https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-10 06:49:382024-08-26 14:43:10سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۶
408نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام وارادت خدمت استاد و خانم شایسته عزیزم کاش میشد ویس داد و از این احساس که الان دارم میگفتم ممنون از فایل عالی که گذاشتید شما بهترینید چقدر همه در صلح با خودشون بودن هیجکی درگیر موبایل نبود سرش تو گوشی نبود هر کی با هر نوع لباس و رنگ مویی داشت از کار خودش لذت میبرد و اینه همه غذا و اصلا همچین جایی که بتونی تواناییت رو نشون بدی و همزمان بتونی پول در بیاری همه جا چقدر تمیز و عالی بود ۹۰ درصد به بالا من دیدم که حالشون خوب بود از شما و استاد عزیزم ممنونم چون واقعا حالم قابل توصیف نیست البته من الان قدم ۴ هستم یک کلمه دوستون دارم
سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان این فایل زیبا امروز به عنوان نشانه هدایتم بود و از این عالیتر نمیشه خدارو صدهزارمرتبه شکر که به این زیبایی هدایت و حمایت میکنه از بنده هایی که عزمشون رو جزم کردن تا زندگی رو همه جانبه تجربه کنن در این فایل عشق و زیبایی و محبت و امید و هیجان زندگی موج میزنه خداروشکر ،به خاطر وحود همه ادمهایی که باعث میشن انگیزه بگیری و من تصمیم گرفتم پکیجهای کوچک و زیبا از محصولهم تهیه کنم و با هدایت و حمایت خدای مهربون و عزیزم به فروش برسونم وقتی دیدم انسانهایی هستند که با عشق و با نظم و خیلی عالی محصولشون رو ارائه میدن و انقدر لذت بخشه که حتی اگه نیاز هم نداشته باشی به خاطر اون زیبایی محصول دوست داری خرید کنی واز خریدت خوشحال باشی خداروشکر بازهم هزاران بار شکر برای این هدایت زیبا تصمیم گرفتم از این به بعد هر فایلی رو که میبینم تصمیم عملی که میگیرم هم بنویسم تا اقدام عملی هم داشته باشم به نظرم هر نشانه مثل یک قدم مارو به سمت هدفمون هدایت میکنه تا قدم به قدم این مسیر زیبا رو طی کنیم مسیری که انتهایی نداره و به هر هدفی که میرسیم با انتخاب هدف بالاتر اون رو ادامه میدیم اما هر قدم میتونه از قدم قبلی زیباتر باشه چون اگاهیهای ما در حال بالا رفتنه خداروهزارمرتبه شکر و تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و همه دوستانی که با نوشتن نظراتشون به زیباتر شدن مسیر کمک میکنند امیدوارم به همه رویاهامون که به قول استاد رویا نیستند بلکه میتونن جزئی از تجربیات زندگیمون باشن برسیم در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و موفق باشین
حدود ۱ هفته پیش توی ترکیه یک کنفراس بود با موضوع بازارهای مالی با سخنرانی جردن معروف به گرگوالاستریت.
من که نرفتم.ولی قسمتهایی از کنفراس را دیدم.
خداروشکر میکنم که منو هدایت کرد به سایت عباسمنش.چونکه هرچیزی که توی اون سخنرانی میگفتند را من چندین ماه قبل بدون اینکه بخوام هزینه کنم یا وقت زیاد بزارم یا کارهایی که برای سفر لازمه را انجام بدم از طریق استاد یاد گرفتم.بسیار خداروشکر کردم.
افراد معروفی هم بودتد توی سخنرانی مثل ماهان تیموری.حمید استیلی.علیرضا محرابی و چندین نفر دیگه.
با خدا باشو پادشاهی کن.بی خدا باش و هرچه خواهی کن.خدا منو بدون اینکه بخوام هزینه کنم به سایت عباس منش هدایت کرد.واقعا ممنوتم خدا.
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی خانواده عباسمنش،خدارو شکر میکنم برای این همه زیبایی که چشمام میبینه واقعا سفر به دور امریکا خیلی جذاب و پر از زیباییِ امیدوارم همه ی ما با دیدن این تصاویر و این مردم آرام و مهربان به سمت این زیبایی ها هدایت بشیم.
سلام این اولین کامنته منه اول نمیخواستم کامنت بزارم ولی با دیدن فایل ی جوری شدم چقدر حال این فایل خوب بود هرچند ک فایلای دیگه هم عالی بودن ک البته ب قول استاد تو مسیر ک بیفتی دیگه هر روز همه چی برات بهترو بهتر میشه یا میفهمی ک از اینم بهتر هست دقیقا میدونم ک با دیدن فایلای بعدی این اتفاق میفته ک بهترو بهتر میشه چقدر حال ادمها خوب بود من فقط لبخند دیدمو عشق ب کارشون ب همکاراشون ب مشتری هاشون چقدر تمیزو مرتب بودن که رو غذاهارو سلفون کشیده بودن ظاهرشم ک خوشمزه بود چقدر همه چی زیبا و خوب بود خدایاشکرت بابت دیدن این همه قشنگی و زیبایی و حال خوب و یه تشکر ویژه تر از مریم عزیز و استاد ک مارو تو تک تک لحظات شریک میکنند واقعا دمتون گرم
اولین زیبایی که شنیدم این بود که اونا انگار دارن واسه عزیزترین شخص زندگیشون غذا درست میکنن
خانم شایسته کاری که شما هم دارین انجام میدیدکم از عشق اون افراد به کارشون نیست
شماهم با یه عشقی کل این سفرنامه رو کار کردین که انگار واسه عزیزترین شخص زندگیتون میخایین بفرستین
انقدر پر از عشق
چیزی که من دیدم جریان داشتن زندگی واقعی تو این قسمت بود
همیشه زندگی رو یه جوری واسه من تعریف کردن که حتما باید یه کار گنده و خاص انجام بدی یا باید دکتر بشی یا دانشمند خیلی معروف یا خواننده ی سرشناس یا هر چیزی که طبق تعریف افراد بزرگ باشه که همه متعجب بشن
ولی تو این بازارچه زندگی به معنای قشنگتری در جریان بود
زندگی به معنای لذت بردن
و این لذت بردن تو تمام ادمایی که اینجا کار میکردن واضح بود
و نگاه درست به شغل
من تا یادمه نگاهی که اطرافیان و محیطی که توش هستم به شغل و کار داشتن این بوده که انگار یه وظیفه ی زوریه که مجبورن انجامش بدن
و شغلشون رو کاملا جدا از زندگیشون میبینن
ولی تو این فایل من یکی بودن زندگی و شغلو دیدم
که چقدر لذتبخش بود براشون کاری که انجام میدادن
یه موضوع دیگه هم خیلی به چشم میاد اونم اینکه….”
من این متنو نمیدونم کی نوشتم شاید ۷ یا ۸ ماه قبل، نوشته شده باشه
چند روزی بود یعنی مدت زیادیه یه مساله ای برام به وجود اومده که اصلا مساله ی نادلخواهی نیست یعنی تضاد نیست فقط به طرز عجیبو غریبی عجیبو غریبه، مبهمه، همش با خودم میگم شاید توهم باشه، هیچ منطقی رو براش پیدا نکردم و توضیحش واسه خودمم سخته و واسه همین یه سری سوالا واسم به وجود میاد هر روز، که دنبال درک این مساله هستم دنبال اینم که اون چیزی که قلبم حس میکنه رو باور کنم یا نه، چون منطقم هیچ ضرورتی رو برای اینکه همچنین مساله ای بوده باشه رو پیدا نمیکنه ولی وقتی اگاهانه جلوی این جریان رو میگیرم انگار یه جریان زیبایی تو وجودم متوقف میشه و تازگیا حتی احساس دلتنگی هم دارم نسبت بهش وقتی در مقابلش مقاومت میکنم و میخام انکارش کنم انگار یه چیزی خیلی عمیق کمه تو زندگیم، البته قبلا این مقاومتها خیلی زیاد بود که حتی اجازه فکر کردن بهشم به خودم نمیدادم ولی از یه جایی رهاش کردم و خودمو سپردم به هدایت خداوند تا این مساله رو واسم واضح کنه، توضیح بده، روشنم کنه، یعنی یه سلسله خوابهایی رو دیدم مدتها قبل که یه جنبه هایی از اون خوابها رو واسم روشن کرده ولی این قسمتشو هنوزم که هنوزه درک نمیکنم
امروز حسم گفت برم قسمت نشانه ی امروز، از این قسمت خیلی کم استفاده میکنم ولی امروز هدایت شدم به این قسمت وقتی فایل وردشو باز کردم دیدم نوشتمم واسش ولی چون میخواستم ادامه بدم نوشتنو، این کامنتو نذاشتم تو سایت و حالا چی شده که ادامه ندادم یادم نمیاد
الان که دوباره این قسمتو دیدم احساس میکنم باید چندین بار ببینمش تا جوابی رو که بازم انگار داره تایید میکنه این جریانو و پذیرفتش واسه ذهنم آسون نیست رو درک کنم، این در حالیه که قلبم مدتیه اصرار داره که بپذیرمش.
به نام خدای بخشنده ی مهربان
امروز به لطف خدا داریم مریم مهمونی دست مهربونی از خدا
حتما برگشتم براتون مینویسم
سلام بر استاد عزیز و مریم خانم شایسته
ممنونم بابت این فایل عالی و ثروت بخش
کلی از دیدن این همه نعمت و فراوانی لذت بردم عالی و فوق العاده بود
سلام وارادت خدمت استاد و خانم شایسته عزیزم کاش میشد ویس داد و از این احساس که الان دارم میگفتم ممنون از فایل عالی که گذاشتید شما بهترینید چقدر همه در صلح با خودشون بودن هیجکی درگیر موبایل نبود سرش تو گوشی نبود هر کی با هر نوع لباس و رنگ مویی داشت از کار خودش لذت میبرد و اینه همه غذا و اصلا همچین جایی که بتونی تواناییت رو نشون بدی و همزمان بتونی پول در بیاری همه جا چقدر تمیز و عالی بود ۹۰ درصد به بالا من دیدم که حالشون خوب بود از شما و استاد عزیزم ممنونم چون واقعا حالم قابل توصیف نیست البته من الان قدم ۴ هستم یک کلمه دوستون دارم
سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان این فایل زیبا امروز به عنوان نشانه هدایتم بود و از این عالیتر نمیشه خدارو صدهزارمرتبه شکر که به این زیبایی هدایت و حمایت میکنه از بنده هایی که عزمشون رو جزم کردن تا زندگی رو همه جانبه تجربه کنن در این فایل عشق و زیبایی و محبت و امید و هیجان زندگی موج میزنه خداروشکر ،به خاطر وحود همه ادمهایی که باعث میشن انگیزه بگیری و من تصمیم گرفتم پکیجهای کوچک و زیبا از محصولهم تهیه کنم و با هدایت و حمایت خدای مهربون و عزیزم به فروش برسونم وقتی دیدم انسانهایی هستند که با عشق و با نظم و خیلی عالی محصولشون رو ارائه میدن و انقدر لذت بخشه که حتی اگه نیاز هم نداشته باشی به خاطر اون زیبایی محصول دوست داری خرید کنی واز خریدت خوشحال باشی خداروشکر بازهم هزاران بار شکر برای این هدایت زیبا تصمیم گرفتم از این به بعد هر فایلی رو که میبینم تصمیم عملی که میگیرم هم بنویسم تا اقدام عملی هم داشته باشم به نظرم هر نشانه مثل یک قدم مارو به سمت هدفمون هدایت میکنه تا قدم به قدم این مسیر زیبا رو طی کنیم مسیری که انتهایی نداره و به هر هدفی که میرسیم با انتخاب هدف بالاتر اون رو ادامه میدیم اما هر قدم میتونه از قدم قبلی زیباتر باشه چون اگاهیهای ما در حال بالا رفتنه خداروهزارمرتبه شکر و تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و همه دوستانی که با نوشتن نظراتشون به زیباتر شدن مسیر کمک میکنند امیدوارم به همه رویاهامون که به قول استاد رویا نیستند بلکه میتونن جزئی از تجربیات زندگیمون باشن برسیم در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و موفق باشین
سلام به همه .
حدود ۱ هفته پیش توی ترکیه یک کنفراس بود با موضوع بازارهای مالی با سخنرانی جردن معروف به گرگوالاستریت.
من که نرفتم.ولی قسمتهایی از کنفراس را دیدم.
خداروشکر میکنم که منو هدایت کرد به سایت عباسمنش.چونکه هرچیزی که توی اون سخنرانی میگفتند را من چندین ماه قبل بدون اینکه بخوام هزینه کنم یا وقت زیاد بزارم یا کارهایی که برای سفر لازمه را انجام بدم از طریق استاد یاد گرفتم.بسیار خداروشکر کردم.
افراد معروفی هم بودتد توی سخنرانی مثل ماهان تیموری.حمید استیلی.علیرضا محرابی و چندین نفر دیگه.
با خدا باشو پادشاهی کن.بی خدا باش و هرچه خواهی کن.خدا منو بدون اینکه بخوام هزینه کنم به سایت عباس منش هدایت کرد.واقعا ممنوتم خدا.
بنامخداوندزیبایهامندراینفایل احتراموعزتنفسراازهمهچیزبیشتردیدموایمانرادر صورتتکتکادمهاالهی صدهزاربارشکرت وتشکرازاستادعزیزوخانمشایسته
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی خانواده عباسمنش،خدارو شکر میکنم برای این همه زیبایی که چشمام میبینه واقعا سفر به دور امریکا خیلی جذاب و پر از زیباییِ امیدوارم همه ی ما با دیدن این تصاویر و این مردم آرام و مهربان به سمت این زیبایی ها هدایت بشیم.
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم خداجون شکرت🌹⚘❤🌹⚘
سلام این اولین کامنته منه اول نمیخواستم کامنت بزارم ولی با دیدن فایل ی جوری شدم چقدر حال این فایل خوب بود هرچند ک فایلای دیگه هم عالی بودن ک البته ب قول استاد تو مسیر ک بیفتی دیگه هر روز همه چی برات بهترو بهتر میشه یا میفهمی ک از اینم بهتر هست دقیقا میدونم ک با دیدن فایلای بعدی این اتفاق میفته ک بهترو بهتر میشه چقدر حال ادمها خوب بود من فقط لبخند دیدمو عشق ب کارشون ب همکاراشون ب مشتری هاشون چقدر تمیزو مرتب بودن که رو غذاهارو سلفون کشیده بودن ظاهرشم ک خوشمزه بود چقدر همه چی زیبا و خوب بود خدایاشکرت بابت دیدن این همه قشنگی و زیبایی و حال خوب و یه تشکر ویژه تر از مریم عزیز و استاد ک مارو تو تک تک لحظات شریک میکنند واقعا دمتون گرم
“به نام حق
سلام
اولین زیبایی که شنیدم این بود که اونا انگار دارن واسه عزیزترین شخص زندگیشون غذا درست میکنن
خانم شایسته کاری که شما هم دارین انجام میدیدکم از عشق اون افراد به کارشون نیست
شماهم با یه عشقی کل این سفرنامه رو کار کردین که انگار واسه عزیزترین شخص زندگیتون میخایین بفرستین
انقدر پر از عشق
چیزی که من دیدم جریان داشتن زندگی واقعی تو این قسمت بود
همیشه زندگی رو یه جوری واسه من تعریف کردن که حتما باید یه کار گنده و خاص انجام بدی یا باید دکتر بشی یا دانشمند خیلی معروف یا خواننده ی سرشناس یا هر چیزی که طبق تعریف افراد بزرگ باشه که همه متعجب بشن
ولی تو این بازارچه زندگی به معنای قشنگتری در جریان بود
زندگی به معنای لذت بردن
و این لذت بردن تو تمام ادمایی که اینجا کار میکردن واضح بود
و نگاه درست به شغل
من تا یادمه نگاهی که اطرافیان و محیطی که توش هستم به شغل و کار داشتن این بوده که انگار یه وظیفه ی زوریه که مجبورن انجامش بدن
و شغلشون رو کاملا جدا از زندگیشون میبینن
ولی تو این فایل من یکی بودن زندگی و شغلو دیدم
که چقدر لذتبخش بود براشون کاری که انجام میدادن
یه موضوع دیگه هم خیلی به چشم میاد اونم اینکه….”
من این متنو نمیدونم کی نوشتم شاید ۷ یا ۸ ماه قبل، نوشته شده باشه
چند روزی بود یعنی مدت زیادیه یه مساله ای برام به وجود اومده که اصلا مساله ی نادلخواهی نیست یعنی تضاد نیست فقط به طرز عجیبو غریبی عجیبو غریبه، مبهمه، همش با خودم میگم شاید توهم باشه، هیچ منطقی رو براش پیدا نکردم و توضیحش واسه خودمم سخته و واسه همین یه سری سوالا واسم به وجود میاد هر روز، که دنبال درک این مساله هستم دنبال اینم که اون چیزی که قلبم حس میکنه رو باور کنم یا نه، چون منطقم هیچ ضرورتی رو برای اینکه همچنین مساله ای بوده باشه رو پیدا نمیکنه ولی وقتی اگاهانه جلوی این جریان رو میگیرم انگار یه جریان زیبایی تو وجودم متوقف میشه و تازگیا حتی احساس دلتنگی هم دارم نسبت بهش وقتی در مقابلش مقاومت میکنم و میخام انکارش کنم انگار یه چیزی خیلی عمیق کمه تو زندگیم، البته قبلا این مقاومتها خیلی زیاد بود که حتی اجازه فکر کردن بهشم به خودم نمیدادم ولی از یه جایی رهاش کردم و خودمو سپردم به هدایت خداوند تا این مساله رو واسم واضح کنه، توضیح بده، روشنم کنه، یعنی یه سلسله خوابهایی رو دیدم مدتها قبل که یه جنبه هایی از اون خوابها رو واسم روشن کرده ولی این قسمتشو هنوزم که هنوزه درک نمیکنم
امروز حسم گفت برم قسمت نشانه ی امروز، از این قسمت خیلی کم استفاده میکنم ولی امروز هدایت شدم به این قسمت وقتی فایل وردشو باز کردم دیدم نوشتمم واسش ولی چون میخواستم ادامه بدم نوشتنو، این کامنتو نذاشتم تو سایت و حالا چی شده که ادامه ندادم یادم نمیاد
الان که دوباره این قسمتو دیدم احساس میکنم باید چندین بار ببینمش تا جوابی رو که بازم انگار داره تایید میکنه این جریانو و پذیرفتش واسه ذهنم آسون نیست رو درک کنم، این در حالیه که قلبم مدتیه اصرار داره که بپذیرمش.
شاد باشید
در پناه حق.
خدارو صد هزار مرتبه شکر
خداروشکر که این تصاویرو میبینم و متوجه میشم که بله من هم میخوام جای به این خوبی رو تجربه کنم .
این لبخندا رو ببینم ،این محبت و این احساس صلحی که هر آدم با خودش داره رو از نزدیک درک کنم .
خدایا شکرت منم این تجربه هارو میخوام
از استاد عزیزم که زندگی رو برام قشنگتر کرده و از مریم بانو که ازش عشق رو یاد گرفتم سپاس گذارم❤❤❤🌹🌹🌹🌹