سفر به دور آمریکا | قسمت 66

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

مریم عزیزم، حسم بهم میگه یه روزی میرسه که در زمان درست و مکان درست شما در مقابل دوربین ظاهر میشین چون خیلی از ماها این خواسته رو به جهان ارایه دادیم. من توی این سریال از شما آشپزی ساده هم یاد گرفتم. یعنی این روزا آشپزی های من کاملا تحت تاثیر فایلای شماست. اصلا موقع آشپزی یاد شما میفتم. مثلا من هیچوقت تو مرغ جعفری نمیریختم ولی این دفه ریختم و خیلی خوشمزه تر شد. شما واقعا کدبانو و هنرمندی که وسط پارکینگ لات توی آمریکا قرمه سبزی درست میکنی در حالیکه با یه دستت هم داری فیلم می گیری تا لحظات زیباتو با ما به اشتراک بذاری. مرامتو عشقه. بعید میدونم تابحال کسی به جز شما تو این مورد رکورد دار گینس شده باشه.

استادجون منم دلم آب افتاد و خیلی دلم قرمه سبزی خواست. بعد فکر کردم آشپزی توی خوابگاه زیاد کار راحتی نیس ولی الان که فک میکنم میبینم سختر از آشپزی وسط پارکینگ لات که نیست. به قول شما همه چیز ممکنه.

و اما این سبزیهای قرمه رو بگو که چقدر از آب گذشته و دنیا دیده ان و ماجراجو که از ایران اومدن و همراه شما این همه مسافرت رفتن. دست مامان گلتون هم طلا و الماس به خاطر این سبزی های خوش عطر.

یه نکته مهمی که به ذهنم رسید این بود که: همونطور که آشپزی های توی فایل برای من بدیهیه و تا میبینم سریع جذبش میکنم یا درست میکنم، همونطور هم بقیه نعمتهایی که تو فایلای شما میبینم می تونه برام اتفاق بیفته و تجربه اش کنم. مثلا یه ماشین یا خونه خاص یا یک شرایط خاص. باید این موضوع برام عادی و بدیهی بشه تا بهش برسم. 

چون باید باور کنم برای خدا همه خواسته های من بسیار ناچیز و بدیهیه. باید باور کنم خواسته های من از قبل در این جهان موجود هست و منتظرن تا وارد زندگیم بشن. فقط این من هستم که نیاز به طی کردن تکاملم و برداشتن مقاومت ها دارم. باید باور کنم که با طی کردن تکاملم میتونم به همه خواسته هایی که الان تو فیلم ها و رویاهام میبینم میتونم برسم. اونهم به سادگی. باید ایمان به غیب داشته باشم، ایمان به نادیده ها، باید خودمو با خواسته هام تجسم کنم و باهاشون زندگی کنم.

قسمت دوم فایل که مربوط به خرید کردن بود رو هم خیلی دوست دارم. مریم عزیزم چقدر سبک لباس پوشیدنتون درس داره برای ما مخصوصا ما خانومها. اولویت اول شما راحتی خودتونه نه مد یا تایید دیگران. راستی چه اسم با مسمایی برای لباس های راحت انتخاب کردین: لباس فکر!

بله دیگه چون وقتی آدم راحت باشه فکرش کار میکنه نه اینکه نگران نظرات دیگران باشه

به پوشش بقیه خانم های توی فایل هم دقت کردم. چقدر ساده و راحت بودن خودشون بودن یکی با حجاب یکی با تیشرت و شلوار. خدایا شکرت بخاطر آزادی…

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 66
    155MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

318 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نازنین خشنود» در این صفحه: 2
  1. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام استاد جانم

    سلام مریم جان

    سلام دوستان عزیزم

    نشانه روز من…

    و خداوند خیلیییی به موقع در زندگی من ظاهر میشود و به من مژده می دهد.

    وقتی کتاب صوتی رویا هایی که رویانیستن رو خریدم. دراون کتاب نوشته بودید 60بار پی دی پی وقتی راز رو دیدم تصمیم گرفتم باورش کنم.

    من این رو نشانه ای دیدم و رفتم راز رو باز هم دیدم…

    اخرین بار یک سال پیش بود یا شایدم 6ماه پیش.

    ولی انگار

    که قبلا اونو ندیده بودم.

    انگار یه فیلم جدید بود

    کاملااااا جدید

    این بار مثل ی فیلم سینمایی ندیدم

    با هرجمله متوقف میکردم ویدیو رو و تامل میکردم و میدیدم اره همینه استاد همینو میگه و…

    تجسم کردم سپاسگزاری کردم.

    خب اینارو هممون توی این سایت الهی میدونیم. اما وقتی میبینم

    ادم هایی در سرتاسر جهان دارن همین حرفو میزننن.

    و میگن که زندگی خودشون رو خلق کردن باورم بیشتر میشه.

    بقول شما وقتی تعداد بیشتری از یه موضوعی حزف بزنن

    بیشتر ادم باور میکنه. که میشود

    خلاصه شروع کردم به تجسم خونه رویاهام

    واسه اولین بار با تمام وجود همه چیو حس کردم چشمامو بستم

    سنگای خنک کف خونمو حس کردم

    تخت خواب نرمم

    اشپزخونه ی زیبام حتی دستگیره در ماشین رو به راحتی حس کردم

    قبلا نمیتونستم به این وضوح انجامش بدم و فهمیدم که اول اینکه تکاملمو طی کردم در تجسم هم اینکه این عشق سوزان نسبت به رویاهام باعث شده فاصله ای بین خودم و خونم حس نکنم..

    قبلا ی کلیپ از خونه رویاهام داشتم اما یادم رفته بود

    که توی گوشیم هست

    یه حسی بهم گفت برو نگاش کن بازم

    هرچی گشتم توی گوشیم پیداش نکردم اما یاد گرفتم از خدا هدایت بخوام بجای اینکه بخام چند ساعت بگردم و حیرون باشم و حال خودمو بد کنم

    گفتم خدایا منو به این فایل هدایت کن

    باورتون نمیشه جلوی چشمم بود

    و پیداش کردم

    و my passion سیو بود

    من فکر میکردم به ی اسم دیگ سیو کردم

    و خداوند در کسری از ثانیه اونو بهم نشون دادم

    در حد 10دیقه ی ادیت با ی اهنگی که دوس داشتم روش زدم و اونم خدا هدایتم کرد به ی برنامه راحت و بعددد

    بازهم نگاش کردم و خودم رو اونجا حس کردم

    توی فیلم راز میگه هرررچقدر احساساتتون شدید تر باشه

    موقع تجسم و یا سپاسگزاری یا هرچی

    زودتر بهش میرسین

    چه اتفاق بد باشه

    چ حس خوب و اتفاق خوب باشه (میدونم اینارو شما بارها گفتید اما انگار اون واسه. من خیلییی ملموس تر بود)))

    خلاصه سعی کردم در اون لحظات زندگی کنم

    و باور کردم که خلق میشود حالا نشانه روزمو میبنیم که متن انتخابیش

    (((((((((( باید باور کنم خواسته های من از قبل در این جهان موجود هست و منتظرن تا وارد زندگیم بشن. فقط این من هستم که نیاز به طی کردن تکاملم و برداشتن مقاومت ها دارم. باید باور کنم که با طی کردن تکاملم میتونم به همه خواسته هایی که الان تو فیلم ها و رویاهام میبینم میتونم برسم. اونهم به سادگی. باید ایمان به غیب داشته باشم، ایمان به نادیده ها، باید خودمو با خواسته هام تجسم کنم و باهاشون زندگی کنم.))))

    خداوند با من حرف میزنه و میگه باوررکن که میرسونمت بهش باور کن اگه تجسم کنی و باهاش زندگی کنی

    برای من کاری نداره که بهت بدم خونتو

    و ماشین رویاهاتو..

    اون میگه ایمان به غیب داشته باش

    بارهاااااا

    با خودم مرور کردم این مفهوم رو

    ایمان یعنی به چیزی که نمیبینی

    ایمان داشته باشی

    الان در حال حاضر هیییییچ نشانه ای از خونه رویاهام بجز ی کلیپ دودیقه ی و حرفای خداوند و وعده هاش نیست اما

    همین کافیست

    الیس الله بکاف عبده؟؟؟؟

    راستی توی اون کلیپی که ادیت زدم

    بالاش هم ی تکست نوشتم که خیلیییی قشنگه و بارها میشه باهاش اشک ریخت

    درواقع ایه معروف

    و من یتوکل علی الله فهو حسبه یرزقه من حیث لایحتسب

    از جای که گمان نمیبرم

    به سادههه ترین شکل

    خداوند بارها خودش رو بمن نشان داده

    پارسال همین موقع

    هیییچ درامدی نداشتم و هییییچ ایده ای هم براش نداشتم اما امسال به لطف خدای مهربان درامد دارم

    از جایی که فکرشم نمیکردم

    به راحتی

    اون میده

    اون همه کارست اون فرمانرواست

    خدایا شکرت

    در اخر ممنونم از شما خانوم شایسته عزیزم

    که انقدر زیبا ذهن هستید

    میتونم کلییی از این فایل نکات مثبت بگم ولی برای من از همه بولد تر این

    تمرکز شما روی دستپخت خوب خانواده استاد بود

    بچه های ک مثل منه ذهنیتشون میفهمن من چی میگم.

    ماشالله به شما

    ماشالله مریم جانم

    نمیدونم چی بگم

    فقط میخوام ازتون الگو بگیرم

    عاشقتونم در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    سلام ب استاد مهربونم و مریم گلم

    وایییی استاد منم مثل شما دهنم اب افتاد

    اصن اشکمممم در اومده بخدااااا

    من عاشق قورمه سبزیم

    حالا دیگه فکر کن مریم جان کدبانوی قشنگم

    با اون همه عشق و علاقه درست کردع باشه غذارو

    اون دیییییگه چه هیولایی میشه

    نوش جانتون

    داشتم فکر میکردم مریم جونم چقدر باخودش در صلحه و چقدر با اکثر خانمای ایرانیی ای ک دیدم و مخصوصااااا خودم

    از مقایسه کردن خودش با دیگران ب دوره

    و خودش هم از غذاهای خواهرای شما تعریف میکنه

    شاید برای شما این قضیه عادی باشه

    و فکر کنید باید همین طوری باشع در اصل

    اما من خودم اگه جای مریم جون بودم

    همون موقع میگفتم باشه پس برو غذای خواهراتو بخور (خخخ)خندم میگیره الان ولی واقعا جدی میگما

    و تازه عصبیم میشم و اون غذاو لذت رو زهر مار میکنم واسه طرف

    ی موضوع دیگه ک ب شدتتت ذهن منو درگیر خودش کرد این بود ک

    شما اول واسه خودتون غذا کشیدید و بعد برای بقیه

    همونجا ذهن من ی الارم داد بمن

    اگ من بجای شما بودم هررر چقدر هم گرسنه بودم اول برای ادمای اطرافم غذا میکشیدم و درنهایت برای خودم

    شاید این موضوع مهمی از نظر دیگران نباشه ولی واقعا این هم یکی از نشانه های احساس عدم لیاقته

    ک من همیشه توی غذا خوردن و کلا چیزای خوب

    اول دیگران رو سهیم میکنم و در نهایت خودم

    بنظرم ک اگ امروز فقط به همین دوتا نکته عمل کنم کلیییی نسبت ب دیروز خودم قوی تر خواهم شد

    ممنونم از شما ک با زبان تصاویر ب ما اموزش میدید در پناه الله یکتا باشید عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: