سفر به دور آمریکا | قسمت 71

انرژ‌‌ی‌ای که این سفر را پیش می‌برد‌ و موجب می‌شود تا، با وجود کارهای زیادی که دارم‌، ساعت‌ها با عشق و اشتیاق‌ پای تدوین و تهیه فایلهای سفرنامه بنشینم‌، نظرات شما همسفرانم است که‌ با عشق می‌نویسید‌ و با زاویه نگاه‌تان به ماجراهای این سفر روح تازه ای می‌بخشید.

این سفر، یک تعامل دوطرفه‌ است میان دوربین سفرنامه‌ و نگاه زیبای شما به آنچه که توسط این دوربین‌، برای شما ضبط و ثبت می‌شود.

اشتیاق شماست که این سفر را پیش می‌برد و تا این اشتیاق هست‌، این سفر هم ادامه دارد. خداوند همه شما همسفرانم را سربلند کند.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 71
    70MB
    12 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    184MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

298 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Geloria» در این صفحه: 2
  1. -
    Geloria گفته:
    مدت عضویت: 553 روز

    سلام سلام

    چقدر کامنت نوشتن برات راحتتر شده.

    تا قبل نوشتن اولین کامنت کلی ترس از قضاوت داشتم .از اینکه متنم جالب نباشه و قلمم خوب نباشه ولی وقتی اولیش نوشتم ترسم ریخت و نوشتن کامنت های دیگه برام راحتتر و روانتر شده.

    اولا می‌گفتم آخه چی بنویسم ولی الان موقع نوشتن همینطوری خودش میاد .

    به نظرم از وقتی دارم کامنت می‌نویسم توجهم به هدایت های خدا بیشتر شده و بیشتر دارم میبینم.

    یک نمونه اش همین دیشب.

    من داشتم ساعت 12 شب از بیرون میومدم با ماشین خودم ، همیشه از خیابانی میام که این این خیابان مستقیم رد بکنم از چندتا خیابان اصلی به خونمون میرسم .بعد این کچه ها یکی در در میان ورود ممنوعه یعنی از یکی میری و از کوچه بعدی برمی‌گردی. دو تا کوچه مونده به همون کوچه ای که می‌تونستم ازش برم بهم خدا گفت به جای کوچه 37 از 33 برو(35 ورود ممنوعه روبه این طرفها)بعد من گفتم ول کن بابا حالا 12 شب خلوته و باید برم آخرش دور بزنم خبری نیست که بزار برم همین و .منم طبق معمول از 37 رفتم و رفتم و یک خیابان مونده به کوچه خودمون دیدم شاخه درخت شکسته و ماشین شهرداری وسط کوچه پارکه و داره اون سرو سامان میده و من مجبور شدم دور بزنم و بیام از کوچه 33 برم و همون لحظه گفتم یاااا خدااااا.

    خدا به من گفت از اول از 33 برو من گوش نکردم و راه من دوبرابر شد و مجبور شدم دور بزنم.

    الله اکبر

    می‌خوام بگم هدایت خدا همینه ها و ما گوش نمی‌کنیم .اون داشت چندتا خیابان جلوتر میدید از بالا ولی من بهش اعتماد نکردم .

    آهان ی چیز دیگه هم امروز صبح فهمیدم. داشتم تو خواب ‌و بیداری تو رختخوابم سپاسگزاری میکردم کلامی .بعد من همیشه میگم خدایا شکرت به خاطر فلان چیز ( تازه تازه زبونم داره عادت می‌کنه به شکر گذاری)بعد بهم گفت وقتی خواسته ای از خدا داری با خدایا سپاسگزارم جمله رو شروع کن تا دریافت کنی .بهم گفت خدایا شکرت مال زمانی که دریافت کردی.

    اینارو برای خودم میگم با کسی کار ندارم تا بتونم هدایت خدا را همه جا گوش کنم زندگیم میشه بهشت.

    و فقط می‌نویسم برای حال خوب خودم تا در مدار حال خوب قرار بگیرم و توجه و تمرکزم بر زیبایی ها و نکات مثبت بیشتر بشه

    ممنون از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Geloria گفته:
    مدت عضویت: 553 روز

    سلام عزیزم.

    من همیشه وقتی در کامنت ها اسم شمارو میبینم با دقت تمام متن شمارو میخونم چون خیلی پر محتوا و عمیق می‌نویسید و به نکات و نشانه های ریز و اساسی توجه می‌کنید.

    امروز که داشتم کامنت های این فایل سفرنامه رو می‌خوندم به کامنت شما که رسیدم دیدیم روز 8دی و

    8دی روز تولد منه و منم این نشانه دیدم و برام جالب بود ببینم شما تو این روز به چی توجه کردید و دیدم در مورد عزت نفس گفتید ‌

    یا خداااااااااااااا

    من از بچگی عزت نفس پایینی داشتم و با اینکه خیلی کار میکنم ولی امروز با دیدن این کامنت ی سری چیزها اومد تو ذهنم و فهمیدم همچنان خیلی کار داره عزت نفسم.

    خواستم ازتون تشکر کنم به خاطر کامنتهای دقیق و پر محتوا هاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: