سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۱

درود بر شما استاد عزیزم همین الان که این دیدگاه رو مینویسم در راس قله گاوازنگ زنجان هستم و دارم از انرژی مثبتی که به ما میدین استفاده میکنم استاد عزیزم از اونجایی که توی قسمت قبل دیدم داشتین دیدگاه ها رو میخوندین میخواستم یه خاطره براتون تعریف کنم استاد من 14 سال دارم و یکی از کسایی هستم که با تمام وجود شما رو باور کردم و 100 درصد باور کردمتون همونجوری که توی دوره راهنمای عملی دست یابی عملی به رویا هه گفته بودین استاد من پارسال وضعیت مالی ام خیلی وحشتناک بود؛ من تو یه خونواده با وضعیت مالی معمولی رو به پایین زندگی میکنم (که الان باید بنویسم زندگی میکردم) مادر و پدر من افسرده شده بودن و به دعا و گنج و چشم زخم و اینها اعتقاد داشتند من میخواستم که پول در بیارم توی سن 13 سالگی… نونوایی کار کردم پیتزا فروشی ، عطاری و… ولی هر چقدر که من سختی میکشیدم تازه میفهمیدم که دارم درجا میزنم. حقوق های اونجا هام دیگه ته تهش به 350 هزار تومن در ماه ختم میشد تا اینکه من واقعا اعصاب خُرد شد و اسفند ماه رفتم بالای کوه شهرمون و با صدای بلند فریاد زدم خدایا دیگه بسه من میخوام تغییر کنم. همینجوری سر میکردم تا اینکه فروردین ماه دبیر قرآن ما سایت شما رو بهم معرفی کرد و گفت که اگه میخواید زندگی تون از الان عوض بشه برید تو این سایت اول هم کلاسی ها بعد از رفتن دبیر مسخرش کردن و اینها… ولی من رفتم. اول چندین فایل رایگان نگاه کردم و با خودم گفتم چقدر سطح پایین ولی همینجوری پیش رفتم استاد من واقعا باورتون کردم و همه چی عوض شد من رفتم به بابام گفتم که فلان سایت هست و بابام خیلی استقبال کرد ما تا خرداد ماه به فایل های رایگان گوش میدادیم تا اینکه بابام فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم رو دید و گفت من که باور های ریشه دارم رو از بین بردم پس توی سه ماه من درآمد خودم رو سه برابر میکنم من اول گفتم که به این زودی نمیشه ولی بابام مدام شاید روزی هزار بار به فایل های شما گوش میکرد و مدام باور های درستش تقویت میشد استاد من هم مثل بابام مدام به فایل های شما گوش میدادم و بعد از اون ورق برگشت من از اونجایی که کار میکردم استعفا دادم از اونجایی که فتوشاپ و وردپرس بلد بودم تو یه جایی الان استخدام شدم و مشغول کار پاره وقت هستم من که یه گوشی سامسونگ قدیمی داشتم الان آیفون دارم اپل واچ دارم و یه مک بوک همه اینها برای من سریع بوجود اومد چون باور های غلط من کم بود و ریشه دار هم نبودند ولی برای بابام کمی مشکل ساز بود چون به خواسته هاش میچسبید و زیاد نتیجه نگرفت ولی فعل حال یه ماشین روا خریده… استاد من … نمیدونم چی بگم ثروت دوستای خوب تفریحات خوب سلامتی و خیلییییی چیز های دیگه که دارم همش به خاطر خدا و شماست هر دوتونو دوست دارم

با عشق امیر حسین نجفی