سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

امروز که داشتم این قسمت رو می دیدم، با خودم گفتم: این سریال سفر به دور امریکا واقعاً نیاز بود برای همه بچه های سایت تا نحوه اجرای قانون در عمل رو ببینن.

من تازه فهمیدم چطوری باید زندگی کرد؛ چطوری باید به نکات مثبت توجه کرد؛ چطوری باید تحسین و سپاسگزاری کرد؛ چطوری باید احساس خوب سپاسگزارانه در خودمون ایجاد کنیم؛ چطوری احساس فراوانی رو ایجاد کرد؛ چطوری باید عشق ورزید؛ چطوری باید اعتماد به نفس داشت؛ چطوری با خودم و دنیای اطرافم در صلح باشم و…

این سفر به دور امریکا، داره اصول رو در تمام جنبه های زندگی با زبان تصاویر، بهمون آموزش می ده. دارم به این نتیجه می رسم که اگر توانایی تمرکز روی نکات مثبت رو در خودمون بسازیم، همین کافیه و واقعا هم این حرف درسته.

استاد و خانم شایسته دائما در حال توجه به زیبایی ها نکات مثبت و تحسین کردن هستند و این توانایی بزرگ و اساسی ای هست برای راضی بودن از زندگی.

واقعا چقدر موضوع مثبت در زندگی ما هست که می تونیم تحسینشون کنیم. فقط باید بینا بشیم و بهشون توجه کنیم. هر روز تجربه های جدید مثبت وارد زندگیمون می شه و کار ما اینه که بهشون توجه کنیم.

من خودم امروز کلی اتفاق خوب رو تجربه کردم و این به خاطر کنترل کردن کانون توجه ام هست. هر روز اتفاقات خوب بیشتری رو هم تجربه می کنم چون هر روز بیشتر زیبایی های زندگیم رو تحسین می کنم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵
    163MB
    11 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

250 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سید کاظم فلاح» در این صفحه: 1
  1. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3334 روز

    آرمین جان دوست عزیزم سلام

    فقط از خدا میخوام همه بچه های سایت استاد یه زمانی این کامنت منو بخونن چون حامل تصویری هست که هممون بهش نیاز داریم

    امروز نیاز به هدایت داشتم و روی دکمه مرا به سمت نشانه قدم بعدی هدایت کن کلیک کردم.

    به قسمت ۶۵ سفرنامه هدایت شدم و شروع به خوندن نظرات کردم.

    اول بزار یه چیزیو بگم. اگر واقعاااااااااا ایمان داشته باشی خدا هدایتت میکنه میشینی با تمام دقت اون صفحه ای رو که به سمتش اومدی رو میخونی و فایلشو میبینی. اما اگر گفتی حالا بعدا میبینم یا بعدا میخونم الان حسش نیست، بدون که خیلی ایمان نداری که قراره علمی از آگاهی پروردگاه حکیم و خبیر در اون صفحه بهت داده بشه تا مسئلت حل بشه.

    من نشستم با دقت صفحه اول این فایل رو خوندم. وقتی رسیدم به این جمله تو که نوشته بودی :

    🌷قفلی ک به حساب ها و جیب ها و وضعیت مالی خود , بنام قفل دولت و حکومت , قیمت ارز , سرمایه و داشتن پارتی زدیم

    ناگهان تصویر عجیبی در ذهنم نقش بست. تصویری که انگار خیلی از محدودیت های ذهنیم رو برام روشن کرد. تصویر خیلی واقعی بود! یعنی با اینکه به مانتیور نگاه میکردم اما ذهنم منو به فضای اون تصویر برد و به صورت شفاش دیدمش! همین الان که دارم مینویسم بدنم از شدت ترس یا شوق و هیجان داره میلرزه از اون تصویر

    تصویر این بود :

    بی نهایت کانال یا لوله بزرگ آب رو تصور کردم. از این کانالهایی که زیر زمین قرار میگیره و یه آدم میتونه از توش رد بشه

    از تمام این کانالها داشت پول و طلا و جواهرات و شمش طلا و سکه طلا و هر جور ثروتی که فکرشو بکنی با فشار زیاد به بیرون میریخت و سرازیر میشد

    من در دهانه یکی از کانال ها ایستاده بودم و یکی از دستانم به دهانه کانال با دستبند و قل و زنجیر بسته شده بود. کانالی که من در کنارش ایستاده بودم ثروت خاصی ازش بیرون نمیریخت! حتی اگر هر از گاهیی سکه و اسکناسی ازش بیرون میریخت من راحت نمیتونستم با یک دست بگیرمش! و بنابر این نمیتونستم ثروت خاصی جمع کنم. اما من داشتم کانالهای دیگه رو میدیدم. من داشتم میدیدم که از کانال های دیگه ثروت داره فوران میکنه، اما دستم بهشون نمیرسید. چون یکی از دستام به دهانه کانال خودم قل و زنجیر شده بود و نمیتونستم حرکت کنم.

    اما یه سری آدمم هستن که بدون اینکه به جایی قل و زنجیر باشن دارن بین کانالها میچرخن و هر چقدر میتونن ثروت جمع میکنن. من اونها رو میبینم!

    من تحسینشون میکنم و مدام به خودم امید میدم که منم به زودی مثل اونها از کانال خودم ثروتمند میشم، اما بعضی اوقات به خودم میگم آخه من که دارم به زیبایی ها و کانالهای ثروت توجه میکنم! من که حالم خوبه! من که دارم کارمو درست انجام میدم پس چرا از کانالِ من ثروت خاصی بیرون نمیاد؟!

    اون آدمهای ثروتمند و آزاد دارن با شوق و ذوق هی تشویقم میکنن! میگن چرا اونجا خودتو بستی به یه کانالِ خالی ؟ بابا قفلتو باز کن بیا اینجا، میتونی قفلتو باز کنی، اصلا اون قفل زوری نداره! کافیه دستتو بکشی تا قفلت بشکنه و رها بشی! بابا انقدر به اون کانالِ خالیه خودت گیر نده! چرا نقدو ول کردی چسبیده به نسیه؟! میخوای تا آخر عمرت اونجا واستی؟! مگه تو ثروت نمیخوای؟ خوب بیا از این کانالهای دیگر جمع کن. ببین چقدر ثروت زیاده. ببین هر چقدر که جمع میکنیم تموم نمیشه. نمیبینی این کانالها به خالق جهان وصله؟ بیا با ما باش. بیا لذت ببر. بیا اینجا خیلی خوش میگذره.

    وقتی که خودمو به کاری که دارم انجام میدم قفل نکنم و هی گیر ندم که فقط و فقط و فقط باید از طریق همین راه و از طریق همین محصول به رشد و پیشرفت مد نظرم برسم! وقتی خودمو به یه نفر قفل نکنم که فقط باید با این آدم خوشبخت بشم! وقتی فقط به یه راه برای سلامتیم و پیشرفتم و شادیم گیر ندم، میتونم راهکارها و ایده ها و ثروت های دیگه ای که از کانالهای دیگه جاریه رو ببینم.

    ما دوست داریم گیر بدیم بگیم از همین راهی که من میگم. خیلی اوقات میگیم من که قانون باور و قدرت ذهنمو فهمیدم! پس من میگم باید از چه راهی به خواستم برسم! در صورتی که این اشتباهه محضه! ما راهو نمیدونیم. اونی که هادیِ و کارش هدایت کردنه راهو میدونه. ما باید هادی رو باور کنیم و بهش اعتماد کنیم.

    در مورد بیزینسم، من کارمو برای رضایت الله انجام میدم و میدونم دوست دارم زندگیمو با چه کاری سپری کنم. اما دیگه اینکه من چجوری تو اون کار به موفقیت میرسم فکر نکنم سوالی باشه که جوابش دست من باشه! اینجا من به هادی نیاز دارم.

    من با این تصویر اشک در چشمام جاری شد و فکر نمیکنم دیگه هیچ وقت این تصویرو فراموش کنم. از رب العالمین سپاسگزارم که این تصویرو به من نشون داد و به یکی از تئوری های زندگیم تبدیلش کرد.

    یا قریب المجیب نیازمند تو هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: