دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سلما عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به به مسیر بهشت، آفتاب عالمتاب، بارون رحمت الهی و آسمان رنگارنگ. خدایا شکرت که چشمام این همه زیبایی رو میبینه. حتما فرکانسهای خوبی فرستادم و در مدار درستی هستم وگرنه هرگز با این صحنه ها هم مدار نمی شدم. استاد من ناخودآگاه هر وقت پارادایس رویایی شما رو میبینم یاد این آیه های قرآن میفتم و هر وقت هم این آیه ها رو میخونم یاد شما تو ذهنم تداعی میشه:
وَبَشِّرِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَبِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَهٌ وَهُمْ فِیهَا خَلِدُونَ
به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوهای از آن به آنان داده شود، میگویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود و میوههایی که برای آنها آورده میشود، همه یکسانند و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است و جاودانه در آن خواهند بود. آیه ۲۵ سوره بقره
قُلْ أَؤُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذَٰلِکُمْ ۚ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها؟ برای آنان که تقوا پیشه کنند نزد خدا باغهای بهشتی است که در زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید و متنّعم هستند و زنان پاکیزه و آراستهای و (از همه بهتر) خشنودی خدا و خداوند به حال بندگان بیناست. آیه ۱۵ سوره آل عمران
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْکَبیرُ
به یقین کسانی که ایمان آوردند و عمل های شایسته انجام دادند برای آنها بهشت هایی است که از زیر آنها نهرها روان است آن است کامیابی بزرگ. آیه ۱۱ سوره البروج
استاد شاید خودتون هم زمانی که هیچی نداشتین این آیه هارو خوندین و وعده خداوند رو باور کردین بخاطر همین الان این بهشت جزئی از واقعیت زندگیتون شده. یعنی شما ذهنتونو کنترل کردین (تقوا)، ایمان آوردین به اینکه میشود و بعد عمل و اقدام عملی برای خواسته هاتون انجام دادین.
این بهشت برای هر کسی که به این روش عمل کنه اتفاق میفته. البته بهشت واقعی توی ذهن ماست اول باید توی ذهنمون بهشت رو بسازیم و بعد بهشت فیزیکی رو تجربه خواهیم کرد. اما اگه ذهنمونو کنترل نکنیم تو بهشت هم که باشیم بازم لذت نمیبریم. استاد من قبل از مهاجرتم به تهران قرآن رو باز کردم این آیه اومد:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ
خداوند تنها به کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده آمرزش و پاداشى بزرگ داده است.
من این آیه رو به فال نیک گرفتم وعده خدا رو باور کردم و پا گذاشتم رو جاپاهای شما. الان احساس میکنم که مسیرم همون مسیر بهشت و اجر عظیمه که خدا بهم وعده داده.
فقط باید تو مسیر بمونم اگه یه وقتایی زدم تو جاده خاکی اشکالی نداره دوباره باید برگردم به مسیر بهشت و به تقوا ادامه بدم.
چقدر خندیدم به اون صحنه که مایکی با خاکنداز پشگلا رو جمع کرد آورد بعبعیای خنگول شکمو فک کردن غذاس بعد دیدن پشگلای خودشونه هههه. جالبه که دوبار هم گول خوردند. گوسفندن دیگه بیشتر ازین توقعی نمیشه داشت ولی خیلی ناز و جیگرن. یادم باشه مثل گوسفندا رفتار نکنم یعنی یک کار اشتباه رو تکرار کنم و انتظار نتیجه متفاوت داشته باشم.
بنظرم سریال سفر به دور آمریکا قشنگترین مستندی بود که تا بحال تو عمرم دیدم. هر چی تکرارش میکنم سیر نمیشم.
استاد من چند روزی بود که به خریدن دوره “شیوه حل مسائل زندگی” فک میکردم چون بهش احساس نیاز داشتم. الان که دیدگاه و عملکرد شما رو در مورد حل مسئله پشگلا دیدم یه نشونه بود برام که ان شاءالله با حقوق این ماهم شرافتمندانه این دوره رو می خرم.
