سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵

سلام دوستان عزیزم

خدایا شکرت هرروز زیبایی بیشتر هرروز نعمتهای بیشتر،،استاد عزیز اونجایی که قفلهارو نشون میدی این باور قفل کردن چقدر ازدل این این قوانین میاد و به آدم میگه هرچیزی روکه میخوای یادت بمونه و درذهنت باورپذیرتر بشه این کارخیلی یه تلقین وباور محکم شدن وگره خوردن تصاویر با اون خواسته مون میباشد،،وگرنه ایول استاد توهم مثل منی اصلا اینکه به هیچ چیز نمیچسبی وقفل نمیشی،،واگر هرکدوممن کمی به وابستگی های قبل خودمون هم نگاه کنیم میفهمیم که چقدر عذاب آور و محدود باورداشتیم،،،،،

اما بااین حال با تمام اعتقادات وهمه جهان در صلحی این بهترین و افکار و آزادی گیست،،،،

نقشه زییای این رودخونه مانند اینه که بعضی اوقات زندگی وجهان رو از دیدبالاتر نگاه کنیم چقدر توانا تر و آگاه تر میتونیم زندگی رو مدیریت کرد،،،،

واقعا این فایل میگه زیبایی ها ونعمتها تمومی نداره،،،،

نباید به یک چیز چسبید ونباید مسیر پیش رو را ازدست داد و فقط باید رفتو لذت برد ازمسیر،،،،

واقعا این سفرنامه شده یه سفرماه عسل و عاشقانه،،،

وچقدر قشنگ مرزبین کنتاکی و اوهایو رو نشون دادی که مانند خیلی چیزها درزندگیست که بین خیلی ازچیزهای متفاوت باهم فقط یه مرز باریکه،،،،

چقدر رودخانه فوق العاده ای،،،

اصلا انگار همه زیبایی ها برای ما ازدوربین مریم عزیز گذرمیکنن وهمه چیز برای ما آماده شده از عکس گرفتن اوآدمهایی که بااون مجسمه زیبا بگیر تا اون بازارچه قشنگ و آب وهوای توپ که برنامه ریزی خداوند برا خانواده عباسمنش،،،،

ممنون مریم واستاد عزیز،،،،