دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
اومدم بگم که از اولین قسمت سفرنامه تا امروز خیلی چیزها برای من تغییر کرده؛ خیلی باورهای خوب ساخته شده و در نتیجه خیلی رفتارهای عالی رو موجب شده.
قبلاً هر وقت می رفتم بیرون، همیشه سرم تو لاک خودم بود و آسّه میرفتم آسّه میومدم تا مشکلی پیش نیاد. دلمم نمیخواست کسی بهم کار داشته باشه. دیروز یه رفتار ناخودآگاه انجام دادم که متوجه شدم خیلی تغییر کردم :
داشتم تو پارک دوچرخه سواری میکردم، خانمی هم جلوتر از من داشت دوچرخه سواری میکرد. وقتی رسیدم بهش، لبخند زدم و گفتم: روسری تون خیلی قشنگه. البته اونم با خوشرویی گفت : قابل نداره.
من از رفتار خودم متعجب شدم چون قبلا” به خاطر باورهای محدودکننده ای که داشتم سعی میکردم اصلاً کاری به کسی نداشته باشم اما دیروز این رفتارم خیلی ناخودآگاه بود، فهمیدم باورهای قدرتمندکننده جدیدی در من شکل گرفته. باورهای زیبایی که دیگه ضعیفم نمیکنه توی ارتباط برقرار کردن.
من قبلاً از کنار مردها رد هم نمیشدم و فاصله میگرفتم، مسیرمو کج میکردم چه برسه به اینکه بخوام لبخند هم بزنم. امروز وقت پیاده روی و دوچرخه سواری در پارک به هر کس که چشمم می افتاد لبخند زدم. به زن و مرد. به مرد جوان و پیر و بچه! هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد؛ تازه اونها هم لبخند زدن و خدا قوت گفتن.
با ورودی های مثبت این سفرنامه، همه ی باورهای محدودکننده ای که ذهنم رو تبدیل به زباله دانی کرده بود رو ریختم دور و احساس سبکی و پاکی می کنم.
البته می دونم شاید ریشه اش هنوز در وجودم باشه ولی من دیگه اجازه نمیدم این ریشه ها جوونه بزنن.
یه چیز دیگه که تغییر کرده برام، دیدن بچه ها ست. قبلاً خیلی بچه های گریان و نق و نقو میدیدم. باور کنید هر بار میرفتم بیرون امکان نداشت دو سه تا بچه نبینم که دارن به جون پدر و مادرشون غر میزنن و اشک میریزن. ولی حالا بچه های خندان و شاد می بینم. بچه هایی که از ته دل میخندن. بچه هایی که دارن بازی و شادی میکنن. یا چنان شیرین کاری میکنند که از دیدنشون ذوق میکنم. دیدن بچه های تر و تمیز و شاد و خندون برام مثل یه معجزه می مونه. اینم به خاطر اینه که توی این فیلم های سفرنامه کلی بچه های خوشگل و شاد و با نشاط دیدم و تمرکز کردم روشون. شما با این فیلم های سفرنامه خیلی عالی خیلی از موضوعات اساسی رو آموزش دادین.
