سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۷

به نام خدای مهربان

خدا ور شکر از هاین همه نعمت و زیبایی

چقد جالب که میشه روغن زیتون بگیری با طمع های مختلف که کمک کنه به خوشمزه بودن غذا

چقد با ارامش توضیح میدن در مورد محصولاتشون و چقد با احترام در کمال خونسردی مشتری رو راهنمایی میکنن انگار فقط همین یه مشتری رو دارن و تمام توجه شون به نیاز های مشتری هست و باز هم چقد باحال خودشو معرفی میکنه و جالبه وقتی میگین از ایران هستین یه شوق خاصی تو چشماش اومد انگاری که تازه ایران رو شناخته و این جور افرادی ایرانی هستن

اون دختر بستنی فروش وقتی سرش تکون میخورد چقد ناز اون موهای بسته اش این و ور اون ور میرفت و چقد قاشق زیاد بود اونجا که تست کرده بودن و این خودش نشان دهنده ی مشتری زیاد هست

استاد واقعا عاشق این جور مسخره بازی ها هستم که در میارید من خودم اینجوریم و وقتی این کارا رو میکنم خوشحال میشم با خودم و خدای خودم در صلحم و الان هم که توی اون تونل صدا در میاوردین خیلی ذوق کردم خدا خیرت بده همه چی توی این فایل ها هست خانم شایسته عجب حرکتی رو شروع کردی واقعا دمت گرم

واای اون مرغابی ها چقد باحال توی اون منطقه اخه چجوری پیدا میشن که بیا ن جلوی دوربین شما خانم شایسته من که فکر میکنم فرکانس های خودتون و هزاران نفری هست که توجهشون روی زبیایی های خداونده و جهان اینجوری بهشون پاسخ میده

اون سنجاب سفید که هم وجودش خودش و هم رنگ متفاوتش دیونه کننده اس تا حالا ندیده بودم این ها یعنی اینکه جهان جواب میده و میگه تو توجهت رو بذار روی زیبایی ها من چیزهایی رو نشون میدم که اصلا باور نمیکنی و الان دقیقا همین اتفاق داره میافته

چجوری اون مرغابی ها میرن لبه ابشار وایمیستن من که دیدم گفتم اوه نکنه یهو بیافتن یه لحظه غفلت از ذهنم میخواد این باورهای شیطانی رو پر رنگ کنه و دوباره اگاهانه با خودم گفتم که نه اونا که انسان نیست که شیطان گولشون بزنه و بخواد ترس و یاس و ناامیدی بهشون بده اونا تماما پر هستن از ایمان که میرن اون لبه وای میایستن ما انساها هستیم که در طول مدت زمان بزرگ شدن با باورهای محدود کننده مون داریم زندگی رو برای خودمون جهنم میکنیم و الان توی این مکتب و این دوره از اموزش های شایسته عزیز داریم درس ایمان و خداشناسی و خود شناسی میاموزیم

چقد باحال بود این رستوران ایرانی من فایل رو دو بار دیدم دفعه اول متوجه نشدم که گفتین ایرانی چون این پسر داداشم اینجا بود روی پام میشینه هر وقت من میام جلوی لپ تاپ میاد و میگه گوچی گوچی خخخخخ یعنی توی گوش منم بزار بشنوم منم میذارم وقتی موزیک ها رو گوش میکنه حین فایل ذوق میکنه بچه است دیگه با ذهن پاک خیلی راحت به خواسته اش میرسه

غذاهای ایرانی رو ببین چقد لذت بردم روی در رستوران ساعت کاری رو نوشته بود هم به زمان خودش و هم مشترها احترام میذاره

تماما زیبایی و جلال شکوه خداوندی توی فایل دیده میشه از طبیعت گرفته تا چیزهایی که ساخته ذهن و دست انسانه

وقتی فکر میکنم به این همه زیبایی میگم حالا حساب خودت خودت ثروتمند بشی و بخوای جهان رو بگردی دیگه چه جاهایی که نمیری و چه زیبایی هایی رو نمیبینی و این خواسته در درونم بیشتر شکل میگیره که تمام جهان رو ببینم و از زیبایی هاش لذت ببرم و هی سپاسگزاری کنم و هی بیشتر ببینم و اون موقع میدونم اگه از دنیا برم با کمال میل میرم الان میفهمم در حد ۴۰درصد اونجا که استاد میگفت من هر کاری که بخوام تو دنیا انجام دادم و الام ازراعیل بیاد بگه بریم منم میگم بریم من اماده تجربه اون دنیا هستم اره درسته ثروتمند شدن معنویترین کاری هست که توی دنیا میشه انجام داد

توی اون رستوران این نمود بود که هر فردی میتونه و راحت با هر فرمی بگرده جالب بود پوشش خانم هایی که اونجا بودن از ایران با حجاب تر بودن من فکر میکنم چون ازادی دارن و رها شدن از بند شیطان هست توی این موضوع این عزت نفس رو بهشون داده که هر جور دوس دارن بگردن و چقد این ازادی عالیه و من خودم مهمترین ایتم زندگیم ازادیه همه جوره دوس دارم ازاد باشم خدایا شکرت که ما رو ازاد افریدی و اگه ما توی زندگی زندان باورهای محدود کنندهمون هستیم الان با این مکتب داریم خودمون رو رفرش میکنیم و بر میگردیم به ازادی دوران بچگی مون

ممنون و سپاسگزارم خانم شایسته عزیز دسستون رو میبوسم و خداقوت میگم بهتون چقد این فایل ها داره با روح و جان ما بازی میکنه و میبره به سمت ایمان و خداشناسی و خود شناسی

ممنون استاد عزیز و گرانقدرمون هستم که این شرایط رو فراهم کرده من یکی که نهایت استفاده میبرم

در جهان من هه چیز نیکوست خداوندا سپاسگزارم