سفر به دور آمریکا | قسمت 67

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

از کجای این زیبایی ها براتون بگم …. از این حسن سلیقه مریم جان در انتخاب این آهنگ که انسان رو بهشتی میکنه یا از دیدن و فهمیدن این همه حیات، این همه جریان جاری زندگی، این همه لمس حقیقی نعمت و ثروت و لذت، این همه فهمیدن خودم.

الان دقت کردم دیدم قبلا این آهنگ رو اینقدر زیبا نمیشنیدم، همونطورکه قبلا این نعمتها و ثروت ها و حال های خوب رو نمیدیدم. زیبایی این پل رو اگر قبلا میدیدم میگفتم چیه خب، یه پل هست دیگه! مگه چهارتا آهن زیبایی داره؟! اما الان که به این مناظر نگاه می کنم، میبینم واقعا زیباست. توی روز یه جور زیباست و توی شب و نورپردازی ها یه جور دیگه. وقتی متوجه این تفاوت در نگاهم به زیبایی های اطرافم می شم، لذت می برم و این یعنی رشد کردم.

حدود ۵ماه پیش یه یادداشت نوشته بودم برای سفر به کانادا و دیدن نیاگارا. امروز وقتی یادداشتمو دیدم به خدا لذت بردم و به خودم گفتم: من با استاد و مریم رفتم نیاگارا و اصلا یادم هم نبود. عمرا اگر با یه تور مسافرتی معمولی به این سفر می رفتم اینقدر زیبایی های نیاگارا رو درک و لمس می کردم. خدایا شکرت که چقدر با بودن در این سفر، بهشت رو لمس کردم و یاد گرفتم که با شکرگزاری به خاطر نعمت های خداوند، ظرف وجودی ام را برای دریافت نعمت ها، بزرگتر کنم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 67
    154MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

221 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه فضائلی» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    به نام خدایی که هیچگاه تنهایم نزاشت

    سلام

    دیروز بعد از اینکه کامنتی گذاشتم راجب تقلید نکردن کورکورانه از استاد فصل شیش کتاب رویاهارو نمیدونم چیشد که خریدم و از تمام اون حرفها انگار یاد حرف ابراهیم افتادم لیطمئن قلبی . میخوام قلبم اطمینان پیدا کنه و فرکانس اون کامنت منو به اون کتاب ارزشمند هدایت کرد

    زندگی به سبک شخصی

    بعدش نوشتم میخوام عظمت خدا و خودم رو پیدا کنم و ببینم

    انقدر این سالها دنبالش گشتم و پیداش نکردم که حالا فقط میخوام تو این تنوع و گستردگی به دنبال عظمتش بگردم

    که با چشم دل ببینم که سراسر خیری تو . که فقط خیر هست . که روز به روز باید بزرگی تو رو ببینم

    فقط ده دقیقه ولی ایییین همه زیبایی . اون هارمونی زیبای رنگ بنفش و نارنجی گلدونها و گلها

    حسشون چجوریه دوچرخه سواری و اسکوتر سواری تو این فضای خفن؟

    تو بین همه ی اینها فقط میگفتم عزیزدلم همه ی ماها به یک اندازه به خداوند نزدیکیم و به نعمت هاش دسترسی داریم . تو فقط تغییر کن بازم دنبال عظمت و زیباییش بگرد

    انقدر بگرد که دیگه چشمت به غیر از زیبایی چیزی نبینه

    که مس وجودت بشه طلا

    که دیگه مجالی برای در اومدن علفای هرز نباشه

    که فقط خدا برات کافیه

    میدونی خدای من . زندگی به سبک شخصی برای من وصل بودن به توعه

    که من خوشبختم چون عدل تو رو درک کردم

    قید و بندای باورای مسخره دارم جدا میشم

    که سبک شدم

    که نمیترسم از رفتن ادمها و خوشحال میشم که مدارم تغییر کرده پس

    من یه روزی با تمام وجودم بهت درخواست دادم که میخوام به زیبایی طبیعتت و کوهها و جاهای بکرت برم

    حالا راه فرکانس تولید کردنشو گذاشتی جلو روم؟

    میشه بهم بگی داری باهام چیکار میکنی؟

    پدری که فقط باهم دعوا داشتیم چرا انقدر باهام باعشق داره رفتار میکنه؟

    مامانم چرا هر روز ذوقمو داره جالبتر اینکه انقدر حرفاش انگیزشی شده؟

    این هدیه های دریافتی و این احوالپرسیای زیاد هر روزه

    این نقاشی ای که 5 سال بود تموم نشده بود ولی یکماهه عاااالی تموم شد

    این ازادی و بیخیالی

    این شجاعت رانندگی کردن بعد پنج سال ترس

    میشه انقدر قلبمو لبریز نکنی

    دیگه گریه هام شدن ذوق وجود تو

    میخوام عظمتت رو با تمام وجودم لمس کنم

    این زندگی به سبک شخصی منه

    رها از هرچی ادمه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: