سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۰

بنام خداوند هدایتگر وهاب و عشق و ارامش

سلامی پرازعشق به همسفران زیبانگرش

امروز متوجه شدم من چه تغییراتی درمن شکل گرفته که حتی تو رفتارم مشهود شده متوجه شدم خانواده ام همه چیزهای منفیو برای خودش چقدر بزرگ میکنند اما من از درون آرومم حتی میان بامن حرف بزنند که تابلکه از دید من در مورد اتفاقات دلشون آروم بشه و خیالشون راحت باشه ک همه اتفاقات ب ظاهر بد توشون کلی نکته مثبت میشه دید متوجه آرامش دلم شدم متوجه نگاه و نگرش من به قضایارو شدم که چقدر تغییرکردم شاید قبلنا اینطوری نبودم منم مثه خانواده ام آدم پراسترس و نگران و منفی باف اما الان انگار این چیزها برام بیگانه شده هرچند هنوز اول راهم و خیلیییییی راه دارم تو خوب بشم چون اگه بعضی نگاهام نااگاهانه الان نگاه میکنم ب مثبتها اما تو بعضیا باید اگاهانه نگاهمو مثبت کنم همیشه راه هس ک خوب و خوبتر بشم من ب اندازه ای ک رو خودم کار میکنم میبینم هرموقع مستمر دارم رو خودم کارمیکنم چقدر زندگیم درونم و نگاهم مرازعشق خدا و ارامش میشه چقدر زندگی برام قشنگ میشه اما اگه رو خودم کار نکنم بازم ب همون اندازه ک بی خیال میشم میرم سمت ادم سابق ک بودم الان ب خودم میگم باید حواست باشه که باید همیشه رو خودت کار کنی باید تو همه اتفاقات دنبال نکات مثبتش باشی میشه تو هر چیزی نگرش مثبت ترهم داشت میشه از بدترین اتفاق ب ظاهر زیباترین نگاه رو داشت و مثبت ترین نکات رو از توش در اورد همه چی وجود داره بستگی داره من چه نگاه و نگرشی داشته باشم نگرشم بخودم بستگی داره که ایا خودمو آروم کنم و حسمو مثبت کنم و دنبال نکات مثبت باشم یا برعکسش فهمیدم میتونم از یک روز ساده هم کلیییییی چیزهای خوب یادگرفت و نکات مثبت پیدا کرد مثه اینکه از خواب بیدارمیشی آرامش داری میتونی پاهاتو بزارب رو زمین قدم برداری میتونی چشماتو بازکنی و اطرافتو ببینی میتونی با دستانت کارهاتو انجام بدی میتونی از هوای خوبی ک ب پوستت میخوره حس خوب بگیریی و بهش توجه کنی و لذت ببرب میتونی از ابی ک ب پوستت میخوره حسش کنی و تمرکز کنی روش که چه حس قشنگیه بهت منتقل میشه میشه لبخند بزنی به جهان و ب گلها و درختان و خونه و همه چیزها و اشیا و حیوونات و کودکان و انسانها لبخند بزنی میشه تو قلبت بخودت لبخند بزنی میشه تو آینه بخودت بصورتت ب چشمات لبخند بزنی و برای خودت یک روز رویایی و زیبابسازی همه اینها وجود دارند فقط لازمه من بخوام اینجوری نگاه کنم میشه مثه مریم عزیزم باخود درصلح بود ک از دیدن اسمون ازدیدن ابرها ازدیدن غروب و طلوع خورشید از دیدن درختان از دیدن انسانها چه لذتی میبره و چقدر حس خوب میگیره میشه مثه این افرادی که تمرین میکردن ب همدیگه عشق و انگیزه بدیم تا بیشتر تمرین کنیم و لذت ببریم از وجود همدیگه یعنی همه اینها وجود داره فقط بستگی بمن داره که چی انتخاب کنم میتونم بهترین روزمو بسازم یا برعکسش

میشه مثه استادعزیزم از خوردن غذا باتمرکز ولذت بخوریی و مزه مزه شو حس کنی و اون لذت غذا رو ب کل بدنت منتقل کنی میشه همه انسانهای با نژادهای مختلف از کشورهای مختلف از بچه کوچیک تا انسانهای بزرگ از پدرومادروفرزند از دوست و غریبه کنارهم با آب و اون ابشارها بازی کرد و کلی تفریح کرد ولذت برد و باخودمون در صلح باشیم یا بقیه رو مسخره کنیم و ازاینکه این همه نوع انسان کنارهم ناراضی بود و از اوقاتت ب شکل بد استفاده کرد ک هیچ لذتی نبریی یعنی میشه ببین همه چیزمیشه و همه اینها به انتخاب خودمون بستگی داره برای همین خدا میگه من زمین را مسخر شما قرار دادم ما انسانها اشرف مخلوقاتم ایا از این نعمت و قدرتی ک خدا بهمون داده قدرانتخاب ایا چه طوری ازش استفاده میکنیم اول بخودم میگم که حواسم باشه همه چی بمن بستگی داره

خدایاعاشقتم