انرژ‌‌ی‌ای که این سفر را پیش می‌برد و موجب می‌شود تا، با وجود کارهای زیادی که دارم، ساعت‌ها با عشق و اشتیاق پای تدوین و تهیه فایلهای سفرنامه بنشینم، نظرات شما همسفرانم است که با عشق می‌نویسید و با زاویه نگاه‌تان به ماجراهای این سفر روح تازه ای می‌بخشید.
این سفر، یک تعامل دوطرفه است میان دوربین سفرنامه و نگاه زیبای شما به آنچه که توسط این دوربین، برای شما ضبط و ثبت می‌شود.
اشتیاق شماست که این سفر را پیش می‌برد و تا این اشتیاق هست، این سفر هم ادامه دارد. خداوند همه شما همسفرانم را سربلند کند.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 7170MB12 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD184MB12 دقیقه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا(96مریم)
مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار می‌دهد!
=====================================
نشانه ی امروز من:٨دی ١4٠٣
عزت نفس،عزت نفس،عزت نفس
سلام…
این موضوع مهمی بود که همون دقایق اول بهم الهام شد.
شاید به کل موضوع این قسمت از سریال هیچ ربطی نداشت،اما هدایت امروز من از کل قشنگی های این قسمت،عزت نفس بود.
اگر قرار بود من در فیلمی که قراره میلیون ها نفر ببیننش،آواز بخونم،نتنها مثل استاد شایسته ی قشنگم زیر آواز نمیزدم،که خیلی دیگه به خودم فشار میاوردم مثل مایک عزیز،یک بیت میخوندم و بعد میگفتم همین کافیه !حالا شما بخونید !تازه اگر همون یک بیت رو میخوندم !
مدت زیادیه که،خداوند از چپ و راست و بالا و پایین فقط بهم میگه روی عزت نفست کار کن سعیده!
خب منم دارم تموم تلاشمو میکنم.ولی عزت نفسی که از پایبست ویران ساخته شده،یک همت اساسی میخواد تا بشه آجر به آجر بچینیش!
دیشب یک اتفاق جالب برام افتاد.
استاد تو جلسه ٢ قدم ٩ میگه:اگر این باور رو بسازی که همه ی انسان ها و اوضاع و شرایط به گونه ای پیش می‌ره که شمارو به خواسته ت برسونه ،دیگه هیچ اتفاقی توی زندگی شما شانسی نیست ،از هرجا نشانه های هدایت رو میگیری.
دیشب رفته بودم فروشگاه نزدیک خونه ی مامان اینا،یکم خرید کنم،یک لحظه سرم رو آوردم بالا،دیدم یکی از هم کلاسی های خیلی قدیمی من که فقط توی مدرسه میشناختمش و اهل سیستان هم بود،اومد تو فروشگاه!
آقا منو داری ،تو دلم گفتم یا امام زاده های جماهیر شوروی!این منو نشناسه،من زودتر در برم !
نه اینکه مشکلی باهاش داشته باشما،کلا ترجیح میدم زیر شنل هری پاتر زندگی کنم :)مثل استاد…دوست دارم همه جا آزاد باشم و کسی منو نشناسه…
خلاصه همینجوری سرم پائین بود ،داشتم جنس هایی که بارکدش خورده بود رو میزاشتم توی پلاستیک که حساب کتاب کنم برم.
یک هو این بنده ی خدا، منو شناااخت،با صداااای بلند توی فروشگاه گفت :سععععععیییییده!خووووودتی!؟!؟
انگار جیف بزوس رو دیده بود به خدا:)گرفت مارو به ماچ و بوسه و بغل …که کجایی تو،دلم برات تنگ شده بود ،چرا تو اینستا نیستی ،چقدر لاغر شدی از چشمات شناختمت تورو …
همینجوری بلند بلند ….
منم هی لبخند میزدم ازش تشکر میکردم …
و بعد ایشون خیلی با اعتماد به نفس گفت منم خیلی وقته زابل بودم،تازه برگشتم گرگان وفلان…
همون موقع با خودم گفتم ببین،اینجوری که ایشون با اعتماد به نفس توی جمع گفت من زابل بودم،تو عمرا از کیش بودنت تعریف کنی!
اون کلیدی که خدا دیشب با این اتفاق دستم داد،این بود!
عزت نفس!
صبحی هم یک نقطه‌ی آبی داشتم از کامنتم تو روانشناسی ثروت که اونجاهم از عزت نفس عموی ثروتمندم نوشته بودم.
اینم از نشانه ی روزانه م!
دیگه کم مونده که صدای خدا رو بشنوم که بگه:
اننی انا الله،روی عزت نفست کار کن:))))))))
همین دیگه:)من برم به امید خدا روزم رو با نور خودش شروع کنم …بیشتر روی عزت نفسم کار کنم و مسیر عشق و علاقه م رو ادامه بدم …
هیچ چیزی به بیرون از من ربط نداره!من!من باید تغییر کنم!اون بیرون به بی نهایت طریق تغییر می‌کنه…این قانونشه!
سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا(23 فتح)
خدا روشی ثابت و قطعی مقرّر کرده است که از پیش جاری بوده است، و هرگز برای روش خدا تغییر و تبدیلی نخواهی یافت.
خدارو صدهزار مرتبه شکر برای فرصت خلق یک صلات کامنتی دیگه…
اینم جزو قوانین ثابت الله ست.خودت رو با خدا هماهنگ کن!خدا،جهان اطرافت رو ،طبق خواسته هات هماهنگ می‌کنه!
ایزی ایزی،تامام تامام!