سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۲

به نام خداوندی که شب را درخشان میکند

به نام خداوندی که عاشقانه به من عشق و ثروت و نعمت میدهد

God blessing my life

قسمت 62

سلاااااممممم بر عاشقان پیاده روی در دل شب در دل باران

زیر باران باید با عشق خوابید

یه شعر از سهراب سپهری بخونیم :

گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست

واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد

چترها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد

با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت

دوست را، زیر باران باید دید

عشق را، زیر باران باید جست

زیر باران باید با زن خوابید

((به نظرم این قشنگتره: زیر باران باید با عشق خوابید.که خب البته اینجوری دو تا مفهوم داره.. یکی اینکه عاشقانه زیر بارون بخوابی.. مفهوم دوم اینه با عشقت زیر بارون بخوابی.. خب البته میشه با عشقت عاشقانه زیر بارون هم بخوابی…… خب حالا شعر مردم رو دستکاری نکنیم ..خخخخخ ))

زیر باران باید بازی کرد

زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت

زندگی تر شدن پی در پی

زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون”است.

رخت ها را بکنیم

آب در یک قدمی است.

روشنی را بچشیم

شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را

گرمی لانه لکلک را ادراک کنیم

روی قانون چمن پا نگذاریم

در موستان گره ذایقه را باز کنیم

و دهان را بگشاییم اگر ماه در آمد

و نگوییم که شب چیز بدی است

و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ.

در این شب زیبای شاینی بارانی که با نور چراغ های قرمز رنگ همه چی رنگی رنگی شده و لذت بخش تر میشه.

خیابون چقدر تمیز و شفاف شده واقعا میچسبه فقط توش راه بزی و لذت ببری .. چه شب زیبایی

چون به زیبایی ها توجه میکنین هر چی پیش میزه زیبایی بیشتری زو تجربه میکنیم .. گروه دنس.. باران .. غروب خورشید.. نوز طلایی خورشید.. شعر زیبای سهراب سپهری.. زاننده خوش اخلاق به نام ضیا احمد .. همه چی در این شب دست به دست هم دادن و زیبایی رو دو چندان کرده برای ما !!!

احترامی که مریم خانم و استاد به همدیگه میذارن قابل تحسینه ..

مثلا اونجا که خانم شایسته عطسه کردن و استاد بهشون گفتن bless you ..

مثلا اونجایی که خانم شایسته دازه از خیابون زیبا فیلم میگیزه و به استاد اصرار میکنه بیا بیا جلوی دوربین !!!

مثلا اونجایی که وقتی اوبری اومد استاد درب ماشین رو بزای خانم شایسته باز کردن و اول اجازه دادن ایشون وارد ماشین بشن..

نکته ی جالب دیگه توانایی فوق العاده استاد در ارتباط با غریبه ها هستش .. یعنی به محض اینکه ایشون وارد ماشین شدن خیلی سریع سر صحبت رو باز کردن و شروع به تحسین اون راننده کردن !! سلام … ضیا احمد درسته ؟؟ اهل کجا هستید ؟؟ ووو

در اوبرهای قبلی هم دیدم که استاد چقدر خوب میتونه ارتباط بگیره با غریبه ها !!

و اون راننده اینقدر دوست داشتنی بود که همش داشت تلاش میکرد که فارسی صحبت کنه .. به قول خودش …من کوشش میکنم فارسی بگویم …

چقدر شب زیبایی.. چه خیابون های تمیزی… چه سفر لذت بخشی…

ضیا احمد دمش گرم نزدیک 9000 داره تریپ رفته و 3000 تا فایو استار داره.. به خاطر تحصیل دخترش در کلمبوس زندگی‌میکنه و اینجا رو خیلی دوست داره و بچه هاش امریکا بزرگ شدن ..

اینا چطوری مهاجرت میکنن امریکا ؟؟

همش میگن نمیشه !! در صورتی من توی سفر به دور امریکا دارم میبینم که امریکا پر از ایرانیه و رستوران هم دازن اونجا مثل جدو کباب !!

طرف دمش گرم 20 ساله امریکاس !!! و نزدیک 5 ساله توی اوبر کار میکنه و چه ماشین خوشگلی هم داره !!!

من بعضی وقت ها توی اسنپ که کار میکنم یادمه یه بار که کرمانشاه بودم مسافر هندی داشتم .. 3 تا دختر هندی بودن و اهنگ هندی هم گذاشته بودن

یه بار دیگه یادمه مسافر پاکستاتی داشتم .. ادمای باحالی بودن ..

و جالب بود که هم هندی ها و هم پاکستانی ها خیلی خوب فارسی صحبت میکردن !!

موضوع جالب دیگه این بود که اون آر وی به اون بزرگی اون جا پارک شده و کسی هم کاری بهش نداره و وقتی راننده اوبر این صحنه رو دید متعجب شد و با تعجب پرسید که کسی کاری بهتون نداره ؟؟؟ استاد هم با خنده جواب دادن ..نه فعلا که کسی کاری بهمون نداشته !!! اینا همش نتیجه تمرکز بر نکات مثبته ها !!!

راننده اوبر اینقدر خوش اخلاق بود که موقع پیاده شدن استاد رو بغل کردن و با مریم خانم هم خدافظی کردن و این خوش خلقی باعث شد 5 دلار تیپ بگیزن که اگر راه داشت استاد بیشتر هم بهشون تیپ میدادن !!!

………………………………………………………………….

شعر سهراب سپهری : چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

…………………………………………………………………..

نگاه زیبا بین

…………………………………………………………………..

عاشقتونم دمتون گرم

موفق باشبد

خدایا شکرت