سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۲

سلام به رهروان راه حقیقت

ادامه ی یک روز فوق العاده و بارانی ،چه اسمون زیبایی نه نور اونقد تموم شده که همه جا تاریک بشه نه بدون چراغم میشه جایی رو دید از اون لحظه های ناب استاد من به طرز عجیبی عاشق این ساعت روزم که لامپ رو باید روشن کنی از بچگی هرجا میرفتیم اگه عصر برمی گشتیم اون لذتی رو نداشت که اگه میموندیم و لامپها روشن میشد و اون خونه رو تو شب میدیدم نمیدونم چرا ولی این لحظه برام خیلی زیباست و قبلنم توی سایت نوشتم که محاله من هرروز لامپ خونه ی خودمو روشن کنم و شکرگذاری نکنم خدایاشکرت

کنسرت زیر پل ،بارون نم نم ،خیابونهای خیس ،نعمت اوبر ،ماشینی که از روی اب رد میشه و قطرات اب رو پرتاب میکنه ،تصویر زیبایی که مریم جان میگیره و از عشقش میخواد این زیبایی رو تکمیل کنه خدایاشکرت

واقعا اروی عجب نعمتیه خدایا مسافرت باشی توی خونه خودت فکرشو بکن الان استاد و مریم میرن توی اروی انگار رفتن خونه راحت دوش میگیرن لباس و همه چی مرتب هست غذای خوب درست میکنن میخورن یعنی انگار تو خونه ی خودتی و این حس خستگی سفر رو که ادم همش ته دلش دوست داره زودتر برگرده خونه تا از شر ساک و چمدون و چادر بپا کردن و نامرتبی و کمبود وسیله و غیره راحت بشه اصلا با اروی وجود نداره فقط لذت و لذت تازه استاد باچه عشقی میگه میریم پیش مایک خدایاشکرت

غروب صورتی زیبا عین یک لایه خامه صورتی روی اون قسمت کشیده شده ،حس خوب استاد از تجربه ی زیبای امروز ،ای جانم مریم میگه اینو بعدا نمیزاریم ولی استاد ریلکس میگه خودم گفتم قبلا تازه بهترشم کرد به جای خواب عشق بازی گذاشتم راحت و بی سانسور !،چه ساختمونهای رنگی رنگی ای همه جا لامپهای روشن گذاشتن همه رنگارنگ همه پر از شور زندگی طوریکه نمای بیرون خونه از توی خونه هم نورانی تر و زیباست و منم تازگی چندتا خونه تو شهرمون دیدم که اینجوری همه جا رو نورپردازی کردن و خونه هاشون میدرخشه اصلا بعید نیست عباس منشی ها باشن ها که سعی کردند همه چی زیباتر بشه خدایاشکرت

استاد چقد خوب دارید ناخوداگاه یعنی بهتربگم چیزی که تو ریشه جوونتون رفته از قانون برانگیختی استفاده میکنید هنوز طرف نیومده چنددیقه هم بیشتر باهاتون نیست ولی اینجوری دارید تعریفشو می کنید دارید توی ذهن ما بزرگ و محترم و متشخص و کاربلد و مسئول نشونش میدید دارید براش فرکانس مثبت میفرستید خدای من چقد عاشق این برانگیختگیم استاد دوست دارم وجه مثبت همه رو برانگیخته کنم اما انقد زود عصبانی میشم تا طرف یه کاری بکنه که در نظرم بی احترامی باشه فورا حالم گرفته میشه و اصلا ولش کن من باید مثل شما انقد برانگیختگی رو تمرین کنم که بشه جزئی از وجودم خدایاشکرت

استاد این گوشیتون دیونه مون کرده منم میخواام، استاد هربار در رو برای مریم جان باز میکنه خودشم بغلش میشینه فک کنم این فرهنگ زیبا امریکایی باشه چون اینجا اقایی بره عقب پیش خانمش از مقامات و وجهات و تیشان فیشانشون کم میشه!،چقد خوشم میاد وقتی سوار میشید انقد خوب احوالپرسی می کنید و راننده ها هم احوال پرسی میکنن انگار ماشین دوستت سوار شدی خدایاشکرت

حس خوب پیداکردن یه همزبون در جایی خارج از محدوده زندگی اصلیت ،چقدم اقای احمدضیا مهربان و محترم هستن ،ای جان ایشونم بهمون رستوران خوشمزه معرفی کردن ،استاد مثل همیشه سپاسگذاری میکنه ،روزمون زیباترم شد با این راننده خوب ،قطرات باروی روی شیشه ماشین چه زیباست خدایاشکرت

چقد اقای ضیا که استاد روی زیباشونو برانگیخته کردن عالین که بااحترام میان پایین و با عشق استاد رو بغل میکنن و خدایا من بیشتر از پیش عاشق قانون برانگیختگی شدم و بهش ایمان اوردم خدایاشکرت

ای جانم مایک هم تاصدای استاد رو میشنوه میاد بیرون چقد از بچه های مودب خوشم میاد خداحفظش کنه حتی میپرسه ایا خیس شدید و نشون میده وضعیتتون براش مهمه ،استادم به مریم جان بفرمایید میگه و این سیکل احترام تکرار میشه و واقعا ستودنیه خدایاشکرت

سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…