سفر به دور آمریکا | قسمت 72

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سپیده عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

این تمیزی و سرسبزی امریکا داره منو هر روز دیوانه تر میکنه حس میکنم رنگ سبز درختها و چمن های اونجا خیلی خوشگلتر و خاص تره. چند روزه دارم روی باور فراوانی کار میکنم و خدا این همه اسب به عنوان نشانه دیگری برای تایید فراوانی جهان برام اورده خدایا شکرت که خیلی زود به فرکانسها پاسخ میدی.

درسهای جالب و خوبی که این فایل به من داد اینه که:

1. تنوع در هر چیزی وجود داره و باعث میشه هرکسی با فرکانسهای متفاوت خودش انتخاب های خاص خودش داشته باشه و از تنوع و قدرت خداوند و جهان لذت ببره؛ به شرطی که نخواد با دیدگاه های متفاوت از خودش مبارزه کنه.

۲. اینکه عاشق هر کاری باشی و اون کارو با لذت دنبال کنی. واقعا میتونی از اون کار به همه چیز برسی بخصوص به بی نهایت ثروت؛ که من اینو قشنگ در این فایل ده دقیقه درک کردم؛ به فرض اگه عاشق سوار کاری باشی میتونی هر لحظه احساس عالی داشته باشی و با این احساس خوب خیلی راحت و سریع سوار کاری یاد بگیری؛ بعد با تجربه اون احساس خوب همینطور راحت ادامه بدی و سوار کاری اموزش بدی و پول بسازی؛ تو مسابقات شرکت کنی لذت ببری و برنده جایزه بشی و باز پول بسازی؛ میتونی اسب های مختلف بخری و بفروشی باز هم پول بسازی؛ میتونی نمایشگاهی از اسبهای ماکت درست کنی و با لذت میلیونها دلار پول بسازی و …. یعنی تو فقط کاری که عاشقش بودی انجام دادی؛ هر لحظه لذت بردی و جهان در مقابل تورو خیلی راحت به ثروت، به کار خوب و بقیه خواسته هایی که داشتی هدایت کرد. این یعنی هماهنگی کامل با خدای درون.

۳. چقدر عالی کل پرچمهای کشورهای مختلف دور تا دور این زمین مسابقه بود و نشان از در صلح بودن این کشور با بقیه کشورها داره؛ اما متاسفانه تفاوت باورهای کشورهای دیگه باعث شده که اکثراً همه دیدگاه مخالف کشور امریکا داشته باشند و این کشور رو دشمن خودشون بدانند.

۴. همه چیز تحت تسخیر ما هست به شرطی که ما به خدا ایمان داشته باشیم و با خود درونیمون هماهنگ باشیم. دقیقا مثل همین اسبهایی که راحت تحت تسخیر انسانها قرار گرفتن و دارن به دستور انها هر جایی که اونها فرمان میدن میرن. اگر ما بتونیم با تکامل، افسار ذهنمون رو کم کم به دست بگیریم کلاً ذهنمون تحت تسخیر ما قرار میگیره و هر جایی ما بگیم میره.

در پایان من از اون اسب خاکستری خیلی خیلی خوشم امد و باعث شد تو دفتر خواسته ها یک اسب خاکستری زیبا و بزرگ درخواست بدم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 72
    150MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

226 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 7
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به عزیزان دلم

    چه هم زمانی فوق العاده ای باورتون میشه امروز 1 آگوست 2020 و دقیقا توی صحنه ی 02:44 ثانیه فایل هم نوشته که 17 اگوست 2019 یعنی پارسال زمانِ مسابقه اسب سواری بود توی rolex stadium KENTUCKY HORSE PARK تحسین برانگیز واقعا شگفت انگیز خدایا شکرت به خاطر این هم زمانی و دیدن این نشونه فوق العاده

    سلام میکنم دوباره چقدر این فایل بینظیره، چقدر کامنت هایی که خواندم الان و فارغ شدم از این کار خیلی تحسین برانگیز خدایا شکرت ببینید چی دیدم! داستانِ اولین اسب سواری بسیار بسیار هیجان انگیز و هدایتی ام رو دیدم که پارسال دقیقا توی همین قسمت نوشتم و اینه لینکش: امیدوارم که لذت ببرید از خواندن داستان شگفت انگیز ِ اولین اسب سواریم

    abasmanesh.com

    راستش فکرش را نمیکردم که الان دوباره ببینم کامنتی که نوشتم را بخوانم .. خدایا شکرت واسه امروز واسه درک امروز واسه شادی امروز واسه دیدن نشانه های امروز خدایا شکرت

    + چه موسیقی تحسین برانگیز کانتری که خیلی مچِ با تصاویر واقعا خداروشکر میکنم این انتخاب شما را مریم جان تحسین میکنم

    + واوو چقدر شما را تحسین میکنم به خاطر اینکه دوباره صداتون راا شنیدم مریم جان و این ابراز بیان احساسات پاک شما درسی که گرفتید از اولین تجربه ی اسب سواری زمانی که ترس داشتید ولی سوار شدید سوار برونی تحسین برانگیز و دنیاا را زاویه ی دیگه ای دیدید مثل خواندن هر کامنت از بچه ها این خانواده تحسین برانگیز ِ بزرگ خداروشکر

    + شیهه ی اسب خدای من چقدر شگفت انگیز واوو من امروز خواسته ام به وضوح رسید اینکه دوست دارم یک اسب کاملا سفید داشته باشم به اسم GreatSoul

    که درجاا توی همون کامنت بعدی که داشتم میخواندم تایید شد با یک نشانه واضح خداروشکرو حتی واسه ندا جان نوشتم و تشکر کردم که نشانه شد در واقع از خدایم تشکر کردم.

    + واقعا زیباست جاده ی اختصاصی، پارکی که 5دلار و 15 دلار و 75 دلار به راحتی ازش کسب درامد میکنن، ماشین قرمز زیبای کنار جاده، لندکروز زیبای کنار جاده؛ ورودی زیبای پارک، خانم زیبای آبی پوشی که چک آپ میکنه، دوچرخه واقعا زیبای بنفش رنگ خدایا شکرت، سگ های زیبا، کلی ماشین واسه جابه جایی، یک خانواده باحال با لباس های رنگارنگ اووم واقعا تحسین برانگیز، کلی درخت های سرسبز، زمین بینظیر و تمییز اسب سواری، واوو ببین نرده ها ببین مانع های چوبی برای پرش اسب، خیلی جالبه واقعا حتی اینجا را هم گل کاری کردند و به زیبایی های اینجا بیشتر اضافه کردند، کلی چمن و گل و گیاه و درخت و یک هوای عالی و ابرهای شگفت انگیز و کلی آدم که اینجاست و هم دارند لذت میبرند از اسب سواری بچه ها و هم اگر مانع ها بیافته را میذارند سرجا، اینجا اصلا نه سن مهمه نه تحصیلاتت نه جنسیتت واقعا نه اینکه چه لباسی بپوشی چطور باشی نه اینجا همه تکامل طی کرده اومدند و دارند واقعا لذت میبرند.

    یک روزی هم میرسه مثل 17 اگوست 2025 به عزیز دلم میگم عشقم بریم با ماشین خودمون کنتاکی و اینجاااا و یک اسب سواری کنیم .. و کلی از دیدن زیبایی های اونجا واقعا از نزدیک لذت بیشتری ببریم. خداروشکر یوهوو

    =+ نکته ی مثبت بعدی اینکه هر وقت یک جایی میرید استاد و مثلا مایکی تحسین برانگیز میرند فیلم میگیرند و عکس میگیرند خودشون دیگه یعنی پیش هم نیستین و هر کدوم داره واقعا با سبک شخصی خودش زندگی میکنه و این یک درس واقعا خوبه واسه من.

    + وقتی که شما مریم جان گفتی که این افراد تکاملشون را طی کردند و دارند اسب سواری میکنند نکته ی بینظیرش این بود که خودتون را با کسی مقایسه نکردید بلکه گفتید اگر تمرین کنی و صبر کنی و اادامه بدی خب هر کسی میتونه اینجوری به راحتی اسب سواری کنه و لذت ببره. واقعا تحسین میکنم به خاطر این ذهن ثروتمندی که دارید تحسین میکنم به خاطر این در صلح بودن شما را تحسین میکنم به خاطر رابطه ی بینظیری که با خداجون دارید تحسین میکنم به خاطر مهارت زیبای فیلم برداری و ادیت کردن خلاقانه شما را تحسین میکنم شما را مریم جان به خاطر باورهای قدرتمند ثروت آفرینی که دارید، تحسین میکنم شما را به خاطر خودتون بودن به خاطر فیلم برداری به خاطر بچه هاا که قسمت دوم ِ این فایل ارزشمند پر از درس و زیبایی و توحید

    تحسین میکنم شما را به خاطر خواندن کامنت ها به خاطر هم پایه بودن به خاطر سپاسگزار بودنتون به خاطر تحسین کردن هاتون خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند شما واقعا خداروخدای آسمان ها و زمین را تحسین میکنم به خاطر خلقت هدف دار شما خداروشکر ممنونم ممنونم ممنونم.

    + واقعا تحسین میکنم بازم اینجاا حالا یک سری پرچم های کشورهای مختلف را میبینم اینجا و اینم واقعا تحسین برانگیز این کشور واقعا شگفت انگیز و تحسین برانگیز همه چیزش خداوکیلی

    + بازم میخوام در مورد مانع ها بگم اینکه وقتی با خودت در صلحی و هماهنگ و میدونی تو قدرت خلق زندگیت را داری و توانایی حل مسئله را داری و خدای درون تو که هر جایی هم که بری هستش از پیش، اینکه پاسخ همه ی سوالات تو را میدونه همه ی راهکارها و ایده ها را میدونه و آگاهِ قادر و توانای شکست ناپذیر مطلق این رب این خدا این خدای آسمان ها و زمین، این خدایی که فرصت زیبای زندگی کردن بهمون داده، فرصت نفس کشیدن خدایاا شکرت به خاطر سلامتیون خدایا شکرت به خاطر این نعمت.

    آره میشه هر روز بهتر و بهتر بشی با کار کردن روی باورهات و انقدر مسلط بشی که به راحتی از هر مانعی رد بشی به راحتی مثل الان که هر اسب سوار به راحتی رد میشه .. ان شاا.. که هر کدام از ما به همچین توانایی وایمان ایمان ایمان ایمانی برسیم که میتونیم هر چیزی که میخوایم را واقعا داشته باشیم.

    + این ماکت های زیبای اسب را واقعا تحسین میکنم خیلی قشنگن پسر خیلی خیلی چه اسب های ماهیچه ای و قدرتمندی را میبنیم حتی واقعا دستِ کسایی که این کارها را خلق کردند به این زیبایی را تحسین میکنم و از خدا جون بهترین هاا را میخوام واسشون، واسه هر کسی که داره شاد زندگی میکنه و دنیا را جای بهتری برای زندگی کردن.

    خدا میدونه بچه های کوشولو همین سایت هر کدام با دیدن همین قسمت چقدر خواسته هااا درونشون ایجاد شده و چقدر امیدوارتر شدند که یک روزی با دست پدر و مادرشون از نزدیک این زیبایی ها را میبیند واقعا خداروشکر

    و این نشون میده که چقدر خواسته هااا واقعااا معنوی هستند مقدس هستند هم مادی هم معنوی و چقدر منجر به رشد دنیا میشند خداروشکر الهی که به همه ی خواسته هامون برسیم در زمان و مکان مناسب …

    + درس مهم بعدی که میشه درکش کرد

    احساس خوب= اتفاقات خوب

    + چه زین های تحسین برانگیزی واقعا نژاد اسب انگلیسی واقعا شگفت انگیز اووم خدایا شکرت دوست دارم تجربه اش کنم.

