز با مهندسی زیبا بود، همیشه دوست دارم جایی زندگی کنم یا سفر کنم که ظاهر شهر مدرن باشه و ساختمان ها شیک و امروزی باشن ، هوای پاک و تمیز و شفاف شهر و ابرهای سفید زیبا و آسمان پاک آبی، زیبایی ساختمان ها رو صد چندان کرده بود و نمای سازه ها رو تمیزتر و واضح تر و شاینی تر نشون میداد.
شادی مردم و لذتی که میبرن و تفریحی که میکنن خیلی من رو سر ذوق آورد.
خیلی این خصلت و ویژگی مثبت مریم جان رو تحسین میکنم که به راحتی میتونه زیبایی ها رو شکار کنه و دوربین رو زوم کنه روش، زوم دوربین روی بچه های کوچیک این فرشتگان پاک الهی، زوم دوربین روی پرندگان زیبا، زوم دوربین روی سبزه و آب، زوم دوربین روی ابرهای سفید و پفکی، زوم دوربین روی تفریحات و شادی آدما، زوم دوربین روی عکس گرفتن ها و لذت بردن ها و ارتباط پدر و پسری توحیدی، مریم جان عزیز و زیبا شما مصداق واضح آیه ی صدق بالحسنی هستید، صلاه رو باید از شما یاد‌گرفت.
خدا رو سپاسگزارم به خاطر اینکه زیبایی های جهان وسیع اش بی نهایته، خدا رو سپاسگزارم که چشمان سالمی دارم برای دیدن این زیبایی ها،
خدا رو شاکرم که ذهن پاکی دارم برای درک این زیبایی ها
خدا رو شاکرم به خاطر هدایت شدنم به این سایت و مکان الهی و این فایل زیبا.
براى هر یک برابر اعمالى که انجام داده‌اند درجاتى است، که پروردگار تو از آنچه مى‌کنند غافل نیست
=====================================
بیا منو ببر به عاشقونه ها
حالا که عاشقم مثل دیوونه ها
بیا منو ببر یه جای دور دور
یه جای ساکت و قشنگ و بی عبور…
نشانه ی امروز من:9/5/1403
دیروز در راستای شکافتن غده ی سرطانیِ(سلف تاکینگ بیمار)به اضافه ی چند تا مورد دیگه،نامبرده رفت توی در و دیوار!خوشم میاد ازین خدا که حتی من میخوام با کله برم توی دیوار بتنی،سریع یک چیزی بین من و سرم حائل میکنه که کمتر دردم بیاد،پسر چرا وقتی حتی من به خودم ظلم میکنم شما مراقبی ازین ظلم خودساخته آسیب نبینم؟چطور ایتو خوبی؟!
اینطوری شد که دیروز عصر،با همون فرکانس ناجور،داشتم لباس فرمم رو اتو میکردم برم بازار،بلکه این فرکانس گور به گوری رو یک جوری کنترل کنم که گوشیم زنگ خورد،یکی از فروشنده های خانوم و بینهایت مهربون و ثروتمند ،که تازه فروشگاهش رو افتتاح کرده و بخشی از فروشگاهش نمایندگی محصولات شرکت ماست بهم زنگ زد و گفت دکور محصولات کامل شده!من میخواستم محصولات رو بچینم ولی بچه های معماری گفتند که مدیرعامل گفته خانم شهریاری باید بیاد نظر بده کدوم محصول رو کجا بزاریم!میشه لطف کنی بیای امروز اینجا؟!
بعد من برم تو اون فروشگاه به اون بزرگی و زیبایی،همه با احترام منتظر منن،انسان های بینهایت‌موفق مهربون،ثروتمند، زیبا و خونگرم
مثلاً بچه هایی که کار طراحی و اجرای دکور محصولات رو دارند ٢تا خانومند که هم بینهایت زیبان،هم هربار دیدمشون یک بلوز شلوار ساده و شیک تنشونه،یک آرایش خیلی خیلی ساده،بدون هیچ کلاه و روسری،یعنی واقعا من اینارو میبینم یادم میره من تو ایرانم !!!
به محض ورودم با یک لیوان نوشیدنی ازم پذیرایی کنند،بعد هم بشینم روی صندلی و روی کاغذ باهم طراحی کنیم چیو کجا بزاریم؟! بعد شاگرد مغازه دونه محصولات رو بده دست من ،من بچینم توی قفسه ها،صدبارم ازم عذرخواهی کنند که نه تو دست نزن،تو برندار،ما خودمون میچینیم.
بعد که یک دکور رو تموم کنیم،صاحب فروشگاه بهم بگه:وای سعیده جون،مرسی که اومدی،مرسی که کمکم کردی،نمیدونی چقدر الان خوشحالم ،نمیدونی چقدر حالم بهترشد.
وای بر من انسان ناسپاس که شیطان میتونه به راحتی من رو از سپاسگزاری خدا دربیاره و بگه اینا که چیزی نیست،فلان چیزو که نداری،اونو میخوای چیکار کنی،اون موضوع که حل نشده چی،یا مدام هشدار ترس از آینده بندازه ی توی دلم …
امروز بعد دیدن این فایل،رفتم این آهنگ رو دانلود کردم و زدم به در بیخیالی،چون نمیشه از فرکانس ناسپاسی و کمبود برسی به شکرگزاری،یکم که آهنگ گوش دادم حالم بهتر شد و دفترم رو و باز کردم خدایا من به خودم ظلم کردم منو ببخش،من افتادم تو دل کوسه،من افتادم تو دل تاریکی،ولی تو همون تاریکی ها توکنارم موندی،خدایا کمکم کن بتونم سپاسگزار نعمت هات باشم و نزارم شیطان با وعده ی کمبود منو از بندگی تو دربیاره.
توی همون نوشتن ها یهو یک تصویری رو آورد توی سرم،از اورژانس کودکان…شیفت شب بود. تریاژ پر بود از بچه های مریض تو بغل خانواده هاشون،ساعت ١٢ شب بود،هنوز شام نخورده بودیم،دعوا و درگیری بود که چرا زودتر به مریض ها رسیدگی نمیکنید،اتاق پزشک پر از مریض بود،سالن انتظار پر بود از بچه ی مریض و تبدار و بی حال..
همون موقع آمبولانس هم یک دختر بچه آورد فاقد علائم حیاتی،کد cpr اعلام شد،ازون طرف مریض های بستری اورژانس صدا میزدن،داروهای ساعت ١٢ شب هنوز مونده بود،تخت خالی هم دیگه نداشتیم …
و…..
غرق توی این تصاویر بودم که صدای خداروشنیدم…
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
خدای مهربون و بخشنده ی من
من به خودم ظلم کردم ،منو ببخش.
ازت ممنونم که همیشه به مسیر درست هدایتم میکنی.
ازت ممنونم که همیشه حواست به من هست.
ازت ممنونم که کمکم میکنی غم گذشته و ترس از آینده رو رها کنم و فقط در لحظه زندگی کنم.
خدایا من قدرت حل مسائل زندگیم رو ندارم،خودت حلش کن.
خدایا من بلد نیستم راه برم،منو بزار روی دوشت!
خدایا من به خیری که از سمت تو به من برسه سخت فقیرم.
و ذوالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم.
خیلی خوشحال شدم ازکامنتت که ازاون افکارشیطانی ونجواهای الکی که هیچ کدومش واقعی نیست رسیدی به این احساس ناب سپاسگزاری والهام قشنگ خدا جون که:
یادت نره ازکجابه کجارسیدی
واقعا خداخیلی هوای هممونوداره به زودی پاداش های بزرگ برای هرکسی که باتعهد عمل کنه درراهه انشاءلله
سعیده ی عزیزم از خوندن کامنتت خوشحال شدم وکلی خداروشکرکردم که حالت عالیه
و کلی باقلبم تحسینت کردم
وبه خودم افتخارمیکنم که از ته قلبم تحسین وتاییدت کردم وبرات دعا کردم
به خودم افتخارکردم چون پارسال که کامنت هات رومیخوندم اولین چیزی که به ذهنم میرسید مقایسه بود وشیطان هم خنده کنان تو مغزم که اره سعیده خیلی به خدانزدیکه ولی تونه…
و ذوالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم.
یعنی روی اون تیکه که یونس میگه ندا داد که معبودی جز تو نیست و تو از هر عیب و نقصی منزهی.همانا من از ستمکارانم
هی میخاستم بدونم چیو فهمید یونس عزیز به چه چیزی پی برد
چند بار خوندم اخر ایه رو تا بلاخره فهمیدم
اونجا که میگه معبودی جز تو نیست و تو از هر عیب و نقصی منزهی
یعنی حضرت یونس پی به قوانین خداوند برد به سیتماتیکی بودن به قوانین یا حالا میدونست یادش رفته یا اونجا فهمیده نمیدونم
یعنی من اشتباه کردم وعلا تو که کارت درسته
و اینکه من با کامنتای شما پی به این میبرم که استاد هر چی میگه باید بی برو برگرد ما انجامش بدیم یعنی همون آتیش آتیشه شما سعی کن بفهمی که آتیش میسوزوندت ازش دوری کن
و اینکه شما که احتمالا میدونستید معنی این ایه رو خودتونم گفتین که من به خودم ستم کردم تو کامنت ولی منم دوست داشتم بنویسم درکم رو اینجا
و اینکه شما سعیده خانم عزیز طبق همین ایه دیگه اصلا نیاین بنظر بنده جسارت نمیکنم یک نظره فقط
نیاین از اتفاقات و هواشی شغل قبلیتون بگین برین روی اصل تمرکز به نکات مثبت
فکر کنم اصلم همینه اخه استاد هم همینو میگه که حتی با خدا هم در مورد مشکلاتت حرف نزن باز شما تجربتون رو دارین از نوشتن ها تون مثال شاید بگین من کلی با همین نوشتن ها هدایت میشم
ولی باز اینجا تکامل هم هست برای انسان نمیشه صد صد شد یهو
منم شاید نتونم یک هفته روی نکات مثبت دیدن یا نوشتن بمونم ولی قلبم میگه استاد هم میگه این ایه هم میگه که باید بتونی سیستمی عمل کنی
موفق باشین ب امید رشد و درک مفهایم بهتر و بیشتر و عمل و نتیایج اونها هم برای خودم هم برای شما و همه عزیزانم در این سایت بهتشی خدا نگهدارتون باشه
بینهایت ممنونم برای درک قشنگی که روی این آیه داشتی،خیلی ازش استفاده کردم و ایمان و‌باورم نسبت به سیستماتیک بودن پروردگار بیشتر شد.
ضمن تشکر از بیان نظرتون،حقیقتش اینکه من اینجوری فکر نمیکنم،این مقایسه ی گذشته و آینده تمرکز بر نکات منفی نیست،بلکه بارها و بارها و بارها من رو شکرگزارتر،تسلیم تر و امیدوارتر میکنه،این یکی از اصولی که من از استاد یاد گرفتم،داشتن چکاب فرکانسی،به یاد آوردن گذشته ای که توش بودی و دیدن تغییرات و سپاسگزار بودن برای نکات مثبت زندگی الانت،نه فقط استاد از مطالعه ی قرآن هم به این درک رسیدم که خداوند بارها و بارها خلقت انسان رو از یک نطفه ی حقیر یاد آوری میکنه،آیا یک بار کافی نبود؟یا خود استاد که توی هر دوره بارها و بارها و بارها از گذشته ی خودش و دورانی که توی بندرعباس و تهران بوده یاد میکنه…این رمز پیروزیه،این‌رمز موفقیته،این رمز حفظ سپاسگزاری و دادن اعتبار تموم نتایج به الله ،این اون چیزی که 900روزه منو توی این راه به لطف خودش ثابت قدم گذاشته،خواهرانه بهتون پیشنهاد میکنم امتحانش کنید.
میتونید توی دفترتون بنویسید وبا خدا صحبت کنید که از چه شرایطی به اینجا رسیدید بعد ببینید به چه حال تسلیم و‌شکرگزاری میرسید …و همین سپاسگزاری چه اتفاقات فوق العاده ی دیگه ای رو براتون رقم‌میزنه…
درپناه نور باشید همیشه برادر عزیزم،درک قرآنیتون بی نظیر بود،سپاسگزارم و قلبِ فراوان
دختر قوی و توحیدی با قلم زیبات دل منو بردی خیلی تحسینت میکنم من ازت دارم یاد میگیرم بعضی وقتا برای کنترل ذهن بیام تو سایت بنویسم خیلی خوبه ذهن ادم خالی میشه خیلی جالبه سعیده که خدا هر کدوم ما رو به یه روش هدایت میکنه مطابق خصوصبات روحیمون و ما ادما چقدر با هم فرق داریم زندگیمون راهمون هدفمون روحیاتمون زشت و زیبامون بعد میاییم خودمون با همدیگه مقایسه میکنیم و عزت نفسمون خورد میکنیم من تازه دارم یاد میگیرم که خودمو با دیروز خودم مقایسه کنم سعیده یه چیز جالب هر چقدر جلوتر میریم ازمون خدا هم به نظر من سنگین تره اولش که شروع میکنیم وقتی یاد خودم میافتم ازمون ها در حد یه بچه ۴ ساله بود ولی با رشدم ازمون ها هم سخت تر میشه و احتیاج به کنترل ذهن زیادی دارد مثلا ابراهیم و موسی و پیامبرم خدا یوهویی ننداختشون تو اتش و جنگ با فرعون منم به لطف خدا تو این ۴ سال خیلی از قبلم رشدیافته تر شدم و بهتر شدم اما احسااس میکنم داره ازمون ها سخت تر میشه و کنترل ذهن بیشتر میخواد البته پاداش ها هم خیلی بزرگتره اما خوبیش اینه ته دلمون هر چقدر هم اوضاع بد باشه ارامیم و این ارامش خود جنس نمیدونم چرا دارم انقدر راحت باهات صحبت میکنم انگار سالها میشناسمت و دوست صمیمی منی این حس الان بهت دارم دارم مینویسم
آیا به پرندگانی که بر فراز آسمان نگاشته شده اند نمی نگرند هیچ کس جز خدا آن ها را نگه نمیدارد. همانا نشانه هایی است برای کسانی که ایمان می آورند..
…………………………………………………………………..
به نام خدای رزاق و روزی دهنده که ثروت و نعمت و برکتش را با عشق و لذت به من میبخشد ..
god bless my life
………………………………………………………………….
خدایا شکرت که این فایل های زیبا رو داریم و صبح که چشمم رو باز میکنم میتونم بیام و یک دنیای زیبا و پر از عشق ر ببینم و تحسین کنم و سپاسگزار باشم که احساس خوب رو در قلب و روحم جا میدم و وارد این فضای پر از عشق و لذت و سادگی و رهایی میشم و آسان میشم برای آسانی ها.
سه تا لیوان آبشار نیگارایی داریم و 14 تا کیک یزدی خوشمزه و خوش عطر .. باز هم اون خانم خلاق و خوش سلیقه کلی زحمت کشیده و غذاهای خوشمزه درست کرده و میریم یه چایی دبش و لذیذ رو نوش جان میکنیم و بعدش میریم مروری کنیم بر خاطرات سفر.
اون بالا رو ببین چه بچه های شجاعی !!!
من زیپ لاین رو تجربه کرده خیلیییی باحاله .. البته بانجی جامپنگ هم تجربه کردم وااااووو پسرررررز خدای هیجانه !!! ولی خیلی دلم میخواد بالن سواری و پاراگلایدر رو هم تحربه کنم و بزم اوووون بالای بالا مثل عقاب بال هام رو باز کنم و بر فراز آسمان پرواز کنم و خودم رو بسپرم به خدا و آزاد و رها با بال های بلندم پرواز کنم در سکوت و اون بالا که هیچ صدایی نیست با موزیک sound of silence صدای سکوت رو تجربه کنم .. صدای سکوت ابرهای سفید رنگ زیبا رو با بال های بلندم تجربه کنم و از اون بالا زیبایی ها رو ببینم و لذت ببرم..و پرواز کنم و پرواز کنم و بزم یه جای دور دور اونجا که همه چی هست.. اونجا که خدا هست.. اونجا که عشق هست.. اونجا که سادگی هست … و برم روی آبشار نیاگارا پرواز کنم و بال های بلندم رو روی آب بزنم و روی اب از خودم رد پرواز بذارم مثل اون پرنده ی سفید رنگ انتهای این قسمت که پرواز کرد و جای صدای حرکت بال هاش رو به اب هدیه داد و آب هم موج های ریزش رو به چشم من هدیه داد و من تحسینش میکنم و میگممممم ای آب زیبا از تو ممنونم …
اینا عشقه ..
میبینی اون بچه چقدز با عشق و لذت عکسش رو نشونم میده !!
میبینی چقدر با عشق و لذت اون خانمه دستاش رو برده بالا و کنار ابشار نیاگارا عکس میگیره و نسیم خنک باد رو احساس میکنه ..
منم میخوام یه عقاب بشم با بال های بلند و پرواز کنم بر فراز اسمان و برم یه جای دور دور !!
توی اون عکس یه نوشته بود :
? do you have the wingspan to fly like an eagle
آیا طول بال هایی مثل عقاب برای پرواز دارید ؟؟
بعد زیر تصویر wingspan رو برای عقاب نوشته :
bald egle : 7 feet معادل با 2.3 متر ..
و چند تا مورد دیگه هم بود ..
خدا یا شکرت به چشمانم و گوش هایم این فرصت رو هدیه دادی که با این فایل زیبا همراه بشم..
موزیک زیبای قسمت 50:
رامشا…. بیا منو ببر به عاشقونه ها
جمله ی طلایی قسمت 50:
do you have the wingspan to fly like an eagle?
دلم میخواد دو تا بال بلند برای پرواز داشته باشم و مثل عقاب تا بلندای آروزهام پرواز کنم
مگه میشه از این سایت این همه آگاهیی و زیبایی دریافت کرد و خوب نبود…
به به من که برگام ریخت گفتم استاد توی دل آمریکا چطوری کیک یزدی پیدا کرده؟!
نگو ک دوست بانوی هنرمندمون هنوز هوای استاد رو داره و هنوز عشقش جاریه…
خدارو صد هزار مرتبه برای هدیه دوستانی
که اینقدر مثل کوه و دریا فضلشون پابرجاست و بدون توقع و چشم داشت خوبی میکنن…
من از این دوستا زیاد داشتم…
ولی بخاطر باور های داغونی که تا قبل از تهیه دوره دوازده قدم داشتم از دستشون دادم…
روی خود خواهیام روی بلد نبودن ها روی چگونه با دیگران ارتباط قرار گرفتن….
به هر حال وقتی هر جلسه از استاد رو گوش میدم میفهمم چکار باس میکردم ک نکردم…
دیگه شده آنچه که باس میشد و طبق باورهای قبلیم تضاد هایی برام رخ داد …
آه چی بگم فقط میتونم بگم خداروصد هزار مرتبه شکر که قبل از 30 سالگیم بلاخره راه و رسم زندگی رو یاد گرفتم و مابقی این زندگیم رو به سبک توحیدی زندگی میکنم و این سبک مسیر زندگی سبک خلیل خداوند زندگی کردنه…
خدارو بی نهایت سپاس گزارم برای دوستان و رابطه های جدیدی که بعد از این باور ها به سمتم جذب میشن و چه انسان هایی قویی چه آدم های مستقلی چه انسان های شاد و شوخ طبعی…
خدااااا شکرت که منو هدایت کردی به این فایل بسیار جذاب و دیدنی این اولین کامنتم روی فایل سفر به دور آمریکاست وساعت 6 نیم صبح تابستان در هوای کرم حصار امیر هستم ودارم این کامنت رو می نویسم خدا رو سپاس گذارم که منو بنده اش رو هدایت کرده وهدایت شدم به این فایل سفر به دور آمریکا از کدوم زیباها بگم که واقع همه چیز بی‌نظیره در این فایل من چند بار این فایل رو دیدم چون ذهنم درگیره خواستم کنترلش کنم وبرای اولین بار کامنت گذاشتم روی فایل سفر به دور آمریکا چه قدر زیباست اون لیوان ها نیاگارا از دیدنش لذت بردم من احساس کردم اگه داشتمش چقدر خوب بود اون مارک که روش خیلی برجسته وزیبا حک شده بود من از دیدن اون لیوان واقع لذت بردم خیلی زیبا وبرای یک چای خوش طم مناسب بوداز اون فضای سبز وزیبا وبه خدا اینقدر زیبا بود که نمی تونم بیان کنم اون آبشار زیبا پشت سر استاد ومکایل عزیز واون واقع رویایی بود این آهنگ زیبا به من احساس رهایی میده حالم به طرز عجیبی عالی شد از دیدن این زیبا ها که میگم نمتونم بیان کنم خیلی عالی هست همه چیز اون خانم که رها وآزاد داره عکس میگیره اون بچه زیبا مریم جان داشت باها شوخی میکرد چقدر زیبا ولذت بخشه خدای من من عاشق اون ابرها تپل توی آسمونم واون فضای روحانی اون مه آلود که من عاشق این جور فضا هستم اون آب‌های که ریزش داره دوست دارم اونجا باشم من وخدایم باشیم راه برم برقصم بدووم وآزاد رها باشم توی اون هوای روحانی خیلی دوست دوست دارم یه روزی اونجا باشم هوای مه آلود باشه وکمی بارونی باشم دقیقا همین جا رو دوست دارم من فیلم رو بارها وبارها این قسمت رو نگاه کردم ودوست دارم همین قسمتی که آب وابر ومه آلود هست رو نگاه کنم خدایا این حس فکر میکنم از حس های بهشت باشه که من دارم که اینقدر دوستش دارم ممنونم مریم خانم که اینجا رو که من دوست داشتم فیلم گرفتی ممنونم از خدایم که منو هدایت کرد به این قسمت سفر به دور آمریکا خیلی لذت میبرم
این فایل رو ذخیر کردم که بارها وبارها نگاه کنم چون این قسمت رو که آب هوای وابرها ومه آلود هست رو خیلی دوست دارم خیلی خیلی زیبا ست اون آب واون پروانه زیبا واون سر سبز ها خیلی خوبه وخیلی زیبا ست من لذت میبرم چقدر شهر زیبا وتمیز خدای من اینجا بهشته خوش به حال استاد ومیکایل عزیز وخوش به حال مریم خانم که اینقدر آزادانه فیلم میگیره هر جا که دوست داشته باشه میره فارق از این استاد چی میگه الآن کجاست برای خودشه مریم جان واقع این آزادی رو خیلی دوست دارم امیدوارم یه روزی من هم آزادانه ورها در این جور از فضا وشهر وآب هوای باشم برام خیلی دست نیافتی هست اونجور فضا ها من خودم رو گیر افتاده میبینم اینقدر ذهنم سیمانی هست فقط خدا میتونه این سیمانهای ذهنم را بر هم شکنه من از پس این سیمانهای ذهنم بر نمیام فقط خدا میتونه اگه که من به درستی بنده گش کنم او برام کافیست
در ابتدا خدا رو شکر میکنم از نعمت هم فرکانسیهای خوب و انسانهای پاک زمین که حال خوبشون و نعمتهای خدا رو پخش میکنن.
اینجا استاد و خانم شایسته یه دوست خوب الهی جذب کردند که خوب شیرینی درست میکنه و کیک یزدی خوشبو و خوشمزه رو پختن.
من هم از ایشون سپاسگزارم که لحظات شیرینی آفریدند و هدیه کردند.
تحسین کردن اساتید عزیزم درس داره و به ما میگه ما باید همیشه سپاسگزار باشیم .
فراوانی انسانهای خوب روی زمین خیلی زیاده و همیشه بهترین افراد دور و برمون جمع میشن.
آزادی مالی زمانی مکانی استاد رو خیلی تحسین میکنم
اینکه ایشون آنقدر روی خودشون کار کردن که دیگه نیاز نیست زور بزنن بلکه همه نعمتهایی که دوست دارن به سمتشان میاد.
آسمان تمیز و زیبا و ابرهای خوشگل سفید و رنگ آبی قشنگ و همچنین زمین زیبا و تمیز و انسان‌هایی که همگی حال خوب دارن و تفریح میکنن،نشانه ای است برای من و ما که چقدر فراوانی وجود داره و چقدر راحت میشه هر چیزی رو درخواست کرد و رسید.
استاد شایسته عزیز و عزت نفس قویشون باعث میشه براحتی فیلم بگیرن بدون اینکه قضاوت یا بازخورد دیگران براشون اهمیت داشته باشه ،البته مدار انسان که درست باشه و از درون که احساس لیاقت داشته باشه ،همه برای انسان ارزش قائلند.
نکته بعدی آبشار و زیبایی اون ،اونجایی که اون خانومه سه پایه گذاشته بود و روی نرده عکس قشنگی گرفت و صحنه پشتش واو بود ،واقعا تحسین برانگیز بود آبشار و بخاری که بالای اون جمع شده بود.
عکس گرفتن های استاد و مایک و لذت بردن اونها و همه اون آدمهایی که اونجا جمع شده بودن خیلی درس داشت.
پروانه زیبا ،پرنده زیبا و همه زیباییها نشانه ای بود برای من و ما که چقدر نعمتهای خدا زیاد هستن که اگر دنیا بشه ورق کاغذ و تمام دریاها واقیانوسها بشن جوهر و همه درختان بشن قلم ،گوشه ای از نعمت‌ها رو نمیتونه بنویسه و کم میاره.
آهنگ قشنگ روی فایل هم خیلی چسبید و من سریع دانلود کردم تا لذت ببرم.
فایل قشنگی بود و لذت بردم و خوندن یک صفحه کامنت بچه ها هم چسبید،سپاسگزارم دوستان که می‌نویسید.
استاد قشنگم سپاسگزارم
استاد شایسته عزیز سپاسگزارم
خدایا شکرت از داشتن این استاد
خدایا شکرت از چشمها و گوش‌هایی که دادی تا ببینیم و بشنویم
به نام خداوند خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خدایا شکرت برای این همه زیبایی
خدایا سپاسگزارم ازت برای این زندگی زیبا
خدایا هزاران بار شکرت برای این مسیر فوق‌العاده
ببین بحث خوردن و خوراکی که میاد وسط ،،استاد چشاش برق میزنه و لبخند ملیحی روی لبانش میشینه
خدایا شکرت برای این استاد عزیز و دوست داشتنی
طوری تعریف کردی منم دهنم آب افتاد ، نوش جونتون
ببینیم زیبایی ها رو ولذت ببریم از نعمت های بیشمار خداوند بخشنده و مهربان رو
چقدر این کشور زیباست
چقدر همه جا پر از نعمت و فراوانی است
تحسین میکنم این همه زیبایی و فراوانی و نعمت رو
خدای من چقدر فوق‌العاده است همه چی
ببین چه آبشار هیولایی
ساختمانهای هیولا رو ببین
آدمهای مهربان و دوست داشتنی
همش زیبای و زیبای و زیبای
خدایا هزاران بار شکرت
دیدن زیبایی ها و فراوانی ها شده یکی از موثرترین روش سپاسگزاری و باور سازی ذهنم
خدایا شکرت برای این مسیر موفقیت
پیروز و سربلند باشید
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به دوستان
این روزا که این سریال رو تماشا میکنم بیشتر در احساس خوب هستم . بیشتر خودکار نگاهم به طبیعت و شکار زیبایی ها شده و به مسیرهای پر از درخت و زیبا هدایت میشم گاهی حس میکنم تو امریکا هستم و دارم زیر درخت ها قدم میزنم
خیلی مواقع از جاهایی هدایت میشم که ادم زیاد نیست و خیلی این تنهایی و با خداوند حرف زدن رو دوست دارم . تازه پس از یکسال فکر میکنم تازه کمی از سیمان های ذهنم شل شده و قطعا این مسیر رو ادامه بدم و در مدت بیشتری احساس خوب بمانم اتفاقات بهتری رقم میخوره .
تا اینجاشم فکر میکنم تمام این رفتارها و روزها برنامه ریزی خداست و منو به مسیرهایی میبره که ظرف منو بزرگتر کنه
خداروشکر که هر لحظه هدایتم میکنی و منو به حال خودم وا نمیذاری
«به نام الله یکتا و هدایتگر»
سلام به خانواده ی عزیزم
سلام به همه ی افرادی که داریم با هم تو این مسیر زیبا قدم برمیداریم و یاد میگیریم و عمل میکنیم
خدااااای من مگه میشه تو 9 دقیقه انقدددد زیبایی جا بشه؟!
اگه دوربینِ مریم شایسته باشه ، چرا که نه !!
تو همون دقایق اول فایل ، چای خوش طعم و خوش عطر با لیوان آبشار نیاگارا رو دیدم که با کیک یزدی خوش مزه ی دوست عزیزمون همراه شده بود
جالبیش اینجاست که من امروز عصر به همراه خانواده رفتم بیرون و خیلی هدایتی برخورد کردیم به یه شیرینی فروشی جدید که دقیقا امروز افتتاحیه ش بود و خلاصه رفتیم داخل و شیرینی گرفتیم اونم چه شیرینی؟ بله درسته کیک یزدی!
اصلا خود همینکه امروز از یه شیرینی فروشی جدید و باحال کیک یزدی گرفتیم و تو این قسمتم کیک یزدی رو دیدم ، نشون میده که تو فرکانس و مدار درستی هستم و تونستم با استادان عزیزم هم مدار بشم
الهی شکرتتتت خیلی خوشحال شدم و مطمئن شدم که مسیرم درسته…
استاد اون لحظه ای که کیک یزدی رو با تمام وجود بو کشیدین ، منم رفتم کیکی یزدیای خودمونو با کلللل وجودم بو کشیدم و اون لحظه احساس هم فرکانسی عجیبی با شما داشتم و خیلی لذت بردم از این احساس
یه نکته ی دیگه م از تجربه ی کیک یزدی امروزم یاد اومد…
اینکه با پیگیری سریال سفر به دور آمریکا ، کم کم دارم هدایتی زندگی کردن رو از شما یاد میگیرم
خیلی زندگی هدایتی و حرکت کردن بر اساس پلن های خداوند قشنگه!!
امروز ما کلا واسه کار دیگه ای به اون خیابون اومدیم و کارمون رو انجام دادیم و سوار ماشین شدیم ، خواستیم حرکت کنیم ، مامانم گفت عه ببین این شیرینی فروشیه جدیده و انگار افتتاحیه شه
انگار اون لحظه خدا داشت بهم میگفت برو ! برو ببین چه خبره
منم به مامانم گفتم خب بیا بریم ببینیم چه خبره
خلاصه رفتیم و کیک یزدیای خوشمزه رو خریدیم و چند ساعت بعدش تو این فایل این کیک یزدیا رو دیدم و این رو یه نشونه میگیرم که زندگی هدایتی و پلن های خداوند همیشه همچین همزمانی های قشنگی واسم به همراه داره…
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
تحسین میکنم این همه احساس خوب و داشتن دوست های خوب خدایاشکرت تحسین میکنم این مهارت زیباشون رو که با عشق انجام میدن چه کیکی عجب چای خوردنی بشه خدایاشکرت
تحسین میکنم این همه زیبایی رو چقد این سفر لذت بخش و زیباست خدایاشکرت
تحسین میکنم رابطه دوست داشتنی و بدون وابستگی تون رو خدایاشکرت
چه منظره های زیبایی چقد تمیز مرتب بود همه چه چقد ابشار زیباست چه منظره سرسبز زیبا بود خدایاشکرت چه پرنده زیبایی خدایاشکرت
چه برج بزرگی بود چه کشتی که تو اب رفت هیجان انگیز بود خدایاشکرت
سپاسگزارم از شما در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیز، مریم خانم زیبا و دوستان عزیز همفرکانسی
من این فایل رو چند سال پیش همون موقع که برای بار اول روی سایت قرار گرفت دیدم و بعد از اون دیگه ندیده بودم، الان بعد از چند سال این فایل رو نگاه کردم همه ی صحنه هاش برام جدید بود و انگار بار اول بود میدیدم و از شدت ذوق دیدن زیبایی ها اشک شوق ریختم.
من ارادت خاصی نسبت به سریال سفر به دور آمریکا دارم چند سال پیش که این سریال استارت خورد من در شرایط روحی بدی بودم و شرایط زندگیم هم شرایط بسیار نامناسبی بود خداوند بهم با نشانه ها گفته بود که دلیل تمام جهنمی که الان داخلش هستی خودت و کانون توجه ات بوده و این سزای کفر هست، به محض اینکه من متوجه خطاها و اشتباهاتم شدم خداوند توبه ام رو پذیرفت و من رو هدایت کرد به این سریال، هر روز هر قسمت سریال که روی سایت قرار میگرفت من دانلود میکردم و اون رو بارها نگاه میکردم حتی با اینکه اونقدر شرایطم دشوار بود که پول اینترنتمم به سختی جور میشد.
هنوز به درک خوبی از کنترل کانون توجه نرسیده بودم و این سریال فقط یه نوری بود وسط اون حجم تاریک زندگیم و من ناگزیر بودم به چنگ زدن بهش و دنبال نتیجه ی خاصی نبودم، سریال سفر به دور آمریکا رو فقط برای حال خوبی که بهم میداد و حواسم رو از ناخواسته برمیداشت دنبال میکردم هر روز و هر روز، نزدیک به اتمام این سریال شرایط زندگی من تغییر کرد و من از اون تضادهای سخت و اذیت کننده نجات پیدا کردم وقتی به گذشته برمیگردم و روند بهبود زندگیم رو مرور میکنم بیشتر ایمان میارم به اینکه چقدر توجه ما قدرتمنده و چطور کانون توجه ما زندگیمون رو دقیقا به همون سمت هدایت میکنه.
من این سریال رو دوباره استارت زده ام چون درک کردم چقدر توجه ماست که داره کار میکنه و این سریال یه ابزار فوق العاده اس برای توجه به زیبایی ها و خواسته ها چون یه ورودی خالص و ناب از زیبایی های جهانه، جهانی که زیبایی هاش اندلس و ناتمام هست تقریبا هر روز به صورت رندوم یه قسمت رو تماشا میکنم.
میخوام داستان هدایت ام به سمت فایل امروز رو بگم و اینکه چطور نوع توجه امروزم هدایتم کرد به سمت فایل مشابه، من در حالی دکمه ی پخش سریال رو زدم که یک لیوان چای دارچین خوش عطر توی دستم بود و داشتم به خاطر طعم چای از خدا سپاسگزاری میکردم ووقتی فایل پلی شد و دیدم دوربین روی لیوان چای آبشار نیاگارا هست شگفت زده شدم.
امروز صبح داشتم به یکی از دخترای فامیل فکر میکردم و توی ذهنم در حال تحسین این زن بودم، دلیل اینکه امروز توی فکرش بودم این بود که دیروز باهام تماس گرفت و یه مکالمه ی طولانی با هم داشتیم، من همیشه سعی میکنم توی ارتباطاتم وقتی با یکی رودرو میشم یا تلفنی باهاش حرف میزنم بعد از اتمام ملاقات بشینم و ویژگی های مثبتش رو برای خودم مرور کنم ویژگی های ظاهری و باطنی مثبتش، اینجوری سعی میکنم ذهنم رو به روی تمرکز بر نکات منفی و قضاوت کردن آدما ببندم.
داشتم قبل از دیدن این سریال این زن رو تحسین میکردم، این زن جوان فامیل ما یک کدبانوی به تمام معناست از هر انگشتش صد تا هنر میباره اگر پنجاه نفر آدم یهویی بیان خونه اش مهمونی به سادگی همشون رو مدیریت میکنه سلیقه و استعداد خاصی توی آشپزی داره سفره ی رنگارنگ انواع دسرها و غذاهای خوشمزه ی عربی و جنوبی، اینقدر دستپختش عالیه اینقدر توی سفره آرایی و دیزاین غذا مهارت داره که آدم رو به تحسین وادار میکنه، در کنار تحصیلات عالیه هوش و استعداد درسی در کنار اینکه مادر بسیار خوبی برای پسرش هست و یه پسر بسیار زیبا و شیرین داره در کنار سایر خصلت های زیباش و این زن علاوه بر اینکه خانم خانه دار خوبی هست بسیار زیبا هست اندام بسیار زیبایی داره و من همیشه موهای خرمن و اندام ترکه ای و جذابش رو تحسین میکنم امروز صبح داشتم بیشتر نوتیس میکردم آشپزی و کدبانو بودنش رو و وقتی فایل رو دیدم و اینکه استاد چطور کیک های یزدی رو تحسین میکرد و دوستشون رو که چقدر کدبانو و با سلیقه هستن خیلی برام جالب بود که چطور قشنگ خدا هدایتم کرد به فایلی که قبلش داشتم فرکانس مشابه اش رو میفرستادم.
امروز صبح توی سپاسگزاری هام داشتم به خاطر داشتن آب پاک و گوارایی که برای نوشیدن دارم خدا رو شکر میکردم و بعدش وقتی حجم آب نیاگارا رو دیدم قدرت سپاسگزاری برام واضح تر و پررنگ تر شد.
زیبایی ای که برای من توی این فایل خیلی بولد بود ساختمان های بلند مدرن و تمیز با مهندسی زیبا بود، همیشه دوست دارم جایی زندگی کنم یا سفر کنم که ظاهر شهر مدرن باشه و ساختمان ها شیک و امروزی باشن ، هوای پاک و تمیز و شفاف شهر و ابرهای سفید زیبا و آسمان پاک آبی، زیبایی ساختمان ها رو صد چندان کرده بود و نمای سازه ها رو تمیزتر و واضح تر و شاینی تر نشون میداد.
شادی مردم و لذتی که میبرن و تفریحی که میکنن خیلی من رو سر ذوق آورد.
خیلی این خصلت و ویژگی مثبت مریم جان رو تحسین میکنم که به راحتی میتونه زیبایی ها رو شکار کنه و دوربین رو زوم کنه روش، زوم دوربین روی بچه های کوچیک این فرشتگان پاک الهی، زوم دوربین روی پرندگان زیبا، زوم دوربین روی سبزه و آب، زوم دوربین روی ابرهای سفید و پفکی، زوم دوربین روی تفریحات و شادی آدما، زوم دوربین روی عکس گرفتن ها و لذت بردن ها و ارتباط پدر و پسری توحیدی، مریم جان عزیز و زیبا شما مصداق واضح آیه ی صدق بالحسنی هستید، صلاه رو باید از شما یاد‌گرفت.
خدا رو سپاسگزارم به خاطر اینکه زیبایی های جهان وسیع اش بی نهایته، خدا رو سپاسگزارم که چشمان سالمی دارم برای دیدن این زیبایی ها،
خدا رو شاکرم که ذهن پاکی دارم برای درک این زیبایی ها
خدا رو شاکرم به خاطر هدایت شدنم به این سایت و مکان الهی و این فایل زیبا.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ
براى هر یک برابر اعمالى که انجام داده‌اند درجاتى است، که پروردگار تو از آنچه مى‌کنند غافل نیست
=====================================
بیا منو ببر به عاشقونه ها
حالا که عاشقم مثل دیوونه ها
بیا منو ببر یه جای دور دور
یه جای ساکت و قشنگ و بی عبور…
نشانه ی امروز من:9/5/1403
دیروز در راستای شکافتن غده ی سرطانیِ(سلف تاکینگ بیمار)به اضافه ی چند تا مورد دیگه،نامبرده رفت توی در و دیوار!خوشم میاد ازین خدا که حتی من میخوام با کله برم توی دیوار بتنی،سریع یک چیزی بین من و سرم حائل میکنه که کمتر دردم بیاد،پسر چرا وقتی حتی من به خودم ظلم میکنم شما مراقبی ازین ظلم خودساخته آسیب نبینم؟چطور ایتو خوبی؟!
اینطوری شد که دیروز عصر،با همون فرکانس ناجور،داشتم لباس فرمم رو اتو میکردم برم بازار،بلکه این فرکانس گور به گوری رو یک جوری کنترل کنم که گوشیم زنگ خورد،یکی از فروشنده های خانوم و بینهایت مهربون و ثروتمند ،که تازه فروشگاهش رو افتتاح کرده و بخشی از فروشگاهش نمایندگی محصولات شرکت ماست بهم زنگ زد و گفت دکور محصولات کامل شده!من میخواستم محصولات رو بچینم ولی بچه های معماری گفتند که مدیرعامل گفته خانم شهریاری باید بیاد نظر بده کدوم محصول رو کجا بزاریم!میشه لطف کنی بیای امروز اینجا؟!
بعد من برم تو اون فروشگاه به اون بزرگی و زیبایی،همه با احترام منتظر منن،انسان های بینهایت‌موفق مهربون،ثروتمند، زیبا و خونگرم
مثلاً بچه هایی که کار طراحی و اجرای دکور محصولات رو دارند ٢تا خانومند که هم بینهایت زیبان،هم هربار دیدمشون یک بلوز شلوار ساده و شیک تنشونه،یک آرایش خیلی خیلی ساده،بدون هیچ کلاه و روسری،یعنی واقعا من اینارو میبینم یادم میره من تو ایرانم !!!
به محض ورودم با یک لیوان نوشیدنی ازم پذیرایی کنند،بعد هم بشینم روی صندلی و روی کاغذ باهم طراحی کنیم چیو کجا بزاریم؟! بعد شاگرد مغازه دونه محصولات رو بده دست من ،من بچینم توی قفسه ها،صدبارم ازم عذرخواهی کنند که نه تو دست نزن،تو برندار،ما خودمون میچینیم.
بعد که یک دکور رو تموم کنیم،صاحب فروشگاه بهم بگه:وای سعیده جون،مرسی که اومدی،مرسی که کمکم کردی،نمیدونی چقدر الان خوشحالم ،نمیدونی چقدر حالم بهترشد.
وای بر من انسان ناسپاس که شیطان میتونه به راحتی من رو از سپاسگزاری خدا دربیاره و بگه اینا که چیزی نیست،فلان چیزو که نداری،اونو میخوای چیکار کنی،اون موضوع که حل نشده چی،یا مدام هشدار ترس از آینده بندازه ی توی دلم …
امروز بعد دیدن این فایل،رفتم این آهنگ رو دانلود کردم و زدم به در بیخیالی،چون نمیشه از فرکانس ناسپاسی و کمبود برسی به شکرگزاری،یکم که آهنگ گوش دادم حالم بهتر شد و دفترم رو و باز کردم خدایا من به خودم ظلم کردم منو ببخش،من افتادم تو دل کوسه،من افتادم تو دل تاریکی،ولی تو همون تاریکی ها توکنارم موندی،خدایا کمکم کن بتونم سپاسگزار نعمت هات باشم و نزارم شیطان با وعده ی کمبود منو از بندگی تو دربیاره.
توی همون نوشتن ها یهو یک تصویری رو آورد توی سرم،از اورژانس کودکان…شیفت شب بود. تریاژ پر بود از بچه های مریض تو بغل خانواده هاشون،ساعت ١٢ شب بود،هنوز شام نخورده بودیم،دعوا و درگیری بود که چرا زودتر به مریض ها رسیدگی نمیکنید،اتاق پزشک پر از مریض بود،سالن انتظار پر بود از بچه ی مریض و تبدار و بی حال..
همون موقع آمبولانس هم یک دختر بچه آورد فاقد علائم حیاتی،کد cpr اعلام شد،ازون طرف مریض های بستری اورژانس صدا میزدن،داروهای ساعت ١٢ شب هنوز مونده بود،تخت خالی هم دیگه نداشتیم …
و…..
غرق توی این تصاویر بودم که صدای خداروشنیدم…
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
یادت نره از کجا به اینجا رسیدی.
خدای مهربون و بخشنده ی من
من به خودم ظلم کردم ،منو ببخش.
ازت ممنونم که همیشه به مسیر درست هدایتم میکنی.
ازت ممنونم که همیشه حواست به من هست.
ازت ممنونم که کمکم میکنی غم گذشته و ترس از آینده رو رها کنم و فقط در لحظه زندگی کنم.
خدایا من قدرت حل مسائل زندگیم رو ندارم،خودت حلش کن.
خدایا من بلد نیستم راه برم،منو بزار روی دوشت!
خدایا من به خیری که از سمت تو به من برسه سخت فقیرم.
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿٨٧﴾
و ذوالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم.
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَکَذَٰلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ ﴿٨٨﴾
پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.
خدایا ازت ممنونم که اجازه دادی بنویسم و یک ردپای دیگه از خودم به جا بزارم.
ازت ممنونم که منو از دل تاریکی ها بیرون کشیدی و فرصت بندگی دوباره رو بهم عطا کردی.
خدایا …
من خودم توی آغوش تو رها کردم …من رو ببر به مسیر درست ،با من حرف بزن از طریق بینهایت دستانت…
من قلبم رو باز میکنم و آماده ی دریافت هدایت هات هستم .
خدایا عاشقتم و این عشق بزرگترین سرمایه ی زندگیمه.
نور آسمون ها وزمین،اونیکه تو بهش نوری ندی،هیچ وقت روشن نمیشه،از نور خودت بر بندگانت ببار که مسیر رو گم نکنند و از مسیر سپاسگزاری و بندگی تو جدا نشن…
خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو طلب یاری میکنیم.
مارو به راه راست،به راه بندگانت که به آنها نعمت دادی،هدایت کن.
باسلام خدمت شما سعیده عزیزم
عزیز دلم خداوند منو ب سمت شما هدایت کرد
من چندین بار کامنتت رو دنبال کرده بودم
نمیدونستم یکروزی بهم گفته میشه ک بیام و برای همیشه از سایت بخام ک هرسری کامنت میذاری بهم خبربده
قبلش داستان هدایتت ب این مکان مقدس رو خوندم ودیروز وامروز خبرداد ومن وارد سایت شدم وکامنت های توحیدیت رو خوندم
خداروشکر میکنم برای وجود من در جمع شما و وجود همچین دوستان توحیدی مثل شما
واین جمله ک نوشتی
ک یادت نره از کجا ب اینجا رسیدی واقعا حال منو دگرگون کرد ویاد گذشته افتادم
ودقیقا دیروز خداوند هم ب من همینو گف وبیادم آورد ک چ نعمتهایی دراین مسیر بهم داده
وباعث شد در این تضادی ک بودم حالم خیلی خوب بشه ودوباره بیفتم توی مسیر وتوکل وبیاد آوردن اون مراحل لذت بخشی ک برای رسیدن ب اهداف قبلی گذروندم وچقدر آرام بودم وبرام عالی گذشت واشک مرا درآورد
مرسی ک مینویسی ومرسی ک می‌خوانی دوست عزیزم
دوستت دارم وبرای شما آرزوی موفقیت های بزرگتری دارم
سلام سعیده ی عزیزم
خیلی خوشحال شدم ازکامنتت که ازاون افکارشیطانی ونجواهای الکی که هیچ کدومش واقعی نیست رسیدی به این احساس ناب سپاسگزاری والهام قشنگ خدا جون که:
یادت نره ازکجابه کجارسیدی
واقعا خداخیلی هوای هممونوداره به زودی پاداش های بزرگ برای هرکسی که باتعهد عمل کنه درراهه انشاءلله
سعیده ی عزیزم از خوندن کامنتت خوشحال شدم وکلی خداروشکرکردم که حالت عالیه
و کلی باقلبم تحسینت کردم
وبه خودم افتخارمیکنم که از ته قلبم تحسین وتاییدت کردم وبرات دعا کردم
به خودم افتخارکردم چون پارسال که کامنت هات رومیخوندم اولین چیزی که به ذهنم میرسید مقایسه بود وشیطان هم خنده کنان تو مغزم که اره سعیده خیلی به خدانزدیکه ولی تونه…
ولی الان دیگه خبری ازمقایسه نیست
الان تحسینه وتشویق با تمام قلبم
دوستت دارم وبرات ارزوی نتایج بزرگ رودارم
خداروشکربرای نعمت هدایت
سلام سعیده خانم خدا قوت بده بهتون
کیش زیبا بهتون خوش بگزره
یک کم که تعقل کردم روی این ایه
و ذوالنون [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم.
یعنی روی اون تیکه که یونس میگه ندا داد که معبودی جز تو نیست و تو از هر عیب و نقصی منزهی.همانا من از ستمکارانم
هی میخاستم بدونم چیو فهمید یونس عزیز به چه چیزی پی برد
چند بار خوندم اخر ایه رو تا بلاخره فهمیدم
اونجا که میگه معبودی جز تو نیست و تو از هر عیب و نقصی منزهی
یعنی حضرت یونس پی به قوانین خداوند برد به سیتماتیکی بودن به قوانین یا حالا میدونست یادش رفته یا اونجا فهمیده نمیدونم
یعنی من اشتباه کردم وعلا تو که کارت درسته
و اینکه من با کامنتای شما پی به این میبرم که استاد هر چی میگه باید بی برو برگرد ما انجامش بدیم یعنی همون آتیش آتیشه شما سعی کن بفهمی که آتیش میسوزوندت ازش دوری کن
و اینکه شما که احتمالا میدونستید معنی این ایه رو خودتونم گفتین که من به خودم ستم کردم تو کامنت ولی منم دوست داشتم بنویسم درکم رو اینجا
و اینکه شما سعیده خانم عزیز طبق همین ایه دیگه اصلا نیاین بنظر بنده جسارت نمیکنم یک نظره فقط
نیاین از اتفاقات و هواشی شغل قبلیتون بگین برین روی اصل تمرکز به نکات مثبت
فکر کنم اصلم همینه اخه استاد هم همینو میگه که حتی با خدا هم در مورد مشکلاتت حرف نزن باز شما تجربتون رو دارین از نوشتن ها تون مثال شاید بگین من کلی با همین نوشتن ها هدایت میشم
ولی باز اینجا تکامل هم هست برای انسان نمیشه صد صد شد یهو
منم شاید نتونم یک هفته روی نکات مثبت دیدن یا نوشتن بمونم ولی قلبم میگه استاد هم میگه این ایه هم میگه که باید بتونی سیستمی عمل کنی
موفق باشین ب امید رشد و درک مفهایم بهتر و بیشتر و عمل و نتیایج اونها هم برای خودم هم برای شما و همه عزیزانم در این سایت بهتشی خدا نگهدارتون باشه
سلام به برادر عزیزم آقا مصطفی
بینهایت ممنونم برای درک قشنگی که روی این آیه داشتی،خیلی ازش استفاده کردم و ایمان و‌باورم نسبت به سیستماتیک بودن پروردگار بیشتر شد.
ضمن تشکر از بیان نظرتون،حقیقتش اینکه من اینجوری فکر نمیکنم،این مقایسه ی گذشته و آینده تمرکز بر نکات منفی نیست،بلکه بارها و بارها و بارها من رو شکرگزارتر،تسلیم تر و امیدوارتر میکنه،این یکی از اصولی که من از استاد یاد گرفتم،داشتن چکاب فرکانسی،به یاد آوردن گذشته ای که توش بودی و دیدن تغییرات و سپاسگزار بودن برای نکات مثبت زندگی الانت،نه فقط استاد از مطالعه ی قرآن هم به این درک رسیدم که خداوند بارها و بارها خلقت انسان رو از یک نطفه ی حقیر یاد آوری میکنه،آیا یک بار کافی نبود؟یا خود استاد که توی هر دوره بارها و بارها و بارها از گذشته ی خودش و دورانی که توی بندرعباس و تهران بوده یاد میکنه…این رمز پیروزیه،این‌رمز موفقیته،این رمز حفظ سپاسگزاری و دادن اعتبار تموم نتایج به الله ،این اون چیزی که 900روزه منو توی این راه به لطف خودش ثابت قدم گذاشته،خواهرانه بهتون پیشنهاد میکنم امتحانش کنید.
میتونید توی دفترتون بنویسید وبا خدا صحبت کنید که از چه شرایطی به اینجا رسیدید بعد ببینید به چه حال تسلیم و‌شکرگزاری میرسید …و همین سپاسگزاری چه اتفاقات فوق العاده ی دیگه ای رو براتون رقم‌میزنه…
درپناه نور باشید همیشه برادر عزیزم،درک قرآنیتون بی نظیر بود،سپاسگزارم و قلبِ فراوان
سلام سعیده جون
دختر قوی و توحیدی با قلم زیبات دل منو بردی خیلی تحسینت میکنم من ازت دارم یاد میگیرم بعضی وقتا برای کنترل ذهن بیام تو سایت بنویسم خیلی خوبه ذهن ادم خالی میشه خیلی جالبه سعیده که خدا هر کدوم ما رو به یه روش هدایت میکنه مطابق خصوصبات روحیمون و ما ادما چقدر با هم فرق داریم زندگیمون راهمون هدفمون روحیاتمون زشت و زیبامون بعد میاییم خودمون با همدیگه مقایسه میکنیم و عزت نفسمون خورد میکنیم من تازه دارم یاد میگیرم که خودمو با دیروز خودم مقایسه کنم سعیده یه چیز جالب هر چقدر جلوتر میریم ازمون خدا هم به نظر من سنگین تره اولش که شروع میکنیم وقتی یاد خودم میافتم ازمون ها در حد یه بچه ۴ ساله بود ولی با رشدم ازمون ها هم سخت تر میشه و احتیاج به کنترل ذهن زیادی دارد مثلا ابراهیم و موسی و پیامبرم خدا یوهویی ننداختشون تو اتش و جنگ با فرعون منم به لطف خدا تو این ۴ سال خیلی از قبلم رشدیافته تر شدم و بهتر شدم اما احسااس میکنم داره ازمون ها سخت تر میشه و کنترل ذهن بیشتر میخواد البته پاداش ها هم خیلی بزرگتره اما خوبیش اینه ته دلمون هر چقدر هم اوضاع بد باشه ارامیم و این ارامش خود جنس نمیدونم چرا دارم انقدر راحت باهات صحبت میکنم انگار سالها میشناسمت و دوست صمیمی منی این حس الان بهت دارم دارم مینویسم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام سعیده قشنگم
چقدر خوبه ک دوستان بامعرفتی مثل شما دارم
واقعا اینجا خیلی جای خوبیه
ب دور از هیاهوی ترس های ادم ها
ب دور از نگرانی ها
یاد میگیریم از همدیگه
ک…
نعمت ها مون رو به همدیگه گوشزد کنیم…
هر بار ک کامنت هات رو میخونم ب خودم تلنگری میزنم ک راضیه…
ب قول حضرت نوح ک وقتی سوار کشتی شدند گفت:
الحمدالله الذی نجّانا من القوم الضّالمین…
سپاس خدایی را که نجات داد مارا از دست قوم ظالم…
الحمدالله…
با تمام وجودم میگم الحمدالله…
منم گاهی ک فرکانس های شیطان الود میاد سراغم…
پناه میارم ب اینجا….
پناه میارم ب قران…
خدا رو شکر میکنم و باز هم ب قول حضرت نوح میگم:
ربّ انزلنی منزلا مبارکاً و انت خیرُالمنزلین
خدایا همه کاره من خودتی…
امن و امان دل من خودتی…
در این دنیا و در آن دنیا دلخوشیم داشتن خدایی چون توست…
الهی شکرت بابت این دنیای قشنگ
بابت این دوستان قشنگ
بابت سعیده مهربان و قشنگم
خدایا دستتو میبوسم:)
مررررسی
به نام خداوندی که بال پرواز را آفرید و پرندگان را به پرواز در میاورد ..
أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاءِ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ( 79 نحل )
آیا به پرندگانی که بر فراز آسمان نگاشته شده اند نمی نگرند هیچ کس جز خدا آن ها را نگه نمیدارد. همانا نشانه هایی است برای کسانی که ایمان می آورند..
…………………………………………………………………..
به نام خدای رزاق و روزی دهنده که ثروت و نعمت و برکتش را با عشق و لذت به من میبخشد ..
god bless my life
………………………………………………………………….
خدایا شکرت که این فایل های زیبا رو داریم و صبح که چشمم رو باز میکنم میتونم بیام و یک دنیای زیبا و پر از عشق ر ببینم و تحسین کنم و سپاسگزار باشم که احساس خوب رو در قلب و روحم جا میدم و وارد این فضای پر از عشق و لذت و سادگی و رهایی میشم و آسان میشم برای آسانی ها.
سه تا لیوان آبشار نیگارایی داریم و 14 تا کیک یزدی خوشمزه و خوش عطر .. باز هم اون خانم خلاق و خوش سلیقه کلی زحمت کشیده و غذاهای خوشمزه درست کرده و میریم یه چایی دبش و لذیذ رو نوش جان میکنیم و بعدش میریم مروری کنیم بر خاطرات سفر.
اون بالا رو ببین چه بچه های شجاعی !!!
من زیپ لاین رو تجربه کرده خیلیییی باحاله .. البته بانجی جامپنگ هم تجربه کردم وااااووو پسرررررز خدای هیجانه !!! ولی خیلی دلم میخواد بالن سواری و پاراگلایدر رو هم تحربه کنم و بزم اوووون بالای بالا مثل عقاب بال هام رو باز کنم و بر فراز آسمان پرواز کنم و خودم رو بسپرم به خدا و آزاد و رها با بال های بلندم پرواز کنم در سکوت و اون بالا که هیچ صدایی نیست با موزیک sound of silence صدای سکوت رو تجربه کنم .. صدای سکوت ابرهای سفید رنگ زیبا رو با بال های بلندم تجربه کنم و از اون بالا زیبایی ها رو ببینم و لذت ببرم..و پرواز کنم و پرواز کنم و بزم یه جای دور دور اونجا که همه چی هست.. اونجا که خدا هست.. اونجا که عشق هست.. اونجا که سادگی هست … و برم روی آبشار نیاگارا پرواز کنم و بال های بلندم رو روی آب بزنم و روی اب از خودم رد پرواز بذارم مثل اون پرنده ی سفید رنگ انتهای این قسمت که پرواز کرد و جای صدای حرکت بال هاش رو به اب هدیه داد و آب هم موج های ریزش رو به چشم من هدیه داد و من تحسینش میکنم و میگممممم ای آب زیبا از تو ممنونم …
اینا عشقه ..
میبینی اون بچه چقدز با عشق و لذت عکسش رو نشونم میده !!
میبینی چقدر با عشق و لذت اون خانمه دستاش رو برده بالا و کنار ابشار نیاگارا عکس میگیره و نسیم خنک باد رو احساس میکنه ..
منم میخوام یه عقاب بشم با بال های بلند و پرواز کنم بر فراز اسمان و برم یه جای دور دور !!
توی اون عکس یه نوشته بود :
? do you have the wingspan to fly like an eagle
آیا طول بال هایی مثل عقاب برای پرواز دارید ؟؟
بعد زیر تصویر wingspan رو برای عقاب نوشته :
bald egle : 7 feet معادل با 2.3 متر ..
و چند تا مورد دیگه هم بود ..
خدا یا شکرت به چشمانم و گوش هایم این فرصت رو هدیه دادی که با این فایل زیبا همراه بشم..
موزیک زیبای قسمت 50:
رامشا…. بیا منو ببر به عاشقونه ها
جمله ی طلایی قسمت 50:
do you have the wingspan to fly like an eagle?
دلم میخواد دو تا بال بلند برای پرواز داشته باشم و مثل عقاب تا بلندای آروزهام پرواز کنم
کلید قسمت 50:
جسارت و شهامت
موفق باشید
خدایا شکرت
درود و مهر بر یاران و گواهان زمانه…
خوبین؛ بایدم خوب باشین…
مگه میشه از این سایت این همه آگاهیی و زیبایی دریافت کرد و خوب نبود…
به به من که برگام ریخت گفتم استاد توی دل آمریکا چطوری کیک یزدی پیدا کرده؟!
نگو ک دوست بانوی هنرمندمون هنوز هوای استاد رو داره و هنوز عشقش جاریه…
خدارو صد هزار مرتبه برای هدیه دوستانی
که اینقدر مثل کوه و دریا فضلشون پابرجاست و بدون توقع و چشم داشت خوبی میکنن…
من از این دوستا زیاد داشتم…
ولی بخاطر باور های داغونی که تا قبل از تهیه دوره دوازده قدم داشتم از دستشون دادم…
روی خود خواهیام روی بلد نبودن ها روی چگونه با دیگران ارتباط قرار گرفتن….
به هر حال وقتی هر جلسه از استاد رو گوش میدم میفهمم چکار باس میکردم ک نکردم…
دیگه شده آنچه که باس میشد و طبق باورهای قبلیم تضاد هایی برام رخ داد …
آه چی بگم فقط میتونم بگم خداروصد هزار مرتبه شکر که قبل از 30 سالگیم بلاخره راه و رسم زندگی رو یاد گرفتم و مابقی این زندگیم رو به سبک توحیدی زندگی میکنم و این سبک مسیر زندگی سبک خلیل خداوند زندگی کردنه…
خدارو بی نهایت سپاس گزارم برای دوستان و رابطه های جدیدی که بعد از این باور ها به سمتم جذب میشن و چه انسان هایی قویی چه آدم های مستقلی چه انسان های شاد و شوخ طبعی…
نشونه هاشو دارم میبینم…
بازم میگم خدارو صد هزار مرتبه شکر
بریم برای تجربه کردن بهشت خداوند…
دوستارتون سهند…
بنام خدای مهربان وهدایتگر
تاریخ 21 /4/1403
سلام استاد و سلام خانم شایسته عزیزم
خدااااا شکرت که منو هدایت کردی به این فایل بسیار جذاب و دیدنی این اولین کامنتم روی فایل سفر به دور آمریکاست وساعت 6 نیم صبح تابستان در هوای کرم حصار امیر هستم ودارم این کامنت رو می نویسم خدا رو سپاس گذارم که منو بنده اش رو هدایت کرده وهدایت شدم به این فایل سفر به دور آمریکا از کدوم زیباها بگم که واقع همه چیز بی‌نظیره در این فایل من چند بار این فایل رو دیدم چون ذهنم درگیره خواستم کنترلش کنم وبرای اولین بار کامنت گذاشتم روی فایل سفر به دور آمریکا چه قدر زیباست اون لیوان ها نیاگارا از دیدنش لذت بردم من احساس کردم اگه داشتمش چقدر خوب بود اون مارک که روش خیلی برجسته وزیبا حک شده بود من از دیدن اون لیوان واقع لذت بردم خیلی زیبا وبرای یک چای خوش طم مناسب بوداز اون فضای سبز وزیبا وبه خدا اینقدر زیبا بود که نمی تونم بیان کنم اون آبشار زیبا پشت سر استاد ومکایل عزیز واون واقع رویایی بود این آهنگ زیبا به من احساس رهایی میده حالم به طرز عجیبی عالی شد از دیدن این زیبا ها که میگم نمتونم بیان کنم خیلی عالی هست همه چیز اون خانم که رها وآزاد داره عکس میگیره اون بچه زیبا مریم جان داشت باها شوخی میکرد چقدر زیبا ولذت بخشه خدای من من عاشق اون ابرها تپل توی آسمونم واون فضای روحانی اون مه آلود که من عاشق این جور فضا هستم اون آب‌های که ریزش داره دوست دارم اونجا باشم من وخدایم باشیم راه برم برقصم بدووم وآزاد رها باشم توی اون هوای روحانی خیلی دوست دوست دارم یه روزی اونجا باشم هوای مه آلود باشه وکمی بارونی باشم دقیقا همین جا رو دوست دارم من فیلم رو بارها وبارها این قسمت رو نگاه کردم ودوست دارم همین قسمتی که آب وابر ومه آلود هست رو نگاه کنم خدایا این حس فکر میکنم از حس های بهشت باشه که من دارم که اینقدر دوستش دارم ممنونم مریم خانم که اینجا رو که من دوست داشتم فیلم گرفتی ممنونم از خدایم که منو هدایت کرد به این قسمت سفر به دور آمریکا خیلی لذت میبرم
این فایل رو ذخیر کردم که بارها وبارها نگاه کنم چون این قسمت رو که آب هوای وابرها ومه آلود هست رو خیلی دوست دارم خیلی خیلی زیبا ست اون آب واون پروانه زیبا واون سر سبز ها خیلی خوبه وخیلی زیبا ست من لذت میبرم چقدر شهر زیبا وتمیز خدای من اینجا بهشته خوش به حال استاد ومیکایل عزیز وخوش به حال مریم خانم که اینقدر آزادانه فیلم میگیره هر جا که دوست داشته باشه میره فارق از این استاد چی میگه الآن کجاست برای خودشه مریم جان واقع این آزادی رو خیلی دوست دارم امیدوارم یه روزی من هم آزادانه ورها در این جور از فضا وشهر وآب هوای باشم برام خیلی دست نیافتی هست اونجور فضا ها من خودم رو گیر افتاده میبینم اینقدر ذهنم سیمانی هست فقط خدا میتونه این سیمانهای ذهنم را بر هم شکنه من از پس این سیمانهای ذهنم بر نمیام فقط خدا میتونه اگه که من به درستی بنده گش کنم او برام کافیست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به اساتید بزرگوارم
سلام همراهان ارزشمندم
در ابتدا خدا رو شکر میکنم از نعمت هم فرکانسیهای خوب و انسانهای پاک زمین که حال خوبشون و نعمتهای خدا رو پخش میکنن.
اینجا استاد و خانم شایسته یه دوست خوب الهی جذب کردند که خوب شیرینی درست میکنه و کیک یزدی خوشبو و خوشمزه رو پختن.
من هم از ایشون سپاسگزارم که لحظات شیرینی آفریدند و هدیه کردند.
تحسین کردن اساتید عزیزم درس داره و به ما میگه ما باید همیشه سپاسگزار باشیم .
فراوانی انسانهای خوب روی زمین خیلی زیاده و همیشه بهترین افراد دور و برمون جمع میشن.
آزادی مالی زمانی مکانی استاد رو خیلی تحسین میکنم
اینکه ایشون آنقدر روی خودشون کار کردن که دیگه نیاز نیست زور بزنن بلکه همه نعمتهایی که دوست دارن به سمتشان میاد.
آسمان تمیز و زیبا و ابرهای خوشگل سفید و رنگ آبی قشنگ و همچنین زمین زیبا و تمیز و انسان‌هایی که همگی حال خوب دارن و تفریح میکنن،نشانه ای است برای من و ما که چقدر فراوانی وجود داره و چقدر راحت میشه هر چیزی رو درخواست کرد و رسید.
استاد شایسته عزیز و عزت نفس قویشون باعث میشه براحتی فیلم بگیرن بدون اینکه قضاوت یا بازخورد دیگران براشون اهمیت داشته باشه ،البته مدار انسان که درست باشه و از درون که احساس لیاقت داشته باشه ،همه برای انسان ارزش قائلند.
نکته بعدی آبشار و زیبایی اون ،اونجایی که اون خانومه سه پایه گذاشته بود و روی نرده عکس قشنگی گرفت و صحنه پشتش واو بود ،واقعا تحسین برانگیز بود آبشار و بخاری که بالای اون جمع شده بود.
عکس گرفتن های استاد و مایک و لذت بردن اونها و همه اون آدمهایی که اونجا جمع شده بودن خیلی درس داشت.
پروانه زیبا ،پرنده زیبا و همه زیباییها نشانه ای بود برای من و ما که چقدر نعمتهای خدا زیاد هستن که اگر دنیا بشه ورق کاغذ و تمام دریاها واقیانوسها بشن جوهر و همه درختان بشن قلم ،گوشه ای از نعمت‌ها رو نمیتونه بنویسه و کم میاره.
آهنگ قشنگ روی فایل هم خیلی چسبید و من سریع دانلود کردم تا لذت ببرم.
فایل قشنگی بود و لذت بردم و خوندن یک صفحه کامنت بچه ها هم چسبید،سپاسگزارم دوستان که می‌نویسید.
استاد قشنگم سپاسگزارم
استاد شایسته عزیز سپاسگزارم
خدایا شکرت از داشتن این استاد
خدایا شکرت از چشمها و گوش‌هایی که دادی تا ببینیم و بشنویم
خدایا شکرت از حس خوبم
خدایا شکرت از همه نعمتهایت
خدایا شکرت از فراوانی و دیدن فراوانیها
سپاسگزارم