سفر به دور آمریکا | قسمت 82

«سفربه دور آمریکا‌، رابطه‌ای به هم‌پیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم».  من این رابطه را با زبان و کلمات انسانی‌ اینطور توصیف می‌کنم که:

۱۲ قدم‌، حکم همان دفترچه‌ی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی‌، به ما داده شده تا خودمان‌، اصل‌مان و آگاهی‌هایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانه‌‌ی آنها وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌ایم.

۱۲ قدم‌، یک دفترچه‌ی راهنماست از‌:  توانایی‌هایی که داریم‌، امکانات جهان‌مان و شیوه‌ی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچه‌ی راهنمایی که هر وسیله‌ای مثل موبایل‌، جاروبرقی‌‌، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوه‌ی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح می‌دهد)

و برنامه‌ی سفر به دور آمریکا نیز‌، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برایم‌مان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوه‌‌ای صحیح و بدون خطا‌ و با لذت‌، آن امکانات را به خدمت بگیریم.

بعضی‌ها هرگز از این دفترچه خبردار نمی‌شوند‌؛

بعضی‌ها با اینکه دفترچه را می‌بینند‌، اما آنقدر به شیوه‌های قبلی چسبیده‌اند‌ و آنقدر از انجام کارها به شیوه‌ی جدید می‌ترسند که‌، هرگز آن دفترچه را نمی‌خوانند‌. در نتیجه بهره‌ای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی می‌برند که آن وسیله می‌توانست در اختیارشان قرار دهد؛

اما بعضی‌ها خوره‌ی جستجو‌، امتحان شیوه‌های جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط می‌خوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمی‌آورند. جهان پاداش‌ها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی می‌دارد؛

به شخصه تلاش می‌کنم‌، با دوربین سفر به دور آمریکا‌، تمرینات ستاره‌ی قطبی‌ام را انجام دهم‌؛

به وسیله‌ی درک آگاهی‌ها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»‌، ‌ آگاهانه تلاش می‌کنم به وسیله‌ی «صدق بالحسنی»‌، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا‌، طبق وعده‌ی «فسنیسره للیسری» خداوند‌، آسان بشوم برای آسانی‌ها. تا ثروت‌، برکت‌، سلامتی‌ و عشق مشتاق همراهی با من بشود؛

بنابراین به همه دوستانم که سوالشان این است که از کجا و چگونه وارد این مسیر پر از نعمت و برکت شوند، به نظر من‌، قدم اول دوره ۱۲ قدم‌، بهترین راهنما است.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 82
    767MB
    51 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «خانم اکبرزاده» در این صفحه: 1
  1. -
    خانم اکبرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خدای رزاق

    سلام استاد عزیز

    نشانه امروزم این فایل عالی هست .

    عاشق این عکس هستم خیلی ،خیلی حس های عجیب و متفاوتی انتقال می دهد.

    ○ یادم هست چند سال قبل که عضو سایت نبودم احتمالا.این فایل فوق العاده را دیدم خیلی بهم آرامش دادید با صحبت های نابتان.

    خیلی مراقب بودم شاید چون ازخانواده ام دور بودم یا وقتی کودک بودند صدای جیغ و گریه شان حتی در مهمانی و تالار قطع نمی شد.

    دو تا پسر دانش آموز داشتم .همسرم شهرستان بود من تهران.

    این دو تا را هر کدام را می بردم مدرسه و می رفتم دنبالشون پیاده.اگر پیاده می رفتند و از پل هوایی رد می شدند 7 دقیقه زمان می برد اما اگر سرویس مدرسه می گرفتیم تا از میدان دور بزند و آن ور بزرگراه 25 دقیقه اگر ترافیک نبود طول می کشید. پسر بزرگم یه سال با سرویس رفت اول دنبال این می آمد بعد 3 تا را سوار می کرد و برعکس برگشتن باید از مسیری می رفت که اول 3 تا دانش آموزرا پیاده می کرد بعد پسرم را که تقریبا 1 ساعت داخل سرویس می ماند وقتی می رسید نیمه خواب بود و نمی خواست با سرویس بروند.

    حالا هزینه اش هم بود.

    خودم می بردم و می آوردم ابتدایی و دبیرستان

    دوره اول را بردم بعد اعتراض داشت هم قد توام می یای دنبالم .بعد فقط این ور پل می ایستادم.

    آنقدر سپاسگزار شما شدم که خیالم را راحت کردید.خیلی ارزشمند بود.

    وقتی تصویر این صحنه زیبا را نشان دادید و توضیح که این جا نگران بچه هایشان نیستند .انگار من به جای والدین آنها استرس داشتم.

    خیلی روم تاثیر گذاشت که به خدا بسپارم وپسر بزرگم تنها می رفت.بعد پسر کوچکم هم بعد یه سال تنها می رفت.انگار باری از دوشم برداشته شد همش باید برنامه ریزی می کردم و هی ساعت حواسم می بود.

    چقدر کمک کننده بود این آگاهی برای آن موقع.

    تغییرات در من: دیگر خیلی پیگیرریز ریز کارهاشون نیستم وبسیار آرامش دارم.

    پسرم الان با دبیرستان اردو یزد رفته و من به راحتی به خدا سپردم با آرامش و یکبار هم تماس نگرفتم. اگر قبل بود آنقدر نگران و پیگیر می شدم.

    ○ قبل ها همه اش به فکر بچه ها بودم اما الان در حدی که بتوانم.دیگر از خود گذشتگی بیش از حد ندارم.خودم اغلب در اولویت هستم.خدا را شکر

    چقدر تکاملی و البته کم کم تغییر کرده ام در تمام موارد وجنبه ها ثروت اعتقاد اتم،روابطم و علم آموزی ام روز به روز بهتر می شود.

    ●`چه صحنه های زیبایی .راستی استاد جان وقتی بعضی جاها حرکت می کردید من استرس می گرفتم انگار خودم سوار موتورم و نگران

    ○ سفرهای عالی بیشتری را براتون آرزو دارم

    کنار عشق تان،همکارتان ،همراهتان ( خدایی قدر بدونیدمریم جان ارتش تک نفره است)

    خدایا شکرت به خاطر هدایت ها وحمایت ها ،حفاظت ها یی که بی چشمداشت داری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: