سفر به دور آمریکا | قسمت 79 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

313 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 651 روز

    درود و عشق بر همه دوستان

    به به چقدر عالی ببین خدا چکار کرده این همه زیبایی زیر زمین آخه…

    دقیقا همینه زیبایی ها همه جا هستند…زیر زمین

    روی زمین توی آسمون توی دریای عشق…

    گفتم دریای عشق امروز دریای عشق رو ملاقات کردم… بله دوستان ما همچنان در چشیدن طعم هدایت الهیی هستیم در حال چشیدن این شراب الهی هدایت هستم که چقدر زیباست چقدر تورو روانی وار دیوانه و مست میکند…

    امروز ساعت پنج بیدار شدم زدم بیرون با یه دوست خفن به اسم یاسین جون اهل سیستان و بلوچستان شهر زاهدان که یک پسر اتومات آگاه است که همراه من راجب زیبایی ها حرف میزنه…

    خیلی پسر گل و مهربون و ساده زیست و خفن…

    من قبلا ها توی کامنت ها گفته بودم که برای تمرین با خودم حرف میزدم راجب قوانین الان خدا یه رفیق همراه داده که باهاش صحبت میکنیم راجب زیبایی ها….

    وایی پسر نگم از صاحبکارمون از پیمانکارمون چقدر آگاه… دمش گرم امروز ظهر اومد پیشمون و شروع کرد از راز و رمز موفقیت از هدف از شخصیت صحبت کردن پسر اصلا خیلی آگاهه و باتجربه

    یه جوری حرف میزد که انگار رفته بودیم سمینار موفقیت و ثروت به صورت شخصی برای من و یاسین جون… پسر گفت و گفت و گعتمنم تایید میکردم و تایید و تبازم تایید و ذوق…

    قشنگ توی دلم میگفتم ببین پسر این خروجی ها بخاطر ورودی هایی است که من به حرف های استاد گوش میکردم حالا اون ورودی ها الان شدن خروجی باز این خروجی ها میشن ورودی قوی تر و چه خروجی های میلیاردی بده در آینده برام…

    خدایا ترو بی نهایت سپاس گزارم که اینا همه لطف توست…

    پسر بعد مارو برداشت رفتیم آب تنی توی دریای عشق کنار شن های سفید و براق ساحل…

    آب تنی کردیم توی موج های خروشان جوشان دریای عشق خلیج همیشه فارس و توی ماسه ها غلط خوردیم خود پیمان کارمون یه مرد میلیاردر مثل بچه ها خانه شنی درست کردیم بازی کردیم خندیدیم و بعدم اودیم یه ناهار خفن خوردیم …

    پسر اینقدر انرژی گرفتیم که رزولیشن چشمام اینقدر رفته بالا تصاویر فول اچ دی شدن پیش چشمام….

    نگم براوتون از زیبایی های جزیره زیبای کیش اصلا رویایی امروز گل پیچک رو هم دیدم گفتم ببین ورودی های سفر به دور آمریکا چه کرده پیچک های توی قسمت 16 خانم شایسته اینجا هم اومدن به عنوان خروجی من دارم تجربشون میکنم…

    خب مهاجرت اول اوکی شد به راحتی …

    کلیپ تصاویر پاورپوینت هدف بعدی رو ساختیم فلوریدا آمریکا با آهنگ من زنده ام از دی اسموک بریم برای خلق هدف بعدی من عاشقتونم…

    این مسیر بی نهایته ولی تهشو فعلا یه عکس از استاد که پوستر قسمت 216 سریال هست رو گزاشتم که آغوشش بازه با دست باز برای بغل کردن سهند خفن آماده است….

    بازم مثل همیشه…

    دوستارتون سهند(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2245 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد الهی و عزیزم و خانم شایسته مهربان و خوش قلبم و مایک پر انرژی م

    سلام به خود مقدسم و عزیز دلمممم محمد جان که داریم با عشق این مسیر سراسر زیبا رو همراهی میکنیم

    و سلام به تمامی دوستای عزیزم در سفر به دور امریکا

    خدایا تو را هزاران بار شکر میکنم که بهم فرصت زندگی دوباره دادی تا بتونم با عشق و با لذت و با ایمان بیشتر با توکل بیشتر به خودت این مسیر الهی رو با عزیز دلمم ادامه بدم.

    خدایا تو را هزاران با شکر میکنم که دارم با احساس الهی و زیبایی که دارم با لبخند زیبایی که روی لبام هست دارم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.

    خدایا تو را هزاران بار شکر میکنم که منو خالق زندگیم قرار دادی تا بتونم هر انچه رو که دوست دارم وارد زندگیم کنم.

    استاد عزیزم وقتی این فایل زیبا رو دیدم؛ وقتی این همه زیبایی و عظمت خدا رو دیدم

    وقتی این همه درس و اگاهی رو توی این فایل توحیدی دیدم بخداااااااااا اشک هام جاری شدن

    استاد این حس و حالم از دیدن این فایل و دیدن این غار زیبا غیر قابل توصیفه خیلی زیبا بود خیلی و دیدنش ادم رو دیوونه میکنه

    این فایلی که من دیدم یه چیزی خاصی داشت؛ یه حس عجیب و غریبی داشتم؛ یه حس الهی و ناب

    بخداااااااااا من با تک تک ثانیه های این فایل خدا رو حس میکردم

    چی بگم از این حال و هوام که بغض شیرینی گلوم گرفته

    هیچی ندارم بگم فقط با تمام وجودم میگم خدایا شکــــــــرت به خاطر تمام نعمت ها و ثروت هایی که بهمون دادی و هیچ وقت تمام نمیشن خدایا شکرت

    دستان بی نظیر خدا ما با این سفرنامه چه چیزهایی که تجربه نکردیم

    ما توی این سفرنامه خدا دیدیم و زیبایی هاش؛ خدا دیدیم و نعمت ها و فراوانی هاش؛ خدا دیدیم و ثروت های بیکرانش

    ما توی این سفرنامه ازادی و شادی دیدیم ؛

    ما توی ثانیه به ثانیه ی این سفرنامه هدایت دیدیم و توکل و اعتماد به خودش

    ما توی این سفرنامه عشق دیدیم و عشق دیدیم و عشق

    استاد عزیزم امشب دوباره یه فلش بکی زدم به همین یک ماه پیشم

    میدونی استاد چی دیدم خودم رو یک بنده ای خالص و ناب خدایی دیدم که تمام زندگیش پر از نور خدا شده

    و من هیچ وقت این طور خودم رو ندیده بودم که با شنیدن اسم” الله ” اشک از چشمام سرازیر بشه

    میدونی استاد بی نظیرم اگه خدا بهم بگه چی میخای که همین لحظه بهت بدم

    بهش میگم فقط و فقط خود خود خودت رو میخام خداااااااااا

    من با خودت خوشبختم ؛ من با خودت همه چی رو دارم

    من بی تو هیچم خدااااا؛ من بی تو نابود میشم

    خدایااااااا تنها و تنها خودت رو میخام و خودت برامون کافی هستی

    استاد عزیزم ؛ الگوی زندگیم این فایل هزاران قدم منو به خدا نزدیکتر کرد ؛ مدارم رو بالاتر برد؛ این فایل منو بیشتر غرق در خدا کرد این فایل منو دیوانه ی خالق قدرتمندمون کرد.

    خدایا شکرت به خاطر وجود دستان بی نظیرت؛ دستانی که برام بوی خودت و عشق خودت رو هدیه میدن.

    خدایا شکرت که دارم این همه زیبایی رو توی چهره و رفتار بی نظیر استادم میبیبنم که برام زیبایی خودت رو هدیه میدن.

    استاد عزیزم چقدر زیبا و با اخلاق نیکوتون با اون چهره ی ارامش بخش و با لب خندون تون وبا احترام در رو برای اون هم پاره ای مون باز کردین و من چقدر این رفتار زیباتون رو تحسین میکنم و خدا رو میشد توی این رفتار زیباتون دید و چقدر زیبا داشتید خدا رو عبادت میکردین ؛اره برای من این اخلاق نیکوتون یک عبادت زیبا بود.

    مریم عزیزم چقدر زیبا داشتید کلام زیبای خدا رو بر زبانت جاری میکردین و با صدای ارامش بخش تون بهمون یاداور شدین که اگه تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب شوند باز هم از نعمت های خدا کم نمیشه و این داره بهمون عظمت و بزرگی خدا رو فراوانی نعمت ها و ثروتی که خدا بهمون داده یاداوری میکنه. خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و ثروت و فراوانی که بهمون هدیه دادی.

    خدایا شکرت به خاطر این همه تمیزی و نظم و نظافتی که توی تمام این فایل دیدم و من این همه تمیزی رو تحسین میکنم.

    و چقدر این پسر بچه ی ناز رو دوست داشتم که با لذت و با عشق داشت یک مسیری رو تا مقصد برای خودش میکشید و داشت از همین لحظه ش لذت میبرد و چقدر این بچه ها برامون بوی خدا رو میدن اینقدر که پر انرژی و شادن و اون انرژی زیباشون رو بهمون هدیه میدن خدایا شکرت

    و چقدر لبخند زیبای اون اقایی که داشت بلیط میفروخت رو دوست داشتم که رو به دوربین شما خانم شایسته ی عزیزم بود و من این همه در صلح بودنتون رو این همه فرکانس های عالی تون رو تحسین میکنم.

    و چقدر عالی استاد بهترین و محبوب ترین تورها رو برای دیدن این غار زیبا گرفته بودن و من شما رو تحسین میکنم که همیشه برای خودتون ارزش قائل میشین و بهترین ها و با کیفیت ترین ها رو برای خودتون انتخاب میکنید و شما لایق بهترین ها هستین.

    خدای من چقدر زیبا بود این درختای سر سبز و اسمان ابی و خوش رنگ و تمیزی که دیدن شون کلی بهمون انرژی میدادن خدایا شکرت

    و اون لحظه ای که خانم شایسته چراغ قوه رو اوردن بیرون و به استاد نشون دادن رو خیلی دوست داشتم و با این خنده های زیباتون که به منم این خنده ی زیبا رو هدیه دادین و چقدر این مدیریت تون رو دوست دارم مریم جان که اینقدر حواس تون به همه چیز هست و اینکه گفتین همه چیز رو برا فیلم برداری اوردین رو برام اون عشق و علاقه تون رو به این کار زیباتون دیدم و تحسین کردم و دوباره شما رو تحسین میکنم عزیزم برای این مدیریت عالی تون و منم مثل شما همیشه مدیریت م توی کارهام خوبه خدارو شکر (لبخند)

    استاد عزیزم چقدر زیبا با همین کلمه ی جادویی “عاشقتم” از عزیز دلتون تشکر کردین و من این رابطه ی زیبا و الهی تون رو با تمام وجودم تحسین میکنم.

    مایکی عزیزم چقدر اون صورت پر از نور و زیباتون رو اون لبخند زیباتون رو اون کلام خدایی تون رو که گفتین چی میتونم بگم ؛رو دوست داشتم و این شادی هاتون که با هم داشتید شریک میشید رو تحسین میکنم و همیشه برام یه الگوی زیبا هستین.

    خدای من چقدر زیبا بود اهنگی که داشت با دیدن این همه زیبایی و نعمت های خدا همراه میشد و یه حس ارامش و الهی رو بهمون هدیه میداد خدایا شکرت.

    چقدر اون شادی و اون انرژی فوق العاده اون آقای راهنما رو دوست داشتم چقدر زیبا بهمون سلام دادن و دست تکون دادن و چقدر این مردم با خودشون در صلحن چقدر این خوش رویی و خوش اخلاقی شون رو دوست داشتم

    و تحسین میکنم این همه رفتار و احترام و خوش رویی شون رو و همچنین فرکانس های عالی شما عزیز دلم رو مریم جان رو تحسین میکنم که خدا فقط و فقط زیبایی و شادی و لبخند و عشق رو جلوی دوربین شما میاره.

    خدای من دیدن این غار و زیبایی هاش و اون نورهای نارنجی و زرد و قرمزی که روی میدیدم و اون شکل های زیبا و متنوع سنگ ها رو که میدیدم منو یاد بزرگی و عظمت خدا مینداخت و چقدر زیبا بود این غار و این همه زیبایی ش منو دیوانه کرد بخدا. خدایا شکرت

    و اون شکل های متفاوتی که روی سنگ ها بود و اون قطره های اب رو که به زیبایی داشتن روی سنگ ها چکه میکردن رو دوست داشتم وقتی این زیبایی ها رو دیدم به یاد قانون تکامل افتادم که این سنگ ها به مرور زمان به این شکل های زیبا تبدیل شدن و این قانون زیبا دوباره یه تلنگر زیبایی بهم زد که باید برای رسیدن به خواسته هام باید تکاملم رو طی کنم و چقدر این قانون ادم رو صبورتر میکنه بهمون ارامش بیشتری رو میده خدایا شکرت

    خدایا شکرت به خاطر این نورهایی که توی این غار زیبا نصب کرده بودن و داشتن طی کردن این مسیر زیبا رو راحتر میکردن و چقدر این نور زیباست و همیشه این نوره که مسیرها رو توی زندگی مون هموارتر میکنه و از خدا میخام که همیشه مسیر زندگی مون رو پر از نور خودش کنه و چه زیباتر از نور خدا.

    استاد من عاشقتم که به این زیبایی داشتید از این زیبایی ها و نعمت هایی که خدا بهمون هدیه داده رو عکس میگرفتید و چقدر این عکس ها زیبا بودن؛ تحسین میکنم شما استادم رو که به این زیبایی عکس میگرفتین.

    و از شما مریم عزیزم هم ممنونم و با تمام وجودم ازتون تشکر میکنم که توی این غار مسیرهای باریک و سخت هم بود؛ولی بازهم شما با عشق و با لذت برامون از این زیبایی ها فیلم گرفتین و این زیبایی ها رو بهمون هدیه دادین و بهتون میگم من عاشقتم نفس(لبخند)

    و اون اهنگ زیبای محمد اصفهانی که با این تصاویر زیبا همراه شده بود دلمون رو با خودش برد و روحمون رو پرواز داد خدایا شکرت

    ای همه هستی زتو پیدا شده

    خاک ضعیف از تو توانا شده

    انچه تغییر نپذیرد تویی

    وانکه نمرده ست و نمیرد تویی…..

    و این اهنگ حال دلمون رو خدایی تر از همیشه کرد خدایا شکرت

    خدایا شکرت که دارم این همه ثروت و نعمت و فراوانی رو میبینم.

    استاد چقدر اون حس و حالتون رو دوست داشتم که با شادی که توی چهره تون موج میزد بهمون گفتیم خیلی عالی بود؛ واقعا بی نظیر بود ما هم لذت بردیم از دیدن این همه زیبایی و کلی حس و حالمون عالی و خدایی شد خدایا شکرت

    خدای من چقدر این دختر نازمون رو دوست داشتم با اون موهای بور و زیباش با اون لباس صورتی و خوش رنگش صورت شو جلوی نسیم خنک الهی گرفته بود و داشت با دیدن این همه زیبای حس و حال خوب رو به خودش هدیه میداد و من چقدر این حال و هواش رو دوست داشتم و این همه رها بودنش رو دوست داشتم .خدایا شکرت

    خدایا شکرت که بهم فرصت دوباره دادی تا بتونم این همه زیبایی رو به چشمامم و به روح و ذهن م هدیه بدم خدایا شکرت

    استاد عزیزم ؛ مریم عزیزم یه دنیا ازتون ممنونم به خاطر تک تک فیلم هایی که با لذت برامون گرفتین و با عشق اماده کردین و خدا رو با تمام وجودم شکر میکنم که خدا ما رو به سمت بندگان صالحش هدایت کرد.

    ارزوی بهترین ها رو براتون دارم عزیزانم

    انشالله با عزیز دلممم محمددم شما رو توی این کشور زیبا و پر از نعمت و فراوانی و ثروت میبینیم به زودی…

    و این زیبایی ها همچنان ادامه دارد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4029 روز

    سلام به عزیزان دل.

    ( مریمم)

    وای خدایااآااااااااا.

    داری چکار میکنی؟

    این فایل نشونه امروزم بود.

    در یک چالش قرار گرفتم که اصن نمیتونستم ذهنمو کنترل کنم .

    ناخوداگاه اشک میریختم و گفتم خدایا باید این مساله رو برام حل کنی.

    من نمیدونم.

    من هیچ و هیچ راهکاری ندارم.

    من هیچی به عقل ناقصم نمیرسه.

    باید خودت به بعترین شکل برام حل کنی.

    تو بینهایت راه حل برای مساله من داری.

    تو آگاهی واز همه چی خبر دهری.

    نمیخاد برات داستانسرایی کنم که چه اتفاقاتی افتاده.

    خدایا دلمو آروم کن.

    خدایا ایمانمو زیاد کن

    خدایا چکار کنم وچه کار میتونموبکنم؟

    خدایا کارم رو به تو میسپارم.

    کمکم کن.

    اینقدر نا آرام بودم یاد سایت افتادم و گفتم از سایت هدایت میطلبم.

    این فایل باز شد و همهوچی تموم شد.

    خدایا شکرت.

    چه نکته قشنگی مریم جون گفتن که:: هر وقت یه مساله ناراحتت میکنه فک کن ببین که چه چیزی اگه بود الان اوضاعت بدتر میشد.

    این باعث میشه شاکرتر بشی.

    خدایا من نشستم کلی فک کردم.

    خدایا شکرت سالمم.

    شوی و بچام سالمن.

    خدایا شکرت آرام عزیزانم الان خوابیدن.چقدر آرومن.

    خدایا شکرت هر چه نیاز دارم برای رزق وروزی دارم.

    خدایا شکرت نفس میکشم وزنده ام.

    خدایا شکرت میبینم.درک میکنم.

    میشنوم.

    خدایا شکرت همه مون سالمیم.

    خدایا شکرت مدیریت همه چی با توست.

    خدایا شکرت همه چی حله.

    همه چی ردیفه.

    خدایا شکرت میتونم پول بسازم.

    درامد داشته باشم.

    خدایا شکرت پسرام شغل ودرامد دارن.

    خدایا شکرت سالمن.

    دختر گلم سالمه.

    خانواده دارم.

    نعمتهایی دارم که نمیشه بشمارم.

    خدایا شکرت بخاط این گوشیم.

    خدایا شکرت زمانی به دنیا اومدم که از نعمتهای بسیاری برخوردارم.

    نعمت گاز.برق.تلفن.مخابرات.ماشین.قطار.

    هواپیما.وسایل برقی وگاز سوز.

    شغلم رو راحت آنلاین انجام میدم.

    تو خونه راحتم.به کارام هم میرسم.

    خدایا شکرت گلدونای قشنگی دارم که برام ثروت میارن.

    خدایا شکرت که خونه ان پر از نعمته.

    خدایا شکرت دیگه دلمو آروم کردی والان با آرامش میخابم تا خواب تورو ببینم.

    خدایا ممنونم.

    الهی شکر.

    الهی شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3138 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و شاهزاده پسرتون و تمامی اعضای خانواده

    چقدر زیبا بود

    مامور انتظامی با کلاه جذاب و لباس های جذاب و چقدر مهربان به مردم ایران سلام کرد

    عظمت و شکوه پروردگار در دل زمین

    رفتار دوستانه مردم در مینی بوس باهم

    همه نشانگر عظمت خداوند ونظم حاکم بر جهان است…

    به هرجا بنگرم رویت ببینم…???

    چه به موقع وب جا خانم شایسته مهربان گفتند

    اگر تمام دریاها مرکب شوند

    تمام درختان قلم

    توانایی نوشتن نعمت های خداوند را ندارند

    خداوندا به خاطر استاد عباس منش خانم شایسته وشاهزاده اشون ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر دندان های سالم و سفیدم ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر سلامتی تابناکم ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر قلب سالم وتپنده ام ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر هوای بهاری ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر امنیت حاکم بر جهان وسرزمینم ازت ممنونم

    خداوندا به خاطر گوشی موبایل ام که با آن میتوانم به دور آمریکا سفر کنم قرآن بخوانم وکسب درآمد حلال کنم ازت ممنونم

    و…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    نسرین بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    سلام استاد جانم.سلام مریم جان عزیزم.سلام دوستای خوبم.تصمیم گرفتم آگاهانه برای یادآوری این نکته به خودم اوله کامنتهام بنویسمش،مثل یک سرمشق.

    #اگر توحید در عمل درست شود، همه چیز لاجرم درست میشود،لاجرم…#

    خب حالا بریم سراغ نشانه ی امروز من.

    من عاشق آهنگ سفرنامه هستم مخصوصا وقتی مریم عزیز هم هم آوا میشه باهاش.چه سوییشرت خوشرنگی ،چه رکابیه سفید و تمیزی،من عاشق تمیزی هستم،یعنی بعضی وقتا دوست دارم هیچ وسیله ای اطرافم نباشه برای اینکه بتونم تمیزی رو کامل حس کنم.

    واقعا کی قشنگتر از خدا میتونست این جهان رو مدیریت کنه،اون میخهایی که از سقف غار بیرون زده بود!اون کنارهم قرار گرفتن سنگهایی که انقدر آویزون بنظر میرسیدن ولی محکم سر جاشون بودن،واقعا خدا بهترین معماره. دیشب داشتم کارهای معماری خانم زاها حدید رو میدیدم.واقعا مغزم هنگ میکرد که مگه میشه یک انسان تا این حد طرحهاش عجیب و غریب و خاص باشن و فقط یه چیز به ذهنم میرسید و اون این بود که این کارا کار مغز یک انسان نیست و قطعا این خانم با قدرت الهاماتش تونسته انقدر عقل رو از سر آدم بپرونه.یاد حرف استادعزیزم افتادم که گفتن اگر بخوای مثل بقیه عمل کنی مثل بقیه نتیجه میگیری و تفاوت دوتا آدم عمل گرا اونجایی محسوس میشه که اونی که به الهاماتش عمل میکنه از یه جایی به بعد به قول استادجان پرواز میکنه و این اون تفاوتست.

    داشتم باخودم فکر میکردم چرا میگن وقتی آدما سنشون بالاترمیره نور و برق و زیباییه چشماشون کم میشه،بعد یاد چشمهای استاد افتادم که هنوز هم میدرخشن،فهمیدم که علتش فراتر از جسمه و علتش برمیگرده به درون ما.من انقدر چشمهام از نظر بقیه زیبا بود که هرکس میدیدم اول چشمامو میدید بعد خودمو،یه خاطره یادم اومد دوست دارم بگمش،

    یادمه ۱۹سالم که بود سوار یه تاکسی شدم اما به علت باورهای قبلی که داشتم کلا احساس عدم امنیت میکردم،عینک آفتابیمو درنیاوردم،نزدیکیای مقصد که رسیدیم توی ماشین تاریک بود منم عینک رو چشام بود،توی کیف رو نمیدیدم،عینکو در آوردم که هم زمان رسیدیم به مقصد،پولو دادم به راننده و داشتم پیاده میشدم،همچین که راننده برگشته بود پشت سرشو نگاه کنه،چشمای منو دید،دو دستی کوبید روی فرمون،سرشو گذاشت رو فرمون داد میزد🤣که واااااای چقدر چشمای تو قشنگه،منم یه پا داشتم دو پا قرض گرفتم و فرار😂فکر میکردم هرمردی ازت تعریف کنه احتمالا بعدش قراره یه بلایی سرت بیاره.سالها گذشت و من که چشمام خمار بود،خماریشو از دست داد، درخششش کم شد،اصلا بعضیا میگفتن چشمات مگه رنگیه!من واقعا احساس عدم لیاقت و ناسپاسی رو توی این قضیه دیدم.البته الان رو به بهبودم خداروشکر.

    من عاشق این ابراز علاقه کردنم.این ادب و احترام. اونجاییکه بچه ها کنار بزرگتراشون نشسته بودن عاشق اینم هستم.

    خلاصه که از شما ممنونم برای ثبت این زیباییها.

    خداروشکر برای این سایت و اعضای خوبش.

    درپناه الله یکتا شاد باشید و باصفا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2272 روز

    هر که نه گویای تو خاموش به

    هر چه نه یاد تو فراموش به

    خدارو بینهایت شکر چه حس فوق العاده ای دارم, حسم الهی بود والهی تر شد.من از بچگی عاااشق سنگهای زیبا خصوصا سنگهای داخل غار هستم که هم شبیه کریستال هستن وهم قندیلهای بسیار بسیار زییا وفوق العاده که ظاهرا به مرور زمان وطبق یک سری عوامل علمی وزمین شناختی بوجود اومدن ولی ورای اینها اون قسمت الهی ونظم ومدیریت کائناتی وصدای بلند خدا زیباست وزیبا می آفریند خییلی خیییلی بلندتر ورساتر هست.

    یقین دارم که هر قسمت وهر تکه وهر ذره از این زیباییها وآیات الهی دارن رازها واسراری رو با صدایی رسا هر لحظه بر ما قرائت میکنن ومن یقین دارم که روزی به یاری خداوند متعال صدای اونها رو خواهم شنید وصدای رسای واری این سکوت خاموش رو با گوش دل دریافت خواهم کرد.

    مگه میشه این زیباییها پیامی نداشته باشن? مگه میشه این زیباییها وجزییات ریز وظریف که در گوشه وکنار پراکنده شدن پیام توحید وایمان رو که زیباترین پیام هستی است رو سرندن?

    این قندیلها رو ببین که از سقف غار میچکن وآروم آروم میان پایین واشکال خارق العاده ای رو ظاهرا بر حسب تصدف وبا گذر میلیونها سال شکل دادن! مگه میشه در برابر اونها مقاومت کرد وسر تسلیم وبندگی وتوکل رو فرود نیاورد?

    مریم جان اون رطوبت وخیسی وخنکی غار ودیواره هاشو قشنگ حس کردم.

    مردم زیبا ومهربان والهی رو حس کردم که خییییلی آروم وبی سروصدا به بقیه اجازه میدادن که در کمال سکوت وآرامش نظاره گر عظمت پروردگار باشن وبه ایمان خودشون فزونی ببخشن.با وصف اینکه بچه هاوجوونهای زیادی هم جمع بودن.

    منم تا حالا چند تا غاررو از نزدیک دیدم انقدر زیبایی رو توی دل خودشون زیر زمین ودر دل اون کوهها ودشتها جا داده بودن که احساس میکردم نمیکشم وباید یه جا بشینم ویه دل سیر گریه کنم وبگم بابا از اینا سریع رد نشین بزارین ببینن وتو زیباییشون غرق بشم آخه جزء به جزء اینها رو دست وقلم زیبای پروردگارم ساخته وپرداخته کرده,اینها اصلا معمولی وعادی نیستن واز یه طرف هم احساس میکردم اوردوز کردم ودارم سنکوب میکنم چون دیگه گیج ومست این زیباییها هستم واحتیاج داشتم یه چند ساعتی استراحت کنم بعد ادامه ماجرا رو ببینم.که البته خیلی از این حسها رو یادم رفته بود والان با رفتن به داخل این غار از طریق دوربین مریم عزیز وخانواده استاد کاملا برام تداعی ویادآوری شد.

    مریم جان قبلا که کامنت میذاشتم میگفتم عهه خو خدایا الان چی بنویسم ? ولی الان میگم چجوری بنویسم این همه ذهنیات مثبتی رو که به ذهنم هجوم میارن?وواقعا وقت کم میارم برای نوشتنشون.تازه من فقط یک بار فایل رو میبینم بشه دو بار وسه بار حتما چیزای بیشتری رو از ذهنم بر صحفه هوشمند گوشیم خواهم آورد.

    چقدر اون صحنه باد خوردن صورت وموهای اون دختر زییا تو اتوبوس منو درگیر خودش کرد وقشنگ حس سفر ودیدن آیات الهی وعمق بخشیدن به درک ومعرفت رو توذهنم تداعی کرد انگار داره تو خلقت الهی تعمق میکنه.

    مایک عزیز ودوست داشتنی رو باحرفهای کم وقشنگش ستایش میکنم.

    استاد عزیزم رو که در پس هر کلامش دریایی از معرفت موج میزنه رو ستایش میکنم.

    ومریم عزیز ودوربینش رو که چشم ما شده در آمریکا تا وقتی که چشم خودمون اونجا رو ببینه ستایش میکنم.

    عاشقتونم بزودی در آمریکا میبینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      نرگس نوشادي گفته:
      مدت عضویت: 2426 روز

      سلام آسو جان دوست ارزشمندم

      بابت کامنت زیبات سپاسگزارم

      همه ما با از دریچه دوربین مریم جان آمریکای زیبا رو میبینیم تا بوقتش هدایت بشیم و با چشمان زیبا بین خودمون ببیننده اینهمه نعمت و ثروت و فراوانی و زیبایی باشیم

      ممنونم که اینقد روون و خوب نوشتی آسو جان

      آرزو میکنم در پناه رب العالمین به همه خواسته هات برسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    بدرالسادات اسماعیلی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2270 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته که واقعا شایسته و پراز ذوق و سلیقه هستند، چه تو انتخاب آهنگها ی جذاب و زیبا چه در انتخاب فضاهایی که شکار میکنند با دوربینشون، یکی از چیزهایی که خیلی روی من اثر میزاره توی این سفرنامه ها نوع لباس پوشیدن مردم هست که هر کس هر طور که راحته هر لباسی روکه دوست داره می‌پوشه بدون اینکه تغییری در رفتار اطرافیان پیدا بشه و این نشان‌دهنده احترامیه که به سلایق و عقاید شخصی دیگران میزارن، من خودم کسی بودم که به لباس پوشیدن عزیزانم خیلی گیر میدادم. نمیگم کامل اما حداقل ۵۰ درصد بهتر شدم و دارم سعی میکنم هرکس رو همانطور که هست بپذیرم و چقدر برای من آرامش به ارمغان میاره این دیدگاه، زیبایی های چشم نوازی که مریم جون مهمان چشمان ما می‌کنه باعث شده من تو کوچه خیابون هرجا میرم دنبال زیبایی بگردم، الان پیاده روی برام لذت بخش شده کارکردن تو خونه برام لذت بخش شده باور کنید حتی میرم نون بخرم چیزهای زیبایی میبینم که کیف میکنم مثلا نانوایی سرکوچه ما اینقدر حس قشنگی به من میده وقتی از تنور نون درمیان وقتی عطر نون رو به جون میکشم باور کنید اینقدر لذت میبرم و خداروشکر میکنم بابت نعمتهاش که حد نداره، بچه هام میگن آخه یه نون خریدن اینقدر ذوق و شوق داره و من همه اینها رو مدیون خداوند مهربان هستم که دستهاش رو که شما هستید سر راهم گذاشته تالذت زندگی کردن رو بچشم و خداروشکر میکنم که منو با ناآگاهی هایی که داشتم از دنیا نبرد ،چون خیلی ناسپاس بودم و دایم دنبال افکار منفی در تمام عمر شصت ساله ام بودم فقط میتونم بگم سپاس سپاس سپاس همیشه سلامت و پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2702 روز

      سلام بانوی مهربان

      با حرف ها و لذت بردناتون اشک تو چشام جمع شد.

      چقدر در مسیر خدایی هستین.

      منم بوی نون تنوری داغ حس کردم.

      خدارو سپاس که هممون با این آگاهی ها آشنا کرد و در مسیر هدایت الهی قرار گرفتیم.

      زندگیتون پراز عشق الهی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        بدرالسادات اسماعیلی حیدری گفته:
        مدت عضویت: 2270 روز

        ممنونم دوست عزیزم زهرا خانم گل ، از اینکه شماهم مثل من بوی عطر نون تازه رو حس کردید لذت بردم ، خب زندگی یعنی همین لذت بردن از همین چیزهای کوچیک البته از نظر ما کوچیک که اگر فکر کنیم برای همین یه نون چقدر زحمت کشیده شده تا به دست ما رسیده و ما از عطر و طعمش لذت ببریم اونوقت از صمیم قلب شاکر خداوند مهربان میشیم، امیدوارم همیشه در پناه حق پیروز و سعادتمند باشید دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    الهام مسکرانیان گفته:
    مدت عضویت: 2648 روز

    به نام خدای مهربان

    امروز هفتاد ونهمین روز از سفر توجه به نکات مثبت وزیبایی هاست

    خدا رو شکر میکنم که این فرصت رو امروز هم به من داد تا در این کادر کوچک شگفت انگیز بیام برای خودم بنویسم انگارکشف میکنم و یا اینکه بیرون میکشم با این نوشتن باورهای محدود ذهنم رو و فرکانسم رو تنظیم میکنم تا بتونم به اندازه ظرفم دریافت کنم ازتنها منبع خیر وبرکت ونعمت در جهان هستی

    دارم روی عزت نفس کار میکنم و میدونم برای تمرین باید هر مسئله ای رو حل کنم و اجازه ندم ظرفم کوچکتر از مسئله ام بمونه چون با کوچک بودن من مسئله رو من چیره میشه و این موضوع برای من خیلی آشناست ولی خوب همیشه در عمرم به این منوال بوده و گذشته ومن ساختم و تحمل کردم سالیان سال با هر مسئله ای وانگار با ناتوانیم و ترسم بهش خوراک دارم وریشه اش رو سالیان سال خودم تقویت کردم چنانچه که با این روال خودم شروع به تکثیر این مسئله در زندگیم کردم از یک طرف با ضعفهام ریشه اون مسئله قوی میشد واز طرف دیگه انگار با ترس وکوچک شدن من اون مسئله بچه های متفاوتی رو در زندگی من می زایید طوری که انواع واقسام مسائل در زندگی من بهم گره خورده بودن غافل از اینکه این گره کور فقط وفقط با ساختن و کار کردن روی خودم امکان داشت که باز بشه براحتی وآسانی بدست خود خود من خدا رو شکر که با هدایت شدنم در این مسیر تونستم درک کنم تمام ریشه این مشکلات رو وبا ساختن عزت نفسم در هر لحظه میتونم حرکت کنم و رشد بدم خودم رو بسمتی که جهان در حال حرکت هست و جزءجاماندگان و واماندگان در این جهانی که در هر لحظه داره خودش رو بسط وگسترش میده نباشم خدایا شکرت برای اینکه تونستم درک کنم که فقط این قوانین رو طوطی وار انجام ندم بلکه دارم سعی میکنم با کمک قوانین شخصیتم رو تغییر بدم من میدونم ترمزهایی دارم باورهای محدودی که ریشه عمیق دارد ولی هیچ کدوم از اونها رو سرکوب نمیکنم یعنی نمیخوام برای خودم ماسک بزنم و با وجود این باورها خودم رو عالی نشون بدم یعنی پنهان کنم این باورهای محدود رو بلکه میخوام بجای توجه به این باورها بیشتر تمرکزم رو بذارم روی باورهای قدرتمند توحیدیم تا با قدرت دادن به اونها خودبخود باورهای محدودم تضعیف بشن مثلا الان چند روزی هست که در بدنم ضعف داشتم همش میخواستم که از خودم پنهانش کنم بعد متوجه شدم انگار دارم ازش فرار میکنم وبا فرارمن قدرت حرکتش بیشتر میشد با خودم خیلی صحبت کردم وپذیرفتم مسئولیت این حالت غیر طبیعی در بدنم رو واینکه باید تمرکز بیشتر کنم روی باورهای توحیدیم تا با قدرت بتونم حل کنم این مسئله رو ویک قدم برای ساختن عزت نفسم بردارم بهر حال با یک باور محدود در ذهن بیمارم خودم این مسئله رو ساختم واین مسئولیتش رو میپذیرم ولی اینکه بخواد بیاد در جسم من لنگر بیندازه رو من قبول نمیکنم باید بره حالا رفتنش به این صورت هست که من تمرکزم فقط وفقط روی ساختن باورهای قدرتمند توحیدی هست و کلی کارهای خوب دیگه دارم که فرصتی برای دل به دل دادن این مسئله ندارم پس بدنم خودش باید با قدرتی که خداوند مهربان بهش عطا کرده این مسئله رو براحتی وآسانی حل کنه الان که دارم مینویسم متوجه شدم که من کلا فرصتی هم ندارم برای حتی فکر کردن به این مسئله چون خیلی کارهای بیشتر وخوب دیگه ای هست که من باید انجام بدم وحل این یکی وظیفه من نیست وظیفه بدنم هست چقدر این باور به من آرامش میده وخیالم رو راحت میکنه خدا رو هزاران بار شکر میکنم که به این مسیر زیبای توحیدی هدایت شدم تا بهشت باکیفیت خودم رو در این جهان هستی بسازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    الهه شعبانپور گفته:
    مدت عضویت: 2261 روز

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان من میخواستم از استاد عزیزم تشکر کنم که باعث شدین کلا دیدم نسبت به خدا و دنیا و آخرت عوض بشه اونم به بهترین شکل، زندگی من تقسیم شد به دو دوره یکی قبل از آشنایی با سایت شما یکی به بعد از آشنایی با سایت شما، من فکر کنم تقریبا ۵ ماهی هست که باهاتون آشنا شدم تا دو ماه اول مدام هندزفری تو گوشم بود کل روز اصلا نمیتونستم بدون شما زندگی کنم همش حالت ذوق زدگی داشتم انگار تازه متولد شده بودم تا اینکه افتادم رو دور کم کم حالم خیلی خوب شد بعد آروم شدم و افتادم تو جاده صاف زندگی دارم با لذت پیش میرم دیگه مثل اوایل همش فایلارو گوش نمیدم انگار دارو بودن که اوایل زیاد احتیاج داشتم الان کمتر چون یاد گرفتم ذهنم رو کنترل کنم خودم خودمو آروم کنم با ایمان به خدا با تغییر باورام با حال خوب داشتن. جالبه همه چیزای زندگیم همه با هم داره کم کم درست میشه. از همه لحاظ زندگیم داغون بود البته به خاطر باورای غلط خودم بوده و تضاد هایی که در واقع همشون سکوی پرش بودن برام ولی متوجه نبودم، خیلی تلاش میکردم همه چیو درست کنم ولی نمیتونستم کلی کتاب و … ولی فایده نداشت تا اینکه بعد از اون همه تلاش به این نتیجه رسیدم که همه چی برمیگرده به ذهن و من باید ذهنم رو کنترل کنم، تو گوگل نوشتم کنترل ذهن یهو سر از سایت شما در آوردم سریع کتاباتون رو خریدم انگار از بندهمه چی آزاد شدم ولی خیلی هیجان زده بودم ولی الان آروم شدم، خواستم خیلی تشکر کنم و بگم خیلی دوستتون دارم من یه انسان دیگه شدم با خدا دوست شدم با کلی امید و آرزوهای قشنگ احساس میکنم افتادم تو جاده ای که به بهشت ختم میشه و تو مسیرم هی جاده ام زیباتر میشه و بیشتر لذت میبرم تازه اول راهم، میگم خدای من این تازه اولشه و اینجوریه خدایا چیا برام ترتیب دادی همه وعده هات حقه حقه فقط میدونم هر روز زندگیم از روز قبلش بهتر میشه و اینقدر آیندم خوبه که حتی خودمم نمیتونم تصورش کنم. استاد عزیزم بابت همه چی ممنون رسالتت رو خیلی عالی انجام دادی. حس میکنم خدا شمارو فقط به خاطر من آفریده البته فکرمیکنم همه در مورد خودشون همین فکر رو میکنند.یهو دلم خواست اینارو بنویسم. بازم به خاطر همه چی ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    یاحق👩‍🏫🌸 گفته:
    مدت عضویت: 3006 روز

    به نام خدای مهربانم

    نشانه امروزم

    امروز قرار بود سراغ یه موقعیت برم و قبلش با خودم صحبت کردم که از خدا هدایت خواستم و به خودم قول دادم آرام و با اعتماد به نفس برم و فقط طی مسیر یعنی نتیجه هرچی باشه دلیلی برای ناراحتی وجود نداره. و لذت ببرم از تجربش.

    دیگ فرصت زیادی نداشتم برای دقت کردن روی فایل و رفتم، خب اونی که من توقع داشتم نبود ولی سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم و دنبال چیزای دیگه ای برم، و رها بشم ازش. و موقعیت دیگه ای که بود و فهمیدم دارم ازش فرار میکنم به خاطر ترس هایی!! رو رفتم سراغش و درست پیگیریش کردم دیدم داشتم به خودم سخت میگرفتم، و اینو چطور متوجه شدم؟ شروع کرده بودم به دیدن این فایل با تمرکز، و همون اولش محو آبی شدم که چکه میکرد روی سنگ ها و متن ترانه ای که روش گذاشته بودین،

    آب توی غار چکه میکنه و آروم آروم ولی متوالی میخوره روی سنگ های سخت پایینی و به سنگ ها حالت داده، خدای من! خب این یعنی آروم پیش برو و استمرار داشته باش و عجله نکن(همان نشانه های انسان باتقوا) نتیجه به زیبایی ایجاد میشه!

    تنها چیزی که تغییر نمیکنه خداوند و قوانین سیستمیش هست و بس! یعنی من قدرت دارم تغییر بدم همه شرایط رو ، چجوری؟ با باورها و استمرار..

    خب تا اینجای فایل، یهو از طرف کسی که فکرشم نمیکردم(دست خداوند) نشونه برام اومد، و جواب یه سوالم درمورد موقعیتی که دست از فرار ازش رو برداشته بودم رو باحوصله برام توضیح داده بود و همش تاکیدش روی این بود که ساده ست و سخت نگیر و تو چون قبلا فلان کار رو ازعهدش بر اومده بودی پس این دیگه باید برات راحت تر هم بشه! خدایا شکرت ، سخت نگیر قدم در راه بگذار با باور درست همه چی به نفعت تغییر میکنه!

    سادگی اصله…

    خب برگردیم سراغ فایل زیبامون، آب چون حرکت کرده جاری بوده سخت نگرفته(شاید چون حرکت کرده دست های دیگه ی خداوند (مواد دیگه) هم کمکش اومدن) و همچین صحنه ای خلق کرده!

    غار نماد تنهایی و از بقیه و بدنه ی جامعه جداشدن هست! همون طور که پیامبرمون هم از جامعه جدا شد و توی غار رفت و فقط با خودش و خدا خلوت کرد و بهش وحی شد و به مراحل بالاتری دست پیدا کرد!

    دختر کوچولوی نازنین رو که دیدم یاد چند شب پیش خودم افتادم،با خونواده توی خیابون میچرخیدیم و من همش سرم بیرون بود و باد تو صورتم میخورد ساختمون ها و اطرافمون و همه چیو دقیق نگاه میکردم و سعی میکردم نکته های مثبت و قشنگی هاشون رو ببینم و تو دنیای خودم بودم جوری بودم انگار اولین بارمه شهرم رو میبینم!!، بعد یه لحظه نگاه یکی از مردم رو دیدم گفتم الان پیش خودش میگه چه ندید پدید!😄 خودمم خندیدم و گفتم عیب نداره داری لذت میبری دیگه؟پس درسته! یعنی حتی جاهای تکراری هم عبور میکردیم باز کیف میکردم از دیدنشون!

    این محیطی که این دخترکوچولو داره نگاش میکنه و از اون باد توی صورتش خوردن داره لذت میبره،مگه همش تکرار همون درخت قبلی نیس؟ مگه همه بزرگترها ننشستن سرجاشون و شاید کاری هم به بیرون ندارن، ولی دخترخوشگلمون کاری به بقیه نداره، فارغ از بقیه داره لذت میبره از محیط و رهاست!

    چندتا نشونه از روابط که توی این فایل دیدم رو هم بگم: ۱ استاد با حال خوب و خنده و احترام در رو برای اون خانمی که شاید اصلا نمیدونست کیه باز کرد و حال خوبش رو با اون خانم تقسیم کرد(۱۰۰در۱۰۰هم حضور استاد کنار اون خانم اتفاقی نبوده و حتما خودش فرکانس درست و خوبی داشته که همچین حرکتی رو از استاد جذب کرده، احسنت بهش)احسنت به استاد،احسنت به مریم نازنین که برای ما ثبتش کرد

    ۲ استاد و مریم جان چه رابطه ی صمیمانه و مکملی دارن،مثلا مریم جان به جای اینکه سرزنش کنه که فراموشکاری و یادت رفته چراغ قوه رو بیاری و…. و فرکانس ناخوب ایجاد کنه، این فرصت رو برای بهترشدن حالشون استفاده کرد و استاد هم چقد ذوق کرد و جواب حرکت عالی و مهیج مریم جان رو با ذوق میده(به جای اینکه خنثی باشه یا فکر کنه خب کار خاصی نکرده که و …) و دوتاشون البته سه تاشون از این فرصت استفاده کردن و انرژی مثبت تری بین خودشون ایجاد کردن! الله اکبر چقد قشنگه و آموزنده این رفتارهای حتی شاید به ظاهر کوچیک! اونجایی که مایک عزیز هم با اطمینان گفت:الآن چراغ قوه رو درمیاره!به جای اینکه اونم ازین قضیه رد بشه،ولی اونم توی حس خوب شریک میشه، و مریم جان و استاد هم با بازی نور و تاییدش بهش حال خوب رو منتقل کردن و بهش حس ارزشمندی دادن، هرچند خودش هم با اعتماد به نفس اظهار وجود کرد اونجا که گفت:حالا دیدی من چقد خوب گفتم الان چراغ قوه رو درمیاره؟…. خدای من چقد شما سه نفر با هم خوبین و چه رفیق های صمیمی و پایه و هماهنگی هستین!عاشقتونم

    ۳ اکثرا زوج و خونواده هستن که میان بگردن، این یعنی اونجا روابط و خونواده مهمه و قشنگه(برخلاف چیزایی که بهم خوروندن!)

    *چون دارم سعی میکنم هرچیز قشنگ حتی کوچیکی از روابطِ حتی لحظه ایِ آدمها رو روش زوم کنم و تایید کنم؛ اون عکسی که توش اون آقا داشت از اون خانم زیبا عکس میگرفت،بهم یادآور شد که اولا چقد به همدیگه ارزش میدن که باحوصله عکس تکی از همدیگه میگیرن و اینکه دونفره میان برای تفریح و دیدن زیبایی ها و چقد باهم هماهنگ هستن که از این جاذبه های طبیعی باهم لذت میبرن! و حتما برای همدیگه ارزش قائلن و همدیگه رو دوست دارن که کار و زندگیشون رو طوری برنامه ریختن که برای باهم بودن وقت بذارن، و اینکه برای لذت های دونفره شون، هزینه میکنن، فراوانی ثروت و عشق

    ۴ اون مسئولین و مخصوصا اون آقا چقد انسان های منظم و راحت و مهربونی هستن،

    ۵ چقد همه به همدیگه احترام میذاشتن یکی این که سرشون به کار خودشون بود و دیگه اینکه چقد خوب نوبت رو رعایت میکردن.

    اینها در روابط چیزاییه که من میخوام برای خودم پس باید تاییدشون کنم .سپاسگزارم از همه شمایی که توی این فایل هستین و شما مریم عزیز که ثبتشون کردی.

    نکته ای درمورد راحتی و سادگی و زیبایی؛ استاد عزیزم که نماد ساده گرفتن و راحتی هستن و اون آقایون و خانم های دیگه که راحت لباس پوشیدن، مخصوصا خانم ها انقد راحت و ساده پوشیدن و موهای زیباشون رو بستن که انگار تو خونمون هستن! چقد راحتیشون براشون باارزش هست…خب بعضی ترمزها رو همینجا مچشون رو میگیرم: شاید همین چی بپوشمها باعث خیلی موقعیت های مهمونی و جشن و مسافرت و گردش رو ازدست بدیم یا اصلا پیش نیاد! برا خودم سادش میکنم و فرکانس رو مثل یه انسان درنظر میگیرم مثلا من جای اون فرکانس گردش و لذت باشم میخوام بیام سراغ آقا یا خانم x خب یهو میبینم ایشون همون شخصی هست که الان تا بخواد قبولم کنه قبلش صد تا فرکانس میفرسته مقابلم (چی بپوشم،اگه خوشگل به نظر نیام چی،اگه رفتار درستی نشون ندم چی، چجوری آرایش کنم، اگه فلان چی باز من بشه چی، اگه آرایشم پاک بشه چی، اگه لباسم مناسب نباشه یا اگه بقیه از من بهتر به نظر بیان چی و اگه …)..خب من قطعا کنسل میکنم و سمتش نمیرم دیگه! و فرصت گردش رو از دست میده و همه اینا ناخودآگاه پیش میاد!

    ولی وقتی کسی دغدغه اینارو نداشته باشه هم موقعیت ها جذبش میشن و هم اینکه توی موقعیت هاش در لحظه لذت اطرافش و زیبایی ها رو میبره و فرکانس های اذیت کننده سراغش نمیان و تمرکز داره پس فرکانس های قشنگ تری میفرسته و هی موقعیت های بهتری براش پیش میاد که لذت ببره! (اینا همش تاکید به خودمه)…. ترس از حرف مردم هست دیگه..

    زیبایی همه جا هست. حتی زیر زمین! توی هرچیزی هرچیزی باید دنبال زیبایی گشت و تاییدش کرد و سپاسگزار نعمت های خداوند بود.

    ذات آدمی راحتی و سادگی رو دوست داره.

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم استاد نازنین و مریم نازنینم

    شادتر و سلامتتر و ثروتمندتر و عاشق تر باشید😘💖🌹😍🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2245 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام دوست عزیزم ؛ سلام دوست بی نظیر و زیبا اندیشم

      کامنت زیباتون رو که خوندنم بخدا پر از ارامش محض خدا شدم

      و منم داشتم با ارامش محض این نوشته های زیبات رو میخوندم

      ابجی گلم چقدر این صورت ماه و زیباتون رو دوست دارم که پر از زیبایی خداست

      و کامنتی که پر از نکات مثبت و زیبایی بود

      اینکه باید همیشه صبــــــــر داشته باشیم و تکامل مون رو طی کنیم

      و چقدر این حس و حالتون رو که داشتین مثل این دختر نازمون زیبایی های شهرتون رو میدید رو دوست داشتم این حس رهایی تون رو تحسین میکنم عزیزم

      و چقدر نکات زیبا و ارزشمندی رو از روابط ی که توی فایل رو دیدن زیبا نوشته بودین

      و نکته ی خیلی عالی در مورد سادگی نوشته بودین که من خیلی دوست داشتم و چقدر این سادگی زیباست که همیشه توی زندگی مون داشته باشیم

      ممنونم ازت عزیز دلممم که اینقدر زیبا نوشتی و ما رو هم مهمون این نوشته ی الهی و زیبات کردی

      عاشقتم عزیز دلممم

      ارزوی بهترین ها رو براتون دارم

      در پناه خدای مهربون مون باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        یاحق👩‍🏫🌸 گفته:
        مدت عضویت: 3006 روز

        به نام خدای مهربانم

        سلام به تو دختر مهربون🌹

        اومدم سایت دنبال نشانه برم و کامنتت رو دیدم و چقد حالم خوب شد و نشونم رو به زیبایی دریافت کردم

        چقد حس خوبی بهم میده وقتی میبینم پای تعهدت به مرور سفر به دور آمریکا به این زیبایی وایسادی، چقد تو خوبی آخه

        ممنونم از این همه ابراز محبتت بهم

        شاد و سلامت و ثروتمند باشی کنار عزیزدلت، دوست خوبم 🌹😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: