سفر به دور آمریکا | قسمت 76 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    غزال گفته:
    مدت عضویت: 2368 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم خانم گل

    خدایا به اندازه بزرگیت شکرت که من رو در این مسیر قرار دادی،از وقتی عضو این سایت شدم تازه معنای اینکه خدا برام بهترین چیز رو می خواد فهمیدم….?

    فهمیدم که خدا به من می گه فقط زیبایی ها رو ببین مثل این بچه های دوست داشتنی که فقط زیباییها رو می بینن….

    خدا بهم می گه فقط آرامش داشته باش مثل آرامش و بی خیالی هایی که این بچه‌های ناز دارن….

    خدا بهم می گه با کوچکترین چیز بخند و شاد باش مثل خنده های از ته دل این بچه‌ها وقتی آب روشون پاشیده می شه….

    توی این فیلم خدا بهم گفت ببین اگه تو نعمتهای منو نبینی اصلا اشکالی نداره من عاشقانه دستتو می گیرم و می برمت به سمت نعمتها و شادیها مثل اون پدر عزیز که وقتی دید بچه تپل و نازش نمی خواد بره سمت آب و می ترسه دستشو گرفت و بردش زیر آب تا بفهمه ترس که نداره هیچی لذت و شادی هم داره….

    خدا بهم گفت تو وقتی نگاه عاشقانه ی منو می بینی سره جات میخکوب می شیو با لبخند عاشقانه منو نگاه می کنی معلومه می فهمی دوستت دارم و عاشقتم پس همه ش نگاهت به من باشه که همیشه اینطوری نگاهت می کنم مثل اون دختر بچه بور و ناز که وقتی دید مریم خانم گل از طرف خدا مامور شدن تا نگاه خدا رو بهش نشون بدن سره جاش میخکوب شد و لبخندی ملیح می زد…..

    اما اونجایی که بچه‌ها توی چرخ و فلک بودن نمی دونم اسمش انگار چیز دیگه ای بود یادم نیست?اما به محض اینکه دیدم انگار استاد عباس منش بالای چرخ و فلک بودن و اون بچه ای که پایین داشت تلاش می کرد تا بپره بالای چرخ و فلک من بودم حسم بهم گفت ببین این فرکانسه فرکانس بالایی ها پیش استادن و تو هم اون بچه هستی داری تلاشتو می کنی که بپری بالا و مطمئن باش اون روز نزدیکه??

    خدایا شکرت صد هزار مرتبه شکرت که همیشه برای ما داری لوندی می کنی و پیامهای عاشقانه می فرستی?????

    سپاس مهربان عالم….???????

    از استاد عباس منش عزیز و مریم خانم گل هم سپاسگزارم که قاصد خوش خبر پیامهای عاشقانه خدا شدن….

    امیدوارم که روز به روز به اعلی ترین حد فرکانس خدا برسین??

    دوستان عزیز ان شاءالله همگی شما به زودی بپرین بالای چرخ و فلک??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  2. -
    Z گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    به نام یکتا کیمیاگر هستی

    سلامی به نگاه معصومانه یک کودک، سلامی به پاکی دل یک کودک تق ردیم به مریم جان، استاد عزیز و تمامی مسافران این سفر پراز عششششششق.

    مریم جان اول بگم که در ادامه سفر خودم دیشب یه جای زیبا بودیم و من و یه بچه فوق العاده 2،3 سالهِ زیبا هم بازی شدیم، واااااای نمیدونییییی اصلا نگاهمون بهم گره خورد و این بچه کلی با من بازی کرد، انگار جز من کسی رو نمیدید،

    بلهههه اون بچه میتونه چیزی که درون منه رو ببینه.

    من دیشب بیشتر از قبل هم کودک شدم و بچگی کردم.

    و اییییین فایل کلیی من رو ذوق زده کرررررررد.

    به جرات بیشتر مدت فیلم من چشمام پراز اشک شوق بود.

    من عاشق بچه هام.

    این قسمت هم از اولش با عشق پراز آزادی شروع شد.

    وقتی استاد به تنهایی رفت پیاده روی، و مریم جان با عشق فراوان مونده، یعنی یه عشق بدون وابستگی، اخهههه این عشق چقدر خالصه، چقدر پااکه.

    تازه استاد پیاده روی رفته عشقش تو دلشه، و چون عشقش این قدر پراز ازادیه به فکر مریم جان هست، علایقش رو خوب میدونه و location میفرسته که عشقش بره فیلم بگیرره، اونم چه فیلم خفنیی.

    مریم جان کاملا درسته زندگی فقط یه بازیه، مهم ترین کارمون لذت بردنه.

    کاری که با این سفرنامه هرروز داریم تکرارش میکنیم، جالبه این لذت بردن اصلا تکراری نمیشه.

    درخت ها خیلی مرتب و دقیق هرس شدن.

    یاد این شعره افتادم: با نظم و ترتیب یک جا نشسته.

    و این هم کار هرس کردن همیشگیه، مثل ذهن ما که هرروز و هرلحظه باید هرس بشه.

    اون آقایی که بین دوتا درخت دراز کشیده چقدر راحتههه چقدر ارامش داره.

    اقایی که دست همسرش رو با عشق میگیره و راحت میاد.

    چقدر اخه همه جا عشق موج میزنه.

    گردووونه ای که بچه ها دورش بودن چقدر عالی بود.

    اون لوله ای که 2تا بچه داخلش نشسته بودن و افتاب به بدنشون خورده بود، افتاب مثل کندوی عسل روی بدنشون بود، وای که من عاشق این شکل هستم.

    عشق بازی مادر فرزندیف بوسه روی گونه هاش چقدر دوست داشتنی بود.

    بازی پدر دختری که عاللللییی بوداااا، یعنی بابا شده کودک 2 ساله.

    همون پدری که دوتا بچه داشت، یه دختر که بستنی سبز رنگ دستش بود و یه پسر، چقدر با عشق کنار بچه هاش بود، چقدر با عشق نازشون میکرد،

    چه با لذت بستنی میخورد، نمیگفت بستنی بخورم بعد برم بازی بعد برم لذت ببرم،

    یه بچه نمیگه لذت بردنم رو به تعویق بندازم میگه هم بستنی بخورم لذت ببرم هم برم زیر اب و فواره بازم لذت بیشتر ببرم.

    یعنی هرجاااااااااا هستم بیشترین لذت ممکن رو ببرم.

    تو لذت بردن صرفه جویییی نداریم و این یه قانون زندگیه. این یه اصله و نیاز به اثبات نداره.

    اون بچه که با حوله قرمز پاکش میکردن، اونی که باباش کفشاش رو درمیاورد، مبینید بچه ها انقدر ذهن پاکی دارن میخوان و میشه، یه چیزی میخوان براشون فراهم میشه.

    راحتی میخوان و انجام میشه.

    اون خواننده کوچولو رو دیدین که میکروفون دستش بود داشت میخوند اگه بگی دوستم داری هرچی بخوای همون میشه( واااای من اینجا یاد این ایه افتادم که خدا میگه به یاد من باشی تا به یا شما باشم.)

    راستییی این سرسره ها توری دارن و چه امنیت خوبی دارن، چه ذهن های فوق العاده پشت ساخت این سرسره هاست، واقعا خلاقیت داره بیشتر میشه.

    راحتی و اسایش داره بیشتر میشه.

    همه چیز برای لذت بردن ما امادس.

    و مثل همیشه کانون خانواده پراز عشقه.

    و فراوانی در عشق ثروت.

    خانواده ها چقدر راحت میان مسافرت و گردش و تفریح.

    برای خودشون و لذت بردنشون وقت میزارن.

    مریممم جان میدونم هزار نکته دیگه هم هست.

    ماهم که الان در سفر هستیم داریم میریم بیرون ولی چون الان هدایتی میریم نمیدونم کجا قراره بریم و خدا قراره هدایتمون کنه.

    وااای انقده خوشحالم زندگی شده هدایتی.

    صبح جمعه من با این فایل زیبا پراز عشق شدش.

    خدایااااااااااااااا شکرت عزیزترینم

    دوستت دارم هدایتگرِ من.

    زندگیتون پراز لحظه ها و شادی های کودکانه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  3. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3563 روز

    سلام به همسفران خوبم و استاد بینظیرم و خانم شایسته محبوبم

    به جرات میتونم بگم این یکی از بهترین فایلهای سفرنامه بود که نیاز به تامل و تعقل فراوان داره واقعا خیلی از این جمله خانم شایسته لذت بردم که زندگی همش ی بازیه و ما هم باید از دید بچه ها به دنیا نگاه کنیم بجز این پارک زیبا و دیدنی و مفرح اون چیزی که خیلی مهمتر برای من توی این فایل زیبا بود دنیای کودکانه بود که توش هیچ کینه و دشمنی و خشونت و ناملایمتی و ترس از قضاوت دیگران وجود نداره از وقتی دارم در فایلهای سفرنامه دقت و تمرکز میکنم حس کودکانه ام فعال شده و از هر چیز کوچک لذت میبرم ودنیای بچه های ۸و ۵ ساله ام را بهتر میفهمم و خیلی باهاشون بچگی میکنم و خیلی با هم دوست شدیم و بعضی موقعها از رفتار سختگیرانه همسرم با آنها در قبال بازیها و سر وصدا که راه میاندازند تعجب میکنم و ازش میخوام که بزاره تو دنیای خودشون باشند نکته دیگه که استاد هم در یک ویدیو دوسه روز پیش بهش اشاره داشت عدم نگرانی والدین در برابر حتی کودکان خرد سالشون هست من هم خودم در این مورد خیلی به مردم اونجا شباهت دارم که همیشه این رفتارم موجب سرزنش همسرم میشه و هر موقع که توی طبیعت یا پارک میریم میگه تو خیلی خونسردی چرا حواست به بچه ها نیست. من همیشه میگم بهش بچه ها خیلی بیشتر به خداوند نزدیکترند و خودش مراقبشان هست .نکته بعدی آهنگ های شاد و پر انرژی که روی تصاویر پخش شد انصافا خیلی جالب و شنیدنی بودند و بچه های ناز و دوست داشتنی که با هیجان و عشق از لحظه به لحظه بازیشون لذت میبردند .و ی نکته جالب اون ایده کاسه ی سبز رنگ بزرگ متحرک بود که با پر شدن آب رو سر بچه ها فرو میریخت خوشبحال بچه ها خودم را تو جمعشون زیر دوشش تجسم کردم و ایده ای جالب دیگه که از تو دهان ماهی فواره آب به شکل ی دوش میزد بیرون و بچه ها با عشق بازی میکردند و دختر کو چلوی نازی که داشت زیر فوارهای آب بستنی میخورد و اون یکی دختر کوچولو که با پاش جلوی فواره آبو میگرفت و شور و نشاط کودکانه اون خانمی که زیر آب با بچش میرقصید و اون خانم مسن که دست شوهرش رو گرفت و کمکش کرد که بره پیشش چقدر همه چیز به طرز عجیبی ساده و دوست داشتنی بود توی این فایل سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  4. -
    اعظم عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3297 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان گل

    و به همه همفرکانسی های انرژی مثبتم

    چه حیاط بزرگی دور تا دورش چمن و فضای سبز

    چه حالی می دهد خوابیدن زیر درختانی که در مسیر هستند

    آره مریم جان عزیزم این روزها خیلی بازی می کنم همش عشق و حال هست

    از میان درختهای سرسبز که رد می شویم محل آب بازی پیداست

    یه سری ها آب بازی می کنند و لذت می برند

    یه سری هم کناری نشسته اند و از آب بازی بقیه لذت می برند

    زیر نور خورشید تو یه روز گرم آب بازی چه لذتی دارد

    واااااای منم آب بازی???

    اون خانومه که قاطی بچه ها شده روی آب می پرد تحسینش کردم که کودک درونش بیدار هست

    یکی هم داخل تاب لذت می برد

    دختر کوچولو با بستنی توی دستش، نه از بستنی میتونه بگذره نه از آب بازی

    از زمین و آسمان روزی می بارد

    آبی که کاسه ای می ریزد دیدید؟ منو به این مفهوم رساند به یه جایی که میرسی فقط باید آرام باشی و تسلیم و لذت ببری ثروت و نعمت بر سرت می بارد

    بچه هایی که روی چمن ها غلت می خوردند منو به بچگی هام بردند روی فرش غلت می زدم روی پتو، پتو رو هم با خودم لوله می کردم

    نرده های کنار پله ها انگار چرخ گاری است

    سایه بلند درختان اطراف را زیبا کرده اند ثروت من هم روی اطرافیانم اثر می گذارد

    سپاسگزارم خدای مهربانم که ما را فقط به لذت و شادی دعوت کردی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
  5. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2488 روز

    خانم شایسته عزیز واستاد نازنین سلام

    این فایل هدیه امروز خداوند به من بود برای اینکه روزم رو چطور آغاز کنم.

    امروز زاد روز زمینی شدنم هست

    امروز روزی هست که تقویم میگه من متولد شدم

    اما از نظر خودم روزتولدم اون روزی هست که وارد سایت شما شدم .

    روزی که برای اولین بار در زندگیم مرزها روشکستم ومحدودیت ها رو از روی خودم برداشتم وبه هدایت الهی گوش کردم واومدم واردسایت شدم .

    خیلی خوشحالم که منم همسفر شما هستم خانم شایسته عزیز .

    دیروز اینترنت نداشتم وفرصت خوبی برام فراهم شد که برم وتو کامپیوتر فایلها رو دسته بندی کنم ومرتب کنم .

    هر کدوم رو که میزدم روش میشد با وضوح کامل تکامل رو توش دید ومن این روند رو وقتی فهمیدم که کنار هم فایلای سفرنامه رو دیدم از اون اول که راه افتادیم به سمت اولین استیت پارک .

    واما این فایل ۹دقیقه ای چنان غوغایی تو وجودم به پا کرده که امیدوارم با زبان کلمات بتونم بیانش کنم

    اولین چیزی که شنیدم حیاط خونه جدیدمون .

    چقدر نگاهتون به جهان وبه اطرافتون زیباست من عاشق این جملات شدم ویه درس بزرگ برام داشت که هر جا میری مریم اون جا رو خونه خودت بدون ؛خودت باش وسعی کن در لحظه زندگی کنی از همون جا لذت ببر تا به زیباییهای بیشتر هدایت بشی

    مریم عزیزم همنام زیبای من چقدر خوشحالم که داری بهم آموزش میدی

    این فایلهای سفرنامه مکمل بسیار عالی برای دوره دوازده قدم هستند .

    من اولین چیزی که توی پارک نظرم رو جلب کرد جدایی از زیباییهای بی نظیرش (آب )بود .

    از قدیم گفتن هر جا آب هست آبادی هم هست

    من با دیدن آب وبا دیدن اون سطل که پر میشد وخالی میشد یاد تیوری سطل آب استاد عباسمنش افتادم .

