دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
امروز که داشتم این قسمت رو می دیدم، با خودم گفتم: این سریال سفر به دور امریکا واقعاً نیاز بود برای همه بچه های سایت تا نحوه اجرای قانون در عمل رو ببینن.
من تازه فهمیدم چطوری باید زندگی کرد؛ چطوری باید به نکات مثبت توجه کرد؛ چطوری باید تحسین و سپاسگزاری کرد؛ چطوری باید احساس خوب سپاسگزارانه در خودمون ایجاد کنیم؛ چطوری احساس فراوانی رو ایجاد کرد؛ چطوری باید عشق ورزید؛ چطوری باید اعتماد به نفس داشت؛ چطوری با خودم و دنیای اطرافم در صلح باشم و…
این سفر به دور امریکا، داره اصول رو در تمام جنبه های زندگی با زبان تصاویر، بهمون آموزش می ده. دارم به این نتیجه می رسم که اگر توانایی تمرکز روی نکات مثبت رو در خودمون بسازیم، همین کافیه و واقعا هم این حرف درسته.
استاد و خانم شایسته دائما در حال توجه به زیبایی ها نکات مثبت و تحسین کردن هستند و این توانایی بزرگ و اساسی ای هست برای راضی بودن از زندگی.
واقعا چقدر موضوع مثبت در زندگی ما هست که می تونیم تحسینشون کنیم. فقط باید بینا بشیم و بهشون توجه کنیم. هر روز تجربه های جدید مثبت وارد زندگیمون می شه و کار ما اینه که بهشون توجه کنیم.
من خودم امروز کلی اتفاق خوب رو تجربه کردم و این به خاطر کنترل کردن کانون توجه ام هست. هر روز اتفاقات خوب بیشتری رو هم تجربه می کنم چون هر روز بیشتر زیبایی های زندگیم رو تحسین می کنم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵163MB11 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
الله اکبر از این کلمه .. عاشقتـــم ..
ای جانم به این طرحِ شماتیک چقدر خلاقانه چقدر تمییز چقدر دقیق چقدر زیبا چقدر عالی از هر نظری خداروشکر خداروشکر.
خداروشکر میکنم که یک روز دیگه یک قسمت دیگه اینجام بازم، دقیقا بهترین جایی که باید باشم خداروشکر میکنم برای فرصت دوباره زندگی، خداروشکر میکنم که قدرتِ خلق زندگی بهم داده شده و من میتونم با کانون توجه ام هم باور سازی کنم و هم هر چیزی که میخوام را وارد زندگیم کنم.
میخوام در مورد چندتا جذب بگم همین الان و همین امروز: Join Today!
یوهووووو ها ها ها ( دارم آهنگ ضرب دارِ عربی گوش میدم خواهر زاده ام گفت دایی چرا آهنگ های بندری و عربی و شمالی و کردی و لری با گیتار نمیزنی؟؟؟ دقیقاا همین را گفت و تازه گفت تو که بابا میتونی از هر شعری آهنگش را بزنی، چرا گیر دادی به آهنگ بارون بارون بابااا – لبخند) it’s Good Idea تو این فکرم که گوشی را خریدم ( ولی قبلش توی ذهنم از همین الان چندتا آهنگ دیگه شادِ محلیی فقط؛ مثل دو سال پیش بخوانم و Share کنم توی یوتیوب و اینستاگرام جذاب و بی نهایت شادی را انتشار بدم، خودم خودم هر وقتی که میرم کلیپ های خودم را میبینم بعد از چند سال چقدر خوشحال میشم همین آهنگ بارون بارون را با گیتار زده بودم خیلی خوبه خیلی خوب میاد وقتی میزنم وقتی هماهنگم خیلی همه چیز خوبه خداروشکر. اوکی توکل بر خدا)
نکته: از آهنگ های شاد شمااا استقبال میکنم. ( لبخند ) برای من بفرستید ..
خُب، فایل را نگاه کردم .. خوابم میومد راستش
از این ور دوست نداشتم بخوابم از این ور هم دوست داشتم ادامه بدم و فایل را نگاه کنم و فقط ادامه بدم
تو خواب و بیداری بودم زیر کولر هم که نشستم اتاقم ( کهکشانم) هم تاریک و تاریکش کردم زیر نور آفتاب گرما بخشِ خوزستان
بعد نمیدونم چی شد که هدایت خدا بود رفتم کامنت بخوانم و دقیقا از 41 کامنت تایید شده تا الان، 41امین را هدایت شدم : مریم جان : نوشته بود 1 مهر 98
“ وقتی که اول فایل گفتید میخوام پیاده از ایالت کنتاکی برم اوهایو توی مغزم ناخود آگاه یادم به نشونه دیروزم افتاد که دقیقا توی اون فایل هم گفتید قبول درید اگر هر فردی با هر شرایطی بخواد پیاده بره از شهر خودش به هر کشوری که دوست داشته باشه و ذهنم گفت بله که میشه هزاران نفر هستند که میرن پیاده روی اربعین .من تو مستندها خیلیها رو دیدم که پیاده جهان گردی میکنن وحتی یاد مارکوپولوی خودمون توی سایت افتادم که بارها نوشته بود که پیاده از شهری به شهر دیگه سفر کرده واز دیدن زیباییها لذت برده. از همین جا بهت سلام میکنم دوست خوبم مارکوی عزیز . ”
حالا دیشبم که زیبا جان ( خدا جون توسط دست مهربونش) نوشت که محمد یکی از بهترین شاگرد های استادِ که داره از زندگیش لذت میبره … هله هله هله ( اونجای اهنگ رسیده که ضربِ و باید بدنو حسابی شَک بدی) واقعا اگر موسیقی و رقص نبود چی میشد!! خیلی خوبه خداروشکر هاه ها
الان رفتم توی تلگرام و یک کانال درست کردم تا اهنگ های شادددمم را اونجا به اشتراک بذارممم. Let’s do it The King
آقاا خدای من اصن روزممم تغییر کرد ساخته شد خدایاا شکرت، واقعا هر خیری میرسه از جانب و لطف و مهربانی توست دمت گرم که ایمان هیچ کسی را ضایع نمیکنی ( نشانه اش هم اینه که یک دفعــــــــه هااا صدای باند زیااددد شد خدای من خدای من .. قبلش انگار بافلر ماشین توی اگزوز را گذاشته بودند صدا خفه کن – دارم واسه رانندگی میخوانم عجب مثالی شد یوهووو )
آقا بعد همون موقع که این پیام را خواندم اشکــــم صاف سرازیر شد دقیقا خودِ خدا بود این پیام که در زمان و مکان مناسب بهم رسید ..
میدونی همون جا بود که به خودم گفتم دممممممم گرممم که مینویسممممممم دمممم گرممممم تحسین بارون میکنم خودم را که ببین میگه خدا هر کاری بکنی به نفع خودته اگر اون روز نمی نوشتم احتمال زیاد هم امروز این پیام را نمیدیدم … و این چقدر در لحظه بودن را نشون میده.. بازمم دمم گرم بینظیرمممممم خدایا دمت گرم عاشقتممم دوست دارممم ممنونم که من را خلق کردی میدونم که بهم افتخار میکنی هله هلههه دمک حــــار
بعد از این پیام بازم خوابم گرفت ولی این بار خیلی احساسم بهتر بود .. حالا دقیقا قبل از اینکه این قسمت را شروع کنم
قسمت دیروز قسمت 64، یک قسمت داشت آخرش که رقص بود و گفتم که من چقدر رقص را دوست دارم و اصلا یک فرکانس نابِ محمدیه اصلا اصلِ شادیِ خیلی خوبه خیلی قویه لامصب .. من قسمت 11 و 64 را که رقص توشونه بارهااا نگاه کردم همین امروز و دیروزم خب همون قسمت 64، اتفاقا دیشب که کامنت را نوشتم نوشتم و تحسین کردم نوازنده را چقدر گیتار قشنگ میزنه …. دقیقااا خدای من خدای من
چه اتفاقی افتاد همین امروز؟
خواهر زاده ی عزیزم که اومد پیشم، گفت دایی گیتار و بگیر بزن … حالا من هنوز خواب و بیدار بودم این اتفاقم بعد از خواندن کامنت مریم جان بود
بعد گیتار را گرفتم و دقیقه های زیادی را داشتم میزدیم و میخواندیمم چشم هامو بسته بود ( چون خواب بودم – خخ ) بعد همون لحظه دیدممم و بهم گفت که عه پسر من دیشب و همین امروز داشتم به چی توجه میکردممم؟؟؟ دقیقا دقیقا دقیقا هموناا واسم اتفاق افتاد .. بعد جالبیش اینجاست که من جلوی اون سِن که بچه ها داشتند میرقصیدند خیلی رقص ساده اشون را دوست داشتم و دارم و یک لحظه هایی وسط خواندن چشم هامو باز کردم … چی را دیدم؟؟ ععععهه خدای من
دیدم آنیااای عزیزم داره همون جورییی میرقصه همون جوری دقیقااا همون جوری حالا بازم بگم که این آدم آنیای عزیز 8-9 ساله هیچ وقتی اینطوری ندیدمش که برقصه ..
خلاصه اینکه:
* 100% به هر چیزی توجه کنی همون را وارد زندگیت میکنی
همون موقع اانقدرر انرژی مثبت گرفتم که رفتم قهوه زدم و جاتون خالی و بعد گاز را پاک کردم و جارو زدم و تمییز کردم یک مسئله را حل کردم خداروشکر ( لای کابینت و سینک را چسب سیلیکونی زدم ) و به خودم افتخار کردم و میکنم که تونستم حال خوب بیشتری را به خودم هدیه بدم .. بعد تخم مرغ گذاشتم آب پز بشه واسه Gym و الانم میخوام برم باشگاه و بعد بیام این قسمت را دوباره ببینم و بنویسم به امید خدا و نظرها را بخوانم و کلی عشق و شادی بیشتری را به امید خدا به اشتراک بذارم ..
دوست دارم الان این را بنویسم:
کسانی که ایمان دارند هرگز نه ترسی از آینده دارند و نه غمی از گذشته
ساعت 5 pm و فعلا: دوستون دارمممم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
—
11 pm
اعتماد به نفس عزت نفس خود باوری همه چیزه همه چیزه
انقــــــــــــــدر این کفه سنگینـــــه که نمیخوام هیچ چیزی دیگه برای ادامه این سفرنامه بنویسم. انقدر سنگینه که اگر به قول مریم جان تحسین برانگیز ملکه ی خداوند، به قول استاد جان تحسین برانگیز پادشاه خداوند بر روی زمین، اگر اگر این اعتماد به نفس و عزت نفس را روی یک کفه و اگر تمام عوامل موفقیت و رستگاری را روی یک کفه دیگه قرار بدی، با اختلاف کفه اعتماد به نفس و خود باوری پایین میاد. that’s it.
من فوق العاده ارزشمند هستم.
من پاره ای از خدا هستم و دسترسی به تمام نعمت های خداوند دارم.
من توانایی خلق هر چیزی را دارم
من توانایی حل هر مسئله ای را دارم.
تمام جهان با تمام نعمت هایش برای من خلق شده و تمام جهان سرای من است و مسخر من است.
من باور دارم لایق هم صحبتی با خداوند هستم
من لایق دریافت الهامات هستم
من لایق تجربه ی همه ی نعمت های خداوند را دارم
من لایق یک زندگی راحت و ساده و سرتاسر از عشق و شادی و خنده و ثروت را دارم
تمام تمام تمامممم همین
من الان یک مقدار خوابیدم خدای من توی خواب انگار فقط بهم میگه فقط همین فقط همین یعنی توی خواب ادامه ی این کامنت بهم گفت فقط همین را بنویس فقط همین.
فقط همین احساس ارزشمندی ارزشمندی ارزشمندی
احساس پادشاهِ خدا بودن باورش: همین را باورش کن.
تمامممم
خدایا شکرت
26 مهر 98…
وقتی فایل 64 سفرنامه را داشتم میدیدم اونجا که یک کنسرت خفن توی پارک داشتند Play میکردند
و ادمای دوست داشتنی و زیبارو و واقعا جذاب و خوشتیپ که اون روی مثبت و خندون و شاد و هپیی زیبای خودشون را جلوی دوربین مریم جان که هیچ! بلکه یک سوپر خانواده استثنایی نشون میدادند،
این سوال برام مرور شد که:
واقعا در آینده میتونم چه برنامه هایی داشته باشم وقتی هدایت بشم به اونجایی که دوست دارم؟!
همون لحظه حسم گفت نیازی نیست بهش فکر کنی فقط لذت ببر .. الان را زندگی کن و لحظه های بعدت ساخته میشه
همون لحظه که این گفتگوی ذهنی انجام شد من استاد را دیدم که کنار اون زوج دوست داشتنی.
تایید شد!
وای خدای من این پللل چی میگه
خدای من .. خوابم میاد بهتره بخوابم و برم در آغوش گرم خدا .. به امید دیدار مجدد اگر صبح از خواب بلند شدم حتما داستان های زیادی دارم که بگم
فقط بگم که دوستون دارم
+
دیشب قبل از دیدن قسمت 64 و 65 با هم، هدایت شدم به سخنرانی از TED خدار درون آن ها با توجه به فرکانس هایی که فرستاده بودم، سخنرانی زیبا و الهام بخشی را بهم پیشنهاد داده بودند منم نشانه ی خدا را اکسپت کردم و دیدم!
Susan David – The gift and power of emotional courage
” احساست را بیان کن ”
این برام روشن شد، خداروشکر به خاطر هدایت لحظه ای من توسط خداوند یکتا
وقتی قسمت 65 را اولین بار دیدم خیلی برام جالب بود!
اینکه دوباره یک مسیر طولانی و به شدت زیباا و خارق العاده و متفاوت را میشه حتی لختم دوید و لذت برد و احساست غرق در احساس خوب باشه.. میشه اسکوترت را برداری .. یا اصلا لانگ برد و یا اسکیت برد را میشه هلی شات را بندازی بالا و خودت را سوژه انتخاب کنی و بیاد دنبالت تا تصاویر عالیی هوایی را ازت بگیره
یا اصلا اون غروب زیبا
اون ساختمان ها! بینظیررتر از هر ساختمون دیگه ای بهم احساس قدرت و فراوانی و ثروت داد
ohio حسی که بهش داشتم نسبت به شهرهای دیگه آمریکا، احساسی متفاوت بهش داشتم
انگار خونه ی خودم واقعا اونجاست
همین حس لازم بود تا کمی در مورد اوهایو قبل خواب بیشتر بدونم، اولین چیز جالبی که خواندم و دیدم
شعار این شهر
” With God, all things are possible ”
یک کوچولو شاید الان متوجه شدم که چرا این شهر حسم خیلیی بهش متفاوته، خدااروشکر عیب نداره گذشت زمان و همینطور با همین فرمون پیش رفتن همه چی را خودش مشخص میکنه.
یک چیز جالب دیگه وقتی ویکی پدیای فارسیش را خواندم یک تصویر هست که کل ایالت های آمریکا را نشون میده و توی هر ایالت یک کشوری را نوشته که یعنی میزان تولید ناخالص اون ایالت به اندازه ی کل اون کشور
حدستون درسته! واوو
دقیقا ایران را نوشته!
آخرین آمار در سال 2012، که تولید ناخالص داخلی اون ??????? میلیارد دلار بوده و هم میزان تولید ناخالص داخلی کشور زیبا و ثروتمند ایران بوده!
از مشاهیر این سرزمین، برادران رایت … پرواز
نیل آرمسترانگ .. پرواز و ماه
استیون اسپیلبرگ .. استاد جلوه و موشن گرافیک و …
+
2 آبان 98
03:33
سلام استاد جان
سلام دوستای بینظیرم
استاد، از آخرین پیامم روی سفرنامه 8 روزه که میگذره و من اتفاقات زیادی برام افتاده!
میخوام در مورد مهم ترین اتفاقی که برام افتاده و از تعهد جدیدی که برای جور دیگه زندگی کردن بگم نگاهی که عملم دارم بهش میکنم.
فکر میکنم توی دوره ی کشف قوانین زندگی بود که خدای درون شما یک جمله ی ماندگار در ذهن ها و قلب ها گفت و اونم اینه :
” با رسیدن به خواسته های بیشتر به احساس خوب نمیرسی
ولی با رسیدن به احساس خوب تر به خواسته های بیشتری میرسی ”
توی این هشت روز من بعد از مدت ها به این جمله واقعا رسیدم چرا؟
چون که به خواسته ای که نزدیک 2 سال بود : راه اندازی کافه درون من شکل گرفته بود
رسیدم
اما میخوام بیشتر از احساسم توضیح بدم
روز اول و روز دوم که رفتم برای آموزش خیلییی احساسس بینظیری داشتم خیلیی هنوز برای من این خواسته چه جوری بگم، خیلیی عالیی بود
اما روز سوم و چهارم دیدم دقیقا دیدم که احساسم اون روز اولی و دومی نیست! حرف های ناخواسته ای را میشنیدم! از اون جایی که دوست دارم واقعا در مورد کارهام در مورد رفتارهام و نتیجه هایی که میگیرم نسبت به انرژی که برای هر چی میذارم ” تفکر ” کنم و مقایسه کنم و مثل یک کارگردان بنویسم.
بعد از همین تفکر خدای درونم گفت ” فردا ” نرو یعنی همین روز چهارشنبه که گذشت و الانم بامداد پنج شنبه هستیم نرووو
و بمون و کاری که من بهت میگم انجام بدم و منم دقیقا مثل شما استاد جان ( و هر انسان دیگه ای که زندگی را آسون گرفته تا آسون ببینه : یا به عبارتی هدایت خدا را آسان گرفته تا نشانه ها را خیلی راحت ببینه و تایید کنه و سپاس گزارشون باشه ) یاد گرفتم که انعطاف پذیر باشم و هدایت خدا را Accept کنم
منم همینکارو کردم صبح بلند شدم و پیام دادم که به امید خدا فردا میام همین. ایشونم ( صاحب کافه ثروتمند ) باشه عزیز.
از اون جایی که روز سوم و چهارمم نرفته بودم GYM یک خورده انگار بدنم ناراضی بود!
من واقعا اعتیاد عالی دارم به ورزش و Workout چون میدونم مهم ترین چیزِ هر کسی را و من را قوی میکنه و اونم
” اعتماد به نفس و عزت نفس ” من را به شدت قوی تر میکنه
اعتماد به نفس و عزت نفس و احساس لیاقتی که واقعا زیر بنای هر موفقیتی هست”
بهم میگه تو میتونی
تو توانایی
تو قدرتمندی
غذا خوردن من را بیشتر و لذت بخش تر میکنه
و اینکه قطعا بدن زیباتر و خوش اندام تری بهم میده، همینجور که تا همین الانم یک مدل خیلی خوشگل و زیبا و جذاب هستم.
که اتفاقا خدا جون امروز وقتی رفتم باشگاه بعد سه روز بهم اولین ایده ی عکاسی مدلینگ را بهم داد. خداروشکر خداروشکر خداروشکر
آره استاد جان دیدم که با رسیدن به این خواسته و هر خواسته ی بزرگ و کوچک دیگه ای به احساس بهتر نمیرسم اما با بیشتر ماندن در احساس خوب با توجه به داشته هام خواسته های بیشتری را جذب میکنم که بشن اون موقع حالا جز داشته هام! یوهوو چه جمله ای شد، آفرین به خدای درونم وجود ارزشندم
و داشتم با ” خدایا شکرت ” صحبت میکردم و حسم گفت در مورد این برداشتت بهش بگو
جالب بود وقتی بهش گفتم به خواسته ام رسیدم ولی توی روزهای بعد حسم خیلی پایین تر اومده
قبل از اینکه این برداشتم را بهش بگم گفت:
به خاطر اینکه خواسته ی بزرگتری را انتخاب نکردی”
آدمای موفق و ثروتمند و سپاس گزار همیشه قبل از رسیدن به خواسته ی ارزشمندشون، خواسته ی بزرگتری را انتخاب میکنند.
WOw
من به خواسته ی بزرگترم فکر کردم
اینکه حالا دوست دارم کل بار گرم و سرد را خودم ببندم و با بهترین آدما و دوستام در سرتاسر دنیا مشورت بگیرم بهترین باریستاها و بارتندرها و اونا را هم بیارم تو کار و یک گروه را شکل بدم و هر جای دنیا سفر کنیم و گروه را ببرم و راه اندازی کافه کنیم. چقدر خفنه! و بازم خیلیی بزرگتر و بزرگتر از این خواسته و نگاه قشنگم هست.
اینجوری هم ثروت بیشتری خلق میکنم و هم مولد ثروت خواهم بود. دستی از دستان بینظیر خدا برای روز رساندن به پاره هایی از وجود ارزشمند و مقدسم
خدایا شکرت که موقع نوشتنم ذهنم را هدایت میکنی و ایده میدی و خواسته ی بزرگترم را به شفافیت و وضوح میرسونی.
همینه از تو خداوند یکتا غیر از این انتظاری نیست.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
یک چیز مهم عملی دیگه!
وقتی این فایل را همون چند روز قبل بار اول دیدم این خواسته برام به وجود اومد که واقعا منم دوست دارم وقتی حسم بگه لباسمو در بیارم توی شهر توی عموم وقتی قصد دارم دو کنم
این فرصت تازه را خدا چند شب پیش وقتی چند نفری با دوستای گلم از کافه زدیم و رفتیم به بزرگترین و شلوغ ترین پارک شهر بهم داد خدا جون یکتا و مهربون و رزاق من
اولش حسم بهم میگفت نه!
ولی ” اینو به خوبی میدونستم که این نجوای شیطان و قلب مهربون و تپنده ام برای خدا بهترین دوست و یار و یاورم
همین که به یاد آوردم، این کارو انجام دادم و ورزش کردم و چقدر از بدن ورزیده ای که دارم تحسین شدم و خودم چقدر بازم احساس بهتری بهم دست داد
باید رها شدد رهای رها از اون قفل های زده شده …
خدایا شکرت که بازم بهم فرصت دادی که بنویسم و تجربیاتم از استفاده و استفاده نکردن قانون به اشتراک بذارم.
آها راستی
چند روزی بود که دقیقا قبل از رسیدن به خواسته و همینطور دو روز بعدش خیلیی توجه میکردم به داشته هام و سپاس گزاری میکردم به خاطرشون
ولی چند روز بعد این کار خیلی کم شد و من تنبلی میکردم و خوابم میگرفت
یعنی حسم میگفت بنویس و منم یکمی مینوشتم بعد یک چیزی به ذهنم میزد ( ادیت عکس های سفرم + انگیزشی طور ) میرفتم انجامش میدادم
و بعد انقدر غرق اون کار بودم که خوابم میگرفت.
وقتی مقایسه کردم چهار روز اول را با چهار روز دوم را دقیقا دیدم “روزهای اول” چقدر با سپاس گزاری از خدا و سپاس گزارانه زیستن و سپاس گزارانه تفکر کردن چقدر زیباستتت بی نهایتِ بی نهایته،
چقدر واقعا در” لحظه ” زندگی میکنم برای منی که “مهم ترین خواسته ام ” بیشتر درک کردن خدا و بیشتر یکی شدن با خودش و ماندن در احساس شدید خودش: یک روحِ مجرد فارغ از زمان و مکان همیشگی،
دیدم آره اره محمد
واقعا نیاز به یک ” تعهد ” دارم و تمرکز روی این تعهد
تعهد برای سپاس گزاری
اینکه اول صبحم را با سپاس گزاری شروع کنم و بنویسم از توجه و تمرکز روی داشته هام در آرامشگاه ” سپاس گزاری امروز اتفاق عالی هر روز ”
و آخرین کاری که قبل خواب رفتنم هم انجام میدم، سپاس گزاری نوشتن باشه سپاس گزاری برای تمام اتفاقاتی که امروز برای من رخ داد و مرورشون.
خدایا شکرت
الانم خوابم میاد ولی تعهد دادم تعهد که بنویسم ساعت 04:44
تعهد دادم که جور دیگه زندگی کنم
خودم میدونم شاید این لحظه اتفاق خاصی نیافته هر چند انتظار بهترین ها را دارم ولی میدونم که دارم با همین تعهد و جور دیگه نگاه و تلاش کردن برای جور دیگه نتیجه دیدنم چقدر من را بزرگتر میکنه و سطل دریافت نعمت های من را بزرگتر میکنه، میدونم با همین فرمون پیش برم چه اتفاقات عالیی که برام میافته
اصلا اینا هیچ من چقدر به مهم ترین خواسته ام بیشتررر میرسممم
و همین یک سوخت جتِ برای من
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر
این قسمت بینظیر بود
استاد جووون ممنونم از شما به خاطر عاشقتم عاشقتم هاات که عاشقشونم
به خاطرخنده ها و کلام شیرین وشوخ طبعت که من عااشقتمم
به خاطر فراثروتمند بودنت از تو سپاس گزارم
خدایا شکرت به خاطر زیبایی هایی که در این فایل ارزشمند دیدم
به خاطر این مسیر پیاده روی بینظیر
خدایا شکرت به خاطر هوای بینظیر و ابری
خدایا شکرت به خاطر عظمت و زیبایی این پل که کنتاکی را به اوهایو وصل کرده
خدایا شکرت به خاطر بازارچه ی زیبا و رنگارنگ و اون بچه های در حال بازی کردن خدایا شکرت به خاطر این فراوانی و ثروت و عظمتی که من میبینمو احساس میکنم
خدایا شکرت به خاطر آدم های شاد و ثروتمند و مهربونی که من میبینم
خدایا شکرت به خاطر این عروسک خوشگل و عکس های زیبایی که استاد جان از این دو نفر باحال و خوشگل و شاد دو پاره مقدس از من گرفت
خدایا شکرت به خاطر عظمت این رود عظیم و پهناور و جت اسکی های خفنی که دارن عشق و حال میکنن
خدایا شکرت به خاطر این قفل های رنگی رنگی
خدایا شکرت به خاطر اینکه توی دنیایی زندگی میکنم که همه چی هست همه نوع سلیقه و فرهنگ و باوری : چون به همه چی نیازه توی این دنیا و چقدر واقعا زیباتر شده از وقتی این نگاه فراوانی در ما ایجاد شده
واوو خدای من چه گل های زیبایی چه بوی عالیی اوووف خداروشکر
خدایا شکرت به خاطر لیدی و جنتلمن هایی که با اسکوتر با اون خنده های زیباشون با اون لباس های برند و با کیفیت و قشنگ و تمییز و خوش بوشون دارند عشق میکنند
خدایا شکرت به خاطر این پرنده های همیشه در حال پرواز و حرکتتتت و نه توقف و سکون
خدایا شکرت واوو چقددر ماشین پارک شده و در حال حرکت خدایا شکرت به خاطر اینکه منم احساس لیاقت بهترین ها را دارم
خدایا شکرت به خاطر واقعا این سرسبزی و این تابلو هاا
خدای من خدای من
چقدرر اوهایوو قشنگه چه ابرساختمون های زیبا و سر به فلک کشیده ایی واوو من عاااشق این شهرر شدم حسابیی
خدایا شکرت به خاطر این سالن زیبایی که این خانم با عشق و تمرکز داره کارشو انجام میده
خدایا شکرت به خاطر ” مسیر آسان ” انتخاب همیشگی
خدایا شکرت به خاطر این همه شخصیت کارتونی زیبا
خدایا شکرت به خاطر تجسم بینظیرم
خدایا شکرت به خاطر این خانم به شدت زیبا و با موهای خیلی قشنگش که در حال نواختن
خدایا شکرت به خاطر بچه هایی که در حال ورزش کردن و عشق و حال کردن هستند
خدایا شکرت به خاطر وجود ارزشمند و مقدس مریم جان
عاشقتونمم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای هدایتگر
به نام خدای روزی رسان مطلق
به نام خدای شادی آفرینـــــــــ
سلام سلام سلامممممم امروز و این لحظه پیامت را خواندممم تو شروعِ روز دل انگیزترمم شدی
مریم جاننن
من عاشقتمممم نفس
عاشقتم مرسی که نوشتی
مرسی که اون روز نوشتی
مرسی که برای خودت ارزش قائلی
دوست دارم ازت تشکر کنم بگم که چقدر فوق العاده ای
خدایا شکرت
الهی که همیشه قلبت و لبت و ذهنت شادددد و خندو ن و ثروتمند باشههه
جیبت پر از پول آزاد و ازاد رهای رهااا
الهی که همیشه ایمانت فعال و روحت آزاد جسمت و روح و روانت سالم و پایدارر عاشقتممم
ممنونم ازت خیلیییی امروز نیاز داشتم بهش وقتی دیدم اسمم را که نوشتی .. چی بگم ..
ممنونم
خدا حفظت کنه خدا بهت خیر بده خیر کثیرا عاشقتممم
دوست دارم
به خدا می سپارمت.