https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/11/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-11-11 05:42:342024-10-12 10:38:16سفر به دور آمریکا | قسمت 86
265نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این فایل منو بیاد قسمت های سریال زندگی در بهشت میندازه ،پرودایسی که با بهبود های کوچولو کوچولو اما دائمی الان یه بهشت پر از امکانات و پر از قشنگی های بیشتره،زندگی من نگاه من با این دو سریال خیلیییی زیباتر شده،خدایاشکرت:)
هیجا پرودایس نمیشه،یه تیکه از بهشت زمینی که پر از زندگی،به خودم قول دادم وقتی تکنیک رنگ روغنو حرفه ای یادگرفتم اولین جایی که بکشم پرودایس باشه، منظره یه خونه چوبی روی دریاچه نگینی با کلی درخت فسفری؛)
خدایاشکرت چقدر ارامش داره اینجا ،چقدر سبزه همه جا جقدر غروب خورشید عالی و چقدر فوق العادس:)
عاشقتم استاد که فقططططط لذت بردن و تو لحظه زندگی کردنو تجربه میکنید،
مریم جانم برای این انرژی خوبت برای ایم حال عالیت برای این رابطه عاشقانه و قشنگت با استاد برای فیلم هایی که میگیری و حال مارو عالی تر میکنی ازت ممنونم دختر ناز:)
استاد خوش اومدی به بهشت خودتون خوش اومدین به این تیکه از بهشت که روزش عجیب قشنگ
دیدن انعکاس درختان توی دریاچه روح منو نوازش داد ..اشک شوق ریختم لذت بردم و خودمو تجسم کردم توی همچین بهشتی
حالم چقدر خوب استاد با دیدن این مناظر فوق العاده ..
غروب دل انگیز پردایس مو دیوانه خودش کرد
استاد جان اون تیکه که داشتین از نون تیری صحبت میکردین دلم غش رفت برات
اخه من همشهری شمام و وقتی شما رو مبیبنم که دارین از روزای میگین که توی روستا زندگی میکردین ذهن منطقی من هیچ حرفی برای گفتن نداره و تسلیم میشه و میگه آره محمد تو هم میتونی مثل استاد یه بهشت داشته باشی برای خودت ..
استاد نمیدونی چقدر با دیدن فایلهاتون شهامت گرفته بودم چه کارای که توی این یکسال باشما انجام دادم که نه تنها برای خودم بلکه برای دیگران هم سخت بود باورش
چه جاهای که پا گذاشتم روی ترسام چه جاهای که به خودم گفتم استاد انجام داده منم میتونم ..
و چه آرزوهای که درون من شکل گرفته و دارم با عشق میسازمش توی ذهن خودم و مطمینم خلقش میکنم ..
ابزار درست باید بگیرم تو دستم تا توی مسیرم با مسایل رو برو شدم مثل مایک عزیز بشینم تعمیرش کنم حرکت کنم رو به جلو
و چه ابزاری بالاتر و بهتر از دیدن شما و منطقی شدن آرزوهام برای این ذهن چموش من
واقعا لازمه اول اعتراف کنم که استاد شما خیلی قویتر از من هستید در مواجه با این همچین شرایطی و همینطور شما خانم شایسته که اسمش رو مساله گذاشتید در واقع
میدونید من همیشه آرزو داشتم تو خونه امن و زیبام گربه داشته باشم و الان دارم تو آرزوی گذشتم زندگی میکنم و دارم
اما گاهی تو همچین شرایطهایی قرار میگیرم
همین امروز که وارد شدم درب خونه رو باز کردم صدای آب شنیدم و متوجه خانم خانوما خرابکاری کرده
وقتی درب سالن رو باز کردم دیدم بلههههههه رفتن تو حموم بازی پریده رو شیر آب ، شیرآب باز شده و کف سالن همش آب شده و جوری نگاه میکنه که اصن بمن ربطی نداره و اینا خودش مثلا اینجوری شده
خیلی عصب شدم ، گرفتم و پرتش کردم یک گوشه
خدایا من رو ببخش
بعدش که داشتم سالن رو با طی خشک میکردم متوجه شدم این زبون بسته گناهی نداره میدونی
این حیووون فقط من رو متوجه نقص هام کرده
حالا شاید بگی چطوری
دقیثا یادم هفته قبلش من برای اولین بار کف سالن رو با آب و طی تمیز کرده بودم و خیلی اینکار بهم حس خوبی داده بود
بعد دیگه فرصت نکردم این کار رو تکرار کنم
تا اینکه پپر خرابکاری کرد و مجبور شدم اینکارو بکنم و در حین انجامش متوجه شدم پپر فقط دست خدا بود و هدایتگر من
تا اینجا پس نقص بینظمیم رو بمن یادآوری کرد
بعد که وارد حموم شدم دیدم دوش آب بازه و شامپوی حیوانات افتاده رو زمین و اینجا نقص بیمسئولیتیم رو بمن یادآوری کرد
یعنی من اینقدر به شستن حیوون خونگیم بیمسئولیتم که خودش رفته زیر دوش ، فکر کن .
