«سفربه دور آمریکا، رابطهای به همپیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم». من این رابطه را با زبان و کلمات انسانی اینطور توصیف میکنم که:
۱۲ قدم، حکم همان دفترچهی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی، به ما داده شده تا خودمان، اصلمان و آگاهیهایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانهی آنها وارد این تجربهی جسمانی شدهایم.
۱۲ قدم، یک دفترچهی راهنماست از: تواناییهایی که داریم، امکانات جهانمان و شیوهی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچهی راهنمایی که هر وسیلهای مثل موبایل، جاروبرقی، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوهی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح میدهد)
و برنامهی سفر به دور آمریکا نیز، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برایممان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوهای صحیح و بدون خطا و با لذت، آن امکانات را به خدمت بگیریم.
بعضیها هرگز از این دفترچه خبردار نمیشوند؛
بعضیها با اینکه دفترچه را میبینند، اما آنقدر به شیوههای قبلی چسبیدهاند و آنقدر از انجام کارها به شیوهی جدید میترسند که، هرگز آن دفترچه را نمیخوانند. در نتیجه بهرهای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی میبرند که آن وسیله میتوانست در اختیارشان قرار دهد؛
اما بعضیها خورهی جستجو، امتحان شیوههای جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط میخوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمیآورند. جهان پاداشها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی میدارد؛
به شخصه تلاش میکنم، با دوربین سفر به دور آمریکا، تمرینات ستارهی قطبیام را انجام دهم؛
به وسیلهی درک آگاهیها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»، آگاهانه تلاش میکنم به وسیلهی «صدق بالحسنی»، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا، طبق وعدهی «فسنیسره للیسری» خداوند، آسان بشوم برای آسانیها. تا ثروت، برکت، سلامتی و عشق مشتاق همراهی با من بشود؛
بنابراین به همه دوستانم که سوالشان این است که از کجا و چگونه وارد این مسیر پر از نعمت و برکت شوند، به نظر من، قدم اول دوره ۱۲ قدم، بهترین راهنما است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 82767MB51 دقیقه
باسپاس بیکران ازخداوندمنان
وباسلام خدمت استادعزیزودوستان وهمفرکانسی های عزیز
چندین بار داستان زندگی بندرعباس استاد وگوش کردم
خیلی خیلی برام جذاب وقابل تامل بود
چون دقیقا همون شرایط روالان دارم وتجربه میکنم
که باتغییرذهن وفرکانس انسان میتونه سرنوشت زندگیشو360درجه تغییر بده
وبااشناشدن من با این برنامه هزاران سوال درذهنم تداعی شده …..
که من کی هستم
هدف خالق از خلق من چیبوده
رسالت من درجهان چیه اصلامن چراخلق شدم
من کیستم که خداوند پس ازخلق وافریدن من به همه موجودات دستور سجده داده؟
ذهن من چه قدرت خارق العاده ای دارد که من بیخبر بودم تاحالا وچجوری میتونم ازش بنحومثبت واحسن استفاده کنم
وهزاران هزارسوال خردوبزرگ دیگر
قبل ازاشنایی بافرکانس واستادعزیز اینجوری بودزندگیم که شب بخوابم صبح برم سرکار وهمش با خودم ودیگران درگیری بیرونی ودرونی که بقیه یا رزق زیاد دارن وما کم روزی وگنجشک روزی هستیم
یا همه کم کاری وضعف وکوتاهی خودموگردن خدا وروزگار فلان فلان شده مینداختم
وبا تخریب دیگران که اونها دزد وکلاهبردار ومال مردم خور هستن وبی وجدان هستن که بیشتر ازمن پولدارن وخلاصه همه بد وخراب هستن الا من
ومن همه کوتاه فکری خودمو گردن سر نوشت و
زن وبچه وکشور وریس جمهور وبازارخراب مینداختم
چیزی از باور خودم نمیدانستم صادقانه اصلا
همش وگردن سرنوشتم وبختم مینداختم
حالاکه داستان عمیق فرکانس وباور ومیشناسم
تو این مدت کم (الان حتی شرایط تهیه دوره راندارم)
فقط ازدورهای هدیه استاد بهرمند میشم ومدام درحال کنکاش هستم که من بعنوان انسان این همه اپشن (مخفی ازنظرمن البته)داشتم که بادستکاری هر کدومش زندگیم وافکارم که تا امروز همش درگیر بوده رابه بهترین روش به بهترین نقطه هدایت کنم
ازلحظه اشناییم باسایت وهمزمان باورودم هر لحظه سبکتر میشم وخودمو بهتر میشناسم
که من اشرف مخلوقاتم چرا باید باسختی زندگی کنم ایا واقعا برای همین به دنیا اومدم
منی که اشرف مخلوقاتم همه به من انسان سجده کردن چرا من مقام ومنزلت خودمو دیر پیدا کردم
ولی حالاکه خودمو وجایگاه والای خدایی خودمو پیدا کردم…..
به رسالتم در این جهان پی بردم
به هدفم ورویاهام پی بردم
به اثراتی که من درجهان میگذارم می اندیشم
وفهمیدم من جزیی ازخداهستم من توانایی بینظیری دارم من موثرم من مفیدم من برای رسالتم به این جهان فرستاده شدم
من باید به هدفهام برسم
من تلاشمو میکنم ونتیجه رو واگذار میکنم بخدا
من سهم خودم وانجام میدم وخداهم خدایش را
من بندگی وخدا خدایی
من عاشق خدا وجهان وزندگی واهدافم شدم
وخداهم من وبه خواستهام میرسونه چون خداوند به همه وعدهاش عمل میکنه وبموقع واردعمل میشه
من باشنیدن داستان استاد متوجه شدم وقتی ازخداجداییم مثل ی قطره هستیم که هرلحظه ممکنه نابودبشیم
اما وقتی به دریا وبه منبع اصلی وصل میشیم بینهایت میشیم بیکران بی انتها میشیم وهمون موقع است که روی دستان خداوند به دیدن زیبایی ودرون خود وتمام دیدنیهای جهان به پرواز درمی ایم
خدایامن رابسمت چگونه زندگی کردن هدایت کن
چگونه مردن راخودم می اموزم
چگونه شاک وسپاسگذاری کنم از لطف ومهربانی بینهایتت
که همه تویی تمام تویی