    وبه یادآوردم که نعمت وثروت وباران رحمت الهی همیشه در حال باریدن هست فقط باید سطلتو بزرگتر کنی .

    اولین بار که این جمله رو شنیدم گفتم خوب استاد بگو چطوری ؟؟

    وتا مدتها ذهنم درگیر این جمله بود .

    امروز میدونم چطور

    باید ذهنم رو از گذشته خالی خالی کنم

    فقط برای امروز زندگی کردن رو یاد بگیرم

    با طبیعت همراه بشم واز دیدن زیباییها لذت ببرم

    هر جا ودر هر شرایطی باید به بگردم ونکات مثبت رو ببینم تا سیمان ذهنم بشکنه ووقتی شکست اون موقع

    باورهای ذهنیم با شرایط خوبی که با دیدن زیباییها وموندن در احساس خوب برام به وجود میاد بزرگ وبزرگ وبزرگتر میشه واین روند اونقدر ادامه دار میشه که پاروی ترس هام میذارم وحرکت میکنم

    ووقتی باورها شکل گرفتن الهامات درست رو انتخاب میکنم وحرکت میکنم تا به خواستم برسم .

    من یک قدم برمیدارم وخداوند صد قدم برای رسیدن به خواستم برمیداره .

    واینها با دیدن زیباییهایی که شما به تصویر کشیدید از ذهنم گذشت .

    واما آب

    همه جای سفرنامه آب هست

    به همراه آب ثروت هم هست

    عشق هم هست

    شادی هم هست

    ولذت .لذت با هم بودن

    لذت دیدن خنده های بچه ها خیلی حس قشنگیه .

    منم عاشق بچه هام چون خود واقعیشون هستند .پر از خنده وشادی ونشاط وعشق به زندگی .

    هر لحظه دوست دارن یه شادی جدید خلق کنن

    انگار که اونا بهتر از بزرگترها درک کردن که خالق زندگیشون هستند

    وهر لحظه خلق میکنن وبه ذهنشون اجازه میدن ایده ها بیان برای شادی بیشتر وجسمشون سریع انجامش میده

    یه لحظه تصمیم میگیرن غلت بخورن وفقط انجامش میدن دیگه دودوتا چار تا نمیکنن وبه ترس ها اجازه نمیدن به روحشون ورود پیدا کنه

    تصمیم میگیرن با پاهاشون جلوی آب رو بگیرن واین کار رو میکنن ووقتی پاش رو برمیداره پر از شادی میشه .پر از احساس خود ارزشی میشه پر از حس خالق بودن میشه .

    آب نماد با هم بودنه ؛رهایی‘خودت بودن ’ودر عین سادگی خیلی زیباست .

    مریم بانوی زیبا چقدر سایتون قشنگ افتاده بود وتحسینتون کردم به خاطراینکه اینقدر زیبا وحرفه ای دوربین رو گرفته بودید با اعتماد به نفس کامل عین یه فیلمبردار حرفه ای کار میکنید .

    ممنونم به خاطر دوره ی زیبای سفر به دور امریکا

    ممنون بابت ضبط این همه شادی لذت حال خوب و…..

    من مفهوم هدایت رو از این فایلا یاد گرفتم

    من مفهوم حل مساله رو از این فایلها یاد گرفتم

    من مفهوم خالق بودن رو دارم از این فایلا یاد میگیرم .

    پر قدرت ادامه بدید مریم عزیز

    امیدوارم که منم بتونم بهتر درک کنم این همه مفهوم وحرف رو که با زبان تصاویر بهم نشون میدید

    دوستان عزیزم بی صبرانه منتظر خوندن کامنتهای زیباتون هستم که اینقدرزیبا مینگارید وبا خوندن کامنتهای شما درکم از قوانین جهان هستی هر روز بیشتر میشه

    عاشقتونم وبه الله یکتا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  6. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    به نام خدای مهربان

    نگاه میکنم میبینم این سفرنامه خیلی کمک کرد تا توجه به نکات مثبتم قوی بشه

    رفتارهام تغییر کنه

    جالبه با اعتماد بنفس به کسی که مثلا لباس قشنگی داره بهش میگم چه لباس خوشگلی داری شما، شما چقد منظم و مرتبی، چه انگشتر زیبایی داری، چقد شادی و …

    اصلا انگار تلاشی نمیکنم و ناخودآگاه از زبانم جاری میشه، وارد تاکسی میشم میبینم ماشین راننده خیلی تمیز و شیکه یهو بهش میگم آقا چه ماشین تر و تمیزی داری، بعد اصلا بعدش برخورد خوب میبنم و طرف برمیگرده میگه خیلی ممنون قابل نداره، وارد فروشگاه که میشم میبینم واقعا طرف مغازه‌ش تمیزه بعد که میخوام خارج بشم قبلش میگم آقا واقعا مغازتون خیلی تمیز و شیکه، باز برخورد خوب میکنه باهام میگه عزیز مایی اختیار داری

    چرا قبلا اینطور نبود، قبلا میترسیدم بگم میگفتم الان طرف بدش میاد یا فک میکنه دارم مسخرش میکنم

    جالبه وارد محیط‌هایی هم میشم که همش تمیز و مرتبه انقد که توی این فایل‌های سفرنامه منظم و مرتب دیدم، انقد تمیز و مرتب بودن خانم شایسته رو دیدم که دیگه همش دارم هدایت میشم به جاهای شیک و مرتب

    بازم میاد ذهنم : مثلا ایام محرم و عزاداری من حتی یک هیئت زنجیر زنی یا سینه زنی ندیدم، انگار که عزاداری در کار نبود ، همه رو شاد میدیدم،‌این ایستگاههای صلواتی که میرفتم چایی بخورم با خنده سلام میکردم و با خنده جوابم رو میدادن انگار نه انگار که عزاداریه، اولش یه خورده ذهنم مقاومت میکرد که الان با این موهای بلندت بری با این تیپ لباس طرح دارت بری قضاوتت میکنن ولی یادمه اون موقع فایل‌ها آمیش‌ها رو استاد تازه ضبط کرده بود و منم چندین بار گوشش کرده بودم با خودم گفتم آهاا اینجاست که باید عملکردتو نشون بدی، خودم بدون هیچ قضاوتی جلو میرفتم و با خنده و با صدای بلند و یه جنبش شادی آفرینی جلو میرفتم و درخواست چایی میدادم باورت میشه اونا هم همین برخورد رو باهام داشتن و حس کردم اصلا اونا هم منو قضاوت نمیکردن با اینکه انسانهای مذهبی بودن و نوع تفکرشون با من فرق داشت اما اصلا این تفاوت ها احساس نشد. وقتی فکر میکردم میدیدم آره همینه، خودشه ، صلح و دوستی همینه، بدون هیچ قضاوتی.

    درسهایی که از فایل‌های سفرنامه گرفتم توی هیچ کتابی نگرفتم، سفر به دور امریکا دوره‌ی کارآموزی توجه به زیبایی‌ها ، توجه به نکات مثبت بوده، چگونگی عمل به قوانین.

    ممنون خانم شایسته که از روز اول به الهاماتت عمل کردی و به ثبت کردن این زیبایی‌ها ادامه دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      پارسا فریور گفته:
      مدت عضویت: 2526 روز

      سلام اقای امیری عزیز

      امروز دنبال یه تکنیک یا تمرین بودم تا راحت تر با استاد هام ارتباط برقرار کنم تا اینکه همین الان این دیدگاه شمارو دیدم

      چه راه قشنگ و خوبیه

      خیلی موفق و ثروتمند باشید انشاالله

      خدا نگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3027 روز

      به نام خدای عزیزم

      آفرین حامد جان بهت تبریک میگم خوب داری پیش میری براوووو عزیز من ????

      امیدوارم همین طوری اوج بگیری ،ببینم حامد امیری عزیز عزیز دل خدای مهربون سرشار از همه‌ی نعمت های زیبای خداشه.

      عزیزمی در پناه خدای وهاب و رزاق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2443 روز

      سلام دوست عزیزم

      اقاحامدجان

      چقدر زیباست قانون خداوندمون..خدایاشکرت

      بی نهایت لذت بردم دوست خوبم

      به شدت منتظر موفقیت های روز افرونتون هستیم

      خداوند ره گشای مسیرتون باشه به سمت زیبایی های بیشتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    زهرا آگاه گفته:
    مدت عضویت: 3105 روز

    سلام به مریم خانم شایسته ؛ استاد عزیز که آدرس این پارک رو داد تا ما هم ببینیم و لذت ببریم

    سپاس از شما از قشنگی ها برای ما فیلم میگیرید و به نحو زیبایی تدوین می کنید و موسیقی میذارید روش تا دیدنش لذت بخش تر بشه ………..

    اومدم بگم که از اولین قسمت سفرنامه تا امروز خیلی چیزها برای من تغییر کرده ؛ خیلی باورهای خوب ساخته شده و در نتیجه خیلی رفتارهای عالی رو موجب شده ……….

    قبلا” هر وقت می رفتم بیرون ؛ همیشه سرم تو لاک خودم بود و آسه میرفتم آسه میومدم تا مشکلی پیش نیاد ؛ دلمم نمیخواست کسی بهم کار داشته باشه …………..

    دیروز یه رفتار ناخودآگاه انجام دادم که متوجه شدم خیلی تغییر کردم ……..

    وقتی تو پارک دوچرخه سواری میکردم خانمی جلوتر از من داشت دوچرخه سواری میکرد ؛ وقتی رسیدم بهش ؛ لبخند زدم و گفتم : روسری تون خیلی قشنگه !!!!! البته اونم با خوشرویی گفت : قابل نداره ……….

    من از رفتار خودم متعجب شدم ؛ چون قبلا” سعی میکردم اصلا” کاری به کسی نداشته باشم به خاطر باورهای ضعیفی که داشتم ؛ اما دیروز این رفتارم خیلی ناخودآگاه بود ؛ فهمیدم ؛ باورهای جدیدی در من شکل گرفته ؛ باورهای زیبایی که دیگه ضعیفم نمیکنه توی ارتباط برقرار کردن ……….

    من قبلا” از کنار مردها رد هم نمیشدم ؛ فاصله میگرفتم ؛ مسیرمو کج میکردم ؛ چه برسه به اینکه بخوام لبخند هم بزنم ……

    امروز وقت پیاده روی و دوچرخه سواری در پارک ؛ به هر کس که چشمم می افتاد ؛ لبخند زدم ؛ به زن و مرد ؛ به مرد جوان و پیر و بچه !!!!!

    هیچ اتفاق بدی نیفتاد ؛ هیچی …………

    تازه اونها هم لبخند زدن و خدا قوت گفتن ………….

    ریختم دور ؛ همه ی باورهای بدی که ذهنم رو تبدیل به زباله دانی کرده بود ؛( حداقل توی این مورد ) همه رو ریختم دور ………….

    احساس سبکی میکنم ؛ احساس پاکی …………

    البته می دونم شاید ریشه اش هنوز باشه ؛ ولی من دیگه اجازه نمیدم ؛ این ریشه ها جوونه بزنن ؛ حالا باور دارم که ارزششو داره ……… ارزش شو داره که تنها باشی ؛ ولی با خودت حرفهای خوب بزنی ؛ ارزش شو داره که از آدمهای دور و اطرافت که همیشه با کلام شون گناه میکنند فاصله بگیری و تنها باشی و باورهای خوب رو بنویسی ……….

    یه چیز دیگه که تغییر کرده برام ؛ دیدن بچه ها ست ….

    قبلا” خیلی بچه های گریان و نق و نقو میدیدم ؛ باور کنید هر بار میرفتم بیرون امکان نداشت دو سه تا بچه نبینم که دارن به جون پدر و مادرشون غر میزنن و اشک میریزن ………..

    ولی حالا ؛ بچه های خندان و شاد می بینم ؛ بچه هایی که از ته دل میخندن ؛ بچه هایی که دارن بازی و شادی میکنن ؛ یا چنان شیرین کاری میکنند که از دیدن شون ذوق میکنم ………..

    دیدن بچه های تر و تمیز و شاد و خندون برام مثل یه معجزه می مونه ………..

    اینم به خاطر اینه که توی این فیلم های سفرنامه ؛ کلی بچه های خوشگل و شاد و با نشاط دیدم و تمرکز کردن روشون ….

    شما با این فیلم های سفرنامه خیلی عالی ؛ خیلی چیزها رو آموزش دادین ………

    از شروع سفرنامه تا به امروز ؛ به دو جای بسیار زیبا و سرسبز هدایت شدم جاهایی که پر از درخت و گلهای قشنگه ؛ پر از سرسبزیه و امیدوارم بازهم به جاهای زیباتر هدایت بشم ………

    خدا رو شکر به خاطر این تغییرات عالی …………

    خدا رو شکر که شما با رسیدن به اهداف تون باعث وسیع تر شدن جهان شدین…..و میشوید ……….

    خدا رو شکر که با این مجموعه یاد گرفتم بیشتر و عمیق تر بر زیبایی ها تمرکز کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      مریم غدیری گفته:
      مدت عضویت: 3792 روز

      درود به زهرای عزیز

      چقدر جالب ، من نمیدونستم تغییرات رفتاریم به خاطر این فایلهاست،‌ انگار دیگه از هیچی نمی ترسم و راحت با بقیه حرف میزنم. البته خیلی خیلی باید روی خودم کار کنم ، زهرا خانم بازهم از تغییراتت بنویس ، برام الهام بخش هستی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زهرا آگاه گفته:
        مدت عضویت: 3105 روز

        سلام به شما مریم خانم عزیز

        خیلی خوشحالم که اینجا از خوندن کامنت های همدیگه الهام میگیریم ؛ حتما” هر وقت اتفاق خوبی برام بیفته میام مینویسم ……..

        قبلا” یه کم تردید داشتم که بنویسم یا ننویسم اما از این به بعد دیگه هر اتفاق خوبی رو مینویسم حتی اگه خیلی کوچیک باشه………..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2922 روز

    Thank you so much for this great feel-good video

    خیلی ممنون به خاطر این ویدیوی عالی که حال آدم رو خوب میکنه.

    I felt like God was talking to me through the second song: I become whatever you want me to be, I’ll always be there for you… If you tell me you love me, whatever you want happens

    احساس کردم خدا داشت از طریق آهنگ دوم با من صحبت میکرد: هر چی بخوای همون میشم، برات میمونم همیشه… اگه بگی دوستم داری، هر چی بخوای همون میشه

    It’s true. If we trust God, love Him, present our requests to Him, and truly believe that He is over all things competent, He becomes health, wealth, a sense of happiness, a loving life partner, a polite child, a supportive family, a profitable business, a rewarding job, a friendly neighbor, an expensive car, a magnificent house, a university degree, a permit, a visa, a wonderful colleague, a professional employee, or a popular website… Yeah. He can become everything

    درسته. اگه به خدا اعتماد کنیم، عاشقش باشیم، درخواست‌هامون رو بهش ارائه کنیم و حقیقتاً ایمان داشته باشیم که هُوَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیر، اون سلامتی، ثروت، حس خوشبختی، یه شریک زندگی با محبت، یه فرزند مودب، یه خانواده حمایت‌گر، یه کسب و کار سودآور، یه شغل رضایت‌بخش، یه همسایه صمیمی، یه ماشین گرون‌قیمت، یه خونه باشکوه، یه مدرک دانشگاهی، یه مجوز، یه ویزا، یه همکار فوق‌العاده، یه کارمند حرفه‌ای یا یه وب‌سایت محبوب میشه… آره. اون میتونه همه چیز بشه.

    God can manifest Himself in all aspects of a game called life

    خدا میتونه در تمام جنبه‌های بازی‌ای به اسم زندگی نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in a lady who is passionately trying to show us how great and enjoyable life can be

    خدا میتونه در بانویی نمود پیدا کنه که با اشتیاق سعی داره به ما نشون بده زندگی چقدر میتونه عالی و لذت‌بخش باشه.

    God can manifest Himself in the self-confidence of a lady who is showing us the world through the lens of her camera

    خدا میتونه در اعتماد به نفس بانویی نمود پیدا کنه که داره جهان رو از طریق لنز دوربینش به ما نشون میده.

    God can manifest Himself in the beautiful voice of a human

    خدا میتونه در صدای زیبای یه انسان نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in nature

    خدا میتونه در طبیعت نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in the technologies that make our lives easier every day

    خدا میتونه در تکنولوژی‌هایی نمود پیدا کنه که زندگی ما رو هر روز راحت‌تر میکنن.

    God can manifest Himself in love with non-attachment

    خدا میتونه در عشقِ بدون وابستگی نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in peace

    خدا میتونه در صلح نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in peaceful co-existence between people of different faiths, beliefs, tastes, cultures, backgrounds, nationalities, ages, and skin color

    خدا میتونه در همزیستی مسالمت‌آمیز افرادی با دین، عقیده، سلیقه، فرهنگ، بک‌گراند، ملیت، سن و رنگ پوست متفاوت نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in a children’s playground

    خدا میتونه در زمین بازی بچه‌ها نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in inspirational songs

    خدا میتونه در آهنگ‌های الهام‌بخش نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in the calmness of a guy sitting in a hammock like a new-born baby

    خدا میتونه در آرامش مردی نمود پیدا کنه که مثل یه نوزادِ تازه متولد شده تو ننو نشسته.

    God can manifest Himself in kids and adults who are at peace with themselves and whose first priority is to enjoy their lives in their own way

    خدا میتونه در بچه‌ها و بزرگسالانی نمود پیدا کنه که با خودشون در صلح هستن و اولویت اولشون لذت بردن از زندگیشون به شیوه خودشون هست.

    God can manifest Himself in a helping hand

    خدا میتونه در یه دستِ یاریگر نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in an intimate friendship

    خدا میتونه در یه دوستی صمیمی نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in a hearty laughter

    خدا میتونه در یه خنده‌ی از تهِ دل نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in the innocent look of a child

    خدا میتونه در نگاه معصوم یه کودک نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in water

    خدا میتونه در آب نمود پیدا کنه.

    God can manifest Himself in a simple idea that can delight thousands of people

    خدا میتونه در یه ایده‌ ساده نمود پیدا کنه که میتونه دل هزاران نفر رو شاد کنه.

    God can manifest Himself in parents who rely on Him to take care of their children

    خدا میتونه در والدینی نمود پیدا کنه که به اون توکل میکنن تا از کودکانشون مراقبت کنه.

    God can manifest Himself in fathers and mothers who live in the moment and play with their children

    خدا میتونه در پدران و مادرانی نمود پیدا کنه که در لحظه زندگی میکنن و با کودکانشون بازی میکنن.

    God can manifest Himself in happy children rolling on the grass

    خدا میتونه در کودکان شادی نمود پیدا کنه که روی چمن غلت میزنن.

    Yeah… This is God’s country

    آره… این کشورِ خداست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای:
    • -
      افسانه عباسی گفته:
      مدت عضویت: 2047 روز

      سلام الهام عزیزم . اسمت الهام هست و چه اسم قشنگی . به این فایل از بخش مرا به نشانه ام هدایت کن هدایت شدم و متن شیرین و دلچسب تو قلبم رو چنان لمس میکرد که اشک میریختم . خدا میتونه در کلام تو دوست خوبم نمود پیدا کنه و جواب امروز من بشه . خدا میتونه با کلام تو با من حرف بزنه به من پیام بده و بگه من توی شادی و ارامش و بازی و توکل و رهایی از هر گونه ترس و سخت نگرفتن ها و نگاه مثبت داشتن ها هستم و حتی در سخت ترین شرایط اهااان اینجاش خیلی مهم و قشنگه بدنبال حتی پیدا کردن یک مورد از نعمتها و مثبتها و خوبی ها باشی من هستم اگر منو میگردی من در این چیزها نمود پیدا میکنم . مرسی ازت دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3586 روز

    به نام خدای رنگ ها ?????

    سلاااام مریم جان شایسته

    سلام همسفرهای عزیز

    میدونین من عاشق همه ی رنگ هام ، هر چیز رنگی رنگی که باشه اما اولین چیزی که توجه مو جلب کرد اون رنگ سبز قشنگ بود ، سبز درخت ها و بعدشم سرسره های بازی بچه ها خیلی تو چشمه…??

    خدااای من عجب کوچولوهای دوست داشتنی ، فارغ از سرما و ترس از خیس شدن و مریض شدن چه لذتی میبرن طوری که منم از اینجا حس میکنم …

    آقا من فهمیدم یعنی دیدم که هرجا ترس نباشه لذت و شادی هست ?( چه کشف بزرگی) .

    عجب مامان و باباهای باحالی ، عین بچه ها اوناهم بازی میکنن و خوش میگذرونن. کوچیک و بزرگ ….هوووورررررااااا چه آهنگ های قشنگی مریم جونم مرسی . ???

    و آب.. چه نعمت پربرکتیه این آب …

    هم سیراب میکنه ، هم وسیله بازی ، هم وسیله تفریح ،هم وسیله ورزش، هم سبب تمیزی و پاکی ، هم انرژی بخشه، هم بیشتر حجم بدنمون رو تشکیل میده ، هم به هر شکلی درمیادو.. ، مثل خدا

    مثل خدا …

    خدا رو میشه روی زمین هم دید بین خنده های از ته دل این بچه ها ، بین اون رنگهایی که چشم منو برد، توی دوربین مریم شایسته ….

    ???

    خیلی خیلی حالم خوب شد با این فایل واقعا حس دلپذیری رو تجربه کردم در این لحظه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای:
  10. -
    Armin EM گفته:
    مدت عضویت: 2912 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیزم , خانم شایسته عزیز, داداش عزیزم مایک و بچه های انرژی بخش سایت

     

    وقتی دیدم اون دختربچه با پاگذاشتن روی فواره , جلوی فوران آب رو گرفت , این نکته برام تداعی شد ک نعمت های خدا همواره در حال بارشه , ثروت و فراوانی , زیبایی, ارامش, عشق , سلامتی , در هرلحظه در حال بارشه ,

    اما ما با باورهای غلط خود , باتوجه به نازیبایی ها , با شرک های خود , جلوی ورودشون به زندگیمون رو گرفتیم و در حقیقت پای خودمون رو گذاشتیم روی انها

    و همینطور که دیدیم به محض برداشتن پا , دوباره آب فوران کرد , خبر خوب در مورد نعمت های الهی هم اینجاست که , با تغییر باورهای ما , در مخازن نعمت ها دوباره برای ما گشوده خواهد شد .

     

     

    ? یادم میاد ماه ها پیش , وقتی جهاد اکبرم رو شروع کردم , و برای حل مشکل بزرگم , ایده هایی به ذهنم الهام شد , پشت همه آن راه های الهام شده , در نهایت این سپردن کار به دست خدا و کنار رفتن از مسیر او بود که نجاتم داد .

    و همین حضور خدا بود که بهم آرامش و شجاعتی بخشید که پیش از آن , هرگز تجربه اش نکرده بودم .

     

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم , و به گذشته ی پر از مشکل خود و حل شدن معجزه وار مشکلاتم و رسیدن به خواسته هایم فکر میکنم و تصاویر اون دختر بچه و فواره آب رو نگاه میکنم , میخام بگم نمیدونم شما چه مشکلاتی دارید , چه ارزوهایی در سر دارید ,

    اما فارغ از بزرگی یا کوچکی مشکل و ارزوها , یک چیز رو خوب میدانم و یقین دارم , همه نداشتن ها و نرسیدن های ما , بخاطر همین پا گذاشتن ها و سد کردن های مسیر ظهور خدا و ودیعه هایش در زندگی , به واسطه باورهای غلط خود ماست .

     

    و من آموختم ک :

    ?آموختم ک , باورهای غلط من , سدی ست در برابر جاری شدن دریاها و اقیانوس های بی کران ثروت , سلامتی , عشق در زندگی ام

    ?آموختم ک , خدا همواره هست , نعمت هایش هم همواره جاریست , اما این من هستم که با افکار و اعتقادات نادرست خود , جلوی جاری شدن او و خواسته هایم را گرفتم .

    ?آموختم ک , توکل حقیقی , یعنی کنار رفتن از راه تجلی خدا در زندگی ام

    ?آموختم ک , راه دیدن نجات خدا , تنها با کنار رفتن من از مسیر اوست .

    ?آموختم ک , در برابر مشکلات خاموش شوم و کنار بایستم و باورهای محدود کننده ام رو بسوزانم , تا نجات خدایم , را ببینم

     

    به امید تجلی خدا در قلب ها و ذهن ها

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 112 رای: