دیدگاه زیبا و تأثیرگذار عاطفه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
در مورد شمردن نعمت هایی که مسخّرمون شده، باید بگم توی یکی از فایل های مرا به سمت نشانه ام هدایت کن که اخیراً گوش کردم، فرمودین حتی در بدترین شرایط ببینین چه چیزهایی دارین که نبودشون اوضاع رو بدتر از این میکرد؟!
همین طرز فکر باعث توجه به نکات مثبت و زیبایی های زندگیم میشه. همین باعث سپاسگزاریم از خدای مهربونم میشه. همین باعث اعراض از ناخواسته هام میشه. خدای من شکرت که دارم الگوها رو یاد میگیرم.
نور قرمزی که به صخره ها داده بودند ته دلمو خالی میکرد، شوری در دلم انداخت و بعدش احساس غرور کردم و شاکرتر شدم از اینکه خدا انگشت گذاشت روی من تا در کنار بندگان خاص و هدایت شده اش هدایت بشم و تغییر کنم.
خدای من چه کردی با من که هر روز تشنه تر و هر روز نزدیک تر به خودت دارم میشم. هرلحظه فکر و ذکرم اینه که مراقب ورودی های ذهنم باشم و در حد خودم در درونم جهادی راه انداختم.
یک هفته مرخصی گرفتم تا بمونم توی خونه و تمرکز کنم توی فایل های سایت. سایت عباس منش دات کام شده خونه ی امن من. فقط اینجاست که احساس آرامش عجیبی میکنم.
نه توی مهمونی ها و همنشینی ها. بعد ۶ ماه تونستم قدم دوم از دوره 12 قدم رو بخرم. و مطمئنم ۳ قدم دیگه رو در چند روز آینده میخرم. اصلن دلم نمیاد سریع از آموزش های جلسات این دوره بگذرم و به جلسه بعدی برم. میگم نکنه نکاتی رو جا انداخته باشم و سرسری رد شده باشم. یه جورایی وسواس شدم و تشنه آگاهی های 12 قدم.
استاد جان، دلم میخواد صمیمی تر بهتون بگم: ای شکارچی زیبایی ها و نکات مثبت و ناب ترین ها. چه تصاویر زیبایی رو شکار کردین و توی دوربینتون ثبت کردین.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 79153MB10 دقیقه
وقتی اسم غــــار میاد، یادِ چی میافتی؟
به نام خداوند بخشنده مهربانِ هدایتگر
خداوندا سپاس گزارم که یک روز دیگه بهم فرصت دوباره زندگی اعطا کردی، و من از تو هستم، پادشاه تو دستِ زیبا و قدرتمندِ تو روی زمین برای یاری تو برای ندای تو با قلمم،
با صدایم، با کلامم، با دعایم، با تصاویر و ویدیو و تمام وجودم .. من ارزشمندم و لایق تجربه تمام نعمت های فراوان و بی پایان تو.
سلام سلام سلام
غار این کلمه ی آشنا! کلمه ای که زیبایی ها را اول باید اونجا دید! مثل اقیانوس مثل زیر آب ..
برای من از وقتی که نظرات را خواندم یادِ ذهن افتادم.
جایی که وقتی زیبایی را از همون جا میبینی یعنی میای زیبایی های درونت را که من میگم، دنیای درونت را میبینی اون وقت توی دنیای بیرونت= زیبایی های روی زمین را هم
میتونی ببینی.
یاد یک جمله باحال افتادم
آدماا هنوز روی کره زمین و اقیانوس ها را نتونستند کامــل ببیند میرن به فضا سفر میکنند!
البته این جمله با معنی بالایی که گفتم میخوام مچش کنم
وگرنه گاهی وقتااا لازمه اووج بگیری تاا بتونی بهتر پایین را ببینی و ببینی که چقدر تو بزرگ هستی و این دنیاا کوچیک این نگاهی هست که آدم های ثروتمند دارند یعنی سعی
میکنند یک چیز را از زاویه های مختلفی ببینند تا بهتر و کاملتر درکش کنند.
اوه خدای من
چند روزی هست که رفتارهام خیلی متفاوت شده، ذهنم مدام دنبال اصلِ دنبالِ چیزی که واقعاا منو به خدا نزدیک تر کنه ..
امروز برای اولین باررر تونستم خیلی راحت بدون مقاومت فکر میکنم بالای 6 ساعت را توی تجسم خلاق و دنیای ذهنی خودم و توی آینده ای که میخوام با عشقم اون
کسب و کار خودمون اون سفرها اون دوستان اون ماشین و ابزار و تکنولوژی .. باشم.
باورتـــون میشه؟!!!
6 ساعت مستـــمر هااا خدای من خدای من خدای من اونم بااا احساس خوب ..
دیروزم که یک مسئله را به تنهایی با کمک و هدایت خدا جونم حل کردم که دو سالی بود توی این خونه این مسئله بودش و هر روز امروز و فردا میشد ..
خیلی جالبه! دوستانی دیروز و امروز بهم پیام دادند که مدت های طولانی بوده از همین بچه های عزیز هم خانواده امون که خبری ازشون نداشتم و پیگیر هم نبودم.
از خودم باید سوال بپرسم چی میشه که یک دفعه اینجوری بهم پیام داده میشه .. عشق ورزیده بهم میشه .. تحسین میشم .. استوری هام استوری میشه .. دنبال کننده ها بیشتر
میشه .. محبوب تر میشم .. عزیز تر میشم .. از زمین و آسمون بهم عشق ورزیده میشه و یا مثلا خانواده ام میگن بابااا بیاا کمی بشین پیش ماااا ببینیمت ..
چی میشه که یک دفعه دوست عزیزم بهم میگه ..
شما، ثروتمندترینی … لایق ترینی … خوش قلب ترینی … شادترینی …
به خودم گفتم عِــــه! مگه صفتِ *تـــرین مالِ خدا نیست محمد؟!! اووهوم الان متوجه شدم. خدایاا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت واقعااا
نظرات بچه هاا واقعا تحسین کننده هستند.
دوست دارم نظر تحسین برانگیزِ قابل تاملِ زهرا جان عشق خواهری را نقل و قول کنم چون خیلی حسِ یکی بودن باهاش را دارم:
من وقتی این غار رو میدیدم، وجه تشابهی بین این غار و تضادهایی که تو زندگیمون ممکنه بهش بربخوریم پیدا کردم.
وقتی تو زندگی با ناخواسته و تضادی برمیخوریم مثل این غار:
*شاید راهها سخت باشه. فراز و نشیب داشته باشه. یه قسمتی راه خیلی باریک میشه. نورش خیلی کمتر از محیط بیرونه. ولیییییی توی این مسیر یه هدایت کننده مسیر وجود
داره توی این مسیر میتونی با نور و سایه ها، سایه بازی کنی. میتونی فیلم بگیری و عکس بگیری. میتونی از لحظه ها لذت ببری. چون توی این غار اطمینان داری که راهو گم
نمیکنی. میدونی یه هدایتگری توی این مسیر هست که هم غار رو برات توضیح میده هم نمیذاره مسیر اشتباهی بری، تازه اگه اشتباهی هم بخوای بری زود راهو پیدا میکنی. توی
زندگی ماهم یه هدایتگرِ قدرتمند هست که الان با آوردن اسمش هم اشک تو چشام جمع میشه.*
خدای هدایتگرم.
اگه تو مسیر زندگیمون به تضادی، به تاریکی و فراز و نشیبی برخوردیم، یه خدایی داریم که قدرتمنده، که هدایتگره، مارو به سمت زیبایی ها هدایت میکنه.
مهم نیست طول غار ۶۰۰کیلومتر یا بیشتر هم باشه، خدا مارو دورباره به نور هدایت میکنه.*
به شرطی که:
ما توی این مسیر دلمون رو بسپاریم به هدایتش.
به هدایتش و این قدرتش ایمان داشته باشیم.
توی تاریکیها هم نور امید رو در دلمون روشن نگه داریم.
زیباییها رو ببینیم و تحسین کنیم.
چون خاک ضعیف از خدا توانا شده، پس دیگــــه ما که اشرف مخلوقاتیم، ما که خلیفه خدا روی زمینیم.
پس میتونیم میتونیم میتونیم و خداوند هم پاداش میده اونم چه پاداشی. چندین برابررر … واااااای خدا جونمممم سپاسگزارم که این درس رو بهم یادآوری کردی. عاشقتمااا
نظر بعدی که دوست دارم ازش دو تا نقل و قل داشته باشم، نظر یکی از تحسین برانگیزهای خانواده امون هست که واسش آرزوی ثروت و فضل بیشتر از خدا میخوام، سجاد جان:
* وقتی وارد این غار فوق العاده که میشدین همون موقع به ذهنم این اومد ببین زمانی اون آدمهایی که این غارو تاسیس میکردن و دستگاه بیار، تجهیزات بیار، نقشه برداری،
مجوز، هزینهها، کارگر، مهندس، معمار، کارشناس، عکاس، برنامه ریزی، امکانات، غذا، جوشکار، استاد کار، نرده کشی، پله سازی، و… هزاران چیز دیگه که نیاز داره، ممکنه اون
موقع ها خیلی افراد میگفتن ول کن بابا این همه هزینه زحمت و اصلا به چه درد میخوره اصــــلا امکانپذیر نیست مگه میشه اینهمه مسیر و زیر زمین کار انجام بدی و خطرناک
هم هست اصلا ارزش نداره خودمونو به خطر بندازیم که چی،
اما اونها با فکر، تمرکز، صبر، هزینه و ایمان، تکامل خودشونو طی کردن و موفق شدن به ایجاد اینجا اون جوری که دوست دارن*
وقتی نظر سجاد جان را خواندم و نظر بچه های دیگه را دیدم که واقعا ذهن ها و دنیای بچه ها با هم فرق فوکوله ( داره)
دیدم که هر کسی داره با نگاه خودش میبینه.
همون حرف Rumi عزیز که نشون از قانونِ What you seek is seeking you
وقتی خودم وقت گذاشتم و این نظر را خواندم (چند روزی بود که نظر زیاد نمیخواندم ) دیدم با خواندن هر کدوم دوباره دوست دارم بعدی را بخوانم و بعدی و بعدی و بعدی
.. توی این نظر واقعا کلی میشه تامل کرد .. من هنوز فایل را ندیدم نمیدونم اشاره شده که این غار چند سال پیش ساخته شده .. یعنی شروع به کشفش کردن! بذار ببینم مگه
اینترنت ندارم؟! خب یک سرچ ساده بزنم .. خدایاا شکرتتت
غار سن دونگ ویتنام .. به به الله اکبر الله اکبر .. خدای من خدای من همین الان رفتم سرچ کردم ولی توی گوگل تحسین برانگیز نوشتم بزرگترین غار دنیا هدایت شدم به
این غار عکس هاشو دیدم ویدیو دیدم دیـــــونه شدم رفت جزِ دریم بورد الله اکبر برید نگاهش کنید خدای من! بعدش یادم افتاد که اون غار طولانی ترین بوده که توی
کنتاکی آمریکای تحسین برانگیز .. ببین محمد خدا چطور داره به همین سادگی شما را دعوت میکنه به دیدن زیبایی های بیشتر که بازم تحسین کنی و سپاس گزاری کنی تا
همین حس تورا ببره به مدارهای بالاتر بببین پادشاه که خدا بیشتر از تو میخواد واقعااا ثروتمندِ ثروتمندترین باشی چون لایقشی چون ارزشمندی چون اینجایی به خاطر خودش و
حالا اون بیشتر از تو میخواد که به ثروت و موفقیت برسی و همیشه توی حال عالی باشی همیشه نامبر وان باشی همیشه همیشه همیشه ببین خدا چقدر دوست داره محمد ببین ..
خدایااا شکرت خدایا شکرتت خدایا شکرت برای درکِ درستِ این لحظه
همین چند ساعت پیش خواهر جانم داشت روی گاز پفکلی درست میکرد وقتی داخلِ ماهی تابه که روش گذاشته بود را دیدم خیلــــی برام هیجان انگیز بود
میگید چطور؟ چی؟!
میگم اخه ذرت دیدم که یک دفعه در اثر گرمای زیاد یک دفعه میترکن و پفکلی میشن اونم به شکلی در میان که به هیــــچ وجه انگار نه انگار ذرت بودند و به اون
کوچیکی
و بعد به یاد آوردم که واقعا ببین این ذهنِ من داره توی هــــر چیزی دنبال ردپای خدا میگرده خدایاا شکرت.
استاد جون این قسمت را میخوام بنویسم به خاطر شما و خودم و هر کدام از ماا که اومدیم آمریکاا ان شاا. بریم ببینیم .. ( لبخند ) توی یکی از همین سایت های تحسین برانگیز
که در مورد این غار نوشته بود رتبه بندی های غارهای دیگه هم نوشته بود
مثلا 4 تا غار دیگه توی همین آمریکای تحسین برانگیز جزِ لیست 10 غار طولانی دنیاست
Jewel Cave 180 Mile
Wind Cave 143 M
Lechuguilla Cave 138 M
Fisher Ridge Cave System 125
خدایاا شکرت.
و دومین نکته از نظر عزیزِ سجاد جان:
* و اینکه ازدیدن زیبایی ها و شگفتی های این غار آدم بیشتر پی به عظمــــت پروردگار میبره و میفهمه که این انــــرژی همــه جـا هست و این جهان انتها نداره، انگار که
این غار نزدیکه تا بریزه پایین و درهم بشکنه اما تا خداوند نخواد برگی ازدرخت نمیفته زمین*
و وقتی استاد انتهای غار از اون در شیشه ای خارج میشدی بعد مریم هم درحال خارج شدن بود که لحظه ای دوربین در پشت شیشه قرار گرفت احساس کردم عمر ما آدمها
هم همینقدره، و چقدر ازکیفیت گوشیت لذت بردم از غار عکس میگیری.
سجاد جان سپاس گزارم. برات آرزوی آگاهی و نزدیکی بیشتر به رب با ثروتمندتر شدنت را دارم عزیزم. عاشقتم
یافتممم یافتمم یوهـــو اخ جوون
بازم میگید چی را یافتی عزیزم مجید دلبندم؟! (لبخند)
میگم همون اتفاقاتی که امروز افتاده و این روزهاا بیشتر و بیشتر شده وقتی میرم بازار همه برام بوق میزنن سلامم میکنند عزیزم عزیزم بهم میگن ..
خب چی را یافتم دلیل این را اونم توی نظر محسن جان تحسین برانگیز عاشقتم رفیق که اینقدر بینظیر و در صلحــی با خودت:
من با این جمله استاد زندگی میکنم ” تو وصل شو به خداوند تمام جهان رو عاشقـــت میکنه ”
آره همینه همینه وصل شو .. همه ی جهان را عاشقت میکنه. خدایاا شکرت
خدایا شکرت برای اتصالِ این لحظه.
یک چیزی میخوام بگم که امروز که قسمت 79 را دارم نگاه میکنم و نظرات را میخوانم .. برام خیلی جالبه دوست دارم بنویسم اینم تا ردپا بمونه
یک چیزی که توجه کردم بهش خب من اون موقعی که الهام شد بهم این سفرنامه را دنبال کنم از اول ببینم در حالی که 33 قسمت از سریال زندگی در بهشت اومده بود، اونم
بهم گفته شد که محمد عزیزم با این فاکتور برو جلو اینکه:
1) نظرات لایک شده را حداقل بخوان
2) فایل را ببین
3) نظر ارزشمند خودت را بنویس
4) برای بچه هاا هم نظر بذار
یعنی این چهارتاا کار با هم بهم گفته شد .. اولش که یادمه دو قسمت خیلی سخت بود این جوری پیش برم ولی بعدش کمی کمی خیلی این مسیره برام آسون شد و خداروشکر
الان که قسمت 79 هستم دیگه میتونم به جرئت بگم که به این شکل جلو رفتن و دیدن و حلاجی کردن یک فایل شده جزیـــی از وجودم دقیقا.
حالا جالبه برام که وقتی نظر میذارم برای بچه های عزیز آخرین کامنتی که اومده براشون مال پارسال و همون روزهایی هست که فایل آپلود شده و توی همین مورد نوشتن برای
بچه هااا چقـــــدرررر (ضرب در 1000) بچه ها ریپلای کردند و گفتند که محمد تو چقدر در زمان و مکان مناسب بودی و ماا دقیقاا به این جمله این حرف نیاز داشتیم چقدر
باعث بیداری بچه هاا شده کسایی که تا پارسال فعال بودند و بعد رفتند خواب زمستون و با پیام خدای درونم بیدار شدند مثال زیاددد دارمم واقعاا بعد میگم جالبه برام که
هیـــچ کسی به این شکلل مستمر و پیوسته عمل کرده و تنها خودم بودم که این جوری عمل کردم و حتی برای تمام کامنت های لایک شده که درسی گرفتم ازش پاسخ
دادم و تشکر کردم به راحتی .. زمان برده خیلی هم ولی هر بار که جلو رفتم و این فیدبک ها را دیدم به ارزش این الهامم واقعااا پــــی بردم
نکته ای دیگه که خیلی برام خیلی جالبه حالا قبلش هم خودممم را واقعااا تحسین میکنم واقعا تحسین میکنم خدایاا شکرت به خاطر خلقت بینظیر من.
حالا این نکته اینه که، هر وقتی که اومدم گفتم آقا دیگه نظر ننویسم برا بچه ها کافیه دیگه .. مثلا اون موقعا یک کمی انگار عجله دارم انگار انرژی جسمانیم پایینه خستم .. مثل
امشب دقیقا: غذا خوردم سنگین بودم یکم .. گفتم برم نظرات را بخوانم فقط بخوانم همین ..
اومدم شروع کردم به خواندن از همون بِ بسم الله از همون نظر اول درس گرفتم، چیزی بهم گفته شد، چیزی بهم اضاف شد .. مگه این کدِهای جدید قدرتمند ذهنم وِل
میکنه ( خنـــــده)!
میگفتم بابا سنگینم هاا نیازی نیست بنویسم .. اما انقدرر این اهرم قوی شده این اهرمِ در لحظه زندگی کردن و کدِ تشکر از بنده ی خدا به معنی تشکر از خدای منه
که نمیتونستم ول کنم .. واقعا نمیتونستم .. بازم شروع کردم به نوشتن و تشکر از همون کامنتی که حتی یک درس فقط یاد گرفتم بایستـــی بنویسم براش و تشکرم را به
نوشتار تبدیل کنم.
خیلییی این دو اهرم توی همین سفرنامه قوی شده یعنی اگر آخر سفرنامه که میخوام بنویسم چه تغییراتی داشتم .. این دوو این در لحظه زندگی کردن ..
میدونید
مثلا ذهنم این کد را اجرا میکنه وقتی که درسی یاد میگیرم بعد میخوام رها کنم و برم بعدی بدون تشکر ..
بهم میگه که: محمد اگر این لحظه آخرین لحظه ی زندگیت باشه چی؟!! آیاا حسرت کاری که خداوند به قلبت الهام کرده را بخیالش شدی و رهاش کردی .. پیشمون نمیشی آیاا ..
بعد اصلا دگرگون میشم و میرم مینویسم دیگه البته با احساس خوب .. حالا وقتی هم میام مینویسم قربونِ این خدای درونم، انقدر دوست داره با من توی نوشته های من جاری
بشه که مثلا اگر میخوام یک تشکر کنم کلا چند خط و یک داستان میاره بالا دیگه ..
وو بگمم هاا که من واقعااا لــــذت میبرم از این کار. چی بگم .. خدایا شکرت اینم چیزی بود که به یاد اوردم و وقتش بود که بنویسمش در زمان و مکان مناسب
واقعا خودم را تحسین میکنم واقعا واقعا خداروشکر.
امیدوارم که بتونم از همین مسیر نویسندگی هم توی مسیر عشق و علاقه ام ( سفر و تولید محتوا ) پول خلق کنم که امروز دقیقا به یک اهرم هدایت شدم که چرا باید پول خلق
کنم و اگر نکنم چی میشه و اگر این پول خلق کردنٍ اهرمش انقدر قوی بشه که مثل غذا خوردن باشه چه اتفاقاتی میتونه برام بیافته .. و ساعت هاا قبل از اینکه نظرات را بخوانم
داشتم مینوشتم و ان شااا. به وقتش اونم مینویسم که چه ها بهم گفته شد و من حیران این رب هدایتگر شدم واقعااا بیشتر از همیشه خدایا شکرت.
استاد جان مریم جان ازتون ممنونم بازم استاد جان ازت ممنونم چی بگم .. واقعا فقط میتونم با نشون دادن نتیجه هایی که گرفتم به شما بگم که ببین دارم استفاده میکنم از
آموزش های خدای درون بینظیرتون این رب العالمین و با نتایجم حداقل بگم که ممنونم و سپاس گزار شما و بودن شما با عشق و علاقه و انگیزه توی این مسیر هستم.عاشقتونم
اما کامنتِ احسان جان» ممنونم برای اتصالت دوست جان
* … یاد کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید آقا هیل افتادم که گفته اند که راز این کتاب در هر فصل به صورت پنهانی قرار دارد باید آن را خودتان پیدا کنید ،حالا در هر فصل
سفرنامه استاد رازی پنهان مانده که هر شخص با طرز تفکر مختص خودش میتواند آن را بیابد حتی میتونه اون دختر بچه ای باشه که امواج باد پاییزی موهایش را نوازش میدادن
و به هیچ چیز جزء لــــذت بردن فکر نمیکرد؛*
من از نکته ای اساس صحبت میکنم آهای بچه های خانواده عباس منش من راز کار استاد را کشف کردم استاد فقط به زیبایــــــی ها توجـــــه میکنه همیشـــه و
همـــه جـا و درباره زیبایـــــی ها حـــرف میزنه درباره زیبایی ها مینـــــویسه درباره زیبایی ها میخــــونه و از همــه مهمتر همــزمان با دیـدن صـحبت و لمـس
کردن بویـیدن شـنیدن این زیبایی ها سپــــاس گـــــزاری خود را از خـــداوند تا اعماق وجودش میبره.
کلا تیر خلاص با این نظر به نظرم زده شد .. کلِ داستان چگونه به خداوند نزدیک تر شویم را ایشون گفتند احساس جان:
توجه توجه توجه به زیبایی ها … تایید .. تحسین … تشویق … سپاس گزاری … آاینجوری LEVEL UP میشی و بازم این بار توی مدار بالاتر با قدرت و درک بیشتر این کار را
انجام میدی .. یعنی یک جورایی مسیر خدا مسیر تصاعدی هست .. یا اینجور بگم که اولش چرخ دنده زیاد روغن کاری میخواد بعد کم کم که ادامـــه دادی دیگه روغن
نمیخواد. دارم حس میکنم که این نگاه مدار بالاتر، یعنی دقیقا تسلیم بودنِ بیشتر شما در مقابل رب: یعنی رهایی بیشتر شما: یعنی تجربه ی آزادی استقلال و شادی بیشتر شما:
یعنی خداگونه تر شدنِ شما
همینه دیگه رو زمینیم و هر کدام از ما باید مسیر کمال خودش را طی کنه .. و چقدر البته خوبه که توی مسیر عشق و علاقه ات باشی و از همین مسیر بخوای که به طور طبیعی
ثروتمند باشی و بشی. الهی به امید تو ..
*اما یک سوال چی باعث میشه که یک نفر مثل بزرگترین غار دنیا که همون غاری هست که امشب بهش هدایت شدم یک دفعه کشف بشه .. و یا این غار این جوری جلو بره اونم
450 مایل و این جوری چراغونی بشه؟؟؟* ( واقعا دوربین شما را استاد جان تحسین میکنم سازنده ی این دوربین را تحسین میکنم خریدار این دوربین که عالی ترین هست را
تحسین میکنم آفرین خدایا شکرت: چه هیولایی هست که اینجوری توی شب عکس های با کیفیت و عالـــی را میگیره و ثبت میکنه حتی بزرگتر و بهتر و با کیفیت تر از اون
چیزی که با چشم دیده میشه و این به نظرم مثل بزرگ نمایی هست که اتفاقا هم لازم هست بزرگ نمایی هر اتفاقِ خوب ذوق و شوق زیاد واسه هر نعمتی که بهت داده میشه که
باید بیشتر روش کار کنم ولی در وجود شما عزیزای دلم استاد جان، مریم جان و حتی مایکی و عزیز دلِ خودم اینو میبینم خودم So So هستم )
نسرین جان پاسخ میده: WOW
تنها عامل متمایز کننده افراد جسور، اسطوره و پیشتاز از سایرین ایمانی شکست ناپذیره که در خودشون ساختن *ایمانی که قادره هر ترسی رو نادیده
بگیره* که می تونه یک مانع باشه.
— ایمانی که قادر میکنه اونها رو که قدم هاشون رو یکی بعد از دیگری وردارن و وارد غار بشن و جای جای غار رو با یقین به اینکه یکی و فقط یکی هست که حافظ و
مراقب اونهاس بگردن و از لحظه لحظش لذت ببرن.
— ایمانی که به اونها میگه که عزیزای دلم شما الان تو بغل خدایین پس نگران نباشین و نترسین درست مثل بچه ای که تو دامان مادرشه. دیدین بچه ای که تو بغل مامانشه
چقدر جرات و جسارت داره چون مطمانه که کسی هست که هواشو داره پس هر کاری رو که دوست داره انجام میده.
— ایمانی که اونها رو راسخ تر و جسورتر میکنه برای تجربه ناشناخته های بیشتر و درک عمیق تر از جهان و خداوندگار جهان.
*افراد توی این فایل پیغام ترس رو شنیدن و واردش شدن واسه همین هم قبل از ورورد به غار اصلا نیازی نمی بینن که خیلی جزییات مسیر رو بدونن یا پیش بینی کنن که چه
اتفاقی ممکنه اون داخل بیفته. اونا این سفر رو با روحشون شروع کردن روحی که به منبع وصله بنابراین خیالشون راحته و آرامش دارن .این آرامش رو میشه هم از نگاهشون دید
و هم از رفتارشون خوند. اونا هیچ عجله ای برای ورود و خروج ندارن آرام آرامن*
به این میگن توحیـــد
خداایااااا شکرتتتتت
چقدر این فایل تا همینجااا نکته داشته خدای من تازه هنوز فایل را ندیدم! اونم بعد از 4 ساعت که دارم نظرات را میخوانم و نظر خودم را هم تکمیل میکنم خدایا شکرت واقعا
شگفت انگیز و این اراده ام این شجاعتم را تحسین میکنم، قبلا هم گفتم من توی سفراتم یاد گرفتم چون همیشه هم معمولا تنها سفر میرفتم، یاد گرفتم که با خودم حرف بزنم و
همیشه خودم اولین نفری باشم که خودم را تحسین میکنم و تشویق کنم به خاطر همینم خیلی مستقل توی این مورد به بار اومدم و تربیت شدم و خیلی خودم را تحسین میکنم و
همین تحسین کردن های خودم و این نگاه و سبک شخصیم باعث شده که واقعا راستش حتی تحسین های عزیز دلمم به اندازه ی تحسین هایی که خودم خودم را تحسین میکنم
اون انرژی را در من ایجاد نمیکنه. هیچکسی اصلا نه فقط ایشون حتی اگر شما استاد عزیزمم بیاید توی تلفن بگید توی مکالمه انقدر این توی وجودم قوی شده مثل دقیقا اون بعد
توحیدی و یکتاپرستی شماا، اصلا نیازی ندارم به تحسین واقعا خداروشکر میکنم. و وقتی که مثلا مثل الان واقعا میرسم به اینکه وقتِ مناسبِ تحسین کردن خودم هست خیلیی
خیلیی بهم میچسبه خیلی و یک قدردانی خیلی خوب از خودم میکنم که حسش میکنم و باعث میشه این وجود حالا مارکو محمد پادشاه فرقی ندارند این وجود ارزشمندممم را
این روحم که از خداست، را خیلی بیشتر قدرش را بدونم و بخوام که این مسیر را بازم ادامه بدم حالا که تا اینجا اومدم. خدایا شکرت
هر خیـــری بهم میرسه از جانب تو بازم من فقیرم و محتاجم به هدایت و کمک و لطف همیشگی تو. خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم.
الانم که هدایت شدم توی همین بین به کامنت های آخرین فایل روی سایت : داستانی درباره هدایت الهی قسمت 1
بهترین جمله ای که میتونم بگم که بتونم حس و حالم را بیان کنم، اینه … من خدا را دارم بیشتر و طولانی تر در همه چیز و هر زمانی حسش میکنم و میبینم و صداشو میشنوم و در موردش مینویسم … مسیرم ساده تر شده … تجسمم قوی تر شده و طولانی تر .. آرامشــــــــم عمیقا بیشتـر شده و نشانه ها را خیلی سریع میبینم بدون اینکه بهشون فکر کنم خدای من خدایا شکرت سپاس گزارم واقعا خوشحالم و سپاس گزارم برای هدایت من به این مسیر سپاس گزارم رب جان سپاس گزارم خدای من سپاس گزارم
استاد جان وقتی شما را دیدم توی اون فایل .. برق چشماتون … خدای من
واقعا به ثروت رسیدی و گذشت کردی ازش .. لباس زیباتون، ماشین زیباتون، کلاه زیباتون، صورت ماهتون، کلام گیراتون و نافذ شما و پر از آرامش و حضور و حس خداوند.
ممنونم ممنونم ممنونم که انتخاب کردی یکتاپرستی را. ممنونم که مثل محمد خدا را انتخاب کردی و خدا هم شما را. و چه سعادتمندی چه رستگاری ..
شما بهشت میخواستی بهشت اخروی .. شرطش این بود که بهشت را روی همین زمین ببینید بهشتی که توصیفش در قرآن جایی که نهرها روانه و جاری و درختان و جایی که هر چیزی که بخوای بالفور آماده و مهیا میشه جایی که فقط خوبی و زیباییست جایی که همش سلام و تحیت و ذکر خدا تسبیح خداست تحسین زیبایی هاست بازم حوریان بهشتی و .. شمااا این ویژگی ها را کنترل ذهن و شناسایی ذهن با سفرهااا با وقت گذاشتن هاا با خودآیی هااا به خدا پی بردی و اینکه چطور میشه به رب رسید
و رسیدید که ثروتمند باید شد و این باور یهودی ها: که هر چقدر ثروتمندتر بشی به خدا نزدیک تر میشی.
و شدی و شدی و شدی خیلی خوبم شدی .. راستش اون فایلم هنوز ندیدم اما توی نظرات خواندم که توی همون زمانی که بودید ماهی به راحتی 30-40 میلیارد تومن پول خلق میکردید .. خیلی برام جالب بود وقتی به این قسمت از نظر ریحانه جان رسیدم، چون منم این دو روزه به خودم میگفتم باید باید باید پول خلق کنم .. امروز داشتم تقلا میکردم یک جایی اما سریع جلوش را گرفتم چون منجر به احساس بد میشد و کدِ احساس بد= اتفاقات بد که من ترجیح میدم تضادش را تجربه کنم بیشتر و بیشتر تا سرعت اتصال و رسیدنم به رب بیشتر و بیشتر بشه. خوشحالم که میتونم بعد از این فایل برم سراغ اون فایل .. ممنونم پدر .. ممنونم که شاد زندگی میکنید و دنیا را جای بهتر و شادتر برای زندگی ممنونم که به ندای قلبتون گوش میدید و چقدر خوب ازتون یاد گرفتم که بایـــد بهم بربخوره اگر بخوام ضعف نشون بدم، اگر بخوام به الهامم عمل نکنم، اگر بخوام از هوسم پیروی کنم .. باید بهم بربخوره.
فایل:
خدایا شکرت برای شنیدن صدای شما مریم جان و این پیام خداوند در مورد فراوانی .. ای جانم به استاد جان با این کاپشن قرمز زیبا و گرفتن دو تا بلیط که محبوب ترین این نشان از احساس لیاقت بهترین هاست، واوو چه مینی بوس زیبایی عاشقشون هستممم، خدای من آفرین کوچیک و بزرگ همه با هم پیر و جوون خدای من همه جور هستند این بچه ها، خدایا شکرت. چقدر شیشه ها تمییز هستند آفرین، چقدر طبیعت اینجا بازم سرسبز هست واقعا واوو چه اسمون آبی اووف خدایا شکرت، ای جانم چراغ را یادتون رفت ولی خدا جون به دل مریم جان انداخت که بیاره خدایا شکرت.
واوو چه تور گایدهایی چقدر این لباسشون زیباست واقعا واو چه تی شرت زیبایی داره مایکی دایاموند. سلاممم به دوستی که بهمون سلام کرد به دوستان ایرانی چقدر شاد و زیبا بودند خدایا شکرت باباااااا دیگه کار از زیبایی هم گذشته مگه خدااا چیزی غیر از زیبایی خلق میکنه! هرگز
واوو خدای من طولانی ترین غار دنیااا، یاد پیام ِ زهرا جان افتادم واقعا سایه یازی ها و عکس گرفتن هاا یک جاا در هر صورت لذت بردن از مسیر، و توجه به زیبایی ها .. آخه چطور این نور و سیم های برق را آوردند اینجاا خدای من اونم این همه مسیر و خدا میدونه چقدر تازه ادامه داشته باشه .. توحید .. توحید .. عشق .. عشق این افراد برای جستجو … یاد همون حرفم افتادم اینکه ادماا به دنبال پاسخ نیاز روحی اشون هستند واقعااا این افراد عاشق کشف و ماجراجویی بودند و این کشف هاا با باورهای درست و توحیدی ببین چه هاا میکنه. هم پیشرو بودند هم کشف کردند هم راه را باز کردند برای این همه که از نزدیک این همه عظمت رب العالمین را ببینند و لذت ببرند خدایا شکرت واقعاا اونم خدایی که ربی که میتونه عین واحد مثل طومار دیدید چطور میشه پاره پوره اش کرد .. همینم خدا مثالش را زده توی قران که میگه مثل همون طومار میتونم کل دنیاا را هفت آسمون را و زمین را مثل همین طومار کاغذی مچاله کنم و این به کنار! گفته دوباره خلق میکنم از نو به راحتی و بعد دوباره میتونم بازم نابودش کنم و دوباره .. وقتی تصمیم بگیری با همچین رب که تنها قدرتِ جهانِ و جهانیان هست باشی و دستت را بذاری روی دستش .. و بخوای که یاری اش کنی روی زمین و نام و یاد او را روی زمین گسترش بدی .. واقعاااا
اینجاست که معنا پیدا میکنه
با خدا باش و پادشاهی کن، پادشاه جان
عاشقتونم
خدایا سپاس گزارم
زیبایی همه جا هست زیر دریا، زیرزمین، رو زمین، تو آسمون .. همه جا همه
فقط باید چشم ها را شست جور دیگر باید دید.
خدایا شکرت برای امروزم کامنت امروز و این قسمت من بعد از 5 ساعتی تمام شد و خدا میدونه چه درهایی را برای من باز میکنه که درکم را از قانون و خودم و خداوند بیشتر و بیشتر میکنه.
ممنونم که تا اینجا همراهی کردید که قطعا به سودِ و نفع خودتون بوده.
عاشقتونم
در پناه الله یکتا در آرامشِ بیشتر باشید و اتصالِ قوی تر.
به نام خداوند یکتا
سلام عزیز دلم از این پیام هوشمندانه متوجه شدم که باید این باور را هم بسازم با دلیل و منطق که،
برای دیدن زیبایی های خداوند لحظه شماری میکنم
واسه دیدن قدرتِ عشقم ربم مالکم لحظه شماری میکنم.
ممنونم از شما عزیز جان که نوشتی به خاطر وجود ارزشمند شما سپاس گزارم از خدا جان
برات بهترین ها را میخوام
ارزوی سلامتی بیشتر، سعادتمندی در دنیا و آخرت، زندگی سرتاسر از عشق و شکوه و ثروت.
تازه آشِ پر از کشکِ محلیِ با پیاز داغِ زیــــاد میل کردم که توسط مادر جان مارکو( بر وزن مادر جان ناپلئون) نه توی یک کاسه سنتی بلکه دو کاســـه: خدایا شکرت
گفتم بعدش بیام نظرات را بخوانم اماا ننویسم پاسخی ندم … و برای یکبارم که شده محض رضــــای خداا دست به قلم نشم!!! ( دست راست بر سر پیشانی در حالی که میخنــــدم) اینم به خاطر این بود که تازه غذا میل کردم گفتم هضم بشه یک نیم ساعتی خلاصه Rest کنم.
هیچ دیگه اقا .. ا
اومدم اولین نظر را خواندم دیدم احساس کردم یک باور هست که باید بسازمش … د حالا اینم بگم دیگه (لبخندِ خوزستانی حاکی از مهمان نوازی آقا موسیقی برکت داماهی را الان به ذهنم اومد واست میفرستم اونو هم دارم گوش میدم اصلا حسِ جنوب میده این نوشته هممم گوآر ( یعنی خواهر) این اهنگ گروه داماهی هم بندری میخوانه بندر عباسی، آخه یک خواهر بندری هم دارم .. اقا بذار اینو بگم .. یعنی خوشم میاد خداوکیلی این خدای درونم وقتی دست به قلم میشه باس همه چیز را با جزییات فراوان بگه هااا بعد از این ورم نه من مقاومتی ندارم دیگه …
حالا این باورم این بود بذار اینجوری بگم، باید این کد را بدم به ذهن ناخوداگاهم که برای دیدن زیبایی هاا لحظه شماری کنه، واسه دیدن قدرتِ خداجون عشق جان لحظه شماری کنه.
اولین کامنت را خواندم پاسخ دادم
کامنت دوم کامنت عشق دلممممم یک کسی که حسابی عاشقشمممم و بی نهایت دوسش دارم و اصلااا هااا نگم برات، ولی حسش کن خیلیی بینظیرههه و تحسین برانگیزه اونم کسی نیست جز این خنده های این فردددد یعنی زهرا جانم عشق دلم
آقاا این کامنت را خواندم یاد همین یک ساعت پیش افتادم که داشتم روی یک اهرم رنج و لذت کار میکردم .. حالا باید برات بفرستم اونو که به امید خدا وقتی میفرستم و متوجه میشی چیه .. درهااا گشوده شد خدااایاا
گفتم که خداا را من باید ببینم؟!
گفتم کجا خدا را میبینم چقدر خدا را میبینم در خودم در هدایت هام در اتفاقات خوبم به عنوان نشانه هاا ؟؟
میدونی چقدر این خداا را حسش میکنم اصلا ..
یعنی وقتی کامنت شما را خواندم که ۱۰۰% هدایتی بوده و نشان از متصل بودن شما الماس جان، میخواستم رد بشم ولی این کامنت را توی کامنت همین قسمتم نقل و قول کنم .. به عنوانِ حرف دلِ خودم به عنوان برداشت خودم .. امااا همین که خواستم برم نظر بعد این سوال را ازم پرسید ..
بهم گفت این کامنت را نوش جان کردی و خدا را حس کردی و الان میخوای از خدا بگذری محمد ؟ …
دیگه خودت بدون چی شد.
یعنی ببین اهرم چطور کار میکنه ..
داشتم روی این اهرم چند ساعت پیش کار میکردم که چرا باید پول خلق کنم و اگر این اهرم پول خلق کردن هر روز و چند نوبت مثل غذا خوردن چی میشه … و اگر این کارو نکنم چی میشه؟!!!
یکم بهش فکر کن که پول خلق کردن برات به راحتی غذا خوردن باشه حالا کنار غذا هم هر وقت بخوای آب هم میل میکنی ( چشمک )
من این کارو با توجه به شناخت و حال امروزم کردم هدایت شدم ..
عاشقتــــــم عزیز دلممممم عشق دلِ خواهری
به خاطر وجود ارزشمندت از خدا جونمون سپاس گزارممم تو به راستی بینظیری
حالا ببین اگر از کامنت های بینظیر و تحسین برانگیز بچه هاا هم اگر تونست بگذره! (خنده ی مارکویی )
در حالی که امروز اولین روزی بود که تونستم به راحتی و با رغبت و شوق تمام بیش از 4 5 ساعت را توی دنیای خودم غرق تجسم با احساس خیلی خوب بشم و بعدش کلی اتفاقات مثبت و کلی عشق و شادی و خنده و بزن و برقص و اهنگ توی کانال و هدایت به یک اهرم مشتی واسه خلق پول و بعدشم که الان که دارم موسیقی حراره اهوازی گوش میدم و با دو دست مینویسم و باقی بدن دارن Shake میخوره .. بهت سلاممم میکنممم یک سلام پرانرژی هااا پوریااااا جان
این نوشته خیلی حرف توشه خیلی درس توشه واقعااا تحسینت میکنم واقعا قلمت شگفت انگیزِ ذهن در آرامش و ثروتمندت آفرین آفرین خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت
یک چیز باحال .. همین یک ساعت پیش بود که دیدم خواهر جان داره پفکلی درست میکنه .. خیلی جالبه وقتی تو را دیدم، دیدم که ذرتی که میدونی دیگه چقدر اندازه اش .. همین میره زیر روغن و شعله گاز بعد یک دفعه انقدرررر بهش گرماا وارد میشه که یک دفعه گُل از گلش میشکوفه .. توجه کردی بهش؟
آره همینطوره به هر چیزی توجه کنی واقعا از همون جنس را بیشتر وارد زندگیت میکنی
و چیزی که توی این کامنت دیدم و خیلی خوب دوست دارم روش تاکید کنم
نیــــت هست
نیتت از این کار از این نوشته مثلا برای خودم از این کار از اون کار چیه .. وقتی نیتت را مشخص کردی در واقع به ذهنت این دستور را دادی که از همین میخوام و حالا هر چقدر بیشتر توجه کنی بیشتر ازش میبینی و تجربه اش میکنی ..
دمت گرم
عاشقتممم
الهی که همیشه بخندی و شاد باشی.
به نام خدای هدایتگر مطلق قدرتِ مطلق
سلام بر هم پاره ی عزیز و ارزشمند و مهربون و خوش قلب و آگاه و متمرکز مااا
سجاد جان عزیز دلم، از خواندن این کامنت بذار اینجور بگم از نوشیدن این اگاهی ذهن ثروتمندت امشب و این لحظه هااا شدیدااا خداگونه تر شدم متصل تر شدم.
ازت تشکر میکنم به خاطر جاری بودنت به خاطر متصل بودنت خدایا شکرت
اتصال چه ها که نمیکنه میتونه مثل این کامنت را با انرژی بالاش همیشه جاویدانش کنه ..
خدایا شکرت
عاشقتمم
دوست دارم
برای شما، ارزوی موفقیت های بیشتر را دارم و الهی که همیشه لبت خندون باشه شادتر بشی و همیشه حال دلت عالی باشه و امیدت به خدااا به امید خدا.
معلومــــه که دنیای تو واقعا عالـــی ست
مگه میشه که باور کنی و انجام بدی اینو ..
من با این جمله استاد زندگی میکنم ” تو وصل شو به خداوند تمام جهان رو عاشقت میکنه ”
بلــــه متصل بودنِ ببین چه ها که نمیکنه دنیاتتت را برات زیر و رو میکنه خداا را برات همه جاا میاره جلو چشت. خداایا شکرت
بگو سیب ..
الهی که همیشه چهره ی ماه و در صلح و نورانیت همیشه اینجور بمونه با عشق و شور و شوق زیادددد
عاشقتمممم
ممنونم که به دنیای زیبامون اومدی و این جور تحسین برانگیز مینویسی.
بینظیریی تو
تحسین برانگیز و ثروتمند خدایا شکرت.
یوهــو
یاد کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید آقا هیل افتادم که گفته اند که راز این کتاب در هر فصل به صورت پنهانی قرار دارد باید آن را خودتان پیدا کنید ،حالا در هر فصل سفرنامه استاد رازی پنهان مانده که هر شخص با طرز تفکر مختص خودش میتواند آن را بیابد حتی میتونه اون دختر بچه ای باشه که که امواج باد پاییزی موهایش را نوازش میدادن و به هیچ چیز جزء لذت بردن فکر نمیکرد ؛ من از نکته ای اساس صحبت میکنم آهای بچه های خانواده عباس منش من راز کار استاد را کشف کردم استاد فقط به زیبایی ها توجه میکنه همیشه و همه جا و در باره زیبایی ها حرف میزنه درباره زیبایی ها مینویسه درباره زیبایی ها میخونه و از همه مهمتر هم زمان با دیدن صحبت و لمس کردن بوییدن شنیدن این زیبایی ها سپاس گزاری خود را از خداوند تا اعماق وجودش میبره .
تیر خلاصِ رسیدن به خدا را زدی عزیز جان
خدایاا شکرت.
الهی که همیشه در سلامتی و شادی و خنده باشی.
دوست دارم احساس جان