سفر به دور آمریکا | قسمت 70 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

بازم یک بسم الله الرحمن الرحیم دیگه، بازم یک فرصت دیگه، بازم یک فرصت طلایی دیگه برای نوشتن، برای لذت بیشتر بردن، بازم انجام کار مورد علاقه ام نوشتـــن: بازم و بازم بازم ایجاد امید در دلِ هم پاره هایم ایجاد کردن، بازم تاثیر گذاری و الهام بخش بودن، بازم احساس خوب در من بیشتر و بیشتر احساس کردن، بازم سرازیر کردن اشک های مردمانِ هم زبانم هم قلبم محرمِ اسرارم، بازم متصل بودنِ و دریافت الهامات به صورت انی .. بازم دنیااا را جای بهتری برای زندگی کردن .. بازم بازم بازم ..

سلام

من تازه از سفر برگشتم، آه خدای من انقدر این سفر پـــربار و پربرکت بود که الان فقط دوست دارم ثبتشون کنم بازم و یک ردپا به جا بذارم و بگم که چقدرِ من به دانسته هام عمل کردم، چقدر ایمان داشتم، چقدر قوی/ضعیف تونستم کنترل ذهن کنم اون جایی که نیاز داشت ..

یک سفرِ کمپی با سه تا از هم پاره‌های ارزشمندم، نسیم جان و بنیامین جان که یک جفت عاشق و ثروتمند هستند و رضای عزیزم دوست جهانگردِ من و البته پادشاه مارکو که دلیل این سفر و این دورهمی شد برای اینکه میخواست هم سفر بره هم خودش را محک بزنه هم کلــی تفریح و عشق و حال کنه و احساس خوبش را با دوستانش به اشتراک بذاره.

ساعت 3 ظهرِ یک روز آفتابی توی خوزستان .. بهشت

همه چیز را توی آخرین روز سفر نشستم کنار رودخونه راحت لم داده بودم زیر سایه ی پربرکت درخت های در هم رفته ِ بسیار زیبا و سرسبز و روح انگیز. نشستم و صادقانه 3 روز سفرم را بررسی کردم رفتارم را بررسی کردم و نوشتم که کجاها ضعف دارم و کجاها نقاط قوتم هست. و در هر صورت برای هر کدام خودم را تحسین میکنم و به خاطر وجود ارزشمند خودم از خدای خودم سپاس گزارم کسی که من را خلق کرد به زیبایی تمام و به من جسم و جان و روح و قلب و چشم و گوش بخشید، عقل بخشید … خدایی که ربی که من را از هیچی خلق کرد از هیچی .. عَـــدم .. و من را پادشاه خود روی زمین قرار داد.

سفر واقعـــا نقاط مثبت و ضعفت را برات بولد میکنه و تحویلت میده

میخوام صادقانه درس هایی که گرفتم را بنویسم مثل یک کارنامه بمونه واسم .. به ترتیب همون چیزهایی که توی دفترم نوشتم مینویسم برو بریم خدایا شکرت

متوجه شدم:

* یک تیمِ ورکرِ حرفه ای هستم که مدام وقتی با کسی میام سفر و یک کار گروهی میخوایم انجام بدیم برام مهمه که هر کسی که کاری که توش بهترینه را مسئولیتش را بپذیره و کاملا عالی انجامش بده.

* یک آدمی که دوست داره به دیگران بگه که تــــو میتونی، تو فراتـــر از این هستی، تو از پسش بر میاری، تو میتونی تنها از این کوه بالا بری و بیای پایین بدون اینکه کسی کنارت باشه .. کسی که دوست داره امید را در دل دیگران ( خودش ) زنده کنه .. دوست داره الهام بخش دیگران باشه .. Come on

* منظم ( در هر صورت باید محل کمپم هم منظم باشه و هر چیزی سر جای خودش باشه )

* آرامش آور و آرامش دهنده

* کسی که میدونه چی میخواد بگه کلام مثبت، روح انگیز، دل انگیز

* تحسین کننده ی زیبایی ها تا حد خوبی ( یعنی به جزئیات هم توجه میکنم) مثلا توی یک درختی که جلومه به خاطر شاخ و برگ ها و سرسبزی و قدش هم تحسین میکنم.

* محمد خودشه .. خودِ خودش فیلم اصلا برای کسی و یا خودش بازی نمیکنه خودِ خودشه .. اگر پرانرژی و مثبت باشه مشخصه اگر نباشه بازم مشخصه و قرار نیست به خاطر کسی خودش را خوب جا بزنه اون لحظه براش صداقت در فرکانس مهمه.

* محمد سبک شخصی خودش را داره و به سبک شخصی خودش زندگی میکنه براش ارزش و احترام قائله و در عین حال برای نگاه و سبک شخصی دیگران هم ارزش و احترام قائله.

* محمد بیشتر انرژیش را روی خودش گذاشته برای تغییر خودش و نه دیگران ( توضیح: باید محمد روی این کار کنه چون توی این چند روز سفر خیلی خوب متوجه شد جایی که وصل نباشه زمانی که وصل نباشه چقدر عالـــی این انرژی مقدس داره صرف فکر کردن به چیزهای بیهوده میشه به رفتارهای دیگران میشه .. این نقطه ای بود که باید بیشتر روش کار بشه)

* محمد تا حد زیادی در بیشتر مواقع روی کسی حساب باز نمیکنه ( خب جمله برای محمد مشخصه برمیگرده به بالایی هم، یعنی باید متصل تر باشم باید باید بازم قوی تر روی باورهام کار کنم، محمد مینویسه که که این مورد را تقریبا نداشتم توی این سفر ولی یک جااا بود که خیلی بد روش قفلی زده بود و دقیقااا همون وقتی به یادش میاره که مثلا وقتی که من داشتم از بچه ها عکس میگرفتم .. یک جایی منم دوست داشتم از من عکس بگیرم دقیقا وقتی داشتم با تیوپ از رود میگذشتم و عشق میکردم مدام دنبال این بودم کسی از من عکس بگیره رضا از من عکس بگیره ولییی در واقع من از رضااا میخواستم ازم عکس بگیره و نه خدای درونِ رضا که خدای منم هست … ) سر همینم محمد انقدر بهش فکر کرد که حسش بد شد برای یک ساعتی .. خدایا شکرت

* محمد تنها وابستگی و دل بستگی اش واقعا به خداست و حتی ذره ای هم برای خانواده ش دلش تنگ نشد .. ذره ای برای کسی تنگ نشد چون خیلی خوب میدونه هر کسی به یک میزان به خداوند دسترسی داره و نه داستانِ قفلی هست و نه دوست داره کسی بهش قفل بشه و نه خود محمد به کسی قفل بشه .. مهم ترین و ارزشمندترین رابطه ی من با خدای درونم هست. همینطور که از قبل بوده هم.

* محمد جان مسئولیت پذیر هر اشتباهی کنه را واقعا میپذیره و در صدد جبرانش میاد. و این خیلی تحسین برانگیز

* اگر مسئله ای برای محمد پیش بیاد اگر متفاوت نظری که داره را بشنوه و بهش برخورد کنه محمد این توانایی را داره که به جای فوکوس کردن روی اون تفاوتِ از نظر ذهن اون نداشته ِ اون منفیه، به جاش با تمام قوا به دنبال نکات مثبت اون فرد باشه چه اگر اون فرد را چند ماه بشناسه توی یک خاطره قدیمی خلاصهه که دنبال نکته مثبتِ .. و تازه محمد خیلی خوب تر الان متوجه شده که این جهان جهانِ دو قطبی هست که این تفاوت هاست که زیباترش کرده پس جهان نیاز به تفاوت هم داره نگرش متفاوت از محمد را هم داره، چون وقتی تفاوتِ باشه تو متوجه میشی که نگرش هر دوی ما فرق داره با هم .. ولی اینجا در کنار همیم و داریم سفر میکنیم و یوهــــو عشق و حال میکنیم .. Yes اند دیس ایز واندرفــول

* اینو اینجوری بنویسم محمد دنبال همش نکات مثبت توی خودش و اطراف و آدم های اطرافش هست ..

* محمد دنبال تحسین کردن این زیبایی هاست واقعا واقعا واقعاااا و این تفاوت را چقدر خوب محمد متوجه شده خیلی خیلی بولد شده از وقتی که محمد شروع کرده با تعهد به دیدن زیبایی های سریال زندگی در بهشت و بعدش اومدن به سفر به دور آمریکاا .. آره میتونم بگم حالا جزیی از وجود درونی محمد شده که میخواد دنبال زیبایی ها بگرده و تحسین کنه.

* نکته بعد اینه که محمد همش دنبال اینه که نکته های مثبت دیگران را مستقیما جلوشون بگه در جمع بگه که بنیامین مثلا بسیار مهربونه و ارتباط موثرش خیلی قویه و یا نسیم جان خیلی شادِ و رقاص و خندانِ و یک مدلِ بینظیره و این دو اصلا چه نگاه های زیبایی داره و جلوشون مدام بگه که شما چقدر در صلحید با خودتون چقدر عاشقانه دارید با هم عشق بازی میکنید .. و یا رضا جان چقدر اعتماد به نفس و عزت نفس داره که میزنه میره انگلیسی را تسلط پیدا میکنه و همینطور بعد زبان روسی و جهانگردی میکنه و سفر و کتاب ترجمه میکنه و … و این اعتماد به نفس و عزت نفس محمد واقعا برای این کار تحسین برانگیز دمت گرم پادشاه

* محمد واقعا یک آدم شاد و خندان و خوش قلب و خوش مشربِ که به همه سلام میکنه و همیشه روی مثبت و شاد و خندان دیگران را واقعا به سمت خودش جذب میکنه خداروشکر آفرین محمد جان به خاطر باورهای قشنگ و ثروت آفرینت

* محمد بسیار بسیار مهربون ِ .. واقعا حیرت انگیزِ خدایا شکرت

* محمد خیلی خوب میدونه هر خیری بهش میرسه از جانب خدایش است و هر بدی به خاطر فقط فرکانس های نامناسب خودش هست. و این نگاه خیلی به محمد آرامش داده واقعا.

* محمد خیلی خیلی خوب نشون داد که واقعا واقعا حتی توی سفر حتی اگر زمانی که آبمون تموم شده و باید یک مسیری را کوه نوردی کنی که بری بطری ها را آب پر کنی و بیاری اونم 6-7 لیتر را و یا میخواد قهوه درست کنه و قبلش یک آتیش روشن کنه یعنی هیزم بیاره چوب روی چوب بذاره و وقتی بذاره انرژی بذاره، و وقتی چیزی نیست و باید تهیه بشه و کلی زمان میبره تا به اول آبشار بیشه رفت تا از اون دکه های تحسین برانگیز اول راه خرید .. خیلی خوب خیلی خوب نشون داد که محمد واقعااا توی هر کاری دنبال لـــــذت بردن، دنبال لذت بردن هست و نه اینکه صرفا فقط رفع تکلیف و کاری را به اتمام برسونه اصلا اینجوری نیست محمد همونطور که محمد خیلی خوب نشون داده توی همین سفرنامه بارهای بــار پیش اومده که حالِ نوشتن و دیدن فایل نداشته و میخواسته با احساس خوب و انرژِی بالا بنویسه و بهترینِ خودش را ارائه بده خلاصه اینکه محمد یک فایل یک قسمت را سه روز به طول انجامیده اونم به خاطر همین.

* محمد یکی از توانایی هاش واقعا واقعا گرفتن عکس های بینظیرِ که چشم هر بیننده ای را به تپش در میاره!! و به وجد ووواوو به خوبی شاهد این ماجرا بودیم که توی قطار چطور باورهای محمد عشق محمد به همین عکاسی با یک دوربین کنون که رضا جان آورده بود و بعد از مدت ها بود که محمد داشت با دوربین حرفه ای کار میکرد و عکس میگرفت خدا نشون داد که چقدر راحت میاد دوربین را خیلی سریع تنظیم میکنه واسش دست هاشو جابه جا میکنه خودش شات میگیره اونم بهترین هااا را توسط محمد .. آره محمد واقعا یک عکاس حرفه ای و بینظیر و تحسین برانگیز و همینطور رهای رها .. و این هاا تحسین برانگیز خدایا شکرت

* محمد واقعا خلاقِ واقعا و این خیلی تحسین برانگیز با حوصله هر کاری را که میخواد انجام میده و باید حتما لذت ببره از اون کار.

* محمد یک آدمی هست که خیلی راحت و با عشق خرج میکنه و همیشه این سوال را هم میپرسه که االان بریم این دکه ایناا را بخریم چقدر منجر به شاد تر کردن و ثروتمندتر کردن این آدم میشیم چقدر خوبه چقدر ثروت معنوی … و ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیا. و به همین شکل یک احساس خیلی خوبی از ثروتمند بودنش را به خودش هدیه میده.

*محمد واقعا الهام بخش و تاثیر گذار هر کسی کمترین میزانی که پیشش بوده قطعا میتونه چه در کوتاه مدت و یا بلند مدت این تاثیر گذاری را میگیره و بهتر از همیشه میشه خداروشکر به لطف خدا

* نکته بعد: داستانِ مهم ترین بنای موفقیت و اون چیزی نیست جز اعتماد به نفس و عزت .. منِ محمد متوجه شدم که واقعاا باید روی اعتماد به نفس و خود ارزشیم بیشتر و بیشتر کار کنم. روی احساس لیاقتممم 100% نشانه اش هم همین بود که اون روز با موبایل دوستم رفتم سایت و وقتی نشانه ی امروزم را در حالی که تا قبلش خیلی حالم عالی بود وقتی نشانه را زدم و دیدم فایل اعتماد به نفس 1،2،3،4 اومد انرژیم خیلی پایین اومد ولی بعدش وقتی با خودم حرف زدم بهتر و بهتر شدم ..

* ااین نکته انقدر جالبِ و شده یکی از ویژگی های مثبت جدیدِ محمد که دوست دارم دوباره بنویسمش×! اینکه محمد از برخورد با دوست جدیدی که اصلا نمیشناسه اصلا ترسی نداره و بازمم با کمال میل دنبال پیدا کردن نکات مثبت هر فردی .. خودش هست و تحسین اون. حتی اگر نکته ی مثبتی اون لحظه نبینه دوست داره به خودش بگه که خلقت اون فردم مثل خودش ارزشمند و با هدف اونم خلاقش خالق خودشم هم هست. پس لبخند بزن و بگذر ..

* محمد مدام دنبال تحسین رابطه های زیباست .. یک حرکت زیبا ..

* محمد خیلی خوب نشون داد که اصلا دنبال سرزنش کسی نیست دنبال تغییر دادن کسی نیست، حتی محمد خودش را سرزنش نمیکنه خودش را قضاوت نمیکنه نمیگه چرا این تصمیم را گرفتم با شجاعت تصمیم میگیره و ادامه میده محمد نشون داد که دنبال دستور دادن به کسی نیست ولی براش مهمه که هر کسی که هر کاری را که برعهده گرفته به خوبی انجامش بده. محمد خیلی خوب نشون داد اگر کسی براش کاری بکنه ازش سپاس گزاری میکنه چه ماساژش باشه چه پر کردن یک لیوان اب چه آوردن یک میوه در حالی که دراز کشیدی .. یا عکس ازش گرفته بشه .. دوست داره تشکر کنه و تحسین کنه. ( توی همین لحظه بود 17:45 که نسیم جان در حالی که کنار محمد بود یک تصویر را نشون داد از یک انسانی که سفالگری میکنه مثل خودِ نسیم جان که تازه کسب و کار خودش را زده کوره ی خودش را خریده نشون داد و اونم تحسین کردن نشون محمد داد و گفت ببین محمد درسته این فرد Troy Drake عزیز یک کروموزم کم داره و از نشانگان داون هست ولیی ببین چطوری انگیزه بهش دادن خانواده اش — یاد ب. رایت افتادم — و الان داره این بینظیر با چهره شاد و خندانش کسب و کار آنلاین خودش را زده و با نکته ی جالبش و حیرت انگیزش با تمرکـــز تمام داره کار میکنه و سفال درست میکنه و میفروشه و تازه با پیجش توی اینستا بی نهایت داره اموزش هم میده )

همون موقع بود که نسیم جان به محمد گفت: واقعاااا به نظرمم هیچ محدودیتی وجود نداره و

محمد جان گفت: آره هیچ محدودیتی وجود نداره و تنها محدویت ها توی ذهن توست ..

* محمد نشون داد توی این سفر همونطوری که از اسباب خودش تشکر میکنه و سپاس گزاری میکنه برای اینکه در خدمتش هستند چقدر براشون ارزش و احترام قائله و البته که برای وسایل دیگران هم پاره ها و همسفرهایش و اون وسایل را مثل وسایل خودش میدونه و این خارق العاده است.

* محمد خوشحاله و سپاس گزار به خاطر قانون کبوتر با کبوتر باز با باز .. چرا که آدم هایی که اطرافش هستند همسفرهاش واقعاا اوناا هم آدمهای سپاس گزاری هستند و تحسین میکنند زیبایی ها را ( حالا بازم محمد دنبال اینه کیفیت فکرش را باورهاش را قوی تر کنه تا به مدارهای بالاتری بره و به توی همین مدارهای بالاتر بازم تجربه های بیشتر و با انسان های ثروتمندتری مثل خودش سفر کنه.

* محمد با استوری تلینگ یک داستان متوجه شد برای نسیم جان که، نسیم جان و بنیامین جان هم دو تا فرشته هستند که مثل خودِ محمد دنبال این هستند که اگر مغازه ای فروشگاهی باز بشه توی شهر برن اونجا خریدی کنن حتی اگر بدونن بهتر از اون هم هست میرن خرید میکننن برای اینکه حمایتی از اون فروشگاهی که تازه کسب و کار خودش را زده و این واقعا یکی از ویژگی های تحسین برانگیز انسان های ثروتمند هست. و به این شکل بی نهایت شادی و احساس خوب را برای خودشون و اون فرد اون کسب و کار بیارن و کلی تبلیغ اش کنن و آرزوی بهترین هاا

* محمد نشون داد که واقعا کسی را اجبار به کاری نمیکنه و مثل خودش که دوست داره یک کار را انجام بده، محمد بیاد با اون نگاه قشنگش فقط پیشنهاد بده که مثلا رضا جان میشه این کار را هم انجام داد به این شکل .. مثلا بگه رضا جان ببین منِ محمد این نگاه را داشتم این نتیجه را گرفتم و وقتی نگاهم را عوض کردم این نتیجه و این احساس .. حالا خودتی که میتونی انتخاب کنی خودتی عزیزم که تصمیم میگیری من فقط مثل همیشه دوست داشتم حسم و نگاه ارزشمندم را با شما به اشتراک بذارم تا بهترین انتخاب را کنی عشقم. | این نگاه واقعا تحسین برانگیز محمد

* محمد نشون داد یکی از تواانایی هایی که قبلا به خاطر کمتر بودنِ اعتماد به نفسش خیلی ازش خوب برنمیومد اونم اینه که وقتی مثلا توی این جمعِ چهار نفره اگر بحث به جایی به نکته ی منفی به حاشیه به غیب و تهمت و سرزنشی بخواد بره محمد بیاادد یک سوال بپرسه از همون کسی که داره این کار را میکنه کانون توجه اش روی چیز مثبتی نیست .. واقعاا این ویژگی را این سوال پرسیدن را چقدر خوب محمد تونست توی این سفر پیاده کنه مثلا همین دیشب .. با فقط پرسیدن یک سوال اون فرد رسید به اینکه خدای درونِ محمد راست میگه .. ولش کن اون مهم نیست تو راست میگی محمد جان .. آره ارزشش را نداره که حسم را خراب کنم به خاطر کسی و یا چیزی .. دمت گرم شاه پسر

* محمد خیلی خوب نشون داد که توی این سفر دنبال تجربه های متفاوتی هست تازه محمد توی این سفر خیلی خوب متوجه شد که خواسته ی قلبیش چیه اونم وقتی متوجه شد که رفت کوه نوردی توی روز دوم سفر در حالی که بچه ها هر کدوم یک کاری را انجام میدادن محمد رفت کوه نوردی با یک شرت ورزشی بدون لباس فقط با یک کوله چون براش راحتی هم مهم بود نگاه دیگران مهم نیست رفت بالای کوه و موسیقی گذاشت و با خودش حرف زد و یک داستان را توی ذهنش از ابتدای کوه نوردی ساخت و با دوربینی که خدا بهش داده بود با یک موبایل تحسین برانگیز شروع کرد به فیلم گرفتن و در مورد قانون و زندگی و تجربیات خودش صحبت کردن .. اینجوری هم محمد داشت از مسیرش واقعا لذت میبرده و هم داشت اون کاری که دوست داشت را انجام میداد. .. و محمد متوجه شد که واقعا نیازی به گوشی داره که اونم با امکانات مشخص.

* محمد توی همون کوه نوردی خیلی چیزها را هم متوجه شد مهم ترینش وقتی که داشت این کار را میکرد فهمید که چقدر خودش مهم ترین و وقتی میاد این انرژی را کاملا روی خودش و عشق و علاقه اش میذاره میتونه احساس خوب عالی به خودش هدیه بده و دیگران را واقعا به امون خدا بسپاره چون محمد نمیتونه نمیتونه کسی را به پاد .. و ازش مراقبت کنه .. اون کار اوس کریم همیشه بخشنده و مهربانِ

* محمد خوشحاله که کسی را با خودش مقایسه نمیکنه و یا خودش را با کسی بلکه تحسین میکنه. چون میدونه چقدر بد تموم میشه برای خودش و آرامش ِ مقدسش

* خوشحالم که محمد به هیچ عامل بیرونی برای شادی بیشتر و تفریح بیشترش نیاز نداره؛ محمد اصلا علاقه ای نداره به چیز بیرونی .. سیگار No No ..قلیونی .. No .. داشتن وسیله ی خاصی و یا کسِ خاصی .. Noo محمد فقط نیازه که به درونش سفر کنه تا شادی عمیق را احساس کنه.

* محمد خوشحاله که زیبایی ها را میبینه و تحسین میکنه و خیلیییی خوب از اون زیبایی رد میشه .. خیلی خوب ..

* محمد حالا بیشتر از همیشه دنبال تحسین خودش هست ..

یک ایده هایی توی همین سفر به ذهنش الهام شده که از همین الان دنبال انجامشون هست با باورهای درست ..

* محمد بیشتر از همیشه متوجه شده که یک خداست روی زمین .. یک خدایی که واقعاا خدااا عاشقشه و دوستش داره و قلمش قلمِ طلایی رب العالمین و نگاهش لبخندش صداش عکس هاش نوشته هاش تحسین هاش قدم هاش همه به خاطر رضایت اونه .. رضایت دوستش رضایت عشقش رضایت خدایش .. محمد حالا خیلی بیشتر از همیشه میدونه که دنبال چیه .. دنبال شادی بیشتر و لذت بیشتر .. میدونه که اصل چیه و فرع چیه .. میدونه که چشم بصیرت میخواد و خیلی خوب خدایش بهش داده.

حالا امروز و این لحظه محمد امیدوارتر از همیشه است به یک زندگی بهتر و بهشتی زیباتر توی ذهنش و دنیای بیرونش ..

* محمد نشون داد که چقدر میتونه توی تنهایی خودش شاد باشه واقعاا و چقدر میتونه توی جمع شاد باشه و با شادی و رفتار درست و نگاه درستش چقدر شادی را به جمع بیاره.

+ پادشاه واقعا الان احساس میکنه که ایمان داره به خدا .. ایمانی که داره هر روز به سمتِ یقین رفتن میره ایمانی که نشونه اش آرامشِ .. آرامش ..

ایمانی که یعنی واقعاا پادشاه خدا نباید غمی از گذشته ی گذشته اش داشته باشه و یا ترسی از آینده ی نیامده اش که با فرکانس این لحظه اش ساخته میشه .. مثل الان که پادشاه خدا داره توی ذهنش مرور میکنه با نوشتن این دیدگاه و به اشتراک گذاری صادقانه نگاهش و نتیجه هایی که گرفته ( چقدر جالب باز خواهر زاده ی گلم اومده اینجا کنارم همین الان که دارم مینویسم یک دفعه گفت تجسم: در حالی که توی خط بالا نوشتم مرور توی ذهن! .. و بعدش شعر کلاه قرمزی را خواند: *آقای راننده آقای راننده دستو بذار رو دننده برو به سمت تهــــرون میخوام برم تلویزیون میخوام برم تلویزیون .. و این را چند باری خواند) خوبه خوشحالم خدایا شکرت اینم یک نشونه دیگه است .. یک چیز جالب بگم بندِ دوم پاراگراف را داشتم مینوشتم همونجا که نوشتم پادشاه مارکو همونجا بود که ملکه فرنوش جان از اعضای گرم و صمیمی خانواده امون بهم زنگ زد .. فارغ از تمام جمله های تحسین برانگیز و تشکرها و احساس عالیش عزیز جانم، دیدم که بهم گفت میشه شماره ی الهه جان عزیز دلت را بهم بدی و میخوام ازش تشکر کنم به خاطر پاسخی که توی پروفایلش بهم داد و من فقط خداا را یافتم .. وقتی بهش گفتم من هنوز الهه جان را ندیدم و حتی صداشو نشنیدم! فکر کنم خودتون بدونید چه اتفاقی افتاد چه ایمانی در این فرد و هر کس دیگه ای که این پیام را میخوانه ایجاد کنه. ولی گفتمش ممنونم که یک نشانه شدی، گفتمش میدونی فرنوش جان: من با دیدن عزیز دلم خوشحال تر نمیشم چیزی تغییر نمیکنه احساس تغییر نمیکنه چون ماا دوتاا همین الان داریم بدون اینکه اینا را داشته باشیم با هم ارتباط موثر برقرار میکنیم .. و حالمون عالیه در صلحیم با خودمون هر دوی ما رهاییم از اینکه بخوایم حتما هم دیگه را ببینیم هر چند هر روز داره نشونه ها بیشتر میشه و نکته ی جالبش اینه که قوی تر میشه رابطه ای که هیچ جای دنیااا ندیدیم که دو نفر اینجوری با هم در این حد احساس نزدیکی کنند با هم .. و اینجوری به هم عشق بی قید و شرط داشته باشند عشق بدون وابستگی و دل بستگی .. yes اینم از معجزه هاست .. اینم خلق خودمونه .. و من خوشحالم و مااا خوشحالیم .. ( راستی عزیز دلمم الهه جانم همسفرم، همین الان گفتی چند بار انیا را ببوس و من االان این کارو کردم و عکس زیبا و خندانت را نشونش دادم و کلی انرژیــــش بیشتر شده خدای من ممنونم ازت از خودم ممنونم از خدا ممنونم از این سایت از استاد عزیزم از مریم مهربانو جان) خدایا شکرت.

خلاصه که، من توی این سفر واقعا تونستم درونم را ببینم که چقدر نیاز به کار داره، کجاها نیاز داره کار کنم خیلی بیشتر

که مهم ترینش واقعا اعتماد به نفس و عزت نفس هست، آدم های زیادی را دیدم توی این سفر که داشتند پول خلق میکردند به راحتی و منم تحسین میکردم و نکته ی مهم این افراد که حتی سنِ خیلی پایینی داشتند این بود که توی چهره اشون میتونستم ببینم که اعتماد به نفس و عزت نفس دارند .. میدونند اومدند اینجا واسه یک زندگی توپول .. کاری به اینکه اون آدم فقط دنیا را میخواد و یا هم دنیا و هم آخرت را ندارم اینکه توی یک سن پایین داره پول خلق میکنه و با اعتماد به نفس حرف میزنه و درخواست میکنه اینو کار دارم الان و میخوام تحسین کنم.

دیدم که چقدر خوب تونستم به دانسته هام عمل کنم .. و واقعا خودم را تحسین میکنم واقعا خودم را تحسین میکنم واقعا آفرینشم را تحسین میکنم.

فهیمدم که چقــــــدر به تولید محتوای تصویری و جهانگردی علاقه دارممم و چقدر میخوام که یک گوشی هوشمند بعد از دو سال داشته باشم و دوست دارم پولش را خلق کنم از مسیر تمرکز الانم نویسندگی .. فقط امیدوارم همین. و میخوام ادامه بدم بازم میخواد ادامه بدم .. نمیدونم جهان به سمتی میره .. من میخواد ادامه بدم .. من رمز موفقیتم را توی ادامه دادنم میدونم و میبینم توی استمرار توی کار کردن مدام روی باورهام روی تنظیم ذهن خلاق و ثروتمندم روی فرکانس ثروت و در صلح بودنم. همه میخوان نفر اول باشن ولی هیچکسی نمیخواد کاری بکنه و میخوان همه واسش کاری بکنن نه نـــــه جانم من بقیه را هم حتی کار ندارم من مسئول خوشبختی خودم هستم من مسئول زندگی خودم هستم انتخاب های خودم تصمیم های خودم .. یادم باشه یادت باشه رفیق واقعاا فقط چند صباحی را بیشتر زنده نیستی باید اگر میخوایم به خدا برسیم باید به ثروت برسیم و چه بسا بهتر از مسیری جز عشق و علاقه اووم خدایا شکرت

رب من، مرا ببخش و بیامرز و توبه ی من را بپذیر واقعا هر چیزی دارم از تو دارم هر خیری بهم میرسه از جانب توست من میتونم ادامه بدم و بهت بگم خدایاا کمکم کن دستم را بگیر و هدایتم کن به مسیر کسانی که به آن ها نعمت روز افزون ایمان روز افزون فضلت را گسترش دادی بر آنها.

میتونم بگم با همین اشک ها .. که رب جان، کیه که بزرگتر از تو باشه؟ کدوم دست؟ کدوم قدرت؟ تووویی همه چیز و همه جااا

هدایتم کن به مسیر کسانی که به آن ها نعمت دادی و نه گمراهان منو لحظه ای به خودم واا مگذار از من مراقبت کن محافظت کن و من را به سمت کمالم هدایت کن و من همه چیزهای عالی را با هم یکجا میخوام چون میدونم میتونی میتونی میتونی همه چیزهای عالی را دریافت کنم از لطف و بزرگواری تو میتونم خودم را ببرم خیلی ساده به مدار دریافت نعمت های بیشتر ثروت بیشتر احساس خوشبختی بیشتر .. میتونم چون واقعا میتونم چون من را خالق زندگی خودم قرار دادی اگر یک کلمه را بخوام این کامنت ارزشمندت را خلاصه کنم اینه: توحیــــــد

تو همه چیزی خدا جون ..

و تو من را لایق دونستی که با من تجربه کنی تمام دنیاا را تمام جهان را، تو آگاهی مطلقی اما تجربه نیستی این منم این وظیفه ی منه که فرکانس بفرستم باور ایجاد کنم با هدایتت به سمت باورهای قدرتمند و ثروت آفرین .. تو میخوای با من جهان را گسترش بدی و به یک جای بهتر و زیباتر و شادتری برای زندگی تبدیل کنی اوکی اوکی Come on Let’s Go The King Of the KINGs, My Lord

تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم .. عاشقتم خدای درونم به احترامت بلند میشم این لحظه و از دست راستم را مشت میکنم و روی سینه ام میذارم و به خودم دوباره تعهد میدم که تا پای مرگ تا پای جون در مسیر تو باشم برای تو باشم آره رب ِ من .. آره

الحمدلله رب العالمین

اما این فایل: مریم جان از شما ممنونم به خاطر اینکه ادامه دادی و اعتماد به نفست را عزت نفست را خود باوریت را الان و این لحظه بیشتر درک میکنم و نترس بودنت را و تکاملت را توی همین کار ویدیو گرفتن و استوری تلینگ و ادیت کردن ها را خودت بودن را بیشتر میتونم حس کنم و واقعا از تمام وجودم تحسینت کنم و بگم دمت گرم که خیلی خوب اومدی خیلی خوب ادامه دادی از خدا بهترین ها را واست میخواد میخواد هر روز متصل تر باشی بیشتر و بیشتر از خدا واست خیر میخوام خیر کثیرا میخوام بیشترو بیشتر. الهی آمین

عکسِ این فایل باهات حرف میزنه . یک شب .. آسمان خراش ها که نماد ثروت و فراوانی پول و شغل و کسب و کار و همه چیز هست اصلا، این روز عظیم و تمییز، این پل زیبا خارق العاده زرد رنگ، این ابرها این ستناره هاا اووم توی سفر که رفتیم لرستان، اونجا خیلی ارتفاعش از سطح دریا بالاست و خب ما هم با قطار رفتیم و هم با قطار برگشتم و سه نمونه هم از قطارها را تجربه کردیم و واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست .. اونجاا ستاره بارون بود و اتفاقا خدای من توسط دوست من بهم گفت که محمد بفرما این گوشی با دوربین عکاسی که عکس گرفتی از کهکشان بیا و این را به اشتراک بذار توی اینستاگرامت .. و من اینکارو کردم و نتیجه اش!!!!!!! خودم میدونم چی شده میدونم که اون حرف واقعا خدای من بهم گفت که این کار را بکن. اوکی خدایا شکرت به خاطر هدایت هات

این دوربین استاد جان خیلی محشره واقعا محشره خیلی دوست دارم اسمش را بدونم و از خدایم هدایتش را خواستم فقط هنوز انگاز زمانش نرسیده بدونم اسمش چیه .. یک شهر بی نهایت آدم زیبایی زیبایی واقعا تحسین برانگیز این دوربین این سرسبزی ها و شاخه هااا خدایا شکرت خدایا شکرت.

واوو چه سایه بانی ( مخصوصا توی این سفر قدرِ نعمت سایه را بیشتر درکش کردم) خداروشکر، واو چه لباس زیبای سفید I Love Florida اووم چه شلوارک زیبای قرمزی که ستِ با لاو بازم این کلمه معجزه آسای عاشقتم عاشقتمم اووم و بازم مهر و عاشقی مریم جان برای درست کردن یک املتِ قهوه خانه ای خوشمزه اوووم، نوش جان خداروشکر، چه فلاکس زیبایی، اووم چه ظرف قشنگی خدای من اونم قرمز، رسپی جدید مریم جان نشان از استقبال همه جورش برای تغییر هر آنجه که میدونسته را میده نشون از اینکه میخواد بازم کارش را بهتر کنه و ساده و خوشمزه تر اووم ایول واقعا تحسین برانگیز.

واوو چه نون هایی ایناا، وواوو نون پیازی و بازم بشقاب هایی یکبار مصرف باحال و متفاوت و رنگارنگ خداروشکر

استاد جان شما را تحسین میکنم به خاطر اینکه یک روزی خواستی و هدایت شدی به مسیر درست و هموار خداروشکر میکنم به خاطر در استقلال مالی بودن شما، استقلال زمانی استقلال مکانی هر جایی که دوست دارید میرید با عشق به راحتی خداروشکر، خداروشکر به خاطر رابطه ی بینظیری که با خداوند یکتا دارید و خداروشکر میکنم که هر روز این رابطه عمیق تر میشه هر روز خدا را بیشتر میتونید درکش کنید با ثروتمندتر شدنتون با تجربه های بیشتر با تولید محتوای بیشتر با رهایی بیشتر با سپاس گزار بودنِ بیشتر شما در لحظه خداروشکر، خداروشکر خداروشکر

چقدر اینکه زیبایی ها را تحسین میکنید را تحسین میکنم اینکه سپاس گزاری برای هر چیزی؟! واوو

آره بی نهایت چیز دارید که میتونم تحسین کنم اما فرق امروز من اینه با روزهای قبل، اینکه بیشتر مایل باشم هم پاره هام را تحسین کنم دوست دارم خودم را تحسین کنم خودم خودم خودم خودم که اینجاممم خودممم که میدونم کی هستم!

خودم که میدونم چقدر ارزشمندم، میدونم چقدر خوبم و این خوبی چقدر از خدای من همـــش، اره توی همین سفرنامه یک روزی عاشق این بودم که شما را تحسین کنم اماا امروز و بعد از این سفر متوجه شدم خودمم که مهم ترین هستم و بودم و خواهم بود دیدم که خودم باید خودم را تحسین بارون کنم باید به خودم بگم این درس ارزشمندم هم در ادامه ی روندِ من به سمت کمال و مدارهای بالاتر بوده و هست .. خداروشکر میکنم که بیشتر از همیشه توی همین سفر متوجه شدم که واقعا هر کسی خودش مسئول خوشبختی خودش هست .. هر کسی خودش مسئولیت زندگیش را بر عهده داره .. خداروشکر میکنم.

دوست دارم اینو بگم که من میتونم عزیز دلم را تحسین کنم اما به وقتش .. من میتونم هر زیبایی را تحسین کنم اما به وقتش ..

من میتونم مریم جان را تحسین کنم اما به وقتش .. به وقتی که بیشترین تاثیر را خواهد گذاشت.

من پاره ای از خدام .. باورتون میشه مردمااااان این دنیااا؟؟

من پاره ای از خدام .. من ارزشمندم .. من برگی در باد نیستم .. من پاره ای از خدام .. خدا اینجاست اینجااا همینجااا توی همین کلمات توی همین قلب توی همین نفس … نیازی نیست دنبالش بگردی همینجاست .. توی آرامش دلیلِ آرامشِ اصلا .. ممنونم فیلیپ جی آندرسون جان که با موسیقی زیبای امبینت شگفت انگیزت حالِ من را اشک بار و دگرگون کردی شاه پسر Wanderlust چقدر زیباست از همین نکته میشه این را دریابی که حتی با خلقِ یک موسیقی الهامی میتونی قلب هااا را به منبع وصل کنی میتونی فارغ از سن و جنس و مذهب و نژاد و هر شرایط دیگه ای باشی .. مگه این نیست!؟ فیلیپ توی آتلانتای آمریکا زندگی میکنه اما من اینجا توی ایران با یک زبان دیگه دارم حسش میکنم .. حسش میکنم که چی توی قلب و ذهن مقدسش بوده .. چه حسی داشته من دارم درکش میکنم و چقدر یک آدم میتونه سپاس گزار خدایی باشه که ربی باشه که با یک قانون ساده با یک سیستم اینجوری میتونه با خودش از هر جای دنیا ارتباط موثر برقرار کنه، چقدر این انرژی خلاق این رب این سیستم که داره در هر لحظه به فرکانس های من و تو پاسخ میده، تحسین برانگیزِ واقعا واقعا، چقدر تحسینش میکنم.

به این جمله لطفا توجه کنید! ( لبخند )

The Only God said:

تو میتونــــی ای اشرف مخلوقات ای پادشاه من روی زمین، شما میتونی هر چیزی که میخوای را خلــــق کنی به هر میزانی

من از شما میپرسم× این کمالِ آزادی نیست؟! پس چیه؟!

آِیا محدودیتی وجود خواهد داشت دیگه؟!

You Can Fly … Over Over every Sky .. Limitations هاا را بردار از توی ذهنت و این زمان میبره اما امیدوار باش و فقط ادامه بده .. آه خدای من ممنونم که بهم فرصت زیبای زندگی دادی. ممنونم که هم بهم طعم خوشبختی را چشوندی احساس خوب احساس بد را و میدونم بیشتر از همیشه میخوام که توی احساس خوب باشم. میدونم بیشتر از همیشه الان میخوام با هدف زندگی کنم بیشتر از همیشه میخوام پر انرژی باشم، میخوام شاددددد باشم این مهم ترین چیزیه که میخوام شادی و رقص و پایکوبی و خنده و ثروت و آزادییییی .. رهای رهاااا

خدایا شکرت به خاطر این سفرنامه که خواسته های من را بهم گفتی بیشتر از همیشه من را به وضوح رسوندی.

خدایا شکرت به خاطر اینکه باورهای من نقاط ضعف و قوتِ من را بهم نشونم دادی.

خدای من چقدر این سفر شگفت انگیز بود چقدر پربار بود پر برکت بود خدای من سپاس گزارم از تو. سپاس گزارم از تو.

عاشق این شوخ طبعی شمام استاد جان

خدایا شکرت واقعا به خاطر این آر وی زیباااا خدای من، واوو بازم نشانه ی دیگه برای رفتن به جای بهتری مثل Horse State Park

خدای من این زوج چقدر بینظیرن سنشون بالاست هاا ولی ببین تو را خدا جوون و شوخ و باحال و چه آر وی زیبایی هم دارند چه سایه بان هایی دارند چه جیپِ بینظیری آفرین باریکلاا خدایاا شکرت به خاطر این همه ثروت و فرااوانی ایول ایول مرسی مریم جان که از این تصویر ویدیو گرفتی. اینجااا پس لونه ی اسب های آمریکاست واو چه دورهمی چه صبحونه ایی اووم خدایا شکرت واوو نون پیازی و نون زیتونی اووم چه خلاقیتی اووف خدایاا شکرت آقاا تا حالا کسی پیتزا را با نون خورده؟! خیلی خوشمزه است الان که گفتید این نونه مثلِ نون پیتزاس خداروشکر.

خداروشکر به خاطر این پرنده آره آره دیدممم

واوو چه نوشیدنی مایکی تحسین برانگیز را ببین شاه پسر گل عاشقتممم عاشق اعتماد به نفس و عزت نفس بینظیر مایکی هستم.

واقعا عکس برداری شما را استاد جان تحسینتون میکنم

و واقعا فیلم برداری و ادیت شما را مریم جان تحسین میکنم عاشقتونممم به به چه عکس هایی چه اوووف نورو ببین پسر واوو چه موسیقی این موسیقی انگار اولش میگه بسممم الله بسمم الله گوش کنید! ( لبخند و چشمک ) هاهاها

خدای من چه شهر زیبایی هست واقعا چه دوربین شگفت انگیزیی بابااا خودِ چشم اینجور نمیبینه که این دوربین میبینه واوو خدای من این عکس را ببین طلوع بود فکر کنم چه رنگ هایی .. چقدر زیباست اینجااا خدای .. این عکس برداری استاد مثل سپاس گزاری استاد از خداست به خاطر این زیبایی هاا فیلم برداری شما هم همینطور مریم جان و حالا اینکه میذارید همین عکس هاا را هم توی ویدیو بازمم یک سپاس گزاری بیشتر از خداست .. دمتون گرم دمم گرم که اینجام و دارم میبینم و تحسین میکنم یوهووو عاشق خودمم هی هی هی هی واقعا این شهر زیباست

آره لذت بردیــــم

واوو منم تازه قهوه خوشمزه خوردم.

ممنونم به خاطر معرفی بهترین سسِ آمریکااا اومم Simply Dressed AvoCado اووم

عاشقتونمممم

ان شاا.. که همه ی ماا ثابت قدم باشیم در این مسیر زیبای سعادتمندی در دنیا و آخرت. آمین

دعا میکنم که قلبتون همیشه عاشق باشه، همیشه در سلامتی کامل باشید همیشه شاد باشید.

آها یک چیز دیگه یادم اومد، اینکه توی همین سفر پربرکت، من متوجه که چقدر حتی بیشتر از خود ماشین کمپینگ مثل لندروور ها مثل جیپ مثل تویوتا اف جی و لندکروز .. ایناا بازمم توی همین سفر من به وضوح رسیدم که دلم بیشتر اینو میخواد که RV داشته باشم به جای این ماشین ها به جای اینکه بخوام برم مثلا دوش صحرایی بگیرم یا بالای کاپوت ماشین اون تخت و جای خواب را که محصولش هست را بگیرم و وصل کنم یا اینکه برم نجاری و یک قسمت واسه کابینت و کمد لباس و این چیزهاا اماده کنم دیدممم خیلییی خوبممم دیدم و خیلی خوب به وضوح رسیدم وقتی همون موقع تضاد این سفرنامه را به یاد میآوردم که چقدر راحـــت میشه توی همین ار وی بدون دردسری آشپزی کنی سینک ظرف شویی داشته باشی قهوه ساز داشته باشی تخت خواب لاکچری خودت حموممم داشته باشی سرویس بهداشتی داشته باشی تازه تازه تازه ماشین لباس شویی داشته باشی کولر داشته باشه Rv بگم اووم کلی وسیله و تجهیزات داشته باشی. و اینااا واقعاا ارزشمندن که همشون را میتونی توی یک ماشین فقط ببینی و تجربه کنی .. خب این خواسته برام به وضوح رسید که الان بخوام بیشتر از اینکه به لندکروز و ماشین های دیگه واسه سفر فکر کنم و انرژی بدم میخوام که به آر وی انرژی بدم .. خدایااا شکرت.

و اگر ااین سفرنامه نبود .. بذارید جمله ی مثبت بگم .. این سفرنامه این ثروتمند بودن شما استاد جان این تجربه ی شما بهم کمک کرد این تصاویر بهم کمک که خواسته ی قلبیم را بشناسم .. ممنونم ممنونم ممنونم. عاشقتونم.

عزیزز دلممم میبوسمت ..