https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-23 05:34:172024-09-12 09:02:40سفر به دور آمریکا | قسمت 80
329نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام مریم خانم عزیز.این فایلتون عالی بود مخصوصا خوش صحبتی و حرفهای بسیار عالی شما روی فیلم که واقعا لذت بردم و درس زندگی گرفتم.نکته ای که از ماجرای خواستگتری اون خانم عاشق دریافت کردم باور فراوانی در جهان که در هر سنی امکان ازدواج برای خانم ها وجود داره و فقط باورهای محدود ذهنی ما باعث شده محدود فکر و عمل کنیم.بازم متشکرم مریم جان مایک و استاد عزیزمان
سلام دوستانم و خانم شایسته عزیزم و استاد بهترینم ????
معبودم سپاس برای عظمت و شکوه آفرینشت پروردگارا سپاس که از عشق خودت در وجودمون نهاده ای و چنین ما را بالا میبری از عشقت. خداوند مهربانم همه چیز جلوه ای از توست از این همه زیبایی در زیر زمین و از عشقی که در وجود بندگانت قرار داده ای که چنین دل را به لرزه می اندازد معبودا چگونه شکرت را به جای آورم چطور این همه عشق تو را بببنم و به تو فکر نکنم از سنگهای که زیر زمین به زیبایی تراشیده ای خدای من این همه عشق در وجود اون خانم رو به وجد آورده بود همه از توست همه تجلی بخش عشق و زیبایی توست یا رب من. معبودم نگاه زیبایم از وجود توست از خود خود توست همه تویی و بس.خدای من همه جا تو رو میبینم همه تویی.
چگونه میتوان شکرت را به جای آورد ای معبودم به من بگو چطور میتوانم شکرت را به جا بیاورم و سیراب شوم خدای من چطور میتوانم مست شدنم از تو را و حس کردنت در وجودم را شکر گویم چطور میتوانم تو را وصف کنم چطور میشود عظمت و قدرت و شکوه و عشق تو را ستود چه بگوییم که لایق تو باشد.
خدایم توان و ظرفیت بیشتری عطا کن تا جلال و شوکت و عظمت بینهایتت هر چه بیشتر در قلبم جای گیرد درونم را چنان وسیع گردان تا بیشتر لبریزت گردم که من تشنه ی حتی جرعه ای بیشتر از درک عشق تو هستم.
خدای من میدانی که چقدر تشنه ام که دستم را میگیری و مرا به تماشای خلقتت مینشانی و به وجودم عشق بیشتری سرریز میکنی معبودم تمام تنم به لرزه می افتد از این جلال و عشق که در تک تک خلقتت هویداست چگونه میتوان شکرت را گفت چگونه میشود بیان کرد.
خداوندا شکرت برای قلبم که از تو روشن شده و یادت که هر لحظه همراهم هست.
بینا شدنم تولد دوباره ی هر روزه ام را چگونه شکر بگویم سپاسگزار شدنم مجنون تو شدنم را چطور میتوانم شکر بگویم.
ای عظمت بینهایت پاییز عاشقانه ام با تو را چگونه جشن بگیرم این حس نو و جادویی رو که اصلا نمیدانستم وجود دارد و هست ولی نمیدانم چطور در من بیدار شده و به من عطا نمودی را چگونه شکر میتوانم گویم معبودم توجه خاصی که روی خودم از تو میبینم و تا حالا اینگونه حس نمیکردم را چه بگویم. ریزش نعمتهای بینهایتت و حسهای بینظیری که مرا دعوت میکنی به آن و تغییر تمام زندگیم تا این حد را اصلا نمیدانستم وجود دارد و میشود تجربه کرد ولی تو مرا هدایت کردی بدون اینکه من بدانم به کجا میخواهم بروم و بدانم چه در انتظارم هست مرا به دنبال خودت کشاندی و به دنیای نور و سعادت آوردی به سرزمین عشق و پریان آوردی مرا تو خود هدایت کردی من این هدایت را چطور شکر گویم اگر این عشق تو به بنده ات نیست پس چه هست خدای من. این بهشت هر روزه ام را این خاص بودنم برای هدایت به مسیر خودت و بیدار شدنم را با تمام وجودم از تمام قلبم فقط میگویم شکررررررت خدایم.
خانم شایسته گفتن به کجا باید بریم گفتم واقعا کجا میخوایم بریم؟ رومون سمت خدا هست؟ آیا حواسمون به تعالی روحمون به حس کردن و دیدن او در همه چی و هر جا هست یا در هیاهوی زندگی و طی زمان بدون درک حضور او در هر لحظه فقط پیش میریم؟
زندگی آسونه با حس حضور خدا در درونمون رفتن به درون غار با بچه کوچیک آسونه با اعتماد به خدا.
رد خدا رو همه جا میشه دید در زیر زمین در رقص درختان در باد در نوریی که از درون غار پیداست در چکه های آبی که از غار میچکد در آرامش اون کودک. کجاست که بنگرم و او را نتوانم ببینم. و چه سپاسی بالاتر از دیدن و غیر از او ندانستن و با تمام وجود از او پر شدن و نگاهی از سر ایمان و عشق به همه چیز و با تار و پود وجودت حس کردن او در خودت و با عمق جان همه را از او دانستن و به غیر او ندانستن خدایم این تغییر نگاهم و سرشار از تو بودنم را شکر معبودم.
خانم شایسته جانم و استاد بهتر از جانم بینهایت ممنون و سپاسگزار از وجود نازنینتون از مهربونی و قلب پر از عشقتون از این سفر قشنگی که رفتین و ما رو هم سهیم کردین. پاینده و برقرار باشید
سلام خدمت استاد پهلوون و خانوم شایسته ی دونده و مایک عزیز و تمامی بچه های گل سایت
خدایا شکرت منو به سمت این فایل هدایت کردی . خیلی خیلی فایل مفیدی بود .
خیلی خیلی درس داشت . درس تکامل ، درس ثروت ، درس احساس لیاقت ، درس سفر ، درس گشتن دنیا و …
چقدر اون بارون زیبا بود .چقدر حس خوبی میده این بارون .چقدر زیباست درختان اونجا.چقدر state park خوبیه . چقدر اتفاقات خوبی میوفته اونجا . چقدر انسان های خوبی داره اونجا .
یکی از ویژگی های جالبی که این state park داره اینه که افرادی هم که داخل اونجا کار میکنن افراد شاد و خوش رفتاری هستند که با لذت کارشونو انجام میدن و با کارشون حال میکنن
داشتم با خودم فکر میکردم که این همه پله اونجا ساخته شده و این که چقدر مصالح استفاده شده و چجوری افراد این مصالح رو بردن داخل و تلاش هایی که اونجا انجام شده تا بتونن پله ها یی بسازند که بتونه این همه وزن رو تحمل کنه . و دستشوییش که خیلی تمیز بود . و خیلی جالب بود چون اینکه تا فکر نمیکردم داخل غار هم بشه دستشویی ساخت . خیلی خیلی جالب بود
یکی از نکات مثبتی که دیدم افراد شادی بود که اومده بودند داخل غار رو بگردند و بعضی هاشون با بچه اومده بودند که این هم جای تحسین داره.
و خانوم شایسته چقدر آهنگ قشنگی توی آخر فایل گذاشتین . فوق العاده بود . خیلی این آهنگ به تصویرش میخورد . یعنی بهترین انتخابی که میشد کرد . آفرین خانوم شایسته برای حسن سلیقتون و من وقتی که این آهنگ رو گوش دادم خواستم که این آهنگ رو داشته باشم و از خدا خواستم که هدایت کنه منو به این آهنگ و همینجوری هم شد . خدایا شکرت . اسم این آهنگ ( The Mess از گروه Era ) هست. گفتم شاید شما هم دوست داشته باشید دانلود کنید ^_^
در پناه خدای مهربون شاد و سالم و ثروتمند در همه ی جنبه ها باشین
اینکه به قول استاد اگه حست خوب باشه اتفاقاتی خوب برات میوفته .
اینکه اگه در مسیر مناسب باشی همه هم فرکانسی ها با تو همراه میشن مثل همه این آدمایی که دارن برای لذت بیشتر میرن غارنوردی.
اینکه میشه حتی از یک سفر در درون یک غار به اتفاق خانواده چقدر حال کرد و لذت برد .واقعا در مسیر این غار همه داشتن حال میکردن و لذت میبردند .به قول استاد زندگی یه مسیره ،از لحظه لحظه اون لذت ببر.
این نکته که در یه جاهایی مسیر عبور تنگ بود و لی این آدما اومده بودن که رد بشن و نشون میده که همیشه راه رسیدن به هدف میتونه هموار نباشه ولی استمرار راز موفقیته .
و اشاره به این نکته که خدا بی نهایت نعمت آفریده و قانون فراوانی رو بهمون یاد میده
تشکر میکنم واقعا از مریم خانم و استاد عزیز و پسر گلشون
واقعا فوق العاده بود تفاوت روی زمین با زیر زمین و با دیدنش هر لحظه بیشتر قدرت خدا برام پررنگ تر میشد
یه باور زیبایی که من باهاش مسئله داشتم رو شما اینجا برای من به نمایش گذاشتی، داشتن بچه و رفتن به مسافرت ،خیلی سپاسگزارم مریم جان از این نکته که اشاره کردی ????
خدای من این ویدیو , این فیلم تماما داشت عظمت و قدرت تو رو به من یادآوری میکرد, وقتی بچه هایی و دیدم که داشتن تو اون تاریکی غار , تو اون جاهای باریک میرفتن, با خودم میگفتم , من بودم بچم که هیچ , خودم هم عمرا میرفتم, یه جاهایی دقیقا احساس خفگی و ترس بهم دست میداد, و متحیر بودم از این همه عظمت زیر زمین, الله اکبر, به خودم یک پوزخند زدم و گفتم, بچه دنبال چی هستی در برابر این عظمت ,با خودم گفتم یک جاهایی خیلی سرت پر از باد منم منم میشه, تو هیچی هیچی , اونه که داره همه این خوشبختی ها رو برات رقم میزنه, برو دنبال تیله بلزیت
وقتی ترس وجودم و میگرفت از راهای باریک و بچه های کوچیک , باخودم گفتم نازی این همون قسمت هایی از مسیر زندگیت که وارد یک تاریکی میشی , وهیچی نمیدونی که قرار چه اتفاقی بیفته, و فقط مثل یک بچه های کچیک تو این غار دلشون گرم به پدر ومادرشون , و جلو میرن, وادامه میدن, یادم افتاد, توی مسیری که تا الان بودم, بی نهایت بار که به مو رسیده بود, و فقط نفس نفس نفس زنان ادامه میدادم, یک عشف یک قدرت , یک نیرو برتر , نمیدونم اسمش چیه, همه چیز و ردیف کرد, که الان برمیگردم, و به عقب نگاه میکنم, میگم نازی , به خدا بی انصافی به الله بی انصافی , لحظه ای نگران باشی , به خدا بی انصافی
وقتیبچه ها رو دیدم که توی مسیرهایی از غار باریک و تاریک به خاطر همون دلگرمی به مامان و باباهاشون , از مسیر باریک و تاریک هم لذت میبردن, با خودم گفتم نازی بی انصاف , این همه به مو رسید , بهت حال داد, بیا از این به بعد مسیر هرچقدر تاریک و باریک و مبهم هم بود , لذت میبریم, الهی قربونت بشم , دنبال چی میگردی , پول میخواهی بهت میدم, عشق میخواهی بهت میدم, عشق میخواهی بهت میدم, سلامتی میخواهی بهت میدم, بیزینس میخواهی بهت میدم.خدایا من انسانم و بنده تو , بپذیرم, که گاهی درگیر میشم, ولی بهت قول میدم, و تمام سعیم و میکنم, که ازدیدن غار حتی تو مسیر تاریک و باریک و مبهم لذت ببرم, خدایا من دلم میخواهد برم دنبال تیله بازیم .خدایا من عاشقتم
من بار دومی که دارم سفرنامه رو میبینم, بخواهم از معجزات این سفرنامه و همزمان شدنش با اتفاقات زندگیم و رشدم تو زندگیم بگم , کتابها میشه, الله اکبر که این سفرنامه برای من چه رشدی بود , خدایا سپاسزارم
بانو میدونم فیلمبرداری تو غار سخت , ولی تو نمیدونی چه کردی با من , نمیدونی.بانو سپاسگزارم
بانو عاشقتم , عاشقتم
دور اول سفرنامه به قسمت 100 که رسیدم , بی نهایت سرمست بودم, نمیدونم با این دست فرمون که دارم به لطف ربم , میرم , خدا میدونه چه معجزاتی در راه , خدا میدونه
استاد , من عاشقتم
دست های لرزان اون خانمی که دوست پسرش ازش درخواست ازدواج کرده بود, بی نهایت زیبا بود .
و ما بی نهایت آدم های خوشبختی هستیم , که در این زمان از جهان مادی زندگی میکنیم, و میتونیم به این حد ار درک قوانین جهان برسیم و خوشبخت باشیم .
یک چیزی هم من باب خنده, بانو یک موقعی هایی اینقدر تو خواب من هستین, که وقتی از خواب بیدارمیشم, میگم خدایا این شایسته هم کار و زندگی نداره والا, عاشقتم .
خدایا شکرت , من خوشبخت ترین دختر دنیا روی زمین هستم.خدایا من عاششششقتم .
سلام گرم ، پر از سکوت و ارامش از عمیق زمین به همه عزیزان از قلبم
چطور میتوان گفت که هدایت و تکامل چقدر به هم کمک میکنند ، تو بخواه تا هدایت بشی بعد تکامل پیداش میشه و تو در ان نقطه که میخواهی قرار میگیری ، یا انچه را که میخواهی برایت میرسد.
دو روزه بیشتر و بیشتر برام اتفاقات عالی میافته ، که البته بیشتر از هفته ها و ماه های قبل هست ، این دو روز جنس اتفاقات از نوع اگاهی هست.
آگاهی ، از نوع بیداری ، از نوع کلید های قفل در های بسته ، از نوع ماندگار ، از نوع زیبایی های ناب
دقیق نمیدونم چیکار کردم که این شکل اتفاقات رو جذب کردم ولی کاملا خوب میدونم که این ها چون خوشحالم کردند معلومه که فرکانس هام از قبل بهتر بوده و اگر سعی کنم این راه رو به صورت همون روزانه بیشتر ادامه بدم ، به نتایج بزرگ تری میرسم .
الهی شکر
ممنون از این فایل پر از نکته های ناب ، خدا خیرتون بده ، من به صورت اتفاقی به این فایل رسیدم و خیلی فایل های دیگه ،هنوز اونها رو ندیدم ویا گوش نکردم ولی در این فایل به محض ورود به غار انگار منم در حرکت هستم اخه من با زمین علاوه بر اسمون یک ارتباط صمیمی همیشه داشتم و دارم ، یه حس رفاقت و دوستی .
در حرکت با شما و گروه بودم که به اون قسمت باریک رسیدم قلبم به تپش افتاد با اینکه صدای خانم شایسته رو میشنیدم و از طرفی اون خانم با کودک به بغل و دیگران هم با کلی بچه بودند ، کمی ترس داشتم وتوضیح خانم شایسته از اینکه مسیر چگونه هست و چطور عبور کردن از مسیر های باریک و کوتاه و… یه لحظه گفتم من برمیگردم ، نگاه کردم دیدم راه برگشت نیست ؟ این یک راه است و باید که رفت ؟؟؟!!!!!
گفتم خدایا من همیشه فکر میکردم ترس ندارم !!!! تازه علاوه بر ترس ، از سختی راه هم گریزان هستم ، چون سریع میخواستم که فرار کنم بر عکس اون چیزی که قانون میگه !!!
گفتم اینجا مریم ،خوب مچت گرفته شد ؟
که دیدم خانم شایسته عزیز از ارامش و سکوت بچه ها میگه ؟!
در این جمله دقت کردم و نکته ایی بهم الهام شد که سکوت و ارامش ، کاری که بچه ها میکنند و این اصله قانونه
بچه ها از کمتر چیزی میترسن و اکثرا شجاع هستند و از رفتارشون باید که یاد گرفت ، بچه ها حرکت میکنند بدون اینکه بدونند به کجا میرند ، با شوق و بی باک ، بچه ها اعتماد و یقین به همراه هانشون دارند و اونو باور دارند .
پس در سکوت و توجه هستند که این جای عجیب کجاست که بزرگترها اونها رو میبرند ،
من از خودم پرسیدم که ایا من همراهی دارم مانند اون بچه ها که بهش بتونم اعتماد کنم ؟جواب دادم اره این افراد .
دوباره یه ندایی شنیدم که گفت : چرا الکی میگی ؟ اگر به اون افراد اعتماد داشتی که فکر برگشت به سرت نمی افتاد ؟ !!
و به اطراف مسیر خیره نمیشدی برای اینکه برگردی ؟
دیدم اره راست میگه !
با کمی تامل در خودم و با سکوت جستجو کردم . ندای حق به دلم امد که ، به من اعتماد کن من هدایتت میکنم ، که یکباره جان گرفتم ولی واقعا برام سخت بود و هنوزم یه حالتی نسبت به اون دارم .
یاد اون شب افتادم که استاد تنها در یک چادر در کنار قبرها رفتند و چند روز اون اطراف خوابیدند و اون ماجرا براشون اتفاق افتاد ، برای غلبه بر ترس …
همیشه از خودم میپرسیدم اخه ، چه ربطی داره این موضوع ترس به این قوانین و ….
اما الان متوجه شدم که استاد چرا این همه اسرار داشتن تا ترس هاشون رو شناسایی کنند و بر انها غلبه کنند . برای اینکه یک باور توحیدی بزرگ رو در خودشون بسازند و به صورت عالی ، به یقین برسونند .چطوری ؟ بله اون ، توکل به قدرت لایتنهاهی عالم هست ، ایمان و یقین به او ، باور اینکه خدا هست و منو هدایت میکنه و اون عاشق منه و ……
اره عزیزان من امشب تازه اینو فهمیدم .
در حالی که در تاریکی در جای باز راحتم . ولی در عمق زمین جور دیگه ایی برام حس داد.
خدایا منو کمک کن تا بفهمم چگونه با این ترس غلبه ی درست کنم و به تو اعتماد کامل کنم .
خدایا چه خوب شد که اونجا راه برگشت نبود ، الان که دارم مینویسم یاد تونل های سرسره ایی افتادم که من در یک پارکی رفتم و ترسیدم از داخل تونل در تاریکی پایین بیام و از راه پله رفتم .
خدایا وقتی که راه مستقیم رو پیش گرفتم و به تو اعتماد کردم و البته حقیقتا به خودم گفتم از این بچه ها کمتری ؟ چقدر بعدش احساس شجاعت منو نیرو داد. و یقینا این نیرو ها از تو یگانه ی عالم هست . افرین به این مادر ها که حتی بچه هاشون رو به این مسیر ها میبرند و چقدر عالیه باور هاشون .
نکته ی پیشرفتی از امکانات حتی در عمق زمین :
من حتی به فکرم نمیرسید که در اون عمق زمین سرویس بهداشتی داشته باشه ، یه ابی به سر و صورت زدن و دوباره حرکت ، به به ، به این همه امکانات رفاهی خوب .
مرسی از نکته ها ی ناب که برامون فایل کردید و البته که فراوانند . خدایا شکر از اگاهی که امشب به من دادی .
به نام آفریدگار جهانیان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خدایا شکرت برای یک روز زیبای دیگه
بهبه. ببین چه خبره، مراسم خواستگاری بوده
خدایا شکرت چقدر خوشحاله بنده خدا
عجب شکاری کردی خانم شایسته
خدایا شکرت برای این باران الهی
خدایا شکرت برای این فضای زیبا و قشنگ
یه ورزش کوتاه تا رسیدن به مسیر خدایا شکرت
ببین چه شلوغ هم شده ورودی غار
صدای زیبای پرندگان رو ببین چه آرامش بخش است
خدایا شکرت چقدر منظره زیبایی
چقدر اهمیت میدن واسه تفریحشون که با بچه کوچک هم اومدن ،،واقعا تحسین برانگیز است
وای خدای من چقدر زیبا ست
چقدر میره تو عمق زمین ،،خیلی جالبه
ببین توالت هم توی غار درست کردن
بابا چقدر اینا فوقالعاده هستن
واقعا تحسین برانگیز است این کشور
چه عکس های خفنی گرفته استاد
واقعا زیباست و حیرت انگیز
خدایا شکرت چقدر زیبا و دیدنی ست
خدایا شکرت برای این همه زیبایی
خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی
خدایا شکرت برای این تصاویر فوقالعاده
موفق باشید در پناه خدا
سلام مریم خانم عزیز.این فایلتون عالی بود مخصوصا خوش صحبتی و حرفهای بسیار عالی شما روی فیلم که واقعا لذت بردم و درس زندگی گرفتم.نکته ای که از ماجرای خواستگتری اون خانم عاشق دریافت کردم باور فراوانی در جهان که در هر سنی امکان ازدواج برای خانم ها وجود داره و فقط باورهای محدود ذهنی ما باعث شده محدود فکر و عمل کنیم.بازم متشکرم مریم جان مایک و استاد عزیزمان
سلام دوستانم و خانم شایسته عزیزم و استاد بهترینم ????
معبودم سپاس برای عظمت و شکوه آفرینشت پروردگارا سپاس که از عشق خودت در وجودمون نهاده ای و چنین ما را بالا میبری از عشقت. خداوند مهربانم همه چیز جلوه ای از توست از این همه زیبایی در زیر زمین و از عشقی که در وجود بندگانت قرار داده ای که چنین دل را به لرزه می اندازد معبودا چگونه شکرت را به جای آورم چطور این همه عشق تو را بببنم و به تو فکر نکنم از سنگهای که زیر زمین به زیبایی تراشیده ای خدای من این همه عشق در وجود اون خانم رو به وجد آورده بود همه از توست همه تجلی بخش عشق و زیبایی توست یا رب من. معبودم نگاه زیبایم از وجود توست از خود خود توست همه تویی و بس.خدای من همه جا تو رو میبینم همه تویی.
چگونه میتوان شکرت را به جای آورد ای معبودم به من بگو چطور میتوانم شکرت را به جا بیاورم و سیراب شوم خدای من چطور میتوانم مست شدنم از تو را و حس کردنت در وجودم را شکر گویم چطور میتوانم تو را وصف کنم چطور میشود عظمت و قدرت و شکوه و عشق تو را ستود چه بگوییم که لایق تو باشد.
خدایم توان و ظرفیت بیشتری عطا کن تا جلال و شوکت و عظمت بینهایتت هر چه بیشتر در قلبم جای گیرد درونم را چنان وسیع گردان تا بیشتر لبریزت گردم که من تشنه ی حتی جرعه ای بیشتر از درک عشق تو هستم.
خدای من میدانی که چقدر تشنه ام که دستم را میگیری و مرا به تماشای خلقتت مینشانی و به وجودم عشق بیشتری سرریز میکنی معبودم تمام تنم به لرزه می افتد از این جلال و عشق که در تک تک خلقتت هویداست چگونه میتوان شکرت را گفت چگونه میشود بیان کرد.
خداوندا شکرت برای قلبم که از تو روشن شده و یادت که هر لحظه همراهم هست.
بینا شدنم تولد دوباره ی هر روزه ام را چگونه شکر بگویم سپاسگزار شدنم مجنون تو شدنم را چطور میتوانم شکر بگویم.
ای عظمت بینهایت پاییز عاشقانه ام با تو را چگونه جشن بگیرم این حس نو و جادویی رو که اصلا نمیدانستم وجود دارد و هست ولی نمیدانم چطور در من بیدار شده و به من عطا نمودی را چگونه شکر میتوانم گویم معبودم توجه خاصی که روی خودم از تو میبینم و تا حالا اینگونه حس نمیکردم را چه بگویم. ریزش نعمتهای بینهایتت و حسهای بینظیری که مرا دعوت میکنی به آن و تغییر تمام زندگیم تا این حد را اصلا نمیدانستم وجود دارد و میشود تجربه کرد ولی تو مرا هدایت کردی بدون اینکه من بدانم به کجا میخواهم بروم و بدانم چه در انتظارم هست مرا به دنبال خودت کشاندی و به دنیای نور و سعادت آوردی به سرزمین عشق و پریان آوردی مرا تو خود هدایت کردی من این هدایت را چطور شکر گویم اگر این عشق تو به بنده ات نیست پس چه هست خدای من. این بهشت هر روزه ام را این خاص بودنم برای هدایت به مسیر خودت و بیدار شدنم را با تمام وجودم از تمام قلبم فقط میگویم شکررررررت خدایم.
خانم شایسته گفتن به کجا باید بریم گفتم واقعا کجا میخوایم بریم؟ رومون سمت خدا هست؟ آیا حواسمون به تعالی روحمون به حس کردن و دیدن او در همه چی و هر جا هست یا در هیاهوی زندگی و طی زمان بدون درک حضور او در هر لحظه فقط پیش میریم؟
زندگی آسونه با حس حضور خدا در درونمون رفتن به درون غار با بچه کوچیک آسونه با اعتماد به خدا.
رد خدا رو همه جا میشه دید در زیر زمین در رقص درختان در باد در نوریی که از درون غار پیداست در چکه های آبی که از غار میچکد در آرامش اون کودک. کجاست که بنگرم و او را نتوانم ببینم. و چه سپاسی بالاتر از دیدن و غیر از او ندانستن و با تمام وجود از او پر شدن و نگاهی از سر ایمان و عشق به همه چیز و با تار و پود وجودت حس کردن او در خودت و با عمق جان همه را از او دانستن و به غیر او ندانستن خدایم این تغییر نگاهم و سرشار از تو بودنم را شکر معبودم.
خانم شایسته جانم و استاد بهتر از جانم بینهایت ممنون و سپاسگزار از وجود نازنینتون از مهربونی و قلب پر از عشقتون از این سفر قشنگی که رفتین و ما رو هم سهیم کردین. پاینده و برقرار باشید
سلام خدمت استاد پهلوون و خانوم شایسته ی دونده و مایک عزیز و تمامی بچه های گل سایت
خدایا شکرت منو به سمت این فایل هدایت کردی . خیلی خیلی فایل مفیدی بود .
خیلی خیلی درس داشت . درس تکامل ، درس ثروت ، درس احساس لیاقت ، درس سفر ، درس گشتن دنیا و …
چقدر اون بارون زیبا بود .چقدر حس خوبی میده این بارون .چقدر زیباست درختان اونجا.چقدر state park خوبیه . چقدر اتفاقات خوبی میوفته اونجا . چقدر انسان های خوبی داره اونجا .
یکی از ویژگی های جالبی که این state park داره اینه که افرادی هم که داخل اونجا کار میکنن افراد شاد و خوش رفتاری هستند که با لذت کارشونو انجام میدن و با کارشون حال میکنن
داشتم با خودم فکر میکردم که این همه پله اونجا ساخته شده و این که چقدر مصالح استفاده شده و چجوری افراد این مصالح رو بردن داخل و تلاش هایی که اونجا انجام شده تا بتونن پله ها یی بسازند که بتونه این همه وزن رو تحمل کنه . و دستشوییش که خیلی تمیز بود . و خیلی جالب بود چون اینکه تا فکر نمیکردم داخل غار هم بشه دستشویی ساخت . خیلی خیلی جالب بود
یکی از نکات مثبتی که دیدم افراد شادی بود که اومده بودند داخل غار رو بگردند و بعضی هاشون با بچه اومده بودند که این هم جای تحسین داره.
و خانوم شایسته چقدر آهنگ قشنگی توی آخر فایل گذاشتین . فوق العاده بود . خیلی این آهنگ به تصویرش میخورد . یعنی بهترین انتخابی که میشد کرد . آفرین خانوم شایسته برای حسن سلیقتون و من وقتی که این آهنگ رو گوش دادم خواستم که این آهنگ رو داشته باشم و از خدا خواستم که هدایت کنه منو به این آهنگ و همینجوری هم شد . خدایا شکرت . اسم این آهنگ ( The Mess از گروه Era ) هست. گفتم شاید شما هم دوست داشته باشید دانلود کنید ^_^
در پناه خدای مهربون شاد و سالم و ثروتمند در همه ی جنبه ها باشین
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم ازت ممنونم بابت نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم.
نعمات و زیبایی های قسمت 80 سفر دور بهشت:
زبان انگلیسی
برخوردهای زیبای دیگران
محبت کلامی
رابطه عاشقانه زیبا
ذوق زدگی از زیبایی ها
بودن در بهترین مکان زمان و شرایط
فرکانس های عالی
تمرکز مداوم بر زیبایی ها
رفتن دنبال علایق
طراحی داخلی فوق العاده
دستشویی های بسیار تمیز
آرامش
صلح
امنیت
خود بودن
آر وی فوق العاده زیبا
فراوانی امکانات رفاهی آر وی
رنگ فوق العاده آر وی
برکشایر هاتاوی
In god we trust
سانتافه زیبا
کاردالی قشنگ
نعمت بارون
فراوانی آب
صدای زیبای بارون
غارهای زیبا
محیط فوق العاده تمیز
آرزوی بهترینها برای دیگران
جنگل های سرسبز
طراحی محیطی بی نظیر
آدم های زیبا
موهای بلند زیبای لطیف زنانه
تحسین توانایی های دیگران
تمرکز بر زیبایی
آسمون آبی ابری زیبا
تکنولوژی های عالی
بهترین گوشی های جهان
ساعت های عالی
راه پله قشنگ
چمن های سرسبز قشنگ
انگشتر های زیبا
احساسات فوق العاده زیبا
لباس های زیبا
تحسین زیبایی ها
آهو های زیبا
ارزش قائل شدن برای رابطه
طلوع زیبا
نعمت باد
صدای زیبای آب
صدای زیبای پرنده ها
باران رحمت الهی
موسیقی متن زیبا
صدای زیبای طبیعت
بهترین ماشین های دنیا
نعمت پفک
استاد بازیگوش
دویدن به سبک call of duty 😄
خانوم کدبانوی مهربان زیبای توانا
بچه های زیبا
فرکانس عالی
باورهای فوق العاده زیبا
نعمت تاریکی
نعمت نور
دیدن خدا در هر چیزی
داستان ترس و ایمان
تنوع سایز بندی😂😂
رابطه زیبای پدر پسری
تجربه های عالی زندگی
باور زیبای هم خدا هم خرما
تصحیح فرکانس های خود
قدم برداشتن در مسیر علایق
لبخند های زیبا
رنگ بندی فوق العاده طبیعت
مناظر فوق العاده زیبا
نعمت بی نظیر بدن آدم
نعمت خورشید
پارکینگ های بزرگ عالی
سلامتی
نعمت
خوشبختی
ثروت
ثروت
ثروت
خدایا شکرت😄😀✅😊😍😘💐💙
واقعا درک این تصاویر
و حس کردن این تاریکی
و تنگی غار و هوای مطبوع
و خوشحالی مادران
و آرامش بچه ها
ستودنی است.
دقیقا وقتی که انسان
در شکم مادر هست هم تاریک
هم تنگ هست.
مشابه هست شاید به خاطر همینه
که بچه ها نا خودآگاه آرامش دارند
حتی بزرگترها آرامش عجیبی داشتن.
من همیشه دوست دارم نکاتی و ببینم در فایل ها که متفاوت
باشه و جملات تازه ایی بگم
برای همین خیلی عمیق باید نگاه
کرد.
در ابتدا خانوم سیاه پوستی که شاید به دلیل عدم خود باوری آنقدر هیجان زده بود ولی من خریدار
دستان پر لرزش و هیجانش
بودم و از ته دل براش دعا کردم
خوشبخت بشه.
دیدن غار و آرامش داشتن
و حرف های پر معنی خانوم شایسته
به من این دیدگاه رو میده
که محمد رضا در هر جایی و جایگاهی و موقعیتی
که بودی خودتو و کنترل ذهنت رو داشته باش
و ادامه بده محکم باش
ببین وقتی یک زن با بچه که به خودش بسته
انقدر محکم به راهش ادامه میده
غر نمیزنه
پس من هم باید یاد بگیرم
به مشکلات راه توجه نکنم و با صلابت ادامه بدم.
اینه رمز رستگاری
اینه رمز پیروزی
خدایا شکر برای وجود استاد و خانواده اش
و خانواده سایتش
و بوجود اوردن این تصاویر
زیبا که قلم از گفتنش عاجزه
شکر
شکر
شکر
این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟
هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت
باده هر جا که بود چشمه کوثر نقدست
هر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشت
دل رم کرده ندارد گله از تنهایی
که به وحشت زدگان دامن صحراست بهشت
از درون سیه توست جهان چون دوزخ
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
دارد از خلد ترا بی بصریها محجوب
ورنه در چشم و دل پاک مهیاست بهشت
هست در پرده آتش رخ گلزار خلیل
در دل سوختگان انجمن آراست بهشت
عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت
نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت
صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش
که درین آینه بی پرده هویداست بهشت.
من واقعا از این فایل درس زیادی یاد گرفتن
اینکه به قول استاد اگه حست خوب باشه اتفاقاتی خوب برات میوفته .
اینکه اگه در مسیر مناسب باشی همه هم فرکانسی ها با تو همراه میشن مثل همه این آدمایی که دارن برای لذت بیشتر میرن غارنوردی.
اینکه میشه حتی از یک سفر در درون یک غار به اتفاق خانواده چقدر حال کرد و لذت برد .واقعا در مسیر این غار همه داشتن حال میکردن و لذت میبردند .به قول استاد زندگی یه مسیره ،از لحظه لحظه اون لذت ببر.
این نکته که در یه جاهایی مسیر عبور تنگ بود و لی این آدما اومده بودن که رد بشن و نشون میده که همیشه راه رسیدن به هدف میتونه هموار نباشه ولی استمرار راز موفقیته .
و اشاره به این نکته که خدا بی نهایت نعمت آفریده و قانون فراوانی رو بهمون یاد میده
تشکر میکنم واقعا از مریم خانم و استاد عزیز و پسر گلشون
سلام به خانواده صمیمی عباس منشی ها
واقعا فوق العاده بود تفاوت روی زمین با زیر زمین و با دیدنش هر لحظه بیشتر قدرت خدا برام پررنگ تر میشد
یه باور زیبایی که من باهاش مسئله داشتم رو شما اینجا برای من به نمایش گذاشتی، داشتن بچه و رفتن به مسافرت ،خیلی سپاسگزارم مریم جان از این نکته که اشاره کردی ????
این فایل هم عااالی بود ?
سلام
خدای من این ویدیو , این فیلم تماما داشت عظمت و قدرت تو رو به من یادآوری میکرد, وقتی بچه هایی و دیدم که داشتن تو اون تاریکی غار , تو اون جاهای باریک میرفتن, با خودم میگفتم , من بودم بچم که هیچ , خودم هم عمرا میرفتم, یه جاهایی دقیقا احساس خفگی و ترس بهم دست میداد, و متحیر بودم از این همه عظمت زیر زمین, الله اکبر, به خودم یک پوزخند زدم و گفتم, بچه دنبال چی هستی در برابر این عظمت ,با خودم گفتم یک جاهایی خیلی سرت پر از باد منم منم میشه, تو هیچی هیچی , اونه که داره همه این خوشبختی ها رو برات رقم میزنه, برو دنبال تیله بلزیت
وقتی ترس وجودم و میگرفت از راهای باریک و بچه های کوچیک , باخودم گفتم نازی این همون قسمت هایی از مسیر زندگیت که وارد یک تاریکی میشی , وهیچی نمیدونی که قرار چه اتفاقی بیفته, و فقط مثل یک بچه های کچیک تو این غار دلشون گرم به پدر ومادرشون , و جلو میرن, وادامه میدن, یادم افتاد, توی مسیری که تا الان بودم, بی نهایت بار که به مو رسیده بود, و فقط نفس نفس نفس زنان ادامه میدادم, یک عشف یک قدرت , یک نیرو برتر , نمیدونم اسمش چیه, همه چیز و ردیف کرد, که الان برمیگردم, و به عقب نگاه میکنم, میگم نازی , به خدا بی انصافی به الله بی انصافی , لحظه ای نگران باشی , به خدا بی انصافی
وقتیبچه ها رو دیدم که توی مسیرهایی از غار باریک و تاریک به خاطر همون دلگرمی به مامان و باباهاشون , از مسیر باریک و تاریک هم لذت میبردن, با خودم گفتم نازی بی انصاف , این همه به مو رسید , بهت حال داد, بیا از این به بعد مسیر هرچقدر تاریک و باریک و مبهم هم بود , لذت میبریم, الهی قربونت بشم , دنبال چی میگردی , پول میخواهی بهت میدم, عشق میخواهی بهت میدم, عشق میخواهی بهت میدم, سلامتی میخواهی بهت میدم, بیزینس میخواهی بهت میدم.خدایا من انسانم و بنده تو , بپذیرم, که گاهی درگیر میشم, ولی بهت قول میدم, و تمام سعیم و میکنم, که ازدیدن غار حتی تو مسیر تاریک و باریک و مبهم لذت ببرم, خدایا من دلم میخواهد برم دنبال تیله بازیم .خدایا من عاشقتم
من بار دومی که دارم سفرنامه رو میبینم, بخواهم از معجزات این سفرنامه و همزمان شدنش با اتفاقات زندگیم و رشدم تو زندگیم بگم , کتابها میشه, الله اکبر که این سفرنامه برای من چه رشدی بود , خدایا سپاسزارم
بانو میدونم فیلمبرداری تو غار سخت , ولی تو نمیدونی چه کردی با من , نمیدونی.بانو سپاسگزارم
بانو عاشقتم , عاشقتم
دور اول سفرنامه به قسمت 100 که رسیدم , بی نهایت سرمست بودم, نمیدونم با این دست فرمون که دارم به لطف ربم , میرم , خدا میدونه چه معجزاتی در راه , خدا میدونه
استاد , من عاشقتم
دست های لرزان اون خانمی که دوست پسرش ازش درخواست ازدواج کرده بود, بی نهایت زیبا بود .
و ما بی نهایت آدم های خوشبختی هستیم , که در این زمان از جهان مادی زندگی میکنیم, و میتونیم به این حد ار درک قوانین جهان برسیم و خوشبخت باشیم .
یک چیزی هم من باب خنده, بانو یک موقعی هایی اینقدر تو خواب من هستین, که وقتی از خواب بیدارمیشم, میگم خدایا این شایسته هم کار و زندگی نداره والا, عاشقتم .
خدایا شکرت , من خوشبخت ترین دختر دنیا روی زمین هستم.خدایا من عاششششقتم .
بوس برای همه
سلام گرم ، پر از سکوت و ارامش از عمیق زمین به همه عزیزان از قلبم
چطور میتوان گفت که هدایت و تکامل چقدر به هم کمک میکنند ، تو بخواه تا هدایت بشی بعد تکامل پیداش میشه و تو در ان نقطه که میخواهی قرار میگیری ، یا انچه را که میخواهی برایت میرسد.
دو روزه بیشتر و بیشتر برام اتفاقات عالی میافته ، که البته بیشتر از هفته ها و ماه های قبل هست ، این دو روز جنس اتفاقات از نوع اگاهی هست.
آگاهی ، از نوع بیداری ، از نوع کلید های قفل در های بسته ، از نوع ماندگار ، از نوع زیبایی های ناب
دقیق نمیدونم چیکار کردم که این شکل اتفاقات رو جذب کردم ولی کاملا خوب میدونم که این ها چون خوشحالم کردند معلومه که فرکانس هام از قبل بهتر بوده و اگر سعی کنم این راه رو به صورت همون روزانه بیشتر ادامه بدم ، به نتایج بزرگ تری میرسم .
الهی شکر
ممنون از این فایل پر از نکته های ناب ، خدا خیرتون بده ، من به صورت اتفاقی به این فایل رسیدم و خیلی فایل های دیگه ،هنوز اونها رو ندیدم ویا گوش نکردم ولی در این فایل به محض ورود به غار انگار منم در حرکت هستم اخه من با زمین علاوه بر اسمون یک ارتباط صمیمی همیشه داشتم و دارم ، یه حس رفاقت و دوستی .
در حرکت با شما و گروه بودم که به اون قسمت باریک رسیدم قلبم به تپش افتاد با اینکه صدای خانم شایسته رو میشنیدم و از طرفی اون خانم با کودک به بغل و دیگران هم با کلی بچه بودند ، کمی ترس داشتم وتوضیح خانم شایسته از اینکه مسیر چگونه هست و چطور عبور کردن از مسیر های باریک و کوتاه و… یه لحظه گفتم من برمیگردم ، نگاه کردم دیدم راه برگشت نیست ؟ این یک راه است و باید که رفت ؟؟؟!!!!!
گفتم خدایا من همیشه فکر میکردم ترس ندارم !!!! تازه علاوه بر ترس ، از سختی راه هم گریزان هستم ، چون سریع میخواستم که فرار کنم بر عکس اون چیزی که قانون میگه !!!
گفتم اینجا مریم ،خوب مچت گرفته شد ؟
که دیدم خانم شایسته عزیز از ارامش و سکوت بچه ها میگه ؟!
در این جمله دقت کردم و نکته ایی بهم الهام شد که سکوت و ارامش ، کاری که بچه ها میکنند و این اصله قانونه
بچه ها از کمتر چیزی میترسن و اکثرا شجاع هستند و از رفتارشون باید که یاد گرفت ، بچه ها حرکت میکنند بدون اینکه بدونند به کجا میرند ، با شوق و بی باک ، بچه ها اعتماد و یقین به همراه هانشون دارند و اونو باور دارند .
پس در سکوت و توجه هستند که این جای عجیب کجاست که بزرگترها اونها رو میبرند ،
من از خودم پرسیدم که ایا من همراهی دارم مانند اون بچه ها که بهش بتونم اعتماد کنم ؟جواب دادم اره این افراد .
دوباره یه ندایی شنیدم که گفت : چرا الکی میگی ؟ اگر به اون افراد اعتماد داشتی که فکر برگشت به سرت نمی افتاد ؟ !!
و به اطراف مسیر خیره نمیشدی برای اینکه برگردی ؟
دیدم اره راست میگه !
با کمی تامل در خودم و با سکوت جستجو کردم . ندای حق به دلم امد که ، به من اعتماد کن من هدایتت میکنم ، که یکباره جان گرفتم ولی واقعا برام سخت بود و هنوزم یه حالتی نسبت به اون دارم .
یاد اون شب افتادم که استاد تنها در یک چادر در کنار قبرها رفتند و چند روز اون اطراف خوابیدند و اون ماجرا براشون اتفاق افتاد ، برای غلبه بر ترس …
همیشه از خودم میپرسیدم اخه ، چه ربطی داره این موضوع ترس به این قوانین و ….
اما الان متوجه شدم که استاد چرا این همه اسرار داشتن تا ترس هاشون رو شناسایی کنند و بر انها غلبه کنند . برای اینکه یک باور توحیدی بزرگ رو در خودشون بسازند و به صورت عالی ، به یقین برسونند .چطوری ؟ بله اون ، توکل به قدرت لایتنهاهی عالم هست ، ایمان و یقین به او ، باور اینکه خدا هست و منو هدایت میکنه و اون عاشق منه و ……
اره عزیزان من امشب تازه اینو فهمیدم .
در حالی که در تاریکی در جای باز راحتم . ولی در عمق زمین جور دیگه ایی برام حس داد.
خدایا منو کمک کن تا بفهمم چگونه با این ترس غلبه ی درست کنم و به تو اعتماد کامل کنم .
خدایا چه خوب شد که اونجا راه برگشت نبود ، الان که دارم مینویسم یاد تونل های سرسره ایی افتادم که من در یک پارکی رفتم و ترسیدم از داخل تونل در تاریکی پایین بیام و از راه پله رفتم .
خدایا وقتی که راه مستقیم رو پیش گرفتم و به تو اعتماد کردم و البته حقیقتا به خودم گفتم از این بچه ها کمتری ؟ چقدر بعدش احساس شجاعت منو نیرو داد. و یقینا این نیرو ها از تو یگانه ی عالم هست . افرین به این مادر ها که حتی بچه هاشون رو به این مسیر ها میبرند و چقدر عالیه باور هاشون .
نکته ی پیشرفتی از امکانات حتی در عمق زمین :
من حتی به فکرم نمیرسید که در اون عمق زمین سرویس بهداشتی داشته باشه ، یه ابی به سر و صورت زدن و دوباره حرکت ، به به ، به این همه امکانات رفاهی خوب .
مرسی از نکته ها ی ناب که برامون فایل کردید و البته که فراوانند . خدایا شکر از اگاهی که امشب به من دادی .