سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵

سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنشی

وقتی که امروز به این نتیجه رسیدم که دارم چند روزه شتاب و عجله الکی میکنم و انگار یه چیزی تو درونم کفت بسه استوپ ……

مهم در لحظه بودنه

مهم لذت بردنه

از لحظاتم ….. اینه که به زندگیم جون میده

همه برنامه هامو کنسل کردم و کفتم بشینم ببینم تو درونم چه میگذره ….

زدم رو نشونه ام ……

نمی دونم چطوری خدا انقد دقیق میتونه با آدم صحبت کنه

من امروز تو مدیتیشنم به خدا گفتم خدایا من قدرت و عظمت و توانا بودنت و قبول دارم و اصلا شک ندارم

چون این همه ستاره ، سیاره ، این همه مدار، کهکشان و ..

این همه متابولیسم و فعالیت های خودبخودی اعضای بدنم

اینا همه فقط از یه قدرت ما فوق طبیعی بر میاد

ولی خدا من چطوری بخشندگی و مهربانیتو باور کنم مثل این باور به قدرتت

می دونم تو قرآن چندین بار از کلمه غفور و رحیم گفتی ….. ولی دلم می خواد بهم بگی

بهم واضح بگی

که نشانه امروزم رو زدم و تو یه کامنت یکی از دوستان نوشته بود اینکه همه افراد به هم لبخند میزنن و استاد با فرد عصبی روبرو نیست اینه که اونا بیشتر از ما مسلمونا به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارن ….

اون لحظه قلبم یه طوری شد ازینکه خدا باهام اینطوری صحبت کرد 😍❤️❤️

تو کسب و کارمم دنبال زدن سایت بودن

ولی هر بار میرفتم بزنم انگار راحت انجام نمیشد منم که دیگه ایمان دارم خدا راحت کارها رو انجام میده

واسه همین دست نگه داشتم

تا اینکه تو کامنت یکی دیگه از دوستان راجع به همین گفت که خدا کارها رو واسه آدم انجام میده حتی زدن سایت اگه ایمان داشته باشیم و‌ باورش

با خوندن این جمله قلبم باز شد

انگار به خاطر این قضیه تحت فشار بودم

فکر میکردم الان قراره خودم به تنهایی انجام بدم و ……

ولی وقتی آدم خدا رو در کنار خودش باور داشته باشه

پس باید

تو عمل

تو حسش

هم ایمانشو نشون بده

من اگه ایمان دارم پس باید رها آزاد از زندگیم لذت ببرم ‌‌و موقع هدایت شدن سریع اقدام کنم

وقتی اون پل رو دیدم و اون مرز

و اینکه یه پای استاد روی یه ایالت بود و یه پاش رو یه ایالت دیگه

یاد شرایط خودم افتادم

اینکه میدونم باید برم مرحله بعد

اینکه میدونم کارم اینجا تموم‌شده

ولی همش فکر می کردم رفتن به سطح بالاتر

به جایی که می دونم خدا هدایتم کرده سخته

ولی این مرز و این پل

نشون داد راحته

توهم ذهنمه که منو می ترسونه

من نباید یه پام اینور باشه یه پام اونور

باید بگذرم و برم و دیگه هم پشتمو نگاه نکنم

بدونم که چه چیزهای قشنگی در انتظارمه ….

استاد جان

منم عاشق پیاده روی هستم

هر روز هم میرم اونم تنهایی

لذت بخش ترین لحظات زندگیم تو پیاده روی میگذره

چون دست خالی و سبک بار ، گذشتن رو بهم یادآوری میکنه

اینکه ما انسان ها باید در جریان باشیم

رو به جلو

بدون وابستگی

بگذریم و بریم

اصلا ویژگی این دنیا همینه …..

پیاده روی به من حس آزادی و رهایی میده

و این حس قشنگ ترین حس بین تموم احساس های دنیاست 🌹

مریم جان ازت ممنونم بابت فایل عالی که آماده کردی این هماهنگی آهنگ و ویدیو نشون دهنده عشقی هست که داری ….