سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۹ - صفحه 3

191 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه کمالی گفته:
    مدت عضویت: 2490 روز

    سلام خانواده صمیمی عباس منش

    خانم شایسته عزیز.همه موز ه ی که شما به تصویر کشیدی درقاب دوربین, جدای از تکامل در همه جوانب تکامل در فکر ,تکامل در باورها ,تکامل در دیدگاه ,تکامل درساخت و تولید,و همه چیزهای دیگه که بخوام بگم طولانی میشه . دوچیز خیلی منو تحت تاثیر قرار داد بچه های که از الان باور ساختن رویاهاشون رو دارن و شاد و خوشحال با آرزوهاشون بازی میکنند . و بچه های که در اوج جنگ خرابی و ویرانی بازی میکنندونمیترسن.

    و اینکه خدا ما رو هدایت میکنه به هر کجا که بخوای بری اگر بخوای هواپیما بسازی خدا هدایتت میکنه اونجا که خراب شده خدا هدایتت میکنه خدا به همه ما کمک میکنه.

    خدا روشکر میکنم از این همه آگاهی که دستان پر مهر خدا در اختیار ما قرار میده امیدوارم که پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2262 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    سه روزه غرق فایل “فقط روی خدا حساب بازکن” هستم و مست مست مستم…

    هر لحظه م با یاد خداست و فقط با خودش حرف میزنم و خدا رو در هرچیزی میبینم

    من پارسال هم این فایلو شنیدم اما اون شنیدن کجا و این کجا…

    خوندن کامنتهاش منو وادار کرد هزار بار بگم شکرت خدایا

    و امروز برای اولین بار من سوار سایپا شدم عقب ماشین، شاید اگر قبلها بود واقعا ناراحت میشدم ومقاومت میکردم همش ذهنم نجوا میکرد و تا رسیدن به مقصد منو زجر میداد اما امروز فقط میخندیدم روسریمو جلوی صورتم گرفته بودم تا بقیه نگن این دیوانه ست!

    و خودمو توی یه ماشین مدل بالا تصور میکردم که سقفش بازه و من دارم اسمون و درختها رو میبینم و لذت میبردم و باتمام وجودم احساس خوشبختی ایی میکردم که قسم میخورم اگر در ماشین اخر مدل با سقف بازم بودم حسم ازاین بیشتر نمی بود و حالا استادعزیزمو درک می کنم که میگه الان و تو این شرایط همونقدر احساس خوشبختی میکنم که تو اون خونه ی سیمانی تو بندر عباس میکردم!

    و امروزمو فقط باخدا بودم به باغ رفتیم و من در سیبهای دو رنگ طلایی و قرمز خود خود خدا رو میدیدم به بزرگیش قسم بوسیدمش و اون بهم لبخند میزد!

    و من برای بار دوم تو این مدت کباب خوردم چیزی که بی سابقه بوده تاحالا و چقد جالبه هر بارم عده ی زیادی در سایه ی جذب من کباب میخورن!

    خدایا شکرت

    .

    .

    و امروز عصر اتفاق ناخوشایندی افتاد که حتی یک لحظه م دلم نلرزید و اومدم اتاقم و سفرنامه رو دانلود کردم و توی دفترم نوشتم

    خدایا بیا به قانون عمل کنیم من میشینم سفرنامه رو میبینم و لذت میبرم و توهم اون بیرون کارها رو روبراه کن و با عشق نشستم به نگاه کردن سفرنامه و نوشتن نکات مثبتش

    و ایا متعجب نیستید از انچه مریم بانو در این فایل میگفت؟

    باورتون میشه خود خدا داشت بامن حرف میزد

    { اگر اون لحظه ای که فکرمی کنیم اساسی ترین موضوع زندگیمون نابود شده نه نگران بشیم نه دنبال مقصر بگردیم نه خودمونو سرزنش کنیم نه دیگران رو بلکه تلاش کنیم افسار ذهنو حتی تو اون لحظه ها تو دست بگیریم و ارباب ذهن باقی بمونیم و اونو به آرامش دعوت کنیم و فارغ از اینکه اون بیرون چه اتفاقی افتاده اگر من بتونم احساسمو خوب نگه دارم قطعا هر اتفاقی به هرشکلی که رخ بده به نفعم تموم میشه چون این یک قانونه و این همون ایمان به غیبه ،همون لاخوف علیهم و لاهم یحزنونه…))

    خدای من…

    مگر میشه برای خدا بنویسی و انقد سریع خدا جوابتو بده…

    و همین الان اتفاقی افتاد که اولین اتفاق مثبت امشبه که صدرصد به نفع منه و من منتظرم همه چی به نفع من تموم بشه الهی شکر

    خدایا عاشقتم همین و بس

    .

    .

    مریم بانو خدا از زبان زیبای تو بامن حرف زد و تو دست قدرتمند و زیبای خدا شدی تا منو به ارامش برسونی سپاسگذارتم و سپاسگذار اللهی که بقیه ی راه رو باخود خودش میرم…

    .

    .

    .

    .

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    Once again we took a ride on the rollercoaster of emotions along with Ms. Shayesteh

    یک بار دیگه همراه با خانم شایسته سوار ترن هوایی احساسات شدیم.

    It’s really difficult for me to describe the feelings I experienced while watching this video

    واقعا برام سخته احساساتی که موقع دیدن این ویدیو تجربه کردم رو توصیف کنم.

    I can just say that I saw power, courage, pride, and glory

    فقط میتونم بگم که من قدرت، شجاعت، حس غرور و شکوه رو دیدم.

    I saw the manifestation of God’s words that say: And He has subjected to you whatever is in the heavens and whatever is on the earth – all from Him

    من تجلی سخنان خداوند رو دیدم که میگه: و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است همه را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست.

    I saw the many dreams that had come true

    من رویاهای بسیاری رو دیدم که به حقیقت پیوسته بودن.

    I saw the absurdity of war

    من پوچی جنگ رو دیدم.

    I saw the beauty of peace

    من زیبایی صلح رو دیدم.

    I saw hope in the midst of tragedy

    من امید در میان تراژدی رو دیدم.

    I traveled in time

    من در زمان سفر کردم.

    I saw the past, present and future at the same time in a single frame

    من گذشته، حال و آینده رو همزمان در یک قاب دیدم.

    I heard the voices of the past, present, and future in this museum

    من تو این موزه صدای گذشته، حال و آینده رو شنیدم.

    I saw that nothing is impossible for people who believe in themselves

    من دیدم که هیچ چیز برای افرادی که به خودشون ایمان دارن غیرممکن نیست.

    I saw that we will all leave a legacy behind, but we may not be aware of it. I asked myself: What legacy do I want to leave and how do I want to be remembered after I die

    من دیدم که همه ما میراثی از خودمون به جا خواهیم گذاشت اما ممکنه ازش بی خبر باشیم. از خودم پرسیدم: من میخوام چه میراثی از خودم باقی بزارم و میخوام بعد از مرگم چطور ازم یاد بشه؟

    I saw respect for fallen soldiers who fought for their countries and their beliefs

    من احترام نسبت به سربازان کشته شده ای رو دیدم که برای کشورهاشون و اعتقاداتشون جنگیدن.

    I saw different reactions to the same situation

    من واکنش‌ های مختلف به یه موقعیت یکسان رو دیدم.

    I saw a lady who was trying to take a lesson out of the history book and explain it to us

    من بانویی رو دیدم که داشت سعی میکرد از کتاب تاریخ درس بگیره و اون رو برای ما توضیح بده.

    I saw that life is too short to live with regrets, hatred, grudges, fears, and negativity

    من دیدم که زندگی کوتاه تر از اونه که بخوایم با حسرت، نفرت، کینه، ترس و منفی نگری زندگی کنیم.

    I saw that the world would be filled with peace if all of us were in peace with ourselves and the outside world

    من دیدم که جهان پر از صلح میشد اگه همه با خودمون و دنیای بیرون در صلح قرار میگرفتیم.

    I felt the presence of Ms. Shayesteh’s mother who always says: Our body is a gift from God, and we should take care of it by staying calm

    من حضور مادر خانم شایسته رو احساس کردم که همیشه میگن: جسم ما هدیه ای از طرف خداوند هست و باید با حفظ کردن آرامشمون ازش مراقبت کنیم.

    I realized the importance of reining in our mind

    من اهمیت کشیدن افسار ذهنمون رو درک کردم.

    I saw a lady with a warm voice who is in peace with herself

    من یه بانو با یه صدای گرم رو دیدم که با خودش در صلحه.

    I now better understand the quote that says: Those who leave everything in God’s hands will eventually see God’s hand in everything

    من حالا بهتر معنی این نقل قول رو میفهمم که میگه: افرادی که همه چیز رو به دست خدا میسپارن، در نهایت دست خدا رو تو همه چیز خواهند دید.

    I learned that not acting on what I know is like not turning the key in the lock

    من یاد گرفتم که عمل نکردن به دانسته هام مثل نچرخوندن کلید تو قفل میمونه.

    I saw the determination and legacy of the Wright brothers

    من عزم و میراث برادران رایت رو دیدم.

    I saw the power of imagination

    من قدرت تخیل رو دیدم.

    I saw how the Wright brothers inspired others by achieving their dream

    من دیدم که برادران رایت چطور با رسیدن به رویاشون الهام بخش دیگران شدن.

    I realized that I need to evolve through the path rather than being in a hurry

    من درک کردم که به جای عجله کردن باید تکاملم رو تو مسیر طی کنم.

    I got to know Jacqueline Cochran, the first woman to break the sound barrier in 1953

    من با ژاکلین کاکرن، اولین زنی که در سال 1953 دیوار صوتی رو شکست، آشنا شدم.

    I saw kids who felt like real pilots and heroes

    من بچه هایی رو دیدم که احساس میکردن خلبان ها و قهرمان های واقعی هستن.

    I saw a hero dog who flew 131 missions with his owner and had his own parachute

    من سگ قهرمانی رو دیدم که همراه با صاحبش تو 131 ماموریت پرواز کرد و چتر نجات مخصوص خودش رو داشت.

    I realized how grateful I should be for the blessing of peace

    من درک کردم که چقدر باید قدردان نعمت صلح باشم.

    Thank you for reminding me that I have a limited time on earth and should use it in the best way possible

    ممنون که بهم یادآوری کردید که زمان من روی کره زمین محدوده و باید ازش به بهترین شکل ممکن استفاده کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        الهام محمدی گفته:
        مدت عضویت: 2905 روز

        سلام نیکو خانم عزیز. ممنون از پیام زیباتون. خواستم ازتون تشکر کنم که نظرتون رو با من در میون گذاشتید چون قطعا انگیزه ای خواهد شد برای ادامه این روال. پیگیر کامنت های خوب شما هم هستم و خوشحالم که به دوستان خوب و آگاهی مثل شما هدایت شدم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          Beyond گفته:
          مدت عضویت: 2503 روز

          سلام الهام جون عزیزم

          اتفاقا همین پیامت رو نشونه ای از خدا دیدم و بعد از مدتی کامنت نذاشتن،کامنت گذاشتم?

          منم از شما خیلی ممنونم

          یه الهامی شد از قوانین که استاد گفتند و حس کردم شاید بهتر باشه بنویسم

          هرچیزی که به دلمون میوفته که انجام بدیم،درواقع اجابت درخواست هزاران ادمی ست که به خدا کردند و اگر ما اون ایده رو انجام بدیم درواقع دستی از خدا میشیم که درخواست هزاران ادم اجابت بشه?

          سلامت و عاشق و ثروتمند و خوشبخت باشی

          عاشقتم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    به نام خداوند ناظر و حاضر

    خدایا شکرررت برای این همه زیبایی

    خدایا شکرت برای وجود بنده های خوبی مثل خانم شایسته ی مهربون و استاد عزیز

    و شکررت برای دوستان خوبی مثله شما عزیزانی که مشارکت میکنید و من چقدر لذت میبرم و چقدر به رشد من کمک میکنید.

    فایل امروز و صحبت های شیرین خانم شایسته برام تکرار کرد که در صلح بودن اصله،

    و من احساس میکنم دارم این اصل و کم کم بهش میرسم و تکاملم رو طی میکنم،وقتی به گذشته ی خودم نگاه میکنم و الانم و مقایسه میکنم،خیلی فرق کردم،خیلی آرومتر شدم،خیلی مسئله ها برام پیش اومده اما من تونستم خیلی بهتر عمل کنم و سریعتر حالم و خوب کردم،واین از جایی شروع شد که من اول دوره ی عزت نفس و گرفتم و گوش کردم و بعد عاشق خودم شدم،از خودم و جسمم عذر خواهی کردم برای اینکه تا اون زمان نادیده گرفته بودمشون،وبا هر بادی میلرزیدم و به خودم آسیب میزدم،ولی دیگه خودم و سرزنش نکردم،دیگران و مقصر ندونستم و خودم و مسئول دونستم که از این به بعد ،این منم که باید هواسم به خودم باشه،واجازه ندم هیچ چیزی ،حالم و بد کنه ویا برای مدت طولانی در حال بد نمونم.

    خداروشکر میکنم که تونستم رشد کنم و هنوز خیلی جا داره که بیشتر رشد کنم .

    واین موضوع من و یاد یک بیت شعر مولانا میندازه که ایشون میگه:

    این دنیا هیچ و اهل دنیا همه هیچ

    ای هیچ برای هیچ،برهیچ مپیچ

    دانی که پس از عمر چه ماند باقی

    مهراست ومحبت است وباقی همه هیچ

    وداستان این موزه ی زیبا و عجیب،به من تکامل و یاد آوری کرد ،واینکه روح انسان جنگ و خشم و نمیپذیره و تمام ابن جنگ ها از نجواهای ذهن و گوش کردن ملت ها به ذهنشون و طمع و حرصشون بوده،

    خداروشکر دنیا در حال رشد هست ،حتی در زمینه ی معنویت و در صلح بودن با خودشون و تمام هستی،

    با تشکر از زحمتهای عاشقونتون

    شاد و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محسن اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2614 روز

    یک تجربه متفاوت از سفرنامه———–موزهAirforce

    چه ابهت خاصی داشت این قسمت سفرنامه.

    سفرنامه نامه ومریم عزیز چه چیز میخواستید بهم بگید؟

    با شروع با دوچرخه و اولین هواپیمای نظامی

    تکامل رو میخواستید بهم نشون بدید؟ ….که درک کنم از کجا شروع شود وچه جوری شده وبه اینجا رسیده.

    ودرک کنم که این جزییات ساده این هواپیمای اول با طی تکامل به کجا ها رسیده.

    ومیگید که عجله نکنم وتکاملم رو طی کنم……

    تصویر یه سازنده هواپیما رو نشان دادید Don Gentry

    که ببینم طرف چه باوری در خودش ساخته وچه کنترل ذهنی کرده هواپیما رو ساخته

    میخواستید بهم بگید قبل از ساختن هواپیما باور رو ساخته بعد هواپیمارو.

    در قسمت هواپیمای سقوط کرده چه میخواستید بگید

    که اینجاشو خودتون گفتییدوچقد خوب گفتیید…… در صلح بودن با خود وهیچ چیز مهتر از احساس خوبت نیست حتی در شرایط به ظاهر ناخواسته که میشه افسار کنترل ذهن رو به دست گرفت وآرام بود.

    چقدر زیبا گفتید که کلیدی در دستم هست که خیالم راحته.کلیدی که در هر قفلی میچرخد و مهمتر اینکه که کلید رو در قفل بچرخونم. کیف کردم.

    با لباس های خلبانی دوباره بهم تکامل رو یادآوری کردید که یه لباس ساده بعدا چه جزییاتی بهش اضافه میشود

    زنان خلبان زنان شگفتی ساز نشونم دادیدکه چطور تونستن محدودیت هاومرزهارو بشکنن.

    یه سرگرمی از هواپیما نشان دادید که که در میان ابهت هواپیما ها میتوان تفریح هم کرد وحس خوب ایجاد کرد.

    ویه بچه ای هواپیمای کوچک رو به حرکت درمی اورد وبا فرود موفیت آمیزش دست هاشو میبره بالا ومیگه من موفق شدم.

    با پله ها رفتی داخل هواپیما که من صندلی های تاشو هارو ببینم. که قبلا چه جوری بودن

    چه صحنه زیبایی از هواپیما نشان دادید.

    در مدل های مختلف با رنگ های مختلف با بال های مختلف که هر کدام ایده ای یه سری افراد بودن که تونستن بسازن

    تونستن در تاریخ ثبتش کنن.تونستن باورهاشون رو بسازن

    سگ های نظامی رو نشانم دادید که

    ببینم از ویژگی مثبت حیوانات هم میشه استفاده کرد…که حتی کارکردن وپروش دادن رو حیوان هم انجام بشه چه کمکمی میتونه بکنه.

    با تایر های دوبرابر قد انسان نشونم دادی که میتونید تا چقدر رشد کنید ومیتونید تا چقدر قدرت خودتون رو ببرید بالا.

    هواپیمای بدون پوسته که داخلش مشخص بود. وقتی یه هواپیمای زیبای رو میبینی ببینی داخلش چه خبره ؟ وقتی میبنی کسی موفق شده بدون داخلش چه باورهایی ساخته که به اون موفقیت رسیده.فقط ظاهر رو نبین.

    ودر آخرچه ماشینی دیدیم با چه صلابتی که محکم بودن رو در اول نگاه به رخ میکشه.عاالی بود.

    داشتم به هواپیما فکر میکردم

    که هواپیما برای سرعت بیشتر یک نوک تیز میخواهد که هوا روبشکافد ومقاومت رو کم کند

    نوک تیز من صیقل دادن باور هایم هست مقاومت رو کم کنم و سرعتم رو بیشتر

    هواپیما دوبال میخواهد برای پرواز ومنم دو بال میخواهم برای پرواز یه بال باور یه بال آگاهی.

    خیلی لذت بردم از این موزه.

    خیلییییییییییی عالی بود ممنون وسپاسگذارم استاد وخانم شایسته عزیز وهمه همسفرهای عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
    • -
      Shirin گفته:
      مدت عضویت: 2241 روز

      سلام

      آفرین آقای اصغری با خوندن دیدگاهتون که چه زیبا به جزئیات توجه کرده بودید و من رو به اون وا داشت که یه بار دیگه برم دوباره اون فیلم رو از اول نگاه کنم بی نظیرید از نگاه ریز و مثبت شما ممنونم چه زیبا نوشتید و جذاب آفرین به شما

      موفق باشد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرنگیس محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2667 روز

      سلام همفرکانسی عزیز

      عجب دید وسیعی ،

      با این کامنت شما من برم دوباره فایل رو نگاه کنم و کل جزئیاتی که کامنت کردید رو دوباره ببینم ،

      و البته که قلم بسیار زیبایی دارید ،از خوندن کامنتتون بسیار لذت برم ،پر از اگاهی و باورهای زیبا و مرور حرفهای گوهر بار استاد ،?سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محسن اصغری گفته:
      مدت عضویت: 2614 روز

      زهرا لطفی عزیز – اخگر شمس عزیز -زهرا شیخی عزیز وفرنگیس عزیز….من سپاسگذارم از تک تک تون به خاطر گذاشتن کامنتتون.اون یکی دوجملتون انرژی مضاعفی بهم داد. دوست دارم بیبینمتون در بالاترین پله های موفقیت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    سلام و درود بیکران مریم شایسته عزیزدلللل?

    جای استادجونم توی این فایل سبز. روی ماهتونو میبوسم?

    وقتی شروع کردین به حرف زدن اشکام سرازیر شد چون احساس کردم به لطف آموزش های شما این آرامش قلبی و در صلح بودن رو تا حدودی تونستم در خودم ایجاد کنم ?خداروصد هزار مرتبه شکر

    من محصول ارزشمند عشق و مودت رو هنوز ندارم اما

    این فایل بازم منو یاد محصول بینهایت عالی ارزش تضاد انداخت

    مشکلات دلیل اصلی موفقیت

    جالبه یه ندای قلبی واضح این روزا همش همین حرفایی رو داره بهم میگه که شما توی این فایل گفتین

    همش داره بهم میگه:

    “هروقت در برخورد با تضادهای زندگیت بجای ناراحت شدن، خوشحااااال شدی بدون که خووووب داری روی خودت کار میکنی” ??????

    هر وقت تحت هر شرایطی احساستو خوب نگه داشتی بدون با ایمان هستی و پاداشها برات بینهایته??????

    هر وقت بجای پیداکردن نکات منفی، نکات مثبت خودت، زندگیت، همه کس و همه چیز رو دیدی اونوقته که میشه بگی تو داری به دانسته هات عمل میکنی.?

    وقتی به ثبات فرکانسی برسی و اتفاقات و شرایط بیرونی نتونه بیش از چند دقیقه احساستو بد کنه یعنی شاگرد خوبی برای استاد عباسمنش هستی!

    روی خودت کار کن ادمه بده. مطمئن باش کم کم به این حد از ایمان و یقین میرسی مطمئن باش???????????????????

    این فایل ارزشمند برای من یادآوری کرد که: حتی بدددددترررریننننن تضادهای ظاهری مثل جنگ و مرگ و میر هم در نهایت باعث رشد و گسترش جهان شده.

    ما در یک جهان مادی و دو قطبی زندگی میکنیم و تضادها لازمه گسترش این جهانه و اگر این تضادها وجود نداشته باشه به قول قرآن “زمین فاسد میشه”

    پس باید با تضادهامون در صلح باشیم?

    حتی باهاشون دوست باشیم حتی دوسشون داشته باشیم چون اونا بهترین دوست ما هستن چون اونا خواسته هامونو برامون واضح و روشن میکنن.

    خواسته هایی که قبل از برخورد به تضاد اصلا نمیدونستیم که ما همچین خواسته ای داریم.??

    تا زمانی که ما واضح و دقیق ندونیم که چی میخوایم خداوند هم نمیدونه که ما چی میخوایم چون خداوند فقط کارش اینه که پاسخ میده به خواسته های ما.?

    این جنگ ها و ناامنی ها برای ما این خواسته رو بوجود آورده که ما صلح و آرامش و امنیت رو میخوایم و خدارو صد هزار مرتبه شکر که الان این خواستمونو داریم.?????????

    با دیدن هواپیماها یاد فایل دوم جلسه جهانبینی توحیدی افتادم که در موزه هوا و فضا استاد همزمان با نشون دادن تصاویری از سیرتکاملی هواپیماها در مورد قانون تکامل توضیح دادن.

    این هواپیماهای پیشرفته امروزی حاصل سالها تکامل هستن.

    علت پیدایش هواپیماهای اولیه هم برخورد با یک تضاد بوده. یعنی انسانها میخواستن یک مسافت دور رو در زمان کمتر طی کنن ولی نمیتونستن بنابراین به این فکر کردن که:

    چطور از این راحتتر؟ چطور از این بهتر؟

    اما از بین اون همه ادم فقط چند نفر به فکر راه حل افتادن و همون عده کم جزو مردم پیشرو در جهان بودن، هواپیما رو اختراع کردن و جهان رو گسترش دادن.

    اگر بتونیم دیدگاهمونو به تضادها تغییر بدیم میتونیم ما هم جزو مردم پیشرو در جهان باشیم کسانی که کارهای بزرگی برای مردم جهان انجام دادن، تاثیر گذار بودن، خوب زندگی کردن و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن.?????????????

    خدایا شکرت سپاسگزارم بخاطر همه نعمتها و همه تضادهای زندگیم.???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای:
  7. -
    آرامش دریا گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    اینجا تصویر دقیق تکامل جهان و رشد پیشرفت صنعت هوافضا کاملا مشهود است

    تصاویر داستانی را فریاد میزد که هر انچه در دنیاست میتواتد به ان میزان نوع تفکر و بینش ما به خدمت انسان در اید چه در جهت خدمت رسانی وصلح و انسان دوستی چه در جهت جنگ

    اینجا میتوانستبم ببینیم که چه قدر جهان به اسانی مرحله تکامل خود رادر چندین و چند دهه در این زمینه و هر بعدی که فکر کنی طی میکند

    اینجا تبلور قدرت الهی انسان در زمینه ی اختراعات و اکتشافات به چشم دیده میشود و اموخته میشود

    که هر رشدی میتواند در هرزمبنه ای به رتبه ی عالیتر شدن برسد که در جهت مثبت و یا چه در جهت منفی ان

    و گاه باخود میگفتم ایا در صدسال اینده چه تکاملی به اوج خود رسیده و چه اختراعات و اکتشافاتی و موزه هایی بر پا شده

    و انسانهایی به مانند ما میبینند و درس خود را میگیرند

    و این نقطه ی اوج ما در جهان امروز پایه واساس و شروع رشد و تکامل جهان در چندین دهه ی اینده خواهد بود

    و این راهها و مسیرها باز تکرار و تکرار میشوند در جهت صلح و یا جنگ که هر دو لازمه ی رشد دنیا و جهان در راهد تکامل دیگرایندگان ما خواهد بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    رضا پورهاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    به نام الله که یادش موجب آرامش دلها و سلامت جسم و روح ها و برکت و رزق و روزی هاست . سلام به استاد عباس منش خوب و مهربان خوش فرکانس سلام به مریم جان در مسیر حق سلام به مایک پسر خوب و سلام به همه دوستان عزیزم .

    قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری قدر نعمت، دارا شناسد قدر شکر را شاکرین دیدن این کلیپ یاداور این شد برامن که اقای سید حسین عباس منش این آقای گل با حالی که در نعمت و ثروت داره زندگی میکنه یا خانم مریم شایسته عزیز باحالی که در بهترین شرایط جسمی مالی روابط و معنوی هستند بازم دارند از کوچکترین نعمت ها و ثروت ها شکر گذاری میکنند شاید یه شخص که با قانون آشنا نباشه مثل قبلا خودم بگم بابا بسه دیگه فهمیدیم آقا شما شاکر شما گل و گلاب بیخیال دیگه هی دم به دقیقه از دیدن هر چیزی هی شکر هی شکر هی شکر خسته شدیم دیگه …دقیقا نشانه ی من تو قسمت نشانه ها دعای کمیل بود و با خوندنش پیش خودم گفتم ببین امام علی این آدم ثروتمند شجاع معروف که این همه اسم و رسم و داماد پامبر و طرفدار و مرید و مراد داشتهچجوری شکر میکنه و دعا میکنه اونم همیشه … بازم قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری …بله لوس بازی نیست شیرین کاریم نیست ناز و ادا هم نیست برا خدا که ناشی از نگاه انسانی به خدا باشه …قانونو بلده … حالا هی شیطان بیاد زر بزنه نجوابده … رنج و لذتو قشنگ فهمیدن … صفر تا صد رنج رو و تبعات منبی و متعفنشو درک کرده اند صفر تا صد لذت رو و تبعات خوشایند و مطبوع و روح انگیزشو هم درک کرده اند از اون ورم جریان جاری زندگی رو فهمیده اند که یا مثبت هست یا منفی و حالت سوم یعنی سکون و راکد نداریم …(ولی فهمیدن داریم تا فهمیدن) … انشالا که خدا وند به ما سعادت همچین دیدگاهی و عمل به این دیدگاه رو عطا کنه و مارو در زمره صالحینش قرار بده که برنده واقعی این شخصه هم تو دنیا بهشت هم آخرت بهشت …ایشالا ظرفشو پیدا کنیم ..

    آفرین مریم جان برا تدوینت واقعا کارتون حرف نداره …خیلی نکات زیبایی رو دیدم و البته نکته ای خیلی ریز رو که خودتون اشاره کردید که از حالت اون خلبان گفتید ای بابا الان سال

    ۱۳۹۸ هستش و این روزا رفته و نگرانی کیلو چنده ..این نوع نگاه زیبایی های این فایل رو با این هواپیماهای متنوع و قدیمی با اون لباسا و استایلها با اینکه شده موزه و تنوعی در تنوع گردشهای مردمان مسافر قشنگترو قشنگتر کرده و یاد یه جمله افتادم که میگه . رضای عزیزم آروم باش الان ۱۰۰ سال دیگست سال ۱۴۹۸ هستش و تو رفته ای قربونت برم من ،،، پس آروم باش که

    هیچی ارزش تکون دادنتو و دلنگرونیتو نداره در پناه الله یکتا شاد و ارام باش ..آفرین سید حسین عباس منش عزیز…که ایقد قشنگ در مسیر توحید ادامه میدی و انشالا مصداق آیه شریف؛ الّذینَ قالو ربُّنَا الله ثُمَّ استقاموا تَتَنزَّلُ عَلَیهِمُ ملائکه الّا تَخافوا و لا تَحزَنوا و ابشِرو بالجنت الّتی کُنتم تُوعَدون ..هستی .. پایدار و در پناه الله ابراهیم باشی و باشیم همگی انشالا … عاشقتونم . ?????????????????????????????????????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  9. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام دوستان سفربه اعماق زیبایی ها….

    واقعا چقدر این فایل پراز معنا،،مفهوم،،عمق دیدگاه،،انتخاب نوع نگرش،،چقدر آگاهی های بسیار و قاصراز زبان رو دادمیزنه…

    اگه بخوام کل این فایلو دریک جمله خلاصه کنم اینه««اگه بدونی دردل بزرگترین فلاکت ها هم بالاترین برکت ها نهفته است»»

    مریم جان ازصحبتهایی که درمورد این آدمهای زمان جنگ گفتی اکثرا دیدگاهشون یه چیز فاجعه باره و اما یه عده هم درهمون شرایط هستن نگرششون مثبته ،،خداوکیل اگه بیشتر ازیه فایل از محصولی بیشتر بهم آگاهی نداده اما کمتر هم نداده من که یه آگاهی با قدرت کلی انرژی ازش دریافت کردم،،،،اینکه بابا اگه هرچقدر بظاهر جنگ،، بدبختی،اوضاع نامناسب،گذشته تلخ و وحشتناک،باشه اما همیشه یه عالمه از نعمتها،زیبایی ها و پتانسیل هایی از استعداد ها وتوانایی ها وجودداره

    چقدر زیباست این دیالوگ فایل که اگه اکثر مردم جهان دارن به بدبختی زندگی میکنن وفکر میکنن ولی ما مثل اونها نباشیم هنوز چقدر نعمتها هرروز زیبایی بیشتر ایده های بهتر وخوشبختی وجود داره و هنوز چه مسیرهایی بازشه که ما بهشون نرسیدیم بیاییم یه جوردگه به زندگی نگاه کنیم وخدارو باورکنیم

    مریم جان چقدرزیبا و تأثیرگذارانه طرز استفاده از یه دوره رو منتقل کردی که هیچ تبلیغی چنین قدرت نفوذی رو نداره که بخواد اینچنین محصولی رو ارائه کنه،،،،واقعا ممنون ازاینکه اینطور دیدگاه خودت و اون احساس واقعی ودرکی که از محصولی داری بهمون میفهمونی که آدم بصورت واقعی وبا درک دریافت کننده باشه،،،،اون هم دوره فوق العاده عشق ومودت،،،،

    چقدر لذت بردم ممنون،،،،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3546 روز

    به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست. . سلام به دوستان خوبم و استاد عزیزم و خانم شایسته هنرمندم

    این روزها توی ایران شاهد گرامیداشت هفته دفاع مقدس هستیم و فایل ۶۹ ی جورایی همزمان با این مناسبت بود مهمترین درسی که برای من داشت به نمایش گزاشتن جزئی ترین موارد در جنگ جهانی و رویدارها و وقایع آن زمان و سیر تکاملی ساختن هواپیما ها و جتها و بالکردهای جنگی بود که شاید از دید آدمهای امروزی اهمیت آنچنانی نداشته باشه ولی درسهای زیادی توش هست این ان مع العسری یسری همراه هر سختی آسانی هست شاید اگر جنگهای جهانی آن زمان اتفاق نمی افتاد و دولتها و ملتها تبعات و ضررهای آن را نمیدیدند الان همچین صلحی بر جهان حاکم نبود تاریخ همیشه صحنه جنگ و لشکر کشی و کشور کشایی حکام و پادشاهان و امپراتوریهای کشورهای مختلف بوده ولی بعد از تکامل پیدا کردن بشر و بهتر فهمیدن جهان هستی شاهد صلح و آرامش در بین بیشتر نقاط جهان هستیم که نتیجه در صلح قرار گرفتن انسان با خودش هست و فهمیدن این قانون که همه جا ثروت به هر اندازه که بخای هست و نیازی به جنگ و کشور گشایی نیست هر بار داره جهان بهتر و بهتر میشه و تکامل خودش رو بهتر طی میکنه خود به خود یاد فایل زیر دریایی افتادم چقد دقیق جزئیات و منظم چقد با ثبت اطلاعات دقیق حتی حالت چهره سربازان و خلبانان و فرماندهان. از درب ورودی که دوربین سفرنامه امد داخل فکر کردم اون آقا هم که پشت میزه ی ماکته?اینقد که تندیس ساخته شده افراد موزه واقعی به نظر میرسند آدم خود به خود خودش رو توی اون زمان تجسم میکنه دیروز بعد از دیدن فایل و نوشتن کامنتم رفتم بیرون پیاده روی که یک هواپیمای زیبا تو آسمون مشاهده کردم که تو ارتفاع مناسبی هم بود در حال که مدتها بود من هواپیما ندیده بودم و این بخاطر توجه من به فایل دیروز بود و سریع نشانه اش هویدا شدو یاد موزه و حرفهای استاد در لایو افتادم که گفت به باباش قول داده بعد گرفتن مدرک خلبانیش بیاد ایران چقد خوشحال شدم و این خواسته هم در من شکل گرفت که گفتم باید منم با طی کردن تکاملم مدرک خلبانی ام را بگیرم نکته دیگه ای که میتونم بهش اشاره کنم صحبتهای ارزشمند خانم شایسته بود که وقتی اتفاقی در زندگیتون میفته که حتی اساسی ترین چیز رندگیمون را از دست رفته میبینیم دنبال مقصر نگردیم غر نزنیدم عصبانی نشیم و خودمون را اذیت و سرزنش نکنیم دنبال عاملی در بیرون نباشیم و تلاش کنیم ذهنمون را کنترل کنیم این مهمترین اصل قانونه که باهاش میتونی از هر شرایط به ظاهر بدی اتفاقات خوبی خلق کنی که به رشدت بسیار کمک کنه و تورا بزرگترت کنه منو یاد تحسین استاد انداخت از خانم شایسته که خیلی خیلی خوب قوانین را درک میکنه و همیشه آرامش داره و با خودش در صلحه و نشانه اش هم تهیه این فایلهای بسیار زیبا و متنوع و پر محتوا هستش سپاسگزارم ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: