سفر به دور آمریکا | قسمت 67

ســـــــلاممممممممم به شما بندگان ناب و برگزیده خدا

تو این فایل دوتا از اهنگ های خاطره انگیز پخش شد که جفتشونو خیلی دوست دارم.

اون اهنگی که خانوم مهرنوش خوند میدونستید که در دوران بارداریش این اهنگ ضبط و تهیه شده؟ همین موضوع به من خیلی باورای خوبی داد چون همه میان ناله و شکایت میکنند که دوران بارداری سخته نمیتونی هیچ کاری بکنی همش سنگینی حالت بده فلانه و … اما میینیم که یه نفر تو همین زمان خیلی راحت یه اهنگ زیبا میسازه که خیلیم مورد استقبال قرار میگیره. یادمه این اهنگ زمانی که تازه اومده بود یه مدت حسابی رو بورس بود و همه گوش میدادن. پس هیچ چیزی غیرممکن نیست به این شرط که ما مانع ذهنی و باورهای مخرب نداشته باشیم.

من خیلی سعی میکنم روی باورهایی که نسبت به سخت و مشکل بودن یه سری کارها تو ذهنم بخاطر دیده ها و شنیده های مختلف شکل گرفته کار کنم مثلا همین موضوع بالا رفتن سن که همه میگن هرچی سنت بالاتر بره سوخت و ساز بدن کم میشه وزنت بالا میره انرژیت کمتره بی حوصله تری و … این باورها خیلی تو ذهن من هست چون از بچگی دیدم ادما درمورد بالا رفتن سنشون اینجوری غر زدن و رفتارهاشون نشون میداد که دارن افتاده و پیر میشن واسه همین خیلی سعی میکنم دنبال الگوهایی بگردم که کاملا خلاف این باورها هستن مثلا افرادی که با بالا رفتن سن همچنان جوان و سرحال و شاداب هستن و کلی فعالیت های مختلف انجام میدن و هدف های زیادی رو دنبال میکنند.

و اما اهنگ اقای قیمشی که اصن معرکه اس… واقعا صدای این مرد تکرار نشدنیه عاشق تن صدای گرم و دوست داشتنیش هستم ایشالا هرجا هست شاد و سلامت و موفق باشه.

و اما نکته های دیگه این فایل… یه چیزی که خیلی همون اول فایل به من احساس خوبی داد صحبت خانوم شایسته بود که گفت جوری برنامه تنظیم کردیم که شب تو مسیر برگشت برسیم به این پل. واقعا خیلی لذت بردم از اینکه انقدر برای این سفرنامه و همراهانش ارزش قائل هستید که زمان بندی میکنید تا شب به پل برسید و برای بچه ها عکس و فیلم تهیه کنید و بهشون نشون بدین. واقعا از این همه عشق و محبت خالصانه و خداگونه شما سپاسگزارم. معلومه که چقدر به این کار از صمیم قلب علاقه دارید که اینطور براش زمان و انرژی میگذارید اجر و پاداشتون با الله یکتا.

یه نکته باحال دیگه ذوق زده شدن های خانم شایسته اس… من خیلی حال میکنم وقتی میبینم که شما مثلا از دیدن غروب خورشید انقد به وجد میایید و حسابی تعریف و تحسین میکنید و با اشتیاق درموردش با استاد حرف میزنید دقیقا مثل بچه های پاک و معصومی که کوچک ترین چیزها براشون خیلی مهیج و خوشحال کننده و شگفت انگیزه.

راستشو بگم من خودم زیاد این اخلاق رو ندارم که خیلی از همه چی ذوق زده بشم و معمولا خیلی ساده از کنار این چیزها میگذرم اما این سفرنامه و دیدن این اخلاق شما داره به من یاد میده که باید خیلی بیشتر برای دیدن نعمت های الهی اشتیاق نشون بدم تا خداوند هم اشتیاق داشته باشه به من نعمت بیشتری عطا کنه و زیبایی های بیشتری نشونم بده.

بابت همه چی از خدای خودم و شما یک دنیا سپاسگزارم

عاشقتونم