دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مجید عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
باید گفت که خانم شایسته، استاد به تصویر کشیدن زیبایها هستن و به نظر من رها بودن و توکل و تسلیم در مقابل نیروی هدایت هست که، اینهمه زیباییها رو مقابل این دوربین خلق میکنه. بانوی گرامی- که کاملا باورهای زیبای شما دارن به کمک هدایت خداوند و تسلیم بودنتون در برابر این هدایت، به تصویر کشیده میشن- باید بگم حق با استاد عباسمنش هست که توی فایل پاسخ به مسابقه سفرنامه گفتند:
«عظمت این رسالت شما برای ضبط و تولید این سفرنامه، در آینده تازه پدیدار میشه و خدا فقط میدونه چه تأثیرات زیبایی در زندگی افراد خواهد داشت»
اینجا انگار یه حسی بهم گفت کلمات رو همراه با شکر گزاری بنویس و تسلیم جریانی باش که این گفتار رو خلق میکنه:
بنام خالق هستی بخش که هر چه داریم از اوست. خدایا ای خوبی کامل، ای بینهات دست نیافتنی، از تو ممنونم که من را در مسیر هدایت قرار دادی و بیشتر ازده سال است که در مسیر رشد و تکامل و هدایت به مدارهای زیبا، دست مرا گرفتی، خودت را به من معرفی کردی و از بین بردی خدای دروغینی که، سالها به ارث برده بودم.
خدایا این خودت بودی که به وسیله دستان پاکت، مربیام شدی، نوشته شدی در کتابها و نوشتههایی که قلبم را به پرواز درآورد و امیدهایم را زنده کرد.
صدا و تصویر شدی در آموزشهای بهترین و پاکترین انسانهای روی زمین که دستان تواند. با اینکه حجت تمام کردی و قرآن نازل کردی، اما بازهم جریان هدایت را قطع نکردی؛
گفتی منم الله یکتا، تنها فرمانروای روی زمین. گفتی ما هستیم تنها سیستم هدایت کننده، گفتی هیچ قدرت و نیرویی به غیر از من نیست، گفتی هدایت تنها از مسیر من ممکن هست و تمامی مسیرها سراب و شرک و از دست رفتنی هستند. گفتی که ما راه را از بیراهه نشان دادهایم. این دیگر باخودتان است که شکرگزارباشید یا ناسپاس.
پس فهمیدم سپاس تنها مخصوص پروردگاری است که قدرتمند و صاحب کل عالم هستی است و این قدرت، بخشنده و مهربان است و بر پایه این بخشندگی و مهربانی مالک کل عالم هستی میباشد، پس تنها به تو اطمینان داریم و تنها از تو یاری میخواهیم، از راههای مستقیم و بدون سختی و پر پیج و خم مرا هدایت کن، پروردگارم به راههای انسانهایی که در نعمت های تو و در فراوانی قرار دارند هدایت کن، از مسیر انسانهایی که در شرک و غرور قرار دارند هدایت نکن و حتی از مسیر انسانهایی که خود را در پیچ و خم زندگی به سختی انداخته اند و به تو اعتماد و توکل نکرده اند و گم شده اند قرار نده.
خداوندرا سپاس میگویم که من و خانواده صمیمی استاد عباسمنشی را هدایت کرد و وسیله ای گردید بنام استاد سید حسین عباسمنش و مریم شایسته گرامی و مایک دوست داشتنی و هدایت و آموزشی جدید و وصف نشدنی را به زبان تصویرکشید با نام سفر به دور آمریکا تا حجت را برای آنان که در مدار قرار دارند تمام کند و بگوید:
تنها قوانین هستند که هدایتگر شما بوده و خواهند بود و این شما هستید که با کانون توجه خود و ارسال فرکانسها، خداگونه زندگی خود را به واسطه قوانین رقم میزنید. شما را در جبر قرار نداده ام و موجودی با اختیار آفریدم تا اندیشه کند، ببیند، خوب و بد را تشخیص دهد و انتخاب کند هر آنچه میخواهد و در این مسیر تکامل پیدا کند…
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۵209MB14 دقیقه
سلام ???
چه صبح دل انگیزی??????
صدای آب دوست داشتم فقط سکوت کنم وگوش کنم ???????
قایقهای کوچک چه رنگهای زیبایی داشتند ??
ویه تور ماهیگیری وسط آب ماهیگیر فقط تور زده بود ورفته بود ?
عین درخواستهای ما فقط بگو دیگه رها کن به موقع می رسه??
شعر سهراب سپهری الان باشنیدنش یه نگاه دیگه ای بهش داشتم چقدر جالبه که خیلی از شاعرهای به نام ما هم که الان شعرهاشون رو هراز گاهی میشنوم انگار نگاهشون به نگاه استاد -به جهان هستی- نزدیک بوده?
وای خدای من چقدر شنیدنیه صدای این پرندگان??
انگار خدا میگه کمی تاریکه نمی تونی با چشمت ببینی اشکال نداره گوش کن اینبار زیبایی رو بشنو??
اینهمه تنوع صدا ??همشون در کنار هم که دیگه محشر بووود????
صدای پای شایسته عزیزم?(به جای همه ما قدم برمی داشتی????)
یه درخت که از بالا خشک بود وپاینش تازه جونه هایی زده بود در میان اون همه سرسبزی ودر کنار دریاچه پرآب منو متوجه خودش کرد
با خودم گفتم نگاه کن ببین آب هست همه درختا هم سرسبزن ولی این درخت نتونسته بهره ببره
وربطش دادم به خودم که اگر نتونستم تا الان اون طور که باید ثروتمند ویا موفق بشم ویا روابط عالی داشته باشم و.. همش از باورهای غلط خودم بودمه وگرنه همه چیز هست ??
درخته جونه زده بود یاد گرفته بود ریشه هاشو به طرف آب ببره??
عین من که یاد گرفتم باورهامو درست کنم وکم کم همه چیز درست میشه
جوانه های ریزی زدم و و قتی این جونه های زیاد وزیادتر بشه حتما درخت سرسبزی میشم??
که هم برای خودم مفیدتر خواهم بود وهم برای دیگران??
چه رقص زیبایی?اما چیزی که بیشتر توجهم جلب کرد دوستانش بودن یه لحظه گفتم فقط برای اینکه جو شاد بشه اینطور تشویق می کنن بعد دیدم نه اونا با تمام وجودشون به وجد میان از حرکاتی که اون پسر انجام میداد چون خودشون هم دوست داشتن بتونن اون حرکات انجام بدن ??
واین دقیقا مثل ماست که هر کدوم ازما اززیباییهایی که خانم شایسته بهمون نشون میده یا دوستامون توی نوشته هاشون میگن به وجد میام ???
آهنگ محسن چاووشی خیلیی زیبا بود اولین بار که فایل دیدم با شروع آهنگش اشک از چشمام جاری شد?????
وای چقدر زرافه ناز بود تو دلم می گفتم خوشبحال مایک که داره نازش می کنه?
واون خونه مانند قرمزی که برای زرافه بود خیلی قشنگ بود?
یه لحظه دوربین روی زرافه بود گفتم چقدر دلم می خواد گردنش نوازش کنم همون لحظه سرش اورد طرف دوربین که از دست شما غذا بخوره ??خیییلی ذوق کردم????
حیوونا هی سرشون رو میوردن توی ماشین اصلا بدم نمیومد نوازششون کنم بعد با خودم گفتم پس چرا اینقدر از نوازش کردن سگ بدت میاد وهمش میگی کثیفه?? پیش خودم میگفتم اه موهاش به دست آدم می چسبه و خیلی چیزای دیگه? ولی خوب اینا هم مو داشتن پس چرا این حس به اینا ندارم؟?چرا اینا دوست داشتنین ولی اون نه؟?نتیجه اینکه من یه سری باور غلط نسبت به سگ و همینطور گربه دارم?باید این دوتا رو درست کنم?(سخته ولی شدنیه)
خدای من چه رنگی به طاووس زدی??
چقدر رنگ آفرینی تو زیباست پروردگارم?????????
من احساس می کردم دیگه علاقه ای به دیدن حیوانات ندارم یعنی چندین بار پیش اومده رفتیم مسافرت گفتن بریم باغ وحش گفتم من نمیام?ولی حالا نظرم عوض شده اگه موقعیتش پیش اومد حتما میرم واینبار با یه نگاه تازه این زیبایها رو می بینم حتماا حتمااا با دست پر هم میرم براشون خوراکی می برم چقدر غذا دادن به حیوانات لذت بخشه??
وای خدای من جاده سرسبز وقشنگ? ودیدن دوباره آهو?(چقدر دوست داشتم نوازشش کنم??)
وگفتن این جمله استاد انگار تو بهشتیم?
میدون اسب سواری ببین چه اسبای خوشگلی??(نشونه ثروت وفروانی)
آقا یه صحنه که نور طلایی کف زمینه صحنه حرم امام رضا رو یاد آورد انگار اینجور صحنه ای رو اونجا دیده بودم??
استاد عزیزمون با لباس قرمز ?(خیلی این صحنه حس خوبی داشت?هوا نور وصورت استاد همش باهم خیلی زیبا شده بود?)
وبه به از این موتور خوبااا???
غار من نسبت به غار دید خوبی نداشتم ولی چند وقت پیش به غار علیصدر همدان رفتیم وبا اصرار بقیه توی غار رفتم اولش حس خوبی نداشتم ولی بعدش عالی بود وفقط لذت بردم مخصوصا وقتی راهنما از شگفتی های درون غار گفت? واون خانم که با بچه هم رفتن نشون میده با بچه هم میشه تفریح کرد وحتی همچین جاهایی رفت?
وجاده سرسبز وزیبا وماشین شیک وعالی وآبهای کنار خیابون که نشونه بارندگی بود?
وبرف پاکن آخر انگار گفت چشمها را باید شست جور دیگر باید دید????
دوستتون دارم????
استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزم سپاسگذارم ?????