از شروع سریال تا به امروز به دو جای بسیار زیبا و سرسبز هدایت شدم. جاهایی که پر از درخت و گلهای قشنگه. پر از سرسبزیه و امیدوارم بازهم به جاهای زیباتر هدایت بشم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 76133MB9 دقیقه
خدایا صد هزار مرتبه شکرتتتت
با دیدن این بازی بچه ها، اشک از چشمام جاری بود از بس که فوق العاده بود با این آهنگ بی‌نظیر که خانم شایسته گذاشته، چقد کیفیت زیبایی رو برده بالا
واقعا این حرف خانم شایسته خیلی خیلی به دلم نشست، که زندگی یه بازییه فقط
من یادمه، از دوران کودکیم،تا 17 سالگیم، که پارسال بود، همواره از خودم می‌پرسیدم که هدف از خلقت،من چییه، و میدونستم که باید جهان رو گسترش بدم اما نمی دونستم که این گسترش همراه با عشق با لذت باید باشه، بخاطر همین همواره از زمانم درست استفاده میکردم، چقد کتاب در حوزه شناخت،خودم شناخت جهان،من مطالعه کردم اینقد فن بیانم عالی شده بود که توی مدرسه تمام استاد هایم تعجب میکرد از حرف های که من میزدم و رفتار های که داشتم اما، من خودم راضی نبودم، و همواره این سوال در ذهنم تکرار میشد، لذت نمیبردم،از زندگیم اما پیشرفت در حوزه درسیم قابل تحسین بود و چقد خودمو از شرایط های که میتونستم لذت ببرم محروم کردم، و خدارو شکر با خوندن یک کتابی، ایرانی یک مصاحبه ای از استاد عباس منش دیدم توش از قوانین صحبت کرده بود خود اون کتاب اسمش، قانون جذب و موفقیت بود، از وقتی مصاحبه شو خوندم، دیگه گفتم راه درست همینه، راستی اینو هم بگم این اولین کامنت منه ، من همواره کامنت دوستان رو میخوندم اما هیچ فعالیتی نمی کردم توب سایت،از امروز به بعد تصمیم گرفتم کامنت بذارم تا توجه ام بیشتر روی قانون بشه، من برای اینکه خداوند و جهان رو بهتر بشناسم، از همون کودکیم علاقه مند به فضانوردی شدم، و چقد این حوزه را دوست دارم اونموقع فک میکردم خیلی سختی باید بکشم تا بتونم یک فضانورد بشم اما از وقتی با استاد و قانون آشنا شدم فهمیدم این روند باید با لذت و طی کردن تکامل پیش برده بشه
من از کشور افغانستان هستم و واقعا راضی هستم از این زندگی که دارم، از این موقعیت از اینهمه فرصت برای تغییر باورهام، و دارم بصورت آنلاین زبان انگلسی میخونم ، و سپاسگذار استادم هستم که با دیدن ایشون که توی فلوریدا بود، من اون ایالت، را تحقیق کردم در موردش و فهمیدم یک ایستگاه فضایی بین‌المللی توی اون ایالت هست، وچقدر خوشحال شدم که هم استادم آنجاست، و هم ایستگاه فضایی، بخاطر همین، الان یه جورایی از نشونه های که روزمره میاد توی زندگیم میفهمم که‌در مسیرش قرار گرفتم و بزودی انشالله منم توی فلوریدا خواهم اومد استاد گلممم
و مطمعن هستم که به این هدفم میرسم، اما باعشق و لذت، نه با اون طرز فکری که قدیم داشتم
خب بریم سراغ زیبایی های این سفر پر ماجرا:
خدای من چقد این پارک بی‌نظیره،این ماهی ها که آب پاش میکنه،و این بچه ها که باعشق، از این نماد فراوانی که آب هست،لذت میبره، و رها آزاد،دارند از این فرصت برای عالی تر کردن احساس شون کار میگیره
این خانمه،چقد با عشق بچه سو ناز میکنه میبره، زیر،آب پاشان،باعشق، و میرقصه
این همه نژاد های متفاوت اما صمیمی
چقد زیبا میشه این جهان با تفاوت ها
اینها همه شون توی این پارک با یه هدف،
هدف لذت بردن،اومدند، اینکه همدیگر رو چقد
راحت میپذیره بدون، هیچ گونه تعصبی
فقط لذت میبره، چون میدونه بودن اون افراد متفاوت توی زندگی بقیه تاثیری نمیذاره
فقط جهان رو زیباتر و گسترش بیشتر میبخشه
خدای من شکرت
اون آقاهه، چقد در فضای بی‌نظیر فقط توی انرژی خالص بچه ها،و این درختان فوق العاده زیبا اومده کتاب میخونه
واقعا انرژی بچه ها ی انرژی خالصه
این، تپه های سرسبز،
این درختان منظم، که همه شون بهشته،واقعا بهشته، خدای من شکرت
سپاسگذارتونم
در پناه حق