سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۸

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگدار دوست عزیزمان -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

چه شروع حیرت انگیزی! انگار که ی پرده ای جلوی چشم من گذاشته شده بود که مریم جان اون رو کنار میکشه و یهویی ی تصویر خیلی پاک و زلال از ی آسمون زیبا و مخمل های سفید رنگش چشم های منو قلقلک میده که بیدار شم و سفر امروزم رو شروع کنم سفری که انتخابش انتخاب منه اما اینکه کجا میره و چجوری میشه رو یکی دیگه هدایتش میکنه.

وای که جنس موسیقی هم جوریه که کل بدن منو رو به وجد میاره انگار که قراره درس امروزم رو با رقص و پایکوبی یاد بگیرم توی کلاسی که فاصله ای بین استاد و دانشجوش نیس. کلاسی که توش همه یکی شدن من و تویی وجود نداره همه ما شدیم و داریم توی ی مسیر با هم حرکت میکنیم . کلاس لذت و شعف. کلاسی که فقط کافیه چشم هات رو توش باز کنی تا ببینی و یاد بگیری:

چی رو یاد بگیری ؟!

تکنولوژی رو در کنار جریان سیال طبیعت. کی گفته برای پیشرفت و آبادانی، طبیعت باید فدای تکنولوژی بشه و از بین بره؟!

پس چرا اینجا اینجوری نیست؟!

اینور یکی داره قایق سواری میکنه در اوج آرامش در دامن طبیعت و اونور توی اون ساختمونهایی که از دور عظمتشون در برابر این زیبایی ها کمرنگ شده تکنولوژی داره مسیر خودش رو میره. اصلا انگار بودن طبیعت کنار اونها به اونها جون میده تا حرکت کنن و جلو برن. به اونا کمک میکنه که دیده بشن شاید اگر سرسبزی درختها و چمن اطراف نبود رنگ اون ساختمونها هم خیلی به چشم نمی اومد.

چی رو یاد بگیرم؟!

خودم باشم و از لحظه هام لذت ببرم و به خودم آسون بگیرم. وای که چقدر لذت بردم از رها بودن استاد روی چمن ها. چقدر دوست دارم این لذت رو تجربه کنم تو ی همچین جای تمیزی.

لذت نقاشی کشیدن رو در اوج سادگی و لذت و اینکه خودم باشم و هر جایی عشقم کشید بشینم و رها و آزاد کاری رو که بهش علاقه دارم رو انجام بدم.

چی رو یاد بگیرم؟!

در لحظه زندگی کردن و لذت بردن رو حتی از چیزای کوچک مثل تاب.  یاد بگیرم وقتی میرم پارک خجالت نکشم از اینکه روی تاب بشینم و لذت ببرم و اینکه با اینکارم دیگران چه قضاوتی می کننن راجع بمن برام مهم نباشه.

چی رو یاد بگیرم؟!

اینکه اگر مانعی برای لذت بردن بود، بدنبال ی راه حل براش باشم نه اینکه خودم رو از اون تجربه محروم کنم. ممکنه اون راه حل تغییر زاویه نگاه باشه که من رو به ایده های ساده و کارا هدایت می کنه. مثل اون خانمی که کالسکه بچش رو به دوچرخش وصل کرده بود.

چی رو یاد بگیرم؟!

اینکه هرچه قوانین رو بهتر یاد بگیرم کیفیت زندگیم میره بالا و دیگه مجبور نیستم هر جایی میرم نقاب به دست باشم و آنقدر نقاب هام زیاد بشه که خود واقعیم رو گم کنم.

اینکه همه چی توی این دنیا یِ رنگ و بویی داره و از طریق اون میشه باهاش ارتباط برقرار کرد مثل ریل قطار که بوی خاص خودشو داره و پیام پیوستگی و استمرار تا رسیدن به هدف رو میرسونه.

اینا چیزایی بود که من با دوبار دیدن این فایل، برام درس داشت و خدا میدونه اگه چند بار ببینم  چه درسهای دیگه ای یاد بگیرم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۸
    151MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 3
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3850 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداروشکر میکنم که یک روز دیگه فرصت دیدن و حس کردن زیبایی های این قسمت را به خوبی دارم. خدایا سپاس گزارم برای این خانواده بینظیر و یکتا خدایا سپاس گزارم به خاطر این سفرنامه بینظی و شگفت انگیز خدایا سپاس گزارم به خاطر انگشت هایی که میتوتم با سرعت بالایی تایپ کنم. خدایا سپاس گزارم به خاطر قانون تمرکز من میخوام مینویسم الان … من کاری به کسی ندارم .. اینو دارم به تو میگم جهان جان و با عملم نشون دارم میدم. من میخوام به هدفم زوم کنم That’s it.

    از دیروز به فکر یک برنامه ی بهتر برای پرانرژی ماندنم در طول روز هستم و البته مفید تر و کارامدتر ..

    اول اینکه میخوام هدف از این نوشته ام را مشخص کنم میخوام ردپا به جا بذاری چون ردپاست پس میخوام کامل با جزییات بنویسم اینو دارم مینویسم چون اولش هدف مشخص نبود و من یکبار نوشتم با جزییات بعد پاکش کردم گفتم بذار خلاصه بنویسم بعد هم که این کار را کردم کردم تعجب کردم!! من برای کی دارم مینویسم!!! برای خودم هن؟ حله پس خودت خوب میدونی خلاصه کردن توی سبک نوشتن تو نیست محمد و همیشه دوست داری با جزییات بنویسی و عشق کنی .. اوکی پس همین سبکت را ادامه بده و نه اگر کسی گفت خلاصه بنویس سریع .. بدو بدو بابا یکم اول حلاجیش کن هر چیزی که میشنوی ببین خوبه ببین بهت کمک میکنه ببین کجاها خوبه اصلا ازش استفاده کنی .. والسلام.

    دیروز خدا جون بهم یک برنامه داد که شروعش با سپاس گزاری هست و بعد صبحانه و دیدن قسمت روز سفرنامه با فرمت خودم، و بعد قرآن هست برای تقویت باورهای توحیدی و بعد GYM وبعد .. استارتش امروز بود که من نوشتم که دیروز مهمانی رفتیم .. منتها امروز از همون اول صبح برادر زاده ی 10 ساله ی من مهمان من شد! واو خدایا شکرت

    منتها این پسر خیلی اکتیو و منمم امروز واقعااا برام مهم بود که سپاس گزاریم را کامل کنم یعنی به خاطر سلامتی سپاس گزاری کنم به خاطر معنویت به خاطر کسب و کار و … و بعد برم تازه صبحانه بخورم و بیام سریال را ببینم. برام مهم بود و هست که اول صبح روی سپاس گزاری کوک بشم متعهد به کنترل ذهن متعهد به زندگی به سبک شخصی متعهد به کانون توجه روی زیبایی ها داشته باشم و … محمد مهدی جان اومد و ساعت 12 بود که من اومدی پای کامپیوتر که نگاه کنم .. یکم که گذشت خوابم میمومد واقعا .. دیدم که محمد مهدی اومد تو اتاقم چون قبلش من گفته بودم تا ساعت 3 من باید بنویسم و کار دارم .. کسی نمیتونه بیاد توی اتاق ..

    اومد و کنار من نشست و داشت با تبلتش بازی میکرد .. همون موقع هایی که من داشتم انگار چرت میزدم و کامنت ها را میخواندم .. دیدم یک دفعه یک صدای آشنایی اومد و دیدم خیلی تو بحرشه .. داشت بازی میکردم .. بازی نبود جز Tiles Hop و صدایی نبود جز موسیقی Tunder از گروه تحسین برانگیز امیجین دراگونز .. من توی همون حالت خواب توی The Frist Sight من وقتی سرم را برگردوندم و بازیش را دیدمم همون اوللل تحسین منووو وااا داشت این بازی!

    به شدت نوع خود بازی با خود ریتم موسیقی یکــی | ONE بود و بعد گفتممممم عَه پسر چه ذهن خلاقی داشته چه عشقی داشته این هم پاره و هم پاره هایی که این بازی را درست کردند آفرین آفرین .. همین را توی ذهنم گفتم و من خوابم گرفت!! دیدم یک دفعه محمد مهدی همون موقع تبلت را داد و گفت عمو شما هم بازی کن .. و من هم شروع کردم .. تا بازی کردم یک هیجان خیلی خفنی منو گرفت یکبار دوبار سه بار نشد من انرژژژژی خیلی زیادی گرفتم از خود این بازی تحسین برانگیز .. انگار این بازی اومده بود در زمان و مکان مناسب بهم برسه تا درس هایی را بگیرم .. اوکی

    شروع کردم دو بار من دو بار محمد مهدی نوبتی بازی میکردیم هر کسی هم میرسید به امتیاز بالای 80 یکبار جایزه داشت .. همون توجه ام باعث شد که زیبایی های بیشتری توی این بازی ببینم که به شرح زیر است:

    + بازی هست به این شکل که شما یک توپ داری و باید در لحظه وقتی پل ها برای شما به نمایش گذاشته میشن آماده باشی آگاه باشی که دستت را تکون بدی و هر وقت این مرحله را تموم کردی میری مرحله بعد ( داستان ِ مدار را انگار اون هم پاره امون میدونسته )

    جالب بود تو هرگز نمیتونستی توی این بازی آخر مرحله را ببینی که پل ها قراره کجا گذاشته بشن و تنها چیزی که میدونی و میبینی اینه که اول باید این پلی که هست را در لحظه بری روی اون و همینجورررر ادامه بدی فقط مسیرو تا کم کم آخر مسیر را هم ببینی به مقصد 100% برسی در این مرحله.

    یک چیز جالب که یاد گرفتم اینه که باید با خودت در صلح باشی و از هماهنگی موسیقی و نوع بازی یاد اون قسمت بچه ها افتادم که توی راک اند رول کنسرتی را بچه ها اجرا کردند که اصلا تا قبلش هم را نمیشناختند .. واوو

    اینم همون جوری بود وقتی تو با خودت به صلح میرسی وقتی با موسیقی به صلح میرسی و در لحظه هستی و همین لحظه مهم ترین هست برای تو، تو هم سو میشی با رشد دنیاااا

    + یک چیز جالب دیگه اینکه به خودت هدیه بده! اینو زمانی درکش کردم توی همین بازی که دیدم توی همین مسیر … وقتی لذت داری میبری مدام بعد از درصدی که جلو میری زمین بازی عوض میشه! رنگ صفحه عوض میشه یک رنگ شاد جاشو به یک رنگ شادتر میده ..

    + یک چیز دیگه توی این بازی مسیر راست بود اصلا کجی و کولی وفرعی نداشت امااا توی همون مسیر راست اگر راست میگی باید بتونی ثابت قدم باشی و در لحظه ( توی مسیر درست با باورهای درست حرکت کنی نتیجه هم میاد )

    ++ برای رسیدن به هدف باید تکاملت را طی کنی

    + اول بازی به خاطر اینکه تازه باهاش آشنا بودم میخواستم همون یک بار که بازی کنم ( تفکر قبل بازی) بگم که بسمه همین کافیه حالا درسته تجربه کردن برای من مهمه ولی همین یکبار کافیه .. اما وقتی تو خودِ خودِ بازی اومدم و ادامه دادم و در لحظه بودم تصمیم گرفتم که ادامه بدم .. و به بعدش فکر نکنممم واقعا و اون امتیازی که میخوام را بگیرم. که همینم شد .. تا 215 یک دفعه رفتم .. ولی قبلش امتیاز بالای +100 را هم زدم. ( گفتم اگر انقدر تونستم بزنم پس بالاتر هم میتونم )

    + قانون اینه بگی نمیتونی، قطعا نمیتونی، بگی میتونی .. so You Can Bro

    همین.

    واقعااا خودم را تحسین میکنم به خاطر ذهن ابر خلاقی که دارم .. خدایا شکرت. هر چی دارم از خدای منه .. من واقعا هیچی از خودم ندارم و همش لطف و فضل رب هست. رب من سپاس گزارم.

    اتفاق های دیگه ای هم که افتاد این بود که جالبه برام من دیشب به ساعت داشتم توجه میکردم محمد مهدی(زیبا) تا صبح اومد بهم گفت عمو ساعت قشنگ سبزِ بنِ تِنم را در بیار لطفا!!! و جالب تر که همین مورد را نوشتم توی دفتر اتفاقات خوبم و دقیقه های بعدش دیدم زیبا گفت که عَه من تا حالا به این ساعت توجه نکرده بودم اینجوری چقــــدر قشنگه!!

    الله اکبر .. آیا ایمان نمی آوری محمد؟!!!

    تو خالقی تو خالقی تو خالقی .. به هر چیزی توجه کنی همون را وارد زندگیت داری میکنی.. توی هر چیزی که بنگری خدا را میتونی دریابی همه جا میتونی خدا را پیدا کنی .. تا چند ساعت پیش آیا این درس ها را هم به خواب میدیدی که امروز به این شکل قراره بهت گفته بشه؟؟

    اوکی انعطاف پذیر باش برای رسیدن به خواسته ات .. اگر قرار بود درس ها را اونجوری با خواندن کامنت ها ببینی الان به این شکل کنار خودت دیدی! ببین خدا همه چیز میتونه بشه .. خدایا شکرت

    امروز بهم گفته شد که تضادهای زندگیم را وویس کنم و هر بار که خواست انرژیم بیاد گوشش بدم.

    سلام بر استاد عزیزم، به خاطر وجود ارزشمند شما از خدا جون سپاس گزارم و خدا را تحسین میکنم به خاطر خلقت قشنگِ شما، استادِ من از اینکه تونستید مسیر عشق و علاقه خودتون را دنبال کنید و ادامه بدید و همچین ثروتی بسازید نه فقط پول بلکه این خانواده که خودش یک ثروت عظیم ِ واقعا که به خاطرش واقعا باید هر روز و هر لحظه سپاس گزار بود این سایت امروز اینجا خدایا شکرت. استاد جون ممنونم که خودتون هستید ممنونم که دست بینظیر خدایی، خداروشکر میکنم به خاطر سلامتی و شادی درون و لذت بردن از زندگی اتون خداروشکر میکنم به خاطر تمام داشته هاتون به خاطر باغ ها و ملک ها و خونه ها و ماشین ها و موتور ها و جت اسکی و هواپیما و هر ابزار و وسیله ی ارزشمند دیگه ای که دارید واقعا واقعا خداروشکر میکنم. خداروشکر میکنم به خاطر تک تک دوره های ارزشمند سایت روانشناسی ثروت 1 که با عشقی که به کارتون دارید شروع به اپدیتش کردید بعد از سال ها و بدون هیچ هزینه ای و این، عشق میخواد علاقه میخواد سخاوت میخواد وقت میخواد انرژی میخواد که شما دارید این کار را میکنید.

    چرا؟

    چون که قانون را درک کردید اصل را درک کردید و به ثروت رسیدید که میتونید ازش بگذرید به ثروتی که از مسیر عشق و علاقه اتون بوده، به ثروتی که از این مسیر بوده اما خودِ ثروت به خاطر بودن در این مسیر عشق و علاقه نبوده فقط بلکه به خاطر ایمان والا و متعهد بودن و متوکل بودن شما بوده

    وقتی دارم قرآن را میخوانم بزرگیش را میتونم حس کنم .. ولی به یک میزانی هِی به خودم میگم که میخوام بیشتر درکت کنم و راهش را خیلی خوب شما درک کردی پدر و انجامش دادی و داری میدی .. سپاس گزاری .. توجه بر نکات مثبت .. در لحظه بودن .. دیدن نشانه ها و تاییدشون .. یعنی میدونم این کلید رفتن به مدارهای بالاتره اما اینم تکامل داره .. وقتی الان دارم شما را تحسین میکنم دلم واسه روزهایی گذشته ای که خیلییی راحت و بیشمار شما را تحسین میکردم و هر کس و هر چیز دیگه ای تنگ شده ..

    بذار یک چیز بگم خیالم را راحت کنم .. من اسمش را گذاشتم ماجراجویی در مسیر

    یعنی الان هم گذاشتم بهش فکر نکردم ..

    نمیخوام نسخه بپیچم واسه خودم که بگم محمد تو بایـــــد همیشه تحسین کنی تو باید همیشه لذت ببری تو باید … آقاا من گاهی وقت ها نمیتونم گاهی وقت ها اگر کسی داره از چیزی لذت میبره شاید اون لذتهِ جز سبک من نیست جز علایق منم نیست اصلا .. به خاطر همین نمیخوام به خودم سخت بگیرم که ای بابا و همین نگاهم منجر بشه که جز همون افرادی بشم که به خودشون دارن ضرر میزنن خودشون با فرکانس نامناسبش خب احساس بد و در نتیجه اتفاقات بد تجربه میشه.

    وقتی الان دارم مینویسم واقعا احساس میکنم که اینجا نیستم خودمم، نقشی بازی نمیکنم، بغض گلوی من گرفته، دوست دارم بنویسم .. بیام خودم را محروم نکنم از این کار بیام بازم لذت ببرم بیام بازم الهاماتی که بهم میشه را انجام بدم .. یادم بمونه و باشه که خداست که داره کارهای من را انجام میده من همین الان نیازی نیست که نفس هام را بشمارم نیازی نیست به چگونگی هضم غذام فکر کنم نیازی نیست به چگونه تکلم کردنم فکر کنم نیازی نیست ..

    خدایا رب العالمین، خدایی که در این لحظه و هر لحظه تمام موجودات در حال تسبیح و ذکر دائمی تو هستند از تو میخوام که من را ببخشی و بیامرزی و توبه ی من را بپذیری و مرا به راهِ راست به راه راستی که به آن ها نعمت فراوان اعطا کرده ای راه سپاس گزارن راه خوشبختان هر دو عالم ببخشی، و نه راه گمراهان و کسانی که بر آن ها غشب کرده ای. امین

    پرورگارا من تو به من گفتی و این اجازه را دادی که از خوان نعمت های بی پایانت در خواست کنم تا اجابت کنی مرا و من درخواستم اینه که غنی باشم غنی بی نیاز از غیر تو و فقط محتاج باشم به تو به یاری تو به محافظت تو به الهام تو به نشانه های تو به روزی تو به هدایت تو .. خدایا سپاس گزارم.

    این قسمت، قسمت رهایی .. آزادی … عشقِ … رابطه ی عاطفی بدون وابستگی و دل بستگی ِ .. صلحِ .. آرامش .. این قسمت قسمتِ عبادت از طریق نقاشی های بینظیر هم پاره ی ارزشمندمون هست. این قسمت قسمتِ لذت بردن از هر آنچه که داری هست قسمتِ به اشتراک گذاری شادی و خلاقیتت با دنیاست.

    تاثیرگذارترین صحنه ی این قسمت، ثانیه ی 5:40 هست زمانی که اون بچه توی همون کوشولو آب سرشو میذاره روی زمینی که آب جاریِ .. انگار اون بچه که دلش انقدر پاکِ و خدایی هست میخواست به این شکل به زمین به خالق زمین عشق بورزه. و این صحنه تکرار شد .. تاب بازی و عکس گرفتن پدر بینظیر تحسین برانگیز با دو فرزند بینظیر و قشنگ خود، توی صحنه ی بعدی این زوج تحسین برانگیزِ زیباااا و شاد هندی با لباس بسیار زیبا و جذابشون، همینطور نقاشی دوست بینظیر دوستمون که خیلی ساده روی زمین نشسته و آب کنارش عینکش کنارش، لبخندش همیشه هست و مریم جان عزیز تحسین برانگیز که تحسینش میکنم به خاطر این کار خارق العاده اش که رفت پیشش و بازم تحسین کرد و اونم با عشق نقاشی هاش را با ما به اشتراک گذاشت خدایا شکرت .. تجربه اشو داشتم که برم شهرهای متفاوت و با عشق بشینم بساط دل راه بندازم و شادی ام را بفروشم در قالِب دست بند و دریک کچر و .. خدایا شکرت

    صحنه ی بینظیر تحسین برانیگز دیگه، تاب بازی خانم و آقای خندان سن بالایی بود که دیدیم خدایا شکرت.

    باحال ترین صحنه ای که دیدم صحنه ی اون حوضی بود که ماهی های اون وسط توی یک نقطه تقریبا آبی که از دهانشان خارج میشد میرسید. و بعد در کنارشون ماهی های دیگه بود ..

    چقدر خوبه که اینجا هر کسی هر جوری دوست داره؛ داره میاد بیرون و عشق میکنه .. اصلا انگار تو ذهن این مردم چیزی به اسم قضاوت نیست بابا ..قضاوت کیلو چنده انقدر مردم این کشور دارن توحیدی تـــــر زندگی میکنند که نگو و نپرس و چقدر من تحسین میکنم، مردم این کشور از هر فرصتی استفاده میکنند واسه اینکه شادی کنند، مثل اون صحنه که دوچرخه سوار خانم بود و بچه اش را به پشت خودش بسته بود واقعااا دمش گرم. خدایا شکرت.

    اون صحنه ی استاد که خیلــــی راحت دراز کشیده بود زیر سایه درخت و عشق میکرد و مریم جان هم در حالِ عشق بازی .. فیلم گرفتن از مجسمه های زیبااا .. شیرر .. عقاب .. گل های زیبا .. تمییزی اینجااا واقعا مثل هر جای دیگه در این کشور خارق العاده و تحسین برانگیز خدااا قوت شهرداری این کشور خدا قوت مردم این کشور خدا قوت که انقدر با فرهنگ هستید انقدر بینظیرید خدااا قوت بهتریننن ها راا براتون آرزو میکنم. خدایا شکرت

    سرسبزی اینجا خارق العاده است.

    نقاشی های متفاوت نقاش جان ِ عاشق، بهترین هااا را واسش آرزو میکنم الهی که همیشه شاد و خندان و ثروتمند باشه و رستگار در دو عالم. آسمون بینظیر، ابرهای شگفت انگیز هوای خنک و مناسب. آسمون پاک. قلب پاک خدایاا شکرت

    شگفت انگیزترین صحنه ی این فایل همون اولِ فایل بود ..

    مریم جان تحسین برانگیز ( راستی سلام عزیزم: دوست دارم): پیاده روی توی Downtown کلمبوس، هیچ پلنی نیست جز اینکه زیبایی هاا را ببینید و تحسین کنید تا قدم به قدم هدایت بشید

    میخوام دوباره تکرارش کنم .. نمیخوام کپیش کنم و پیست کنم میخوام بنویسمش دوباره!

    مریم جان تحسین برانگیز گفت: ( سلا مَم میکنمم به زیباااااا جانمممممممم که داره متعهدانه با عشق با شور و هیجان ادامه میده این سفرنامه را: دوست دارم ):

    هیچ برنامه ای نیست جز اینکه زیبایی ها را ببینیم و تحسین کنیم تا قدم به قدم هدایت بشیم

    یک بار دیگه بازم میخوام بنویسمش: ( و در عین حالم سلام میکنممم به همه ی عزیزن دلم که همیشه و یا گاهی کامنت های ارزشمند خدای درونم را میخوانند سلام میکنم .. دوستون دارم ):

    هیچ برنامه ای نیست از قبل و یا روزهای قبل و یا سال های قبل فقط اینکه قراره زیبایی ها را ببینیم و تحسین کنیم قطعا خداوند ما را هدایت میکنه به زیباییی های بیشتر چون خداوند دارد به کانون توجه ما پاسخ میده

    اصلا ساده نمیشه ازش گذشت …

    یعنی اینکه نیازی نیست محمد جان وقتی میخوای با عشقت، چه تنها بری سفر و دور دنیا نیازی نیست خودت میدونی و تجربه داری میکنی که فقط کافیه کانون توجه ات را قفل کنی روی زیبایی ها و از ناخواسته ها اعراض کنی .. خدایا شکرت به خاطر درکِ امروزم.

    چقدر این کشور ماشاا.. رودخانه داره چه طبیعت غنی داره چه آب و هوای متفاوت و مختلفی داره چقدر بینظیر و ثروتمندِ این کشور واقعا آدم های درست در جای و زمان درست توش دارن زندگی میکنن خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

    ان شاا ماا هم میایم اونجا .. آمریکا آمریکاا ما داریمم میاییم ( خنده ) ولی تا قبلش کارهای زیادی هست که همین جایی که هستیم باید انجام بدیم.. هجرت فرکانسی .. ثابت قدم بودن .. هجرت فیزکی ما را مثل همه ی کارهای دیگه جهان انجام میده به بهترین شکل. و چقدر من برای این جهان سپاس گزاری برای لطفش برای پاسخ دادنش .. خدایا شکرت.

    دیشب انقدر به پیتزا توجه کردم که دقیقا همین الان یعنی شب بعد، یکی از خوشمزه ترین پیتزای خونگی نیم متری درست شده را میل کردم. ( یعنی از همین مورد هم میشه متوجه شد که چقدر ساده زندگیمون را داریم خودمون خلق میکنیم و چیزی که میخوام بگم اینه که وقتی ترمزی نداری ببین چقدر راحت و ساده خواسته ات اجابت میشه، انگار رسالت زندگی هر کسی اینه که حرکت کنه و درخواست هاش را به وضوح برسونه و دریافت کنه و تجربه کنه و باز هر بار بزرگ و بزرگتر بشه تا بتونه تجربه های بزرگتری داشته باشه ) خدایا شکرت.

    شهری و طبیعتی که از هم جدا نیست .. بچه هایی که با عشق دارند کایاک سواری میکنند و من چقدر این ورزش را دوست دارم، زوجِ عاشقی ( دو دوست ) که با عشق ردپدل بورد را انداختند توی آب و لذت میبرند از زندگی. فراوانی سنگ، ، فراوانی آب، فراوانی سرسبزی، فراوانی باران، فرااوانی شغل، فراوانی پول .. خدایا شکرت به خاطر این کشور به خاطر این دنیا به خاطر ایران.

    و چندین آسمان خراش خیلی بلند و شیک این جلوم دارم میبینم با هزاران هزار ماشین و انسان و لباس و جاده و مغازه ها و کافه ها و رستوران ها ..

    برای اینکه خودم را ببرم به فرکانس آدم های ارزشمندی که اینجاها را ساختند و بهش فکر کردند از خودم سوال میپرسم

    آیا اینااا ثروت نیست؟ آیا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست ؟ چند نفر دارن توی برج ها چه مسکونی چه تجاری چه شخصی چه مجموعه ای دارند پول خلق میکنند ؟ چند نفر در حال صلات هستند؟ چقدر رویاها و خواسته های جدید شکل گرفته وقتی جای جای این آسمان خراش ها رفتی و از نزدیک دیدیشون ؟ چقدر اعتماد به نفس و عزت نفس ها قوی تر شده؟ چقدر خوبه .. خدایا شکرت، فراوانی گُل، فراوانی چمن ها .. فراوانی برق، فراوانی از همه چیز هست اینجا واقعا. خدایا شکرت.

    الوو .. 1 1 1 هاهاها عاشقتم استاد جان خدا خیرت بده خدا حفظت کنه خدا خیر کثیرا بهت اعطاا کنه .. واقعاا فقط خودِ خودِ خدا میتونه روزی شما را اعطا کنه.

    چقدر اینجا زیباست ..

    کیفیت زندگی بره بالاتر= بیشتر خودت میشی

    بیشتر خودت میشی= کیفیت زندگیت میره بالاتر

    خدایا شکرت به خاطر آرامش اینجا به خاطر صدای پرنده ها خدایا شکرت به خاطر ریل قطار زندگیمون .. ( بله اینم برای منم نشانه است عشقـــــم ) واوو چه ابر ویوی زیبایی داره اینجااا واقعااا باید ایتنجااا را ببینم 08:49 خدای من واقعا شگفت انگیز .. طبیعت و شهر و تکنولوژی و ثروت با همن .. خدایا شکرت به خاطر این جاده ی زیبااا بایید بیاییممم آمریکااا واقعاا هر روز دارم بیشتر حس میکنم که اونجاییم .. آره مثل اون روزی که مریم جان شما گفتی روزی که میخواستم برم مصاحبه .. اره حرف قلبت را شنیدی .. منم میخوام منمم دوست دارم آمریکا باشم منم دوست دارم بهترین زندگی را داشته باشم یک زندگی سرتاسر از عشق و زیبایی و خنده و پایکوبی خداروشکر خداروشکر خداروشکر.

    چقدر باید از خداوند یکتا سپاس گزار باشم به خاطر قوانین ثابت الهی.

    خدایا شکرت به خاطر حال خوب این لحظه ام.

    چقدر خوبه که از هم عکس میگیرید با عشققق اونم از در بهترین ویوش .. عاشقتونم واقعا چقدر تحسینتون میکنم این رابطه ی الهی بینظیر شما را و خدا میدونه چقدرررر از این نوع روابط داریم بدون قید و شرط در کمال عشق و احترام و آزادی … خداروشکر.

    دوستون دارم

    دعا میکنم که همیشه حالتون خوب باشه، همیشه متصل باشید، مسیر عشق و علاقه اتون را دنبال کرده باشی و هر روز توی کارتون شکوفا تر بشید و همیشه شاد باشید و در حال لذت از تمام زندگی. ان شاا.. خدایا شکرت.

    آدم های ثروتمند همه جا هستند هر جایی که برم.

    10 مرداد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3850 روز

    خدا شاهده! الان که دارم فقط توضیحات این قسمت از سفرنامه که نه اعجازنامه را میخوانم با موسیقی محبوبم Kusanagi – ODESZA

    اصلا توی این دنیا نیستم! مگه بودم! :D

    برداشت های بچه ها، این فرشته های ارزشمند و دوست داشتنی و ثروتمند و زیبارو و زیبااندیش که سعی کردند جوری دیگه بببینند، خدای من خدای من

    واقعا چی میتونم بگم جز اینکه وقتی همه ی ما به این مرحله که میرسیم میگیم، تنها کاری که میتونیم بکنیم

    ” خدایا تو را سپاس گفتن است ” سپاس سپاس سپاس

    ببین تو رو خدا! هر کی میاد یک برداشتی درست و توحیدی میکنه و سعی میکنه اونو توی زندگیش پیاده کنه

    و اینجوری رنگ خدا را بیشتر در کلمات و نوشته ها و زبان و گفتار و همه چیزای دیگه اش ادغام کنه تا کجا؟!

    تا رسیدن به یک روح مجرد که فقط خداست.

    راستش دیشب که کافه بودم (آها الان یک خاطره و یک الهامی که همین خاطره از همین الهام بوده میخوام بگم براتون یوهوو ) خب دستشویی داشتم و

    رفتم تویلت بعد قبل از اینکه حالا برم داشتم یک سری چیزها با خودم در مورد قانون مرور میکردم دلیل خلقت ما!

    بارها و بارها من بهش فکر کردم و به یک نتیجه رسیدم و حتی بارها بین نظرات جذاب و تاثیر گذارم نوشتم در موردش، اما چه کنیم که ذهن فراموش کار و باید به یادش بیاری

    خلاصه تو تویلت بودم و ادامه تفکر در مورد این مسئله مهم را بردم اونجا، آرامشگاه ( هه هه ) شما را دعوت میکنم به گفتگو با خدای درون خودم:

    محمد: من میدونم که هدف از زندگی کردن لذت بردن از تک تک لحظه های زندگی و داشته هاست

    میدونم خدا جونم اومدم که ” تجربه ” کنم، حالا که رسالت شخصی خودم را میدونم سفر کردن و تولید محتوای تصویری و نوشتاری ( با جزییات ) خب این هم که عالیههه

    یادمه خدا جون توی کتاب الهیت قران نوشتی دلیل خلق ما، عبادت کردن فقط تو هست و کار تو هم خدایی کردن و عشق کردن به ما مننننن عاااااششششقتممم اوووفف نفسس

    خب وایسا ببینم! آها گفتم عبادت!

    یادته خد جون توی همین چند قسمت قبل وقتی داشتم نظرات ر ا میخواندم رسیدم به نظر یکی از پاره های خودم که در مورد عبادت گفته بود چه عبادتی؟!

    عبادت اینکه چه عبادتی بهتر از اینکه ویژگی های مثبت دیگران را ببینم و از دل تحسین کنم بهشون بگم و اون روی همیشه خدا گونه اشون را روی تو راخدا جونم در اون ها بیدار کنم، برانگیخته کنم

    آخه چه عبادتی بالاتر از این ! من عااشقتم خدای رزاق و روزی رسان من

    ( خب این بود گفتگوی من با خدای درونم که بارها و بارها من باهاش در مورد همین مسئله بسیار مهمم گفتگو میکنم و اونم تایید میکنه، ببینید جا مهم نیست همه جا میشه وصل باشی و کنترل مایند داشته باشی، تازه من بعضی وقت ها انقدر با خدای خودم عشق میکنم و حرف میزنم که کلی بلند بلند میخندم و دوستانم اون بیرون از خنده ی من میخندن! فکرشو کن!

    من عااشق خودمم عاشقق سبک شخصی زندگی خودم، عااشق شجاعت و خودشناسی خودم. خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    خب اون خاطره را بگم که بعد از بیرون اومدنم از تویلت بود

    کافه ی دوستم که پیشش مشغول کار که چه عرض کنم عشققق و حالل هستم، یک تی وی بزرگ داره که من دیشب فلشم را بردم و از اون جایی که من تی وی نگاه نمیکنم مگر مستندهای محبوبم یا در ورد سفر بااشه و جاهای دیدنی دنیا، یک مستند از یک آدم بینظیر که با خدای خودش وصله حسابی به نام

    Chris burkard – Under an Arctic Sky

    این آدم خیلیی شاده وبه شدت عاشق خودش و همه ی موجودات کسی که قتی عکس هاش و توضیحات یا اصلا هر چی که ازش میبینم واقعا خداگونه تر میشم دمش گرمم

    خب شاید براتون جالب باشه کار کریس چیه! من بهتون میگم

    ” عکاس موج سواری ” !

    تا حالا شنیدید همچین اسمی این پسرررر عاشققق کارشه و خیلی هم موفقِ توی کارش از سخنرانی توی تد گرفته تا نوشتن سه کتاب و ساخت چند مستند که بهترینش همین بالاییه که نوشتم

    داستان این مستند بالا هم اینه که کریس تیم خودش را از سرتاسر دنیا جمع میکنه و میبره به کشور ایسلند ، اونجا قراره مستندی را تهیه کنه و مهم ترین چیزی که باید پیدا کنند، موج های مناسب برای موج سواری هستند تاموج سوارای حرفه ای تیمش برن و شروع به خلق زیبایی و عشق خودشون را داشته باشنه

    و کریس و چند نفر دیگه که یکی کارش به صورت اختصاصی با هلی شات یکی با دوربین سونی و … خلاصه همه در کنار هم … باقیش را خودتون ببینید و عشقق کنید من تا حالا از 2 ماه

    پیش تا الان فکر کنم 11 باری دیدمش و هر بار انگار برام تازه است حالا داستان اینجاست که من این مستند را گذاشتم دوستم نسیم جان و امیر و مهدی ببینید!

    وقتی شروع شد و اون صحنه ها و استوری تلینگ های روانی کننده کریس بالا اومد من باز داشتم تحسین میکردم و ادامه میدام و اصلا کلا محو دوباره صحنه ها شدم

    خب مهدی اومد و گفت این تصاویر چیه!

    در حالی که چشمم هنوز غرق اون زیبایی ها و شگفتی ها بود و عقل از سرم پریده بود زبانم بی اختیار گفت: برای اینکه زیبایی های بیشتری ببینیم تا زیبایی های بیشتری وارد زندگیمون بشه ..

    نیم ساعت بعد از پایان مستند دوستم بهم گفت بیا محمدم بیا، رفتم پیشش و دیدم رفت تو گالری موبایل و شروع کرد از اول تا آخرین عکسش هر چییی که واقعااا اون لحظه با اعتماد به نفس بالا از هر زیبایی و شگفتی و طبیعت و باران و احساس رهایی و آزادی و .. عکس گرفته بود فیلم گرفته بود به منم با عشقققق نشون داد و من باز هم تحسین میکردم هم خالق این زیبایی ها را و هم نسیم جان را و هم از هر دو تشکر کردم.

    من عااشقتونمم. خداروشکر

    اونجا بود که بازم به خودم گفتم وقتی که دقیقا این برداشت را داشتم که من بودم که این ارتعاش و فرکانس را فرستادم و همه چیی قانونه واقعا.

    خداروشکر که واقعا میتونم به یاد بیارم و توجه کنم به نکات مثبت زندگیم ” راه رسیدن به خواسته ها واقعا ”

    خداروسپاس گزارم

    و یک سپاس گزاری جانانه از شما مریمم جان واقعاا من با همین سفرنامه و مهم تر این نوع نگاه و عشق شما بود که من بیشتر از همیشه باعث شده که فقط به زیبایی ها توجه کنم و اون شور واشتیاقم را حفط کنمم که هیچ بلکه بیشتر و بیشتر کنم، من دوستون دارم واقعا باریکلااا من یک تنه بلند میشم و به افتخار شمااا دستت میزنمم و سرود به ” به افتخار ملکه ” میخوانم و مینوازم به قول مهتاب جان:

    توی سفری که برای اولین بار به جاده ی رویایی اسالم خلخال داشته ( محمد: و یکی از افتخاراتم اینه که از روستای دوم اسب بونی تا خود ساحل گیسوم که تقریبا 20 کیلومتر میشه با کوله ی سفریم هایکینک کردم خودم بودمو خدای خودم و چقدر عالیی بود خدای من بینظیر بود و محشر تا ابد توی ذهن و قلب من میمونه این خاطره ) برای اولین بار توی زندگی زیباش فیلم گرفته از جنگل و مه غلیظ و .. و چیزی که نوشته مهتاب جان واقعا واقعا :

    سپاس گزارم مریم جان بایت نحوه ی توجه و تمرکز بر زیبایی ها، علنا به ما یاد دادی که ” ساده ترین کار دنیاست ” و در عین حال ” مهم ترین ” کار ما و وظیفه ی ما تو زندگیمونه.

    ??????????

    اوه جی زز، نیگا ابرا و خدای من توپول موپولن چه هوایی چه ساختمون هایی چه سرسبزی چه جاده ی خفنی

    وای خدای من منن عاااشقتممم من عااشق این عاشقتم هاتون هستم استاد و مری جان

    هیچ پلنی نیست جز اینکه زیبایی های بیشتری را ببینیم و تحسین کنیم : توکل : و همینطور به زیبایی های بیشتری هم ” هدایت ” بشیم.

    ایول چه موسیقی کولیه، این طبیعت واندفول و واوو یک خانم که با ردپدل بورد وسط آب اا دوتا شدند اا 2 تا کایاک سوارم اضافه شند که چه لباس های زیبایی های پوشیدند آبیی صورتیی جوون بابا

    واوو استاد که دراز کشیدند و چه حالی میده بعد از یک پیاده روی طولانی و دیدن این همه زیبایی و شگفتی و ثروتتت و فراوانیی و حالا دراز بکشی و بری به یک خواب عمیق اوووم خریدارم:

    واوو چه کلایی چه فواره ی زیبایی که همه دور هم متحدن آفرین به معمار این کار زیبا، و اقایی که نشسته و داره نقاشی میشکه ای جانم ای جانم چقدر لذت بخشه ای جانم من عااشقمم چقدر زیبا نقاشی کشیده چقدر رها چقدر آزاد چقدر عاشق کارشه و چه موی زیبایی داره این پسر هندسوم، امیدوارم بودم که از گفتگوی خودتون هم میذاشتیم مخصوصا این قسمت را : و اینکه چه سرخ پوست

    جیگری کشیده باریکلا باریکلا، امیداورم که همیشه تو کارش نامبر وان باشه و من براش بهترین ها از فرسنگ ها فاصله ارزو میکنم و میدونم که انرژی مثبت بینظیر من را دریافت میکنه.

    واوو چه خانمم زیبایی سوار بر تاب و چه لباس زیبایی چه مرد دوست داشتنی و هر دوم میخندند ای جانممم ای جانمم من عااشقتونمم

    پدر و دو پسر ای جانممم و حالا عکس

    واوو چه نانازی که رفته تو اب و داره اب تنی میکنه عشققق میکنه ئ اووو ماییی گادد دراز کشیده ای جانمم خدای من واقعا این صحنه بیتظیر ببود

    چه پدری ماشاا. بدنساز و خوش هیکل و خوشتیپ باریکلاا

    بله بله یک زوج دیگه که عشق میکنند

    و استاددد که بازم داره میگه منن عااشقتم

    بله این دوچرخه سوارهای خفن که بچه ها را بستند به دوچرخه واقعاااا واقعاا دمشون گرم.

    الووو 11 به نامم خدااا وای وای وای من ترکیدم البته بیشتر از ترکیدن بخدااا

    چقدر زیباستتت 11 الووو ا ی جان

    هر چقدر کیفیت تفکرش میره بالا کیفیت زندگی هم میره بالا” ایول

    واوو بازم صدای پرنده ها و شکسته شدن شاخه ها

    اخ بوی ریل قطار همین چند وقت پیش با قطار رفتم سفر و واقعا حس و حال جذاب و ودست داشتنی منفاوت خودشو داره. خداروشکر

    واووو عجب ویوییی شد این

    عاشقتونمم

    ادامه دارد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3850 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام عزیز دلم

    چقدر زیبا گفتی سفر رویایی WOW آره واقعا هم همینطور شده .. و ادامه دارد //

    آخــــه تو چقدر دختر با خودت در صلحی که اینجور اشک بارون میشی .. چقدر با خدای خودت دوست هستی و باورش داری آخه .. واقعا تحسین میکنم تبریک میگم سپاس گزاری میکنم به خاطر رابطه ی بینظیر عاشقانه ای که با خداوند یکتا داری.

    چقدر دوست داره ..

    چقدر عزیزی واسش ..

    چقدر بهت افتخار میکنه ..

    و چقدر این هدایت های خدا زیباست. هدایتی که زندگی منو به بهشت تبدیل کرده، هدایتی که منو به عرش رسونده

    خدایااا شکرت

    جالبه من دیشب برادرم بهت گفت برو INDIA تازه توی این کشورم پر از ریلِ قطاره … ( چمشک )

    و امروز توی این کامنت دوباره اسمش را دیدم. واو این یک نشانه است از اینکه من با توجه ام دارم زندگی را واقعا خلق میکنم.

    واقعا الهه جانم، ببین چقدر زیباتر و عالی تر داری تحسین میکنی و کامل تر داری مینویسی، ریزتر مینویسی همه نشون دهنده ی افزایش مدارت هستی .. مبارک باشه عشقم ببین تو به خدا به هدف نزدیک تر شدی .. ادامه بده ..

    خداروشکر میکنم عشقم به خاطر وجود ارزشمندت

    خداروشکر میکنم که هستی

    و دنیای زیبامون را قشنگ تر کردی.

    ثبات فرکانسی ات را تحسین میکنم

    در صلح بودنت را تحسین میکنم

    صورت ماه و خندانت را تحسین میکنم

    در ارامش بودنت را تحسین میکنم

    لایق بهترین ها بودنت را ارزشمند بودنت را تحسین میکنم عشقم

    .. راستی خود خودِ دیشب .. یک اتفاق جالبی که افتاد این بود که اسم قیطریه را شنیدم اونم در حالی که مخاطبم داشت با من فقط حرف میزد بین بی نهایت آدم و بعد بهم گفت میدونی کجا را میگم .. گفتم آره .. گفت: خوشم میاد که خیلی خوب میگیری چی میگم. و بعد لبخند زد.

    عاشقتم حبیبِ عزیزِ خدا.

    میبوسمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: