سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۳

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار نیکو عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد حتی از map هم به راحتی نمیگذره و این برام درس داشت تا به نجواهای ذهنم که مدام ازم ایراد میگیره و میگه: چرا وقتتو مثلا با جستوجو کردن تو نرم افزارها تلف میکنی‌! بشین یه کار مفید انجام بده”، یه منطق خوب بدم.

حالا کار مفید از نظر جناب ذهن چیه؟! فقط فقط درس خوندن!

حتی تا مدتها کمک کردن به مامانم هم وقت تلف کردن حساب می شد. حتی کارهای اتاقم و تمیزکاری. حالا هر وقت که این فکرا بیاد سراغم، سعی میکنم یادم بیاد که نخیر اتفاقا کار مفید میتونه هرچیزی باشه؛ هرچی که به گسترش خودم کمک کنه؛ هرچی که باعث بشه احساس بهتری داشته باشم؛

و اینکه زندگی خیلی زیباتر از اونیه که تو فکر میکنی ای ذهن محدود من. پس اینقدر محدود نباش و رها باش.

ما اومدیم به یه مسافرت تفریحی تو این دنیای زیبا. نه اینکه صبح تا شب همه چیو به خودم زهر کنم چون کار مفید از نظر تو اینه که مثلا بشی یه مهندس. یه مهندسی که هیچی حالیش نیس جز کتابایی که خونده و نمی دونه چطور در عمل ازشون استفاده کنه. از زندگی هیچی نمیدونه جز چهارتا فرمول. نه عشق میدونه، نه وقت گذاشتن برای عزیزان و لذت بردن از حضور اونا رو بلده؛ نه بلده به دلش یه حالی بده؛ حتی بلد نیست بشینه تو طبیعتِ زیبایی که خدا بهش هدیه داده، چون اینا رو وقت تلف کردن میدونه. چون فکر میکنه از اتاق که درمیاد باید بره یه جای مفید مثه دانشگاه. خنده داره نه؟!

ولی اینا واقعا تو اعماق ذهن من میچرخه و میچرخه و میچرخه. جوری که فکر می کنم اگر یه روز درس نخونم، اون روزم مفید نیست. درحالی که میتونه خیلیم مفید باشه وقتی یه جمله زندگی ساز از استاد یادبگیرم. وقتی مامان بابامو که در سلامتی اند ببینم و شکرگزار این نعمت باشم و حضور اونا رو تجربه کنم. مادر و پدری که خیلیا درحسرتِ داشتنش هستند و با مهندس شدن یا پولدار شدن نمیشه خریدشون.

وقتی چشمات سالمه، انگشتات سالمه و میتونی بیای تو سایت استاد و کامنت بنویسی و بر زیبایی ها تمرکز کنی. وقتی اشتیاق داری که زندگیتو زیبا کنی. اینا همشون چیزاییه که خیلیا حسرتشو دارن اما من همه اینا رو دارم تجربه می کنم. پس چرا ذهنم میگه روزت مفید نبود چون تو درس نخوندی.

خدایا شکرت که الان دارم این نعمت هات رو شکر میکنم و شکرگزارشون می شم. همین شکرگزار بودن ها واقعا با ارزشه، چرا که خیلی وقتها یادم میره اینهمه هدایای گران قیمتی که عاشقانه و بی هیچ گونه توقعی بهم میدی.

استاد قشنگم از همین راه های پیاده روی رو map توی این قسمت، خدا اینمه درس بهم اموخت. یادگرفتم حتی جستجو کردن تو نرم افزارها هم خیلی خوب و مفیده. چون باعث میشه کارها راحتتر و لذت بخش تر بشن و در یکلام به گسترش خودم کمک میکنه و با گسترش خودم به گسترش جهان کمک میکنم.

حتی جستجو در نرم افزار هم وقتی که با حس خوب باشه، میتونه ظرفمو بزرگ کنه برای دریافت نعمتها.

پس چرا با حس خوب نشینم پای نرم افزارها.پای کارهای جدیدِ غیر درسی؟!

خانم شایسته عزیزم ممنونم. میلیونها بار ممنونم که حتی از map استاد هم فیلم میگیرین. تو خوابمم نمیدیدم اینهمه خدا بهم درس بیاموزه.

راستی اینم بگم که وقتی اون الهامات خدارو نوشتم، تصمیم گرفتم که بیام و از طبیعت خدا لذت ببرم و همون موقع بارون گرفت. تو بالکن الان نشستم و دارم کامنت مینویسم.به این میگن ایمانی که عمل اورد.

and last but not least

ذهنم همیشه دنبال یه فرمول میگرده. فرمولی که مثلا چیکار کنم که کامنت خوب بنویسم یا چیکار کنم که هر روز صبح با انگیزه بیدار شم یا خیلی چیزای دیگه. فرمول دریافت الهامات الهی امروزم این بود. خدایا خودت بینام کن، که تو منشا همه چیزی. خوشحالم که این درسها رو یادگرفتم از این فایل زیبا. چون اگر به خودم بود هیچی نمیفهمیدم ولی خدا کمکم کرد و بهم الهام کرد تا درسهامو یاد بگیرم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۳
    162MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

252 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رحیم خان» در این صفحه: 3
  1. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3499 روز

    سلام خانم شایسته مهربان سلام ” بانوی کوه ” اگر امکان دارد اون فایل غار را زودتر بگذارید

    و واقعا از شما بی نهایت تشکر میکنم به خاطر این سفرنامه .

    به خدا در این سفر نامه میشود از هر دقیقه اش ، دوسه صفحه نوشت

    خدای عزیزم ، آن مهربان من ؛ تمام وجودت را غرق در نور کند غرق در سلامتی کند

    این ” عشق شما ” مثل خدای مهربانم ” وصف شدنی ” نیست

    چقدر کار بزرگ و الهی کردید به نظرم اسمش را بگذارید ” الهی نامه ”

    این کار شما به خیلی ها کمک کرد که بشناسند آمریکا را .

    توی این فایلها ؛ آدم حس میکند اونجا زمین نیست اونجا فصلها نیست . همش بهار است

    توی این سفرنامه ما خزانی ندیدیم لااقل زمینی که مثل اینجا تابستان باشد وبعضی جاها سبز باشد همش بهار است

    از فایلهایت ” هدایت ” می بارد

    از فایلهایت ” زیبایی ” فریاد میزند

    ” آگاهی ” میبارد معجون وشراب ” زیبایی ” برکالبد ” ما می ریزد

    ” کانون توجه ” تجربه میشود

    این فایلها دورند از ؛ دروغ وریا وخود نمایی واغراق

    این فایلها همش ” نور اندر نورند ”

    ” عشق ” از فایلهایت موج بر موج به سوی من می آید همش میگویم شکرت خدا جونم

    آری هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

    ثبت است برجریده ی عالم دوام ما

    به جان سید ؛ کار کردی کارستان دست مریزاد ” بانوی سردار وبانوی کوه ”

    در پناه ایزد مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
  2. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3499 روز

    دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم /// نقشی به یاد خط تو ، برآب میزدم

    ابروی یار درنظر وخرقه سوخته ///// جامی به یاد گوشه محراب میزدم

    روی نگار درنظرم جلوه می نمود //// وز دور بوسه بر روی مهتاب میزدم

    ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت/// می گفتم این سرود ومی ناب میزدم

    وقتی دلت پاک پاک باشد این خدای عزیز در همه چیز هدایتت میکند

    آری راست گفت آن شیخ شیرازی که این خدای عزیزم ، به اندازه ی نخ پیر زنان هم باریک میشود

    وقتی تمام خرقه ها را سوختی وبه چیزی وابسته نشدی جز روی نگار ، وقتی “مهمترین رابطه ات ” ارتباط بااین خدا بود وبه قول شیخ محمود ؛ تمام اضافات را انداختی وبا ” قلبی سلیم ” در برابر پروردگارت حاضر شدی ، آنوقت این پروردگار در کوچکترین کارها هم تو را ” هدایت ” میکند

    دیشب موقع خواب گفتم خداجونم ؛ عزیزم ؛ یه چیزی بگو حالم بهتر شود

    نزدیکهای اذان صبح در آن لحظه ای که “تاریکی”رخت برمی بندد و ” نور ” تمام جهان را فرا میگیرد این خدایم جوابم را داد

    آری این خدا حتی در بازی کودکانه هم ظاهر میشود

    گفت : ومن آنرا نوشتم در برگه ای که بوی یار میدهد وبرای شما یاران عزیز میگویم

    از خواب بیدار شدم و آنرا نوشتم

    چنین گفت آن یار مهربان :

    سلام بر خدای مهربانم ؛ چه زیبا بر این مجسمه که ساختی وخودت را در آن پنهان کردی ، ای مهربان من ؛ لحظه هایی ناب بر این تخته سنگ می نشینی و وجودم را غرق در شادی وشعف میکنی .

    امروزم را این شروع کردی که دم دمهای صبح در این کالبد دمیدی که :

    چون جوهره ی وجودی تو ومن یکی است پس هنگامیکه تو ” اراده ” میکنی مثل این است که “من اراده ” کرده باشم ( این نوشته را به صورت بزرگتر از دیگر خطها به من نشان داد شکرت عزیزمن )

    حال این اراده را باشرابی مثل ” وسخر لکم سموات والارض … ” بیامیز واینجا معجونی میسازی که هر جاکه رفتی ودر مسیری که حرکت میکنی وهر جا درماندی یک جرعه از آن بخور تا هزار علت ببرد

    معجونی که شاعر میگوید : اگر از آن خوردی ، اندیشه ی هفتاد و دو ملت را ببرد

    وصاف وپوست کنده در دستت ” عشق ” قرار دهد که فریاد برآرم :

    گر اژدهاست بر ره ، عشقی است چون زمرد

    تو از برق این زمرد ، وین دفع اژدها کن

    خدا جونم سپاسگزارتم سپاسگزارتم سپاسگزارتم که با آن همه بزرگیت ؛ هم بازی بچه ای کوچک باده نوش جامت را کاسه میدهی ومیگویی رحیم با این کاسه بخور

    مهربان من ؛ مگر در تو چه پیدا نمیشود که به دیگران پناه ببرم تا هستم باده نوش این خمم

    چنان بر درگهت افتاده ام که جز خودت ؛ چیزی در این درگه ؛ نمی بینم ای مهربان من

    مگر من بنده ی کوچکت ، میخواهم برایت چکار کنم ؟؟؟ که این چنین شیفته و ” عاشق ” من هستی

    آری ای مهربان من ؛ راست گفت آن بنده ات در فلوریدا که : خدا عاشق ماست حواسش به ماست . جوابش همیشه مثبت است مثل خورشید به همه میتابد برایش جانی وقاتل ودلسوز و همه وهمه … فرقی ندارد

    آری آن بنده ات راست گفت که ؛ تو یاریگر همه ای

    عزیز دلم ؛ من میخواهم برایت چکار کنم ؟ که لحظه به لحظه دستم را میگیری و ” هدایتم ” میکنی

    واینجا من ” نامردم ” که اگر این همه کمک ویاری ” تو را ” به زیبایی ونیکویی ودانایی و انداختن نام تو بر سر هر کوی وبرزن ؛ کوچک وبزرگ ؛ نندازم

    سپاسگزارتم مهربان من سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3499 روز

    سلام هدیه خانم عزیز ؛ شما هم خدا را شکر چقدر پیشرفت کرده اید

    باور کنید وقتی سخنان شما وخانم مرادی و دیگر عزیزان این خانواده را میخونم میگویم خدایا شکرت شکرت ای مهربان

    خدا خیرش دهد خانم شب خیز هم خیلی زیبا نی مینواخت نی ی که حال احوال دلمان بود اما نمیدانم چرا خبری ازش نیست ؟ هرجا هست خدای عزیزم ؛ نگهدارش بادا ….

    خواهر جان ؛ به خدا اینجا خیلی من خوشحال میشوم وقتی دلنوشته های شما خانم ها را میخوانم

    من میگویم اینجا یک ارکستر ویک سمفونی ” الهی ” دارد اجراء میشود وهر کدام از عزیزان این خانواده دارند یک آهنگ زیبا مینوازند

    رهبر این ارگستر بزرگ ” بانوی کوه ” خانم شایسته ” عاشق ” هستند که به زیبایی مینوازد

    خدایا شکرت وسپاسگزارم

    آری سپاسگزارم به قول خانم ” راندا برن ” که میگوید :

    ” اگر برای شکرگزاری وقت صرف نکنید ؛ هرگززززز نعمت بیشتری نخواهید داشت ، وتمام نعمت هایی را هم که دارید از دست میدهید ”

    صدای استاد در آبشار نیاکارا یادمه که فریاد میزد ” خدایا شکرت …… ”

    به خدا ، خیلی خوشحالم که می بینم عزیزانی مثل شما ها خانم ها اینجا اینقدر سخنانی میگویید که آدم حالش و روزش خوش میشود

    وقتی به این خانمهای سایت نگاه میکنم میگم شکرت خدا اینها قدر ومقام خودشان را میدانند اینها ” زن بودن ” را مثل ” زینب ” س خوب صرف کرده اند

    به راستی چقدر سخت است ” زن بودن ” زن شریک آفرینش وهمتای خداوند است چون زن هم می آفریند مثل خدای عزیزم

    شیر زنی مثل زینب ؛ که این روزها هم سخن از اوست ببین چقدر رسالتش بزرگ است . سر برادر روی نیزه ؛ همراهش تا پیش جلادان وظالمان …

    اونوقت ازش می پرسند چه دیدی ؟؟!!!!

    میگوید من هر چه دیدم زیبایی بود

    بدرستی که اگر زینب نبود ، کربلا وحسین ع در کربلا میماند

    دامن هدیه جان ؛ دبستان اولیه ی تمام بشریت است . اولین مدرسه واولین مکتب ” عشق ” دامن هدیه ها ومریم ها است

    درود بر مادران عزیز ایرانم و درود بر شماها ؛ که نفستان وتلاشتان ، بوی وعشق خدا میدهد

    همین مریم باصفای این سایت را ببینید ؟ میتونست با هزاران دنگ وفنک و هر روز یک مد ویک رژ لب زدن و ادا واتوار در آوردن وپوز دادن وقیافه گرفتن و….. هزاران مسئله بدرد نخور که بیشتر خانمها گرفتارشند . طوری دیگر زندگی کند

    اما ببین چگونه با عشق وتمام زیبایی در عین سادگی می اید وچه درسهای بزرگی وچه کلاسهای عملی در این دانشگاه برپا میکند … خدایا شکرت

    به نظر من در طول تاریخ ؛ زن هایی مثل زینب هستند که مردها در رکابشان “مردانگی” می آموزند

    سخن به درازا کشید ممنون از کامنت قشنگت وسپاسگزار شما ومریم باشجاعت وغیرت هستیم که هر روز با فایلهایش ؛ حالمان عالی میشود

    در پناه ایزد مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: