سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۰

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهام عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم یعنی وقتی جمله ی”منو پیدا کردی “رو خطاب به مریم جانمان گفتین، عشق کردم از عشق بین شما که چقد خداییه و پر از صلحه…غش کردم از خنده..از این همه عشق و محبت اونقد پر از اشتیاق و شوق شدم از این همه صلحی که با خودتون دارین و این حس مرا بران داشت که دقت و توجه بیشتری کنم به این جنبه از سفرمون و برای درک این اگاهی ها برای نکته کشیدن از این همه درس ها از خداوندم یاری بطلبم.

استاد عزیزم چقدر راحت و رها چقدر سبک بال و آزاد دراز کشیده بودن و از هر لحظه بادی که میوزید از هر لحظه درختان زیبایی که تکون میخورد و تسبیح میکرد خداوندشو لذت میبردن. چقدر رها و سبک، اونجور رهایی که فقط وصله به منبع…وصله به خدا. این خود خود خود عبادته و چقدر با لذت بردنشون با این ارامششون سپاسگزاری میکنن از فرمانروا. البته که سپاسگزاری بهترین فرکانس و نزدیکترین فرکانس به خداوندمان است.

با تحسینشون‌، خداوند رو مشتاق تر میکنن که زیبایی های بیشتری بهشون بده و هدایتشون کنه به بهترین های جهان. عاشق تحسین کردن های استادم هستم.

 مریم نازنینم وقتی دوربین رو روبه آسمان گرفتی و اون صحنه ی فوق العاده رو شاهد بودم نمیدانی چه حالی شدم. قلبمو پرواز دادی به اوج اسمون ها. واقعا بعضی وقتا سخته با کلمات بتونی حستو بیان کنی. آخه من عاشق اسمونم‌، عاشق خورشید عاشق نور الله‌، چقدر صحنه ی بی نظیری بود: کل جهان….مه و خورشید و فلک در کارند که وقتی دوربین را به کار میندازی و در دست میگیری, همشون به صورت هدایتی به سمت دوربین تو جذب بشن و حتی خودنمایی کنن از این همه زیبایی های خداوند و این همه فراوانی.

مریم عزیزم اونقد که با خودت درصلحی اونقد که تمرکزت بروی تمام زیبایی هاست اونقد که حتی یک زیبایی هم از جلوی چشمان زیبایت رد نمیشه و پنهان نمیمونه و این کار جهانه‌، این کار خداونده‌، این کار قانونه…که هر کسی هم که به سمتت جذب میشه‌، درونش پر از صلح با خوده…پر از اعتماد بنفس پر از عزت نفس پر از شادی پر از رهایی و لذت است.

و قانون یعنی زندگی کردن با جهانی که همش مسخر توست و اگر بگویی باش پس میشود..

من از این بچه ها خیلی درس ها گرفتم. درس گرفتم که حتی اگه روزی تمرکزم ناخوداگاه رفت روی ناخواستم، بیام باز تمرین کنم‌، باز به خودم انگیزه بدم‌، بازم تکرار کنم‌، بازم تلاش کنم و واسه این تلاش کردن خودمو تشویق کنم مثل این بچه ها.

یاد گرفتم که قدم اولو بردارم و نترسم و جسور باشم که خداوند به شجاعان پاداش میدهد و جهان منتظر همین یه قدمه و بقیه شو برحسب تمرکزات من و کانون توجه ام خودش انجام میده کارشو….و خداوند هدایتشو فوران میکنه به سمتم اونوقت. استادعزیزم راست میگن که:

این انگیزه ها‌، این زیبایی ها‌، این عشق ها که به همدیگه نثار میکنیم‌، این اموزه های فوق العاده ی استادم واسه زندگی بهتر‌، این فراوانی ها‌، این همه اگاهی های دوستانم‌، سنگ رو اب میکنه‌ و تبدیل به الماس میکنه، چه برسه به باورهای محدود کننده ی ماهایی که تلاشامون هر روز برای بهتر شدنه.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۰
    175MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

308 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عادله» در این صفحه: 3
  1. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    سلام

    به به باز هم رستوران و ویوی قشنگ موقع غذا خوردن.

    اون شب بیرون رستوران بودین و امروز داخلش.چی بهتر از این، زمانی که غذا میخوری رقص آب و تماشا کنی.

    واقعا گلدن تایم بود و چه ترکیب رنگی قشنگی بود.ساختمون های نارنجی و ابرهای تیره آسمون و نورخورشید که با تقلا خودشو حفظ کرده بود یک ترکیب رنگی عالی ساخته بود و جون میداد برای عکس انداختن.

    اینو عکاس ها خوب میفهمن،فقط یک عروس و داماد کم داشت که عکس های خفن و توی این نور بگیرن.

    و اما یک غروب خورشید بینظیر از لای شاخه های درخت ها زیبایی تصویر و چند برابر کرده بود.

    و استاد همیشه راحت که چون سبک زندگی خودشو داره هدایت شد به کشوری که پایه افکار مردمانش خودشون بودن هست.

    استاد حرفای شما مطمئنا حرفهای دل همه ما بود چون ما همه از یک فرهنگ و کشوریم و یکسری خصیصه های اخلاقی مشترک تو جامعه بهمون تزریق شده و ناخودآگاه وقتی این پسرهارو دیدیم همگی دنبال همونا گشتیم تو وجود اینها.

    واقعا منم نگاه میکردم گفتم خدایا چقدر راحت رفتن یه گوشه کار خودشون و میکنن،بدون هیچ توجهی به اطرافیان. همچنین جالبه مردم هم توجهی ندارن و عجیب نیست براشون و خیلی طبیعیه.

    یکی میرقصه و بقیه با تمام وجود تشویقش میکنن بدون ذره ای حسادت.حتی اگر کسی حرکتشو درست نزنه هیچ بینننده ای متوجه این موضوع نمیشه به دو دلیل:

    ۱_بیننده تخصصی نداره و درست و غلط و نمیشناسه

    و دلیل مهم و اصلی:

    ۲_طرز برخورد دوستان رقصنده باعث میشه تو متوجه اشتباه نشی.چرا؟

    چون معمولا ما دیدیم اگر کسی بخواد هنرمایی کنه اطرافیانشون تمام تمرکزشون روی اینه که ازش آتو بگیرن و بعد سریع بلند بگن و همه رو متوجه کنن و به همه ثابت کنن که این کارش ایراد داره و اعتماد به نفس طرف و بیارن پایین و تمام زحمتهاشو به خاطر یک اشتباه ببرن زیر سوال.

    ولی توی این جمع به قدری همدلی هست که آدم لذت میبره. تو وقتی نگاه میکنی از هیجان اینها به خودت شک میکنی که مگه این داره چه حرکت هایی میزنه که اینطوری تشویقش میکنن و با خودت میگی حتما من متوجه ظرافتش نمیشم.

    جالبه وقتی وسط رقص کلاه رقصنده افتاد زمین سریع دوستش کلاه خودشو از سرش برداشت و داد بهش که تعادلش به هم نخوره و به خاطر افتادن کلاه رقصش ناقص نشه.

    حمایتش میکردن و با حرکتهای قشنگ و مرسوم خودشون میرفتن به بدن یکی ضربه میزدن وبا این کار نفر بعدی رو برای هنرنمایی دعوت میکردن.

    خیلی دوست دارم ببینم چطور این فرهنگ سالم و توی کشورشون جا انداختن.

    یکی از دلایل موفقیتهای این کشور این فرهنگ خوبشونه و واقعا جای حرف نداره.

    اینها بی نظیرن.همیشه دوست داشتم اگر در آینده صاحب فرزندی شدم خصوصیات اخلاقی کشوری مثل امریکا رو بهش آموزش بدم.این آرزو از زمانی که خوب و بد و تشخیص دادم با من هست.

    شاید یکی از دلایلش دیدن آدم های خارجی بود و رفتار و افکارشون.من اهل فوتبال نیستم،فقط گاهی اتفاقی مربی های فوتبال و میدیدم و حرفاشون و میشنیدم با خودم میگفتم چقدر اینها ساده اند.یکم بزرگتر شدم متوجه شدم ساده نیستن صادقن و چون هیچگونه رند بازی و مکر و حله تو حرفاشون نمیبینی فکر میکنی ساده ان.بعد فهمیدم اینها درستن و رفتار جامعه ما اشتباهه.

    این یعنی اینکه مطمئنا یکی از خواسته های اصلی من این مورده و تضادی که توی کشور خودم که عاشقش هستم وجود داره،فقط داره این و به یادم میاره که این خواسته قبل از تولد تو بوده.

    و البته این و داره تو وجودم نشون میده که من فکر میکردم نمیتونم خودمو عوض کنم و یک جورایی ناخواسته افتادم تو دل این ماجرا ولی میتونم یکی دیگه رو جوری که دوست دلرم پرورش بدم.این یعنی تسلیم شرایط موجود شدن و یکی دیگه از باورهای اشتباهم خودشو نشون داد.

    نگاه کردن به این فایل ها خیلی داره زندگی من و متحول میکنه.خیلی موشکافانه خودم و زندگیمو گذاشتم زیر ذره بین و بررسی میکنم.

    سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
  2. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    سلام

    پیرو قراری که با خودم گذاشتم در رابطه با توجه به نکات مثبت و زیبایی های زندگی خودم:

    مورد اول و تو فایل قبلی نوشتم.

    و اما مورد دوم:

    هرروز صبح ها که از خوب بیدار میشم یه پرنده ای روی درختهای روبه روی خونمون هست که خیلی قشنگ میخونه نمیدونم شاید بلبله.یه تایمی اول صبح ها میاد و میخونه و بعدش صداش قطع میشه.احتمالا میره.

    این هرروز صبح تکرار میشد و منم عادت کرده بودم و میرفتم گوش میدادم.

    خیلی جالبه ۲ روزه که این پرنده از صبح داره میخونه و همچنان تا بعد از ظهر هست و مشغول اواز خوندنه.

    این اتفاق برای منی که به طبیعت علاقه دارم و همچنین به اواز پرنده ها،خیلی لذت بخشه.

    نکته ش اینجاست از زمانی که قدم برداشتم برای کشف زیبایی ها تو زندگی خودم این اتفاق افتاد.

    من این و به فال نیک میگیرم و تاییدش میکنم و معلومه که قانون داره عمل میکنه.

    همین توجه کردنم خیلی حس خوبی داره بهم میده.

    این یعنی تکامل،از اواز پرنده شروع میشه و خدا میدونه به کجاها من هدایت بشم.بی صبرانه منتظرم زیبایی های بیشتر هستم.استاد خیلی حالم خوبه و خیلی برام قابل احترام هستین.شما چشم من و به تمام نعمت های خدا دارید باز میکنیدو همه جا دارید خدا رو پررنگ میکنید و ذره ای اعتبار این آموزه ها رو به خودتون نمیدین.

    این باعث قوت قلب شنونده میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      عادله گفته:
      مدت عضویت: 2489 روز

      سلام.

      دارم مینویسم که برای خودم رد پا بزارم.

      پیرو سریال توجه به نکات مثبت و زیبایی های زندگی خودم،

      تو پیام بالا نوشتم یک پرنده ای هست که میاد میخونه و نمیدونم چیه.حدسم این بود که بلبله.خیلی کنجکاو بودم ببینمش ولی چون روی درخت میشینه و کوچولو دیده نمیشه و سخته پیداش کنی.

      دیروز رفتم اینترنت عکس بلبل و دیدم که دقیقا چه شکلیه.

      امروز پرنده دوباره اومد و من رفتم تراس.دقیقا وقتی من رفتم بیرون دوباره خوند و دیدم روی شاخه ای نشسته که کاملا توی دیده و یکم خوند و یهو پرواز کرد و از جلوی چشم من رد شد.طوری که دیدمش کامل واز ظاهرش با توجه به عکسی که دیروز دیده بودم واز رنگ زرد زیرش تشخیص دادم بلبله.?

      کلی ذوق کردم.چون بعد از مدت ها دیدمش.

      زیبایی به چی میگن مگه.?

      شاید اتفاقه خیلی ساده ایه ولی برای من بزرگه چون فقط خودم میدونم که اینها از کجا داره نشات میگیره.من خیلی وقت بود میرفتم که ببینم چه پرنده ایه که انقدر قشنگ میخونه چرا باید دقیقا الان ببینمش.این یعنی مسیرم درسته?

      هوشیار شدن من برای خودم ارزش زیادی داره چون ذهنم داره عادت میکنه و R A S مغزمو دارم روی زیبایی ها فعال میکنم.?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: