سفر به دور آمریکا | قسمت 83

به نام خداوند زیباییها وهدایتگر

سلام براستاد عزیز و مریم جان بانوی شایسته و مایک صبور ودوست داشتنی و همه ی دوستان هم مدارم.

به به عجب فایلی بود خدااااااای من .

من عاشق اسب هستم .این حیوون بینظیره .پر از نجابت ,پر از ابهت ,پر از زیبایی ,پر از اصالت .

خدایا الحق و والانصاف این سه تا عزیزای دل لایق این همه تفریح هستن .چرا که همیشه در حال غلبه بر ترسهاشون هستن.

استاد همیشه تو هر شرایط زندگیش در حال لذت بردن از نعمتهای خداوند بود .این مرد همیشه در حال رفتن تو دل ترسهاش .شجاعتش از اون زمان که رفتن بندرعباس تا به الانش برای ما بچه ها ملموس .سوار بر کشتی کروز ,رانندگی Rv ,خلبانی,غواصی,موتور آفرود سواری ,و خیلی کارهای بزرگ دیگه .که همشون نشان از غلبه بر ترسها و داشتن ایمان قوی این انسانه .وقتی الان استاد رو میبینم که چقدر نترس و شجاعه و به راحتی سوار بر اسب از کنار اون دره ها رد میشه .درک می کنم این انسان لایق لذتهای خیلی بزرگتر از این هم هست .وقتی استاد تو یه فایلی میگفت که مرگ برای من خیلی لذت بخشه و هیچ ترسی ندارم .وقتی روزها و شبها تو دل تاریکی جنگل مونده درک میکنم که همه ی این لذتها حقشه .

زیبایی های این فایل خیلی زیاد مریم جان .

جونم بگه برات .عاشق صداقتتم که میگفتی از خدا چه پنهون از شما هم پنهون نباشه من از سواری با اسب میترسم ?ولی بازم دمت گرم که بر ترست این شیطان درونی غلبه کردی و لذت رو بر ترس ترجیح دادی .آفرین بر دختر شجاع ایراااااااانی…

چه نشنال پارک زیبایی ,پر از دار و درختای بلند ,چه رودخونه ی تمیز و پر آبی ,چه جاده ی صاف وخلوتی ,خدایا صدهزارمرتبه شکر برای اینهمه زیباییهای طبیعتت .

چه دوچرخه هی حرفه ای دارید .خیلی زیبان .

چقدر جالب اون آقا سم اسبها رو تمیز و محکم میکرد .تحسین برانگیز بود کارش .

چقدر عالی که قبل از سواری اون خانم بهتون آموزش داد.و خودش هم جلوتر از شما حرکت میکرد .یه جورایی به آدم یه آرامش و احساس امنیت میداد .

سه تا اسب زیبا دوتا سفید و یه قهوه ای با اسب سواراشون شروع به حرکت کردن .

ببین چقدربرداشتن قدم اول و رفتن تو دل ترس لذتبخشه که مریم جان وسطهای راه اونقدر حس هیجان و شجاعت داشت که میخواست رو اسب بیاسته یا بر میگشت از استاد فیلم میگرفت .معلوم بود که دیگه از ترس خبری نیست .

هر کاری به همین صورت .اولش ترس ولی بعد از انجامش لذت بخش میشه .این درس این فایل برای من بود .

اونجا که استاد به اسبش میگفت جانم ,چیه ? بگو .خیلی خوب بود .عاشقتم استاد که مثل حضرت سلیمان با حیوونا حرف میزنی .خیلی ماهی به خدا ..

مریم جان عزیز شما با آگاهیهایی که از فایلهای استاد گرفتی داری به ایمانت عمل میکنی .و عالی درک میکنی .

به امید روزی که من هم به تمام حرف های استاد با ایمان قوی عمل کنم .و دیگه هیچ ترسی تو وجودم نباشه .با دیدن موتور سواری استاد تصمیم گرفتم شنا رو اساسی یاد بگیرم .با دیدن این فایل هم اگر روزی تو شرایط اسب سواری قرار گرفتم حتما سوار اسب خواهم شد اینو به خودم قول میدم .

چون خدا به شجاعان پاداش میدهد و من هم پاداش میخوام .پروانه ها رو من واضح نمیدیدم ولی وقتی شما با اشتیاق از دیدن اونا خدا رو شکر میکردید من هم شکر خدا میگفتم .

از صبوری و آرامش مایک خیلی لذت میبرم .این بچه پر از حس خوبه ,چقدر ریلکس نشسته بود رو اسب و نوازش میکرد .

آهنگ چاووشی با لبخند زیبای خانم مربی و رودخونه زیبا و قشنگی طبیعت اطراف هیجان منو چند برابر کرد و به خدا خواسته ی جدیدم رو گفتم که ما بچه های سایت رو هم به مسیر این همه لذت و نعمت و فراوونی هدایت کنه .به جایی که روزی این سه عزیز رو از نزدیک ببینیم و در آغوش بفشاریمشون .خدایا صدها هزاران مرتبه شکر و سپاس برای این حس خوبم که از این فایل گرفتم .

مریم جان عزیز .باز هم گل کاشتی .سپاسگزار تمام زحمتهات هستم .که تو هر شرایطی به فکر ما بچه ها هستی و از ما غافل نمیشی .عاشق روی ماهت هستم .

یا حق …