https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-21 06:31:572024-08-29 12:14:21سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۳
298نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام سلام ،زندگی سلام ،همگی سلام،سلام به عزیزای دلم استادم و شایستم و مایکم
چقدر شگفتی و زیبای ،چشام سیر نمیشه از این همه قشنگی و معجزه ??
چقدر ثروت خدای مَن نگاه کردن به ماشین ها و تحسینشون به من این خبر رو میده که به زودی منم مااشین میخرم خداایا شُکرت??
چه پرتقالهای شیرین و خوش رنگی دلم خواست??
این همه سرسبزی منو یاد شعر فریدون مُشیری انداخت?
سری از بوی گلها مست داری،
کتاب و ساغری در دست داری
دلی راهم اگر خشنود کردی
به گیتی هر چه شادی هست داری…
چمن دلکش، زمین خرم، هوا تر
نشستن پای گندم زار خوشتر…
امید تازه را دریاب و دریاب
غم دیرینه را بگذار و بگذار.
دقیقا مصداق این همه زیبای و قشنگی اهنگ زندگی سلام از هایدست حالمو از این رو به اون رو کرد و به روحم نشاط داد
استاد ،مَن یه مدتی که فایلهای سفر نامرو می دیدم مطمعن بودم که منم به مسیرهای زیبایی هدایت میشم بعد یک مدت تصمیم گرفتیم بریم شیراز الان یکماه بیرونیم من فقط هفته اول خوب رو خودم کار کردم و چقدر زیبای ها رو می دیدم و و تحسین و شکرگذاری میکردم از هفته دوم به بعد کمتر شدکار کردن روی خودم تا اینکه حتی نتونستم تو سایت بیام رفتیم خونه عزیزیم خونشون تو منطقه ثروتمندا و آپارتمانی و پر از درخت و فضای سرسبزه ،دقیقا مثل زیبای های این مسیر،اما مَن اصلا نمیدیدم. اصلاااا اون یاسمن قبل نبودم خدای مَن فقط یک هفته روی خودم کار نکردم (کنترل ذهن و ورودی ها) اما همه چیز پرید کم کم به یاد اوردم و دوباره شروع کردم به کار کردن روی خودم و از همون روز اول که شروع کردن دیدم نتایج داره بهتر میشه
واقعا نمیشه در این مسیر و زیبای ها نبود چرا که زندگی جهنم میشه هر چند که اطرافت پر از زیبای ها باشه و جالب تر من زیبای ها و قشنگی های سفر به دور امریکارو بیشتر میبینم و سپاسگذارم تا اون لحظه ای که وارد اون همه زیبای منطقه شدم دلم میخواست فرار کنم بعد دو روز ?…
چه خطایی وسط جادست خوش رنگ و باطبیعتش هم رنگ شده آسمونم مثل همیشه پر از ابرهای پنبه ای و آبی بهاریه
عههه استادم تیپش مثل همیشه با قشنگیای این طبیعتا ست شده ?..البته هدایتیه?
خونهای اونجا بخاطر بارون همیشگیش ، شیربونی داره اینم یکی از قشنگیهای طبیعت اونجاست ?
جوون مایکم گشنست و منتظره غذای مثل همیشه خوشمزهی مریم جونه ،آییی بوی عطرشو از اینجا حس میکنم چ مخلوطی شده ??? نوش جانتون?
چ جالب برنج تو ۶دقیقه پخته شد چ خوش رنگه اینم نشون از پیشرفت جهانه ،خدایی چیزای که تو این سفر میبینم هیجا ندیدم.?
Woow چ بارونی دلم میخواد برم زیرش و فریاد بزنم خدایا شُکرت ?
انقدرامروزو هرروزم شده پرازاحساس خوب و زیبادیدن، که واقعاانمیتونم با کلمات این حس قلبی و عاشقانه رو روی صفحه بیارم ولی این نوشتن رو وظیفه ی خودم میدونم و به نوعی سپاسگذاری قلبی از شما شایسته ی عزیزم….که این سفرنامست که من رو اینجور سرشار از شادی و نشاط کودکانه کرده…سرمست و شیداو ازاد ورها از هر قید وبندی…این سفرنامه و زحمات بی نظیر شماست که تابستون امسال من رو کرد بهترین تابستون عمرم..این سفرنامه و مرور قوانین و کارگاه عملیه سرشار از توحیده شما واستاد عباسمنش عزیزمه که من رو فقط وفقط هدایت کرده روزبروز به سمت بهترشدن…منی که چندین ساله توی بهشتی بی نظیر زندگی میکنم سرشار از نعمت و ثروت،ولی هیچ زمانی اینجور زیبابین و تحسین کننده ،و سپاسگذار نبودم…هیچوقت طلوع صبح سمفونی بی نظیر پرنده ها رو نشنیدم یا اگه شنیدم بی توجه گذرکردم…هیچوقت این همه زیبایی و حال خوب رو ،این درلحظه بودن رو ،زندگی نکردم..هیچوقت نفهمیدم زندگی زیر بارون بودنه…زیربارون خوندن و شادبودنه..زندگی این احساسه خوبه….زندگی درست کردنه یه غذای ساده و بی نظیره ولی باعشق و لذت..زندگی همین ریختن یه چایی عاشقانست توی لیوان ابشار نیاگارا و لذت بردنه..زندگی همین لبخند عاشقانه ی منه بروی تمام موجودات….زندگی همین گذر از میون سبزه هاست …زندگی دیدن این شالیزارهای بی نظیره..نه فقط رفتن به جزایر یونان……زندگی دیدن رنگهای بال پروانست..نه فقط سوار هواپیماشدن و پرواز کردن..زندگی امروزمن دیدن فایل زیبای سفرنامست..وهدایت شدنم به لحظه لحظه صعود و پیشرفته…زندگی ،امروز سفرنامه بودواسم و ریختن نمک و فلفل اونم با عشق توی غذا و اینهمه لذت بردن و هدایت شدن من به سمت یه غذای بی نظیر….زندگی،امروز سفرنامه بود واسه من ودیدن اینهمه زیبایی و ارامش طبیعت ..و نگاه کردن به دورو برخودم و دیدن زیباییهای بی نظیراطرافم…..
وقتی صبح غرق درزیباییهای بهشت اطرافم شدم و اومدم همراه بشم و باشما سوار Rv …گفتم خدایا امروز کجا میخایم بریم و چه زیبااییایی واسم تدارک دیدی…که فایل و دانلود کردم و فقط نظاره گر بودم و تحسین میکردم…چقدر لذت بردم از پشت شیشه ی Rvبیرون و که نگاه میکردم..فنجون نسکافم دستم بود و خوشحال و شاد….فقط لذت میبردم،چه طراوتی رو روی صورتم حس میکردم…چه طبیعت بی نظیری رو نظاره گربودم……….بهشت خدارو دیدم در این فضا و حس کردم با تمام وجودم که مثل توربو ،باید محدودیتهارو نپذیرم و بگم سرعت توی وجودمه…عشق توی وجودمه…لذت بردن و احساس خوب توی وجودمه……بهشت واقعی توی ذهن و نگاه منه…سپاس شایسته ی عزیزم..سپاس که من رو بردی با این سفرنامه ها به اوج لذت بردن و شاد بودن و زندگی کردن در لحظه……هزاران سپاس
به نام خدا سلام دوست عزیزم ..کامنتتونو قشنگ با عمق وجودم درک کردم …چقد حالم خوبه الهی شکر چقد اینجا بهشته ..سلام بهشت .. آفرین بابت کامنتتون آفرین انشالا همیشه در پناه خودش در بهشت بی انتهاش سرشار باشی از بهترییییین نعمتها و ثروت ها و لبخندها و اشک شوقها و جیغ خوشحالی و هزاران مستی و مستانه خدایی دیگه که خدا میدونه … در پناهش باشیم
امروز صبح خیلی زود بیدار شدم که دیدم فایل جدید روی سایت اومد در حال نوشتن ستاره قطبی بودم …
وقتی فایل باز شد از همون اول عشق کردم که اون صحنه های عالی رو دیدم حس کردم اونجا هستم تمیزی و خلوتی جاده و سر سبزی خونه های چوبی زیبا و امن حصارهای خوشگل و کوتاه که فقط برای نشون دادن حریم شخصه نه چیز دیگه اون خونهای که چندتا ماشین جلوش پارک بود و اون وانت شورلت قرمز رنگ که دل منو بردن همگی صدای عالی و آهنگ زیبای هایده عزیز واقعا حس کردم پشت فرمون نشستم
آفرین به مایک که میتونه کارهای جدی تر انجام بده و اجازه ورود رو گرفت
بارونم که دیگه نگم عشقققققق مطلق
واقعا همه چیز ساده و زیبا
خانم شایسته چند وقت پیش به شما گفتم که برنامه آشپزی بذارید و زیباییهای اشپزیرو نشون بدید و اینکه چقدر میشه با مواد ساده غذاهای خوشمزه درست کرد و چقدر کارها راحت شده که توی شش دقیقه برنج آماده میشه …
اگه اینا بهشت نیست پس چیه؟؟؟
مگه بهشت کجاست مگه چه نعمت دیگهای هست که تو این دوربین نشون داده نمیشه
مگه خدا وعدهای غیر از این داده ما همه نعمت هارو توی همین جهان مادی تجربه میکنیم و اینقدر نعمت و فراوانی اینجا هست که ما نمی تونیم تصور کنیم بخاطر همینه نمی تونیم همشو ببینیم ولی استاد و مایکو خانم شایسته باور کردن و دارن میبینن منم به اندازهای که باور کردم دارم میبینم و خدارو شکر که داره هرروز بیشتر میشه..
این فایلهای سفرنامه بدون اینکه ما بدونیم داره مدارمونو میبره بالاتر بدون اینکه بخوابیم زور بزنیم و کار خواستی انجام بدیم فقط با دیدنش و تحسین کردنش به همین سادگی مثل همه چیزهای این دنیا سادست چند نفر دارن اونطرف دنیا لذت میبرن سفر میکنن هزاران نفرم تو نقاط مختلف دنیا همسفرشون شدن و دارن لذت میبرن و هدایت میشن به سمت زیباییهای بیشتر..
اینه که وقتی استاد میگه خوب زندگی کن و کمک کن دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه و خودش داره این کارو میکنه
امروز و عالی می سازم چون چیزهای عالی دیدممممم…
مخصوصا تو تاریکی صبح که بیدار شدم نمیدونید گنجشکهای خوشگل چه سرو صدایی میکردن چه خوشحال بودن و داشتن سپاسگزاری میکردن واسه یه زندگی جدید که خدا داده بود بهشون من و گلدون خوشگل روی میز اتاقم که جلو پنجره نشسته و داره بیرونو نگاه میکنه و هر روز گلهای خوشگل بیشتری میده و به زیبایی این جهان اضافه میکنه شاهد این شکر گذاری بودیم و احتمالا اونم مثل من به وجد اومده بود از ای سرود زیبا..
نمیدونم چیشد که بیام سروقت این فایل هر چه زودتر ببینم چی قراره ببینم و بشنون و حس کنم
خداروووووشکرت باورها، فرکانسهاا باهات چیکار میکنه
میدونی چیکار میکنه
میبرت جاهایی که تا لب جاده فقط سبزه و گیاه سبزه اونم خوش رنگ تازه
چمن هایی میبینی که به شکل جالبی ماشین های مخصوص کوتاهشون کردن
و من چقد حال کردم با اون نرده های کوتاه که دوره زمین بود خیلی خوشگل باخال بودن
یه جوری توی چشمم خاص جلوه داد
درختاییی که میبنی که سایشون حتی روی جاده رو هم میپوشونه و
خونهااا بزرگ با ماشین های خفن
چقدر این فایل خوب بود آخ خدا من عاشق اون بال های مرغی شدم که خانم شایسته با عشق درست میکرد
موقعی که اون ادویه های غذا و چاشنی ها رو میریختی مریم جون خیلی لذت بردم
و تههههههههععع ش اون دستگاه برنج پز بوده تویییییی ۶دقیقه
بخدا من اینو برم به بقیه بگم عمرا باورشون بشه
که میشه برنج توی زمان کوتاه پخت
اونم این زمان
خداروشکرر باورها با ما چیکار میتونه بکنه
استاد توجه کردی هرجا با RVمیری بارون میاد
یعنی بنظرم یکم فکر کنید به سفرتون بشمارید چندجا رفتین بارون اومده
صب شب بعدظهر
و خانم شایسته عزیز توجه کردی که هر وقت بارون اومده توجهت جلب شده
و رفتی پنجره باز کردی من این صحنه نشون دادن بارون خیلی دیدم از قاب دوربینتون
باور فراوانی ، فراوانی میاره توی زندگیت
و این چقدر زیباست که داریم میبینیم که میشه حتی سخت ترین و بد قلق ترین باورها رو هم بهتر بهتر کرد به شکلی که تو رو ببره به جاهایی که بارون میاد و تا چشم کار میکنه
سبزه درخت و ثروتِ
خداروشکر خداروشکرر
واقعا لذت بردم
خیلی باید کار کنم
الان که هر روز سایه سنگین وابستگی هام داره کم میشه آروم آروم دارم میفهمم کی هستم و چقد کار کردم روی خودم و چقد ساختم و چطور باید کار کنم روی چی باید کنم بیشتر
بخدا هر روز بهتر دارم میفهمم که آدمی که یکی نباشه با خودش
یه قدم اونورتر هم نمیتونه پاش بذاره
خیلی خوشحالم خیلی
خیلی درسها گرفتم تا بفهمم دنیا چیه و دست کیه و
با ایمان درونی و قلبی با تمام وجودم بسازم شخصیتی که میخوام
و خودم باشم
و نعمت سبک شخصی رو به خودم بدم
استاااد به معنای واقعی عاشقتم
????
آخ اینم یادم اومد بگم
اون هواپیمایی که افتاد توی قاب دوربین مریم جون
نشانه بود برای من چون همین امروز هواپیما از بالای خونمون رد شد
خداروووووشکررررررررر این نشونست که به زودی سوار هواپیما میشمممم
ممنون از احساس زیبایی که منتقل کردید خانم درویشی عزیز قطعا شما با این احساس زیباتون یقین دارم که در بهترین و لذت بخش ترین مسیر قرار دارید چون به زیبایی این حس رو به من هم انتقال دادید
یک قسمت دیگه از سفر به دوره آمریکا این خواسته رو در ذهن من تداعی کرده که منم میخام به استقلال زمانی، به استقلال مکانی و به استقلال مالی برسم تا از تک تک لحظات زندگیم با تک تکسلول های بدنم لذت ببرم، منم زندگی میخام با همچین کیفیت و استاندارد های بالایی، منم میخام هر روز وهر لحظه خداوند منو هدایت کنه؛ منو هدایت کنه به زیبایی ها منو هدایت کنه به سرسبزی ها، منو هدایت کنه به تمیزی ها، منو هدایت کنه به نعمت ها منو هدایت کنه به ثروت ها منو هدایت کنه به زیباترین و ثروتمند ترین کشور دنیا.
استاد عباسمنش با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم شمارو تحسین میکنم؛ بابت این استقلال و آزادی که دارین: دقیقا همین جنس آزادی رو منم میخام، تحسینتون میکنم بابت زندگی در ثروت مندترین کشور دنیا، تحسینتون میکنم بابت آروی زیباتون که آزادانه هرجا دلتون بخواد میتونین زندگی کنین و ماه ها و سال ها تونستین تو طبیعت و استیت پارک های آمریکا زندگی کنید: منم زندگی با همین جنس، با همین بو و با همین مزه رو میخام
تحسینتون میکنم بابت عزت نفستون که بقول خودتون مهم ترین ویژگی هر فرد برای موفق شدنه و شما در بهترین حالت ممکن قرار دارین و منم به لطف الله مهربان افتخار شاگردی در مکتب عزت نفستون رو دارم و از خداوند میخام منم طی تکامل، آروم آروم از بالا رفتن عزت نفسم از تغییر شخصیتم و از جسارت ها و احساس لیاقتی که در من به وجود میاد لذت ببرم
تحسینتون میکنم بابت رابطه عاطفی فوق العاده ایی که با خانم شایسته دارین و به لطف الله مهربان منم یک مریم تو زندگیم دارم که با تموم وجودم عاشقشم، هم عاشق خودش، هم عاشق اخلاقش، هم عاشق رفتارش، هم عاشق مهربونیش، هم عاشق محبتش
استاد تحسینتون میکنم بابت رابطه ایی که با معبودتون با خداوند دارین، بابت آرامشی که دارین، بابت حال و احساس خوب و احساس شورو شعفی که دارین؛ منم از این جنس آرامش، در صلح بودن با خود و احساس عالی رو میخام
خداوندا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی، منو به مسیر آرامش، توحید و یکتا پرستی هدایت کردی
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم عاشق خودمو خودتم
تمرین ستاره ی قطبی:نشانه ی امروز من پنجم بهمن 1403
خداروصدهزارمرتبه شکر هم زمانی های خداوند داره بیشتر و بیشتر و شگفت انگیز ترمیشه،انقدر دقیق که گاهی دورواطرافم رو نگاه میبینم شاید بتونم به صورت فیزیکی ببینمش….
دیروز غروب تو دفترم یک خط نوشتم:عشقم،من آزاد و رها،با قلب باز آماده ی دریافت هدایتت هستم.خودکار رو گذاشتم لای دفتر،دفتر رو بستم که برم طبقه ی پایین پیگیر درس و مشق نیلا نیکا بشم،همون لحظه که از در اتاق رفتم بیرون، درحالیکه عمه م و شوهر عمه م،تو پذیرایی خونه ی مامان بزرگم نشسته بودن و جفتشون سرشون توی گوشی بود و معلوم نبود تلویزیون رو کی روشن کرده و اصلا روی چه شبکه ای هست،این آیه ها از تلویزیون پخش شد:
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَىٰ،
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى،
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ
بعد تا پام رسید خونه ی مامان اینا،تو شبکه ی پویای بچه ها،سوره ی حمد رو خوندن….خدا میدونه تو چه حس و حال خوبی قرار گرفتم…همون حس و حال خوبم باعث شد مدارم انقدر بیاد بالا که بیام برای فایل جدیدو گام 17 پروژه،کامنت بنویسم و ده دقیقه بعد کامنت من آخرین کامنتی باشه که استاد منتشرش کرده…
شب رو با احساس خوب و اطمینان قلبی خوابیدم،تا 5 صبح بود که،گوشیم برای نماز صبح شروع کرد به آلارم دادن،خیلی خوابم میومد،هی توی ذهنم میگفتم بیخیال بگیر بخواب،حسش نیست…ولی تو همون حس وحال خواب آلودگی و چشم های بسته قلبم انگار دستم رو برد روی نِت گوشی و تا روشنش کردم دیدم سعیده جان برام این آیه رو فرستاده:
شوکه شدم…مثل فشنگ از جام پریدم…نمیگم صلاتم با تمرکز کافی بود اما این همزمانی تا یک ساعت بعدش خواب رو از سرم پروند..و بعد صبح رو هم خیلی خوب شروع کردم.
تو تمرین کد نویسیم،یک درخواستی که از خدا داشتم این بود که روند درس و مشق های نیلانیکا رو برام آسون کنه…بعد دیدم نیلا که همیشه ی خدا مشغول نقاشی کشیدن و کاردستی درست کردنه،خودش اومد پیشم گفت مامانی تا تو سوال های ریاضی رو توی دفترم مینویسی،منم درس علومم رو میخونم….
واقعا چقدر خوبه آدم هی نخواد همه چیز رو کنترل کنه و اجازه بده خدا در همه حال به کمکش بیاد…خیلی از دیدن این دستکاری واضح خداوند توی زندگیم خوشحال شدم.
امروز توی کارهای خونه به مامان کمک کردم و احساس رضایت و استراحتی که تجربه کرد رو دوست داشتم.تو حین انجام دادن کارها،3 بار از دوازده قدم هدایت خواستم،هر 3بار بهم گفت تمرکز روی زیبایی ها،حفظ احساس سپاسگزاری و آرامش تا قدم بعدی رو بهت بگم….
منم لبیک گفتم و رفتم پیاده روی…با آهنگ هایی که دوست دارم…تمرکز روی زیبایی های آسمون…رو ماشین های دوست داشتنی،رو فروشگاه هایی که جمعه هم باز بودن و مشتری داشتن….و گوش دادن به آهنگ امیر رادان که این روز ها همه ش روی تکراره…
به خودت قول بده باید برسی به قله هه،خودتو هُل بده که سختیاشم خوشگله!
اون که میگفت نمیتونی بایدم شُکه شه،حتی غیر ممکنش یه روزی ممکنه!
تا رسیدم به یک پارک که بی نهایت طبیعت زیبا داره،وقتی میری روی چمن هاش میشینی انگار توی جنگلی…یک رودخونه هم از کنارش رد میشه…آسمون نیلی آبی…ابرهای سفید و هایلایت شده…نسیم خنک زمستونی…نشستن روی چمن ها و گوش دادن به صدای جریان آب رودخونه …و هدایت اومد…یادته صبح بهت گفتم فعلا نزن روی نشانه ت؟!خب الان وقتشه…و این قسمت از سریال…چقدر همه چیز رویایی و قشنگ و هماهنگ بود ….
ای عزیزای دلم یه روزی،ایوون از پرستوها پر میشه باز
ای عزیزای دلم یه روزی،سبزه رو باغچه ها چادر میشه باز
ای عزیزای دلم دوباره،غصه ها از دلامون رونده میشن
ای عزیزای دلم یه روزی،غزلای مهربون خونده میشن
آره استاد شایسته من میدونم شما حتی آهنگ های این سریال رو با جریان هدایت انتخاب کردی…نور هدایتش حتی سال ها بعد،به من رسید…و بعد ها…به دیگران…
همین حس و حالِ خوب و آرامش منو هدایت کرد به جلسه ی 13 دوره ی ثروت 1 و یک تمرین سنگین که قشنگ یک تکونی به باورهای محدود کننده م داد.
و باز قدرت خداوند رو اونجایی دیدم که به محض ارسال کامنتم،یک نقطه ی آبی داشتم از کامنت دو سال پیشم در فایل(حذف ترمز های مخفی در دریافت ثروت)این هم زمانی ها همه ش یک اصل مهم رو بهم یادآوری میکنه و اونم اینه:ومارمیت اذ رمیت ولکن الله رمی….
همه چیز خیلی خوب داشت پیش میرفت که به یک ناخواسته برخوردم،اعتراف میکنم یک چند لحظه بهم ریختم ولی تموم تلاشم رو کردم ذهنم رو در مسیر درست نگه دارم،بعد اومدم توی حیاط و به آسمون پرستاره نگاه کردم و گفتم خدایا من این همه حالم خوب بوده،این همه سپاسگزاری،این همه تمرین….این موضوع،هرچیزی که هست در پاسخ به درخواست های منه،من الان نمیفهممش،ولی هرچیزی که هست به تو میسپارمش….و بعد اومدم توی اتاقم و خودمو مشغول کامنت نوشتن کردم،حقیقتش اینکه ظهر انقدر خوشحال بودم گفتم من امشب یک تمرین ستاره ی قطبی عالی برای این فایل مینویسم…ولی الان دیگه فرکانسم به اون اندازه خالص نیست…اما همین که تونستم خودم رو در موضع اعراض نگه دارم و بیام مشغول نوشتن بشم،برای من یک موفقیت حساب میشه،هر اتفاقی توی زندگیم میفته بماکسبت ایدیهمه،حتی اگر من نفهمم دقیقا بخاطر کدوم افکارم این اتفاق افتاد…اون چیزی که الان مهمه اینکه حواسم باشه الان چه فرکانس بهتری رو بفرستم به جهان هستی….
آره جهان هستی…جهانِ بی نظیرِ فرکانسی خداوند…چقدر تو قشنگی خدا…یک همزمانی دیگه یادم اومد…غروب رفتم فروشگاه خرید کنم،توی ذهنم بود که از نونوایی سنگک روبه رویی یک نون گرم بگیرم برای خونه،ولی بعد خرید فراموش کردم…همینجوری داشتم میرفتم سمت خونه،یک صدای آوازی نظرم رو به خودش جلب کرد…یک آقایی بود که داشت موزیک میخوند و ساز میزد تا بهش پول بدن…ولی اون چیزی که واضح و مشخص بود خدا این همزمانی رو رقم زد تا من چشمم به نونوایی بخوره یادم بیاد که برم اون سمت خیابون…و بله…دقیقا وقتی رسیدم خونه بابا و مامان داشتن عصرونه میخورند و رسیدن این نون سنگک داغ به دستشون،بازم چیزی نبود جز همزمانی های خدا….و قلب من که عاشقانه از خدا در حال سپاسگزاری بود ….
خدایا دوستت دارم،منو ببخش این همه اتفاق خوب امروز برام رقم زدی ولی من سر یک تضاد کوچیک همه ش رو بی رونق کردم…دوستت دارم خدا،میدونم که حواست به من هست،مراقب منی،نگران منی،همه ی دار و ندار منی،تنها آشنا و رفیقمی،تنها حمایتگرمی،همیشه بودی ….یادم نمیره اعزام هایی که از سرم رفع میکردی،یادم نمیره شیفت هایی که برام استیبل میکردی،یادم نمیره تو جهنم اورژانس کودکان،پابه پای من شیفت میدادی….یادته خدا….!؟یادته هیچ کس نبود و من بودم و شما!؟یادته شبا سرمو میبردم زیر پتو گریه کنم تا توهم گریه هام رو نبینی؟!یادته هیچ کس نمیدونست من تو چه وضعیتیم جز خودت….؟!کی من رو نجات داد!؟کی ازم محافظت کرد!؟من یادم نمیره تموم دار و ندار و کس و کارم تویی….توهم یادت نره باشه!؟حتی اگر رفتم توی در و دیوار،بازم فراموش نکن که من خیلی دوستت دارم…همین…شبت بخیر تنها رفیق من.
این آهنگ هایده کلا تو متنش کلی حرف داشت که با آموزش های استاد همخونی داشت.انگار آموزش ها رفته بود تو قالب آهنگ.من چند تا موردشو مینویسم:
ای زندگی سلام(وقتی از خواب بیدار میشیم و میخوایم تمرین ستاره قطبی رو انجام بدیم باید اینو بگیم)
روزمون مبارکه روزی نو مبارکه(باید هرروز به زندگی مون با این چشم نگاه کنیم انگار همه چیز و تازه گرفتیم و کلی ذوق کنیم و همه چیز و مبارک و تازه ببینیم،درست مثل وقتی که چیزی میخریم و اولش کلی ذوق میکنیم و از مبارک گفتن دیگران حس خوب پیدا میکنیم ?)
عشقمون مبارکه(درست مثل رابطه عاشقانه استاد و خانم شایسته که هرروز انگار تازه اول آشنایی شونه و کلی ازبا هم بودن لذت میبرن و مبارک و تازه میبینن این اتفاق و)
با زمونه ساختیم و زمونه با ما راه میاد(یعنی با داشته هات خوش باشی جهان بهترین هارو بهت میده)
یه روزی با اشک شادی میبینیم گلدونای خونه رو(توجه به نکات مثبت و زیبایی ها و شوق و ذوق داشتن)
عاشق همدیگه هستیم و به دنیا نمیدیم اون هوای خونه رو(یعنی از لحظه های زندگی مون لذت میبریم و احساس خوشبختی میکنیم و نمیگیم اگر این اتفاق بیوفته ما خوشبختیم.بلکه این حال و هوای خودمون و با هیچ چیزی عوض نمیکنیم.خوشی های ساده رو بزرگ ببینیم)
هرجا که یه سایه بونه واسمون باز به یاد خونمون اسمشو خونه بزار(یعنی هرجایی که یک سقفی داره و شبیه خونمون ببینیم و تمام لحظه های قشنگی که توی خونمون داریم و اینجا هم پیاده کنیم.نگیم اینجا پارکه خوش نمیگذره کاش تو یه هتل بودیم.
یعنی نگاه ما به زندگیه که احساس خوب و زنده میکنه.
اینو میتونیم تو زندگی استاد ببینیم که زیر پل بودن و به قول هایده چون سایه بون داشت اسمشو خونه گذاشتن و لذت بردن از لحظه شون)
و اما بریم سراغ فایل امروز و زیبایی هاش:
جاده زیبای همیشگی و طبیعت قشنگش که مثل همیشه بی نظیر بودن.انگار همیشه درخت ها مرتب وایسادن که تو فیلم قشنگ بیوفتن.انگار میفهمن?
به به باز هم state park
من خیلی خوشم اومده از استیت پارک ها.جاییه که کلی ادم و میتونی از نزدیک ببینی و با سبک زندگی روزانه شون آشنا بشی.
الان صبحه من هنوز صبحونه نخوردم و کلی هوس کردم غذای شمارو.?با عشق هم درست میکنید آدم به وجد میاد.
مدل زندگی شما لاکچری از نوع ایرانیه.یعنی اومدین خصوصیات اخلاقی ایرانی ها رو تو فرهنگ غربی پیاده کردین.واسه همینه که زندگی تون به دل میشینه.
چون این باور غلط و پاک میکنه از ذهن خیلی ها که اگر بری اونور کلا همه بی محبت میشن و بین خانواده صمیمیت نیست و انقدر دغدغه کار زیاد میشه که خوشگذرونی کمتره چون همه باید برن دنبال پول دراوردن و هرکسی باید هزینه های خودشو تامین کنه و …
ولی شما دقیقا همون احساس پدر و مادر و فرزندی از نوع ایرانیشو توی کشور خارجی پیاده کردین و این باور و ساختین که دور از وطن بودن کانون خانواده رو از هم نمی پاشه و آدم هارو نسبت به هم سرد نمیکنه.احساس امنیت میدین به آدم.
وای خدای من بارون بارون چقدر قشنگه چقدر طبیعت اونجارو زنده نگه داشته اخه.من تعجب میکنم توی تابستون شما بارها فیلم بارون گذاشتین.
چی بهتر از این که آدم صبح از خواب پاشه این فایل زیبا رو ببینه
واقعا” – خدایا شکرت – برای این همه نعمت خوب جمله ی کمی هست
روح آدم تازه میشه ؛ احساس متولد شدن دوباره به آدم دست میده
مریم عزیز از شما ممنونم که با انتخاب موسیقی مناسب برای این تصاویر زیبا دلمون رو زنده میکنید
دیگه آموزش از این عملی تر هم میشه !؟
دیگه زندگی از این توحیدی تر هم میشه !؟
دیدن این نعمتهای زیبا ؛ اشک شوق میاره …….
خیلی از فایلها رو که می بینم از شوق گریه م میگیره ….
دیدن این همه فراوانی ؛ درختان تر و تازه ؛ زمین های سبز ؛ خونه های زیبا و بزرگ …….
واقعا” برای شکرگزاری کلمه کم میارم …….
نمیشه نمیشه شکر تمام نعمتهای خدا رو به جا اورد ؛ هر چقدر شکر کنیم باز هم کمه ……….
وقتی از این مداری که الان توش هستم خیلی دور بودم همیشه برام سئوال بود چرا این همه نعمت و برکت و زیبایی و خوش و لذت تو بعضی کشورها زیاده ؟؟؟ از کسانی که مذهبی تر بودند سئوال میکردم ! اونها میگفتن : خدا اونها رو به حال خودشون گذاشته ؛ ازشون روی برگردونده !!!!!!!!!!!!! هر کی پیش خدا عزیز تر باشه سختی میکشه تو زندگیش !!!!!! و چه جواب اشتباهی و چه باور غلطی …………….
شما با این فیلمهای کوتاه خیلی از باورهای غلط ما رو کم رنگ کردین ؛ و خیلی باورهای درست رو دارید به ما یاد میدین ………….
خدا رو شکر که روز به روز همه چیز بهتر میشه و ما باورهای درست تر رو یاد میگیریم
دوست دارم هزار بار دیگه این فیلم ده دقیقه ای رو نگاه کنم ؛ آخه توش پر از خداست !!!!!!!!!!
پر از نیروهای الهیه ؛ پر از باورهای خوبه ؛ پر از برکته ………..
چه برکتی زیباتر و بهتر از باران ………..
کلمات ما برای توصیف این همه مهربونی از جانب خدا خیلی کم هستند خیلی کم ……….
با دیدن این فایل کوتاه ؛ اول صبح ؛ روزم ساخته شد . مطمئنم روز بسیار زیباتری نسبت به تمام روزهای قبلی عمرم دارم ؛ پر از معجزات الهی ………..
به خدا ناراحت بودن و غمگین شدن ؛ با وجود مهربونی خدا ؛ با وجود نعمتهای الهی ؛ ناشکریه ؛ دور شدن از مسیر الهیه…………
همین که صبح از خواب بیدار میشیم ؛ چشمامون رو باز میکنیم ؛ خودش معجزه ست
همین که می بینیم کنار خانواده صحیح و سالم هستیم ؛ خودش معجزه ست
همین که می بینیم آفتاب داره می تابه ؛ خودش معجزه ست
همین برکتی که داریم نوش جان میکنیم همین نفسی که میکشیم همین درختان سبزی که می بینیم همین آب گوارا و تمیزی که داریم همش معجزه ست همش نعمته ……….. دیگه دنبال چی میگردیم تا خدا رو شکر کنیم ………..
دیگه میخوایم خدا رو چه طوری ببینیم ؛ خدا هر لحظه داره خودش رو نشون میده …………..
هر لحظه داره با همین نعمتها با همین حس خوب حرف میزنه باهامون ………..
منتظر چی هستیم که شاد بشیم منتظر چی هستیم تا لذت ببریم ………
وقت شادی همین الانه ………
وقت لذت بردن همین لحظه ست ……….
خدایا شکرت خدایا هزاران مرتبه شکر به خاطر همین لحظه ای که حس خوب دارم…………..
سلام دوست عزیزم بسیار کامنت با احساسی نوشتین و از خوندن این همه کلمات زیبا لذت بردم ،واقعا ما بی نهایت نعمت داریم که هروز شکر آنها رو باید به جا بیاوریم ممنونم عزیزم در پناه حق
یک سال و شش ماهه که تصمیم به تغییر زندگی گرفتم و در همون اولین ماه بااستادعزیزم آشناشدم و اولین فایل ایشون به اسم قانون خلاء رو شنیدم اما هنوز آنقدر هدایت نشده بودم که بفهمم مسیر درست چیه و در حال آزمون و خطا بودم و از هرکانالی یک کتابی یک مطلبی یک ویسی برمیداشتم و میشنیدم و روشهای مختلف رو امتحان میکردم و به سرعت خیلی کندی در حال تغییر بودم
الان که فکرشو میکنم چقد بیراهه رفتم چقد واسه بخشیدن ادمهای دوربرم مطلب نوشتم تکنیک های عجیب و غریب کتابها رو انجام دادم و آخر سر عین اینکه روی یک چاه پراز زباله درپوش بذاری فقط ظاهرقضیه رو اصلاح کردم و در درونم همه چی آشفته بود و با کوچکترین اتفاق ناخوشایندی سرپوش چاه برداشته میشد و بوی گندش همه ی زندگیمو میگرفت و باز برگشتن سر خونه ی اول!
بالای چند گیگ کتاب و فایل توی گوشیم داشتم که همه رو دسته بندی کرده بودم برحسب تعداد دفعاتی که خوندم و هرروز یادم میرفت مطالبشون ، انقد حجمشون زیاد بود دوباره میرفتم میخوندم وسطشون خوابم میگرفت یهو یه اتفاق بدی می افتاد چندروز اصلا داغون میشدم و نجواهای ذهنی امانمو میبرید…
این شرح حال من قبل از این سفرنامه بود…
.
.
و حالا نهمین روز تولد دوبارمه و انگار یک برگ گلم که روی جریان آب شناورم و آرام آرام خودمو به جریان آب سپردم و فقط لذت میرم…
خدای من ، من بااین سفرنامه به کجاها قراه برسم شگفت انگیزه…
تمام کتابها و فایلها رو از گوشیم پاک کردم و بخدا انگار یک وزنه سنگین رو از پام باز کرده باشن و افتادم تو مسیر عباس منشی ها و از صبح تاشب هندزفری توی گوشمه و فقط صدای دل نشین استاد رو گوش میدم…
ودیگه حتی حاضر نیستم به هیچکدومشون نه گوش بدم نه بخونمشون چون الان که درک بهتری از قوانین دارم میفهمم بعضی هاشون واقعا اشتباهن یااصلا الکین فقط جذب مشترین و خلاص.حتی فایلهای داشتم مربوط به تربیت بچه که میگفتن رفاقت بین والدین وبچه معنی نداره والدین بایدجایگاشونو حفظ کنن و الان میبینم استاد که بامایک انقدصمیمی و راحته مایک چه تربیت فوق العاده ای داره!
.
.
.
الان که همه ی بارهای اضافیمو گذاشتم زمین میشینم جلوی RV و با تمام وجود غرق در اسمان فوق العاده ابی و زیبا میشم
چقد دیدن زندگی شماحال منو خوب میکنه..
چقد دیدن رانندگی شما در این هوای فوق العاده دراین جاده های پهناور و سرسبز و پراز نعمت قلب منو پر از ارزوی هجرت و سفر میکنه به سرزمینهای بهشت گونه ای که زندگی در اونها حق مسلم منه به سرزمین همیشه باران با خونه های سفید سفید وسط درختان سربرافراشته و چمنهای زیبا و آسمونی که هرلحظه ی روز یک لایه ابر زیبا اونو پوشنده که هوا وسط تابستونم عین بهار خنک و دل چسپه…
چقد دیدن آشپزی کردن مریم بانو عشق من به آشپزی کردن رو به غلیان درمیاره چون من اجازه ندارم غذا درست کنم و مادرشوهرم درست میکنه و عشق آشپزی کردن تو رگهای من جریان داره و مطمئنم جهان منو به سمتی هدایت میکنه که خانم خونه ی خودم بشم و هرروز با عشق باعشق و باعشق آشپزی کنم
چقد غذاخوردن با لذت شما منو شکرگذار کرده که هرچیزیو بالذت بخورم ،برای غذاهام پیازخام خلالی بذارم بغلش و با عشق بخورم انگار که دارم کباب میخورم و به طرز عجیبی توی ششمین روز تولدم یکی برام کباب بخره و من اصلا متوجه جذبم نشدم تافرداش که دوباره پیازخلال کردم دخترم گفت مامان کباب دیروز از این پیاز ها داشت و من یک لحظه شکه شدم که خدای من ، چقد راحت فقط با حس کردن کباب خوردن من کباب رو جذب کردم و اصلا هواسمم نبوده…
و این ایمانمو چقد محکم کرد که میشه با احساس خوب داشتن به هرچیزی اونوبه زندگیمون دعوت کنیم و من چقد مشتاق تر وباایمان تر و با احساس خوبتری بدون کوچکترین وابستگی انگار واقعا دارمش دارم هرچیزیو که میخوام حس میکنم …
.
همراه مریم پنجره رو بازمیکنم و دستم رو میبرم زیر بارون و خدای من انگار خیس خیس میشم…
تمام لحظه هام پرشده از توجه به نکات مثبت
فقط خودکار دستمه و ثبت میکنم و شکرمیکنم
اصلا از بغل یه اتاقی رد میشم آفتاب تابیده روی فرش آنچنان عمیق خدایا شکرت میاد روی زبانم که انگار پرواز میکنم
توی خواب هم فقط از خودم میپرسم الان به چه نکته مثبتی توجه کنم و حتی خواب دیدم رفتم آبشار نیاگارا و از دور خنکاشو احساس میکردم
انگار روح و ذهن و جسمم همه باهام هم راه شدن
اولین باره که من یکی شدم با تمام وجودم با تمام جهانم…
خدای من قبلها چقد تمرین میکردم تا شاد باشم چقد به زور لبخند میزدم و یه زن افسرده و غمگین درون قلبم های های میگریست و نمیشد که نیمشد و الان چقد رهام …چقد ازادم
و خدایا شکرت که منی که تمام عمرم حس میکردم که متفاوت تر از اطرافیانم هستم که حس میکردم زندگی نباید اینطوری باشه که انگار یه چیزی کمه که نمیخوام مثل بقیه باشم الان تونستم راه حقیقت رو پیداکنم.
و این حس خوب رهایی حس خوب دیدن تمام مسیر زندگی را برای تمام عباس منشی های نازنین خواستارم
سلام به دوست عزیزم که اتاق تنهایی خودش را به قصد تجربه جهان زیبای پیرامون خود ترک کرده است
الان ساعت 22:23 است و در حالی که خودم رو برا خوردن قهوه آماده کرده بودم با نوشته شما روبرو شدم
و قهوه امشب من شد قهوه ای با خدا
خیلی وقته که هر روز قهوه ای با خدا میخورم و با هم حرف میزنیم
چیزی که دوست دارم از خدای خودم بشنوم رو به خودم میگم و خودم جوابی که دوست دارم رو بهش میدم
و چه ملاقات های فوق العاده ای داشتیم
گفتگوهای امروز من ارتباط داشت به نوشته های شما و به همین دلیل باید می نوشتم
همین الان همسرم کنارم نشسته و منتظره که من بنویسم و با هم بریم بیرون
وقتی احساسم میگه باید کاری انجام بدم حتما انجامش میدم و هیچ کاری مهمتر از اون برام نیست
باید بریم خونه فامیل ولی من ترجیح دادم اول به احساسم عمل کنم و بعد راهی شم
سال 93 بود که در وضعیتی مشابه شما با استاد آشنا شدم
از همون روزهای اول شعله امیدی در دلم روشن شد، نوری که شعله های اون تا همین امشب داره زبانه میکشه
اون روزها سفرنامه ای نبود و هفته ای یک بار توسط استاد فایل رایگان روی سایت قرار داده میشد
و من تا هفته بعد اون فایل و قبلی ها رو صدها بار میدیدم و با رویایی که از حرفهای استاد در ذهنم میساختم زندگی میکردم
شرایط پیرامون من همون شرایط متضادی بود که منو به سمت استاد هدایت کرده بود ولی درون من آرامشی ایجاد شده بود که موجهای سنگین روزگار رو بی اثر کرده بود
از همون روزهای اول از اینکه خودم رو در شرایط زندگی استاد تجسم کنم بهم لذت میداد
هرجا میرفت و فایل میذاشت خودم رو همونجا تجسم میکردم و سعی میکردم احساس کنم الان دارم جای عباس منش در اون فضا زندگی میکنم
کار ساده ای نبود ولی سعی در اینکه بتونم این احساس و تجربه رو داشته باشم بهم آرام میداد
اینکه احساس میکردم دارم سعی میکنم
اینکه به خدای خودم دارم نشون میدم که من هم میخوام زندگی بهتری داشته باشم و اون روزها تجسم کردن تنها کاری بود که ازم بر میومد و هزینه ای نداشت
چون هر تجربه واقعی اون شرایط نیاز به پول داشت که من نداشتم
حتی تا مدت ها هزینه خرید یک جلسه از دوره قانون آفرینش رو نداشتم و همه دلخوشی من دنبال کردن محتوایی بود که استاد به صورت رایگان روی سایت قرار میدادند
روزها گذشت و من به مرور در تجسم کردن و داشتن احساس بهتر قوی تر شدم
و به راحتی میتونستم هر وقت که بخوام خودم رو در شرایط دلخواهم تصور کنم
اون روزها گذشت و من به مرور شرایط متفاوتی در زندگی پیدا کردم و قدم به قدم ایمانم نسبت به مسیری که طی میکنم قوی تر شد
و نشانه های واضح تری رو در زندگیم تجربه کردم
و امروز بعد از گذشت حدود 4 سال در خیلی از جنبه های زندگی شرایطی مشابه استاد عباس منش رو تجربه میکنم
آزادی زمانی، آزادی مکانی، استقلال مالی، نعمت های خیلی بیشتر از آنچه در شروع این مسیر داشتم و خیلی موضوعات دیگه
و اما امروز که داشتم قسمت 63 سفرنامه رو تماشا می کردم مثل شما توجهم به زیبایی جاده و آسمان جلب شد
اینکه جاده به سبزه و چمن ختم میشه و آسمان چقدر زیباست و کلبه های زیبا و سفید رنگ کنار جاده و حتی مزرعه های ذرت که به وفور در شهر دزفول وجود داره و برام منظره ای آشنا بود
چند لحظه ای با موزیک زیبای این قسمت راهی تخیل و رویای خودم شدم و خودم رو در اون فضا تجسم کردم
دیدم چقدر زیباست که انسان به جایی هدایت بشه که جز زیبایی چیزی نیست
زمین و آسمان و طبیعت و هرآنچه می بینی زیباست و با وسیله ای راحت و آزاد از هر قید و بندی در این زیبایی حرکت کنی
لحظاتی دوست داشتم این صحنه را در واقعیت زندگیم تجربه کنم و میدانم که درخواست من در بهترین جای عالم ثبت و ضبط شده است
و امشب با خوندن نوشته های شما که شباهت داشت به آنچه من دیده و درخواست کرده بودم این اشتیاق در من بیشتر شد و از این طریق خواستم آنچه بر من در این سالها گذشت را برای خودم مرور کنم و شاید در شما انگیزه ایجاد کنم که با اشتیاق و اطمینان فقط باید ادامه بدید
مسیری که در آغاز شروع کردم را پس از چند سال همچنان با اشتیاق و تعهد ادامه میدهم
چون دیگر هدفی نیست، هدف همان مقصدی است که الان در آن هستیم
هدف زیبایی است
هدف آرامش است
هدف رهایی است
هدف تجربه خدایی است که مرا کامل خلق کرد و خودش را حامی و هدایت گر من قرار داد
بابا ادم میمونه چی بگه چقدر انسان های فوق العاده زیادن
چقدر دوستای فوق العاده ای دارم
من که همش فک میکنم چقدر خوب میشه که با افرادی اشنا بشم که همیشه شادن و سپاسگزارن و حالشون خوبه اما چرا راحت این محیط و جمع دوستانی که اینجا دارم رو فراموش میکنم و نجوی ذهن میگه بابا خوندن نظرات وقت تلف کردنه و بعد انتظار دارم روند زندگی بیشتر و بیشتر تغییر کنه و همه چیز گلستان بشه
بعضی وقت ها که خوب به خود درونم وصل میشم و صدای خداوند رو میشنوم چیزهایی بهم میگه که انگار هیچ محدودیتی وجود نداره برای رها شدن و پرواز کردن.
باید بیشتر از این متن که ن این جواهراتی که از زبان شما دوستان، کلام خداوند رو بهم میگه رو بخونم و بیشتر برای خودم وقت بذارم
امروز از خودم پرسیدم سبک شخصی من چیه؟
بهم گفتن آزادی
گفتم آزادی یعنی چی؟
بهم گفت تجربه کردن چیز های جدید
گفتم چی برام جدید؟
گفت انجام کارهایی که توش تجربه ای ندارم و انجام دادن کارهای قبلی از سبک قبلی زندگیم ب شکل متفاوت که به نظرم این دومی از اولی مهم تر
اینکه بتونم به ادم ها و شرایط جور دیگه ای نگاه کنم که حس بهتری داشته باشم
اینکه بتونم به نعماتی ک الان تو زندگیم وجود داره توجه کنم و سپاسگزارم باشم
همینکه تعهد داشته باشم و هر لحظه این تعهد رو به خودم یاداور بشم که من اومدم تا زیبایی ها رو تجربه کنم. زیبایی رو در هر چیزی ببینم و اگاهانه از زندگی و این فرصت زیبایی زندگی کردن لذت ببرم.
سلام به دوست عزیز هم فرکانسی ام خیلی زیبا نوشتی وروحم رو جلا دادی بانوشتن این همه جمله های آگاهی دهنده خیلی خوشحالم وقتی میخونم همه مثل من تغیرات واضح وروشن توی زندگیشون را با چشمان زیبا بینشون میبینن واین منو بیشتر به حرکت کردن وپیش رفتن سوق میده وایمانم رو هر لحظه به خداوند مهربانم بیشترو بیشتر میکنه متشکرم از نوشته زیبا وعمیقت که در روحم نفوذ کرده وحال خوبم رو خیلی خوبتر کرده پایدارو سعادتمند در دنیا وآخرت باشی دوست عزیز?????????
چقدر متن شما ،حس رهاییم و بیشتر کرد،وقتی دتشتم متن و میخوندم گفتم وای خدای من ،من چقدر خوشبختم من هم تمام این حس ها رو دارم،میدونی این سفرنامه ،جوری من و وارد زمان حال کرده ، که کارم شده لبخند به هر موضوع و واکنش و رفتار اتفاقی ،بچه ها میدونید ،تمام اتفاقات خوب هم برات عادی همه چیز
راستی من امروز که اومدم آنکارا،با اینکه ذهنم بی نهایت نجوا داشت برای برگشت،ولی خدای من میدونه ،چه حس و حال و رهایی و دارم تجربه میکنم،و تجربه یک قدرت جدید
بچه ها من عاشق خریدن ملک توی همه کشورها هستم،و این از خواسته هامه،امروز صندلی کناریم یک خانم فوق ثروتمند بود که شروع کردیم با هم حرف زدن ، و از همسرش میگفت و مسافرت ها ،حتی دکر زدن تو آمریکا با rv ,جذاب ترین قسمت حرف هاش اونجا بود که اسم هر کشوری و میاورد میگفت ،رفتیم خونه اونجا،توی بیشتر کشورها خونه داشتن،وقتی تعریف میکرد قند تو دل من آب میشد،اینقدر این باور تو ذهنم من تکرار شده،تازه رسیدم به مرحله ای که داره جهان نمونه هاش و نشون میدم،ادامه میدم به لطف الله که خودم میخرم ،پارتی میگیریم کشور به کشور با استاد ،با سخنرانی و بزن و برقص .
استاد عاشششششقتم ،بوسسسسسس.
خانم شایسته لباسهام و اونجورب که گفتین دارم میشورم و تا میکنم بدون نیاز به اتو،تو عشقییییییی،عشششششق
سلام دوست عزیزوبااحساسم چقدلذت بردم ازخوندن کامنتت وچقدحالموبهترکردی خداروشکرمنم اینروزاخیلی آروم ورهاهستم نگرانیام خیلی خیلی کم شده وحالم خوبه وچقدمتفاوت از اطرافیانم شدم اصلا بیشتروقتا انگاردوروبریام برام غریبه شدن انگاررفتاراشون برام ناآشناشدن بااینکه خودم هم یه زمانی همین اخلاقهارو داشتم ولی اینقددورشدم که اصلا اونارو نمیفهمم حس میکنم من به اینجا واین آدما تعلق ندارم خیلی حس رهایی حس فوقالعاده ایه ئارزو میکنم همه شماعزیزانم این حس خوب رو تجربه کنید
سلام دوست عزیزم چقدر زیبا احساست نوشتی خواندن کامنتت حس خوبی بمن داد خوشحالم که حال دلت خوبه این معجزه که خدا استاد رو وارد زندگی همه ما کرده رو منم تجربه کردم و خداوند رو سپاسگزارم موفق و سعادتمند باشی
من خیلی اهل کامنت گذاشتن نیستم بخصوص در پاسخ به کامنت های بچه ها ولی ازبس حس تو دوست عزیزم عالیه نمی تونم چیزی ننویسم.
فقط میخام بهت تبریک بگم وبهت بگم چون انسان دو بعد داره ذهن وروح که روح همون بخش خدایی انسان هست وهمیشه درست میگه ودرست راهنمایی میکنه وذهن که همون تجربیات بایدها ونبایدها که ما در زندگی از ورودیهامون وتمرکز برنکات مثبت بدست میاریم وچون اکثر انسانها ورودیهاشون رو کنترل نمی کنندوکمتر روی نکات مثبت تمرکزدارند. با روح که همون بخش خداگونه ماست خیلی یکی نیست وبه همین دلیل است که انسانها به خواسته هاشون دیر می رسند یا اصلا”نمیرسند چون ما وقتی بتوانیم فاصله بین ذهن وروحمون را ازبین ببریم حتما”به خواستمون می رسیم واستاد عزیزمون در کتاب چگونه فکر خدا رابخوانیم گفتند که این فاصله بین ذهن وروح راباید با احساس خوب وتمرکزبرنکات مثبت پر کرد.
چون شما بسیار احساس عالی دارید وذهن وروحتون اینقدر هماهنگه پس هرچه بخواهید برای شما حاضر میشود ونمونه بارز خداگونگی خواهید بود وان شاالله هرچه بگویید کن فیکون میشود.پس قدر خود رابدانید.
به نظر من شعار ازاتاقم تا فلوریدا دیگه برای شما کمه وباید بگید
از اتاقم تا خود بهشت
بهتریت آرزوها رابرای شما وهمه خانواده صمیمیمون دارم
دوست عزیزم چقدر این جملاتت برایم آشنا بود و یاداور گذشته خودم بود.
“قبلها چقدر تمرین می کردم که شاد باشم، چقدر به زور لبخند می زدم و یک زن افسرده و غمگین درونم های های می گریست.”
من هم هر روز جلوی آینه این زن غمگین را از دریچه چشمانم می دیدم، اما اکنون پس از ۳ سال کار کردن روی خودم، هر چه در قلبم جستجو می کنم دیگر این زن را پیدا نمی کنم.انگار که مدتهاست از اینجا رفته و جای خود را به دختری سبکبال، آرام، شاد و عاشق زندگی داده که قهقهه هایش از چشمانم شنیده می شود. دختری که هر جا قدم می گذارد آنجا را پر از شادی و انرژی می کند و در همه حال شادمانه شکرگزار خداست.
سلام عزیز دلم . روزم با خوندن کانمت تو شروع کردم. به به .چقدر پر انرژی و پر از احساس قشنگ بود .خیلی لذت بردم از این همه تغییر .خدا رو شکر که عزیزانی مثل شما به آدم انگیزه صد برابر میده که ادامه بدیم .وقتی جواب دوستان رو در پاسخ به کامنتت میخوندم .متوجه شدم که خانم شایسته کامنت منو انتخاب کرده و تو کانال گذاشته و این باعث شد خوشحالیم صد برابر بشه .
من اولین قدم رو برداشتم و اون دیدن نکات مثبت زندگیم و ثبت اونهاست
و امروز یازده روزه هر اتفاق مثبتی میفته ثبتش میکنم از یه انگور خوردن یه وزش نسیم یه لبخند یه آشنا دیدن یک ثروت هرچیز ساده ای که قبلا نمیدیدم و حالم بی نهایت خوبه
من ان شالله به مرور هر تجربه ای داشته باشم مینویسم
و این اولین قدمم بود امیدوارم شماهم با دیدن نکات مثبت زندگیتون به این حال فوق العاده برسید
به نام خالق نور ?
سلام سلام ،زندگی سلام ،همگی سلام،سلام به عزیزای دلم استادم و شایستم و مایکم
چقدر شگفتی و زیبای ،چشام سیر نمیشه از این همه قشنگی و معجزه ??
چقدر ثروت خدای مَن نگاه کردن به ماشین ها و تحسینشون به من این خبر رو میده که به زودی منم مااشین میخرم خداایا شُکرت??
چه پرتقالهای شیرین و خوش رنگی دلم خواست??
این همه سرسبزی منو یاد شعر فریدون مُشیری انداخت?
سری از بوی گلها مست داری،
کتاب و ساغری در دست داری
دلی راهم اگر خشنود کردی
به گیتی هر چه شادی هست داری…
چمن دلکش، زمین خرم، هوا تر
نشستن پای گندم زار خوشتر…
امید تازه را دریاب و دریاب
غم دیرینه را بگذار و بگذار.
دقیقا مصداق این همه زیبای و قشنگی اهنگ زندگی سلام از هایدست حالمو از این رو به اون رو کرد و به روحم نشاط داد
استاد ،مَن یه مدتی که فایلهای سفر نامرو می دیدم مطمعن بودم که منم به مسیرهای زیبایی هدایت میشم بعد یک مدت تصمیم گرفتیم بریم شیراز الان یکماه بیرونیم من فقط هفته اول خوب رو خودم کار کردم و چقدر زیبای ها رو می دیدم و و تحسین و شکرگذاری میکردم از هفته دوم به بعد کمتر شدکار کردن روی خودم تا اینکه حتی نتونستم تو سایت بیام رفتیم خونه عزیزیم خونشون تو منطقه ثروتمندا و آپارتمانی و پر از درخت و فضای سرسبزه ،دقیقا مثل زیبای های این مسیر،اما مَن اصلا نمیدیدم. اصلاااا اون یاسمن قبل نبودم خدای مَن فقط یک هفته روی خودم کار نکردم (کنترل ذهن و ورودی ها) اما همه چیز پرید کم کم به یاد اوردم و دوباره شروع کردم به کار کردن روی خودم و از همون روز اول که شروع کردن دیدم نتایج داره بهتر میشه
واقعا نمیشه در این مسیر و زیبای ها نبود چرا که زندگی جهنم میشه هر چند که اطرافت پر از زیبای ها باشه و جالب تر من زیبای ها و قشنگی های سفر به دور امریکارو بیشتر میبینم و سپاسگذارم تا اون لحظه ای که وارد اون همه زیبای منطقه شدم دلم میخواست فرار کنم بعد دو روز ?…
چه خطایی وسط جادست خوش رنگ و باطبیعتش هم رنگ شده آسمونم مثل همیشه پر از ابرهای پنبه ای و آبی بهاریه
عههه استادم تیپش مثل همیشه با قشنگیای این طبیعتا ست شده ?..البته هدایتیه?
خونهای اونجا بخاطر بارون همیشگیش ، شیربونی داره اینم یکی از قشنگیهای طبیعت اونجاست ?
جوون مایکم گشنست و منتظره غذای مثل همیشه خوشمزهی مریم جونه ،آییی بوی عطرشو از اینجا حس میکنم چ مخلوطی شده ??? نوش جانتون?
چ جالب برنج تو ۶دقیقه پخته شد چ خوش رنگه اینم نشون از پیشرفت جهانه ،خدایی چیزای که تو این سفر میبینم هیجا ندیدم.?
Woow چ بارونی دلم میخواد برم زیرش و فریاد بزنم خدایا شُکرت ?
استادم و مریم جانم دوستون دارم زیااااد?
سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام
انقدرامروزو هرروزم شده پرازاحساس خوب و زیبادیدن، که واقعاانمیتونم با کلمات این حس قلبی و عاشقانه رو روی صفحه بیارم ولی این نوشتن رو وظیفه ی خودم میدونم و به نوعی سپاسگذاری قلبی از شما شایسته ی عزیزم….که این سفرنامست که من رو اینجور سرشار از شادی و نشاط کودکانه کرده…سرمست و شیداو ازاد ورها از هر قید وبندی…این سفرنامه و زحمات بی نظیر شماست که تابستون امسال من رو کرد بهترین تابستون عمرم..این سفرنامه و مرور قوانین و کارگاه عملیه سرشار از توحیده شما واستاد عباسمنش عزیزمه که من رو فقط وفقط هدایت کرده روزبروز به سمت بهترشدن…منی که چندین ساله توی بهشتی بی نظیر زندگی میکنم سرشار از نعمت و ثروت،ولی هیچ زمانی اینجور زیبابین و تحسین کننده ،و سپاسگذار نبودم…هیچوقت طلوع صبح سمفونی بی نظیر پرنده ها رو نشنیدم یا اگه شنیدم بی توجه گذرکردم…هیچوقت این همه زیبایی و حال خوب رو ،این درلحظه بودن رو ،زندگی نکردم..هیچوقت نفهمیدم زندگی زیر بارون بودنه…زیربارون خوندن و شادبودنه..زندگی این احساسه خوبه….زندگی درست کردنه یه غذای ساده و بی نظیره ولی باعشق و لذت..زندگی همین ریختن یه چایی عاشقانست توی لیوان ابشار نیاگارا و لذت بردنه..زندگی همین لبخند عاشقانه ی منه بروی تمام موجودات….زندگی همین گذر از میون سبزه هاست …زندگی دیدن این شالیزارهای بی نظیره..نه فقط رفتن به جزایر یونان……زندگی دیدن رنگهای بال پروانست..نه فقط سوار هواپیماشدن و پرواز کردن..زندگی امروزمن دیدن فایل زیبای سفرنامست..وهدایت شدنم به لحظه لحظه صعود و پیشرفته…زندگی ،امروز سفرنامه بودواسم و ریختن نمک و فلفل اونم با عشق توی غذا و اینهمه لذت بردن و هدایت شدن من به سمت یه غذای بی نظیر….زندگی،امروز سفرنامه بود واسه من ودیدن اینهمه زیبایی و ارامش طبیعت ..و نگاه کردن به دورو برخودم و دیدن زیباییهای بی نظیراطرافم…..
وقتی صبح غرق درزیباییهای بهشت اطرافم شدم و اومدم همراه بشم و باشما سوار Rv …گفتم خدایا امروز کجا میخایم بریم و چه زیبااییایی واسم تدارک دیدی…که فایل و دانلود کردم و فقط نظاره گر بودم و تحسین میکردم…چقدر لذت بردم از پشت شیشه ی Rvبیرون و که نگاه میکردم..فنجون نسکافم دستم بود و خوشحال و شاد….فقط لذت میبردم،چه طراوتی رو روی صورتم حس میکردم…چه طبیعت بی نظیری رو نظاره گربودم……….بهشت خدارو دیدم در این فضا و حس کردم با تمام وجودم که مثل توربو ،باید محدودیتهارو نپذیرم و بگم سرعت توی وجودمه…عشق توی وجودمه…لذت بردن و احساس خوب توی وجودمه……بهشت واقعی توی ذهن و نگاه منه…سپاس شایسته ی عزیزم..سپاس که من رو بردی با این سفرنامه ها به اوج لذت بردن و شاد بودن و زندگی کردن در لحظه……هزاران سپاس
به نام خدا سلام دوست عزیزم ..کامنتتونو قشنگ با عمق وجودم درک کردم …چقد حالم خوبه الهی شکر چقد اینجا بهشته ..سلام بهشت .. آفرین بابت کامنتتون آفرین انشالا همیشه در پناه خودش در بهشت بی انتهاش سرشار باشی از بهترییییین نعمتها و ثروت ها و لبخندها و اشک شوقها و جیغ خوشحالی و هزاران مستی و مستانه خدایی دیگه که خدا میدونه … در پناهش باشیم
سلام وسپاس فراوان از دیدگاهتون.چقدر حس خوبی رو بهم دادین…..بهترینهارودر پناه خداوند واستون ارزو دارم….
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام دوستان
امروز صبح خیلی زود بیدار شدم که دیدم فایل جدید روی سایت اومد در حال نوشتن ستاره قطبی بودم …
وقتی فایل باز شد از همون اول عشق کردم که اون صحنه های عالی رو دیدم حس کردم اونجا هستم تمیزی و خلوتی جاده و سر سبزی خونه های چوبی زیبا و امن حصارهای خوشگل و کوتاه که فقط برای نشون دادن حریم شخصه نه چیز دیگه اون خونهای که چندتا ماشین جلوش پارک بود و اون وانت شورلت قرمز رنگ که دل منو بردن همگی صدای عالی و آهنگ زیبای هایده عزیز واقعا حس کردم پشت فرمون نشستم
آفرین به مایک که میتونه کارهای جدی تر انجام بده و اجازه ورود رو گرفت
بارونم که دیگه نگم عشقققققق مطلق
واقعا همه چیز ساده و زیبا
خانم شایسته چند وقت پیش به شما گفتم که برنامه آشپزی بذارید و زیباییهای اشپزیرو نشون بدید و اینکه چقدر میشه با مواد ساده غذاهای خوشمزه درست کرد و چقدر کارها راحت شده که توی شش دقیقه برنج آماده میشه …
اگه اینا بهشت نیست پس چیه؟؟؟
مگه بهشت کجاست مگه چه نعمت دیگهای هست که تو این دوربین نشون داده نمیشه
مگه خدا وعدهای غیر از این داده ما همه نعمت هارو توی همین جهان مادی تجربه میکنیم و اینقدر نعمت و فراوانی اینجا هست که ما نمی تونیم تصور کنیم بخاطر همینه نمی تونیم همشو ببینیم ولی استاد و مایکو خانم شایسته باور کردن و دارن میبینن منم به اندازهای که باور کردم دارم میبینم و خدارو شکر که داره هرروز بیشتر میشه..
این فایلهای سفرنامه بدون اینکه ما بدونیم داره مدارمونو میبره بالاتر بدون اینکه بخوابیم زور بزنیم و کار خواستی انجام بدیم فقط با دیدنش و تحسین کردنش به همین سادگی مثل همه چیزهای این دنیا سادست چند نفر دارن اونطرف دنیا لذت میبرن سفر میکنن هزاران نفرم تو نقاط مختلف دنیا همسفرشون شدن و دارن لذت میبرن و هدایت میشن به سمت زیباییهای بیشتر..
اینه که وقتی استاد میگه خوب زندگی کن و کمک کن دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه و خودش داره این کارو میکنه
امروز و عالی می سازم چون چیزهای عالی دیدممممم…
مخصوصا تو تاریکی صبح که بیدار شدم نمیدونید گنجشکهای خوشگل چه سرو صدایی میکردن چه خوشحال بودن و داشتن سپاسگزاری میکردن واسه یه زندگی جدید که خدا داده بود بهشون من و گلدون خوشگل روی میز اتاقم که جلو پنجره نشسته و داره بیرونو نگاه میکنه و هر روز گلهای خوشگل بیشتری میده و به زیبایی این جهان اضافه میکنه شاهد این شکر گذاری بودیم و احتمالا اونم مثل من به وجد اومده بود از ای سرود زیبا..
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.
شاد و سلامت باشید
به نام خالق زیبایی ها
سلام دوست عزیزم
کامنت زیباتون که خوندم حس خوبی رو بهم داد
لذت بردم از خوندن این کامنت بی نظیرتون سعید جان
و چقدر این حس و حالتون رو دوست داشتم و به منم اون انرژی عالی تون رو هدیه دادین.
ممنونم به خاطر این کامنت بی نظیرتون که باهامون به اشتراک گذاشتین
ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست عزیزم
خداوند زیباست و زیبایی رو دوست داره
در پناه خدای مهربان باشی
سلام دوست عزیزخیلی لذت بردم از خوندن کامنتتون
سلااااممم به همگیییییی
نمیدونم چیشد که بیام سروقت این فایل هر چه زودتر ببینم چی قراره ببینم و بشنون و حس کنم
خداروووووشکرت باورها، فرکانسهاا باهات چیکار میکنه
میدونی چیکار میکنه
میبرت جاهایی که تا لب جاده فقط سبزه و گیاه سبزه اونم خوش رنگ تازه
چمن هایی میبینی که به شکل جالبی ماشین های مخصوص کوتاهشون کردن
و من چقد حال کردم با اون نرده های کوتاه که دوره زمین بود خیلی خوشگل باخال بودن
یه جوری توی چشمم خاص جلوه داد
درختاییی که میبنی که سایشون حتی روی جاده رو هم میپوشونه و
خونهااا بزرگ با ماشین های خفن
چقدر این فایل خوب بود آخ خدا من عاشق اون بال های مرغی شدم که خانم شایسته با عشق درست میکرد
موقعی که اون ادویه های غذا و چاشنی ها رو میریختی مریم جون خیلی لذت بردم
و تههههههههععع ش اون دستگاه برنج پز بوده تویییییی ۶دقیقه
بخدا من اینو برم به بقیه بگم عمرا باورشون بشه
که میشه برنج توی زمان کوتاه پخت
اونم این زمان
خداروشکرر باورها با ما چیکار میتونه بکنه
استاد توجه کردی هرجا با RVمیری بارون میاد
یعنی بنظرم یکم فکر کنید به سفرتون بشمارید چندجا رفتین بارون اومده
صب شب بعدظهر
و خانم شایسته عزیز توجه کردی که هر وقت بارون اومده توجهت جلب شده
و رفتی پنجره باز کردی من این صحنه نشون دادن بارون خیلی دیدم از قاب دوربینتون
باور فراوانی ، فراوانی میاره توی زندگیت
و این چقدر زیباست که داریم میبینیم که میشه حتی سخت ترین و بد قلق ترین باورها رو هم بهتر بهتر کرد به شکلی که تو رو ببره به جاهایی که بارون میاد و تا چشم کار میکنه
سبزه درخت و ثروتِ
خداروشکر خداروشکرر
واقعا لذت بردم
خیلی باید کار کنم
الان که هر روز سایه سنگین وابستگی هام داره کم میشه آروم آروم دارم میفهمم کی هستم و چقد کار کردم روی خودم و چقد ساختم و چطور باید کار کنم روی چی باید کنم بیشتر
بخدا هر روز بهتر دارم میفهمم که آدمی که یکی نباشه با خودش
یه قدم اونورتر هم نمیتونه پاش بذاره
خیلی خوشحالم خیلی
خیلی درسها گرفتم تا بفهمم دنیا چیه و دست کیه و
با ایمان درونی و قلبی با تمام وجودم بسازم شخصیتی که میخوام
و خودم باشم
و نعمت سبک شخصی رو به خودم بدم
استاااد به معنای واقعی عاشقتم
????
آخ اینم یادم اومد بگم
اون هواپیمایی که افتاد توی قاب دوربین مریم جون
نشانه بود برای من چون همین امروز هواپیما از بالای خونمون رد شد
خداروووووشکررررررررر این نشونست که به زودی سوار هواپیما میشمممم
ممنون از احساس زیبایی که منتقل کردید خانم درویشی عزیز قطعا شما با این احساس زیباتون یقین دارم که در بهترین و لذت بخش ترین مسیر قرار دارید چون به زیبایی این حس رو به من هم انتقال دادید
سلاممم به آماج عزیزمممم
راستش بخوای بعد چندین ماه وقتی الان امادم این دیدگاه خودم دیدم
خودمم چنان ذوق کردم که نگو
حس میکردم عین بچه ها دارم اطرافم و جاهای زیباشو توصیف میکنم برای بقیه
ممنون که حس زیبایی منو دوباره تایید کردی اماج عزیز
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام خدای زیبایی ها و سرسبزی ها
به نام خدای نعمت ها و ثروت ها
یک قسمت دیگه از سفر به دوره آمریکا این خواسته رو در ذهن من تداعی کرده که منم میخام به استقلال زمانی، به استقلال مکانی و به استقلال مالی برسم تا از تک تک لحظات زندگیم با تک تکسلول های بدنم لذت ببرم، منم زندگی میخام با همچین کیفیت و استاندارد های بالایی، منم میخام هر روز وهر لحظه خداوند منو هدایت کنه؛ منو هدایت کنه به زیبایی ها منو هدایت کنه به سرسبزی ها، منو هدایت کنه به تمیزی ها، منو هدایت کنه به نعمت ها منو هدایت کنه به ثروت ها منو هدایت کنه به زیباترین و ثروتمند ترین کشور دنیا.
استاد عباسمنش با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم شمارو تحسین میکنم؛ بابت این استقلال و آزادی که دارین: دقیقا همین جنس آزادی رو منم میخام، تحسینتون میکنم بابت زندگی در ثروت مندترین کشور دنیا، تحسینتون میکنم بابت آروی زیباتون که آزادانه هرجا دلتون بخواد میتونین زندگی کنین و ماه ها و سال ها تونستین تو طبیعت و استیت پارک های آمریکا زندگی کنید: منم زندگی با همین جنس، با همین بو و با همین مزه رو میخام
تحسینتون میکنم بابت عزت نفستون که بقول خودتون مهم ترین ویژگی هر فرد برای موفق شدنه و شما در بهترین حالت ممکن قرار دارین و منم به لطف الله مهربان افتخار شاگردی در مکتب عزت نفستون رو دارم و از خداوند میخام منم طی تکامل، آروم آروم از بالا رفتن عزت نفسم از تغییر شخصیتم و از جسارت ها و احساس لیاقتی که در من به وجود میاد لذت ببرم
تحسینتون میکنم بابت رابطه عاطفی فوق العاده ایی که با خانم شایسته دارین و به لطف الله مهربان منم یک مریم تو زندگیم دارم که با تموم وجودم عاشقشم، هم عاشق خودش، هم عاشق اخلاقش، هم عاشق رفتارش، هم عاشق مهربونیش، هم عاشق محبتش
استاد تحسینتون میکنم بابت رابطه ایی که با معبودتون با خداوند دارین، بابت آرامشی که دارین، بابت حال و احساس خوب و احساس شورو شعفی که دارین؛ منم از این جنس آرامش، در صلح بودن با خود و احساس عالی رو میخام
خداوندا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی، منو به مسیر آرامش، توحید و یکتا پرستی هدایت کردی
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم عاشق خودمو خودتم
?بنام خالق زیبایی ها?
سلام به استاد عزیزم?
سلام به مریم عزیزم?
سلام به مایک دوست داشتنی?
خدایاشکرت بخاطر اینهمه نعمتها و زیبایی های فراوون و بی نهایت که چشمای سالم و زیبام دارن میبینن??
سلام از بنده س مریم عاشق?
خیلی دوست دارم وقتی از شیشه RV
بیرون رو فیلم میگیرید
چقدر این خیابون تمیز و زیبا و خلوتِ
یه درخت خوشگل و سرسبزِ زیبا جلوی تصویر داره خودنمایی میکنه?
واقعا Time Laps پارکینگ Target
زیبا و عالی بود من لذت بردم
منو یاد این میندازه که :
جهانِ ما در هر لحظه در حال تغییر کردنِ
هیچ چیز ثابت و پایدار نیست
همه چیز در حال تغییر و دگرگونیِ
بقول شاعر:
?زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد?
از نظر من
زندگی مثل یه دوی تیمی امدادیِ
هر کدوم از ما
برای یه رسالتی پا به این دنیا گذاشتیم
هر کس به اندازهء باورهاش
و ظرف درک آگاهی هاش
و بیاد آوردن اصل خودش
تاثیر خودش رو توی جهان اطرافش میزاره و میره …
بقول استاد عزیزم :
هر نسل یذره بهتر ، هر نسل یذره بهتر …
و به همین زیبایی
هر کسی به سهم خودش
در حال گسترش دادن جهان اطرافشه?
مثل فروشگاه های زنجیره ای
Marshalls & Target
که نماد فراوانی نعمت ها فراوانی ثروت ها
فراوانی مشتری هستن برای من???
که با باورهای ثروت آفرینشون
به این زیبایی اینقدر تاثیر مثبت گذاشتن توی شهر و کشورشون ??
نه تنها خودشون ثروتمند شدن و از مواهب ثروت دارن براحتی و بالذت استفاده میکنن ،
بلکه با ثروت فراوونشون
اینهمه امکانات رفاهی رو برای دیگران هم ایجاد کردن
مثل این پارکینگ لات های عالی منظم تمیز بزرگ و زیبا
و اینهمه جنس های باکیفیت رو در اختیار مردم میزارن و تجربه یه خرید راحت و لذتبخش رو بهشون هدیه میدن?
آفرین به این انسان های ?با ایمان?
که با رسیدن به هدفاشون
جهان رو هم گسترش دادن … زنده باد?
خدایا گوشه به گوشه این کشور
نماد فراوانی نعمت و ثروتِ
ماشالاه … خدا هزاران برابر ثروت و نعمت فراوون بیشتری به همتون بده??
واقعا که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست ??
چه خدمتی از این بالاتر برای شهر و کشور و هم وطنات??
ماشالاه ، چقققققدر ماشینای خوشرنگ و زیبا و باکیفیت فول آپشن تو تصویر هست
واقعا که : جهان ، جهانِ لیاقت هاست …
و جهان دقیییقا به اندازهء
باور فراوانی و باور لیاقت
هر کسی بهش پاسخ داده و میده …
همونجوری که خفن ترین و زیباترین و لوکس ترین و ارزشمندترین ماشین توی این پارکینگ،
RV زیبای استاد شگفت انگیزمه
ماااشاااالاه استاد… زنده باد???
بححح بححح چه آهنگ زیبا و امیدبخشی
آهنگِ زندگیِ … رشد و پیشرفت …?
خدایا یه سوال دارم ؛
اینجا بهشته دیگه …. درسته ؟!!؟! ?
?سبحان الله?
?فتبارک الله احسن الخالقین?
ماااااشاااالاه به اینهمه عظمت و شگفتی
مااااشاااالاه به اینهمه نظم و دقت و هماهنگی
خدایاشکرت
خداااایاااا چققققققدر ایییینجاااااا زییییباااااست
چقققققدر سرسبز و شگفت انگیز و ناااازه
چه بک گراند فوق العاده زیبایی،
ترکیب آسمون آبی رنگ تمییییز تمییییز زیبا با ابرهای خوشگل و بزرگ خوشرنگ که نور خورشید توشون به زیبایی تابیده سبحان الله?
چه چمن زارهای زیبایی
چقدر تمیز و مرتب و یه دسسسست
چه درختای ناز و سرسبزی
چه جادهء خوشگل و تمیز و خلوتی
چه خط کشی های تمیز و مرتب و منظم پررنگی
چه آسفالت های تمیز و باکیفیت و یه تیکه ای
چققققدر این ویلاهای خوشرنگ زیبان
خدایاشکرت
تا چشم کار میکنه فقط زیبااایی و زیبااایی و زیبااایی و فراوانیِ
مااااشااالاه
?خلایق ، هر چه لایق ?
یه لحظه خودمو تو ماشین کوروت قرمز رنگ VR7 کروکم کنار عشقم در حال رانندگی تو این جاده تجسم کردم
اشک تو چشام جمع شد
نور خورشید ناز ، هوای تمیز و خنک پر از اکسیژن خالص که موهامو داره نوازش میکنه
با عشقم دارم یه آهنگ بی کلام لایت گوش میدم
یه سکوت نصفه ای حاکمه
یه دستم از ماشین بیرونه و داره به باد شکل میده
انقدر آروم حرکت میکنم که انگار زمان وایساده و خدا میگه :
???فففففقققققط لذذذذذذذت ببببببببر??
?همین لحظه رو عشقه ?
هرچیزی که با چشمام دارم نگاه میکنم
با تمام سلول هام دارم شکرشو بجا میارم
?خدایا عااااشقتم?
چه سیلوی نقلی خوشگلی پشت اون ویلا کنار اون
Corn field ها
قایم شده
هکتارها
Corn Field های سرسبز منظم و زیبا
که نماد فراوانی نعمت های خدا هستن
چه نرده های چوبی ناز و منظم و مرتبی
انگار نه انگار که با دست انسان ساخته شدن
انگار که کار ماشینن …
انقققققدر که منظم و مرتب و زیبا طراحی شدن… آفرین??
میگن بهترین و باکیفیت ترین ذرت ها مال آمریکاست
منم اگه جای این ذرتهای آمریکایی
توی این بهشتِ شگفت انگیزِ زیبا رشد میکردم
حتما قول میدادم که بهترین کیفیت رو از خودم به نمایش بزارم سبحان الله??
خدایا این ویلاها چققققققققدر زیبان
اون ویلا سفیده که سقف سبز رنگ داره چه خوشگله و چه محوطه عالی و فوق العاده زیبا و تمیزی جلوشه
ماشالا ، خدا بیشتر بهتون بده?
تمام ماشینایی که تو پارکینگای ویلاها پارکن
همشون با کیفیت و عالین
و البته که باااازم نماد فراوانی ثروت ن
بححح بحححح
GMC هیوولا رو ببین
نشون میده که آمریکا ها چقدر عاشق محصولات کشورشونن و همینطور کیفیت بالایی که ماشینای آمریکایی دارن ایول??
به این میگن فرهنگ رانندگی
ایست کامل کرده و فلاشر زده تا استاد عزیزم براحتی رد بشه زنده باد?
چققققدر این دشتای سرسبز زیبان
خدایاشکرت
مریم جان چه باحال اون هواپیما رو لای اون ابرهای ناز شکار کردی آفرین??
استاد عاااشقتم?
چقققدر قشنگ تکامل تونو برای رانندگی با RV طی کردین
کااااملا مشخصه که ترس های اولیه دارن رنگ میبازن و لذت رانندگی کاااملا داره جاشو میگیره
ماشالا به شما ??
چه باحالن ردی که ماشین چمن زنی روی چمنا بجا گذاشتن
داره میگه تغییر کن
جهان هر لحظه داره تغییر میکنه
چققققدر جالبه که State Park به این زیبایی و با کیفیتی
ورودیش فقط
3$
??
مایک عزیز
مثل کارکترهای Game
چه قشنگ درخواست غذای خوشمزه و لذیذ از خاله داره
ایول داری
???
بحححح بحححح
چه پیش دستی های خوشگل و خوشرنگی
ماشالا فراوانی نعمت
بازم سرآشپز عاشق میخواد دهن همرو آب بندازه
??
ماشالاه
چه تجهیزات آشپزی حرفه ای و هیولایی
جهان چقدر راحت و سریع و آسون و بالذت فراوون
کارهارو انجام میده
البته فقط برای اون افرادی که باور دارن
بححح بححح برنج دون روغنی زعفرونی
مرغ خوشمزه لذیذ
من عاشقشم ?
?نوش جانتون ?
عاشق شکرگزاری استاد عزیز و مایک م
چقدر ساده و زیبا تحسین میکنن دسپخت مریم جان رو
زنده باد??
عاااااااشششششقششششم
باااراااان فراااوااانی نعمت های خداوند
چه صدای زیبایی داره
چه هوای شگفت انگیزی
??????
چققققدر زیییییبا
دقیقه 8:40
وقتی مریم بانو درو باز میکنه
دوربین تا فوکوس میکنه
گوشهء بالا سمت چپ تصویر
با یه ابر شگفت انگیز
یه صورت انیمیشنی زیبا شکل میگیره
(با چونه و چشمای باحال
با بینی کشیده بلند)
?انگار که الله داره با نشانه ها به دوربین سلام میکنه ?
عاااالی بوووود … خدایاشکرت
بححح بححح
چه محوطه باطراوت و تمیز و زیبایی
یه نیمکت چوبی فلزی زیبا در کنار باربیکیو شیکِ تمیز
و یه RV خوشگل که بازم داره
قدرت باورهامون رو بهمون یادآوری میکنه
که باورها نتایج رو رقم میزنن نه کار فیزیکی
و اینکه ما با پرداخت بهای موفقیتمون
میتونیم از کجا به کجا برسیم ???
آفرین … زنده باد استاد عزیزم
?عااااشقتونم، دستان توانمند الله تو زندگی من ?
برای من کلِ داستان زندگی همینه
هر چقدر که ما باورهای بهتری رو بسازیم
و با احساس خوب پایدارمون
با عشششق با لذت با شادی با آرامش با محبت
سپاسگزار نعمت های بی پایان الله باشیم
مسلمه که خداوند هم
نعمت های فراوون بیشتر و بیشتری رو
در اختیارمون قرار میده
این اصل قانونِ جهانِ
خدایا ازت سپاسگزارم
??عاااااااششششقااااااانه میپرستمت??
?تقدیم با عشق?
??دوستتون دارم??
سلام دوست عزیزم حامد ترکوندی با این کامنت بابا محشری تو ?????????????????????????? احسنت بخدا عالی نوشتی …دمت گرم کیف کردماااا ماشالا به این میگن یه تحسین کندده زیبایی ها …بهترینهاشو جذب کنی عزیزم .. ایشالا
حامد جان سلام
متن فوق العاده ای بود دس مریزاد
اشارت به اون ابر فوق العاده بود قشنگ انگار ی لحظه ی ادم با تمام جزئیاتش شکل گرفت که داره به ما لبخند میزنه
فوق العاده بود
شاد باشید (:
خداوند برای من کافی ست (:
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ﴿١٠5اسرا﴾
و قرآن را به حق نازل کردیم و به حق نازل شد، و تو را جز مژده رسان و بیم دهنده نفرستادیم.
وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلًا ﴿١٠6اسرا﴾
و قرآن را بخش بخش قرار دادیم تا آن را با درنگ و تأمل بر مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل کردیم.
=======================================================================================
تمرین ستاره ی قطبی:نشانه ی امروز من پنجم بهمن 1403
خداروصدهزارمرتبه شکر هم زمانی های خداوند داره بیشتر و بیشتر و شگفت انگیز ترمیشه،انقدر دقیق که گاهی دورواطرافم رو نگاه میبینم شاید بتونم به صورت فیزیکی ببینمش….
دیروز غروب تو دفترم یک خط نوشتم:عشقم،من آزاد و رها،با قلب باز آماده ی دریافت هدایتت هستم.خودکار رو گذاشتم لای دفتر،دفتر رو بستم که برم طبقه ی پایین پیگیر درس و مشق نیلا نیکا بشم،همون لحظه که از در اتاق رفتم بیرون، درحالیکه عمه م و شوهر عمه م،تو پذیرایی خونه ی مامان بزرگم نشسته بودن و جفتشون سرشون توی گوشی بود و معلوم نبود تلویزیون رو کی روشن کرده و اصلا روی چه شبکه ای هست،این آیه ها از تلویزیون پخش شد:
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَىٰ،
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى،
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ
بعد تا پام رسید خونه ی مامان اینا،تو شبکه ی پویای بچه ها،سوره ی حمد رو خوندن….خدا میدونه تو چه حس و حال خوبی قرار گرفتم…همون حس و حال خوبم باعث شد مدارم انقدر بیاد بالا که بیام برای فایل جدیدو گام 17 پروژه،کامنت بنویسم و ده دقیقه بعد کامنت من آخرین کامنتی باشه که استاد منتشرش کرده…
شب رو با احساس خوب و اطمینان قلبی خوابیدم،تا 5 صبح بود که،گوشیم برای نماز صبح شروع کرد به آلارم دادن،خیلی خوابم میومد،هی توی ذهنم میگفتم بیخیال بگیر بخواب،حسش نیست…ولی تو همون حس وحال خواب آلودگی و چشم های بسته قلبم انگار دستم رو برد روی نِت گوشی و تا روشنش کردم دیدم سعیده جان برام این آیه رو فرستاده:
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ،قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا…
شوکه شدم…مثل فشنگ از جام پریدم…نمیگم صلاتم با تمرکز کافی بود اما این همزمانی تا یک ساعت بعدش خواب رو از سرم پروند..و بعد صبح رو هم خیلی خوب شروع کردم.
تو تمرین کد نویسیم،یک درخواستی که از خدا داشتم این بود که روند درس و مشق های نیلانیکا رو برام آسون کنه…بعد دیدم نیلا که همیشه ی خدا مشغول نقاشی کشیدن و کاردستی درست کردنه،خودش اومد پیشم گفت مامانی تا تو سوال های ریاضی رو توی دفترم مینویسی،منم درس علومم رو میخونم….
واقعا چقدر خوبه آدم هی نخواد همه چیز رو کنترل کنه و اجازه بده خدا در همه حال به کمکش بیاد…خیلی از دیدن این دستکاری واضح خداوند توی زندگیم خوشحال شدم.
امروز توی کارهای خونه به مامان کمک کردم و احساس رضایت و استراحتی که تجربه کرد رو دوست داشتم.تو حین انجام دادن کارها،3 بار از دوازده قدم هدایت خواستم،هر 3بار بهم گفت تمرکز روی زیبایی ها،حفظ احساس سپاسگزاری و آرامش تا قدم بعدی رو بهت بگم….
منم لبیک گفتم و رفتم پیاده روی…با آهنگ هایی که دوست دارم…تمرکز روی زیبایی های آسمون…رو ماشین های دوست داشتنی،رو فروشگاه هایی که جمعه هم باز بودن و مشتری داشتن….و گوش دادن به آهنگ امیر رادان که این روز ها همه ش روی تکراره…
به خودت قول بده باید برسی به قله هه،خودتو هُل بده که سختیاشم خوشگله!
اون که میگفت نمیتونی بایدم شُکه شه،حتی غیر ممکنش یه روزی ممکنه!
تا رسیدم به یک پارک که بی نهایت طبیعت زیبا داره،وقتی میری روی چمن هاش میشینی انگار توی جنگلی…یک رودخونه هم از کنارش رد میشه…آسمون نیلی آبی…ابرهای سفید و هایلایت شده…نسیم خنک زمستونی…نشستن روی چمن ها و گوش دادن به صدای جریان آب رودخونه …و هدایت اومد…یادته صبح بهت گفتم فعلا نزن روی نشانه ت؟!خب الان وقتشه…و این قسمت از سریال…چقدر همه چیز رویایی و قشنگ و هماهنگ بود ….
ای عزیزای دلم یه روزی،ایوون از پرستوها پر میشه باز
ای عزیزای دلم یه روزی،سبزه رو باغچه ها چادر میشه باز
ای عزیزای دلم دوباره،غصه ها از دلامون رونده میشن
ای عزیزای دلم یه روزی،غزلای مهربون خونده میشن
آره استاد شایسته من میدونم شما حتی آهنگ های این سریال رو با جریان هدایت انتخاب کردی…نور هدایتش حتی سال ها بعد،به من رسید…و بعد ها…به دیگران…
همین حس و حالِ خوب و آرامش منو هدایت کرد به جلسه ی 13 دوره ی ثروت 1 و یک تمرین سنگین که قشنگ یک تکونی به باورهای محدود کننده م داد.
و باز قدرت خداوند رو اونجایی دیدم که به محض ارسال کامنتم،یک نقطه ی آبی داشتم از کامنت دو سال پیشم در فایل(حذف ترمز های مخفی در دریافت ثروت)این هم زمانی ها همه ش یک اصل مهم رو بهم یادآوری میکنه و اونم اینه:ومارمیت اذ رمیت ولکن الله رمی….
همه چیز خیلی خوب داشت پیش میرفت که به یک ناخواسته برخوردم،اعتراف میکنم یک چند لحظه بهم ریختم ولی تموم تلاشم رو کردم ذهنم رو در مسیر درست نگه دارم،بعد اومدم توی حیاط و به آسمون پرستاره نگاه کردم و گفتم خدایا من این همه حالم خوب بوده،این همه سپاسگزاری،این همه تمرین….این موضوع،هرچیزی که هست در پاسخ به درخواست های منه،من الان نمیفهممش،ولی هرچیزی که هست به تو میسپارمش….و بعد اومدم توی اتاقم و خودمو مشغول کامنت نوشتن کردم،حقیقتش اینکه ظهر انقدر خوشحال بودم گفتم من امشب یک تمرین ستاره ی قطبی عالی برای این فایل مینویسم…ولی الان دیگه فرکانسم به اون اندازه خالص نیست…اما همین که تونستم خودم رو در موضع اعراض نگه دارم و بیام مشغول نوشتن بشم،برای من یک موفقیت حساب میشه،هر اتفاقی توی زندگیم میفته بماکسبت ایدیهمه،حتی اگر من نفهمم دقیقا بخاطر کدوم افکارم این اتفاق افتاد…اون چیزی که الان مهمه اینکه حواسم باشه الان چه فرکانس بهتری رو بفرستم به جهان هستی….
آره جهان هستی…جهانِ بی نظیرِ فرکانسی خداوند…چقدر تو قشنگی خدا…یک همزمانی دیگه یادم اومد…غروب رفتم فروشگاه خرید کنم،توی ذهنم بود که از نونوایی سنگک روبه رویی یک نون گرم بگیرم برای خونه،ولی بعد خرید فراموش کردم…همینجوری داشتم میرفتم سمت خونه،یک صدای آوازی نظرم رو به خودش جلب کرد…یک آقایی بود که داشت موزیک میخوند و ساز میزد تا بهش پول بدن…ولی اون چیزی که واضح و مشخص بود خدا این همزمانی رو رقم زد تا من چشمم به نونوایی بخوره یادم بیاد که برم اون سمت خیابون…و بله…دقیقا وقتی رسیدم خونه بابا و مامان داشتن عصرونه میخورند و رسیدن این نون سنگک داغ به دستشون،بازم چیزی نبود جز همزمانی های خدا….و قلب من که عاشقانه از خدا در حال سپاسگزاری بود ….
خدایا دوستت دارم،منو ببخش این همه اتفاق خوب امروز برام رقم زدی ولی من سر یک تضاد کوچیک همه ش رو بی رونق کردم…دوستت دارم خدا،میدونم که حواست به من هست،مراقب منی،نگران منی،همه ی دار و ندار منی،تنها آشنا و رفیقمی،تنها حمایتگرمی،همیشه بودی ….یادم نمیره اعزام هایی که از سرم رفع میکردی،یادم نمیره شیفت هایی که برام استیبل میکردی،یادم نمیره تو جهنم اورژانس کودکان،پابه پای من شیفت میدادی….یادته خدا….!؟یادته هیچ کس نبود و من بودم و شما!؟یادته شبا سرمو میبردم زیر پتو گریه کنم تا توهم گریه هام رو نبینی؟!یادته هیچ کس نمیدونست من تو چه وضعیتیم جز خودت….؟!کی من رو نجات داد!؟کی ازم محافظت کرد!؟من یادم نمیره تموم دار و ندار و کس و کارم تویی….توهم یادت نره باشه!؟حتی اگر رفتم توی در و دیوار،بازم فراموش نکن که من خیلی دوستت دارم…همین…شبت بخیر تنها رفیق من.
سلام به همگی?
این آهنگ هایده کلا تو متنش کلی حرف داشت که با آموزش های استاد همخونی داشت.انگار آموزش ها رفته بود تو قالب آهنگ.من چند تا موردشو مینویسم:
ای زندگی سلام(وقتی از خواب بیدار میشیم و میخوایم تمرین ستاره قطبی رو انجام بدیم باید اینو بگیم)
روزمون مبارکه روزی نو مبارکه(باید هرروز به زندگی مون با این چشم نگاه کنیم انگار همه چیز و تازه گرفتیم و کلی ذوق کنیم و همه چیز و مبارک و تازه ببینیم،درست مثل وقتی که چیزی میخریم و اولش کلی ذوق میکنیم و از مبارک گفتن دیگران حس خوب پیدا میکنیم ?)
عشقمون مبارکه(درست مثل رابطه عاشقانه استاد و خانم شایسته که هرروز انگار تازه اول آشنایی شونه و کلی ازبا هم بودن لذت میبرن و مبارک و تازه میبینن این اتفاق و)
با زمونه ساختیم و زمونه با ما راه میاد(یعنی با داشته هات خوش باشی جهان بهترین هارو بهت میده)
یه روزی با اشک شادی میبینیم گلدونای خونه رو(توجه به نکات مثبت و زیبایی ها و شوق و ذوق داشتن)
عاشق همدیگه هستیم و به دنیا نمیدیم اون هوای خونه رو(یعنی از لحظه های زندگی مون لذت میبریم و احساس خوشبختی میکنیم و نمیگیم اگر این اتفاق بیوفته ما خوشبختیم.بلکه این حال و هوای خودمون و با هیچ چیزی عوض نمیکنیم.خوشی های ساده رو بزرگ ببینیم)
هرجا که یه سایه بونه واسمون باز به یاد خونمون اسمشو خونه بزار(یعنی هرجایی که یک سقفی داره و شبیه خونمون ببینیم و تمام لحظه های قشنگی که توی خونمون داریم و اینجا هم پیاده کنیم.نگیم اینجا پارکه خوش نمیگذره کاش تو یه هتل بودیم.
یعنی نگاه ما به زندگیه که احساس خوب و زنده میکنه.
اینو میتونیم تو زندگی استاد ببینیم که زیر پل بودن و به قول هایده چون سایه بون داشت اسمشو خونه گذاشتن و لذت بردن از لحظه شون)
و اما بریم سراغ فایل امروز و زیبایی هاش:
جاده زیبای همیشگی و طبیعت قشنگش که مثل همیشه بی نظیر بودن.انگار همیشه درخت ها مرتب وایسادن که تو فیلم قشنگ بیوفتن.انگار میفهمن?
به به باز هم state park
من خیلی خوشم اومده از استیت پارک ها.جاییه که کلی ادم و میتونی از نزدیک ببینی و با سبک زندگی روزانه شون آشنا بشی.
الان صبحه من هنوز صبحونه نخوردم و کلی هوس کردم غذای شمارو.?با عشق هم درست میکنید آدم به وجد میاد.
مدل زندگی شما لاکچری از نوع ایرانیه.یعنی اومدین خصوصیات اخلاقی ایرانی ها رو تو فرهنگ غربی پیاده کردین.واسه همینه که زندگی تون به دل میشینه.
چون این باور غلط و پاک میکنه از ذهن خیلی ها که اگر بری اونور کلا همه بی محبت میشن و بین خانواده صمیمیت نیست و انقدر دغدغه کار زیاد میشه که خوشگذرونی کمتره چون همه باید برن دنبال پول دراوردن و هرکسی باید هزینه های خودشو تامین کنه و …
ولی شما دقیقا همون احساس پدر و مادر و فرزندی از نوع ایرانیشو توی کشور خارجی پیاده کردین و این باور و ساختین که دور از وطن بودن کانون خانواده رو از هم نمی پاشه و آدم هارو نسبت به هم سرد نمیکنه.احساس امنیت میدین به آدم.
وای خدای من بارون بارون چقدر قشنگه چقدر طبیعت اونجارو زنده نگه داشته اخه.من تعجب میکنم توی تابستون شما بارها فیلم بارون گذاشتین.
آهنگ بارون قمیشی رو گذاشتین جذبش کردین.
خوش بگذره.
سلام آوا جان
صبحت بخیرو زیبا عزیزم
.
سپاسگزارم از دیدگاه زیبایی که گذاشتی
و این ترانه زیبارو در قالب قوانین و تمرینات بازگو کردی.
.
خانم شایسته استاد انتخاب موزیک زیبا و بجا روی فایلها هستن
داشتم فکر میکردم به ایشون انتخاب ترانه ها الهام میشه، آخه یجوری ترانه و تصویر جوره در فیلمهااا که فقط از یک احساس قوی و اماده دریافت انتظار میره
.
ممنون عزیزم که به زیبایی نکات رو یاداوی کردی️️️
سلام به روی ماه استاد خوبم
سلام به روی ماه خانم شایسته ی عزیز
سلام به روی ماه هر کسی که داره این متنو میخونه
چی بهتر از این که آدم صبح از خواب پاشه این فایل زیبا رو ببینه
واقعا” – خدایا شکرت – برای این همه نعمت خوب جمله ی کمی هست
روح آدم تازه میشه ؛ احساس متولد شدن دوباره به آدم دست میده
مریم عزیز از شما ممنونم که با انتخاب موسیقی مناسب برای این تصاویر زیبا دلمون رو زنده میکنید
دیگه آموزش از این عملی تر هم میشه !؟
دیگه زندگی از این توحیدی تر هم میشه !؟
دیدن این نعمتهای زیبا ؛ اشک شوق میاره …….
خیلی از فایلها رو که می بینم از شوق گریه م میگیره ….
دیدن این همه فراوانی ؛ درختان تر و تازه ؛ زمین های سبز ؛ خونه های زیبا و بزرگ …….
واقعا” برای شکرگزاری کلمه کم میارم …….
نمیشه نمیشه شکر تمام نعمتهای خدا رو به جا اورد ؛ هر چقدر شکر کنیم باز هم کمه ……….
وقتی از این مداری که الان توش هستم خیلی دور بودم همیشه برام سئوال بود چرا این همه نعمت و برکت و زیبایی و خوش و لذت تو بعضی کشورها زیاده ؟؟؟ از کسانی که مذهبی تر بودند سئوال میکردم ! اونها میگفتن : خدا اونها رو به حال خودشون گذاشته ؛ ازشون روی برگردونده !!!!!!!!!!!!! هر کی پیش خدا عزیز تر باشه سختی میکشه تو زندگیش !!!!!! و چه جواب اشتباهی و چه باور غلطی …………….
شما با این فیلمهای کوتاه خیلی از باورهای غلط ما رو کم رنگ کردین ؛ و خیلی باورهای درست رو دارید به ما یاد میدین ………….
خدا رو شکر که روز به روز همه چیز بهتر میشه و ما باورهای درست تر رو یاد میگیریم
دوست دارم هزار بار دیگه این فیلم ده دقیقه ای رو نگاه کنم ؛ آخه توش پر از خداست !!!!!!!!!!
پر از نیروهای الهیه ؛ پر از باورهای خوبه ؛ پر از برکته ………..
چه برکتی زیباتر و بهتر از باران ………..
کلمات ما برای توصیف این همه مهربونی از جانب خدا خیلی کم هستند خیلی کم ……….
با دیدن این فایل کوتاه ؛ اول صبح ؛ روزم ساخته شد . مطمئنم روز بسیار زیباتری نسبت به تمام روزهای قبلی عمرم دارم ؛ پر از معجزات الهی ………..
به خدا ناراحت بودن و غمگین شدن ؛ با وجود مهربونی خدا ؛ با وجود نعمتهای الهی ؛ ناشکریه ؛ دور شدن از مسیر الهیه…………
همین که صبح از خواب بیدار میشیم ؛ چشمامون رو باز میکنیم ؛ خودش معجزه ست
همین که می بینیم کنار خانواده صحیح و سالم هستیم ؛ خودش معجزه ست
همین که می بینیم آفتاب داره می تابه ؛ خودش معجزه ست
همین برکتی که داریم نوش جان میکنیم همین نفسی که میکشیم همین درختان سبزی که می بینیم همین آب گوارا و تمیزی که داریم همش معجزه ست همش نعمته ……….. دیگه دنبال چی میگردیم تا خدا رو شکر کنیم ………..
دیگه میخوایم خدا رو چه طوری ببینیم ؛ خدا هر لحظه داره خودش رو نشون میده …………..
هر لحظه داره با همین نعمتها با همین حس خوب حرف میزنه باهامون ………..
منتظر چی هستیم که شاد بشیم منتظر چی هستیم تا لذت ببریم ………
وقت شادی همین الانه ………
وقت لذت بردن همین لحظه ست ……….
خدایا شکرت خدایا هزاران مرتبه شکر به خاطر همین لحظه ای که حس خوب دارم…………..
حست قابل تحسینه زهرا آگاه عزیز.بهترین ها برای شما
ممنون از شما محسن اصغری . دوست خوب . یار همیشه همراه سایت ؛ آرزو دارم همه خوبان این سایت به تمام خواسته هاشون برسند – ان شاء الله –
سلام دوست عزیزم بسیار کامنت با احساسی نوشتین و از خوندن این همه کلمات زیبا لذت بردم ،واقعا ما بی نهایت نعمت داریم که هروز شکر آنها رو باید به جا بیاوریم ممنونم عزیزم در پناه حق
سلام به روی ماه شما ندای عزیز …………..
از لطف شما سپاسگزارم خدا رو شکر میکنم که ایده نوشتن رو به من داد تا دوستانم از خوندنش لذت ببرند ….
وجود دوستان خوب هم در این سایت یکی از نعمت پروردگاره …… الهی شکر
سلام به دوست عزیز و با محبت من خانم آگاه
بسیار بسیار از خوندن نوشته و اون احساس خوبی که داشتی و نوشتی لذت بردم
واقعا همینه دیگه از این نشونه واضح تر که خداوند داره به سادهترین شکل ممکن نعمتهاشو به ما نشون میده و میخواد که ما ببینیم و لذت ببریم
ممنونم از اینکه آگاهیهاتون رو در این سایت به اشتراک گذاشتین تا حالا و همچنان دارید توی این مسیر با ما قدم برمیدارید
سلام به حامد امیری عزیز
ممنون از شما دوست خوب که نظرت رو نوشتی . خدا رو شکر که در این سایت دوستان و همراهان انرژی مثبت داریم و از نوشتن و خوندن کامنت ها لذت میبریم……….
سلام به رهروان راه حقیقت
یک سال و شش ماهه که تصمیم به تغییر زندگی گرفتم و در همون اولین ماه بااستادعزیزم آشناشدم و اولین فایل ایشون به اسم قانون خلاء رو شنیدم اما هنوز آنقدر هدایت نشده بودم که بفهمم مسیر درست چیه و در حال آزمون و خطا بودم و از هرکانالی یک کتابی یک مطلبی یک ویسی برمیداشتم و میشنیدم و روشهای مختلف رو امتحان میکردم و به سرعت خیلی کندی در حال تغییر بودم
الان که فکرشو میکنم چقد بیراهه رفتم چقد واسه بخشیدن ادمهای دوربرم مطلب نوشتم تکنیک های عجیب و غریب کتابها رو انجام دادم و آخر سر عین اینکه روی یک چاه پراز زباله درپوش بذاری فقط ظاهرقضیه رو اصلاح کردم و در درونم همه چی آشفته بود و با کوچکترین اتفاق ناخوشایندی سرپوش چاه برداشته میشد و بوی گندش همه ی زندگیمو میگرفت و باز برگشتن سر خونه ی اول!
بالای چند گیگ کتاب و فایل توی گوشیم داشتم که همه رو دسته بندی کرده بودم برحسب تعداد دفعاتی که خوندم و هرروز یادم میرفت مطالبشون ، انقد حجمشون زیاد بود دوباره میرفتم میخوندم وسطشون خوابم میگرفت یهو یه اتفاق بدی می افتاد چندروز اصلا داغون میشدم و نجواهای ذهنی امانمو میبرید…
این شرح حال من قبل از این سفرنامه بود…
.
.
و حالا نهمین روز تولد دوبارمه و انگار یک برگ گلم که روی جریان آب شناورم و آرام آرام خودمو به جریان آب سپردم و فقط لذت میرم…
خدای من ، من بااین سفرنامه به کجاها قراه برسم شگفت انگیزه…
تمام کتابها و فایلها رو از گوشیم پاک کردم و بخدا انگار یک وزنه سنگین رو از پام باز کرده باشن و افتادم تو مسیر عباس منشی ها و از صبح تاشب هندزفری توی گوشمه و فقط صدای دل نشین استاد رو گوش میدم…
ودیگه حتی حاضر نیستم به هیچکدومشون نه گوش بدم نه بخونمشون چون الان که درک بهتری از قوانین دارم میفهمم بعضی هاشون واقعا اشتباهن یااصلا الکین فقط جذب مشترین و خلاص.حتی فایلهای داشتم مربوط به تربیت بچه که میگفتن رفاقت بین والدین وبچه معنی نداره والدین بایدجایگاشونو حفظ کنن و الان میبینم استاد که بامایک انقدصمیمی و راحته مایک چه تربیت فوق العاده ای داره!
.
.
.
الان که همه ی بارهای اضافیمو گذاشتم زمین میشینم جلوی RV و با تمام وجود غرق در اسمان فوق العاده ابی و زیبا میشم
چقد دیدن زندگی شماحال منو خوب میکنه..
چقد دیدن رانندگی شما در این هوای فوق العاده دراین جاده های پهناور و سرسبز و پراز نعمت قلب منو پر از ارزوی هجرت و سفر میکنه به سرزمینهای بهشت گونه ای که زندگی در اونها حق مسلم منه به سرزمین همیشه باران با خونه های سفید سفید وسط درختان سربرافراشته و چمنهای زیبا و آسمونی که هرلحظه ی روز یک لایه ابر زیبا اونو پوشنده که هوا وسط تابستونم عین بهار خنک و دل چسپه…
چقد دیدن آشپزی کردن مریم بانو عشق من به آشپزی کردن رو به غلیان درمیاره چون من اجازه ندارم غذا درست کنم و مادرشوهرم درست میکنه و عشق آشپزی کردن تو رگهای من جریان داره و مطمئنم جهان منو به سمتی هدایت میکنه که خانم خونه ی خودم بشم و هرروز با عشق باعشق و باعشق آشپزی کنم
چقد غذاخوردن با لذت شما منو شکرگذار کرده که هرچیزیو بالذت بخورم ،برای غذاهام پیازخام خلالی بذارم بغلش و با عشق بخورم انگار که دارم کباب میخورم و به طرز عجیبی توی ششمین روز تولدم یکی برام کباب بخره و من اصلا متوجه جذبم نشدم تافرداش که دوباره پیازخلال کردم دخترم گفت مامان کباب دیروز از این پیاز ها داشت و من یک لحظه شکه شدم که خدای من ، چقد راحت فقط با حس کردن کباب خوردن من کباب رو جذب کردم و اصلا هواسمم نبوده…
و این ایمانمو چقد محکم کرد که میشه با احساس خوب داشتن به هرچیزی اونوبه زندگیمون دعوت کنیم و من چقد مشتاق تر وباایمان تر و با احساس خوبتری بدون کوچکترین وابستگی انگار واقعا دارمش دارم هرچیزیو که میخوام حس میکنم …
.
همراه مریم پنجره رو بازمیکنم و دستم رو میبرم زیر بارون و خدای من انگار خیس خیس میشم…
تمام لحظه هام پرشده از توجه به نکات مثبت
فقط خودکار دستمه و ثبت میکنم و شکرمیکنم
اصلا از بغل یه اتاقی رد میشم آفتاب تابیده روی فرش آنچنان عمیق خدایا شکرت میاد روی زبانم که انگار پرواز میکنم
توی خواب هم فقط از خودم میپرسم الان به چه نکته مثبتی توجه کنم و حتی خواب دیدم رفتم آبشار نیاگارا و از دور خنکاشو احساس میکردم
انگار روح و ذهن و جسمم همه باهام هم راه شدن
اولین باره که من یکی شدم با تمام وجودم با تمام جهانم…
کوچکترین مقاومتی درونم نمونده کوچکترین زحمتی نمیکشم تا حالم خوب باشه کوچکترین تظاهری نمیکنم
خدای من قبلها چقد تمرین میکردم تا شاد باشم چقد به زور لبخند میزدم و یه زن افسرده و غمگین درون قلبم های های میگریست و نمیشد که نیمشد و الان چقد رهام …چقد ازادم
و خدایا شکرت که منی که تمام عمرم حس میکردم که متفاوت تر از اطرافیانم هستم که حس میکردم زندگی نباید اینطوری باشه که انگار یه چیزی کمه که نمیخوام مثل بقیه باشم الان تونستم راه حقیقت رو پیداکنم.
و این حس خوب رهایی حس خوب دیدن تمام مسیر زندگی را برای تمام عباس منشی های نازنین خواستارم
.
.
.
.
ار اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام استاد عزیز و دوستان همفرکانسی
سلام به دوست عزیزم که اتاق تنهایی خودش را به قصد تجربه جهان زیبای پیرامون خود ترک کرده است
الان ساعت 22:23 است و در حالی که خودم رو برا خوردن قهوه آماده کرده بودم با نوشته شما روبرو شدم
و قهوه امشب من شد قهوه ای با خدا
خیلی وقته که هر روز قهوه ای با خدا میخورم و با هم حرف میزنیم
چیزی که دوست دارم از خدای خودم بشنوم رو به خودم میگم و خودم جوابی که دوست دارم رو بهش میدم
و چه ملاقات های فوق العاده ای داشتیم
گفتگوهای امروز من ارتباط داشت به نوشته های شما و به همین دلیل باید می نوشتم
همین الان همسرم کنارم نشسته و منتظره که من بنویسم و با هم بریم بیرون
وقتی احساسم میگه باید کاری انجام بدم حتما انجامش میدم و هیچ کاری مهمتر از اون برام نیست
باید بریم خونه فامیل ولی من ترجیح دادم اول به احساسم عمل کنم و بعد راهی شم
سال 93 بود که در وضعیتی مشابه شما با استاد آشنا شدم
از همون روزهای اول شعله امیدی در دلم روشن شد، نوری که شعله های اون تا همین امشب داره زبانه میکشه
اون روزها سفرنامه ای نبود و هفته ای یک بار توسط استاد فایل رایگان روی سایت قرار داده میشد
و من تا هفته بعد اون فایل و قبلی ها رو صدها بار میدیدم و با رویایی که از حرفهای استاد در ذهنم میساختم زندگی میکردم
شرایط پیرامون من همون شرایط متضادی بود که منو به سمت استاد هدایت کرده بود ولی درون من آرامشی ایجاد شده بود که موجهای سنگین روزگار رو بی اثر کرده بود
از همون روزهای اول از اینکه خودم رو در شرایط زندگی استاد تجسم کنم بهم لذت میداد
هرجا میرفت و فایل میذاشت خودم رو همونجا تجسم میکردم و سعی میکردم احساس کنم الان دارم جای عباس منش در اون فضا زندگی میکنم
کار ساده ای نبود ولی سعی در اینکه بتونم این احساس و تجربه رو داشته باشم بهم آرام میداد
اینکه احساس میکردم دارم سعی میکنم
اینکه به خدای خودم دارم نشون میدم که من هم میخوام زندگی بهتری داشته باشم و اون روزها تجسم کردن تنها کاری بود که ازم بر میومد و هزینه ای نداشت
چون هر تجربه واقعی اون شرایط نیاز به پول داشت که من نداشتم
حتی تا مدت ها هزینه خرید یک جلسه از دوره قانون آفرینش رو نداشتم و همه دلخوشی من دنبال کردن محتوایی بود که استاد به صورت رایگان روی سایت قرار میدادند
روزها گذشت و من به مرور در تجسم کردن و داشتن احساس بهتر قوی تر شدم
و به راحتی میتونستم هر وقت که بخوام خودم رو در شرایط دلخواهم تصور کنم
اون روزها گذشت و من به مرور شرایط متفاوتی در زندگی پیدا کردم و قدم به قدم ایمانم نسبت به مسیری که طی میکنم قوی تر شد
و نشانه های واضح تری رو در زندگیم تجربه کردم
و امروز بعد از گذشت حدود 4 سال در خیلی از جنبه های زندگی شرایطی مشابه استاد عباس منش رو تجربه میکنم
آزادی زمانی، آزادی مکانی، استقلال مالی، نعمت های خیلی بیشتر از آنچه در شروع این مسیر داشتم و خیلی موضوعات دیگه
و اما امروز که داشتم قسمت 63 سفرنامه رو تماشا می کردم مثل شما توجهم به زیبایی جاده و آسمان جلب شد
اینکه جاده به سبزه و چمن ختم میشه و آسمان چقدر زیباست و کلبه های زیبا و سفید رنگ کنار جاده و حتی مزرعه های ذرت که به وفور در شهر دزفول وجود داره و برام منظره ای آشنا بود
چند لحظه ای با موزیک زیبای این قسمت راهی تخیل و رویای خودم شدم و خودم رو در اون فضا تجسم کردم
دیدم چقدر زیباست که انسان به جایی هدایت بشه که جز زیبایی چیزی نیست
زمین و آسمان و طبیعت و هرآنچه می بینی زیباست و با وسیله ای راحت و آزاد از هر قید و بندی در این زیبایی حرکت کنی
لحظاتی دوست داشتم این صحنه را در واقعیت زندگیم تجربه کنم و میدانم که درخواست من در بهترین جای عالم ثبت و ضبط شده است
و امشب با خوندن نوشته های شما که شباهت داشت به آنچه من دیده و درخواست کرده بودم این اشتیاق در من بیشتر شد و از این طریق خواستم آنچه بر من در این سالها گذشت را برای خودم مرور کنم و شاید در شما انگیزه ایجاد کنم که با اشتیاق و اطمینان فقط باید ادامه بدید
مسیری که در آغاز شروع کردم را پس از چند سال همچنان با اشتیاق و تعهد ادامه میدهم
چون دیگر هدفی نیست، هدف همان مقصدی است که الان در آن هستیم
هدف زیبایی است
هدف آرامش است
هدف رهایی است
هدف تجربه خدایی است که مرا کامل خلق کرد و خودش را حامی و هدایت گر من قرار داد
و این هدف همچنان ادامه دارد
سلام دوست هم فرکانسی من
اتفاق خیلی جالبی افتاده
من دوسه روزه فایلهای توحید عملی رو میدیدم و اونجا کامنتهای شما رو میخوندم و خیلی از پیشرفت شما لذت میبردم
و الان اومدم سری به کامنت خودم زدم و دیدم چقدر جالب شما برام کامنت گذاشتید
و این هم فرکانسی رو به فال نیک میگیرم
بسیار بسیار سپاسگذارم از خدایی که شما رو هدایت کرد تا مسیری که رفتید رو برام بنویسید و از شما سپاسگذارم که به این هدایت لبیک گفتید
به امید الله هرگز از این راه باز نمیگردم
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست!
سلام دوست عزیزم
خیلی ممنون که اینجوری
به من که تازه به این مسیر
وارد شده ام انگیزه میدین
واقعا لذت بردم
خیلی خیلی ممنونم
خدا را شکر به خاطر همه چیز
سلام
بابا ادم میمونه چی بگه چقدر انسان های فوق العاده زیادن
چقدر دوستای فوق العاده ای دارم
من که همش فک میکنم چقدر خوب میشه که با افرادی اشنا بشم که همیشه شادن و سپاسگزارن و حالشون خوبه اما چرا راحت این محیط و جمع دوستانی که اینجا دارم رو فراموش میکنم و نجوی ذهن میگه بابا خوندن نظرات وقت تلف کردنه و بعد انتظار دارم روند زندگی بیشتر و بیشتر تغییر کنه و همه چیز گلستان بشه
بعضی وقت ها که خوب به خود درونم وصل میشم و صدای خداوند رو میشنوم چیزهایی بهم میگه که انگار هیچ محدودیتی وجود نداره برای رها شدن و پرواز کردن.
باید بیشتر از این متن که ن این جواهراتی که از زبان شما دوستان، کلام خداوند رو بهم میگه رو بخونم و بیشتر برای خودم وقت بذارم
امروز از خودم پرسیدم سبک شخصی من چیه؟
بهم گفتن آزادی
گفتم آزادی یعنی چی؟
بهم گفت تجربه کردن چیز های جدید
گفتم چی برام جدید؟
گفت انجام کارهایی که توش تجربه ای ندارم و انجام دادن کارهای قبلی از سبک قبلی زندگیم ب شکل متفاوت که به نظرم این دومی از اولی مهم تر
اینکه بتونم به ادم ها و شرایط جور دیگه ای نگاه کنم که حس بهتری داشته باشم
اینکه بتونم به نعماتی ک الان تو زندگیم وجود داره توجه کنم و سپاسگزارم باشم
همینکه تعهد داشته باشم و هر لحظه این تعهد رو به خودم یاداور بشم که من اومدم تا زیبایی ها رو تجربه کنم. زیبایی رو در هر چیزی ببینم و اگاهانه از زندگی و این فرصت زیبایی زندگی کردن لذت ببرم.
شاد باشید (:
خداوند برای من کافی ست (:
سلام به از اتاقم تا فلوریدا
میخوام ازت تشکر کنم حس خوبت رو اوردی توی کانال استاد که من اونو ببینم و شگفت زده بشم از اینکه
چقد خدای من سریع پاسخ میده به ما وقتی آماده ایم
وقتی حاضریم که توجهمون از بیرون برداریم و بذاریم روی خودمون
من امروز با پیامهایی که خانم شایسته توی کانال گذاشتن
امیدییی بسیار گرفتمم
قلبمم چندین چند اینج بزرگ تر شد
و روحم بیشتر از قبل پذیرای زندگیم شد
بخدا این دیدگاهاا از کدمشون پر از درسِ
نمیدونین با این دو دیدگاهیی که امروز فرستاده شد توی کانال چقد مطمئن شدم به مسیرم
چقد انگیزه گرفتم که توجهم از عوامل بیرون از خودم بردارم
به صلح برسم با خودم و شرایطم
و اوضاع بهتر کنم
چقد ایمانم قوی تر شد وقتی دیدم ریحانه جهاد اکبر راه انداخته و از چاه داره خودش میکشه بالا
چقد خوشحال شدم که از اتاقم تا فلوریدا چه با عشق قانون دارع حس میکنع
حس سپاسگزاری داره به زندگیشش چقد قابل تحسین هستید شماها
خداروشکر بخاطر اینکه بی نهایت راه وجود داره
که ببینم
و بشنوم ِو بخونم
و هیچ محدودیتی نیست
همین امشب وهمین لحظه به خودم قول میدم کع توی این مسیر ثابت قدم تر بشم و تمام وجودم بذارم که قدرت از تک تک عوامل بیرون از خودم بگیرم
و به آزادی برسمم
به نور برسممم
به ایمان ِ
به آرامشش که منبع و پشتوانه هر موفقیتیِ
خانم شایستع عزیزم ممنونم ازت
حس عشق و ایمان در وجودت هر روز بیشتز بیشتر قلیان کنه
حس جوشیدن عشقت تا اینجا اونور کره زمین توی ایران میاد
ما برای بودن باهم لزوما احتیاجی به شماره تلفن نداریم
از اتاقم تا فلوریدای عزیز م خیلی خیلی ممنونم ازت دست خداوند هستی
و برات بهترینهاا رو آرزو میکنمممم
سلام به دوست عزیز هم فرکانسی ام خیلی زیبا نوشتی وروحم رو جلا دادی بانوشتن این همه جمله های آگاهی دهنده خیلی خوشحالم وقتی میخونم همه مثل من تغیرات واضح وروشن توی زندگیشون را با چشمان زیبا بینشون میبینن واین منو بیشتر به حرکت کردن وپیش رفتن سوق میده وایمانم رو هر لحظه به خداوند مهربانم بیشترو بیشتر میکنه متشکرم از نوشته زیبا وعمیقت که در روحم نفوذ کرده وحال خوبم رو خیلی خوبتر کرده پایدارو سعادتمند در دنیا وآخرت باشی دوست عزیز?????????
سلام دوست عزیزم خوشحالم که اینقدر حست توحیدی شده منم مثل شما هستم و الان در رویای حضور درخانواده یکدست ویکپارجه استادم
سلام از آنکارا تا فلوریدا راهی نیست
چقدر متن شما ،حس رهاییم و بیشتر کرد،وقتی دتشتم متن و میخوندم گفتم وای خدای من ،من چقدر خوشبختم من هم تمام این حس ها رو دارم،میدونی این سفرنامه ،جوری من و وارد زمان حال کرده ، که کارم شده لبخند به هر موضوع و واکنش و رفتار اتفاقی ،بچه ها میدونید ،تمام اتفاقات خوب هم برات عادی همه چیز
راستی من امروز که اومدم آنکارا،با اینکه ذهنم بی نهایت نجوا داشت برای برگشت،ولی خدای من میدونه ،چه حس و حال و رهایی و دارم تجربه میکنم،و تجربه یک قدرت جدید
بچه ها من عاشق خریدن ملک توی همه کشورها هستم،و این از خواسته هامه،امروز صندلی کناریم یک خانم فوق ثروتمند بود که شروع کردیم با هم حرف زدن ، و از همسرش میگفت و مسافرت ها ،حتی دکر زدن تو آمریکا با rv ,جذاب ترین قسمت حرف هاش اونجا بود که اسم هر کشوری و میاورد میگفت ،رفتیم خونه اونجا،توی بیشتر کشورها خونه داشتن،وقتی تعریف میکرد قند تو دل من آب میشد،اینقدر این باور تو ذهنم من تکرار شده،تازه رسیدم به مرحله ای که داره جهان نمونه هاش و نشون میدم،ادامه میدم به لطف الله که خودم میخرم ،پارتی میگیریم کشور به کشور با استاد ،با سخنرانی و بزن و برقص .
استاد عاشششششقتم ،بوسسسسسس.
خانم شایسته لباسهام و اونجورب که گفتین دارم میشورم و تا میکنم بدون نیاز به اتو،تو عشقییییییی،عشششششق
خدا من عاشششقتم
سلام دوست عزیزم از اتاقم تا فلوریدا
نوشته های شما به نظرم عالی بود آنقدر عالی که باید در اتاقم نصب کنم و همیشه بخونمش عالی عالی عالی
با اینکه شما اینقدر جوان هستید من واقعا مانده ام که چطور این همه دید وسیعی پیدا کرده اید
با اینکه من خانوم خونه خودم هستم و آشپزی می کنم و مرتب هم نق می زنم از شدت کار تازه از شما یاد گرفتم و فهمیدم این خودش چه نعمت بزرگیه
من با خوندن متن شما واقعا چیزهای زیادی یاد گرفتم که همه ما خوشبختیم فقط کافیه ببینیم و درکش کنیم
زندگی خیلی ساده است خیلی خیلی ساده است و ما چقدر بغرنج و پیچیده اش کرده ایم
چقدر به جای رفتن با یک راه راست چقدر و چقدر داریم زیک زاک میریم و این چقدر ما رو خسته و کلافه کرده
خدا رو شکر که به این مرحله بالا رسیدید که کوچکترین مقاومتی درون شما برای شاد بودن و خوشبخت ماندن نمانده
آرزو می کنم به مراحل بالاتری از خوشبختی و سلامتی و ثروت برسید که نظیرش برای کسی اتفاق نیافتاده باشه شاد و سلامت باشید
سلام دوست عزیزوبااحساسم چقدلذت بردم ازخوندن کامنتت وچقدحالموبهترکردی خداروشکرمنم اینروزاخیلی آروم ورهاهستم نگرانیام خیلی خیلی کم شده وحالم خوبه وچقدمتفاوت از اطرافیانم شدم اصلا بیشتروقتا انگاردوروبریام برام غریبه شدن انگاررفتاراشون برام ناآشناشدن بااینکه خودم هم یه زمانی همین اخلاقهارو داشتم ولی اینقددورشدم که اصلا اونارو نمیفهمم حس میکنم من به اینجا واین آدما تعلق ندارم خیلی حس رهایی حس فوقالعاده ایه ئارزو میکنم همه شماعزیزانم این حس خوب رو تجربه کنید
دوستتون دارم?
سلام دوست عزیزم چقدر زیبا احساست نوشتی خواندن کامنتت حس خوبی بمن داد خوشحالم که حال دلت خوبه این معجزه که خدا استاد رو وارد زندگی همه ما کرده رو منم تجربه کردم و خداوند رو سپاسگزارم موفق و سعادتمند باشی
سلام دوست هم فرکانسی من
من خیلی اهل کامنت گذاشتن نیستم بخصوص در پاسخ به کامنت های بچه ها ولی ازبس حس تو دوست عزیزم عالیه نمی تونم چیزی ننویسم.
فقط میخام بهت تبریک بگم وبهت بگم چون انسان دو بعد داره ذهن وروح که روح همون بخش خدایی انسان هست وهمیشه درست میگه ودرست راهنمایی میکنه وذهن که همون تجربیات بایدها ونبایدها که ما در زندگی از ورودیهامون وتمرکز برنکات مثبت بدست میاریم وچون اکثر انسانها ورودیهاشون رو کنترل نمی کنندوکمتر روی نکات مثبت تمرکزدارند. با روح که همون بخش خداگونه ماست خیلی یکی نیست وبه همین دلیل است که انسانها به خواسته هاشون دیر می رسند یا اصلا”نمیرسند چون ما وقتی بتوانیم فاصله بین ذهن وروحمون را ازبین ببریم حتما”به خواستمون می رسیم واستاد عزیزمون در کتاب چگونه فکر خدا رابخوانیم گفتند که این فاصله بین ذهن وروح راباید با احساس خوب وتمرکزبرنکات مثبت پر کرد.
چون شما بسیار احساس عالی دارید وذهن وروحتون اینقدر هماهنگه پس هرچه بخواهید برای شما حاضر میشود ونمونه بارز خداگونگی خواهید بود وان شاالله هرچه بگویید کن فیکون میشود.پس قدر خود رابدانید.
به نظر من شعار ازاتاقم تا فلوریدا دیگه برای شما کمه وباید بگید
از اتاقم تا خود بهشت
بهتریت آرزوها رابرای شما وهمه خانواده صمیمیمون دارم
سلام دوست هم فرکانسی و بزرگوارم
چقد از خوندن کامنتتون لذت بردم چقد بهم انرژی داد چقد منو متعهدتر کرد که به قوانین عمل کنم چقد حالمو خوبتر کرد
براتون هرآنچه آرزو دارید رو آرزو دارم?
سلام
دوست عزیزم چقدر این جملاتت برایم آشنا بود و یاداور گذشته خودم بود.
“قبلها چقدر تمرین می کردم که شاد باشم، چقدر به زور لبخند می زدم و یک زن افسرده و غمگین درونم های های می گریست.”
من هم هر روز جلوی آینه این زن غمگین را از دریچه چشمانم می دیدم، اما اکنون پس از ۳ سال کار کردن روی خودم، هر چه در قلبم جستجو می کنم دیگر این زن را پیدا نمی کنم.انگار که مدتهاست از اینجا رفته و جای خود را به دختری سبکبال، آرام، شاد و عاشق زندگی داده که قهقهه هایش از چشمانم شنیده می شود. دختری که هر جا قدم می گذارد آنجا را پر از شادی و انرژی می کند و در همه حال شادمانه شکرگزار خداست.
سلام عشق من
سلام به روی ماهت
وایییییییی که چقد همه چیز عالیه
واقعا خداروشکر
من کیف میکنم از هر لحظه عشق کردن شما با الله تون
عاشق این عشق بازی شما همجتی از دیدن افتاب روی فرش
خدارو شکر و باز هم خداروشکر
این حال این درک کردن این حس نصیب هممون بشه انشالله
خداوند راه گشای مسیرت باشه دوست نازنینم
سلام عزیز دلم . روزم با خوندن کانمت تو شروع کردم. به به .چقدر پر انرژی و پر از احساس قشنگ بود .خیلی لذت بردم از این همه تغییر .خدا رو شکر که عزیزانی مثل شما به آدم انگیزه صد برابر میده که ادامه بدیم .وقتی جواب دوستان رو در پاسخ به کامنتت میخوندم .متوجه شدم که خانم شایسته کامنت منو انتخاب کرده و تو کانال گذاشته و این باعث شد خوشحالیم صد برابر بشه .
بازم برامون بنویس عزیز دلم ….
به نام خدا
دوست عزیزم بینهایت بابت حس قشنگی که داری بهت تبریک میگم و امیدوارم به شکرانه خداوند هرروزت بهترو عالیتر بشه و بینهایت پیشرفت کنی چقد عالی که قانونو خوب درک کردی و باور کردی بهت تبریک میگم فقط یه سوال من قانونو میخوام خوب درک کنم باید چیکارکنم ممنون میشم دگراهنماییم کنی .
دوست هم فرکانسیم سلام
من اولین قدم رو برداشتم و اون دیدن نکات مثبت زندگیم و ثبت اونهاست
و امروز یازده روزه هر اتفاق مثبتی میفته ثبتش میکنم از یه انگور خوردن یه وزش نسیم یه لبخند یه آشنا دیدن یک ثروت هرچیز ساده ای که قبلا نمیدیدم و حالم بی نهایت خوبه
من ان شالله به مرور هر تجربه ای داشته باشم مینویسم
و این اولین قدمم بود امیدوارم شماهم با دیدن نکات مثبت زندگیتون به این حال فوق العاده برسید
با سلام ودرود به شما دوست گرامی انشاالله موفق وپیروز باشید از خواندن متن بسیار زیبایت لذت بردم و آرزوی بهترینهارو براتون دارم