    + انقدر شیشه ی RVامون تمییزه که میشه واقعا همون را دید توی واقعیت پشت شیشه را ممنونم به خاطر این اهمیت والایی که میدید به تمییزی شیشه و تمییزی خونه و تمییزی هر جایی خداروشکر، واقعا رانندگی شما را استاد جان تحسین میکنم. شجاعت شما را دمتون گرم. آرزوی بهترین ها را دارم واستون.

    + اسب سواری خودش یک ورزشِ بینظیره که هر کسی سراغش نمیره اما همین ورزش ببین چقدر فرصت برای خلق پول ایجاد کرده چقدر فرصت برای خلق شادی و انرژی مثبت بیشتر ..

    یک اسب سوار هم لباس مناسب میخواد خب کلاه میخواد کفش میخواد شلوار میخواد لباس میخواد و کلی چیز دیگه خودِ اسب محافظت میکنه مراقبت میخواد غذا میخواد تمییز کاری میخواد تااا همینجاا چقدر ثروت داره خلق میشه و چقدر فرصت عالی برای ثروتمند شدن واقعا، و بعدشم که همین زمین، تمییز کاریش، این همه اسب این مانع ها داور و کلی چیز دیگه که واقعا بازم فرصت برای ثروتمند شدن را بیشتر وبیشتر میکنه خداروشکر خداروشکر من اسب هایی را دیدم و میدونم که قیمتشون میلیون ها دلار پولشونه و این هم نشان از فراوانی ثروت و پول میده خداروشکر خداروشکر خداروشکر که توی دنیایی داریم زندگی میکنیم که هر روز داره همه چیز بهتر و ساده ترو زیباتر میشه فرصت برای ثروتمند شدن بهتر و بیشتر میشه و هر روز داره کسب و کارها بیشتر میشه هر روز داره موقعیت های برای ثروتمند شدن ایده های ساده تری که میتونه من را به ثروت بیشتری برسونه داره بیشتر میشه خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و و هر چقدر ثروتمندتر بشی به خدا نزدیک تر میشی واقعا استاد جان شما را تحسین میکنم و بی نهایتتت بارر خدا را شکر میکنم به خاطر جدی گرفتن ایده ها و الهامات قلبیتون و استقلال مالی و زمانی و مکانی اتون خداروشکر میکنم به خاطر کسب و کار بینظیر و خارق العاده اتون که رزق داره به سمت شما میاد خداست که داره کارهای شما را انجام میده واقعا خداروشکر میکنم واقعاا ممنونم که اومدید به آمریکاا هدایت شدید به اینجاا و الان این همه تصویر زیباا از زندگی توحیدی را دارید به ما هم میگید و نشون میدید که میشه همه چیزهای عالی را یکجا داشت و سپاس گزار بود و هم کسب و کار آنلاینت را داشته باشی توی مسیر عشق و علاقه ات بری و توی همین مسیر قولی که به خدا دادی اینکه ثروتمند باشی و همیشه حالت خوب باشه و سعی کنی هر روز بهتر از روز گذشته باشی اینکه میشه توی هر جایی توی سفر و خونه و جنگل و بارون هم پول خلق کنی و هم لذت ببری و هم شاد باشی و شادی را گسترش بدی در تمام دنیااا

    آره هر چی فکر میکنم واقعاا هیچ بهونه ای قبول نیست برای اینکه بخوای توی همین حالتی که هستی بمونی بخوای فقیر بمونی نخوای پیشرفت کنی واقعاا داره همه چیز بهتر و بهتر میشه و این خدااااست که داره همه چیز را جلو میبره فقط کافیه وا بدی پارو نزنی و بری و ببرت هر جایی که ساحل هست همونجا بهترین جاست برای تو ..

    ان شاا.. که رها باشیم از هر زیبایی رها باشیم از هر چیزی از این زنجیرهاا ان شاا.. که همیشه متصل باشیم

    خدایا شکرت به خاطر این خانواده بینظیرم خدایا شکرت به خاطر این سایت شگفت انگیزم

    خدایا شکرت به خاطر کسب و کار خارق العاده ام خدایا شکرت به خاطر سفر به دور دنیا سفر به دور آمریکای بینظیر تحسین برانگیز

    خدایا شکرت به خاطر همسفر های عزیز دلم

    دوستون دارم عاشقتونم به خدا می سپارم شما را.

    از خودمم ممنونم که بازم اومدم و نوشتم و نگاه کردم و وقت گذاشتم خودم را تحسین میکنم و به خاطر خلقت شگفت انگیز خودم از خدا جون خدای آسمان ها وزمین تشکر میکنم و از خدا میخوام که منو ببخشه و بیامرزه به خاطر همه ی اشتباهات و فرکانس های اشتباهم و میگم که خدا جون توبه ی من را بپذیر و من را به سمت مسیر کسانی که به آن ها نعمت روز افزون ایمان روز افزون مسیر تو مسیر راحتی هموار هدایت کردی هدایت بفرما بر هدایتم بیافزا سپاس گزارم رب من

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    وقتی فایل را دیدم، هنوز خواب بودم!

    وقتی شروع به خواندن نظر سلما جان کردم یکم بیدارتر شدم!

    آخه فرکانسش منو برد به گذشته به اولین باری که اسب سواری کردم توی عمرم.

    اول بذار سلام کنم! هه هه

    سلامم سلاممم سلااام

    خدایا شکرت که امروزم فرصت کردم یکبار دیگه یک قسمت را ببینم و زندگی را زندگی ترر کنم. پر معناتر و رنگارنگ تر.

    داستان مربوط به مرداد 97 میشه .. زمانی که من بعد از اینکه به سبک BackPacking و روش جابه جایی Hitchhike و برخوردن به تضاد با اولین همسفر بینظیر و زیبای خانم بعد از 4 روز سفر ادونچری با هم از هم جدا شدیم خیلی دوستانه و راحت ( به صلح رسیدیم، واقعا الان بیشتر از همیشه متوجه شدم که این جهان هوشمند دو نفر، سه نفر … که هم فرکانس هم نیستند را در مدت زمانی کنار هم قرار نمیده و جدا میکنه از هم، اما تجربه ای که توی این جدا کردن دارم که هر دو حالتشو تجربه کردم،یکی زمانی که وقتی تو روی خودت کار میکنی و میخوای هر روز بهتر و بهتر بشی و حالا دلبسته و وابسته به هر چیزی توی رابطه عاطفی، این وابستگی و دل بستگی به غیر خدا باعث میشه که اون جداییه به سختیی انجامم بشه .. با مقاومت .. با زجر .. با اشک ..، ولی زمانی هم که تو سعی میکنی خودت را یک جور دیگه ببینی این اتفاق را الخیر فی ما وقع ببینی و به جای تمرکز روی رفتار آدم ها و فرع بازمم تمرکز و حواست را میبری روی اصل روی رابطه خودت با منبع اون موقع بی شک این جدایی لذت بخشِ لذت بخش بدون هیچ احساس بدی که از اون مقاومت و دلبستگی و وابستگیه پیش اومده ))

    بازم یاد این واقعیت ” افتادم: سناریوی خدا برای من و کل جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین سناریوست.

    فقط باید قایقت را رها کنی و پارو نزنی

    باید بهش اعتماد کامل کنی .. ایمان .. همین جریان تو را به ساده ترین و زیباترین شکل هدایت میکنه به اقیانوس! واوو + جالبه همین الان ساندکلود که روی رندوم هست یک موسیقی واندرلندی The Milky Way Express در حال پخش گذاشته ایمانی که با عمل

    من دارم اینا را به خودم میگم، وگرنه من که نمیتونم روی کسی تاثیر مثبت و یا منفی بذارم این خود هر ادمیه این شمایی که اون تاثییر مثبت را میپذیری و در خودت رشدش میدی و اون منفی را Ignore میکنی.

    خلاصه ..

    من تصمیم گرفتم از قزوین برم به زنجان و از اون جا نقشه ای که داشتم را ببینم و مسیری را انتخاب کنم که میخوام منو ببره به جاده ی رویایی اسالم – خلخال استان گیلان

    همینکارو کردم اتفاقات عالیی و آشنایی من با بهترین آدم ها پشت سر همم و اینجاست که باید این باورم را این حقیقت زندگیم را آگاهانه مرور کنم: و خداوند یکتا روزی رسان بی حساب من و از جایی که فکرش را نمیکنم بهم روزی میرساند.

    بله …

    عبور از جاده های سنگی و خاک و زمین های کشاورزی و کلی پیاده روی و رسیدن به روستاهای مختلف و دیدن اون آدمای اون روستاها و مهندس هایی که اومده بودند و پروژه اشون را جلو میبردند جاده ها و آسفالت کردن و صحبت کردن من و یا اونا با هم و ارتباط موثر برقرار کردن هیچ وقت یادم نمیره .. زندگی برای من یک ماجراجویی تمام عیار که الان خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که با این موسیقی ماجراجویانه، کامل تر شده

    یکی از باورهایی در مورد توانایی سوپر مجیکال نویسندگیم ساختم اینه: خداوند هر وقت بخواهد کلامی را از زبان من با نوشتن جاری کند، مرا به فضا و موسیقی مناسب همون حال هدایت میکند به راحت ترین شکل!

    آره واقعا میشه هدایت خدا را آسون دید و همون را دید و حس کرد.

    توی یک روز از زنجان با کلی پیاده روی لذت بخش و کوله ی 15 کیلویی و بدون موبایل هوشمند و با یک اسپیکر و دلی شاد و باایمان برای چیزی که روحم نیاز داشت رسیدم به خلخال .. همون لحظه ها که کنار خیابون داشتم زیبایی ها را میدیدم و به همون میزان خدا را سپاس گزار بودم و تحسین میکردم ( انگار نه انگار مثلا تا روز قبلش همسفری داشتم اون تضادها اون جدایی ) آره واقعا خدا میشه بهترین دوست و یار و یاورت اون که هست، تو بمون!

    رسیدم خلخال .. باورن گرفت بارون حالا چشمای ناز منم بارونی شده … خدایا عااشقتممم عاشق

    این زندگی چقدر قشنگه

    این زندگی چقدر بهشته

    خدای من هیچی نمیتونم بگم …

    انگار الان تولدی تازه همون جوری که اسم این موزیکم Born Again هست، احساس میکنم …

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    من که عاشق بارونم داشت آروم میزد و من زیرش رهای رها قدم میزدم … اما یک دفعه چنان بارون تنددد شد که ترجیح دادم بزنم کنار و نه نه !! این نبود این بود که من داشتم همون جوری که زیر بارون راه میرفتم و لذت میبردم از این صدای باران از این خاک خیس شده از این تمییزی و سرسبزی بارون که تندر شد من عین خیالم نبود که کوله یک قسمتی ازش با اینکه کاور رین دااره خیس میشه و اصلا خودم برای خودم که الان لباس و .. خیس بشه هم نداشتم و ندارم، از کنار یک رستوران چایی خانه زیبا که داشتم رد میشدم و دقیقا یک پیکان وانتی که انار میفروخت سیب میفروخت و با لبخند بهش سلام کردم و داشتم از کنارشون رد میشدم که گفتند نه کجاا میریی جوون بیا بیاا اینجاا ببینیم روی ماهتو .. منم با شوق رفتم چون حسم منو کشوند اونجا

    آدمایی که قلبشون پر از عشق و محبت ..

    و دوتا پسر شاید 12-11 ساله که بیش تر وقتم را توی اون ساعات بین 4 تا 5 بعدازظهر با این دو مهربون کنجکاو و دوچرخه سوار گذروندم، تازه پدر جان مهربون اونجا داشت با گاری مقداری خاک را جابه جا میکرد و منم سریع رفتم کمکش و بیشتر لذت ببرم از بودنم در اینجا .. اولین خاطره اسب سواری فردای همین روز اتفاق میافته

    تا رسیدنم به این خاطره دقیقا منم میتونم از هر دقیقه تا خود همین فرداش یک کتاب بنویسم

    سفر .. سفر … سفر … کل زندگی ما یک سفر

    اتفاقات عالیی پشت سر هم همون روز که بارون بود تا عصر من رسیدم به روستای اسب بونی دومین روستای جاده ی اسالم خلخال و بالاترین ارتفاع این جاده

    جایی که یک دنیااااا ابرررر دور تا دورته

    یک حس دریمی …

    یک احساسی که وقتی رسیدم اونجا نمیدونستم وسط خیابانون ماشین ایستاده و من پیاده شدم چرا که چناااان شور و شعف و انقدررر زیباااااااااااااااااااااااا بود این صحنه هااا که منو وا داشت پیاده بشم و فریاد بزنم خدایااااااا شکرت خدای منن خدای من بینظیره بینظیره و همینجوری این حس دیوانه وارمم را نگه دارمم

    کلییی دوست جدید پیداا کردمم که همین الانم باهاشون در ارتباطم عجیبم نیست همین امروز فردا اون دوستایی که توی ذهمنن و دارم بهشون توجه میکنم و الان مینویسم خبری ازشون بشه: همه چی قانون

    امااا یک چیز جدیدی که توی همین قسمت اول سفرنامه یاد گرفتم این بود که ” به هیچ زیبایی هم نچسبم و فقط ببینم بشنوم لمس کنم حس کنم و تجسم کنم و لذتتت ببرمم برای همین زیبایی در همین ثانیه سپاس گزار باشم و بعد رهاش کنم … چون زیبایی بیشتری در انتظار منه که سپاس گزاری بیشتر من را میطلبه …

    و ادامه دارد …

    صبح همون روز رویایی که اولین تجربه ی اسب سواریم را داشتم

    از شب قبل تصمیم گرفته بودم که باقی مسیر را از همین جاده ی توریستی هایکینگ کنم اینکارو کردم با لذت تنهاا خدای من خدای من

    ساعت 9 صبح بود حرکت کردم وقتی میرسیدم به خانه ها و آدم ها و ماشین هایی که از کنارم رد میشدن … لبخندشون را میدیدم ..سلام میکردیم .. زندگی را زندگی تر .. لذت بخش تر .. آره

    حرکت کردم و از توی اون همه بالا و پایینی و چپ و راست بدون بهانه ااادامه دادم و یک جایی توقف میکردم و خودم گاهی با زبان شیرینم و گاهی با پولم به کسی و یا افرادی روزی میرسوندم، چیزی میخریدم ..

    تحسین میکردم … یک مسیر 20 کیلومتری جلوم بود با بهترین اتفاقات بی شک

    رسیدم به یک جایی که دیدم خیلی آشغال هست دوربین باهام نبود که بخوام فیلم بگیرم و عکس بگیرم و به خدای درونم همون موقع گفتم چطور میتونم کمکم کن این همه آشغال میدونم داشتم به نازیبایی توجه میکردم ولی دوست دارم زیباا ببینم

    همون اطراف چند پلاستیک دسته دار سفید بزرگ بود و من برشون داشتم و تا جایی که جا داشت ( سطل هر کدوم از ما ) انواع آشغال را پرش کردم گیره ی این دو سه تا پلاستیک را زدم به بغل راست کوله پشتی

    چرا راست حتی همینم حسم گفت

    وقتی پیاده روی میکنم از سمت چپ پیاده روی میکنم که جلومو ببینم چه ماشینی داره میاد حواسم بیشتر باشه و این گره را زدم به راست که ماشین هایی که از کنارم رد میشن و از پشتم در مسیر من حرکت میکنند بیشتر جلب توجه کنه که جای آشغال توی آشغال دونیه و نه توی طبیعت. حس خوبی داشتم از این کار

    سر همینم بود که یک سگ زیبا من را سه ساعت همراهی کرد دقیقا!

    رفتمم رفتمم … آب تنی شنا .. غذا .. پر از اتفاقات عالیی

    تا اینکه رسیدم به سرجاده ی اسالم و حالا میخواستم که برم به سمت ساحل گیسوم.

    یک جایی بین اون همه درخت سر به فلک کشیده جاده ی زیباییی جنگل گیسوم روی تختی دراز کشیدم و همین جوری بعد از 9 ساعت پیاده روی و کلیی اتفاق نفس عمیق میکشیدم و چشمامو بسته بودم روی تختی که نمیدونم مال کی بود فقط اینکه ممنونم به خاطر اون تحت ..

    چند دقیقه بعد خدا گفت توسط یک آدم اونم اسمش محمد بود، بااا لبخند بسیار زیبا

    یک دفعه یک چیزی گفت؟؟ کسی میتونه حدس بزنه چی گفت؟؟

    اسب سواری دوست داری؟!

    آره محمد یک اسب داشت یک اسب بسیار زیبااا و خوشگل که درآمدش از همون بود آدما را سوار میکرد و دور میداد و روزی روزش را.

    ولی تا منو دید با عشقق و علاقه بهم گفت بیا پاشو سوارر شوو

    شاید بدونی چه حالیی داشتممم بعد از اون همه ساعت بعد از اون همه اتفاقات، بازم یک تولد تازه آره خودشه

    اون اسب بینظیر بود و به قول سلما جان

    ” وقتی برای اولین بار سوار اسب شوید، استرسی شیرین و دلهره ای خوشایند شما را فرا میگیرد و اسب احساس شما را درک میکند و تلاش میکند تا شکوهش را به شما منقل کند. اسب در طول سوار کاری تنها به احساسات شما واکنش میدهد!!! ? ”

    آره اسب حیوان نجیبیه ..

    من بغلش کردم و حالا دوست داشتتم من که الان دوربین ندارم عکسی هم داشته باشم

    که یک دفعه محمد گوشیشو درآورد و چند عکس با ارزشمند گرفت و برای منم بعد فرستاد.

    همین

    دوستون دارمم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    به نام خدای یکتای جهان آفرین همیشه همراه و یار و یاور من

    ” من بیشتر از اینکه نشانه ی خواسته ام، هدفم را ببینم، از اینکه به خدایم نزدیک تر و نزدیک تر شدم، خوشحال تر و سپاس گزارترم ”

    ” من بیشتر از اینکه نشانه ی فرکانسم را ببینم، از اینکه خداوند یکتا به من پاسخ میدهد خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم. ”

    الحمدالله رب العالمین.

    خدایا ممنونمم که میشنوی و پاسخم را میدهی

    زهره جان عزیزم، ممنونم ممنونم به خاطر اینکه برای من نوشتی، ممنونم برای اینکه تحسین میکنی، ممنونم ممنونم

    دوست دارممم

    امیدوارم هر لحظه ات غرق خدا باشه

    به قول حسین بن علی، هم پاره ی من:

    هر که خدا را دارد، چه که ندارد؟؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام میکنم به مهربانوی عزیزم، به مهربانوی زیبارو و قشنگ و عاشقم. .. نفس عمیق ..

    اتفاقات خوبِ مثبت ِ سفرم یک سفر بینظیر با رضای عزیز جهانگردی کسی که من را سال 96 آشنا کرد با این دنیا، و بنیامین و نسیم جان ثروتمند یک جفت عاشقِ بینظیر و مهربون و شاد

    و به همراه من که دلیل این سفر و این آشنایی بودم ..

    یک سفر با قطار محلی به آبشار بیشه لرستان و همینطور برای برگشت با کلی شادی و خنده و اتفاقات مثبت ..

    راستش همشو توی قسمت 70 سفرنامه از دیروز که اومدم نوشتم و هر چی هم الان بگم همونه، اما میخوام دوباره یک مرور کنم اون همه اتفاقات را خلاصه وار عزیز جانم

    خیلی خوشحالم که دوباره خدا جون عمری بهم داده که میتونم بنویسم واست عزیزم میتونم نگاهت کنم میتونم صداتو بشنوم توی ذهنم تجسمش کنم اولین مکالمه را اولین دیدارمون راستش خیلی وقته که گذشتم از دیدنت همونطور که شما هم میدونی وقتی نگاه میکنم به این رابطه و عشق و علاقه امون به زندگی و خودمون و وقتی نگاه میکنم که هر بار از همین بچه های سایت چطور من را پیدا کردند شماره ی من را و .. خب خدای بچه ها خدای شما و منم هست گفتم به خودم این حتما حکمت داره مسیر خدا مسیر راحتیه مسیر خدا مسیر لذتِ مسیری نیست که من بخوام دنبال کسی و یا چیزی بگردم .. من کافیه روی خودم کار کنم خدای من و شما به خوبی همه چیز را انجام میده همه چیز را سرجای درستش قرار میده همه چی را خودش انجام میده وقتی تو از جلوش بری کنار و بهش ایمان و اعتماد کامل داشته باشی .. من میدونم شما داری و منم دارم .. تا همین الانم کلی درس و الگو شده همین رابطه و هر روز به ارزشش افزوده میشه خداروشکر که ما تونستیم دنیاا را گسترش بدیم و واقعاا مرزهای ذهنی اول خودمون و بعد هم پاره های ارزشمندمون را فراتررر ببریم خیلی خوب و عالی.

    خداروشکر الحمدلله رب العالمین

    من واقعا به خاطر وجود ارزشمند تحسین برانگیز از خداوند یکتا خدای آسمان ها و زمین سپاس گزارم تحسینش میکنم خدایمون راکه اینجوری به این زیبایی من را خلق کرده.

    همون شبی که میخواستیم بیایم من کامنت های تحسین برانگیز شما را خواندم و چقدر خوشحال شدم که این همه نشانه داشته واسه شما و تازه جالب بود اینوو توی ذهنم بود که حتما بگم گفتی آبادان و دقیقااا بنیامین عزیز آبادانی هست و یک نشانه ی دیگه که همون موقع پیام شما را شب خواندم این بود که مادر جان نسیم به بچه اش زنگ زد و گذاشت روی بلندگو و جدا از شوخی ها و کلی خنده و شادی هامون آخرش یک مثال ِ آبادانی زد . هاها خدایا شکرت

    عشقم خداروشکر میکنم به خاطر وجود ازشمندت به خاطر در صلح بودنت به خاطر سپاس گزاری هات واقعا بینظیری و خوشحالم که خدا جون بهم هدیه ای داده از جنس خودم که آرامش و عشق و شادی را خوشبختی را خیلی بیشتر تجربه کنم.

    این سفر واقعا لازم بود واسم .. یک سفر گروهی چهار روزه .. واقعا نیاز داشتیم

    خیلی خیلی خیلی خوب این سفر همه چیز منفی و مثبت های من را تحویلممم داد اصلاا گفت محمد روی اینااا چقدر خوب کار کردی چقدر اینجا ضعیفی .. و واقعاا سفر یک نعمتِ یک نعمتِ شگفت انگیز جالبِ بدونی که توی سفر اصلا انقدر خود سفر درگیرت میکنه که وقتی برای فکر کردن به کسی نداری انقدر اتفاقات و زیبایی ها زیاده انقدر کار هست که بخوای انجام بدی انقدر صحبت های مفید هست .. وقت برای سپاس گزاری تحسین کردن تبریک گفتن فکر کردن مدیتیشن کردن و …

    خب من همه را توی دفترم نوشتم عین یک کارگردان همه را نوشتم تا یادم بمونه

    بذار یک چیزی بنویسم که توی دفترم نوشتم واسه شما بنویسم که نشون از خالق بودنم میده ..

    یک جای بینظیر یک سرسبزی خارق العاده یک آبشار اونجا که همش درخت و آلاچیق هست کنار سنگ ها ..

    من و بنیامین جان که خیلی هم تحسینش میکنم بی نهایت ویژگی های مثبت داره، رفتیم که آب بذاریم توی کتری سفریم و سیب زمینی ها را بذاریم توی آتش کنار زغال ها و همینطور 3 تا پنیر خامه ای کوشولو بیاریم و همینطور گوجه ها را بشوریم و پیاز را، اتفاقی که افتاد این بود که یک محمد کوچولوی شادی بود فکر کنم 6-7 سالش بود سرزبون فوق العاده ای داشت و کچل بود و لبخندش خیلی شیرین بود و .. حالا من اولین باری بود که ایشون را دیدم داشت با بنی عزیز صحبت میکرد و داشت یک تور ماهی گیری که بندش پیچ پیچ تو شده بود را سعی میکرد باز کنه من همون موقع قبلش وقتی دراز کشیده بودم و رضا جان داشت کمر سوخته ی ( برنزه شده بس که آفتاب گرفتیم را) ماساژ میداد و حالم دگرگون شد و زیر ماساژ داشتم با خدای خودم حرف میزدم و اشکم جاری شد و خلاصه که یک مناجات بینظیری را با خداجونمون داشتم و حالم خیلی خوب بود اینم زمانی بود که بعدش همه ی اون درس ها را که توی قسمت 70 نوشتم نوشته بودم، وصلِ وصل بودم تو دلم وقتی محمد را دیدم که خیلی به سختی داره بازش میکنه و نوچ نوچ میکنه گفتم، بابااا گره اتو بده به خدااا باز کنه ..

    و بعد توجه ام را به همون شستن گوجه ها کردم وای خدای من چقدر آبش سرده جالبه بدونی انقدررر آب هست اونجا که همه ی خونه های روستااا همه جاشش شیرهای آبی هست که از چشمه گرفته شده و بایدد 24/7 همیشه ی خدا باز باشن وگرنه انقدر فشار اب زیاده که میترکونه اونجاا را آب خلاصه همه جااا هست فراوووون هااا خداروشکر و از اینم آبم انقدر خوردیم که خیلی سرده و خیلی گوارا و بینظیر خداروشکرت.

    خلاصه چند دقیقه بعد از شستن یک دفعه رو به من کرد و گفت میشه بازش کنی!!

    و من ایستادم و با حوصله و لذت بازش کردم و بندش را دور یک چوب گذاشتم تا استفاده ازش خیلی راحت باشه .. 15 دقیقه ای فکر کنم طول کشید ولی از اینکه این توانایی را به خودم گفتم که دارم مسئله را حل میکنم به لطف و هدایت خداوند خیلی از حلِ همین مسئله ی ساده خوشحال و سپاسگزار شدم.

    بعد از این باز کردن گره هاا به راحتی دقیقا ذهنم را خداوند هدایت کرد به سمت دو ساعت قبل!

    زمانی که داشتم توی اینستاگرام داشتم وویس های تحسین برانگیز یزدان جان نظری برای من که چند روز قبلش فرستاده بود ولی من در زمان و مکان درستش ( درست جلوی من رود خروشان وحشیِ سزار بود و زیر یک سایه ی بی نهایت بزرگی که پوشیده شده با برگ ها و صدای پرنده ها نشسته بودیم) شروع به گوش کردنشون با گوشی دوستم کردم که با عشق به من داده بود تا هر کاری که دوست دارم بکنم .. وقتی گوشش دادم آخرین جمله اش این بود: تو فوق العاده ای .. تو نماینده ی خدایی تو خدایی روی زمین ..

    آره دو ساعت قبل من شنیدم خدام .. من دست او هستم برای یاری او

    و دو ساعت بعدش من بدونِ اینکه به خودم بگم، کار خدایی انجام دادم خلق کردم .. Yeah

    خدایا شکرت خدای آسمان ها و زمین شکرت

    عشقممم من عاشقتممم باباااااا

    موسیقی را عوض کردم و رفتیم سراغِ الکترونیک ..

    عشقم من توی این سفر یک روزی روز دوم اونجا بودنم بود که من رفتم کوه نوردی و توی این کوه نوردی گوشی باز بنی جان دستم بود و خودش بهم داد! جالبه بدونی و بهم گفت توی این مسیر ممکنه برات زیبایی هایی را ببینی و دوست داشته باشی شکارشون کنی .. و من توی این کوه نوردی و تولید محتوااا خیلی خیلی خوب متوجه شدم که استاد جان و مریم جان چه حسی دارند وقتی میری سفر با یک گوشی ساده فیلم میگیری و در مورد قانون صحبت میکنی و جالبه بدونی اصلا تو نیازی نیست که چیزی بگیی فکر کنی، اون همه چیز را میگه تو فقط پایه باش جانم پایه ی خدا اون همه چیز را میگه همونی که باید بگه مثل خودم که گفت و این بینظیر بود خدایااا شکرت

    همین دوست دارم عاشقتمممم فعلا میبوسمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    به نام خداوند یکتای جهان آفرین

    الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبدوا و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم الصراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاضالین

    سلام سلام آی سلام لیلااا

    سلام سلام آی سلاممم لیلاااا جان

    اصن من عاشقتممممم بخداااا

    سه تا اتفاق افتاد توی خواندن همین کامنت

    1 که من خوابم میومد ولی یک جاش رسید که من کلاا بیدار شدم

    2 باعث شد که برم کامنتی که بعد از سفر هیجان انگیز کمپی ام داشتم و نوشتم را دوباره بخوانم و این کامنت خیلـــی تاثیر عمیقی داشت خیلی رابطه اشون با هم نزدیک بود اصلایکی بود

    3 اون تیک آبی کنار عکس جدیدم که همین امروز گذاشتم که اونم یک الهام بود وقتی داشتم قسمت قبل را میدیدیم و نظرم را مینوشتم هویدا شد و من خوشحال تر شدم

    4 کامنت اون تیکِ آبی از عزیز دلم هست .. الهه جان

    5 بعدش انقدر با ذوق و شوق رفتم به صفحه ی پروفایلت تا واضح تر ببینمت و ببوسمت و بگم خدایاا مرسی که این فرشته را خلق کردی

    عِــه شد 5 تا که! ( لبخند )

    لیلااا اصن میبینمت یادِ شمال میافتم .. یکم در مورد اون جایی که هستی بگو در مورد زیبایی های اونجاا .. جنگلش .. درخت هاش .. هواش … همسایه هاش .. سکوتش و آرامشش .. جاده هاش .. بچه هاش .. مدیتیشن هات .. بگو بگوو جانممم من میدونی انگار دو دستم را مشت کردم و زیر چونه ی کوشولوم گذاشتم و لبخندم تا بناا گوش و چشمامم گرد و مشتاق برای شنیدن هر آنچه که میخواد عشق دلِ من بگه لیلا جان بگه عزیز دلم بگه .. یوهوو بزن قدش ..

    عاشقتمممممم من لیلاااا تو بینظیری تو بینظیری هم پاره ی ارزشمند و به شدت شجاع دل و تحسین برانگیزم

    الهی که یک روز ببینمت از نزدیک ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    عِه چه جالب خدای من!

    به نام خدای هدایتگر و نشان دهنده

    خدایا شکرت به خاطر اینکه گوش هایی بهم اعطا کردی که میتونم صدای تو را بشنوم

    خدایا شکرت به خاطر دست ها و انگشت هایی اعطا کردی که میتونم بنویسم کلام پر مهرت را

    خدایا شکرت به خاطر اینکه چشم های زیبای عسلی قهوه ای بهم اعطا کردی که میتونم تو را ببینم

    خدایا شکرت به خاطر اینکه قلبی عاشق را به من اعطا کردی

    خدایا سپاس گزارم برای اینکه وقتی عالــــــــــــــــــی را بهم اعطا کردی تا روی خودم کار کنم و از امروز بیشتر و مفیدتر و بهتر از همیشه. یوهوووو خدایا شکرت عاشقتمم

    خدایا سپاس گزارم برای این لپ تاپ این نت پر سرعت این راحتی این زیر کولر بودن این آرامش و چقدر این نعمت های بینظیر تو رب من و این درخواست من برای بهتر شدن خودم برای کار کردن روی باورهام که الان میتونم بیشتر لذت ببرم و عشق کنم

    خدایاا شکرت برای این خانواده ی بزرگ و شگفت انگیزممم سپاس سپاس سپاس

    سپاس برای ثروتمند بودنم برای تواانایی کنترل ذهن قوی ام سپاس گزارم

    سپاس گزارم رب من برای ندا جانننننن عشق من دوست و هم پاره ی ارزشمند من که با توجه کردن به بی نهایت زیبایی ها و نکات مثبتش میتونم خوشبختی را بیشتر حس کنم خدایاا شکرت

    ندااا جااانن عزیز دلممم مهربون جان تحسین برانگیز

    همین امروز من داشتم خواسته ام که اسب سفید هست را نوشتم و بعد یکهو وقتی کامنت ها را داشتم میخواندم و رسیدم به این کامنت ارزشمند دیدممم عَـــه ببین ندا هم اسب سفید را میخواسته هاااا چه نشانه ایی اووووم چه تاییدی اوووف خدایا شکرت

    ولی هنوز واسه اسمش موندم! یعنی یک اسم میاد فقط Great Soul اسم اسب سفیدم خواهد بود آیا

    عاشقتممممم

    الهی که همیشه عالی و شاد و خندان باشی .. دوست دارم ملکه جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    به نام پروردگار یکتایی که قدرت خلق زندگی را به من اعطا کرد ..

    سلام بر بنده ی حبیب خدا عزیز خدا ..

    سلام بر بنده ی هدایت یافته خدا ..

    سلام عزیزم

    یک جایی توی یک کامنت abasmanesh.com

    مرضیه جان مینویسه واسه من که وقتی حسم میگه مینویسم برای کسی .. که اونم چیزی نیست جز هدایت

    توی این کامنت من میخواستم فقط بنویسم

    یادم باشه همیشه با همین فرمون برم جلو! همون چیزی که خودت نوشتی ..

    ولی حسم گفت ببین من درونم وقتی که مینویسم انقدرررر وصلممم که میتونمممم برای همه بنویسممم برای همه بنویسممم. و واقعا به خودم افتخار میکنم واقعا خودم را تحسین میکنم به خاطر این توانایی عالی ..

    فائزه جان با همین فرمون برو جلو .. با یقین

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: