سفر به دور آمریکا | قسمت 67

بنام خدای مهربان

سلاااام

امروز شصت وهفتمین روز از تعهد من به خودم

برای رسیدن به هدفی وارد این سفر شدم و متعهد شدم تا روی خودم کار کنم ومسیرهدفم رو با لذت بردن هموار کنم در طول این مسیر زیبا مسیر هدفم تغییر کرد یعنی دیگه اون هدف اصل نبود بلکه با شکل گرفتن خواسته های جدید در من آن هدف تبدیل به فرع شد چون اصل در زندگیم را اشتباهی متوجه شده بودم تازه فهمیدم اصل در زندگی یک چیز هست وتمام اهداف روی این اصل مستحکم چیده میشوند و بالا میروند آن اصل تغییر شخصیت من بوسیله کار کردن روی خودم وتقویت باورهای توحیدی قدرتمندم است با رسیدن به این اصل تا جایی که درک کنم و ظرفم گنجایش داشته باشه مسیر رسیدن اهداف گوناگون بسیار لذت بخش تر میشه برای من تا اینکه تمام هدفم رو بذارم برای رسیدن به نتیجه کلا با تغییر شخصیت نحوه لذت بردن هم از زندگی تغییر میکنه چون مسیر از مقصد شیرینتر میشه و با چالش کشدن خودم در مسیر وحل مسائل برام دقیقا مثل یه بازی میشه که با ذوق دوست دارم از این بازی فقط لذت ببرم و مثل قبل سریع اون شور وشوق اولیه از بین نره وبه نظرم حرکت در مسیر کند شده باشه ووجود هر مسئله مانند یک سنگ بزرگی باشه که از بالای کوه از روی بدشانسی من قل خورده واومده درست جلوی پای من شده مانع واینقدر با وجود باورهای محدود توهم دارم که یک سنگ معمولی رو مانند یک کوهی میبینم که اجازه نمیده اون طرف رو ببینم وقدرت جابه جایی اون روهم ندارم وبا تحریک باورهای محدود بعد مدتی رنج وکلنجار رفتن با این تخته سنگ از ادامه مسیر خسته ودلسرد میشم ودست از پا درازترمثل همیشه بدون نتیجه برمیگردم وزمین وزمان رو مقصر میدونم الا باورهای محدود خودم این سناریویی هست که داره هر روزه برای اگثر ما اتفاق میفته وما متأسفانه بهش عادت کردیم وبه نتایج کوچک وناپایدارش هم دلخوشیم و میگیم حتما سهم یا روزی وسرنوشتم همین بوده وقستم نبوده غافل از اینکه تمام این سناریو بوسیله یک نویسنده زبردستی که از قضا کارگردان خوبی هست مارو بازیگر نقش اول داستانش کرده وما بیخبریم از همه چی ونقشمون رو بخوبی اون طوری که دوست داره داریم در این جهان مادی بازی میکنیم و به اندک دستمزدی هم که میده عادت کردیم وشاکریم ولی اگر کمی باهوش باشیم و دستش رو بخونیم میتونیم ما بر اون با طی کردن تکامل وبه مرور چیره بشیم وهر چند که سالها از ما سواری گرفته ولی ما میتونیم بعد از تکاملون وبارسیدن به تصاعد تمام اون یه عمر رو در کوتاهترن زمان ممکن جبران کنیم که البته این هم جهاد اکبری میخواد که فقط به ایمان وتوکل ما بستگی داره تا باتکراربه عمل واقدام بتونیم نا خودآگاه رفتار کنیم هماهنگ با قوانین ثابت جهان هستی و رستگار شویم

خدایا دوست دارم در هر لحظه فقط صدای هدایت تو رو بشنوم و عمل کنم