استاد شما هر چی سنتون میره بالاتر بنظرم انگار جوونتر و باحالتر و جذابتر و جاافتاده تر میشین. اینکه هنگام برخورد با این مسئله بجای عصبی شدن با شوخیاتون کلی فان و شادی خلق کردین واقعا جای تحسین داره.آخرش هم که گفتین “بارون مشتی میاد همه چیزو پاک میکنه از اول بهتر”. خیلی جمله قشنگی بود یعنی همه چیز قابل جبرانه. پس زندگی رو سخت نگیر
فک کنم اینکه در مورد نون های نازک لُری و مهارت خانم شایسته در سلاخی خروسها تعریف و تمجید کردین یا درمورد استفاده از پشگلها بعنوان بهترین کود یا برای تنورهای نون پزی صحبت کردین در واقع یه جورایی میخواستین آگاهانه تمرکزتونو از ناخواسته بردارین و روی موضوعی بذارین که بهتون احساس بهتری میده.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 86220MB15 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
in gad we trust
درود بر استاد و خانواده دوست داشتنی اش و تمام ساکنین این بهشت زیبا تمام نشدنی
اولین موردی این فایل توجو ام جلب کرد در صلح بودن استاد با خودش و جهان اطراف شه ؛ این مرد نیمترسه که قضاوت بشه توسط دیگران با یه شرتک نشسته توی اروی اش و پاهاش دراز کرده با ارامش و عزیز دلش داره به راحتی از تولید محتوا اموزنده میکنه و سبک زندگی با هزاران نفر به اشتراک میگذاره و بدون هیچ نقاب و الایشی
استاد هستند خود واقعی اش و دارند سبک زندگی متعادل و لذت بخش به ما یاد میدهند؛ درود بر شما که دارید درس های زندگی رو به ما میدهید و خوتون لذت میبرید این یعنی معامله دو سر برد.
به سرزمین همیشه سبز وارد میشویم فلوریدا ever green ؛ این نعمت چشم نواز از درخواست استاد برای این که در سرزمین سرسبز زندگی کند نشات میگیرد ؛ و این درخواست از برخورد با تضادی استاد باهاش زندگی میکرد به وجود امده بود و چیزی نبود جز زندگی کردن در شرایط اب و هوای گرم وخشک که همچین شاهکاری به وجود اورده ؛ نتیجه میگیرم که چه قدر تضاد هایی که روزمره باهاش برخورد داریم مهم و سر نوشت ساز هستند و با استفاده از اون ها میتونیم درخواست ها مونو بیشتر بشنایم و دقیق تر از خداوند درخواست کنیم و بهترین نتیجه ها رو بگیرم .
البته از قانون تکامل هم نباید چشم پوشی کرد ؛ استاد از قم خشک بدون رودخانه دائمی به بندر عباسی که خشک بود اما دریا دار هدایت شد ؛ بعد اونم به تهران بزرگ و سپس به مرحله رسید که در شمال سبز و زیبا ویلا بخرد و به در مرحله بعد به قاره سبز سفر کرد ؛ فلوریدا هم قدم نهایی بود و این یعنی تکامل از قم تا فلوریدا درود بر تو ای مرد بزرگ این یعنی الگو عالی برای من که هیچ چیز نشدنی نیست ؛ فقط باید درخواست کنیم و باورهایمان هماهنگ کنیم که میشود و چه عالی هم میشود .
بخواهید تا به شما داده شود
و خدا چه زیبا میگوید که من را بخوانید من شما را اجابت خواهم کرد و من سریع الحساب هستم
نترسیم این کسی به ما گفته که حاصب اختیار کل هستی هستش و تمام قدرت این جهان برای اوست و وعده فراوانی داده
میدونم اولش سخته ولی قول بهتون میدم قدم دوم خیلی راحت تر از قدم اوله
من عاشق این درخت های زیبا هستم که خیابان ها رو پوشش میدن و سایه مطلوبی برای عابران درست میکند؛ واقعا خانه های زیبایی رو میشه در ان فایل دید .
استاد به بهشت وارد شد ؛ بهشتی که محافظان زمینی و اسمانی زیادی داره ؛ تحسین میکنم کشور امریکا رو برای چنین سطح از امنیت و ارامش که داره برای شروندانش ارائه میده و هر چند مالیاتی که دریافت میکنه نوش جونش
فکر کن شما برید برای چند ماه سفر و خونوتون که فقط با یک در که به راحتی میشه بازکرد ؛ و به ان وارد شد با کلی گوسفند و اسب رها کنی و بعد با ارامش خاطر به ان برگردی و همه چیز سر جاش باشه ؛ البته این هم با باورهای استاد کاملا هماهنگ هست ؛ که خانه اش به خدا سپرد و خودش با خیال راحت رفت لذت ببره دمت گرم استاد
منظره های پردایس واقعا انسان مدهوس میکنه ؛ چند ثانیه از زمین جدا میشه شکرت برای جود همچین نعمت هایی در جهان که نشانه کامل فراوانی هست که میگه برای هر درخواست پاسخی وجود داره فقط تو با خسال راحت درخواست کن.
واقعا برام جالبه استاد و خانواده اش خیلی راحت با مسئله فضولات این گوسفندان پردایس کنار امدن و هیچ ناراحتی به خودشون راه ندادن و با خنده وشوخی از اون لذت بردن ؛ چه قدر این مرد فرکانس های خوبی به جهان فرستاده که همچین پسر فوقالعاده ایی و عزیز دل خوش ذوقی در کنار خودش داره و یک رفیق مهندس همه فن حریف کهد خیلی بیشتر اقای لری در سریال زندگی در بهشت اون ملاقات کردیم به خودش جذب کرده و این یعنی هر لحظه قانون داره به کار خودش ادامه میده چه اگاه باشیم و زندگیمون بسازیم و چه ناآگاه باشیم فقط غز بزنیم ؛ انتخاب با ماست خوشبخانه با ازاد هستیم که هر کدوم که دوست داریم رو انتخاب کنیم .
در پناه حق ابراهیمی و عباس منشی باشید
به نام خدایی که من رو برای آسانی ها ، آسان می کند . و به نام خدایی که روح و قلب منو برای نعمت هایش می گستراند …
واقعا سپاس گزار خدایی ام که این طور معجزاتش منو در برگرفته …
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان عزیزم …
رسیدیم به فلوریدا و پردایس …
چقدر شما استاد عزیز و مریم خانم را تحسین می کنم . که اینقدر آزادی روح و قلب دارید و به دنبالش آزادی زمان و مکان و ثروت که می توانید و توانستید به مدت طولانی در سفر باشید و بعد سه انسان در چنین جای کوچکی با هم زندگی کردید ….
با این سفر و با این توجه به زیبایی چقدر انسان می تواند بزرگ یبشود و خودشو متکامل کند …
و این فرصت برای هرکدام از ما هست …
و چه زیبا که قدر زمانمون را دانستیم و خواستیم رشد کنیم . متکامل بشیم . و زیبا بین تر بشیم ….
پرادایس فوق العاده زیبا هست …
و آرامش فوق العاده ای دارد . به قول شما وقتی در طبیعت باشی و نگاه آگاهانه نگاه کنی . پیوسته تولد ، رشد و تکامل و مرگ را می بینی و باعث می شود به چیزی متصل نشی . خودتو وصل چیزی نکنی …
همان لحظه و همان تایمی که خداوند تو را در مسیر قرار داده بمانی و ازش لذت ببری و بعد که زمان جدایی رسید ، با عشق خودتو در دستان خدا رها کنی و بگی خدا من آماده ام برای یک تجربه ی بهتر …
چه خوب که حتی وقتی به محل زندگی تون رسیدید . سفر را تمام ندید . بازم شروع ماجراجویی جدید …
بازم شروع مسائل جدید و حل اونا …
چه دید فوق العاده ای …
واقعا ذوست دارم این دید در زندگی من گسترش پیدا کند …
و به این شکل من یاد بگیرم زندگی با تمام مسائلش زیباست . و یاد بگیرم زندگی با تمام این تضاد ها چه لحظه های نابی هست برای زندگی …
و من با تمام اتفاق های ریز و درشت چقدر می تونم خوشحال باشم و شاد باشم و از زندگی ام لذت ببرم …
و روح و قلب من چقدر می تواند بزرگ باشد . وقتی در دل هر مسئله ای نه تنها دلیلی برای ناراحتی بلکه دلیلی برای خوشحالی پیدا کند !
و من به این موضوع رسیدم که تا زمانی که در دل درد ، آرامش ، و تا زمانی که در دل غم ، شادی رو پیدا نکنی ، تو معنای واقعی این سپاس گزاری را نخواتی پیدا کرد …
درست مثل مادری که در دل اوج درد برای تولد فرزند ، بهترین احساس ها رو تجربه می کند . (و البته من ایمان را دارم ، که خیلی از این درد به دلیل باور های ماست . و یا احساس اینکه من به اندازه کافی قوی نیستم . وقتی ایمان داشته باشی ، تو بی نهایت بزرگی و این معجزه ی الهی می تواند برای تو به بهترین حالت اتفاق بیفتد . پس این درد هم کمتر احساس خواهی کرد . ) ( تو با احساس های خوب می توانی تجربه رو از این احساس ها کم کنی )
مریم جان ، حقیقتش من این فایل را چند رو پیش دیده بودم و از آن گذر کرده بودم ، اما مسئله ای منو به یاد این فایل انداخت و بعد هوس کردم در موردش بنویسم …
و این نحوه ی برخورد شما با یک عالمه کود و دست گلی بود که بز و گوسفند ها درست کردند. و شما و استاد با شوخی و خنده شروع به پاک کردنش کردید . و استاد شروع کردن این کود ها چه غذای عالی ای هست برای جنگل ها !
و یا اصلا در دهات ما از این کود ها به عنوان وسیله ای برای آتش درس کردن استفاده می کردن ….
و نکته ی مهم اینکه اصلا احساس خشم و غضبی در مقابل این حیوانات نبود . چون کاملا درک می شد که این حیوان به طبع خودش انجام داده و غرضی از این کار نداشته . و من نه تنها ازین اتفاق می توانم ناراحت نباشم . بلکه می توانم به راحتی حلش کنم . و بعد به دنبالش هزار راهکار که این اتفاق دیگر نیفتد …
و بعد من با خودم گفتم من خیلی در این مورد بزرگ تر شدم . مثلا به جای اینکه بگذارم غلیان احساساتم مثل خشم و غضب و ترس مانع از دیدن اتفاق واقعی بشود . بفهمم خیلی از تضاد ها ، یک امر طبیعی هست . مثلا خداوند با انسان ها مشکلی ندارد ، اگر در جایی سیل ، زلزله پیش میاد !
این اتفاق یک امر طبیعی هست …
و یا در کویر اگه هوا گرمه به خاطر قهر و غضب خدا نیست ، به خاطر خلق طبیعت در اون مکان و زمانه …
و تو در مقابل یه عالمه زیبایی را می توانی در طبیعت ببینی ، آسمان کویر زیباست و هزار زیبایی دیگر …
و بعد با خودم فکر کردم که چه زیبا که این اتفاق طبیعی را در تمام مخلوقات خداوند بببینی …
مثلا اگر کودکی شیطنت می کند ، به جای اینکه تعبیر اذیت کردن بچه را داشته باشی ، درک کنی این بچه می خواهد و دارد جهان را کشف می کند . و یا زمانی گریه می کند ، درک کنی او تمام حرفش را به زبان بیان نمی کند و تو از اون لحظه لذت ببری و به زیبایی توجه کنی . و بیان دیگر کودک را بیاموزی ….
و یا مثلا اگه کودکی نمی تواند یه کار را کامل و درست انجام بدهد و اگه نظم او با نظم تو فرق می کند …
چه زیبا ، واقعا چقدر جهانم زیبا می شود که من یاد بگیرم ، به جای نگاه تند و تیز به اتفاق ها، کودکی یک کودک را درک کنم …
و این نگاه من می تواند در جهانی و در هر فردی گسترش پیدا کند …
من بتوانم بدون غلیان احساس در مقابل فرد مذهبی و غیر مذهبی درک کنم ، این اتفاق یه امر طبیعی هست .یک اتفاق طبیعی در جهان و در جهان من که با هر دیدگاهی و با هر نظری در جهانم روبرو می شوم . و به جای اینکه احساس بدی نسبت بهش داشته باشم . با حس بخشندگی و با حس توجه به زیبایی و اصلا شکر این زیبایی که چنین تنوعی هست در جهانم ، به جهانم نگاه کنم …
و چه زیبا که یاد بگیرم اصلا سفر کردن و گسترش یافتن فقط مسافرت رفتن نیست ، وقتی من بتونم هر انسانی را تجربه کنم و اونم به زیبایی ، این می تواند شروع سفر زیبای من باشد !
شروع ماجرا جویی من …
من از شما و از وقت گذراندن شما با مرغ و گوسفند خیلی چیز ها یاد گرفتم …
شاید خیلی مسخره باشد اما من یه جورایی مادر بودنو یاد گرفتم ، اینکه به حالت های مختلف فرزندم دقت کنم و شکرش را به جا بیارم و لذتشو ببرم …
مریم جان چند وقت پیش تر در یکی از فایل ها نوشتم وقتی در فایل شما باران می بینم و هوس هوای مرطوب می کنم ، به شکل غیر قابل انتظاری بارون میاد …
منم این دو روز دقیقا چنین اتفاقی افتاد …
و البته باران رحمت خداوند همیشه بر سر من می بارد ، رحمتش در زندگی من عیان و واضح هست …
خدا رو سپاس گزارم …
خدا رو سپاس گزارم …
به نام خدایی که به آسانی منو به سوی آسانی ها هدایت می کند …
سپاس خدایی که منو می گستراند . سپاس خدایی که همراه من و هدایت گر منه …
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته …
سفر تموم شد . و رسیدیم به پرادایس …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود که چندین بار با شما سفر رفتم و چندین بار در پرادایس زندگی کردم …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود تا بتونم مرتب خودمو باز بینی کنم ، باورهامو …
چیز های زیادی از سفر کردن با شما یاد گرفتم …
یکی در لحظه بودن . و اینکه وقتی زمانش رسید به راحتی از اون جا و مکان جدا بشوم و دل بکنم . و به هدایت خداوند اعتقاد داشته باشم . اینکه من با جدا شدن از این مسیر و از این جا و مکان به مکان های بهتر هدایت می شوم …
من واقعا عاشق در اون لحظه غرق زیبایی شدن بودم و بعد یه جهان دیگر را تجربه کردن بودم . و بعد فراوانی را در بعد دیگر دیدن بودم …
دنیای پروانه ها … دنیای اسب ها … انسان هایی با فرهنگ ها ی مختلف … دنیای بچه ها …
جاهای کوهستانی …بعد جنگلی …
بعد جایی که غرق در اب و نرمی و لطافتش می شوی …
و زیبایی رو به اشکال مختلف احساس کردن …
در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت شدن …
و بعد نکته ی دیگری که یاد گرفتم ، توجهی که به خودمون در طول سفر داشتیم …
به جهان درونی خودمان …
به تغییراتی که درونمون می افتد …
توجه کردن به زیبایی ها و احساسات درونی خودمون …
هر کسی در این سفر درس های خودش را گرفت . در اوج هم مسیر بودن ، اما هر کسی در مدار خودش با تجربه های خودش همراه بود .
شما مریم جان ( البته این احساس منه ، که شما یک بعد جدیدی از خودتان را تجربه کردید ، استاد عزیز همین طور ، و مایک عزیز همین طور و هر کدام از بیننده های سفر دور امریکا هم همین طور)
و من حتی با هر بار دیدن یه بعد دیگر بود برای من …
و من یاد گرفتم در طول زندگی ام و در طول سفر زندگی ام ، به جای توجه به دیگری ، به خودم توجه کنم …
یکی از بزرگ ترین درس های من همین بوده !
من همیشه احساس وابستگی به دیگری داشتم . توجه بیش از اندازه به رفتار و کنش دیگری …
اما در طول این سفر ها و در طول زندگی در بهشت یاد گرفتم . جهان من با دیگری می تواند فاصله داشته باشم .در اوج همراه بودن با کسی به مسیر خودم توجه کنم . به جهان درونی خودم توجه کنم . و هرچه موجودیت خودم را بیشتر بپذیرم . بیشتر به خودم ارزش می دهم . بیشتر با گوهر وجودی خودم اشنا می شوم . و بیشتر غرق قدرت خودم می شوم . و در ضمن اینکه به دیگری هم فضا می دهم برای خودش را کشف کردن …
و در طول سفر من چیزی که از شما یاد گرفتم مسئولیت پذیری شما در قبال تمام اتفاقی که برای شما می افتاد بود .
مسئول اینکه من در جا و مکانی خاص هستم ، افکار منه و باور های منه و نه دلیلش فرد و نه انسانی دیگری !
و چه حس خوبی هست که تو هم خودت را مسئول بدونی و هم بابت این از خداوند سپاس گزار باشی …
و باز هم این باعث می شود تو به جای توجه به دیگری ، به خودت توجه کنی …
تو به افکاری که داشتی و داری و توجه به باورهایت …
در هر حال و در هر لحظه یه مکاشفه ی درونی هست در وجودت …
و اینکه باور داریم توجه ما به زیبایی ها ما رو به جای زیبا تری هدایت می کند . پس دیگر توجه به دیگری نیست . که او چگونه و چطور بود .
و اینکه باور داریم سپاس گزاری ما ، ما را در مداری به خداوند نزدیک می کند ، جایی که قدرت محض و عشق محض هست …
واقعا سپاس …
و درس دیگری که یاد گرفتم اعتماد بود . احساس آرامش فوق العاده ای که در طول سفر بود …
به خدای خودم اطمینان داشته باشم …
خدا منو بدجوری در آغوشش گرفته و خداوند دارد منو هدایت می کند …
جای بهتری نیست ، مکان بهتری نیست . من در بهترین مکان و زمان خودم قرار گرفتم .
و من دارم مسیر خاص خودم را تجربه می کنم …
چه زیبا که یاد بگیریم در مکان و زمان خاص خودمون قرار بگیریم …
به جای توجه به مکان ها و زمان هایی که مختص ما نیستند و باعث احساس خلا در درون ما می شوند …
من یاد گرفتم به تصمیم خودم احترام بگذارم . و من یاد گرفتم به تصمیم خدا احترام بگذارم …
من یاد گرفتم زیبایی های لحظه های حال را بپذیرم …
و در حقیقت این اتفاق در جهان من باعث شد ، به تصمیم های دیگری هم احترام بگذارم …
و حتی کودک پنج ساله ام …
با خودم مرور کردم هرچه از جلوی پای او کنار بروم و هر چه سرنوشتش را به دست خودش بگذارم ، بیشتر شاهد تصمیمات شگفت انگیز خدا خواهم بود .
و خداوندا سپاس گزارم …
و خداوندا سپاس گزارم …
و من عاشق رسیدن به مقصدم …
مقصدی که شگفت انگیز هست . ولی خوشبختی من یک مسیر هست و نه مقصد !
موفقیت من یک مسیر هست نه یک مقصد !
استاد وقتی داشتم ویدیو ی شما را نگاه می کردم و با لبخند شما رو تحسین می کردم . به خودم گفتم من دوست دارم همین طور به دیگران نگاه کنم تحسین کنم …
و دوست داشته باشم . و هر فردی را معجزه ی پروردگار ببینم . مسیرش را شگفت انگیز ببینم . و بدون قضاوت نگاه کنم …
و زیبایی ها را تحسین کنم …
و از زیبایی ها لذت ببرم …
و بعد درس دیگر من احساس خود ارزشمندی منه …
دید من نسبت به خوشبختی هست …
و من در طول سفر مرتب به خودم می گفتم خدایا سپاس گزارم که منم می توانم گسترش پیدا کنم …منم می توانم بی نهایت بشوم . و خوشبختی من در حد و مرزی نیست . واقعا حس زیبایی هست که خدا را به خودم وصل می بینم .
این سفر مثل سفر زندگی هست …
تجربه ی جهان یک تجربهی فوق العاده هست و با تموم شدن لحظه قرار نیست همه چیز تموم بشود . قرار اتفاقی شگفت انگیز شروع بشود …
و یه ماجراجویی جدید …
وقتی شما با دیدن بز هاو گوسفند ها ذوق کردید و شروع به فعالیت کردید . واقعا لذت بردم …
واقعا زندگی هرکدوم از ما این طور هست …
چه قدر دوره های شگفت انگیزی با پایان دوره ی قبلی شروع شدن …
و خدا رو واقعا سپاس …
خدا رو واقعا سپاس …
به نام خدای مهربان
سلام به همهی عزیزانم
خدایا شکر بابت اینکه فرصتی دیگر بهم داده شد تا به نعمتهایت توجه کنم و ردپایی به جا بذارم و پیشرفت کنم و فرکانس بهتری به جهانت بفرستم
ــ به فلوریدا خوش برگشتیم و اولین جمله ی استاد در ورود به این شهر زیبا :ببین هوای فلوریدا چقدر خوبه و با یه آهنگ زیبا به شهر وارد میشویم و ساختمانهای ویلایی زیبا را میبینیم که جلوی هر کدام باغچه های کوچک و سرسبز شخصی خودشون زیبایی را تقدیم دیده هامون میکنه و به همراه فراوانی باران در این ایالت تقریبا بارانی با اسمان همیشه رنگی از خیابانهای سر سبز شمالی عبور میکنیم تا به پرادایس برسیم .
ــ حل مسئله :در پردایس مسئله ای به وجود اومده که قرار وارد عمل بشیم و این مسئله را حل کنیم و جایزشو دریافت کنیم
ابتدا صورت مسئله را میبینم که دسته گلی از بره های عزیزمون و در نبود ما پردایس را گل باران کردن . استاد با لحنی طنز آمیز مسئله را بازگو میکنن تا با ذهنیت خوبی به راهکار هدایت بشن چون به هرحال مسئله ای که پیش اومده و جواب هر مسئله هم در خودش وجود داره و اگر بتونیم در این شرایط با احساس بهتری به دنبال جواب باشیم راهکار آسانتر وموثرتری بهمون گفته میشه و خداوند به اسانی جواب مسئله را بهمون میگه .استاد به دنبال نکته ی مثبت تو این مسئله است و میگه این فضولات بره ها کود خوبی برای جنگل و طبیعت . همچنین استاد اضافه میکنه که این پشگلها برای راه انداختن تنور نون پزی مناسب که بعدش یاد نونهای خفن دهات میفتن و نکات مثبت اونجا را هم میگن .یعنی کافیه یه نکته از مسئله ای را بگی تا به نکات مثبت بیشتری هدایت شوی و به این صورت ایده های بیشتری از دل این نکات مثبت شکل میگیره .
ــ میشه ابزار بهتری داشت ،میشه آسانتر یه کاری را انجام داد
کافیه از خودمون سوال کنیم چطور از این بهتر؟؟چطور از این آسانتر ؟؟؟ چطور از این لذت بخش تر ؟؟ چطور از این نتیجه دارتر ؟؟؟ تا به جواب برسیم و همیشه آسانتر و بهتر هم میشه مثل استاد که به دنبال آسانی و جواب راحت میره و همیشه پاسخ داده میشود .
ــ پیام این نشونه به من :
حتما زمان بذارم و کامنت ها را بخونم
1. به زیبای ها توجه کنم و ازشون عکس بگیرم ،راجع بهشون صحبت کنم ،از زیبایی های جهان اطرافم فیلم بگیرم و باصدای زیبام روش صدا گذاری کنم و به یک محتوای خوب تبدیلش کنم و به افراد هدیه بدم
2.مسئله ی حال حاظرم را شناسایی کنم ،اون مسئله ای که باید حلش کنم ،اون مسئله ای که دم دستم اون مسئله ای که خیلی داره واسم تکرار میشه را باید حلش کنم اون مسئله ای که اگر حلش کنم چرخ زندگیم روانتر میشه اون مسئله ای که اغلب اوقات واسم تکرار میشه چیه ؟؟؟اون مسئله ای که اگر حلش کنم تمرکز بهتری میذارم روی اصل و پیشرفت بهتری دارم چیه ؟؟؟ اون مسئله ای که اگر در حال حاظر حل کنم احساس بهتری بهم میده چیه ؟؟؟ جواب تمام این سوالها مسئله مالی که باید حل بشه و دارم سعی میکنم از عشق و علاقم به درآمد بالاتری برسم و باید این مسئله را از ریشه حل کنم و باورهای مناسب ثروت و مربوط به کارم را بسازم و تکرار کنم و به دنبال الگو واسش باشم و از نتایج قبلی هم مثال بزنم و ایده هایی که در حال حاظر با شرایطم قابل اجراست را با هدایت خداوند انجام بدم
3.چه نکات مثبتی در این مسئله ام وجود داره ؟؟؟ متوجه شدم که از چه طریقی میتونم به درآمد های آسانتر و مبالغ بیشتر برسم و چطور میتونم آسانتر درآمد داشته باشم و بیشتر لذت ببرم و راحت تر روی علاقم کار کنم که انشالله نتایجش را در زمان مناسب مینویسم .
ـ این فایل نشونه ی روزم بود که بعد از مسئله ی مالی که ذهنم درگیر کرد واسم اومد و صبح این کامنت نوشتم اما هدایت شدم و تو سایت نذاشتم و الان که کامنت گذاشتم مسئلم حل شد البته باید به صورت ریشه ای حلش کنم که قدم اول متوجه شدم و این مسئله پاشنه ی آشیلم که مدام باید واسش زمان بذارم و باور های مناسب بسازم .
از همه مهمتر با حالی که مسئله ی مالی ذهنم درگیر کرد همون لحظه تقریبا یک ساعت روی نکات مثبت و داشته هام تمرکز گذاشتم و به اندازه ی دو روزم در کمتر از سه ساعت درآمد کسب کردم واقعا تمرکز بر نکات مثبت و سپاس گذاری به خاطر داشته ها که در مجموع = احساس خوب همه کار میکنه .
آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم
خداجون سپاس
واو چه خونواده شادی
چه پسر باحالی
چه مرد شادی
واقعا خدایا شکرت
حتما فرکانس های خوبی فرستادم و در مدار درستی هستم که خداوند منو هم مدار کرده با دیدن این زیبایی ها
چقدر شاد بودن عالیه
چقدر داشتن دوستای مهربون عالیه
چقدر ثروتمند بودن فوق العادس
وقتی ثروتمندی غذایرمناسب و کافی میخوری
لباس های راحت و خوب میپوشی
توی ظرف های زیبا و مناسب غذا میخوری
همسرت بچه هات باور کمبود ندارن و نگران نیستن خیالشون راحته
خودت چقدر حیالت راحته
وقتی به مسئله ای برمیخوریم
عوض اینکه ناراحت بششیم
سعی میکنیم با خنده و شوخی به فکر حل مسئله باشیم
سعی میکنیم توجهمونو از ناخواسته ها برداریم و بزاریم روی خواسته ها
چه خواسته ای از خداوند داری؟
به اون فکر میکنی و نمیزاری افکار منفی توی ذهنت بیاد
خیلی زندگی خوبه شکرخدا آدم جوری میشه توی زندگی که راضیه
و نیاز زیادی نداره
به نام خداوند کاج های پرادایس
سلام به مریم جان و استاد عزیز
با اشتیاق تمام جلسه ی ششم دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو زدم که دانلود بشه و تو این فاصله تصمیم گرفتم یه قسمت دیگه از سریال سفر به دور آمریکا رو ببینم .
این قسمت به نظرم شاهکار توجه بر نکات مثبت و تمرین اون در عمله.
شما دو عزیز به جای اینکه از این اتفاق که دست گلی بود که ساکنان پرادایس به آب دادن ناراحت یا عصبانی بشین به بهترین شکل کانون توجهتون رو طوری کنترل کردین که در این اتفاق هم نکات مثبتی رو ببینه و
اونجا که استاد گفتن اینا بهترین کود هستن برای زمین ها یا اینکه یاد خاطره ای از پختن نون تیری بختیاری افتادن که سوخت تنورهاشون از همین پشکلا بود ، به طرز عالی داشتین کانون توجهتون رو کنترل میکردین.
یا وقتی مریم جان مدام توجهش به زیبایی کاج ها و عکس اونها که در آب افتاده بود معطوف میشد و خدارو بابتش شکر میکرد و چقدر از دست شوخی استاد خندیدم که از زبان گوسفندها و بزها میگفت وقتی ما رو دیدن گفتن ببخشید شما ؟ ما اینجا ساکنیم :))
واقعا تبدیل چنین موقعیتی به یه موقعیت خنده دار و به طبع اون بهتر شدن احساس ، کاری بود که استاد به ماهرانه ترین شکل ممکن در این قسمت انجام دادن.
چقدر استاد با اطمینان خاطر گفتن بعد از اینکه ما اینجا رو تمیز کردیم یه بارون خوبی م میباره و بقایای این هنرنمایی دوستان پرادایسی رو میشوره و میبره و از اولشم تمیزتر میشه
و بعدش چقدر یهو من احساس قدرت کردم و آیه های مربوط به مسخر کردن جهان به یادم اومد و با خودم گفتم ببین ما چقدر قدرت داریم که حتی میتونیم با ذهنمون آب و هوایی که میخوایم رو هم خلق کنیم.
واقعا هیچ محدودیتی در استفاده از این قدرت ذهن وجود نداره و تو هر زمینه ای جواب میده.
خداروشکر برای دیدن زیبایی های پرادایس که تو این قسمت یکی از زیباترین چهره هاش رو شاهد بودیم.
ممنونم از شما برای به اشتراک گذاری این مصداق عملی تمرکز بر نکات مثبت و بهتر کردن احساسمون و زیبایی های بی نظیر این بهشت
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)