سفر به دور آمریکا | قسمت 85

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار یوسف عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

این فایل بی نظیر بود. اصلن فکر نمی کردم که میشه به این راحتی و آسونی با حیوانات جنگل مراوده داشت و وقت گذروندن با اونا رو تجربه کرد. من این نوع تجربه رو فقط تو فیلم های کارتونی دیدم و وقتی تصاویر این بخش از سفر رو دیدم، بخدا برق سه فاز از سرم پرید.

توی مسیر که داشتیم می رفتیم animal safari تو اون جاده بسیار زیبا که دو طرفش درختان سر سبز و انبوه و خوش قامت بودند یهویی به یاد «جاده خودمون توی تمرین ستاره قطبی 12 قدم افتادم » با خودم گفتم بخدا مسیر همون مسیره .جنگل هم همون جنگله .اصلن اینجا همه چی جوره جوره. استاد و بر وبچه های سایت که همراهمون هستن با کلی انرژی و صدای گرم «شایسته» و خنده های نمکین مایک و یه کوچولو با چاشنی ترس از حیوانات.

وقتی دیدم که استاد به راحتی با حیوانات حرف می زنه و کلی باهاشون شوخی می کنه, وحتی بهشون سلام میده و اونا هم کلی ذوق می کنن دریافتم که «سلیمان نبی»هم چنین کارایی می کرده خیلی هم دور از انتظار نیست کار سلیمان. استاد خداییش من وقتی این فایلو نگاه می کردم با خودم می گفتم چه دل و جراتی دارین شما ها مخصوصن استاد. بعد یهو یه چی ذهنم برد سراغ «تکامل». به اون ماجرایی که رفتین تو یه باغی تو شب تاریک به مدت ده روز خیمه زدین . اگه اون ترس ها رو اونجا نریخته بودین عمرا نمی تونستید الان به اون «زبون دراز بوفالو »بگین من عاشق این زبونم و خیلی باهاشون نه تنها راحت بودین بلکه لذت ها بردید. دست مریزاد.

نکته بعدی این بود این همه حیونات از همه طرف به شما و به ماشین حمله ور می شدن چه قدر شما لذت می بردین و حال می کردین و اصلن نگران ماشینتون نبودین که ای بابا الان آیینه بغلو از جا می کنن و خط وخشی رو ماشین می ندازن؟ خداییش من خیلی نگران ماشین بودم. اینم یه پاشنه آشیل دیگر من «نشان دهنده باور فقر منه»و در لحظه نبودن منه. اشکال نداره . خوب شد که این پاشنه آشیلم «که هنوز ذهنیت فقیرانه دارم » رو کشف کردم ولی چون الگویی چون تو داریم، خودمونو رشد می دیم شک نکن. و اگه شیطونِ خراب ذهن فک می کنه که نمی تونیم رشد کنیم باید بهش بگم که «سَخت در اشتباهی»

به قول شاعر: «چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان »

نکته بعدی اینه که: وقتی آدم با خودش در صلح باشه و درونِ پاک و خوشتیپی داشته باشه همه کاینات و موجودات حتی حیوانات هم تشخیص می دن و به طرفش میان و از دستش غذا می گیرن و حال می کنن. یعنی اون فرکانس جنسش طلاییه. ما هم باید یاد بگیریم آنقدر «درونمان» زلال و لطیف بشه که نه تنها آدما بلکه حیوانات هم از وجود ما لذت ببرن.

استاد باور کنید من از این فایل کوتاه خیلی چیزها یاد گرفتم و باید بهش عمل کنم. چرا که :«مومن کسی هست که به ایمانش عمل می کند تا به بهشت رهنمون شود. و بهشت در همین نزدیکی است. مریم جان این سری فایل ها، سفر به دور امریکا نیست «سفر به درون ماست و بس»

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 85
    198MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

252 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فریبرز کاوه» در این صفحه: 1
  1. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    منم عاشق حیواناتم. پسر کوچک من هم همینه. ولی تا حال یه همچین جای به این زیبایی ندیده بودم که این‌جوری حیوانات وحشی علف‌خوار توش این‌جوری و در صلح کامل با هم باشند.

    ولی، واقعا ترسناک هم نبودن، نمی‌دونم چرا؟ شایدم به این خاطر که من عاشق حیواناتم! وقتی یه عنکبوت هم که می‌بینم یا یک سوسک جنگلی می‌بینم و یا وقتی داریم توی جنگل‌های اطراف شهرمون می‌گردیم و یا به کوه میریم و چشمم به مارمولک‌ها می‌افته یا وقتی حتا یه مار رو می‌بینم و یا وقتی که یک گراز رو می‌بینم خیلی خوشحال میشم و تحسینشان می‌کنم. حالا بگذریم از حیوانات اهلی که حسابی باهاشون دوستم.

    ولی، خیلی جای قشنگی بود و خیلی هم شما و بانو شایسته‌ی عزیز با حیوانات راحت بودین. یه جاهایی احتیاط کردید که شرط عقله. در همین حال، جانه پسر، مایک مو طلایی که پشت ماشین و جای رو باز نشسته بود که آخر ماجراجویی بود که اگه پسر کوچک من باشه هم همین کار رو می‌کرد!

    خدا را سپاس که یه همچین جاهای خوشگل و این حیوانی زیبا( که همشون به یک اندازه برای من زیبا هستند) را آفرید تا ما انسان‌ها با دوستی و محبت به اونا، شاد بشیم و اون خوشگلا هم با دیدن ما که دوستشون داریم کیف کنن.

    خدا را سپاس که دیگه آدما فهمیده شدن و به حقوق حیوانات احترام می‌گذارند! چقدر جالب بود که غذایی که بهشون می‌دادید، حساب شده و کنترل شده بود و هر چی که دستمون باشه را نمیشه بهشون داد که خدای نکرده مریض نشن! اونقدر با دیدن اون فضا، درختای سبز سبز و آسمون آبی و ابرهای خوشگل و اون جیگرای ناز، حیوونا را میگم،‌ خوشحال شدم که نگو. من بچه‌ی گرگانم و تقریبا هر آخر هفته میریم‌ جنگل با دوستان و حسابی زیبایی اون رو تحسین می‌کنیم و جای شما رو خالی می‌کنیم.

    دوستون دارم، عاشقتونم، انشاالله هر جای این دنیا که هستین همیشه در پناه خداوند یگانه تندرست، شاد و شادکام و به‌روز و پر روزی و سربلند باشید.

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: