سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵

به نام خدایی که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگیست

سلام به همه‌ی‌ همسفران توحیدی این مکتب

سریال سفر به دور آمریکا

قسمت 65

چه ایده جالبی توی پیاده رو اجرا کردن…حتی اسم پل ها هم نوشته شده بود…به این شکل میتونستی با اسم هر کدوم آشنا بشی…

چه قدر پل هایی که روی این رودخونه برای ارتباط بین دو ایالت وجود داشت تعداد اونها زیاد بود..چه قدر زیبا و مستحکم بنا شده بودن…هم برای عبور خودروها و هم برای عابرین پیاده…

چه قدر جالب بودن این گلها یا گیاهان اطراف این نمایی که از رودخانه طراحی شده بود…بلند و کشیده با ساقه هایی نازک..

چقدر همین فضاسازی های شهری زیبا هست…اینکه از بودن گلها و درختها ..سرسبزی طبیعت در اونها غفلت نشده اینجا رو زیباتر از آنچه که هست کرده..

اینکه استاد در مواقعی که حس شون مثبت هست و ذوق میکنن از کارهای خانم شایسته با گفتن عاشقتم من احساس شون رو ابراز میکنن خیلی زیبا هست..سادگی یک رابطه رو نشون میده ..اون احترام و حس صداقت و راستی رو داره..

چه ویو و منظره ی زیبایی از شهر در اینجا روی پل میشه نظاره گر بود…

چه قدر جالب که از بالای پل میشه عبور کرد…چه منظره های زیبایی رو میشه از اون بالا دید…چه سیستم جالبی قرار دادن..

چه قدر ساده و آسان که مرز بین دو ایالت تنها یه خط هست اونم روی پل که به سادگی میشه ازش عبور کرد با برداشتن تنها یک قدم …مرزها و محدودیت ها فقط توی ذهن ما هستن و ما همه یک ملتیم یک کشوریم..یک جهان رو تشکیل میدیم…

بازارچه محلی قشنگی بود…در حاشیه رودخانه جتی سرسره بادی هم برای بازی بچه ها داشت..

اینکه استاد به اون اقا پیشنهاد دادن که عکس دو نفره بگیرن ازشون…نشونی از اعتماد به نفس بالای ایشون هست که خودشون پیش قدم شدن و گام برداشتن برای زیباتر کردن جهان با همین کارهای کوچک…

چه قدر عرض این رودخانه وسیع و بزرگ هست..این جریان بی وقفه و پیوسته ی آب در اینجا فراوانیه…

چه دوربین خفنی داشت این آقای عکاس…هدا میدونه چه عکس های قشنگی ثبت کرده باشن با این دوربین و نوتیس کرده باشن برای شکار قشنگی های جهان…

با اینکه اعتقادی به زدن قفل برای استحکام و نگه داشتن علاقه ندارم اما در ظاهر جالب و قشنگ بود..استاد هدایت شدن و قفلی رو دیدن که به فارسی روش نوشته شده بود‌‌‌…

همه جا یه سری اعتقادات هست

دنیا تنوع رو میخواد همه باید باشن هما جور فکری همه جور علایقی…همه جور سلایقی باید باشه

آسمون ابری زیبایی رو امروز داشتیم…خورشیدی که با قشنگی و سماجت تلاش می‌کرد از پشت اون ابرها پرتوهای نورش رو به جهان بتابانه…

چه قشنگ بود…لباس دختری که روی پل از کنار شما عبور کرد.. لباسی خوشرنگ مایل به بنفش …‌چه اندام زیبا و خوش فرمی داشت..

گل های زیبایی که روی پل بود..حتی از قشنگی های گلها و گیاهان روی پل هست…

چه قدر لذت بخش هست اسکوتر سواری …جمعی این دوستان‌‌‌..

آرایشگاه و خانمی که مشغول انجام کارش به بهترین نحو بود.‌‌.چه قدر همه چیز عالی و محیط تمیزی داشت…

شیطنت استاد در عبور از فضای کوچک تونل مانند که هر بار با چهره ای جدید بیرون میومدن….چه قدر بیشتر خوش میگذره وقتی همراهی این چنین داشته باشی…

یه فروشگاه جالب با مجسمه ای از کاراکتر ها و ابرقهرمان ها مختلف جهان …چه قدر همه شون زیبا بودن…مرد عنکبوتی ، لاک پشت های نینجا و خیلی از شخصیت های معروف کارتونی دیگه…

خداروشکر که تا به این لحظه همسفر شما در برنامه سفر به دور آمریکا بودم…

5/بهمن‌ماه/1402