سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۴

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

این سریال جسم و جانم را روح و روانم را با خود برده و من رو برده تو دل این همه زیبایی و نتیجه این جنس از تمرکز شده فرکانس عالی. نمیدونم چه جوری این همه مهربونی و عشق شما رو سپاسگزاری کنم.

این فایل همش عشق بود و هدایت؛ همش ثروت بود و شادی؛ همش سلامتی بود و اعتماد به نفس؛ همش لبخند بود و لذت بردن؛ همش روابط عاشقانه بود و زیبایی؛ همش نعمت بود و فراوانی؛ همش خدا بود…

الان که دارم اینو مینویسم، سراسر وجودم رو یک شادی و شور و شعف فراگرفته که نمیتونم اون رو رو بیان کنم و فقط خدا میدونه چه حالی دارم و فقط میگم خدایا سپاسگزارم که چه زیبا منو به اینجا هدایت کردی. چون من خودم رو تسلیم تو کردم و تو را لبیک گفته ام و خودم رو سپرده ام به خودت تا آنجایی منو ببری که سراسر آرامش و عشقه؛

چه زیبا اول فیلم رو بردی روی اون بیلبرد زیبا که نوشته بود best summer ever که همراه با یه تصویر زیبا و لبخند خوشگل اون دختر بچه زیبا با چشمای سبز و موهای بور که لبخند رو  بر لبای من هم اورد.

چه شهر زیبایی اسمش هم مثل خودش زیباست: سین سینادی

چه ویو زیبایی داره. سراسرش رو درخت و سرسبزی احاطه کره، با یه اسمون زیبا که یه قسمت با ابر های سفید و خوش رنگ و یه قسمت دیگه ش ابرهای تیره و زیباست. چقدر اون ساختمون بالای تپه زیباست. تحسین میکنم این تمرکز مثبت مریم عزیزم که روی تک تک نعمت های خداونده و حتی از کوچکترین زیبایی داره لذت میبره و ما رو هم با خودش همرا میکنه.

من عاشق این شوخی های استادم و همیشه با دیدن این بامزه گی هاش کودک درونم زنده میشه و خنده بر روی لبام میاد. مریم عزیزم جوراب و کفشتون خیلی زیباست با برند سوپر ماریو چقدر لبخند زیبایی رو لبشه آفرین به این سلیقه تون که حتی برای خرید جوراب تون هم چیزی رو انتخاب میکنید که با نگاه کردن بهش حس خوبی رو بهتون بده.

چقدر این تکنولوژی به ادم کمک میکنه و با یه سرچ ساده توی گوگل مپ هم همه ی مسیرها رو بهت نشون میده هم زمان و راهای رسیدن به مقصد رو. خدایا شکرت که چقدر کارها داره هر روز آسون تر انجام میشه.

چه زیبا بود پرچم کشورم ایران کنار پرچم کشورهای دیگه. وقتی دیدم پرچم ایران کنار سایر پرچم ها بالاست، یه حس غرور خوشایند و شادی ای بهم داد. افرین میگم به کسی که این ایده های بسیار زیبا و جالب رو داده و کسایی که اون رو اجرا کردن و این یعنی همه ی کشورها با هم دوستند. همه کشورها با هم در صلحن و این یه نگاه زیبایی به آدم میده. ممنونم ازتون مریم عزیزم و استاد مهربونم که چه زیبا با انگشتتون پرچم ایران رو دارین به ما نشون میدین.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۴
    208MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

237 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «باران» در این صفحه: 1
  1. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2474 روز

    سلام

    هدف این سفرنامه اینه که توجه به نکات مثبت و اجرای قوانین رو بهمون به صورت تصویری یاد بده. میدونم خیلی از دوستان نکات مثبت این قسمت رو نوشتن و من نمیخوام تکرارشون کنم. میخوام بگم با اینکه من هنوز اول این مسیرم، گاهی با دیدن رفتارهای بقیه احساس میکنم دارم تو دنیای دیگه ای زندگی میکنم! منظورم تخیل و تجسم نیست. نوع نگاه من به خیلی از مسائل و احساس من تغییر کرده و گاهی بدون اینکه قوانین رو به خودم یادآوری کنم، به نکات مثبتی توجه میکنم که دیگران اصلا نمیبینن!

    مثلا دو روز پیش من به جشن تولد دوستم در یک رستوران دعوت شده بودم. وقتی که رفتیم متوجه شدیم که رستوران بدون اطلاع قبلی تعطیل شده! بقیه شروع کردن به گفتن اینکه: ای بابا چه بدشانسی! (و از اینجور حرفها) من اما یک ذره هم احساسم بد نشد. به دوستم گفتم مطمئن باش قراره بریم یه جای بهتر. تقریبا نیم ساعت بعد ما تو یه کافه باغ خیلی زیبا بودیم. من به خودم اومدم دیدم چقدر واکنش من با بقیه متفاوت بود!

    تو کافه یه خانومی بود که سفارش میگرفت و تحویل میداد. از اونجایی که دوستان کمی اطراف میز راه رفتن و عکس گرفتن، اون خانم با لحن عادی گفت خیلی نمیتونین توی فضای کافه رفت و آمد کنین چون بقیه اذیت میشن.(حرفش هم کاملا درست بود) اما تقریبا تمام کسانی که تو جمع ما بودن به خاطر همین حرف از این خانم بدشون اومد و دو نفر هم نظری ندادن. من بدون اینکه یاد قانون و استاد بیفتم، فقط ویژگی های مثبت اون آدم رو میدیدم.

    بقیه میگفتن: این چرا اینجوریه؟ اعصابمونو به هم میریزه! چقدر خل و چله و….

    من از شنیدن این حرفها خیلی تعجب کردم! به نظر من رفتارش خوب بود و به فکر آرامش و سکوت محیط کافه بود، تمام مدت لبخند میزد، با خوشرویی ازمون عکس میگرفت و صداش قشنگ بود. علاوه بر اینها، دوستم شمع تولدش رو تو خونه جا گذاشته بود و اون خانم با روی خوش چند تا وارمر به جای شمع گذاشت روی کیک در حالی که چنین وظیفه ای نداشت. اینها چندتا از چیزهایی بود که توجه من رو جلب کرده بود. اما بقیه فقط از اون خانم بدی میدیدن! یعنی انگار نه انگار که همه ی ما یک شخص رو داشتیم میدیدیم! وقتی به خونه برگشتم تازه یاد قانون افتادم و خودم رو تحسین کردم که دارم تغییر میکنم. گاهی اوقات فکر میکنم وقتی من که هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم، اینقدر نوع نگاهم متفاوت شده، پس استاد داره تو چه دنیای متفااااااوت تری زندگی میکنه! البته این سفرنامه هم مدرکشه!

    ………..

    از این حرفها بگذریم، یک نکته ی مثبتی در سفرنامه هست که تا به حال ندیدم کسی بهش اشاره کنه. سه نفر آدم تو آر وی دارن زندگی میکنن و دائم خرید میکنن. آر وی چقدر فضای زیادی برای جا دادن اینهمه وسایل داره! این فضای زیاد امکان راحت خرید کردن و مرتب نگه داشتن آر وی رو فراهم میکنه. خیلییییییی عالیه! فراوانی کمد در آر وی :)

    استاد و خانم شایسته ی عزیز ممنونم به خاطر سفرنامه، دوره ها و کلا این سایت. خیلی خوبید. دوستتون دارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: