سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۳ - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

سلام سلام . به همگی سلام . به زندگی سلام . به عزیزای دلم ,اهالی سفرنامه , استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و مایک عزیزم .به همگی سلام .

ببخشید شاید تکراری باشه که هر بار ک شروع به نوشتن میکنم یه نفس عمیق میکشم و اینجا عنوان میکنم . نمیدونم چطوری میشه ک هم اشک تو چشمم جمع میشه وحتما هم چند قطره میچکه رو گونه هام و اون نفس عمیقه میاد و بعد احساساتم چنان فوران میکنه ک دلم میخواد خونه کسی نباشه و با صدای بلند گریه کنم و با خدا حرف بزنم و راز و نیاز کنم . اینه شروع هر بار نوشتن هام . بهر حال منو ببخشید که یه حسی انگار منو مجبور میکنه که اینا رو اولش بگم .

بارها و بارها این اهنگ سلام بانو هایده عزیز رو شنیده بودم . اما بخدا الان انگار برای اولین بار درکش کردم . طوری شد ک خواستم برم دانلودش کنم و تمام جمله هاشو یادداشت کنم و همراه با اهنگش تو ذهنم تصویر سازیکنم . خانوم شایسته عزیزم تمام جملات این اهنگ برای من پیام بود . امید بود حرف خدا و حرف قوانینی بود که استاد برامون توصیح دادند .

اول از همه مبارکه حس نو و اگاهیهای نو و تجربیات نو هممون .دوستای خوب هم فرکانسی .مبارکه من و شما و خود خانواده عزیز استاد عزیزمون

بله داریم زمونه مونو میسازیم استاد جان .خانوم شایسته عزیز . وقتی خودمون میسازیمش اونم باهامون راه میاد . خدایا. یعنی اهنگسازش واقعا هم فرکانسی ما بوده که اینقدر به وضوح جملات تاثیر گذار و قانونی جهان رو گفته ؟

خیلی برام جالب بود قبل از اینکه شروع به نگاه کردن فایل کنم یه بگو و مگو داشتم توی خونه که وقتی به این بخش اهنگ که گفت : تو عزیز مرهم عشق رو دل دیونه بزار. پیامم رو گرفتم . چی بگم . ببین چقدر قشنگ خداوند با این اهنگ با این فایلی که خانوم شایسنه عزیزم تدوین کرد پیامشو به موقع به من داد . به جای توجه به نکته متفی این بگو مگو باید مرهم عشق باشم رو دل دیونه . سرم رو تکون میدم و باز هم اشک شوق تو چشمام جمع شد . خانوم شایسته اینه هم مدار بودن نه ؟ این همونه که استاد گفتن اگه احتیاج داشته باشم, حتی از تلوزیون یا حتی یک اهنگ, اونچه ک هم مدار من و هم فرکانس من باشه میبینم و میشنوم !!؟. خییلی حرفا داشت این اهنگ برام .

میدونید به چی توجه میکردم ؟ اینکه من قبل از اشنایی با شما وقتی از جاده های بخصوص شمال عبور میکردم از وجود زباله هایی ک کنار جاده میریختن ازرده خاطر میشدم و ارزو داشتم وارد یک کمپی بشم و بتونم تو تمیز کردن این زباله ها کمک کنم و ارزو داشتم اونقدر فرهنگ سازی بشه که مردم در کنار جاده های سرسبز. و زیبامون اشغال نریزن . اما الان با دیدن این محیط و کنار جاده تمیز یاد صحبت استاد افتادم ( تضاد) . اینکه همین تضادها هست که خواسته ها رو ایجاد میکنه . دیگه از دیدن اشغالهای کنار جاده ازرده نمیشم به جاش بهشون توجه نمیکنم و فقط متمرکز میشم روی زیباییها و سرسبزی ها و تحسینشون میکنم و لذت میبرم از قشنگیها پاکی ها رودخانه ها ی پراب و با طراوت .

چیزی که توی ذهنم باز شد این بود که شما و استاد اونقدرررر به زیباییها و قشنگی ها توجه کردین و از بدیها و زشتیها اعراض. کردین. که جهان شما رو به چنین جایی که کوچکترین زشتی و نا زیبایی نداره رهنمون شده . استاد چقدرررر حرفت درسته که گفتید هر کسی هر جایی و جایگاهی که قرار داره درسترین جاشه.

شما وقتی ایینه چشمانتان را پاک کردین و فقط زیبایی دیدین و تحسین کردین به چنین جای زیبا و پاک هدایت شدین و این یک قانونِ.

خانوم شایسته عزیزم درس بعدیم این بود که وقتی عشق را چاشنی هر غذایی کنیم تبدیل میشه به خوشمزه ترین و بهترین غذای دنیا . شاید من هیچ وقت بذهنم نمیرسید ک بال و کتفی که شما به این قشنگی پختین میشه به این روش خوشمزه هم طبخ بشه . دهنم اب افتاد . یه دستور غذایی عالی هم. ازتون یاد گرفتم

نکته مثبت بعدی اینکه چقدر خوبه قبل از طبخ غذا تک به تک هر اونچه ک میخوام استفاده کنم رو نگاه کنم حتی روی میز بچینم و با نگاهم سپاس گزاری کنم و بعد با عشق شروع به طبخ کنم . ممنونم از پیام های قشنگتون خانوم شایسته عزیزم

و چه ارامشی هست بعد از صرف یک ناهار دور همی خوشمزه, اسودن و استراحت کردن همراه با صدای باران. یا از در خانه بیرون رفتن و زیر باران نم نم قدم زدن ..

به به . حسش کردم . لذت بردم. لذت بردم

الهی شکررر. . خداوندا از این همه احساس خوب سپاس گزارم .

خانوم شایسته عزیزم. و استاد. عزیز دوستتون دارم

همیشه برقرار. باشین . ممنون از ارسال این همه. احساس و انرژی به ما . سپاس گزارم

?