سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۳

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محسن عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

جریان این سریال خیلی عجیبه! چرا هر روز منتظر قسمت بعدش هستم و وقتی اطلاع فایل جدید روی بیلبورد سایت میاد، اینقدر خوشحال میشم. واقعاً جریان چیه!؟

این همه آهنگ در همه جا هست ولی آهنگی که مریم عزیزدر سریال میزاره، نمی دونم چرا یه جور با روحت عجین میشه که جزو لذت بخش ترین آهنگ ها احساسش میکنی و متن آهنگ عمیقاً در وجودت زمزمه میشه: “روز نو مبارک روزی نو خونه نو مبارک…

متن آهنگ روت تاثیر میزاره و حس فوق العاده ای بهت میده و آدم از کوچکترین موضوعات، لذت می بره:

نمی دونم چرا از یه پرتقال خونی قاچ شده در بشقاب اینقدر لذت می برم؛ یا خط کشی زرد وسط جاده که میگه بیا عزیزم درمسیر هدفهایت باش و با من بیا، احساسم رو خوب می کنه؛

چرا مزرعه زیبای ذرت و این همه زمین های سرسبز، حس فراوانی رو در من ایجاد میکنه. واقعا جریان عجیبیه!

چرا خوشگلی تابلوی no edge line نظرم رو جلب میکنه واستاد از همون جا میپیچد…. جریان چیه؟

چطوره که من می تونم از ظرف ها وسبزی و سیر و پیاز و فلفل شسته شده که خانم شایسته عزیز مرتب پشت سر هم چیده واسه غذا، لذت ببرم و فلفل هم نفر آخر در صف واسه رفتن به قابلمه… و فقط همین صحنه خنده برلبانم مینشاند جریان چیه؟

وقتی مریم عزیز پرده ی پنجره رو میزنه کنار و بارون رو نشان میدهد، حس شورانگیزی پیدا میکنم و احساسم عالی میشه. حس میکنم خودم هستم  و همسفر این سفر و حس خانم شایسته رو نسبت به بارون درک واحساس میکنم. واقعا جریان چیه !؟

چرا این سه نفر هرجا میرن زیبایی رو میبنن و نشان میدهند!

چرا شگرگزاری و تحسین از زبان استاد و مریم عزیز نمی افتد؟!

چرا مریم عزیز لحظات این سفرنامه ها بدون هیچ چشم داشت و هزینه ای زحمت میکشه ثبت می کنه و هر روز وقت میزاره تدوین میکنه و میزاره رایگان در اختیار ما؟!

چرا هیچ استاد موفقیتی من ندیدم هر روز از زندگی شخصیش فیلم گرفته شه و واسه همه نشان داده بشه که عملگرا بودن در خودش دیده بشه؟!

مریم عزیز تک تک کامنت ها رو میخونه، کامنت منتخب، انتخاب میکنه و همه اینها یعنی وقت و انرژی.

چطور یک فیلم ۹ دقیقه ای می تونه اینقد تاثیر سازنده  داشته باشه؟!

آیا این صرفا یک فیلم است یا خیلی فرکانس ها رو با خودش داره! و مهم‌تر از همه‌، باید از خودم بپرسم که جریان سفرنامه ها چه فرکانسیه که اینقدر منو با خودش همراه کرده.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۳
    138MB
    0 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

298 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدیه غفاری» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدیه غفاری گفته:
    مدت عضویت: 447 روز

    فوق العاده بود نمیدونم در وصف این همه زیبایی چی بگم اون جاده ی رویایی و زیبا که آدمو یاد قسمت اول کارتون آنشرلی میندازه اون ابرهای معجزه که آدم از شدت جالب بودن و خاص بودنشون متعجب میشه و مهم تر از همه نمیدونم اون غذای دلچسب رو همزمان با بارون میل کردید یا نه اما میتونم بگم غذای به این دلچسبی و لطیفی همراه با اون هوای بارونی نرم و باحال و اون بارون انرژی مثبت توی اتوبوس همزمانیشون آدمو مست میکنه

    من بینهایت از هوای بارونی و بخصوص آسمون ابری به قول ما لرها (ٱور) لذت میبرم و بینهایت شارژ میشم در روز ها و شب های ٱور

    ، من میدونم که میخوام خونم جایی باشه که اکثرا آسمون ابری و هوای بارونی و برفی داشته باشه این تضاد خیلی برام جالبه من مرداد ماه بدنیا اومدم تو دل گرمای تابستون البته اواخر مرداد و بنظرم به این خاطر باید عاشق تابستون و هواش باشم اما بخاطر صحنه های فوق العاده زندگیم عاشق آسمون سراسر پوشیده از ابر ها شدم مخصوصا ابر های تیره و نگم از غروبی که آسمون ابر هاشو بغل کرده و مانند حجابی جلوی خودش گرفته و باعث میشه رنگ غروب رنگ زرد و قرمز و نارنجی به اضافه ی رنگی که باهاشون در تضاد اما زیباییش فوق العاده چشم نوازه (آبی تیره)

    من بی نهایت مجذوب این هوام هرچند تابستون رو هم بینهایت دوست دارم چون اگر تابستون نبود و آسمون صاف و خورشید درخشان نداشت پاییز و زمستون اینقدر زیبایی نداشتن و یه جور خسته کننده میشدن

    دلم نمیاد در باره تابستون دوست داشتنی نگم اولین لذتی که از تابستون یادم میاد کولره فکر کن اون بیرون داغ داغ اما تو خونه با باد کولر یخ یخه من ترجیح میدم شبا بدون کولر بخوابم اما بعضی وقتا تنوع هم نیازه فکر کن تابستونه اونم تابستونی که شبشم خیلی گرمه بعد تو توخونه تو رخت خواب کولر روی درجه آخره و تو با پتویی و داری فیلم میبینی قبل از خواب

    تابستون گرماش گرمای عشق و محبت و امیده

    جوری خورشید محبتش رو روی همه ی ما میتابه که انگار میخواد ما رو با اون محبت پر کنه انگار خورشید از نزدیک مارو بغل کرده و محکم فشار میده

    و تازه زیباترین قسمتش آبه من بینهایت عاشق آبم بی نهایت عاشق آب بازیم مثلا من زیر دوش خیلی میمونم اما باید روی خودم کار منم چون اسراف میشه اما بعضی وقتا افسارش از دستم میره

    توی تابستون چیزی که خیلی می‌چسبه ی رودخونه یا دریاچه بکره با آب خنک بری که توی آب و تا میتونی لذت ببری

    اینجا معمولا استخر توی پاییز و زمستون خلوته چون میگن آدم سرما میخوره اما من قبول ندارم بدن ما مقاومه بستگی به باورمون داره) اما تو تابستون استخرا پره

    خیلی لذت بردم استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیزم

    بی نهایت بی نهایت از خداوند سپاسگزارم به دلیل این تضاد ها که کنار همدیگه به همدیگه معنا میبخشن این طبیعت بکر که آدم هر چی بیشتر به زیبایی هاش توجه میکنه زیبایی های بیشتری میبینه و مرزی نداره خدایا سپاسگزارم بابت آسمون خاص که هیچ وقت آدم ازش خسته نمیشه و هر روز زیبایی مثال زدنی و متفاوت از دیروز داره خدایا شکرت توی مدرسه ی ما انگار داری آسمون رو از زوم 0.5 درجه میبینی و محوش میشی

    خدایا تشکر تشکر تشکر بی نهایت تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: