سفر به دور آمریکا | قسمت 82 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Reyhane AR گفته:
    مدت عضویت: 3682 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر

    سلام به استاد شجاع و با ایمان

    سلام به مریم بانوی دوست داشتنی و همه ی دوستان هم دوره ایم .استاد جان این قسمت برای من خیلی درس ها داشت .

    وقتی داشتید از آرامش اون آدم ها تو منطقه ی کویری که بالای تپه بود با اون شیب وحشتناک میگفتید .منو ساعتها به فکر فرو برد .اره واقعا چقدر آرامش داشتن .هم بزرگترها .هم بچه ها .

    به نظر من اون آرامش و ایمان از باورهای بچگیشون تا الان شکل گرفته .او پدر و مادرها اونقدر خودشون باور به این دارن که اگر میخوای از دیدن مناظر و طبیعتهای خداوند لذت ببری باید بری و نترسی .باید تجربه کنی و این تکرار و تجربه بهشون ایمان و شجاعت داده و این شجاعت و نترسی رو به بچه هاشون انتقال دادن و بچه هم وقتی میبینه پدر و مادر نمیترسن اونا هم به این باور میرسن .و فرکانسهای ایمان و شجاعتشون که باعث شده در آرامش کامل از اونجا لذت ببرن .بدون هیچ ترس و نگرانی .

    من یادمه وقتی 14 ,15 ساله بودم پر از هیجان و انرژی بودم .وقتی با فامیل یا دوستای خانوادگی که میرفتیم تفریح وقتی میدیم بچه های اونا هر کاری میکردن یا تو پارک وسایل ترسناک سوار میشدن .منم سریع میرفتم همون کارو میکردم البته دور از چشم مادرم .آخه مامانم همیشه میگفت خطرناکه نکن دختر .ولی من انجام میدادم بعد میومدم به مامانم میگفتم .?

    ولی رفته رفته اونقدر این باورها رو کردن تو مغز ما که یهو که به خودم اومدم دیدم خیلی جاها دیگه از اون نترسی و شجاعته خبری نیست .یه بار تو استخر شنا بلد نبودم .داشتم به دوستم یه کوچولو که خودم بلد بودم رو یاد میدادم که ناگهان اون منو کشید برد زیر آب و رفتیم سمت عمق زیاد .اونقدر آب رفت و دهن و دماغ من که نگو .وحشت زده شده بودم .غریق نجات اومد ما رو کشید بیرون و کلی دعوامون کرد .خیلی ترسیده بودم و تا یه مدت نمیرفتم استخر .تا اینکه دیدن با چرا لذت شنا رو باید از دست بدم ?رفتم آموزش دیدم ولی هر بار که میرفتم تو عمق زیاد اون ترس میومد سراغم .تا کسی پیشم بود میرفتم ولی تنها نه .و بعد از یه مدت بازم رفتن به عمق زیاد رو رها کردم

    چرا چون ریشه باورهاست که نمیزاره اون ایمان قوی شکل بگیره .ولی با دیدن این قسمت تصمیم گرفتم که به ترسم غلبه کنم .دوباره شروع میکنم .نباید لذت شنا کردن رو از دست بدم .با تمرین و تکرار مطمعنم که ایمان و شجاعت برمیگرده ولذت جای ترس و میگیره .

    اونقدر این قسمت پر از زیبایی بود که نگو .اولین بار که نگاه میکردم .استاد چنان با آب و تاپ تعریف میکرد که من فقط تمرکزم رو شجاعت موتور سوارها ,دوچرخه سوارها و کسایی که ماشین های جیپ اومده بودن شده بودم .تازه یه جاهایی فقط اوت خط سفیدا رو فقط دنبال میکردم و احساس میکردم دارم خودم موتور سواری میکنم .پر از استرس شده بودم که مبادا استاد از خط خارج بشه .?

    ولی بار دوم دیگه به زیباییهای اطراف هم توجه میکردم .خدای من چقدر زیبا بود .به قول استاد واقغا حال میداد ساعتها بشینی تو اون سکوت و بنویسی .طبیعت خداوند برای آدمهاپر از درس

    استاد او آدمها قطعا با باورهای قوی و تمرین به این حد از ایمان رسیدن وتازه از این کار کلی هم لذت میبرن .

    اونا دارن عشق میکنند .ببین ایمان و عشق و علاقه چیکار میکنه که یه پزشک رو میاره تو این مسیر .یه زن ,یه پیرمرد .

    پس عشق و لذت سن و سال و جنسیت نمیشناسه .

    استاد با شناختی که از شما دارم .مطمعنم که روزی از اونا هم بهتر موتور سوارب میکنید .روزی رو میینم که به راحتی بر ترساتون غلبه کردید و با عشق و علاقه دارید اون تریلرهای سخت رو بالا و پایین میرید .

    باور به خداوند و هدایتش تو انسان چنان آرامشی بوجود میاره که عجیب ترین و وحشناکترین کارها رو به راحتی انجام میده .

    برنامه گت تلنت رو ببینید گواه داشتن باورهای قوی آدمهاست که قلبشون پر شجاعت و ایمان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    سلام استاد

    این فایل درس شجاعت و ادامه دادن مسیره

    درس پا گذاشتن روی ترسها و رفتن تو دل ترسها و بزرگ تر شدن ظرف وجوده

    درس ایمان و توکله

    درس هدایت شدنه

    درس امید، صبر، تقوا

    این فایل انقد زیبایی و نکته داره که آدم نمیدونه از کدومش بنویسه

    پرنکته ترین و هیجانی ترین فایلی که دیدم

    اولش که اون آرچ یوتا آدم رو دیوانه میکنه،‌بی نظیره

    استاد اول فایل گفتید که وقتی اون مسیرسربالایی و صخره رو اومدید و پیاده روی کردید ده دقیقه بیست دقیقه بعد دیگه داشتید بیخیال میشدید ولی این سوال رو از خودتون پرسیدید که چرا آدم باید بیخیال بشه. دقیقا من قبل اینکه من فایل رو پلی کنم وقتی از خواب بیدار شدم با خودم گفتم چرا من گاهی تمریناتم رو بیخیال میشم، که وقتی این حرف رو از شما شنیدم گفتم ببین دلیلش همینه ، بخاطر اینه که من نمیدونم نتیجه‌ی این تمرین چیه، من نمیدونم وقتی این تمرین رو با تمام وجود انجام بدم قراره چی ببینم چه نتایجی ببینم، دقیقا همینه استاد وقتی آدم ندونه هدفش چیه مسیر واسش سخت میشه، هر چقدر هم تمرین انجام بده انگار داره آب تو هاون میکوبه. پس درس خیلی مهمی که همین اول گرفتم اینه که باید دلیل داشته باشم برای انجام تمرینات،‌ و آگاه باشم که اون سمت تمرینات چه خبره و قراره چه چیزهایی ببینم. برای منم عاملی که باعث میشه توی مسیر باشم و خودم رو نگه دارم الگویی مثل استاد عباسمنشه که وقتی نگاه میکنم میگم پس این آدم تمریناتشو انجام داده ، این باور رو تغییر داده حالا هم این نتیجه رو گرفته،‌یا با خوندن کامنت دوستان وقتی از نتیجه انجام تمریناتشون میگن ، اینها باعث میشه من هم یه نگاه به خودم بندازم و به خودم بگم حالا میخوای مسیر رو ادامه بدی یا نه؟

    اما ادامه دادن مسیر نباید با سختی باشه ،‌با تقلا باشه،‌باید راحت باشه، باید مسیر لذت بخش باشه،باید با دلیل تمرینات رو انجام داد،‌ با هدف،‌و بدونم برای چه هدفی دارم مسیر رو ادامه میدم.

    استاد اوج شجاعت شما دیگه از دقیقه ۲۴ به بعد بود،‌که اون دو تا موتور سوار نمیخواستن مسیر رو ادامه بدن ولی شما تصمیم گرفتی ادامه بدی و امید داشتی، اونها ناامید شده بودن، ولی شما امید و توکلتون به خدا بود، و خدا هم بهتون چشمک زد که ادامه بده. من نفسم تو سینه حبس شده بود یه جاهایی گفتم الان استاد میوفته، لبه‌های پرتگاه خیلی سخت بود، خدایی بعضی جاها اون خط کشی‌های سفید مشخص نبود و باید وایمیسادی ولی بعضی جاها میدیدم شما میرفتی واقعا درود بر شهامتت استاد.

    دقیقه ۲۷ که توقف کردید گفتم این یکی رو چطور میخواد بره، خیلی سخت بود انصافا اما شما ردش کردید. تبریک میگم

    رنگ آبی آسمون چه آرامشی داره، خورشیدی که داره میتابه

    اون آقای موتور سوار که وایساد با شما حرف زد معلوم بود حرفه‌ای بود و کارشو بلده،‌ متوجه شدم بعضی جاها باید از روی موتور بلند شی موقعی که داری سربالایی میری.

    عجب Jeep های خفنی از صخره صاف پایین میرن، بالا میرن، راننده‌هاش هم خفن بودن ،‌خیلی آروم و راحت بودن.

    دیدن اینها باورهای آدم رو قوی میکنه، اینکه انسان تا کجا میتونه مهارت داشته باشه و چه کارهایی انجام بده، با هر سن و سالی که داشته باشه.

    استاد میخواستید مسیر رو ادامه ندید اما وقتی دیدید که این آدما با این سن و سال دارن رانندگی میکنن پیش خودتون گفتید پس من هم میتونم ادامه بدم،‌و دوباره ادامه دادید و واقعا ارزشش رو داشت و وقتی رسیدید به RV آرامش عجیبی داشت از اینکه من یه کار بزرگی انجام دادم و توکل و ایمانم هزار برابر شده. همیشه این چنین تجربه‌هایی هست که آدم ازشون درس بگیره، زندگی چقد درس به آدم میده،‌ ناشناخته‌ها خیلی شگفت انگیزه و توانایی انسان رو بهش نشون میده.

    وقتی اون دوچرخه سوارها رو دیدم با خودم گفتم چه عاملی باعث شده اینها بیان اینجا و موفق باشن ،‌دیدم مهم‌ترین عامل میتونه کنترل ذهنشون باشه، تمرکز بالایی میخواد که با دوچرخه به همچین جاهایی بیای.

    استاد شما با اینکه میگید ترس داشتید ولی همش در حال سپاسگزاری و تحسین توانایی‌های اون افراد بودی،‌این یعنی کنترل ذهن که تو اجازه ندی ترسها بر تو غلبه کنن. مدیریت کردن و کنترل ذهن در این جور مواقع بهترین کار ممکنه، این خودش با تمرین بدست اومده.

    استاد شاید شما آنچنان مهارت نداشتید توی موتور سواری در چنین جاهایی، اما مهارت کنترل ذهن رو خوب تونستید انجام بدید،‌و پاداش این کنترل ذهن ایمانه، توکله،‌تکیه بر هدایت‌های الهی و رسیدن به مقصده

    هدایت واقعی رو میشه توی این فایل دید،‌ وقتی که خدا دستت رو میگیره و تو رو به مقصد میرسونه

    پس باید ادامه داد و مسلح به قوانین بود، تکیه گاهت هدایت خداوند باشه

    چقد درس داشت این فایل خدای من

    استاد ممنون که این تجربه بی نظیر رو با ما به اشتراک گذاشتی

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  3. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    ندانی که شوریده حالان مست / چرا بر فشانند در رقص دست؟

    گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات

    سلام و عرض ادب، خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و تمامی دوستان یکی از یکی گل تر و نازنین تر.

    انسان عجب موجود عجیبیه!!

    تنها موجودی که خودش میتونه به خودش قوت قلب بده و خودش رو تشویق کنه به ادامه مسیر و رسیدن به موفقیت و پیروزی، و تنها موجودی که میتونه خودش بزرگترین دشمن خودش باشه و ترس رو به دلش راه بده و خودش مانع رسیدن به خواسته هاش بشه.

    موجودی که قادره خودش رو بشناسه، به خودش ایمان داشته باشه، میتونه خدا رو بشناسه و به هستی درک پیدا کنه، موجودی که هم خودش رو میتونه بفهمه و هم اتفاقات اطرافش رو، هم میتونه در قعر چاه گرفتار بمونه و هم میتونه از کهکشانها فراتر بره، بی شک که دستی قدرتمند حامی این موجود خواهد بود، اشرف مخلوقات واژه چندان بزرگی هم نیست که به این موجود داده شده، میتونست از این هم عظیم تر توصیفش کرد، خدایی تر، خالق تر، نمیدونم شاید…

    اصلا اگه فردی به شناخت وجه خدایی خودش پی ببره، احساس قدرت و اعتماد به نفسی که از این باور بهش دست میده خیلی نیرومند تر خواهد بود که اون فرد رو به سمت خالق بودن هدایت کنه، وقتی فردی به این باور برسه که من خدایی هستم در مقیاس کوچک تر با همان قدرت خلق کننده گی با همان روح و همان منبع، یعنی یک ریشه از درخت که کل درخت رو تشکیل داده و یک میوه که از همون درخت و همون ریشه به وجود آمده، و در داخل خود هسته ایی داره که باز میتونه عین همون درخت رو به وجود بیاره، انگار چرخه ایی از خلق کردن و خلق شدن، مثل انرژی که از صورتی به صورت دیگه تبدیل میشه، آفریده شده ایی که میتواند بیافریند، مخلوقی که خالق است و قدرتی که از قدرت قادر متعال نشات میگیرد.

    و تمام اینها در وجود یک آدم، با بدنی بی نهایت ضعیف و میرا جای داده شده، که در مقابل ضعیف ترین قدرت های طبیعی نیز ضعیف است، در حالی که میتواند در مقابل قوی ترین قدرت ها بایستد، موجود عجیبیست، نه میتوان گفت قوی و نه میتوان گفت ضعیف، بسته به باور هر کس دارد، فردی که خودش را قوی میداند، خودش را قوی پیدا میکند و قوی زندگی میکند و با قدرت خلق میکند، و فردی که خودش را ضعیف بداند، ضعیف پیدا میکند و ضعیف زندگی میکند و خلقی نمیکند، انگار این خالق کوچک حتی خالق خودش است، و خداوند چنان عدالتی را در این نظام خلقت رعایت کرده که هر فرد میتواند خودش را هم همانطور که باور دارد خلق کند و در ادامه زندگی خود را.

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      وحید ربانی گفته:
      مدت عضویت: 1468 روز

      به‌نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام دوست عزیز بسیار زیبا نوشته بودید و‌بسیار لذت بردم از متن شما

      انسان موجود خاصی هست همه چیز در ایمان به خداوند رب العالمین خلاصه میشود به میزان ایمان به خداوند موفقیت پدیدار میشه و‌به میزانی بی ایمانی بدبختی پدیدار میشه همه چیز باور‌به قدرت ربوبیت پروردگار عالیمن حضرت حق است

      خدارا بینهایت شکر‌بایت اینکه به ما فرصت زندگی در این جهان زیبا داده شده است

      الهی شکر

      در پناه رب العالمین باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سکینه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2379 روز

    سلام استاد مهربانیها،استاد شجاعت و شهامت،سلام استاد سلامتی و ثروت،با این قسمت از سفرنامه واقعن دیوانه شدم،باورهام زیرو رو شد،میخکوب شدم به زمین

    و چشمانم خیره به تصاویر،واقعن این چه ملت و چه سرزمینیست ‌که اینقدر باورهای مثبت و رشد دهنده داره،راستی اولش بگم که من امروز که روز تعطیل بود کمی دیرتر بیدار شدم ودر حال آماده کردن صبحانه بودم که دلم هوای یه فایل جدید از سایت عباسمنش کرد و میخواستم امروزم رو با نشانه هایی از سایت شما شروع کنم، همین که نشستم صبحانه بخورم گوشیم رو چک کردم دیدم دو دقیقه پیش در واقع همزمان با خواسته ی من، قسمت ۸۲سفرنامه روی سایت قرار گرفته و بدون‌معطلی رفتم سراغش و خواستم حین دیدن فایل صبحانه بخورم،اما مگه میشد چشم از رو صفحه ی گوشی بردارم،شش دانگ حواسم به صحنه ها بود و مرتب مغزم با دریافت هر نکته و برداشت دینگ و دینگ صدا میکرد،شاید این پر سروصداترین فایل سفرنامه بود که مغزم را درگیر کرد،از کجای این فایل بگم که همش دیدنی بود و پر از باورهای مثبت،خدای من ما ملت تن پروری که حاضر نیستیم یه کیلومتر پیاده روی تو زمین صاف داشته باشیم معلومه که دیدن این تصاویر برامون تعجب آوره،اصلن من بارها پیش خودم فکر میکردم که این افراد ورزشکار کوهنورد یا صخره نورد مگه دیوانه هستن اینقدر به خودشون زحمت میدن ،مگه چی گیرشون‌میاد که اینقدر زحمت و خطر به جان میخرن،اما امروز با دیدن این فایل باورهایم دگرگون شد،چطور افراد مسن جرات میکنن و این‌مسیرهارو میان،اینا چه توانایی و شهامتی دارن،حقا که باید کشور آمریکا قدرتمندترین کشور دنیا از هر لحاظ باشه،و اونم نه به خاطر دولتش،بلکه به خاطر ملت قدرتمندشه،نکته ی دیگه ای که خیلی جلب توجه کرد و شگفت زده ام کرد، تعداد افرادی که اونجا دیده میشد،ما اگر بخوایم روزی تو صحرا و بیابونهای ایران بریم شاید یه مسیر چند ده کیلومتری که میریم یه ماشین یا انسانی نبینیم،حتی تو جاده های شهرهای کویری هم همینطوره و این واقعن باعث وحشتمون میشه،اما تو آمریکا هرجا میرید میبینید مردم در هر سنی استقبال میکنن و هرکس به سهم خودش برای پیشرفت اون محل تلاش میکنه،مثل خط کشی هایی که تو مسیر بود، یا رعایت نظافت منطقه،تو تمام طول فایل من حتی یه ذره آشغال رو زمین ندیدم خدای من این چه ملت بافرهنگی هستن ،از این همه ثروت و نعمت که هرکس با دوچرخه های حرفه ای یا موتور و ماشین های باکیفیت اومده بودن،متعجب شدم،این ملت میتونن در هر زمینه ای الگوی خوبی برای تمام مردم دنیا باشن،از اون روش فرزندپروری گرفته یا روش زندگیشون،نحوه ی برخوردشون با دیگران،روبرویی با مشکلات، و….

    با دیدن این فایل تصمیم گرفتم از موقعیت امن خود خارج بشم و اول از همه ورزش رو جدی تر انجام بدم و تا جایی که بتونم سفر کنم و نقاط مختلف کشورم و انشاالله دنیارو ببینم،این آرزوی جدیدیست که امروز برام بوجود اومد،استاد عزیزم ممنون از اینکه خطر میکنید و جاهای مختلف میرید و برامون فیلم میگیرید میدونم خودتون عاشق این کار هستین اما مطمئنم کمی هم به خاطر ما اعضای سایت هست،و این جای تشکر و قدردانی مضاعف داره،انشاالله همیشه سلامت و پرقدرت باشید و بازم برامون فایلهای هیولا ?بفرستین.استاد امروز من خیلی خیلی لایکتون کردم،دوست دارم شما هم منو لایک کنید ?،دوستتون دارم?

    پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  5. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2263 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سلاممممممم استاد عزیز

    واقعا دمتون گرم که یه همچین مسیری رو باتوکل به الله تونستین برین

    باورم نمیشه واقعا این سنگها مث آینه بودن چقد صاف وسر مث سرسره بود واقعا

    میدونید استاد توی خیلی از فایها ازتون شنیده بودم که گفتین من که هنوز اول راههم و هنوز خیلی جا دارم واس پیشرفت و کار کردن روی خودم!!!!

    همیشه میگفتم بابا شما که آخرت همه چی هستین دارین شکسته نفسی میکنین!

    مگه ازین بالاتر هم میشه رفت!!

    هیچوقت نتونستم این حرفتون رو درک کنم

    اصلا توی مدارش نبودم اصلا نمیفهمیدم چی میگین؟؟

    اما امروز با دیدن این فایل همه چی مث یه فیلم مستند ومحکم تونستم بفهمم که واقعا راست میگفتین.

    تا بحال هر چی ازتون شنیدم ،شنیده بودم فقط اما گاهی مث الان تازه متوجه میشم که فلان چیزیکه گفتین یعنی چی!؟

    تازه میفهمم منطورتون چی بوده؟

    وقتی شنیدم که گفتین من ترسیدم که این بچه ها رها وآزاد دارن بازی میکنن اما والدینشون اصلا ترسی نداشتن!

    و گفتین اگه من بودم نمیزاشتم بچه م براحتی بازی کنه و رها باشه،

    اونجا فهمیدم که اره راست میگفتین که ما تا ابد باید روی خودمون کار کنیم!

    و رایت میگفتین که اصلا حد ومرزی واس بهتر شدن وجود نداره!

    فهمیدم که وااااااااای خدامن

    من چقد باید روی خودم کار کنم تا بتونم مث اون پدر ومادر ها با اعتماد بچه هامو بتو بسپرم و خیالم راحت باشه!

    وهیچ اتفاقی هم واسشون نیوفتاد

    متوجه شدم که بابا استاد هم مث ماهاس ترس داره توی وجودش

    اما اینقد عزت نفس وشجاعت داره که براحتی از ترس هاش حرف میزنه

    اینقد ایمان وتوکل داره بخدا که خودشو رها میکنه توی دستهای خدا(مث نوزادی که اینقد به والدینش التماد داره که با آرامش خودشو رها میکنه ومیسپره به دستان والدینش)

    و با توکل به خدا این مسیرهای وحشتناک و این شیب های وحشتناک رو میره!!

    و خدا هم پاداش این اعتماد رو بهش میده واستاد ما سربلند وسلامت ازین چالش بیرون میاد.

    و چقد لدت بردم ازین همه تحسین وتعریف وتمجید شما از اون ادمهایکه واقعا جسارت وشجاعت داشتن که این مسیر ها رو با دوچرخه تونستن برن!

    و چه ایمان و باوری پشت اون چهره شون بود !

    چه توکلی!!

    چه اعتمادی به رب!!

    خدا رو شکر که یه همچین انسانهای با ایمانی وجود دارن

    و خدا رو شکر که ما هم تونستیم این ادمها رو ببینیم شاید ک ما هم ایمان بیاوریم!

    اگه تا اخر عمرمم رو ی باورام کار میکردم بازم فکرشو نمیکردم که تا این حد از ایمان وتوکل رو میشه داشت بخدا!

    خلاصه این کامنت رو گزاشتم که فقط یک چیز رو بگم ؛

    چقدر من خدا رو توی این فایل دیدم

    چقدر عظمت و زیبایی توی این فایل دیدم

    چقدر درس داشت وجود اون ادمهایکه اونجا بودن

    چقدر تونستم حسش کنم درکش کنم وجود خدا رو

    اون رنگ آمیزی خدا بی نظیر بود?

    اینکه خدا یا ما کجاییم اینا کجایین!!

    ما توی چه دنیایی سیر میکنیم اون ادمهای ۶۰_۷۰ساله توی مووب یوتا کجا هاسیر میکنن!

    ما ها فکر میکنیم خدا رو داریم میپرستیم و بخودمونم میبالیم که مثلا مسلمونیم!

    بعد این ادمها چه ایمان وباوری دارن!چقد خدا توی وجودشون پررنگه!

    چقد خدا حضور داره توی زندگیشون?

    و اینو اول از همه بخودم بگم که این کار کردن روی باورها یک روند همیشگی و ددائمیه.

    اگه همین یک جمله رو درک کنم تصورش هم نمیتونم بکنم که تا چه حد زندگیم زیر ورو خواهد شد.

    و بشما بگم که تحسین میکنم این شجاعتتون رو

    که براحتی اعتراف میکنین که میترسین و این رو یک نقطه ضعف نمیدونین!

    براحتی میگین من مهارت رانندگی رو ندارم و قضاوت دیگران واستون مهم نیس!

    بخودم میبالم که شما الگوی من هستین در تمام موارد،یک الگوی صادق.درصلح با خودش.کسیکه با قلبش زندگی میکنه…..

    انشالله بتونم مث شما ایمان داشته باشم بخدا و بتونم خدا رو بیارم توی زندگیم

    وانشالله شما هم ایمانتون وتوانایی هاتون ازون ادمهایکه دیدین بیشتر و بیشتر بشه

    که قطعا میشه .

    ازتون یک دنیا ممنونم که این زیبایی ها رو با ما به اشتراک میزارین.

    چیزهایکه توی این سفرنامه دیدم وشنیدم رو هیچ جا نمیتونستم ببینم.

    خدا رو شکررررررررررررررکه هستین?‍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
  6. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2886 روز

    استاد عزیزم… ممنون به خاطر تمام درس‌هایی که با این ویدیو به ما دادید. به نظرم هر کدوم از ما از زاویه دید خودمون فایل‌های شما رو میبینیم و عواملی مثل تجربه‌های قبلی، نقاط قوت یا پاشنه‌های آشیل هر کدوم از ما باعث میشن نکات متفاوتی برامون هایلایت بشن.

    حالا من میخوام در مورد یکی از نکاتی بنویسم که تو تمام فایل‌های سفر به دور آمریکا توجه من رو جلب کرده و تو این قسمت خیلی بیشتر از قبل برام واضح‌ شد.

    این موضوع که خودم هنوز توش خیلی ضعف دارم و دارم سعی میکنم باورهای بهتری در موردش ایجاد کنم چیزی هست که بهش میگن unsolicited advice یا «توصیه ناخواسته».

    من تو برخوردهایی که تا الان با اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها داشتم و با دیدن فایل‌های سفر به دور آمریکا متوجه شدم که اکثرشون به طرز عجیبی به حریم شخصی طرف مقابل احترام میزارن و یکی از مصادیق این احترام این هست که تا زمانی که طرف مقابل ازشون درخواست کمک یا راهنمایی نکرده به زور نمیخوان چیزی رو به اون شخص پیشنهاد بدن یا کمکش کنن. زمانی هم که ازشون درخواست میشه یا سوالی پرسیده میشه در حد لازم جواب میدن، مگر اینکه خود اون فرد مشتاق به دونستن اطلاعات بیشتر باشه.

    این یکی از نقاط ضعف خود من بوده و هست و دارم سعی میکنم که با باورهای بهتر جایگزینش کنم. مثلا گاهی اوقات پیش میومد که تو مترو یا اتوبوس با افرادی برخورد میکردم که از دفترچه‌های توی دستم کنجکاو میشدن بیشتر در مورد استاد عباس منش بدونن. من هم چون اون موقع قانون رو خوب نمیدونستم شروع میکردم به حرف زدن و تا آخر مسیر براشون در مورد سایت و قوانین جهان هستی توضیح میدادم و حتی مدارها رو هم براشون روی کاغذ میکشیدم و بدون توجه به اینکه علاقه دارن بیشتر بشنون یا نه یه سره براشون حرف میزدم… انقدر که آخرش حس میکردم طرف از سوالش پشیمون شده!

    یا مثلا اگه یه نفر mp3 player رو تو دستم میدید و کنجکاو میشد بدونه که چه مارکی هست من شروع میکردم جزء به جزء ویژگی‌های دستگاه رو براش توضیح دادن و اینکه از کجا میتونه تهیش کنه و با موبایلم میرفتم تو سایت دیجی‌کالا و اون محصول رو براشون پیدا میکردم و بهشون نشون میدادم و هزار تا «توصیه ناخواسته»‌ دیگه!

    یا مثلا وقتی یکی ازم آدرس میپرسید دیگه کم مونده بود که دستش رو بگیرم و ببرم بزارمش دَم اون اداره یا هر جای دیگه‌ای که میخواست بره. یا وقتی یه دوستی ازم در مورد یه موضوع خاص مشورت میخواست شروع میکردم به مشاوره دادن بهش تو کل جنبه‌های زندگیش! یا بدتر اینکه یه مواقعی برای کمک به یه شخص به زور پیشقدم میشدم، حتی اگه به معنی اذیت شدن خودم بود.

    من همه اینها رو به حساب لطف و مهربونی و نوع‌دوستی و اخلاق خوب میزاشتم. بخشی از این رفتار هم به خاطر کمبود عزت نفس و سعی در راضی نگه داشتن دیگران بود.

    اما بعد از یه مدت که قانون رو بهتر درک کردم و تونستم فرکانس خودم و آدمهای دیگه رو بهتر از قبل حس کنم، متوجه شدم که هم خودم دارم اینجوری عذاب میکشم هم باعث میشم اون طرف uncomfortable بشه. اونجا بود که دیگه متوجه شدم که «توصیه ناخواسته» نه تنها یه منشا نشتی انرژی برای خودم هست بلکه یه جور بی‌احترامی به درک و شعور و حریم شخصی طرف مقابل و در بعضی مواقع بی‌اعتنایی به قانون تکامل و جریان هدایت هم محسوب میشه.

    این رفتار به این معنیه که طرف مقابل خودش نمیدونه که چه سوالی رو باید بپرسه و چه اطلاعاتی رو باید داشته باشه و من باید ناجی اون باشم و کمکش کنم و مسئولیت زندگیش رو به عهده بگیرم. یعنی اگه من این اطلاعات رو بهش ندم خودش نمیتونه پیداشون کنه و هیچکس دیگه‌ای هم نیست که بتونه تو مسیر کمکش کنه.

    (تو پرانتز بگم که تازه متوجه شدم که تعارف هم یه جورایی به همین باور اشتباه مربوط میشه. مثلا تعارف کردن بیش از حد سر سفره به این معنیه که طرف نمیدونه چی رو دوست داره و چقدر غذا و از کدوم نوع باید بکشه و ما باید مدام بهش بگیم که چی رو بخوره.)

    توی این فایل من به وضوح دیدم که تا جایی که استاد از دیگران کمک و راهنمایی خواستن اونها هم بهشون کمک کردن و راهنماییشون کردن، مثلا در مورد نشون دادن مسیر و اصول ایمنی موتورسواری یا باد زدن لاستیک موتور و غیره. وقتی که استاد دیگه خواستن ادامه مسیر رو تنهایی برن دیگه اونها اصرار نکردن که نه تو این مسیر رو بلد نیستی و گم میشی و باید همراه ما بیای و به هیچ وجه تنهات نمیزاریم و …

    تو یکی از جلسات دوره 12 قدم استاد گفتن که یکی از مصادیق توکل واقعی به خدا اینه که خودمون رو مسئول زندگی دیگران ندونیم و نسبت به اونها رها باشیم.

    یکی از نقاط عطف این فایل موتورسواری برای من جایی بود که استاد بین دوراهی مونده بودن و داشتن سبک سنگین میکردن که از کدوم طرف برن. وقتی اون موتورسوار اومدن سمت جایی که استاد وایساده بودن، استاد ازشون پرسیدن که این مسیر سخته یا نه و به کجا منتهی میشه. اون موتورسوار هم تو چند تا جمله‌ی کوتاه جواب سوالات استاد رو تک به تک دادن و شروع نکردن به داستان‌سرایی و توصیه به استاد که از کجا برو و از کجا نرو و چه جوری برو و چیکار کن و چیکار نکن…

    شاید قبلا به نظرم چنین رفتاری خیلی سرد و خودخواهانه میومد… مخصوصا تو همچین جایی و تو همچین شرایطی! اما الان به نظرم این ایمان واقعی به جریان هدایت و احترام به توانایی‌ها و قدرت تفکر و تصمیم‌گیری طرف مقابل رو نشون میده. رها بودن والدین نسبت به فرزندانشون هم تو اول فایل از نظر من از همین باور نشأت میگیره.

    احساس میکنم این عادت خود به خود تو وجود استاد هم شکل گرفته. مثلا اونجایی که اون خانمه با سگش داشت تصمیم میگرفت که از کدوم مسیر بره، خیلی برای آدم وسوسه برانگیزه که بره و از طرف بپرسه که چی شده و مثلا بگه که به نظرم از این مسیر برید بهتره و اگه کمک لازم دارید به من بگید و هزار تا از همون «توصیه‌های ناخواسته» دیگه.

    اما استاد فقط نگاه کردن و اون خانم رو تحسین کردن که تا همینجا اومدن و ایمان داشتن که همونجوری که تا اینجا اومده به راحتی از پس ادامه مسیر هم برمیاد و هدایت میشه. هر جا هم که نیاز به کمک داشته باشه خودش میپرسه و جواب سوالاتش رو میگیره.

    ممنون که بهم یادآوری کردید که تمرکزم رو باید از روی دیگران بردارم و روی خودم و زندگی خودم بزارم و باور کنم که من مسئول زندگی کسی نیستم و قادر به تغییر زندگی هیچکس در جهت مثبت یا منفی نیستم. ممنون که بهم یاد دادید که همه به یک اندازه به جریان هدایت دسترسی دارن. ممنون که بهم نشون دادید که میشه دست خدا بود برای کمک به دیگران و در عین حال به حریم شخصی و توانایی‌های طرف مقابل احترام گذاشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
    • -
      معصومه گودرز گفته:
      مدت عضویت: 1674 روز

      چقدر لذت بردم از این کامنت شما

      بی نهایت به جانم نشست

      انگار من رو به تصویر کشیده بودین.

      چقدر جالب از جنبه نفر مقابل هم بیان کردین

      هرچند که واقعا همون بعد نشتی انرژی باید برای خاتمه این رفتار کافی باشه اما اگر عزت نفس همچنان به اون میزان نرسیده که برای خاطر خودم کاری رو انجام بدم با نه، دیدن بعد دیگر ماجرا یعنی طرف مقابل و احترام به اون هم می‌تونه کمک کنه که علی الحساب این رفتار رو دیگه انجام ندم و بعد ریشه رو درست کنم

      ازتون ممنونم واقعا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 2110 روز

      سلام الهام مهربونم

      ببین یعنی من عااااااشقت شدم

      من عاااااشق

      یعنی دیوانه کردی منو اونجا که گفتی مدار ها رو میکشیدی برای آدمها

      چقققدر یاد خودم افتادم و جدا از خنده های از ته دلی که با مثالهات برام اوردی چقققدر درک و آگاهی بهم دادی و دوباره یادم انداختی تا کسی ازم کمک نخواسته نخوام بدوأم برم کمک کنم

      چقدر این چند مدت به بهانه احسانا بالوالدین میخواستم خودجوش به مامانم کمک هایی بکنم که فقط نشتی انرژی شده بود واسم

      چقدر قشنگ با مثال این نشتی انرژی رو توضیح دادی

      کلی یاد خودم افتادم که به قول مامانم وقتی میخوای یه چیزی بگی از ب بسم الله شروع میکنی

      و دقیقا خودم هم یه جاهایی میفهمیدم طرف پشیمون شده از سوالش

      باید چند بار دیگه بخونم این کامنتت رو خواب تز سرم پروند هم با خنده ای که بهم هدیه کرد هم با آگاهی که بهم داد

      سپاسگزارم از خدایی که این حکمت های الهی رو بهمون میده

      سپاسگزارم که اییینقدر زیبا و خالص نوشتی

      تو و آرزو های زیبایت را به الله وهاب میسپارم 💗💗💗

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 2233 روز

      سلام الهام جان!

      چقدر کامنت عالی و ارزنده بود.

      واقعا تحسینت میکنم به خاطر این آگاهی های ناب و دقیق و ادبیات نوشتاری بسیار عالی و روان.

      خیلی به من کمک کرد من تا الان ۴ بار با تعمق خوندمش و هر بار بهتر درکش کردم ،چون یکی از گیر های ذهنی من هم همینه که فکر میکنم مسئول زندگی دیگران هستم .خیلی کامنت برای من مفید بود .

      من فکر میکنم که توانایی نوشتن کتاب دارید .

      بسیار بسیار بسیار سپاسگزارم که اینقدر عالی نوشتید .

      بهترین ها در انتظارت باشد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2672 روز

      سلام الهام جان

      چه عالی چه عالی

      توضیح ناخواسته باعث نشتی انرژی ماست.

      سپاسگزارم که تجربه های ارزشمندت رو بیان کردی.

      بله توکل واقعی یعنی خودمونو مسئول زندگی دیگران ندونیم و نسبت به اون ها رها باشیم.

      تمرکزمو از زندگی دیگران بردارم و روی خودم وزندگی خودم بزارم.

      خیلی عالی بود عزیزم

      نکاتی مثل الماس گران بها رو گفتی.

      دوست من به همه خواسته هات برسی و در مسیر از همه چیز لذت ببری.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ليلا كيايی گفته:
    مدت عضویت: 2882 روز

    In God We Trust

    سلام به استاد قدرتمندم که جگر شیر داره و همچین سفرهایی رو میره و سلام به مریم جان هنرمندم که با آهنگهای زیبایی که برای این فایلها تدوین می کنه قشنگی این سفر رو بیشتر می کنه.

    واقعا سفر عشق جگر شیر می خواهد. جگر شیر نداری سفر عشق نرو

    استاد محشرررررر بود من تو سفر و تو ماشین هستم و نمی خواستم کامنت بذارم اما مگه میشه این زیباییها رو دید و دست به قلم نشد!!!!

    خدایااااا شکرت شکرت شکرت .

    استاد منم باورهام تغییر کرد وقتی دیدم افرادی با این سن با دوچرخه اومدن و این فراز و نشیب های سخت و طاقت فرسا رو طی کردند و خودشون رو به چالش کشیدند.

    خودشون رو تو میدان امتحان قرار دادند و با وجود ترسشان دست به اقدام زدند.

    انگار که منم پشت ترک موتور بودم و و چقدر کار جالبی انجام دادید و گوشی رو به موتور نصب کردید و این زیباییها رو با ما به اشتراک گذاشتید.

    این رخشتون هم بسیار زیبا و عالیه که باهاتون همکاری کرد و شما رو تا اونجا برد.???

    راستش قلب منم اومده بود تو دهنم با اون راهی که شما طی کردید?

    اینقدر به خدای خودمون و خودمون باید باور و اعتماد کنیم که جرأت رفتن به همچین جاهایی رو داشته باشیم.

    این یک اعتماد محکم میخواد تا دست به یک عمل به قول خودتون خطرناکی رو بزنیم.

    به اینکه خداوند همیشه همراه و محافظ و مواظبمونه به شرطی که بهش ایمان بیاریم و واقعا بهش اعتماد قلبی داشته باشیم.

    هر گونه ترس و نجواهای ذهنیه که باعث میشه که ما دست به عمل نزنیم.

    و بپذیریم که خداوند هر لحظه داره ما رو هدایت می کنه.

    و خودمان را به دستان قدرتمنش بسپاریم.

    برام جالب بود که اونجا تو اون مناطق خط کشی کرده بودند و دمشون گرم که عبور راهها رو از این طریق آسون کرده بودند.

    با دیدن این فایل بی نظیر من بیشتر به تواناییهام و قدرتی که خداوند به من داده ایمان آوردم.

    قدرتی که خداوند در نهاد همه ی بندگانش قرار داده کافیه که فقط بهش ایمان داشته باشیم.

    الیس الله بکاف عبده

    آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟!

    این خدایی که داره تمام کهکشانها و سیارات و این سیستم بدن ما رو با نظم خاصی که بهش داده مدیریت می کنه.

    چطور می توانیم به همچین خدایی توکل نکنیم و تسلیمش نباشیم؟؟!!

    خدایی که همیشه خیر و خوبی ما رو میخواد.

    چقدر رنگهای این منطقه زیبااااا و چشم نواز بود.

    همانطور که از زیباییهای طبیعت سبز لذت بردم به همون مقدار هم از نقاشی که خدای هنرمندم اینجا رو اینقدر زیبا رنگ آمیزی کرده کیف کردم.

    دوستون دارم استاد عزیزم

    دوستون دارم مریم مهربانم

    خوشبختی یعنی زندگیمو به خدا بسپارم.??????

    استاد من آنتنم پرید No service شد اومدم ویرایش کنم دیدم کامنتم تایید شده آخه من تو جاده ام ?

    خداجونم بازم شکرت عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
    • -
      Z گفته:
      مدت عضویت: 2672 روز

      سلااام سلااام لیلاجانِ عزیزم

      دوست خوش ذوق من

      سفررررر عشق جگر شیر میخواهد.

      ای جانممم

      اونجایی که گفتین چطور میتونیم به همچین خدایی توکل نکنیم و تسلیم نباشیم؟؟؟

      بله باید تسلیم یک قدرت باشیم برای همیشه.

      دوست زیبای من زندگیتون سرشار از عشق الهی باشه.

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        ليلا كيايی گفته:
        مدت عضویت: 2882 روز

        سلام زهرای عزیز و دوست داشتنی ?

        سپاسگزارم از دقتی که به کامنتم داری و نکته های عالی اون رو بیرون میکشی.???

        واقعا هم همینطوره هو الاول و الاخر

        پس باید باید صد در صد فقط به خودش ایمان داشت و با همین اطمینان به مسیرمان ادامه بدیم.

        خدایا شکرت برای وجود تو که اینقدر مهربانی ???

        برات از خدای ثروتمندم ، رزق و شادی و سلامتی روزافزونت را آرزومندم. ??????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      احمد سلیمی ترکمانی گفته:
      مدت عضویت: 2287 روز

      سلااااااممم و خدا قوت لیلا عزیز

      من از خوندن دیدگاهتون بی نهایت لذت بردم

      اونجا که از تسلیم شدن نوشتن بودین و بعدش گفتین که خدا همیشه خیر و خوبی برای ما میخواد یه نفس راحت کشیدم

      منم دیدگاهم این هست که من باید همیشه خواست و اراده خدارو دنبال کنم که همون الهاماتی هست که به ما الهام میکند

      من همیشه فقط روی اراده خودم پافشاری میکردم ولی این روزها نسبتا به خدا بیشتر ایمان پیدا کردم ولی احساس میکنم که اون اعتماد قلبی رو بهش هنوز پیدا نکردم که همه چی رو بسپارم بهش

      میگم شاید اون چیزی رو برام بخواد که با خواسته من متفاوت باشه

      احساس میکنم نقص خودخواهیم و ترس هام تو این قضیه بیشتر کار میکند

      ولی بازم دعا میکنم و ازش میخوام که تسلیم وار و رها زندگی کنم و همه چی رو به خودش بسپارم و من فقط سهم خودم رو انجام بدم و نسبت به الهاماتش آگاهی پیدا کنم و عملیشون کنم

      و واقعا ازش عاشقانه این موقع شب میخواهم که اعتماد و ایمان منو نسبت به خودش بیشتر کنه و هر لحظه منو به خودش نزدیک تر بکنه و باز هم با این ایمان متوسطم عاشقش هستم و بی نهایت دوستش دارم

      بازم ازتون ممنونم که با دیدگاهتون منو یاد خدای متعال انداختی که من چند کلمه ای باهاش صحبت کنم

      دعا میکنم که همیشه خواست و اراده خدا براتون جاری بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ليلا كيايی گفته:
        مدت عضویت: 2882 روز

        سلام و درود به احمد عزیز🌹

        سپاسگزارم از خدای مهربانم که همیشه و هر لحظه محافظ و پشتیبان و یاور ماست.

        از شما دوست عزیزم هم سپاسگزارم که در راه توحید در این مسیر زیبا هستید و تلاش می کنید تا ایمانتان را به خدا قویتر کنید.

        هر چقدر بیشتر به خداوند وابسته باشید نشان دهنده ی این است که روی کسی جز خودش حساب نمی کنید و این یعنی بندگی و خداوند پاداشی عظیم برایتان دارد و مطمعن باشید و در این راه ثابت قدم باشید .

        چون هر چه در این میان پیش آید به نفع شماست و همیشه همه چیز برای شما فوق العاده ست.

        این قانون و نظم این جهان را نشان میده.

        از آرزوی زیبایتان هم صمیمانه سپاسگزارم.🙏🏻

        نور و عشق الهی بر شما جاری باد.😊🙏🏻

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زهرا آگاه گفته:
    مدت عضویت: 3070 روز

    استاد شما واقعا” واقعا قابل تحسینی ؛

    دیدن این فیلم خیلی هیجان داشت تا حالا فیلمی اینقدر مستند و طبیعی ندیده بودم ؛ همش داشتم انگشتای دستمو به هم فشار میدادم ؛ بعضی جاها که میرسیدین به جایی که از شدت شیب ادامه مسیر پیدا نبود ؛ میگفتم : نه ! نه ! نه ! نرو…………

    والا نفس تو سینم حبس شده بود ؛ چقدر ترسناک بود ………….

    وقتی رسیدین به جاده اصلی گفتم: آخیییییییشششششش………………

    هزار بار سپاس که این لحظات رو با ما به اشتراک میذارین ؛ مرسی که این فیلم رو برامون تهیه کردین ؛ اینا همش به خاطر ثروتمند بودن شما و داشتن افکار ثروتمند شماست …………………

    خیلی خوب میشه خودمونو تصور کنیم که سوار موتور هستیم و داریم تجربه میکینم چون خیلی خوب فیلم گرفتین………….

    الان خیلی خوب درک میکنم که قدم گذاشتن توی مسیر ناشناخته و فقط و فقط با توکل به خدا یعنی چی …….

    همونطور که خودتون توی زندگی عمل کردین ؛ رفتن به مسیرهایی که هیچ آگاهی ازش نداشتین و تنها ابزارتون اعتماد به خدا بوده اگرچه ترس هم بوده ولی عمل کردین …… سپاسگزارم ……یعنی از این بهتر نمیشد اینو آموزش داد ………..

    این فیلم خیلی قیمت داره خیلی ؛ چون خیلی توش درس داره …………

    اولین چیزی که توجه آدمو جلب میکنه ؛ تمیزی فوق العاده این جای قشنگه ؛ نمیشه باور کرد کسی اونجا چیزی نخوره یا کسی با خودش خوردنی نیاورده باشه ؛ فقط میشه گفت : چه مردمان با فرهنگ و با شعوری هستن که اینقدر اینجا رو تمیز نگه میدارن واقعا ” لیاقت چنین نعمتهای خوبی رو دارن چون قدردان چیزی هستن که دارن و خوب ازش نگه داری میکنند….

    دوم اینکه چقدر ثروت فراوونه و چقدر آدم ثروتمند هست که فقط برای یک روز تفریح این همه هزینه میکنند ……….

    سوم اینکه خیلی خوب مسیر رو علامت گذاری کردن ؛ این باعث میشه ؛ وقت تلف نشه ؛ و نیازی نباشه که آدم از کسی بپرسه ؛ و فقط خط رو میگیره و میره ؛ این علامت گذاری از خیلی اتفاقات بد دیگه جلوگیری میکنه ؛ و آدم رو به هدف میرسونه ؛ میشه توی زندگی هم همینطوری عمل کرد ؛ با یه علامت گذاری ساده ؛ راحت به هدف رسید ……..

    علامت ما میشه حس خوب و توجه به زیبایی ها باشه وقتی این خط رو بگیریم و بریم راحت به خواسته هامون میرسیم ….

    به شرطی که فقط و فقط روی این خط حرکت کنیم و دیگه حواسمون به چیزهای دیگه پرت نشه !!!!!!!!!!!

    چه درس ارزشمندی خیلی خیلی ارزشمنده …………

    این آدمای خوب هم دیگه بینظیرن ؛ اصلا” توی کوه و صخره و شهر براشون فرق نمیکنه ؛ موقع راه رفتن و رانندگی فرق نداره براشون هر وقت دور بین میبینند دست تکون میدن لبخند میزنن ……… و اصلا” نمیگن حواسمون پرت میشه یا چرا از ما داری فیلم میگیری!!!!!!!!!!!! خیلی خوبن خیلی…………..

    دیگه با دیدن این فیلم از دوچرخه سواری خودم شرمنده شدم خیلی باید تمرین کنم و خیلی باید صبور باشم و تکاملم رو طی کنم تا برسم به چنین تجربه ای……….

    من به این نتیجه رسیدم که اگر هر کدوم از این افراد میخواستن پیش خودشون فکر کنند که : اگر بیفتم اگر تعادلمو از دست بدم اگر ….. اگر ….. اگر ……… از این اگر ها که همش نجوای شیطانه ؛ رو داشتن ؛ اصلا” پاشون نمیرسید به چنین جایی و اصلا نمیتونستن چنین تجربه نابی رو داشته باشن ؛ معلومه که خیلی خوب ذهنشون رو کنترل میکنند و افسارش دست شونه ……

    خدا کمک کنه ما هم بتونیم به این خوبی ذهن مون رو کنترل کنیم و پا روی ترس ها بذاریم و از زندگی لذت ببریم………

    الهی آمین ……………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 65 رای:
    • -
      نازنین گفته:
      مدت عضویت: 1229 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر زیباست کامنت شما

      چه نکته های ارزشمندی رو بهمون یاداوری کردین

      خیلی لدت بردم از نوشته تون

      الهی که بتونیم از عهده ی کنترل ذهن مون به لطف و یاری خدا بر بیایم

      خیلی خوب گفتین علامت ما تو جاده ی زندگی حس خوب و توجه به زیبایی هاست

      ممنونم دوست ارزشمندم

      در پناه خالق زیباییها

      خدایا شکرت هزاران بار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2992 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام زهرای عزیز

      دوست الهی ارزشمندم

      خیلی خوب نوشتید عزیزم بی نهایت سپاسگزارم یعنی حس تون رو من دریافت کردم و نکات ارزشمندی رو بهش اشاره کردین .

      از شما هم یادگرفتم که ادامه داد و به اون چیزی که خواسته من هست برسم .

      آفرین به این نکته بینی شما در این قسمت .

      یعنی تونستید خیلی خوب لب مطلب رو بهمون خلاصه برسونید مفید و ارزشمند .

      سپاسگزارم دوست جان در پناه عشق جان ??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    بهروز مروی گفته:
    مدت عضویت: 3169 روز

    سلام به عشق

    سلام به استاد زیبایی ها

    سلام به مردم رها و شکرگذارترین مردم جهان که نمود عملی شکرگذاری استفاده از تمام موهبت ها همراه با احساس خوب هست!مگر غیر اینه؟!!!