و در نهایت خشمگین شدم و نقص خشونت من رو بهم یادآوری کرده در مواجه با این شرایط
حالا شاید فکر کنی اینا نکات مثبت نیست
ولی فهمیدن این نقائص خودش بزرگترین نقطه مثبته که بتونم در جهت پیشرفت گام بردارم
به نام خدایی که به آسانی منو به سوی آسانی ها هدایت می کند …
سپاس خدایی که منو می گستراند . سپاس خدایی که همراه من و هدایت گر منه …
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته …
سفر تموم شد . و رسیدیم به پرادایس …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود که چندین بار با شما سفر رفتم و چندین بار در پرادایس زندگی کردم …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود تا بتونم مرتب خودمو باز بینی کنم ، باورهامو …
چیز های زیادی از سفر کردن با شما یاد گرفتم …
یکی در لحظه بودن . و اینکه وقتی زمانش رسید به راحتی از اون جا و مکان جدا بشوم و دل بکنم . و به هدایت خداوند اعتقاد داشته باشم . اینکه من با جدا شدن از این مسیر و از این جا و مکان به مکان های بهتر هدایت می شوم …
من واقعا عاشق در اون لحظه غرق زیبایی شدن بودم و بعد یه جهان دیگر را تجربه کردن بودم . و بعد فراوانی را در بعد دیگر دیدن بودم …
دنیای پروانه ها … دنیای اسب ها … انسان هایی با فرهنگ ها ی مختلف … دنیای بچه ها …
جاهای کوهستانی …بعد جنگلی …
بعد جایی که غرق در اب و نرمی و لطافتش می شوی …
و زیبایی رو به اشکال مختلف احساس کردن …
در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت شدن …
و بعد نکته ی دیگری که یاد گرفتم ، توجهی که به خودمون در طول سفر داشتیم …
به جهان درونی خودمان …
به تغییراتی که درونمون می افتد …
توجه کردن به زیبایی ها و احساسات درونی خودمون …
هر کسی در این سفر درس های خودش را گرفت . در اوج هم مسیر بودن ، اما هر کسی در مدار خودش با تجربه های خودش همراه بود .
شما مریم جان ( البته این احساس منه ، که شما یک بعد جدیدی از خودتان را تجربه کردید ، استاد عزیز همین طور ، و مایک عزیز همین طور و هر کدام از بیننده های سفر دور امریکا هم همین طور)
و من حتی با هر بار دیدن یه بعد دیگر بود برای من …
و من یاد گرفتم در طول زندگی ام و در طول سفر زندگی ام ، به جای توجه به دیگری ، به خودم توجه کنم …
یکی از بزرگ ترین درس های من همین بوده !
من همیشه احساس وابستگی به دیگری داشتم . توجه بیش از اندازه به رفتار و کنش دیگری …
اما در طول این سفر ها و در طول زندگی در بهشت یاد گرفتم . جهان من با دیگری می تواند فاصله داشته باشم .در اوج همراه بودن با کسی به مسیر خودم توجه کنم . به جهان درونی خودم توجه کنم . و هرچه موجودیت خودم را بیشتر بپذیرم . بیشتر به خودم ارزش می دهم . بیشتر با گوهر وجودی خودم اشنا می شوم . و بیشتر غرق قدرت خودم می شوم . و در ضمن اینکه به دیگری هم فضا می دهم برای خودش را کشف کردن …
و در طول سفر من چیزی که از شما یاد گرفتم مسئولیت پذیری شما در قبال تمام اتفاقی که برای شما می افتاد بود .
مسئول اینکه من در جا و مکانی خاص هستم ، افکار منه و باور های منه و نه دلیلش فرد و نه انسانی دیگری !
و چه حس خوبی هست که تو هم خودت را مسئول بدونی و هم بابت این از خداوند سپاس گزار باشی …
و باز هم این باعث می شود تو به جای توجه به دیگری ، به خودت توجه کنی …
تو به افکاری که داشتی و داری و توجه به باورهایت …
در هر حال و در هر لحظه یه مکاشفه ی درونی هست در وجودت …
و اینکه باور داریم توجه ما به زیبایی ها ما رو به جای زیبا تری هدایت می کند . پس دیگر توجه به دیگری نیست . که او چگونه و چطور بود .
و اینکه باور داریم سپاس گزاری ما ، ما را در مداری به خداوند نزدیک می کند ، جایی که قدرت محض و عشق محض هست …
واقعا سپاس …
و درس دیگری که یاد گرفتم اعتماد بود . احساس آرامش فوق العاده ای که در طول سفر بود …
به خدای خودم اطمینان داشته باشم …
خدا منو بدجوری در آغوشش گرفته و خداوند دارد منو هدایت می کند …
جای بهتری نیست ، مکان بهتری نیست . من در بهترین مکان و زمان خودم قرار گرفتم .
و من دارم مسیر خاص خودم را تجربه می کنم …
چه زیبا که یاد بگیریم در مکان و زمان خاص خودمون قرار بگیریم …
به جای توجه به مکان ها و زمان هایی که مختص ما نیستند و باعث احساس خلا در درون ما می شوند …
من یاد گرفتم به تصمیم خودم احترام بگذارم . و من یاد گرفتم به تصمیم خدا احترام بگذارم …
من یاد گرفتم زیبایی های لحظه های حال را بپذیرم …
و در حقیقت این اتفاق در جهان من باعث شد ، به تصمیم های دیگری هم احترام بگذارم …
و حتی کودک پنج ساله ام …
با خودم مرور کردم هرچه از جلوی پای او کنار بروم و هر چه سرنوشتش را به دست خودش بگذارم ، بیشتر شاهد تصمیمات شگفت انگیز خدا خواهم بود .
و خداوندا سپاس گزارم …
و خداوندا سپاس گزارم …
و من عاشق رسیدن به مقصدم …
مقصدی که شگفت انگیز هست . ولی خوشبختی من یک مسیر هست و نه مقصد !
موفقیت من یک مسیر هست نه یک مقصد !
استاد وقتی داشتم ویدیو ی شما را نگاه می کردم و با لبخند شما رو تحسین می کردم . به خودم گفتم من دوست دارم همین طور به دیگران نگاه کنم تحسین کنم …
و دوست داشته باشم . و هر فردی را معجزه ی پروردگار ببینم . مسیرش را شگفت انگیز ببینم . و بدون قضاوت نگاه کنم …
و زیبایی ها را تحسین کنم …
و از زیبایی ها لذت ببرم …
و بعد درس دیگر من احساس خود ارزشمندی منه …
دید من نسبت به خوشبختی هست …
و من در طول سفر مرتب به خودم می گفتم خدایا سپاس گزارم که منم می توانم گسترش پیدا کنم …منم می توانم بی نهایت بشوم . و خوشبختی من در حد و مرزی نیست . واقعا حس زیبایی هست که خدا را به خودم وصل می بینم .
این سفر مثل سفر زندگی هست …
تجربه ی جهان یک تجربهی فوق العاده هست و با تموم شدن لحظه قرار نیست همه چیز تموم بشود . قرار اتفاقی شگفت انگیز شروع بشود …
و یه ماجراجویی جدید …
وقتی شما با دیدن بز هاو گوسفند ها ذوق کردید و شروع به فعالیت کردید . واقعا لذت بردم …
واقعا زندگی هرکدوم از ما این طور هست …
چه قدر دوره های شگفت انگیزی با پایان دوره ی قبلی شروع شدن …
درود بر استاد و خانواده دوست داشتنی اش و تمام ساکنین این بهشت زیبا تمام نشدنی
اولین موردی این فایل توجو ام جلب کرد در صلح بودن استاد با خودش و جهان اطراف شه ؛ این مرد نیمترسه که قضاوت بشه توسط دیگران با یه شرتک نشسته توی اروی اش و پاهاش دراز کرده با ارامش و عزیز دلش داره به راحتی از تولید محتوا اموزنده میکنه و سبک زندگی با هزاران نفر به اشتراک میگذاره و بدون هیچ نقاب و الایشی
استاد هستند خود واقعی اش و دارند سبک زندگی متعادل و لذت بخش به ما یاد میدهند؛ درود بر شما که دارید درس های زندگی رو به ما میدهید و خوتون لذت میبرید این یعنی معامله دو سر برد.
به سرزمین همیشه سبز وارد میشویم فلوریدا ever green ؛ این نعمت چشم نواز از درخواست استاد برای این که در سرزمین سرسبز زندگی کند نشات میگیرد ؛ و این درخواست از برخورد با تضادی استاد باهاش زندگی میکرد به وجود امده بود و چیزی نبود جز زندگی کردن در شرایط اب و هوای گرم وخشک که همچین شاهکاری به وجود اورده ؛ نتیجه میگیرم که چه قدر تضاد هایی که روزمره باهاش برخورد داریم مهم و سر نوشت ساز هستند و با استفاده از اون ها میتونیم درخواست ها مونو بیشتر بشنایم و دقیق تر از خداوند درخواست کنیم و بهترین نتیجه ها رو بگیرم .
البته از قانون تکامل هم نباید چشم پوشی کرد ؛ استاد از قم خشک بدون رودخانه دائمی به بندر عباسی که خشک بود اما دریا دار هدایت شد ؛ بعد اونم به تهران بزرگ و سپس به مرحله رسید که در شمال سبز و زیبا ویلا بخرد و به در مرحله بعد به قاره سبز سفر کرد ؛ فلوریدا هم قدم نهایی بود و این یعنی تکامل از قم تا فلوریدا درود بر تو ای مرد بزرگ این یعنی الگو عالی برای من که هیچ چیز نشدنی نیست ؛ فقط باید درخواست کنیم و باورهایمان هماهنگ کنیم که میشود و چه عالی هم میشود .
بخواهید تا به شما داده شود
و خدا چه زیبا میگوید که من را بخوانید من شما را اجابت خواهم کرد و من سریع الحساب هستم
نترسیم این کسی به ما گفته که حاصب اختیار کل هستی هستش و تمام قدرت این جهان برای اوست و وعده فراوانی داده
میدونم اولش سخته ولی قول بهتون میدم قدم دوم خیلی راحت تر از قدم اوله
من عاشق این درخت های زیبا هستم که خیابان ها رو پوشش میدن و سایه مطلوبی برای عابران درست میکند؛ واقعا خانه های زیبایی رو میشه در ان فایل دید .
استاد به بهشت وارد شد ؛ بهشتی که محافظان زمینی و اسمانی زیادی داره ؛ تحسین میکنم کشور امریکا رو برای چنین سطح از امنیت و ارامش که داره برای شروندانش ارائه میده و هر چند مالیاتی که دریافت میکنه نوش جونش
فکر کن شما برید برای چند ماه سفر و خونوتون که فقط با یک در که به راحتی میشه بازکرد ؛ و به ان وارد شد با کلی گوسفند و اسب رها کنی و بعد با ارامش خاطر به ان برگردی و همه چیز سر جاش باشه ؛ البته این هم با باورهای استاد کاملا هماهنگ هست ؛ که خانه اش به خدا سپرد و خودش با خیال راحت رفت لذت ببره دمت گرم استاد
منظره های پردایس واقعا انسان مدهوس میکنه ؛ چند ثانیه از زمین جدا میشه شکرت برای جود همچین نعمت هایی در جهان که نشانه کامل فراوانی هست که میگه برای هر درخواست پاسخی وجود داره فقط تو با خسال راحت درخواست کن.
واقعا برام جالبه استاد و خانواده اش خیلی راحت با مسئله فضولات این گوسفندان پردایس کنار امدن و هیچ ناراحتی به خودشون راه ندادن و با خنده وشوخی از اون لذت بردن ؛ چه قدر این مرد فرکانس های خوبی به جهان فرستاده که همچین پسر فوقالعاده ایی و عزیز دل خوش ذوقی در کنار خودش داره و یک رفیق مهندس همه فن حریف کهد خیلی بیشتر اقای لری در سریال زندگی در بهشت اون ملاقات کردیم به خودش جذب کرده و این یعنی هر لحظه قانون داره به کار خودش ادامه میده چه اگاه باشیم و زندگیمون بسازیم و چه ناآگاه باشیم فقط غز بزنیم ؛ انتخاب با ماست خوشبخانه با ازاد هستیم که هر کدوم که دوست داریم رو انتخاب کنیم .
خدا قوت به خاطر این سفر طولانی و البته خیلی خیلی خوب و پر از زیبایی و درس برای ما . واقعا لذت بردیم . آخر این سفر هم باز پر از زیبایی بود خوش بحالتون به خاطر این خونه قشنگ . واقعا حقتونه این جای زیبا .
من هم عاشق یه همچی جایی هستم با همه زیباییهای طبیعتش و البته حیوونایی که به اینهمه زیبایی اضافه شدن . به امید روزی که ما هم در یه همچی جایی زندگی کنیم.
سلام منو بپذیرید . من از فرصت استفاده کردم تا چند تا از فایلهای سفر به دور امریکا رو که ندیده بودم امروز یعنی 14 شهریور 99 ببینم.
استاد واسه چی چکش رو از دست میکائیل گرفتین و خودتون ته میخ رو چکش زدین؟؟ چرا خودتون میخ دوم رو زدین؟ شما هم که کارای همسر منو میکنین که همیشه چیزا رو از دست بچه ها میگیره و خودش انجام میده و منم تو خودم حرص میخورم. البته حرص میخوردم. الان دیگه با این موضوع کنار اومدم و میگم دستِ فرکانسهای خودشونه و کاری از من برنمیاد حرف زدن و نظر دادن هم که بی فایده س بخصوص که با مقاومت ایشون روبرو میشم.
اونوقت پسرم که مثه میکائیل کوتاه میومد و عقب وایمیساد، الان ترسهاش زیاده و کمتر دست به عمل میزنه
ولی دخترم که زیر بار نمیرفت و دست باباشو عقب میزد و میگفت شما برو کنار یا میگفت هیسس توضیح نده خودم میخوام یاد بگیرم و انجام بدم، خیلی شجاع تره و بیشتر دست به عمل میزنه
بهر حال خیلی تعجب کردم که شما هم از این اشتباها میکنین !! البته انسانیم دیگه بهر حال خطا می کنیم
جالب اینه که خودتون کارو انجام دادین ولی از پسرتون تشکر کردین .
در کل فایل جالب و پرطنزی بود. چقدر حالت حرف زدنتون مثه آقای نادر سلیمانی بود تیپ تون هم همینطور. وقتی از سلاخی کردنهای خانم شابسته می گفتین و از بزها و آهوئی که اومده بودن تو خونه
خیلی خندیدم ممنون از شما
و تصویربرداری های حرفه ای مریم خانم و انتخاب آهنگ های زیبا و متناسب
خدا رو صد هزار بار شکر که توی این سفر زیبا همراه شما بودم و از تمام لحظات بسیار بسیار زیاد لذت بردم ، دیدنی های فوق العه ای رو دیدم که حتی نمی دونستم وجود داره ، تجارب عالی بدست آوردم ، و همه اینها بخاطر شما دستان خداوند بود ، ازتون صمیمانه تشکر میکنم.
حس و حال مسیر برگشت به پارادایس منو یاد زمان برگشت از مسافرت به خونه میندازه ، وقتی میرسی خونه یه حس آرامش فوق العاده ای رو تجربه میکنی .
وای خدای من صبح پارادایس چقدر زیبا بود ، حس میکردم اونجا هستم و احساس شادی زیادی رو داشتم .
امیدوارم همیشه شاد و موفق و سلامت و ثروتمند باشید.
بنام خدایی که هدایتگرم.
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان
سلام به خانواده عزیزم .
این فایل منو بیاد قسمت های سریال زندگی در بهشت میندازه ،پرودایسی که با بهبود های کوچولو کوچولو اما دائمی الان یه بهشت پر از امکانات و پر از قشنگی های بیشتره،زندگی من نگاه من با این دو سریال خیلیییی زیباتر شده،خدایاشکرت:)
هیجا پرودایس نمیشه،یه تیکه از بهشت زمینی که پر از زندگی،به خودم قول دادم وقتی تکنیک رنگ روغنو حرفه ای یادگرفتم اولین جایی که بکشم پرودایس باشه، منظره یه خونه چوبی روی دریاچه نگینی با کلی درخت فسفری؛)
خدایاشکرت چقدر ارامش داره اینجا ،چقدر سبزه همه جا جقدر غروب خورشید عالی و چقدر فوق العادس:)
عاشقتم استاد که فقططططط لذت بردن و تو لحظه زندگی کردنو تجربه میکنید،
مریم جانم برای این انرژی خوبت برای ایم حال عالیت برای این رابطه عاشقانه و قشنگت با استاد برای فیلم هایی که میگیری و حال مارو عالی تر میکنی ازت ممنونم دختر ناز:)
در پناه خدا باشید.
سلام به عزیزای دل ما
استاد عزیز و خانوم شایسته دوسداشتنی و مایک گل پسر
استاد خوش اومدی به بهشت خودتون خوش اومدین به این تیکه از بهشت که روزش عجیب قشنگ
دیدن انعکاس درختان توی دریاچه روح منو نوازش داد ..اشک شوق ریختم لذت بردم و خودمو تجسم کردم توی همچین بهشتی
حالم چقدر خوب استاد با دیدن این مناظر فوق العاده ..
غروب دل انگیز پردایس مو دیوانه خودش کرد
استاد جان اون تیکه که داشتین از نون تیری صحبت میکردین دلم غش رفت برات
اخه من همشهری شمام و وقتی شما رو مبیبنم که دارین از روزای میگین که توی روستا زندگی میکردین ذهن منطقی من هیچ حرفی برای گفتن نداره و تسلیم میشه و میگه آره محمد تو هم میتونی مثل استاد یه بهشت داشته باشی برای خودت ..
استاد نمیدونی چقدر با دیدن فایلهاتون شهامت گرفته بودم چه کارای که توی این یکسال باشما انجام دادم که نه تنها برای خودم بلکه برای دیگران هم سخت بود باورش
چه جاهای که پا گذاشتم روی ترسام چه جاهای که به خودم گفتم استاد انجام داده منم میتونم ..
و چه آرزوهای که درون من شکل گرفته و دارم با عشق میسازمش توی ذهن خودم و مطمینم خلقش میکنم ..
ابزار درست باید بگیرم تو دستم تا توی مسیرم با مسایل رو برو شدم مثل مایک عزیز بشینم تعمیرش کنم حرکت کنم رو به جلو
و چه ابزاری بالاتر و بهتر از دیدن شما و منطقی شدن آرزوهام برای این ذهن چموش من
هر جا هستین شاد باشین سربلند ثروتمند ..
در پناه خدا
بنام پروردگارِ مَن
واقعا لازمه اول اعتراف کنم که استاد شما خیلی قویتر از من هستید در مواجه با این همچین شرایطی و همینطور شما خانم شایسته که اسمش رو مساله گذاشتید در واقع
میدونید من همیشه آرزو داشتم تو خونه امن و زیبام گربه داشته باشم و الان دارم تو آرزوی گذشتم زندگی میکنم و دارم
اما گاهی تو همچین شرایطهایی قرار میگیرم
همین امروز که وارد شدم درب خونه رو باز کردم صدای آب شنیدم و متوجه خانم خانوما خرابکاری کرده
وقتی درب سالن رو باز کردم دیدم بلههههههه رفتن تو حموم بازی پریده رو شیر آب ، شیرآب باز شده و کف سالن همش آب شده و جوری نگاه میکنه که اصن بمن ربطی نداره و اینا خودش مثلا اینجوری شده
خیلی عصب شدم ، گرفتم و پرتش کردم یک گوشه
خدایا من رو ببخش
بعدش که داشتم سالن رو با طی خشک میکردم متوجه شدم این زبون بسته گناهی نداره میدونی
این حیووون فقط من رو متوجه نقص هام کرده
حالا شاید بگی چطوری
دقیثا یادم هفته قبلش من برای اولین بار کف سالن رو با آب و طی تمیز کرده بودم و خیلی اینکار بهم حس خوبی داده بود
بعد دیگه فرصت نکردم این کار رو تکرار کنم
تا اینکه پپر خرابکاری کرد و مجبور شدم اینکارو بکنم و در حین انجامش متوجه شدم پپر فقط دست خدا بود و هدایتگر من
تا اینجا پس نقص بینظمیم رو بمن یادآوری کرد
بعد که وارد حموم شدم دیدم دوش آب بازه و شامپوی حیوانات افتاده رو زمین و اینجا نقص بیمسئولیتیم رو بمن یادآوری کرد
یعنی من اینقدر به شستن حیوون خونگیم بیمسئولیتم که خودش رفته زیر دوش ، فکر کن .
و در نهایت خشمگین شدم و نقص خشونت من رو بهم یادآوری کرده در مواجه با این شرایط
حالا شاید فکر کنی اینا نکات مثبت نیست
ولی فهمیدن این نقائص خودش بزرگترین نقطه مثبته که بتونم در جهت پیشرفت گام بردارم
پروردگارا سپاس
بابت این محتوای آموزنده و همسو با زندگی روزانه من
بیشترلذت ببرید
آمین
سلام و درود
چه صحنه هایی
چه طبیعتی
خدایا شکرت بابت مخلوقات زیبا و تحسین برانگیزت
چه کنترل ذهنی
دمت گرم استاد
با اینکه با نازیبایی مواجه بودین سعی کردین نکات مثبتش رو ببینین
یاد گرفتم ازتون که اگه مشکلی هم پیش اومد
زود جوش نیارم
زود عصبی نشم
زود کنترل ذهنم رو از دست ندم
حالمو خوب نگه دارم
روی نکات مثبت قضیه تمرکز کنم
چه تصویر زیبایی بود وقتی انعکاس عکس درختان رو توی آب میدیدم
خدایا شکرت به رقم تمام آفریده هات
خدایا شکرت که تو مدار دیدن این زیبایی ها قرار گرفتم و کلی حس و حالم خوب شد
خدایا شکرتتتتتتتت
به نام خدایی که به آسانی منو به سوی آسانی ها هدایت می کند …
سپاس خدایی که منو می گستراند . سپاس خدایی که همراه من و هدایت گر منه …
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته …
سفر تموم شد . و رسیدیم به پرادایس …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود که چندین بار با شما سفر رفتم و چندین بار در پرادایس زندگی کردم …
برای من اتفاق فوق العاده ای بود تا بتونم مرتب خودمو باز بینی کنم ، باورهامو …
چیز های زیادی از سفر کردن با شما یاد گرفتم …
یکی در لحظه بودن . و اینکه وقتی زمانش رسید به راحتی از اون جا و مکان جدا بشوم و دل بکنم . و به هدایت خداوند اعتقاد داشته باشم . اینکه من با جدا شدن از این مسیر و از این جا و مکان به مکان های بهتر هدایت می شوم …
من واقعا عاشق در اون لحظه غرق زیبایی شدن بودم و بعد یه جهان دیگر را تجربه کردن بودم . و بعد فراوانی را در بعد دیگر دیدن بودم …
دنیای پروانه ها … دنیای اسب ها … انسان هایی با فرهنگ ها ی مختلف … دنیای بچه ها …
جاهای کوهستانی …بعد جنگلی …
بعد جایی که غرق در اب و نرمی و لطافتش می شوی …
و زیبایی رو به اشکال مختلف احساس کردن …
در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت شدن …
و بعد نکته ی دیگری که یاد گرفتم ، توجهی که به خودمون در طول سفر داشتیم …
به جهان درونی خودمان …
به تغییراتی که درونمون می افتد …
توجه کردن به زیبایی ها و احساسات درونی خودمون …
هر کسی در این سفر درس های خودش را گرفت . در اوج هم مسیر بودن ، اما هر کسی در مدار خودش با تجربه های خودش همراه بود .
شما مریم جان ( البته این احساس منه ، که شما یک بعد جدیدی از خودتان را تجربه کردید ، استاد عزیز همین طور ، و مایک عزیز همین طور و هر کدام از بیننده های سفر دور امریکا هم همین طور)
و من حتی با هر بار دیدن یه بعد دیگر بود برای من …
و من یاد گرفتم در طول زندگی ام و در طول سفر زندگی ام ، به جای توجه به دیگری ، به خودم توجه کنم …
یکی از بزرگ ترین درس های من همین بوده !
من همیشه احساس وابستگی به دیگری داشتم . توجه بیش از اندازه به رفتار و کنش دیگری …
اما در طول این سفر ها و در طول زندگی در بهشت یاد گرفتم . جهان من با دیگری می تواند فاصله داشته باشم .در اوج همراه بودن با کسی به مسیر خودم توجه کنم . به جهان درونی خودم توجه کنم . و هرچه موجودیت خودم را بیشتر بپذیرم . بیشتر به خودم ارزش می دهم . بیشتر با گوهر وجودی خودم اشنا می شوم . و بیشتر غرق قدرت خودم می شوم . و در ضمن اینکه به دیگری هم فضا می دهم برای خودش را کشف کردن …
و در طول سفر من چیزی که از شما یاد گرفتم مسئولیت پذیری شما در قبال تمام اتفاقی که برای شما می افتاد بود .
مسئول اینکه من در جا و مکانی خاص هستم ، افکار منه و باور های منه و نه دلیلش فرد و نه انسانی دیگری !
و چه حس خوبی هست که تو هم خودت را مسئول بدونی و هم بابت این از خداوند سپاس گزار باشی …
و باز هم این باعث می شود تو به جای توجه به دیگری ، به خودت توجه کنی …
تو به افکاری که داشتی و داری و توجه به باورهایت …
در هر حال و در هر لحظه یه مکاشفه ی درونی هست در وجودت …
و اینکه باور داریم توجه ما به زیبایی ها ما رو به جای زیبا تری هدایت می کند . پس دیگر توجه به دیگری نیست . که او چگونه و چطور بود .
و اینکه باور داریم سپاس گزاری ما ، ما را در مداری به خداوند نزدیک می کند ، جایی که قدرت محض و عشق محض هست …
واقعا سپاس …
و درس دیگری که یاد گرفتم اعتماد بود . احساس آرامش فوق العاده ای که در طول سفر بود …
به خدای خودم اطمینان داشته باشم …
خدا منو بدجوری در آغوشش گرفته و خداوند دارد منو هدایت می کند …
جای بهتری نیست ، مکان بهتری نیست . من در بهترین مکان و زمان خودم قرار گرفتم .
و من دارم مسیر خاص خودم را تجربه می کنم …
چه زیبا که یاد بگیریم در مکان و زمان خاص خودمون قرار بگیریم …
به جای توجه به مکان ها و زمان هایی که مختص ما نیستند و باعث احساس خلا در درون ما می شوند …
من یاد گرفتم به تصمیم خودم احترام بگذارم . و من یاد گرفتم به تصمیم خدا احترام بگذارم …
من یاد گرفتم زیبایی های لحظه های حال را بپذیرم …
و در حقیقت این اتفاق در جهان من باعث شد ، به تصمیم های دیگری هم احترام بگذارم …
و حتی کودک پنج ساله ام …
با خودم مرور کردم هرچه از جلوی پای او کنار بروم و هر چه سرنوشتش را به دست خودش بگذارم ، بیشتر شاهد تصمیمات شگفت انگیز خدا خواهم بود .
و خداوندا سپاس گزارم …
و خداوندا سپاس گزارم …
و من عاشق رسیدن به مقصدم …
مقصدی که شگفت انگیز هست . ولی خوشبختی من یک مسیر هست و نه مقصد !
موفقیت من یک مسیر هست نه یک مقصد !
استاد وقتی داشتم ویدیو ی شما را نگاه می کردم و با لبخند شما رو تحسین می کردم . به خودم گفتم من دوست دارم همین طور به دیگران نگاه کنم تحسین کنم …
و دوست داشته باشم . و هر فردی را معجزه ی پروردگار ببینم . مسیرش را شگفت انگیز ببینم . و بدون قضاوت نگاه کنم …
و زیبایی ها را تحسین کنم …
و از زیبایی ها لذت ببرم …
و بعد درس دیگر من احساس خود ارزشمندی منه …
دید من نسبت به خوشبختی هست …
و من در طول سفر مرتب به خودم می گفتم خدایا سپاس گزارم که منم می توانم گسترش پیدا کنم …منم می توانم بی نهایت بشوم . و خوشبختی من در حد و مرزی نیست . واقعا حس زیبایی هست که خدا را به خودم وصل می بینم .
این سفر مثل سفر زندگی هست …
تجربه ی جهان یک تجربهی فوق العاده هست و با تموم شدن لحظه قرار نیست همه چیز تموم بشود . قرار اتفاقی شگفت انگیز شروع بشود …
و یه ماجراجویی جدید …
وقتی شما با دیدن بز هاو گوسفند ها ذوق کردید و شروع به فعالیت کردید . واقعا لذت بردم …
واقعا زندگی هرکدوم از ما این طور هست …
چه قدر دوره های شگفت انگیزی با پایان دوره ی قبلی شروع شدن …
و خدا رو واقعا سپاس …
خدا رو واقعا سپاس …
بسم الله الرحمن الرحیم
in gad we trust
درود بر استاد و خانواده دوست داشتنی اش و تمام ساکنین این بهشت زیبا تمام نشدنی
اولین موردی این فایل توجو ام جلب کرد در صلح بودن استاد با خودش و جهان اطراف شه ؛ این مرد نیمترسه که قضاوت بشه توسط دیگران با یه شرتک نشسته توی اروی اش و پاهاش دراز کرده با ارامش و عزیز دلش داره به راحتی از تولید محتوا اموزنده میکنه و سبک زندگی با هزاران نفر به اشتراک میگذاره و بدون هیچ نقاب و الایشی
استاد هستند خود واقعی اش و دارند سبک زندگی متعادل و لذت بخش به ما یاد میدهند؛ درود بر شما که دارید درس های زندگی رو به ما میدهید و خوتون لذت میبرید این یعنی معامله دو سر برد.
به سرزمین همیشه سبز وارد میشویم فلوریدا ever green ؛ این نعمت چشم نواز از درخواست استاد برای این که در سرزمین سرسبز زندگی کند نشات میگیرد ؛ و این درخواست از برخورد با تضادی استاد باهاش زندگی میکرد به وجود امده بود و چیزی نبود جز زندگی کردن در شرایط اب و هوای گرم وخشک که همچین شاهکاری به وجود اورده ؛ نتیجه میگیرم که چه قدر تضاد هایی که روزمره باهاش برخورد داریم مهم و سر نوشت ساز هستند و با استفاده از اون ها میتونیم درخواست ها مونو بیشتر بشنایم و دقیق تر از خداوند درخواست کنیم و بهترین نتیجه ها رو بگیرم .
البته از قانون تکامل هم نباید چشم پوشی کرد ؛ استاد از قم خشک بدون رودخانه دائمی به بندر عباسی که خشک بود اما دریا دار هدایت شد ؛ بعد اونم به تهران بزرگ و سپس به مرحله رسید که در شمال سبز و زیبا ویلا بخرد و به در مرحله بعد به قاره سبز سفر کرد ؛ فلوریدا هم قدم نهایی بود و این یعنی تکامل از قم تا فلوریدا درود بر تو ای مرد بزرگ این یعنی الگو عالی برای من که هیچ چیز نشدنی نیست ؛ فقط باید درخواست کنیم و باورهایمان هماهنگ کنیم که میشود و چه عالی هم میشود .
بخواهید تا به شما داده شود
و خدا چه زیبا میگوید که من را بخوانید من شما را اجابت خواهم کرد و من سریع الحساب هستم
نترسیم این کسی به ما گفته که حاصب اختیار کل هستی هستش و تمام قدرت این جهان برای اوست و وعده فراوانی داده
میدونم اولش سخته ولی قول بهتون میدم قدم دوم خیلی راحت تر از قدم اوله
من عاشق این درخت های زیبا هستم که خیابان ها رو پوشش میدن و سایه مطلوبی برای عابران درست میکند؛ واقعا خانه های زیبایی رو میشه در ان فایل دید .
استاد به بهشت وارد شد ؛ بهشتی که محافظان زمینی و اسمانی زیادی داره ؛ تحسین میکنم کشور امریکا رو برای چنین سطح از امنیت و ارامش که داره برای شروندانش ارائه میده و هر چند مالیاتی که دریافت میکنه نوش جونش
فکر کن شما برید برای چند ماه سفر و خونوتون که فقط با یک در که به راحتی میشه بازکرد ؛ و به ان وارد شد با کلی گوسفند و اسب رها کنی و بعد با ارامش خاطر به ان برگردی و همه چیز سر جاش باشه ؛ البته این هم با باورهای استاد کاملا هماهنگ هست ؛ که خانه اش به خدا سپرد و خودش با خیال راحت رفت لذت ببره دمت گرم استاد
منظره های پردایس واقعا انسان مدهوس میکنه ؛ چند ثانیه از زمین جدا میشه شکرت برای جود همچین نعمت هایی در جهان که نشانه کامل فراوانی هست که میگه برای هر درخواست پاسخی وجود داره فقط تو با خسال راحت درخواست کن.
واقعا برام جالبه استاد و خانواده اش خیلی راحت با مسئله فضولات این گوسفندان پردایس کنار امدن و هیچ ناراحتی به خودشون راه ندادن و با خنده وشوخی از اون لذت بردن ؛ چه قدر این مرد فرکانس های خوبی به جهان فرستاده که همچین پسر فوقالعاده ایی و عزیز دل خوش ذوقی در کنار خودش داره و یک رفیق مهندس همه فن حریف کهد خیلی بیشتر اقای لری در سریال زندگی در بهشت اون ملاقات کردیم به خودش جذب کرده و این یعنی هر لحظه قانون داره به کار خودش ادامه میده چه اگاه باشیم و زندگیمون بسازیم و چه ناآگاه باشیم فقط غز بزنیم ؛ انتخاب با ماست خوشبخانه با ازاد هستیم که هر کدوم که دوست داریم رو انتخاب کنیم .
در پناه حق ابراهیمی و عباس منشی باشید
سلام به خدا و سلام به برادر عزیز و دوس داشتنی ام استاد سید حسین .. من هم خواهان چنین زندگی لذت بخشی از خداوند هستم
سلام به همه شما عزیزان
خدا قوت به خاطر این سفر طولانی و البته خیلی خیلی خوب و پر از زیبایی و درس برای ما . واقعا لذت بردیم . آخر این سفر هم باز پر از زیبایی بود خوش بحالتون به خاطر این خونه قشنگ . واقعا حقتونه این جای زیبا .
من هم عاشق یه همچی جایی هستم با همه زیباییهای طبیعتش و البته حیوونایی که به اینهمه زیبایی اضافه شدن . به امید روزی که ما هم در یه همچی جایی زندگی کنیم.
دوستون دارم .
سلام منو بپذیرید . من از فرصت استفاده کردم تا چند تا از فایلهای سفر به دور امریکا رو که ندیده بودم امروز یعنی 14 شهریور 99 ببینم.
استاد واسه چی چکش رو از دست میکائیل گرفتین و خودتون ته میخ رو چکش زدین؟؟ چرا خودتون میخ دوم رو زدین؟ شما هم که کارای همسر منو میکنین که همیشه چیزا رو از دست بچه ها میگیره و خودش انجام میده و منم تو خودم حرص میخورم. البته حرص میخوردم. الان دیگه با این موضوع کنار اومدم و میگم دستِ فرکانسهای خودشونه و کاری از من برنمیاد حرف زدن و نظر دادن هم که بی فایده س بخصوص که با مقاومت ایشون روبرو میشم.
اونوقت پسرم که مثه میکائیل کوتاه میومد و عقب وایمیساد، الان ترسهاش زیاده و کمتر دست به عمل میزنه
ولی دخترم که زیر بار نمیرفت و دست باباشو عقب میزد و میگفت شما برو کنار یا میگفت هیسس توضیح نده خودم میخوام یاد بگیرم و انجام بدم، خیلی شجاع تره و بیشتر دست به عمل میزنه
بهر حال خیلی تعجب کردم که شما هم از این اشتباها میکنین !! البته انسانیم دیگه بهر حال خطا می کنیم
جالب اینه که خودتون کارو انجام دادین ولی از پسرتون تشکر کردین .
در کل فایل جالب و پرطنزی بود. چقدر حالت حرف زدنتون مثه آقای نادر سلیمانی بود تیپ تون هم همینطور. وقتی از سلاخی کردنهای خانم شابسته می گفتین و از بزها و آهوئی که اومده بودن تو خونه
خیلی خندیدم ممنون از شما
و تصویربرداری های حرفه ای مریم خانم و انتخاب آهنگ های زیبا و متناسب
به نام خدا
سلام استاد عزیز و خانم شایسته محترم
خدا رو صد هزار بار شکر که توی این سفر زیبا همراه شما بودم و از تمام لحظات بسیار بسیار زیاد لذت بردم ، دیدنی های فوق العه ای رو دیدم که حتی نمی دونستم وجود داره ، تجارب عالی بدست آوردم ، و همه اینها بخاطر شما دستان خداوند بود ، ازتون صمیمانه تشکر میکنم.
حس و حال مسیر برگشت به پارادایس منو یاد زمان برگشت از مسافرت به خونه میندازه ، وقتی میرسی خونه یه حس آرامش فوق العاده ای رو تجربه میکنی .
وای خدای من صبح پارادایس چقدر زیبا بود ، حس میکردم اونجا هستم و احساس شادی زیادی رو داشتم .
امیدوارم همیشه شاد و موفق و سلامت و ثروتمند باشید.