    آخه من کامنت ندارم پس کی بذاره؟!منی که از ۱۶ سالگی با موتور بزرگ شدم نظر نذارم پس کی نظر بذاره؟!

    منی که میدونم کنترل تعادل موتور تریل در یه سرازیری که وسطش یه پیچم هست و پاهاتم خوب به زمین نمیرسه و احتمال غلط خوردن موتور به داخل پیچ بسیار بالاست اگر نتونی اول ذهنت و سپس تعادل خودتو و موتورو حفظ کنی چی میشه!!!!

    وظیفم هست که نظر بذارم

    تک تک لحظات این فایل را با تمام وجود و تعداد ضربان قلب استاد در دقیقه رو مثل روز روشن درک میکنم

    چرا؟!

    چون از ۱۶ سالگی این فانتزی و عشق من بوده و تا ابد خواهد بود،چون جای درستم اینجاست.

    چون من مهندس معدن که عاشق کشف معدن و ساخت ثروت از کوه و بیابون و صخرم باید دست به فرمونم خوب میبود که بتونم جاهایی که هیچ کسی نرفته برم و معدن ثبت کنم.

    بله!!!

    این عشقم بود و خداوند از ۱۶ سالگی نشوندم پشت موتور و گفت:حال کن و لذت ببر در آینده خواهی فهمید که میشه از عشقتم پول در بیاری و هدایتم کرد به معدن داری و مهندسی معدن…

    خدایا چی بگم جز شکر و سپاسگزاری…

    افرین استاد

    حال کردم،خداییش درک میکنم کنترل ذهنتو تو اون سرازیری پرپیچ و خم و کنترل موتور رو….

    اصلا چه خوبه که همه فن حریفی تا بچه ها در شکل های مختلف بتونن توکل و توحید عملی در کنار کنترل ذهن رو درک کنند…

    اگه کسی تو سایت یه بار با موتور به کویر یا کوه رفته باشه الان حرفامو خیلی خوب درک میکنه…

    خیلی انگیزه بهم داد این فایل و یه سورپرایز خیلی خیلی بزرگ ایشاالله برا همتون دارم برا همه بروبچه های سایت و استاد عزیزم…

    نه اینکه بخوام کل بندازم با دوستای خودم تو امریکا ولی بذا یه فایل از اقیانوس ریگ و شن جهان با تریل بذارم برا شما عشقای روزگار تا لذت ببرین از بزرگترین تل ماسه های شنی جهان در شهرم نهبندان….

    خدایا موتور سواری یادم دادی و معدن دارمون کردی تو شهری که پر از معدنه و پر از زیبایی هایی که فقط یه راننده ماهر میتونه کشفشون کنه

    ممنونم که در جای درست و در زمان درست قرارم دادی یارب!!!

    ????

    پیشنهاد میکنم “ریگ یلان نهبندان”رو سرچ کنید تا یه زمینه ای باشه براتون تا ایشالله با هدایت الله در زمان درست که فکر میکنم خیلی هم دور نیست چون الان هوای کویر لوت عالیه براتون بذارم….

    عاشق شما استاد زیبایی ها و عاشق تک تک شما عشقای هم خونواده ای عزیزم هستم

    عضو کوچکی از خانواده ای بزرگ

    بهروز مروی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 78 رای:
    • -
      اذر ارین کیا گفته:
      مدت عضویت: 2754 روز

      سلام دوست عزیزم

      سپاس ازدیدگاه ارزندتون که با خوندن نوشتتون درک عالیتری رو از صحنه های بی نظیر توی فایل تونستم داشته باشم….واقعا سپاس..واینکه هدایت شدم به سمت خوندن پروفایلتون…،،،وبسیار لذت بردم از موفقیتهاتون…بهتون تبریک میگم ازصمیم قلب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2992 روز

      به نام خدای وهاب

      سلام بهروز عزیز دوست ارزشمند دوست داشتنی موتور سوار حرفه ای من ??

      سپاسگزارم باز م برامون نوشتید آفرین به این شجاعت و ایمان شما من تحسین میکنم آدمهای با ایمان رو‌شجاع رو‌توحیدی رو کسانی که به غیب ایمان دارند و عمل می‌کنند صالحانه و عاشقانه .

      مشتاق دیدن موفقیت های دوستان الهی ارزشمندم الهی صد هزار مرتبه شکر بهتون تبریک میگم برادر ارزشمندم خیلی براتون خوشحالم الهی شکرت بدرخشید با خدا مثل همیشه .????????

      در پناه یگانه معبود هر دوعالم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهدی حیاتی گفته:
      مدت عضویت: 2324 روز

      آقا بهروز عزیز ای والله ، ریگ یلان نهبندان را دیدم ، عالی بود .خیلی حال نمودم . انشاءالله می آیم آنجا . تشکر فراوان برای این متن بسیار باهیجانی که قرار دادی . الهی شکرت که مرا در کنار چنین با عشقهایی قرار دادی . رببببم ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      ? سلام و درود به شما بهروز مروی

      دیدگاه تون رو کامل خوندم و بیشتر حس استاد موقع کنترل کردن موتور رو متوجه شدم.

      ممنون از پیشنهاد تون

      راستی من رشته ام زمین شناسی بوده و عاشق این جور طبیعت ها از زمین…

      منتظر زیبایی های ثبت شده توسط شما هم هستم،فقط چطوری وکجا میذارین؟!

      با آرزوی پیداکردن عمیق ترین معدن ها در وجودتون…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        بهروز مروی گفته:
        مدت عضویت: 3169 روز

        سلام عزیز دل

        چقدر حال کردم با دست به قلم شدنت و ایوالله به رشته زمین شناسی و کشف و شهود و طبیعت و خدایی که همه چیزه!!!

        من کوهی از نتایج عملی شده در زندگیم دارم از استاد و آموزشاش فقط مالیم مونده که زیاد طولی نمیکشه و الان سر یه معامله یکی از معادن اصفهان هستم…ایشالله با انجامش یه فایل غوووول پیکر هیولا میفرستم به استاد عباسمنش لپ گلی??? و توش یه دنیا قشنگی خواهد بود و باور و عشق و لذت و خداوند….

        که منتشرش کنه

        ان شالله که با تمرکزی که روی باورا شبانه روز دارم سریعتر از لحاظ مالی هم اوکی بشم و بیام برا فایل

        عاشق همتونم بخدا بچه ها

        و دلم لک زده برا اینکه برم فلوریدا یه روز و لپای استاد رو گاز بگیرم

        ?????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          فهیمه پژوهنده گفته:
          مدت عضویت: 2160 روز

          سلام آقای بهروز مروی

          ممنون از تعریف تون، واقعا خوشحالم که حال کردین از نوشته من.

          دارم سعی میکنم که نوشتن رو شروع کنم، چندماهه… متاسفانه به هر دلیلی شروع نکردم اونم متمرکز…

          و جمله شما یادآوری شد برام که دست به قلم شو فهیمه…

          منتظر خبرها و کولاک ها هستیم.

          با آرزوی بهترین مسیرها

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    یاسمین موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    که خلق کننده زیبایی ها در زندگی ات هستی

    و کشف کننده زیبایی ها در مسیر زندگی ات

    این فایل واقعا پر از زیبایی بود پر از هیجان و لذت.

    پر بود از درس

    پر بود از شجاعت

    پر بود از امید به ادامه دادن مسیر (حتی اگر مسیر صعب العبور باشد )

    چه درس زیبایی .

    اگر قوانین را بلد باشیم و درست استفاده کنیم مسیرهای سخت برایمان آسان و لذت بخش و پر از درس میشوند مثل شما استاد که توی شرایطی که میدیدین دیگران چقدر راحت دارند حرکت میکنند و میروونند و لذت میبرند و شما در تعجبید و نتیجه میگیرید که بله باید همین الان یه سری باورها رو در خودتون بسازید و تقویتش کنید (پیشرفت و رشد در هر شرایطی) آفرین و احسنت به شما ??

    استاد اول فایل گفتید که این مردمان چه فرهنگ و باورهایی داشتند که باعث شده اینقدر شجاع و نترس و ریسک پذیر باشند ؟؟

    که حاضر شدند بچه هاشون رو به همچین جایی بیارند جایی زیبا و در عین حال خطرناک و پر شیب ؟

    به نظر من اینها از والدینشون این باورها رو به ارث بردند و این شجاعت رو از اونها یاد گرفتند

    پدر و مادرانی که از همان ابتدا بچه های خود را در همه چیز شریک بدانند و به تفریحاتشون اهمیت بدن و اونها رو با هر رویدادی مواجه کنند و بچه ها بخان نخان قوی و نترس و شجاع بار میان چونکه الگوهایی مناسب دارند

    این والدین باورشون و طرز فکرشون اینه که بچه ها به همون اندازه و حتی بیشتر نیاز به این تفریحات دارند چونکه نیاز هست که انرژیشون رو تخلیه کنند ( و من چقدر لذت بردم که اون دختر بچه کوچولو با حرکات بدنی و رقصی که میکرد کاملا مشخص بود که چقدر داره از اون مکان لذت میبره و پر از احساس خوب بود و بچیگش رو میکرد ) و کسی نبود که مدام بهش بگه . نکن . بکن . نرو . میوفتی یا حواستو جمع کن . اینها با عتماد به نفس فوق العاده ایی بزرگ میشن و میشن یکی مثل پدر و مادرشون دقیقا یک الگوی کامل و مناسب .

    من این مردمان و این پدر و مادرهای شجاع و الگو رو تحسین میکنم.

    انگار این مردم آمریکایی ذهن های آرامی دارند و از اعمالشون مشخصه که به نجواهای ذهنی اجازه رژه رفتن تو سرشون رو نمیدن و یکی از دلایل موفقیتهاشون هم همین میتونه باشه

    (این درس خیلی مهمیه کنترل ذهن و کنترل نجواهای ذهنی)

    استاد آفرین به شما تحسینتون میکنم که توجه به نکات مثبت دیگه رفته تو خونتون حین صحبت کردن راجع به والدین و نترس بودنشون یکهو نگاهتون میره به سمت اون آدمی که داره توی دفترچه ش چیزی مینویسه

    و شما با یک حال و حس خیلییییی قشنگ و یک لحنی که کاملا از درونتون نشات میگیره دستخط اون آدم رو تحسین میکنید

    واقعا احسنت به شما ??

    و استاد عزیزم کاملا درست میگید ماها ادمهای ترسویی بار اومدیم چونکه الگوهای مناسبی نداشتیم و به قول شما اگر فرزند خودتون بود خیلی میترسیدید که بلایی سرش نیاد

    به نظر من ترسهای ما اینقدر ریشه ایی وشدیده که علاوه بر نگران شدن برای عزیزانمون تازه به این فکر میکنیم که (چرا اونا نگران بچه هاشون نیستن و از نظر ما باید نگران باشن و حالا که اونا نگران نیستن پس من بجاش نگران میشم ) عمق فاجعه .

    اونها نمیترسن پس بلایی هم سرشون نمیاد

    فرکانس خوب و درست = اتفاقات خوب و شیرین و لذت بردن از تفریحات و طبیعتی که خدا بهشون هدیه داده

    درس مهمی که باید بگیریم اینه ?

    هر اتفاقی که تجربه میکنیم چه خوب و چه بد حاصل فرکانسهاییه که ارسال کردیم .

    چقدر خوبه خدا این لیاقت رو در ما دید که هدایت شدیم به این مسیر تا بلکه از این افکار نادرست و بازدارنده که تمام زندگیمون رو احاطه کرده رها بشیم خدایا شکرت

    استاد به دلیل سختی راه و سربالایی زیاد تصمیم داشتید که برگردید و مسیر رو ادامه ندید . دیدن اون پیرزن و پیر مردی 80 – 90 ساله که سر راهتون قرار گرفتن و بهتون انگیزه دادن و باعث شدن که مسیرتون رو ادامه بدین

    این درس رو به من میده که ?

    ما در مسیر رسیدن به خواسته هامون شاید گاهی خسته بشیم یا بگیم دیگه نمیتونم یا پس کو جواب . پس کو نتیجه؟ و میخایم ناامید بشیم که یکهو .

    خدا نشونه هایی رو سر راهمون قرار میده یا مثلا الهاماتی بهمون میشه که ما رو متوجه میکنه مسیر رو ادامه بدیم و این نشونه ها و الهامات قوت قلب میشه برای ادامه دادن .

    و اون پیرزن و پیر مرد دقیقا همین ماموریت رو داشتن یک نشونه بودند برای اینکه شما مسیرتون رو ادامه بدید و گول سختی راه رو نخورید

    و همونطور که دیدید بعد از رسیدنتون .

    به جایی هدایت شده بودید که فوق العاده زیبا و بینظیر بود و ارزشش رو داشت چقددددر درس داره این اتفاق ?

    ادامه دادن راه و نترسیدن از طولانی شدن مسیر و سختی ها = رسیدن به هدف و خواسته ها

    درسته استاد ما هر روز هر روز توی زندگیمون درسها میگیریم

    و با تضادهایی روبه رو میشیم که اگر من راه رو درست رفته باشم و از قوانین درست استفاده کرده باشم اون تضاد برای من میشه سکوی پرتاب و قویترم میکنه .

    و بعدش به خودم افتخار میکنم و کلی لذت میبرم و همین هم به بالاتر رفتن عزت نفس و اعتماد به نفسم کمک میکنه

    یعنی میخام بگم همشون بهم وصلن .

    یک نکته جالب دیگه اینکه مردمان آمریکا همیشه توی عکس گرفتن هاشون مدلشون اینطوری که دستهاشون رو باز میکنندو میبرند بالا واین نشون دهنده پیروزی . موفقیت . برد هستش و وقتی کسی همیشه این حالت رو در خودش ببینه و بوجود بیاره و توی عکسهاش هم ناخودآگاه این شکلی عکس میگیره درونشون چاره ایی نداره جز اینکه قبول کنه و باور کنه که بله اون شخص واقعا پیروزه پس به سمت پیروزی هم هدایت میشه .

    استاد چه درس مهمی بود که گفتید قبل رفتن باید لاستیکهاتون رو چک میکردید و برای راحتی مسیر و کیفیت حرکت لازم بود که انجامش بدید . بله برای رسیدن به خواسته هام باید نگاه کنم ببینم مجهز به قوانین هستم یا نه چک کنم ببینم همه اصول و قواعد رو اجرا میکنم یا نه برای رسیدنم به خواسته و هدفم لازم و واجبه که من هم لاستیکهام رو چک کنم تا مسیرم راحتتر و روونتر باشه .

    استاد رخشتون خیلی زیباست و برازندتونه

    آخه شما هدایتی همه کارهاتون رو انجام میدید پس باید هم بهترینها رو بخرید و بدست بیارید شما لایق بهترینها هستید

    و تمام کسانی که مسیر و راه درست رو برن و به قوانین درست عمل کنند لایقش هستند که بهترینها رو هم بدست بیارند ?

    استاد عاشقتم که همیشه و تو هر شرایط در حال طی کردن تکاملتون هستید یعنی شما وااااقعا و الحق که درسهاتون و قانونهاتون رو از برید احسنت به شما??

    واقعا الگویید برای ما ?

    و در آخر به قول مایک عزیزم

    هر آنچه مرا نکشد قویترم میکند

    استاد بسیار ازتون ممنون و سپاسگزارم برای نشون دادن این همه زیبایی همراه با یه عالمه درس لذتبخش .

    خیلی خیلی ممنونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 102 رای:
    • -
      سوسن سادات اوی گفته:
      مدت عضویت: 3082 روز

      سلام دوست خوبم

      چقدر کامنت شما زیبا بود

      برای من کلی درس بود پراز یاداوری مطالب استاد

      چقدر زیبا از دلتون گفتید چون بسیار عالی تو دلم نشست

      منم شمارو تحسین میکنم

      با خوندن کامنت شما حال خوبی پیدا کردم

      وبسیاری از زیباییهایی رو که نمیتونستم به قلم درارم رو شما نوشتید و لذت بردم از خوندنشون

      موفق باشیدو شاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2992 روز

      به نام تنها خالقم

      سلام یاسمین عزیز

      دوست الهی ارزشمندم

      چه کامنت پر از نکته های ارزشمندی یعنی عصاره های این قسمت رو خوب کشیده بیرون این خدای درونتون .

      عالی عالی یه جاهایی و افعال ذوق کردم و فرکانس های عالی رو فرستادم تحسین تون میکنم دختر توانا و با لیاقت .

      آفرین عزیزم برای اینکه دست به قلم شدین و این ارزشمندی رو به اشتراک گذاشتید ما هم فیض ببریم بی نهایت سپاسگزارم .

      براتون همواره از رب العالمین آرزوی پیشرفت و شادی و حال خوب پایدار رو‌میخوام در تمام جنبه ها بدرخشید .?????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: